نام پژوهشگر: نعیمه سادات موسوی
نعیمه سادات موسوی محمود مهرپرتو
محدوده کانی سازی مس کدر، در انتهای شمال باختری کمربند فلززایی کرمان قرار دارد. این محدوده در اوایل دهه 1970 کشف و در همان زمان، فعالیت های اکتشافی نیمه تفضیلی شامل تهیه نقشه زمین شناسی، برداشت های ژئوفیزیکی و ژئوشیمیایی و حفر 2 حلقه گمانه اکتشافی انجام شد (گزارش شرکت ملی صنایع مس ایران، 1386). محدوده کدر در سال های 1387 تا 1389 توسط شرکت ملی صنایع مس ایران مورد اکتشاف و ارزیابی دوباره قرار گرفت. کانی سازی- دگرسانی در این محدوده، در ارتباط با یک توده نفوذی پورفیری با ترکیب گرانودیوریت تا کوارتزدیوریت از زمان میوسن است که در سری های آتشفشانی- آذرآواری ائوسن نفوذ کرده است. این مجموعه مورد هجوم دسته ای از دایک های گرانودیوریتی ریزدانه جوان تر قرار گرفته است. مهم ترین ساختارهای منطقه، گسل هایی با روند شمال خاوری- جنوب باختری و خاوری- باختری هستند که به نظر می رسد تا حدی کانی سازی و دگرسانی را کنترل کرده اند. سری مــاگمــایی سنــگ ها در منطقــه کدر در محدوده کالک آلکالن با پتاسیم متوسط قرار می گیرد. توده پورفیری کدر پرآلومین است و سنگ های آتشفشانی میزبان آن متالومین هستند. سنگ های نفوذی نیمه عمیق و سنگهای آتشفشانی در کدر، ویژگیهای ژئوشیمیایی سنگهای آذرین مربوط به جایگاه زمین ساختی فرورانشی و برخوردی را به نمایش می گذارند (همچون غنی شدگی در lile و تهی شدگی در hfse، غنی شدگی lree نسبت به hree و بی هنجاری مثبت rb و k) و کانسار کدر، تعلق به مراحل نهایی تکامل کمان ماگمایی ارومیه- دختر دارد (غنی شدگی از عناصر rb، th، u، ta، nb، hf و zr و تهی شدگی از عناصر ba، sr، p،zr و ti). کانی سازی هیپوژن در کدر با حضور پیریت و مقداری کالکوپیریت و اندکی بورنیت، کولیت، کالکوسیت، پیروتیت و مقادیر ناچیزی اسفالریت مشخص می شود که به صورت رگچه ای (استوک ورک) و افشان وجود دارند. دگرسانی گرمابی در کدر، پهنه ای با وسعت بیش از 10 کیلومتر مربع را می پوشاند و از این نظر، یکی از بزرگ ترین سیستم های دگرسانی در کمربند مس کرمان به شمار می رود. دگرسانی فیلیک بیشترین گسترش را دارد و بویژه در بخش های سطحی تحت تأثیر دگرسانی های رسی پیشرفته و دگرسانی سیلیسی قرار گرفته است. سیلیس به صورت رگه ها و پشته هایی با ابعاد متفاوت و بیشتر با بافت برشی، برجستگی های منطقه را تشکیل می دهد. دگرسانی پتاسیک به طور محدود در بخش های ژرف وجود دارد که در گمانه های حفاری مشاهده شده است. این دگرسانی با فراوانی بیوتیت و حضور فلدسپار قلیایی، مگنتیت و رگچه های ژیپس- انیدریت مشخص می شود. افزون بر این، دگرسانی های پروپیلیتیکی و آرژیلیکی نیز در منطقه مشاهده شده اند. با توجه به ویژگی های زمین شناسی، دگرسانی و کانی سازی، ذخیره کدر را می توان به عنوات یک ذخیره مس پورفیری معرفی کرد. بر اساس مطالعات ایزوتوپ گوگرد، نسبت 34s? برای 6 نمونه پیریت رگچه ای و افشان، بین 8/4- تا 1+ (میانگین 4/1-) است که یک منشأ ماگمایی را نشان می دهد و این ذخیره، از این نظر قابل مقایسه با دیگر ذخایر پورفیری در ایران (مانند سونگون، چاه فیروزه و میدوک) و بسیاری از کانسارهای پورفیری دیگر در کمربند آند است. هیچ تغییر یا تفاوت خاصی در نسبت ایزوتوپی گوگرد نسبت به ژرفای نمونه مشاهده نمی شود. به دلیل تفکیک ایزوتوپی بزرگ بین سولفید- سولفات، حضور رگچه های انیدریت تا حدی بر ترکیب ایزوتوپی گوگرد در کانی های سولفیدی تأثیر داشته است و نمونه های سولفیدی سبک از نظر ایزوتوپی را می توان به تشکیل انیدریت نسبت داد. میانبارهای سیال در شش نمونه کوارتز رگچه ای همراه با سولفید مطالعه شد. بر اساس این مطالعات، شش گروه میانبار سیال شناسایی شد: 1- سه فازی مایع- گاز- جامد (هالیت ± سیلویت)، 2- سه فازی گاز- مایع- جامد (هالیت)، 3- دو فازی گاز- مایع غنی از گاز، 4- دو فازی مایع- گاز غنی از مایع، 5- تک فازی گاز و 6- تک فازی مایع؛ مطالعات دمافشارسنجی بر روی سه گروه 1، 3 و 4 صورت گرفت. بیشترین فراوانی دمای همگن شدگی، مربوط به محدوده های دمایی بین 304 تا 324 درجه سانتیگراد و 504 تا 524 درجه سانتیگراد است. در مورد شوری دو محدوده اصلی، یکی با شوری بالا (بین 35 تا بیش از 70 درصد وزنی نمک طعام) و دیگری با شوری پایین (5/0 تا 20 درصد وزنی نمک طعام) تشخیص داده شد. اندازه گیری های چگالی در نمونه های مطالعه شده نیز بیشترین فراوانی را در دو محدوده چگالی 78/0 تا 83/0 و 63/0 تا 68/0 نشان می دهد. از مقایسه دمای همگن شدگی در میانبارهای منطقه کدر با دیگر پورفیری ها به این نتیجه می رسیم که دمای سیال های کانه دار در کدر، بالاتر از بسیاری از سیستم های پورفیری دیگر بوده است. ذخیره کدر از این نظر قابل مقایسه با ذخیره ریگان بم است که دمای بالای سیال، به عنوان یکی از دلایل عدم نهشت مس و تمرکز یک ذخیره پورفیری اقتصادی عنوان شده است (hezakhani, 2006). عیار پایین مس در کدر، با وجود گستردگی زیاد دگرسانی-کانیسازی، می تواند ناشی از نقش تأثیر دگرسانی فیلیک باشد. به این صورت که در ابتدا، کانی سازی متمرکز با عیار بالا همراه با دگرسانی پتاسیک اتفاق افتاده است اما در ادامه، ضمن دگرسانی فیلیک، مس دستخوش تحرک دوباره و در حجم وسیع تری پراکنده شده است. دلیل دیگر ممکن است ژرفای جایگیری کم توده پورفیری باشد به گونه ای که بخش مهمی از سیال های کانه دار از سیستم خارج شده اند. همچنین ممکن است که ماگمای مولد ذخیره کدر، از ابتدا حاوی مس چندانی نبوده است. زمان فوق اشباع شدن ماگما از آب نیز تأثیر بسیار زیادی در کانی سازی دارد و یکی از عوامل کنترل کننده مهم در کانی سازی گرمابی و عیار ذخیره است.
نعیمه سادات موسوی میرقاسم جعفرزاده
چکیده ندارد.