نام پژوهشگر: علیرضا محمدی کله سر
علیرضا محمدی کله سر محمدعلی خزانه دارلو
یکی از ویژگی هایِ زبانیِ متون عرفانی، حضور رگه هایی آشکار از طنز و مطایبه در آنهاست. غلبه رویکرد ایدئولوژیک در تفسیر و خوانش این متون موجب شده است تا این گونه طنزها همواره با نگاهی محتوانگر مورد مطالعه قرار گیرند و ضمن چشم-پوشی از ویژگی های زبانیِ منحصر به فرد طنزهای عرفانی، رابطه آنها با زمینه و زبان این متون نیز نادیده گرفته شود. در پژوهش حاضر با توجه به تمایز میان طنزهای عرفانی و طنزهای موجود در متون عرفانی، بر این نکته تأکید شده است که شکل گیریِ طنزهای عرفانی حاصلِ شگردهای زبانی ای جدا از ساز و کارهای زبانی متون عرفانی نیستند بلکه در حرکتی پیوستاری از دل همین زبان زاییده می شوند. همین درهم آمیختگیِ زبان و طنز به رنگ باختنِ تمایزهایی چون نازل و والا، جد و غیرجد، خود و دیگری و ... در طنزهای عرفانی نیز می انجامند. در این رساله، پس از ارائه چشم اندازی از طنز عرفانی که مبتنی بر ویران سازی و گذر از یک لایه معنایی به لایه ای دیگر است، با استفاده از مولفه های مهم مدل مطالعاتیِ باختین به شرح چگونگیِ حرکت زبان به سوی طنز پرداخته شده است. می توان گفت به دلیل ابتناء زبان عرفان بر تجربه فردی، زمینه های شکل گیریِ طنز، هرچند ناآشکار، در کلّیتِ این زبان حضور دارد. در این میان، با حرکتِ زبان به سمت ایستاییِ حاصل از تسلّط صدای ایدئولوژیکِ مولف (یا گفتمان تعلیمیِ عرفانی)، نقش عناصر طنز در زبان متن نیز کم رنگ تر می شود؛ در مقابل، هرچه زبان به سمت سیّالیت مفاهیم، حضور آزادانه صداها و تقویت امکان براندازی به پیش می رود، عناصر طنز با آشکارگیِ بیشتری در متن پرورش می یابند.
علیرضا محمدی کله سر حسینعلی قبادی
چکیده ندارد.