نام پژوهشگر: فیروزه غلام پور
الهام ستوده عبدالهی فیروزه غلام پور
ایسکمی/خونرسانی مجدد (i/r) یکی از علل مهم ایجاد نارسائی حاد کلیوی می باشد. کاهش تولید اورکسین a به عنوان یکی از عوامل آسیبهای ناشی از i/r در مغز و معده مطرح است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین نقش اورکسین a در جلوگیری از آسیبهای بافتی و اختلالات عملکردی کلیه در فاز اولیه خونرسانی مجدد بعد از ایسکمی دو طرفه کلیوی می باشد. رتهای نر اسپراگ-داولی بیهوش شده با پنتوباربیتال سدیم، جهت اندازه گیری متغیرهای عملکرد همودینامیک و دفعی کلیه آماده می گردیدند. در خاتمه اعمال جراحی دو ساعت استراحت داده می شد، و سپس یک دوره کلیرانس نیمساعته کنترل برای اندازه گیری سطوح پایه متغیرها گرفته می شد. بعد از آن، یک دوره کلیرانس نیمساعته قبل از ایسکمی انجام، و سپس ایسکمی با انسداد شریانهای هر دو کلیه به مدت سی دقیقه ایجاد می گردید. پس از باز کردن شریانهای کلیوی، یک دوره کلیرانس یک ساعته در طی خونرسانی مجدد انجام می شد. نمونه های ادراری در طی و نمونه های خون شریانی در پایان هر یک از دوره های کلیرانس جمع آوری می گردیدند، تا بعداً غلظتهای سدیم، پتاسیم، گلوکز، اوره و کرآتینین و همچنین اسمولالیته آنها مورد سنجش قرار گیرند. در پایان آزمایش، هر دو کلیه جهت بررسی های هیستوپاتولوژی در آورده و حفظ می شدند. رتها به سه گروه (10 = n) تقسیم شدند. در گروه داروئی (i/r+orx)، اورکسین a به صورت داخل وریدی از شروع دوره کلیرانس قبل از ایسکمی (پیش درمان) داده می شد. گروه i/r نرمال سیلین دریافت می کردند. در گروه sham، شریانهای کلیه بسته نمی شدند و نرمال سیلین دریافت می نمودند. در گروه i/r، اجسام کلیوی و فضاهای بومن بطور قابل توجهی بزرگ شدند، و سلولهای توبول پروگزیمال ریزش به داخل لومن، واکوئل دار شدن و از دست دادن لبه های برسی را در حد شدید نشان دادند، ولی توبولهای دیستال و مجاری جمع کننده ادراری در ناحیه کورتکس سالم بودند. در ناحیه مدولای خارجی، نکروز در قطعات مستقیم پروگزیمال و بخش ضخیم لوپ هنله، احتقان عروقی و قالبهای داخل توبولی در حد شدید، و در مدولای داخلی احتقان عروقی در حد متوسط و قالبهای داخل توبولی به میزان زیاد مشاهده شدند. درجه کل آسیبهای بافتی کلیه در گروه i/r+orx از گروه ایسکمی کمتر بود ولی هنوز با گروه شاهد تفاوت داشت (همه 05/0p<). طی دوره خونرسانی مجدد در مقایسه با دوره کنترل، ایسکمی کلیوی باعث کاهش کلیرانس کرآتینین (ccr)، دفع مطلق پتاسیم (ukv0) و باز جذب آب آزاد موثر (efftch2o)، ولی افزایشهائی در دفع نسبی سدیم (fena) و دفع نسبی پتاسیم (fek) شد (همه 01/0p<). اثرات تجویز اورکسین a طی خونرسانی مجدد موجب افزایش کلیرانس کرآتینین (ccr)، دفع مطلق پتاسیم (ukv0) و باز جذب آب آزاد موثر (efftch2o)، و نیز کاهش در دفع نسبی سدیم (fena) و دفع نسبی پتاسیم (fek)در مقایسه با گروه i/r گردید (همه با 05/0p<). اورکسین a احتمالاً با افزایش دادن جریان خون از شدت آسیبهای بافتی و اختلالات عملکردی کلیه در ساعات اولیه بعد از ایسکمی می کاهد.
فرزانه کریمی فرد فیروزه غلام پور
آغاز یا تشدید آسیب اندام دوردست در بیماران مبتلا به آسیب حاد کلیوی نقش مهمی در مرگ و میر این بیماران دارد. نشان داده شده است که در بیماران مبتلا به آسیب حاد کلیوی ایسکمیک یا غیر ایسکمیک تغییرات التهابی در کبد صورت می گیرند. بربرین، یک آلکالوئید ایزوکوئینولین، دامنه وسیعی از اثرات فارماکولوژیک از جمله اثر ضد التهابی دارد. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثرات بربرین روی آسیب کبدی ناشی از ایسکمی/ ری پرفیوژن کلیه در رت بود. رت های نر از نژاد ویستار (310-250 گرم) به چهار گروه sham (شاهد)، i/r(تحت ایسکمی - ری پرفیوژن)، i/r+ber (تحت i/r + بربرین) و sham+ber (شاهد+ بربرین) تقسیم شدند. رت ها قبل از عمل جراحی با تزریق داخل صفاقی کتامین و زایلازین به میزان به ترتیب 60 و 5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بیهوش شدند. در گروه های تحت ایسکمی- ری پرفیوژن (i/r وi/r+ber )، ایسکمی کلیوی با انسداد شریانهای کلیه به مدت 45 دقیقه ایجاد و پس از آن دوره ری پرفیوژن 24 ساعته طی گردید. قبل از ایجاد ایسکمی بربرین به مدت هفت روز و به میزان ( mg/kg/day15) به رت ها خورانده شد. نمونه های خونی جهت اندازه گیری غلظت پلاسمایی کرآتینین (cr)، نیتروژن اوره (bun)، آسپارتات آمینو ترانسفراز (ast)، آلانین آمینو ترانسفراز (alt)، آلکالین فسفاتاز (alp) و لاکتات دهیدروژناز (ldh) جمع آوری گردید. سپس، بافت کبد جهت مطالعات هیستوپاتولوژی جدا و نگهداری شد. آسیب i/r کلیه باعث کاهش معنی دار عملکرد کلیه ،که با افزایش غلظت کرآتینین و نیتروژن اوره پلاسما مشخص شد; افزایش مارکرهای آسیب سلولی پارانشیم کبد از جمله آنزیم های ast، alt، alp و ;ldh و نیز ایجاد آسیب های بافت کبد از جمله آپوپتوز هپاتوسیت ها، اینفیلتراسیون سلول های التهابی به فضای پورتال و احتقان ورید مرکزی در کبد گردید. استفاده از بربرین در گروه i/r+ber پارامترهای آسیب ایسکمی/ری پرفیوژن همچون افزایش سطح پلاسمایی کرآتینین، نیتروژن اوره پلاسما و آنزیم های کبد را معکوس و درجه کل هیستوپاتولوژی کبد را کاهش داد. نتیجه گیری می شود که بربرین اثر بهبودی بخش در مقابل آسیب کبدی القاء شده توسط آسیب حاد کلیوی در رت دارد. واژگان کلیدی: ایسکمی، بربرین، کرآتینین، کبد، آلانین آمینوترانسفراز
فیروزه غلام پور محمد اوجی
چکیده ندارد.