نام پژوهشگر: حمید آزاد
حمید آزاد سید ابوالفضل رضوی
چکیده جمال الدین ابوالقاسم عبدالله کاشانی، کاتب و مورخ دربار ایلخانان در دوره ی غازان، اولجایتو و ابوسعید است که از خانواده ای هنرمند (کاشی ساز) با مذهب تشیع از شهر کاشان برخاسته است. از او سه اثر بر جای مانده است: دو اثر تاریخ نگارانه با نام های زبده التواریخ در تاریخ عمومی و تاریخ اولجایتو که تک نگاری است؛ و یک اثر غیرتاریخ نگارانه با نام عرایس الجواهر و نفایس الاطایب در جواهر، عطریات و صنعت کاشی-سازی. این پژوهش برآن است تا با شناخت بینش دینی و تاریخی، رویکرد انتقادی، نگرش هویّت گرایانه، رهیافت اجتماعی و نیز روش کاشانی در تاریخ نگاری به دو مسأله ی اساسی پاسخ دهد. در مسأله ی نخست این پژوهش به دنبال این می باشیم که پس از تحلیل بینش و روش کاشانی در تاریخ نگاری، تمایزات وی را از سایر تاریخ نگاران این عصر (تحت عنوان خود-ویژگی ها)، و نیز دلایلی که منجر به این تمایزات شده اند شناسایی کنیم. در این پژوهش خواهیم دید که بسیاری از این خود-ویژگی ها از جمله اهتمام به مسائلی همچون غصب حق ائمه ی اثنی عشری، انتقاد از خلفای بنی امیه و بنی عباس به خاطر آزار و اذیت علویان و عدم اجرای شریعت اسلامی توسط ایشان، حمایت گسترده از خلفای فاطمی مصر، و نیز تفصیل خبر تغییر مذهب غازان و اولجایتو از تسنّن به تشیع، تحت تأثیر نگرش شیعی این مورخ شکل گرفته اند. مسأله دیگر این پژوهش این می باشد که تاریخ نگاری کاشانی با وجود ویژگی هایی که برای آن برشمرده-شده است تا چه اندازه متأثر از تاریخ نگاری پیشاایلخانی و دگرگونی های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دوره ی ایلخانی و به طور کلی شرایط جدید پس از سقوط خلافت عباسی بوده است. در پاسخ به این مسأله در یک نتیجه گیری کلی خواهیم دید که بینش مذهبی و دینی کاشانی در تاریخ نگاری، متأثر از فضای تساهل آمیز عصر ایلخانی بوده که به وی اجازه داده است تا رویدادهای تاریخی را بر اساس جهان بینی و عقاید شیعی خویش تبیین کند. علاوه بر این نگرش هویت گرایانه ی وی، به مانند سایر مورخان این دوره متأثر از سقوط خلافت عباسی و برآمدن حکومتی مستقل از اندیشه خلافت عربی در ایران بوده که باعث شده است تا کاشانی با استفاده از اندیشه ی ایرانشهری و حتی شیعی خود، غازان و اولجایتو را بر جایگاه پادشاهان شیعی ایرانی بنشاند. با این وجود، جمع بندی کلی پژوهش پیش رو این است که در مجموع مبانی فکری و روشی کاشانی در تاریخ نگاری و اهتمام به مواردی همچون روایت تاریخ در پرتو مشیّت الهی، نگرش نخبه-گرایی و پرداختن به تاریخ سیاسی و مذهبی و عدم انعکاس جامعه در تاریخ نگاری، ادامه ی همان سنن تاریخ نگاری پیشاایلخانی بوده است.
حمید آزاد عباس شیخی
فرم نمایش تُنُک برای سیگنالها در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. مشخصه اصلی این سیگنالها، صفر بودن بخش اعظمی از عناصر آنها می باشد. تنها بخش محدودی از کل سیگنال از عناصر غیر صفر تشکیل شده است. با توجه به این ویژگی، امکان استفاده از حافظه کمتر و همچنین اعمال الگوریتمهای پردازشی با بار محاسباتی کمتر برای این نوع سیگنالها وجود دارد. در این رساله بحث بازسازی سیگنال تُنُک اندازه گیری شده به روش حس گری فشرده در حضور نویز بررسی می شود. حس گری فشرده رویکردی جهت نمونه برداری و فشرده سازی همزمان سیگنالهای تُنُک می باشد. جهت انجام بازسازی سیگنال، روشهایی مبتنی بر تئوری آشکارسازی در این رساله پیشنهاد گردیده است. این رویکرد جدید قابلیت توسعه برای مدلهای آماری دیگری برای سیگنال و نویز را دارد و از طرفی با توجه به وسعت روشهای آشکارسازی، به سادگی امکان بسط این ایده به فرمهای مختلف وجود دارد. علاوه بر مسأله اصلی مطرح شده، در فصل پایانی رساله، بحث آشکارسازی هدف در رادار غیرفعال به عنوان یک کاربرد از تئوری سیگنالهای تُنُک بررسی گردیده است. همچنین روشی مبتنی بر این تئوری برای آشکارسازی ارائه و تحلیل شده است.
حمید آزاد عباس شیخی
چکیده ندارد.