توسعه ورزش ملی نیازمند همکاری و حمایت ذینفعان درگیر در ورزش ملی است تا بتوان برنامه های توسعه ورزش را به وسیله این ذینفعان اجرا نمود. ولی در این بین سازمان ها با چالشی به نام مشروعیت سازمانی مواجه هستند و این تحقیق با هدف طراحی الگوی تأمین منافع ذینفعان وزارت ورزش و جوانان با تاکید بر مشروعیت سازمانی انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی از نوع همبستگی که به شکل میدانی انجام گرفت. بر این اساس مصاحبه ساختار مندی با 22 نفر از مدیران و متخصصان ورزشی جهت طراحی مدل مفهومی تحقیق انجام گرفت. روش نمونه گیری در این تحقیق طبقه ای است که دو طبقه از ذینفعان اولیه (فدراسیون های ورزشی) و ذینفعان ثانویه (بخش خصوصی درگیر در ورزش) انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته ای با روایی و پایایی مورد تایید بین نمونه ها توزیع گردید و جمعا 366 پرسشنامه جمع آوری گردید. از معادلات ساختاری برای طراحی الگوی تحقیق استفاده گردید. یافته های حاصل از آزمون فرضیه نشان می دهد که قابلیت مدیریت ذینفعان (001/0= p،80/0=?)، ساختار ارگانیک (001/0= p،29/0=?) و فرهنگ منعطف (001/0=p،32/0=?)) بر تأمین منافع ذینفعان وزارت ورزش و جوانان تاثیر معنی داری دارد و فرهنگ منعطف (001/0=p، 46/0=?) و ساختار ارگانیک(001/0=p، 33/0=?) نیز بر قابلیت مدیریت ذینفعان تاثیر معنی داری دارد. همچنین تأمین منافع ذینفعان وزارت ورزش و جوانان بر مشروعیت سازمانی نیز تاثیر معنی داری مشاهده گردید (001/0= p، 59/0=?). وقتی روابط موجود بین متغیرهای را با استفاده از نتایج معادلات ساختاری بررسی می کنیم نتایج نشان می دهد که عوامل زمینه ای سازمان(فرهنگ منعطف، ساختار ارگانیک) بر تأمین منافع ذینفعان تاثیر مثبت و معنی داری ندارد و در بقیه موارد نتایج مشابه با نتایج آزمون فرضیه های تحقیق می باشد. نتایج و خروجی های مدل نهایی می تواند فهم بهتری از چگونگی تاثیر گذاری متغیرهای تحقیق در قالب یک مدل برای تأمین منافع ذینفعان ارائه نماید.

هدف از تحقیق حاضر بررسی موانع توسعه فوتبال قهرمانی زنان در ایران و اولویت بندی آنها بود. این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی بود. ابزار اندازه گیری تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته جهت بررسی موانع توسعه فوتبال قهرمانی زنان در ایران شامل 73 سوال بسته بود که سه سطح موانع توسعه فوتبال قهرمانی زنان را که شامل متغیرهای سطح کلان (عوامل فرهنگی و اجتماعی، محیط اقتصادی و محیط سیاسی و حقوقی با 15 سوال)، متغیر سطح میانی شامل( حمایت مالی، ساختار و سازماندهی سیاست های ورزش، میزان مشارکت ورزشی، استعدادیابی، حمایت ورزشی، اماکن و تسهیلات، تدارک مربیان و توسعه مربیگری، رقابت های ملی و تحقیقات علمی با 53 سوال) و متغیر سطح خرد شامل 5 سوال را با مقیاس 5 ارزشی لیکرت اندازه گیری می کرد. روایی پرسشنامه توسط 15 نفر از اساتید خبره مورد تایید و همچنین پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ (94/0=? ) مورد تأیید قرار گرفت. در بخش مصاحبه، جامعه آماری افراد نخبه از جمله مربیان و سرمربیان تیم ملی فوتبال بانوان ایران در رده های مختلف سنی و مربیان طراز اول کشور و بازیکنان ملی و داوران خبره زن به صورت هدفمند انتخاب شدند که تا رسیدن به حد اشباء مصاحبه انجام گرفت که تعداد آنها به 32 نفر رسید و در بخش کمی(پرسشنامه ای) جامعه آماری شامل مربیان و سرپرستان(22نفر)، بازیکنان(150نفر) و داوران لیگ برتر فوتبال بانوان(22نفر) می باشند، با توجه به جامعه آماری بر اساس جدول مورگان از نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی ( فراوانی، میانگین، درصد و انحراف استاندارد ) برای توصیف متغییرها در جامعه تحقیق و از روشهای آمار استنباطی (کلموگراف-اسمیرنف، کروسکال والیس و فریدمن) برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که سطح میانی با میانگین رتبه3، سطح کلان با میانگین رتبه 98/1 و سطح خرد با میانگین رتبه 02/1 به ترتیب مهمترین موانع توسعه فوتبال قهرمانی زنان ایران را تشکیل دادند. همچنین در بین عوامل سطح کلان مانع فرهنگی، از بین عوامل سطح میانی مانع سازماندهی سیاستهای ورزشی و از بین عوامل سطح خرد گویه نگرش ضعیف به انجام فعالیتهای ورزشی چون فوتبال برای بانوان مهمترین موانع توسعه فوتبال قهرمانی بانوان کشور می باشند. لذا با توجه به اهمیت موارد فوق و نظر به اینکه تاکنون تحقیقی با این ویژگی در کشور انجام نشده، ضرورت انجام این پژوهش احساس گردید تا برنامه ریزان ورزشی(وزارت ورزش) شناخت صحیحی از اولویت های موانع اثرگذار بر توسعه فوتبال قهرمانی زنان به دست آورند.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد مسئولیت اجتماعی و نگرش مشتریان باشگاه های آمادگی جسمانی در شهر رشت بود. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون تک متغیره و چند متغیره پیش بینی این نتایج بود: بعد ااقتصادی، حقوقی و قانونی و سلامت و آموزش از مسئولیت اجتماعی با تصویر باشگاه رابطه خطی دارد(65/0r=،43/0r2=)، بعد اقتصادی، سلامت و آموزش و حقوقی و قانونی از مسئولیت اجتماعی با شهرت باشگاه رابطه معنی داری دارند(55/0r=،30/0r2=). بعد اقتصادی، اخلاقی و سلامت و آموزش از مسئولیت اجتماعی با وفاداری مشتریان رابطه معنی داری دارد(58/0r=،34/0r2=). همچنین رابطه میان تصویر با وفاداری(68/0r=،47/0r2=)، شهرت با وفاداری(53/0r=،28/0r2=) و تصویر با شهرت(64/0r=،41/0r2=( نیز معنی دار بود و قابلیت پیش بینی داشتند. علاوه بر این بر اساس نتایج آزمون فریدمن بعد سلامت و آموزش اولویت اول(89/2)، بعد اخلاقی اولویت دوم(57/2)، بعد حقوقی و قانونی اولویت سوم(32/2) و بعد اقتصادی اولویت آخر(22/2) را از نظر مشتریان باشگاه ها داشتند که نتایج معادلات ساختاری نیز این رتبه بندی را تایید کرد.

در دنیای پُر چالش کنونی، سازمان ها به منظور رقابت در صحنه جهانی، در تلاشند تا کارکنانی را به کار گیرند که فراتر از وظیفه و نقش تعیین شده در شرح شغلشان عمل کنند. عوامل زیادی بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر دارند که بر اساس مطالعات انجام شده در این زمینه، حمایت سازمانی ادارک شده یکی از آنها ست. حمایت سازمانی ادراک شده اعتقاد و ادراکی است که یک فرد از سازمان خود دارد، مبنی بر اینکه رفاه وآسایش او و میزان مشارکت وی در موفقیت سازمان، برای سازمان حائز اهمیت می?باشد.

بطور کل فراینداستعدادیابی از چهار مرحله کشف، شناسایی، انتخاب و پرورش تشکیل میشود که با توجه به ضرورت بعد پرورش در به اتمام رساندن تلاش های صورت گرفته در مراحل قبلی این فرایند در این تحقیق با تمرکز بر محیط توسعه استعداد سعی در مشخص کردن وضعیت مرحله پرورش استعدادها را دارد.

چکیده ندارد.