نام پژوهشگر: ابراهیم امیری
ابوذر حسین زاده محمدرضا اکبرزاده
به منظور ارزیابی مدل oryza2000 آزمایشی بصورت کرت های خرد شده برپایه طرح بلوک های کامل تصادفی بر روی 10 رقم برنج در شرایط آبیاری کامل و قطع آبیاری پس از گلدهی (تنش آخر فصل) در شهر لاهیجان انجام گردید. ارزیابی مقادیر شبیه سازی و اندازه گیری شده عملکرد دانه و بیوماس کل با استفاده از آزمون t و پارامترهای ریشه میانگین مربعات خطا (rmse) و ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده (rmsen) انجام گرفت. عملکرد دانه با ریشه میانگین مربعات خطای 539 کیلوگرم در هکتار و ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده 10 درصد و بیوماس کل با ریشه میانگین مربعات خطای 1180 کیلوگرم در هکتار و ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده 12 درصد شبیه سازی شد، که نشان از دقت مدل در شبیه سازی عملکرد و بیوماس کل دارد. با استفاده از عملکرد اندازه گیری شده و اجزای بیلان آب شبیه سازی شده از مدل oryza2000، wpi در محدوده 88/ 0-6/0 کیلوگرم دانه به ازای هر مترمکعب آبیاری متغیر می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که مقدار بهره وری آب مبتنی بر تبجیر-تعرق (wpet) در محدوده 88/0-55/0 کیلوگرم دانه به ازای هر مترمکعب تبخیروتعرق می باشد. بررسی نتایج، مقدار بهره وری آب مبتنی بر تعرق (wpt) را در محدوده 93/1- 11/1 کیلوگرم دانه به ازای هر مترمکعب تعرق نشان می دهد. مقدار wpet حدود 52 درصد کمتر از wpt می باشد. درنهایت ارقام ساحل، 841 و 416 به عنوان ارقام مقاوم و ارقام فجر، ندا و 831 نیز به عنوان ارقام حساس به تنش خشکی معرفی شدند.
زینب یوسفی تلابنی علیرضا فرید حسینی
در جهان امروز، چالش بزرگ در بخش کشاورزی، تولید غذای بیش تر با آب کمتر است که از طریق افزایش بهره وری آب نباتات زراعی حاصل می گردد. در پژوهش حاضر، به منظور بررسی بهره وری آب ذرت دانه ای سینگل کراس 704 با مدل های ceres-maize و aquacrop، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1389 در شهرستان لاهیجان انجام گردید. تیمارها شامل سه سطح آبیاری ( دیم، دور آبیاری 6 روز و دور آبیاری 12 روز) به عنوان فاکتور اصلی و کود نیتروژن در پنج سطح (60،0، 120،180 و 240 کیلوگرم در هکتار) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. با توجه به اینکه پژوهش حاضر، اولین کار با مدل برای گیاه ذرت در استان گیلان می باشد، ابتدا مدل های مذکور با پارامترهای گیاهی (عملکرد دانه و بیوماس کل) برای تیمارهای با دور آبیاری 6 روز مورد واسنجی قرار گرفتند و پس از آن اعتبارسنجی مدل ها برای سایر تیمارها صورت گرفت. نتایج واسنجی و اعتبارسنجی نشان داد، دو مدل با 20>rmsen>10 توانایی خوبی برای شبیه سازی عملکرد دانه دارند. هم چنین با توجه شاخص rmsen، مدل ها دارای توانایی خوبی در شبیه سازی بیوماس کل در مرحله ی واسنجی و توانایی نسبتاً خوبی (30>rmsen>20) در مرحله ی اعتبارسنجی هستند. شاخص توافق ویلموت نزدیک به یک نیز، سازگاری بالای بین مقادیر واقعی و شبیه سازی شده عملکرد دانه و بیوماس کل را نشان داد. با استفاده از عملکرد دانه اندازه گیری شده و اجزای بیلان آب شبیه سازی شده با مدل های ceres-maize و aquacrop، بهره وری آب مبتنی بر تبخیر و تعرق و آب کاربردی (wpet و p+wpi) محاسبه شد. بررسی مولفه های بیلان آب شبیه-سازی شده با مدل ها نشان داد آبیاری با تناوب 6 روز دارای بیش ترین مقدار رواناب و نفوذ عمقی نسبت به سایر تیمارها می باشد. حداکثر مقدار wpet در دور آبیاری 6 و 12 روز و کود نیتروژن 180 کیلوگرم در هکتار با دو مدل ceres-maize و aquacrop به ترتیب معادل (36/1، 63/1) و (34/1، 73/1) کیلوگرم بر مترمکعب تخمین زده شد. حداکثر p+wpi واقعی و تخمین زده شده با مدل ها ceres-maize و aquacrop به ترتیب برابر با 95/2 ، 85/ 2 و 57/3 کیلوگرم بر مترمکعب تحت تیمارهای دیم و کودهای 180و 240 کیلوگرم بدست آمد. با توجه به اینکه بهترین مدیریت، زمانی حاصل می شود که علاوه بر بهرهوری، عملکرد نیز به حداکثر مقدار خود برسد لذا نتایج بدست آمده با دو مدل ceres-maize و aquacrop نشان می دهند مدیریت آبیاری با تناوب 12 روز و مقدار کود نیتروژن 180 کیلوگرم در هکتار به علت دارا بودن مناسب ترین مقدار اجزای بهره وری آب و هم چنین حداکثر عملکرد دانه در منطقه مورد مطالعه، بهترین گزینه برای اعمال مدیریت آبیاری و کود نیتروژن می باشد.
ابوالفضل توسلی براتعلی فاخری
این پژوهش به منظور شبیه سازی عملکرد گندم در شرایط آب و نیتروژن محدود در منطقه شیروان با استفاده از مدل ceres-wheat و aquacrop انجام گرفت. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی این دو مدل در شبیه سازی پارامترهای مختلف رشد و نمو، از طریق مقایسه پارامترهای شبیه سازی شده با نتایج مزرعه¬ای و ارزیابی توانایی مدل در پیش بینی زمان وقوع مراحل فنولوژیک و عملکرد گیاه؛ و همچنین تعیین عوامل موثر در کاهش عملکرد پتانسیل گندم (شکاف عملکرد) در منطقه بود. بدین منظور برای کسب داده¬های مورد نیاز برای واسنجی و اعتبار یابی مدل آزمایش مزرعه¬ای به صورت کرت¬های خرد شده و در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در دو فصل زراعی 89-1388و 90-1389 بر روی گیاه گندم زمستانه (رقم سایونز) در شهرستان شیروان انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی از چهار سطح آبیاری (i1: آبیاری کامل (ظرفیت زراعی)، i2: 80 درصد ظرفیت زراعی، i3: 60 درصد ظرفیت زراعی و i4: بدون آبیاری) به عنوان فاکتور اصلی و چهار سطح کود نیتروژن (n1: 0، n2: 100، n3: 175 و n4: 250 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) به عنوان فاکتور فرعی تشکیل شدند. نتایج حاصل از شبیه سازی مراحل فنولوژیکی با استفاده از مدل ceres-wheat در آزمایشات سال¬های اول و دوم نشان داد که مجذور میانگین مربعات خطای گلدهی، شیری شدن دانه و رسیدگی فیزیولوژیکی در هر دو سال از آستانه قابل قبول برای دقت مدل (مقادیر 10 درصد)، کمتر بوده که نشان دهنده دقت مدل در شبیه سازی مراحل فنولوژیکی است. هر چند روند شاخص سطح برگ در هر دو آزمایش نسبتاً خوب پیش بینی شده است با این حال بین شاخص سطح برگ مشاهده شده و شبیه سازی شده اختلاف نسبتاً زیادی وجود دارد. مجذور میانگین مربعات خطای عملکرد دانه نیز در سال¬های اول و دوم به ترتیب 95/8 و 11/9 درصد مشاهده شد. مجذور میانگین مربعات خطای بیوماس به ترتیب در سال¬های اول و دوم 03/5 و 30/5 درصد بود. این نتایج بیانگر آن است که بیوماس و عملکرد با دقت خوبی شبیه سازی شده است. نتایج شبیه سازی با استفاده از مدل aquacrop نشان داد که مدل قادر است پوشش کانوپی، عملکرد دانه، بیوماس اندام هوایی و کارآیی مصرف آب را با دقت نسبتاً مناسبی خصوصاً در تیمارهای مطلوب آبیاری و مصرف کود نیتروژن شبیه سازی کند. مقایسه و ارزیابی دقت دو مدل بر مبنای شاخص¬های r2 و rmsen مشاهده شد که در هر دو سال آزمایش مدل ceres-wheat در شبیه سازی عملکرد گندم (رقم سایونز) در منطقه شیروان به خوبی عمل نموده و قدرت شبیه سازی آنها نسبت به مدل aquacrop بهتر است. آخرین هدف این تحقیق نیز تعیین شکاف عملکرد گندم در منطقه بود. برای رسیدن به این هدف مطالعه¬ای به صورت پیمایشی (در 20 مزرعه انتخاب شده در منطقه) و آزمایشات مزرعه¬ای انجام گرفت. در این آزمایش مهمترین فاکتورهای محدود کننده و کاهنده عملکرد آب، نیتروژن و عوامل مدیریتی در نظر گرفته شدند. شکاف عملکرد در این پژوهش از دو جنبه مورد بررسی قرار گرفت: (1) تعیین نسبت¬های مختلف عوامل موثر در ایجاد شکاف عملکرد بین مقادیر شبیه سازی پتانسیل عملکرد با مقادیر واقعی با استفاده از آزمایشات مزرعه¬ای و برای یک دوره دو ساله؛ (2) شکاف عملکرد منطقه برای یک دوره بلند مدت (ده ساله). نتایج سال اول آزمایش نشان داد که عملکرد پتانسیل (عملکرد شبیه سازی شده توسط مدل تحت شرایط اپتیمم)، قابل حصول (عملکرد بدست آمده در آزمایش مزرعه¬ای و تحت شرایط مطلوب مدیریتی) و واقعی (میانگین عملکرد بدست آمده توسط کشاورزان منطقه) به ترتیب 11075، 6647 و 5025 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. کل شکاف عملکرد بوجود آمده برای گندم رقم سایونز در منطقه 5985 کیلوگرم در هکتار (عملکرد پتانسیل – عملکرد واقعی) تخمین زده شد. که از این مقدار آب و عنصر غذایی با کاهش 84/72 درصد عملکرد پتانسیل به عنوان دو عامل مهم محدود کننده عملکرد در منطقه محسوب می¬شوند. سومین عامل کاهنده عملکرد در منطقه عوامل مدیریتی (نظیر تاریخ کاشت، تراکم مطلوب، کنترل بیماری¬ها، آفات و علف¬های هرز و ...) شناخته شدند. به طوری که عوامل مدیریتی منجر به کاهش 16/27 درصدی عملکرد گندم نسبت به کل شکاف عملکرد شد. نتایج سال دوم آزمایش تقریباً مشابه با نتایج سال اول بدست آمد. بدین صورت که عملکرد پتانسیل ، قابل حصول و واقعی به ترتیب 10439، 6579 و 4960 کیلوگرم در هکتار محاسبه شد. کل شکاف عملکرد بوجود آمده برای گندم رقم سایونز در منطقه 5479 کیلوگرم در هکتار (عملکرد پتانسیل – عملکرد واقعی) بدست آمد. در آزمایش سال دوم نیز آب و عناصر غذایی با کاهش 45/70 درصدی عملکرد پتانسیل به عنوان مهمترین عوامل محدود کننده عملکرد در منطقه معرفی شدند. عوامل مدیریتی منجر به کاهش 55/29 درصدی عملکرد گندم نسبت به کل شکاف عملکرد شد. عملکرد پتانسیل منطقه برای یک دوره ده ساله (90-1381) محاسبه شد. نتایج شبیه سازی نشان داد که عملکرد پتانسیل از 34/5973 تا 49/8850 کیلوگرم در هکتار متغیر می باشد. عملکرد واقعی گندم در منطقه شیروان بر اساس میانگین عملکرد 10 ساله (1390-1381) از سال 1381 با میانگین 09/2511 کیلوگرم در هکتار به 14/4629 کیلوگرم در سال 1390 متغیر بود. میانگین شکاف عملکرد ده ساله منطقه نشان داد که شکاف بین میانگین عملکرد واقعی (15/3524 کیلوگرم در هکتار) و پتانسیل (69/7223 کیلوگرم در هکتار)، بالا می باشد و حدود 78/48 درصد است. محققان آب، نیتروژن، تاریخ¬های کاشت نامناسب، آفات و بیماری¬ها و علف¬های هرز را از مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف عملکرد بین عملکرد پتانسیل و عملکرد واقعی ذکر کردند. در پایان می¬توان نتیجه¬گیری کرد که با شناسایی عوامل موثر در شکاف عملکرد، می¬توان با بهینه سازی آن¬ها، عملکرد گندم در منطقه شیروان را به میزان قابل توجهی افزایش داد.
یاسر اسماعیلیان محمود رمرودی
مدل های شبیه سازی رشد گیاهان زراعی ابزارهای مهمی در جهت ارزیابی اثرات عوامل مختلف اقلیمی و گیاهی و مدیریت زراعی بر گیاهان برای مطلوب کردن و بهبود استفاده از منابع محیطی به منظور افزایش پایداری و سوددهی تولید گیاهان زراعی می باشند. مدل های شبیه سازی همچنین ابزار مفیدی برای اصلاح مدیریت مصرف آب و نیتروژن و مطلوب کردن کارایی مصرف این دو نهاده مهم می باشند. در این پژوهش مدل ceres-maize و aquacrop برای پیش بینی رشد، نمو، عملکرد و کارایی مصرف منابع سه رقم ذرت در پاسخ به تغییرات سطوح فراهمی آب و نیتروژن در دو منطقه اقلیمی کاملاً متفاوت (گناباد و آستانه اشرفیه) مورد واسنجی، اعتبارسنجی و ارزیابی قرار گرفتند. آزمایشات مزرعه ای در سال 1390 بصورت کرت های دوبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام گرفت. عامل اصلی شامل سه رژیم آبیاری (i1: آبیاری مطلوب (آبیاری پس از 50 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a)، i2: تنش ملایم (آبیاری پس از 100 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a)، و i3: تنش شدید (آبیاری پس از 150 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a))، عامل فرعی مشتمل بر چهار سطح کود نیتروژن (n1: 0، n2: 120، n3: 180 و n4: 240 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) و عامل فرعی فرعی متشکل از سه هیبرید ذرت (v1: dc 370، v2: zp 677 و v3: sc 704) بود. واسنجی مدل ها با استفاده از تیمارهای مربوط به سطح آبیاری مطلوب انجام گرفت به صورتی که پس از واسنجی بین داده های حاصل از خروجی مدل و داده های مشاهده شده و اندازه گیری شده در مورد مراحل فنولوژیکی و عملکردی ارقام ذرت دانه ای تطابق و نزدیکی قابل قبولی برقرار بود. برای ارزیابی دقت و قدرت مدل ها در پیش بینی صفات ارقام ذرت از ضریب تعیین (r2) و ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده (nrmse) استفاده شد. نتایج ارزیابی مدل ceres-maize نشان داد مدل با دقت و کارایی بالایی پارامترهای شاخص سطح برگ، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و با دقت کمتری کارایی مصرف آب و نیتروژن ارقام ذرت را در منطقه گناباد و آستانه اشرفیه پیش بینی کرد. بطور کلی دقت مدل در تخمین پارامترهای فوق در منطقه گناباد نسبت به منطقه آستانه اشرفیه بیشتر بود. نتایج ارزیابی مدل aquacrop نیز نشان دهنده دقت خوب و قابل قبول مدل aquacrop در پیش بینی روند تغییرات شاخص های عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، کارایی مصرف آب و کارایی مصرف نیتروژن ارقام ذرت در واکنش به تیمارهای تنش خشکی و استفاده از کود نیتروژن در دو منطقه مورد بررسی است. نتایج شبیه سازی خلأ عملکرد نیز نشان داد که مقادیر این پارامتر با افزایش مصرف نیتروژن بیشتر شد. همچنین خلأ عملکرد محاسبه شده در منطقه گناباد نسبت به آستانه اشرفیه بیشتر بود. مقایسه نتایج اعتبارسنجی مدل ها مشخص کرد که مدل ceres-maize از کارایی و دقت بیشتری نسبت به مدل aquacrop در شبیه سازی شاخص های مورد بررسی تحت شرایط اقلیمی گناباد و آستانه اشرفیه برخوردار است. همچنین توانایی مدل ceres-maize در برآورد اجزای بیلان آب نسبت به مدل aquacrop بیشتر بود. با توجه به نتایج بدست آمده می توان اظهار داشت که مدل های ceres-maize و aquacrop را می توان با درصد اطمینان بالایی برای تعیین استراتژی های مدیریتی در زراعت ذرت در مناطق اقلیمی مشابه با دو منطقه مورد مطالعه بکار برد.
مهدی بابائیان مصطفی حیدری
چکیده به¬منظور ارزیابی مدل oryza2000 و ceres-rice، آزمایشی بصورت کرت خرد شده بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار بر روی سه رقم علی کاظمی، درفک و هیبرید به عنوان عامل فرعی و 4 سطح آبیاری به عنوان عامل اصلی در دو سال زراعی 90 و 91 شهرستان لاهیجان اجرا گردید. تیمار¬های آبیاری شامل غرقاب دایم، آبیاری با تناوب 5 و 8 و 11 روز بود. ارزیابی مقادیر شبیه¬سازی و اندازه¬گیری شده عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، روز تا گلدهی و روز تا رسیدگی فیزیولوژیک با استفاده از پارامتر¬های ضریب تبیین، ریشه میانگین مربعات خطا مطلق و ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده، انجام گردید. نتایج بدست آمده نشان داد در مدل oryza2000 در مرحله اعتبارسنجی تفاوت مقادیر واقعی و شبیه¬سازی شده کمتر از مرحله واسنجی بود به طوری که مقدار rmsen محاسبه شده برای عملکرد دانه در سه رقم مورد مطالعه بین 3 تا 9 و برای عملکرد بیولوژیک محاسبه شده بین 5 تا 11 درصد متغیر بود. نتایج بدست آمده نشان داد در مدل ceres-rice در مرحله اعتباریابی مقدار عملکرد دانه در سطوح مختلف آبیاری در رقم¬های درفک و هیبرید در مقایسه با علی کاظمی با دقت بالاتری شبیه¬سازی شده است. همچنین مدل در هر سه رقم مورد آزمایش روند کاهش عملکرد دانه تحت تاثیر افزایش دور آبیاری را به خوبی شبیه¬سازی کرده است. به منظور بررسی بهره¬وری آب برنج ¬در گیلان از مدل شبیه¬ساز رشد و نمو برنج oryza2000 برای بررسی بهره¬وری آب و اجزای بیلان آب سه رقم برنج مورد مطالعه در سطوح مختلف آبیاری استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد استفاده از روش آبیاری تناوبی در مقایسه با آبیاری غرقاب اجزای بیلان آب (تبخیر، تعرق، تبخیر و تعرق و نفوذ عمقی) را کاهش داد. بین ارقام مورد مطالعه بیشترین مقدار بهره¬وری مبتنی بر تبخیر و تعرق (wpet)، تعرق (wpt)، آبیاری (wpi)، تبخیر و تعرق و نفوذ عمقی (wpetq) در هیبرید برنج ملاحظه گردید که و کمترین مقدار آنها در رقم علی کاظمی مشاهده شد. همچنین نتایج بدست آمده نشان داد تغییر مدیریت آبیاری از غرقاب دایم به آبیاری تناوبی از i1 به i4 در رقم علی کاظمی باعث افزایش بهره¬وری شد اما در دو رقم درفک و هیبرید بدلیل کاهش عملکرد دانه تحت تاثیر افزایش دور آبیاری بهره¬وری کاهش یافت. واژه ¬های کلیدی: برنج، مدل oryza2000، مدل ceres-rice، اعتبار سنجی، واسنجی
ابراهیم امیری حسین صادقی
به منظور دستیابی به شبکه زمین مناسب می بایست از روشهای دقیق جهت مطالعه شبکه های زمین استفاده کرد. به صورت کلی آنالیز شبکه های زمین در دو حوزه استاتیکی (رفتار شبکه زمین در برابر جریانهای اتصال کوتاه) و دینامیکی (رفتار شبکه زمین در برابر جریانهای گذرای ناشی از صاعقه و یا کلیدزنی) مورد توجه است. در این پروژه ضمن پرداختن به اهمیت شبکه های زمین از دیدگاه ایمنی و اهمیت این شبکه ها جهت حفاظت در برابر صاعقه، فاکتورهای ایمنی سیستم زمین پست البرز در رنج فرکانسی جریانهای تزریقی ناشی از برخورد صاعقه محاسبه شده است.. در این بین با در نظر گرفتن ساختارهای مربوط به شبکه زمین ، روش الکترومغناطیسی مبتنی بر حل معادلات انتگرال با استفاده از روش ممان به عنوان دقیق ترین روش آنالیز شبکه های زمین مورد نظر می باشد. برای بررسی عملکرد گذرای شبکه های زمین نیازمند تحلیل فرکانسی خواهیم بود به این نحو که ابتدا از توزیع زمانی جریان تزریق شده به شبکه تبدیل فوریه گسسته گرفته و طیف فرکانسی آن را به دست می آوریم. در هرکدام از فرکانس ها روش ممان به معادله انتگرال میدان الکتریکی در حوزه فرکانس اعمال شده، توزیع جریان و در نتیجه کمیت های میدانی دلخواه به دست می آیند. بعد از به دست آمدن طیف فرکانسی کمیت های مورد نظر عملکرد گذرای آن ها با انجام تبدیل عکس فوریه به سادگی قابل استخراج است. با استفاده از این روش فاکتورهای طراحی و تحلیل شبکه های زمین نظیر گرادیان ولتاژ، ولتاژهای گامی و تماسی با دقت بسیار بالا محاسبه شده و در عین حال با توجه به دو دیدگاه ماهیت تصادفی جریان صاعقه و همچنین کاربرد مورد استفاده در این پروژه، با محاسبه توزیع احتمال جریان صاعقه، شاخص جدیدی برای ارزیابی ایمنی سیستم زمین بر مبنای محاسبه انرژی جذب شده در بدن در فرکانسهای بالا ارایه می شود. به عبارت دیگر به دلیل رفتار وابسته به مسیر ولتاژ در فرکانسهای بالا، شاخصهای ایمنی سیستم زمین را از محاسبه فاکتورهای ولتاژ گام و تماسی، به سمت محاسبه انرژی جذب شده در بدن شخص تغییر داده و سپس با مقایسه مقدار انرژی جذب شده با حدود مجاز استاندارد، می توان نسبت به شرایط ایمنی در شبکه های زمین اظهار نظر کرد. از طرف دیگر، از انجا که علت اصلی بروز شرایط غیر ایمن عبور جریان الکتریکی و جذب انرژی بوده و همجنین تعریف شاخصهای ایمنی ولتاژی از عبور جریان الکتریکی نشئت می گیرد، لذا تعریف شاخص انرژی منطقی می باشد. ابتدا نتایج انالیزگذرا برای یک شبکه نمونه مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه جهت مطالعه وبررسی یک شبکه واقعی، شبکه زمین مربوط به پست 63/230 کیلوولت البرز اطلاعات لازم جهت آنالیز این شبکه ها جمع آوری شده است. اطلاعات جمع آوری شده شامل داده های مربوط به ساختار شبکه های زمین سایتهای مورد نظر، داده های مربوط به شبکه قدرت سایتهای مزبور، داده های الکترومغناطیسی نظیر ضریب هدایت خاک در سایتهای مورد نظر، داده های مربوط به جریان های مختلف اتصال کوتاه در سایتهای مورد نظر، می باشد. این اطلاعات مبنای محاسبات و مطالعات خواهد بود. نتایج بدست امده نشان از ایمنی پست مذکور در برابر جریان اتصال کوتاه تزریقی می باشد.
ابراهیم امیری طاهره اسکندریان
چکیده ندارد.