نام پژوهشگر: حسن فرج زاده دهکردی
حسن فرج زاده دهکردی حسین اعتمادی
در این تحقیق تاثیر مدیریت سود بر هفت بعد کیفیت سود بررسی شدهاست. هفت بعد کیفیت سود که تحت عنوان ویژگیهای کیفی سود شناخته میشوند عبارتند از کیفیت اقلام تعهدی، پایداری، قابلیت پیشبینی، هموار بودن، ارزش مربوط بودن، به موقع بودن و محافظهکارانه بودن سود. بر اساس مبانی تئوریک، دو نظریه رقیب در رابطه با موضوع پژوهش وجود دارد. در نخستین، نظریه که به تئوری فرصتطلبانه بودن مدیریت سود شهرت دارد، انگیزه مدیریت در دستکاری ارقام حسابداری، به ویژه مدیریت سود، ناشی از منافع شخصی مدیریت است. به عبارت دیگر، مدیریت از طریق اختیارات خود در استفاده از اصول و روشهای حسابداری و همچنین، تخمینهای موجود در مبنای تعهدی حسابداری، سعی دارد منافع شخصی خود را حداکثر سازد و در نتیجه اقدامات مدیریت سود در نهایت به گمراه شدن استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری منتج خواهد شد. نتیجه نهایی این فرضیه، کاهش محتوا (کیفیت) اطلاعاتی ارقام حسابداری در نتیجه مدیریت سود است. از سوی دیگر، در فرضیه رقیب که به فرضیه آگاهی دهنده بودن یا کارا بودن مدیریت سود شهرت دارد، هدف مدیریت، از دستکاری سود، ارائه اطلاعات خصوصی به سرمایهگذاران است. از آنجا که مدیران دانش، گستردهتری در خصوص آینده شرکت دارند، از اختیارات موجود در فرایند گزارشگری به منظور انتقال اطلاعات نهانی خود به سرمایهگذاران استفاده میکنند و درنتیجه، پیشبینی این فرضیه افزایش محتوای اطلاعاتی سود حسابداری در نتیجه مدیریت سود است. در این پژوهش، این دو فرضیه از طریق تاثیر مدیریت سود بر ویژگیهای سود مورد بررسی قرار گرفتهاست. در صورتی که فرضیه فرصت طلبانه بودن مدیریت سود صحت داشته باشد، مدیریت سود باید باعث کاهش مقادیر مطلوب این خصوصیات شود. در صورتی که فرضیه کارا بودن مدیریت سود واقعیت داشته باشد، مدیریت سود باعث بهبود خصوصیات کیفی سود خواهد شد. در این پژوهش از اطلاعات مرتبط با 303 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی دوره 7 ساله 1388-1382 و جمعاً 1657 مشاهده سال-شرکت استفاده شده و از مدلهای رگرسیونی چند متغیره و روش دادههای ترکیبی برای آزمون فرضیههای پژوهش استفاده شدهاست. نتایج به دست آمده نشان میدهد که 1) مدیریت سود تاثیر نامطلوبی برخصوصیات کیفی سود به صورت مجزا دارد. 2) بازار سرمایه قادر به درک و واکنش نسبت به اقدامات مدیریت سود نیست. به عبارت دیگر، ویژگیهای مبتنی بر بازار در مواجهه با مدیریت سود، کمتر تحت تاثیر قرار میگیرند. 3) مدیریت سود تاثیر نامطلوبی بر کیفیت سود (به عنوان برآیند ویژگیهای سود) دارد. 4) علاوه بر مدیریت سود، ویژگیهای ذاتی مدلهای کسب و کار و محیط عملیاتی نیز تاثیر با اهمیتی در تعیین ویژگیها و کیفیت سود شرکت دارند. 5)سرانجام، کیفیت اقلام تعهدی، بیشترین تاثیر منفی ناشی از مدیریت سود را میپذیرد. همچنین، در این پژوهش با توجه به مبانی نظری، یک مدلی مفهومی تدوین شد و با توجه به دادهها گردآوری شده آزمون شد. آزمون مدل مفهومی نشان داد که تنها چهار ویژگی کیفیت اقلام تعهدی، قابلیت پیشبینی، هموار بودن و ارزش مربوط بودن، تبیین کننده کیفیت سود هستند و از میان عوامل ذاتی، اندازه شرکت و طول چرخه عملیاتی به همراه اقلام تعهدی اختیاری به نمایندگی از مدیریت سود، 64% تغییرات در کیفیت سود را تشریح مینمایند.
سید امیر برزده حسن فرج زاده دهکردی
هدف این تحقیق بررسی اثر تقسیم سود بر کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای تحقق این هدف از هشت معیار اقلام تعهدی اختیاری، شفافیت سود، مربوط بودن سود، به موقع بودن سود، محافظه کارانه بودن سود، پایداری سود، قابلیت پیش بینی سود و تجدید ارائه صورت سود و زیان، برای ارزیابی کیفیت سود شرکتها استفاده شده است. در این تحقیق از اطلاعات آماری سال های 1381 تا 1390 استفاده شده است و نمونه مورد استفاده تحقیق شامل 247 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. برای انجام این تحقیق، دو فرضیه اصلی و شانزده فرضیه فرعی طراحی شد که تأثیر سود تقسیمی را بر معیارهای ارزیابی کیفیت سود شرکت ها در طی دوره مورد نظر بررسی می نماید. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از مدلهای آماری رگرسیون چند متغیره با استفاده از دادههای ترکیبی و رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در حالت کلی با در نظر گرفتن تمامی معیارهای کیفیت سود و همچنین هر یک از معیارها به استثنای معیار ارائه مجدد صورت سود و زیان، بین توزیع سود شرکت ها و کیفیت سود رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، این اثر برای شرکت های با نسبت توزیع سود بالاتر، بیشتر نمایان می گردد. به این ترتیب نتایج تحقیق نشان میدهد که سود تقسیمی حاوی اطلاعاتی درباره کیفیت سودهای گزارش شده است.
محسن شادکام حسن فرج زاده دهکردی
هدف از تحقیق بررسی این موضوع است که آیا هنگامی که مدیریت سود با اهداف فرصت طلبانه صورت می گیرد در مقایسه با زمانی که انگیزه های آن غیر فرصت طلبانه است، توانایی اجزای سود در پیش بینی جریانهای نقدی آتی متفاوت است؟ با استفاده از نمونه ای متشکل از شرکت هایی که اقدام به تجدید ارائه نموده اند و بکارگیری مدل دستیابی به اهداف تعیین شده برای طبقه بندی انگیزه های مدیریت سود در شرکت ها، 83 شرکت (بالغ بر 106 مشاهده شرکت- سال) در نمونه فرصت طلبانه و 216 شرکت (بالغ بر 666 مشاهده شرکت- سال) در نمونه غیر فرصت طلبانه به عنوان نمونه نهایی در دوره زمانی نه ساله (1380- 1388) انتخاب شدند. با بکارگیری رگرسیون حداقل مربعات معمولی و داده های تابلویی و استفاده از آزمون نسبت راستنمایی ونگ، نتایج آزمون فرضیه ها حکایت از آن دارد، برای شرکت هایی که با اهداف فرصت طلبانه اقدام به انتخاب روش های اختیاری حسابداری می کنند، قدرت سود و اقلام تعهدی اولیه (تجدید ارائه نشده) در پیش بینی جریان نقدی آتی، در مقایسه با اقلام تجدید ارائه شده، کمتر است. بر خلاف آن، برای شرکت هایی که با انگیزه های غیر فرصت طلبانه اقدام به انتخاب روش های اختیاری حسابداری می کنند، قدرت پیش بینی کنندگی سود و اقلام تعهدی اولیه تفاوت معناداری با قدرت پیش بینی کنندگی اقلام تجدید ارائه شده ندارد. همچنین نتایج آزمون های اضافی به این گونه بود که، در نمونه غیر فرصت طلبانه کاهشی نتایج حاصل شده با فرضیه کارایی نمایندگی تحت تاثیر محافظه کاری و اشتباه در بکارگیری اصول پذیرفته شده و قوانین مقررات مربوطه مطابقت دارد، با این حال امکان تفکیک اثرات جداگانه هر یک از دلایل ذکر شده برتوان پیش بینی اقلام تعهدی و جریان های نقدی وجود ندارد، در نمونه غیر فرصت طلبانه افزایشی نیز، تفاوت معناداری بین توانایی پیش بینی داده های تجدید ارائه شده و داده های اولیه مشاهده نگردید.
اسماعیل esmaeil محسن تنانی
ارتباط میان کیفیت حسابرسی و سرمایه گذاری در مراحل چرخه عمر از موضوعات مهم و جدیدی است که در سال های اخیر در زمینه تحقیقات حسابداری مالی و حسابرسی صورت گرفته است. داس و پاندیت (2010) از جمله افرادی بودند که به بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و کارایی سرمایه گذاری و تفاوت این ارتباط در طی چرخه عمر شرکت پرداختند. موضوعات کلیدی این تحقیق، کیفیت حسابرسی و سرمایه گذاری های بلند مدت و کارایی سرمایه گذاری در طی مراحل چرخه عمر می باشند. منظور از کیفیت حسابرسی، نشان دهنده کیفیتی است که، اطلاعات حسابداری گزارش شده را بازبینی و بررسی می نماید و این که چگونه کیفیت بالای حسابرسی نسبت به گرایش مدیران برای سرمایه گذاری های بیشتر یا کمتر از حد محدودیت ایجاد می کند، که برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی از دو متغیر "اندازه حسابرس" و "دوره تصدی حسابرس" به صورت متغیرهای مجازی استفاده شده است.همچنین برای اندازه گیری سرمایه گذاری و کارایی سرمایه گذاری از مدل وردی (2006) و برای اندازه گیری چرخه عمر شرکت از مدل آنتونی و رامش (1998) استفاده شده است. قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که حداقل از ابتدای سال 1382، در سازمان بورس پذیرفته شده و تا پایان سال مالی 1390 نیز مشغول به فعالیت بوده باشند و قلمرو زمانی تحقیق که در برگیرنده اطلاعات مالی این شرکت ها در سال های 1383 تا 1390 می باشد، با توجه به این موارد 114 شرکت به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شده است.برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از رگرسیون خطی (ols)استفاده شده است. با توجه به محدودیت موجود در منابع و لزوم برنامه ریزی شرکت ها برای جلوگیری از رکود و عقب ماندگی، افزایش کارایی سرمایه گذاری، از اهمیت قابل توجهی برخوردار شده است. با توجه به اهمیت این موضوع در فرضیه اول تحقیق به بررسی این موضوع پرداختیم که آیا "افزایش کیفیت حسابرسی باعث افزایش کارایی سرمایه گذاری می شود؟" با توجه به رسیدگی های صورت گرفته برای آزمون این فرضیه، به این نتیجه رسیدیم که، هرچه حسابرسان در رسیدگی خود سطح بالاتری از کیفیت را لحاظ قرار دهند، این امر باعث می شود که کارایی سرمایه گذارهای شرکت افزایش یابد. در فرضیه دوم تحقیق به بررسی این موضوع پرداختیم که آیا "افزایش کیفیت حسابرسی باعث کاهش سرمایه گذاری های بلندمدت می شود؟" که با بررسی های صورت گرفته این موضوع نیز تایید گردید، که حسابرس و کار حسابرسی تاثیرات مهمی را در امر سرمایه گذاری شرکت ها و کارا بودن سرمایه گذاری های مذبور ایفا می کند و چنان چه در این امر کیفیت بالایی از خدمات حسابرسی توسط حسابرسان ارائه گردد مدیران و سایر ذینفعان را در اتخاذ سیاست های مناسب برای سرمایه گذاری یاری می کند. با توجه به این که شرکت دارای چرخه عمر می باشد و در هر یک از مراحل این چرخه استراتژی ها و کارکردهای متفاوتی را از خود نشان می دهد، لذا در فرضیه سوم این تحقیق به بررسی این موضوع پرداختیم که آیا " سرمایه گذاری های بلندمدت در مراحل اولیه چرخه عمر شرکت، افزایش و در مراحل بلوغ شرکت، کاهش پیدا می کند؟" با بررسی های صورت گرفته این فرضیه تایید گردید. شرکت در مراحل اولیه چرخه عمر برای به دست آوردن مزیت های رقابتی و رسیدن به اهدافی که برای خود ترسیم کرده است به سرمایه گذاری می پردازد. هنگامی که شرکت به مرحله بلوغ از چرخه عمر خود می رسد، مقدار این سرمایه گذاری ها کاهش پیدا می کند. این کاهش سرمایه گذاری حاکی از این موضوع می باشد که شرکت هایی که در مرحله بلوغ قرار دارند بیشتر دنبال ثبات بوده و تغییرات کمتری را متحمل می شوند. بعد از این که در دو فرضیه اول تحقیق به بررسی ارتباط میان کیفیت حسابرسی، سرمایه گذاری و کارایی سرمایه گذرای پرداختیم و در فرضیه سوم سرمایه گذاری های بلندمدت در مراحل مختلف شرکت را با هم مقایسه کردیم، لذا؛ در دو فرضیه بعدی به بررسی تلفیقی از سه فرضیه فوق پرداختیم. بدین صورت که در فرضیه چهارم به این موضوع پرداختیم که آیا "کیفیت بالای حسابرسی، سرمایه گذاری های بلندمدت در شرکت های بلوغ یافته را ، کاهش می دهد؟" که در نهایت به این نتیجه رسیدیم که کیفیت بالای حسابرسی سرمایه گذاری های بلندمدت در شرکت های بلوغ یافته را افزایش می دهد. در فرضیه پنجم به دنبال بررسی این موضوع بودیم که آیا "کیفیت بالای حسابرسی، کارایی سرمایه گذاری های بلندمدت در شرکت های بلوغ یافته، را افزایش می دهد؟" با آزمون های انجام گرفته به این نتیجه رسیدیم که کیفیت بالای حسابرسی باعث افزایش کارایی سرمایه گذاری شده و این افزایش کیفیت در شرکت های بالغ بیشتر می باشد. مطابق با نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های اول و دوم تحقیق؛ مدیران، سرمایه گذاران، وام دهندگان و سایر ذینفعان بایستی در هنگام استفاده از صورت های مالی جهت تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، از صورت های مالی که حسابرسی شده اند استفاده کرده و از این که حسابرسی صورت گرفته با کیفیت باشد اطمینان کسب نمایند. لذا کیفیت بالای حسابرسی را در کنار سایر عوامل، در تصمیمات خود مد نظر قرار دهند. همچنین مطابق با نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های سوم و چهارم و پنجم این تحقیق توصیه می شود که مدیران، سرمایه گذاران، وام دهندگان هنگام سرمایه گذاری به این امر که شرکت مورد نظرشان در کدام مرحله از چرخه عمر خود قرار دارد توجه نمایند و شرایط خاصی را که در هر مرحله از چرخه عمر، شرکت با آن مواجه می باشد را مدنظر قرار دهند. با توجه به موارد فوق، سازمان حسابرسی و موسسه های حسابرسی به عنوان نهادهای نظارتی قدرتمند می بایستی با افزایش کیفیت حسابرسی، صورت های مالی را به بهترین شکل بررسی کنند، تا عملاً توجه این گروه های فعال در بازار را از اتکای صرف بر کمیت اقلام مندرج در صورت های مالی به سمت کیفیت گزارش ها سوق دهند.
نسیم محمودیان علیرضا خالق
قضاوت حرفه ای پایه و اساس حسابرسی است و در تمام مراحل حسابرسی، کاربرد و اهمیت ویژه ای دارد. قضاوت حرفه ای حسابرسان، بر اساس شواهد گردآوری شده توسط آنان شکل می گیرد. اما پیش از استفاده از این شواهد، باید میزان قابل اتکا بودن این شواهد توسط حسابرسان مشخص شود. از سوی دیگر استانداردهای حسابرسی، حسابرسان را ملزم به رعایت تردید حرفه ای در اجرای فرآیند حسابرسی نموده است. پرس و جو از مدیریت صاحبکار یک نوع از شواهدی است که اغلب حسابرسان به منظور حسابرسی صورتهای مالی از آن استفاده می کنند. حسابرسان اظهارات مدیریت را بر اساس میزان شایستگی و صلاحیت او و نیز انگیزه های یافت شده در محیط کنترلی، ارزیابی می کنند. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر ابراز اطمینان از جانب صاحبکار بر روی به کارگیری تردید حرفه ای در قضاوت حسابرس است. آیا حسابرسان این ابراز اطمینان را عاملی قابل اتکا تلقی کرده و حجم آزمونهای محتوا را کاهش می دهند یا اینکه آن را نشانه ای از فریبکاری صاحبکار تلقی نموده و به افزایش حجم آزمونهای محتوا می پردازند. اغلب، حسابرسان در بیاناتی که توسط صاحبکاران ارائه می شود، با ابراز اطمینان آنها مواجه می شوند. اگرچه حسابرسان باید قابلیت اتکای اظهارات صاحبکار را قبل از استفاده از آن ارزیابی کنند. به منظور آزمون فرضیه ها پرسشنامه هایی در اختیار 85 نفر از مدیران و شرکای موسسات حسابرسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که حسابرسان، ابراز اطمینان از جانب صاحبکار را عاملی قابل اتکا تلقی می نمایند و آن را عاملی به منظور فریبکاری از جانب صاحبکار تلقی نمی کنند. همچنین پس از ارزیابی نوع سیستم کنترلهای داخلی صاحبکار توسط حسابرسان، نتایج نشان داد که ضعیف و یا قوی بودن محیط کنترلی صاحبکار، هیچگونه تاثیری بر روی قابل اتکا تلقی کردن ابراز اطمینان از جانب صاحبکار ندارد. حال آنکه رابطه ی معناداری بین نوع محیط کنترلی صاحبکار و فریبکاری تلقی کردن ابراز اطمینان از جانب صاحبکار توسط حسابرسان وجود دارد. هنگامی که محیط کنترلی صاحبکار ضعیف باشد، حسابرسان ابراز اطمینان از جانب صاحبکار را به عنوان نشانه ای برای فریبکاری تلقی می کنند و ممکن است به جمع آوری شواهد اضافی و قابل اطمینان بپردازند اما هنگامی که محیط کنترلی صاحبکار قوی می باشد، حسابرسان ابراز اطمینان از جانب صاحبکار را نوعی فریبکاری از جانب صاحبکار تلقی نمی کنند. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که میزان تجربه ی حسابرسان، هیچگونه تاثیری بر روی نحوه ی قضاوت آنان نسبت به ابراز اطمینان از جانب صاحبکار ندارد.
محمد معدنی الناز تجویدی
چکیده هدف نهایی واحدهای اقتصادی، کسب سود بیشتر است. مدیریت، فرآیند به کارگیری مؤثر منابع انسانی و امکانات ، برای تحقق اهداف سازمانیاست. مدیران کارا، توانایی استفاده بهینه از منابع موجود را در فرآیند تحقق اهداف سازمانی دارند. بنابراین توانایی مدیر در به کارگیری منابع شرکت جهت کسب سود از اهمیت به سزایی برخوردار است. توانایی مدیران به وسیله صورت های مالی و به ویژه "سود " شرکت ارزیابی می شود . مبنای حسابداری "تعهدی " مدیران را در انتخاب روش های گوناگون حسابداری صاحب قدرت انتخاب می سازد و از آن جا که مسئولیت تهیه صورت های مالی بر عهده مدیریت واحد تجاری است و با توجه به دسترسی مستقیم مدیران به اطلاعات و داشتن حق انتخاب روشهای اختیاری حسابداری، امکان مدیریت سود وجود دارد. از نتایج اقتصادی غیرشفاف بودن اطلاعات این است که ممکن است بر تمایل سرمایه گذاران به خرید سهام شرکت تأثیر بگذارد. بدین ترتیب عدم تقارن اطلاعاتی ناشی از مدیریت سود باعث تاثیر بر نقدشوندگی می شود . از طرفی توانایی مدیران تحت تاثیر عواملی نظیر اندازه شرکت ، نهادی بودن سهامداران و نوسانات بازده سهام شرکت ها قرار می گیرد . پژوهش حاضر تحقیقی کاربردی از نوع تحقیقات میدانی – همبستگی است و به بررسی رابطه بین توانایی مدیریت ، اندازه شرکت ، نهادی بودن سهامداران و نوسانات بازده سهام از یک سو و نقد شوندگی سهام از سوی دیگر می پردازد. بر اساس نتایج تحقیق در سال های 1386-1390 بین توانایی مدیران ، اندازه شرکت ، نهادی بودن سهامداران و نوسانات بازده سهام از یک سو و شاخص نقد شوندگی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سوی دیگر رابطه معنی دار وجود دارد و در این قلمرو زمانی و مکانی اثر توانایی مدیران بر نقد شوندگی با توجه به سه عامل اندازه شرکت ، نهادی بودن سهامداران و نوسانات بازده سهام متفاوت بوده است. واؤگان کلیدی : توانایی مدیران، اندازه شرکت ، مالکیت نهادی ، نوسانات بازده سهام، نقدشوندگی سهام
شقایق دانائی حسن فرج زاده دهکردی
این تحقیق در صدد مدل¬بندی پیشبینی ورشکستگی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تکنیکهای درختهای طبقهبندی و تصمیم (cart)، رگرسیون لوجستیک، شبکه درختها و جنگلهای تصادفی است. نمونه تحت بررسی شامل 71 شرکت ورشکسته و 71 شرکت غیر ورشکسته طی دوره 81-1390 است که این شرکتها به صورت تصادفی به دو مجموعه آموزشی (شامل 47 شرکت ورشکسته و 47 شرکت غیر ورشکسته)-جهت ایجاد مدل¬ها-و آزمایشی (شامل 24 شرکت ورشکسته و 24 شرکت غیر ورشکسته)-جهت آزمون روایی مدل¬ها-، تقسیم شدهاند. با استفاده از چهار تکنیک طبقهبندی و بکارگیری 6 نسبت مالی منتخب، چهار مدل جهت پیشبینی ورشکستگی استخراج شده و نتایج حاصل از آن¬ها مورد مقایسه قرار گرفته است. cartتوانست 94% شرکتهای نمونه آموزشی و 90% شرکتهای نمونه آزمایشی را یک سال پیش از ورشکستگی در گروه¬های ورشکسته و غیر ورشکسته به صورت صحیح طبقه¬بندی نماید. دقت مدل در تشخیص شرکتهای ورشکسته در نمونه آموزشی و آزمایشی به ترتیب 93% و 88% درصد است. همچنین مدل رگرسیون لوجستیک توانست 87% شرکتهای نمونه آموزشی و 79% شرکتهای نمونه آزمایشی را یک سال پیش از ورشکستگی به درستی در گروه¬های ورشکسته و غیر ورشکسته طبقه¬بندی نماید. آزمون mcnemar نشان داد که مدل ژنتیکی نسبت به مدل تشخیصی از برتری قابل توجهی برخوردار است. بر اساس یافته¬های تحقیق،شرکتهایی که از سودآوری کمتری برخوردارند و قسمت عمده¬ای از دارایی¬های آن¬ها از طریق بدهی تامین مالی شده¬است، بیش از سایر شرکتها در معرض خطر ورشکستگی قرار دارند. همچنین، نقدینگی از جمله عواملی است که با وقوع ورشکستگی رابطه عکس دارد. برای کاهش خطر ورشکستگی،شرکتها بایستی از استراتژی¬های محافظه¬کارانه¬تری که منجر به کاهش¬بدهی¬ها و اهرم مالی می¬شود استفاده کرده و نسبت به کاهش هزینه¬ها، کنترل¬ بیشتری اعمال نمایند.
جواد بیات محسن تنانی
در این مطالعه ارتباط بین تمرکز و تخصص حسابرس با ویژگی های خاص صنعت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار مورد بررسی قرارگرفته است. طی بازه زمانی 9 ساله از 1382 تا 1390 تعداد 368 شرکت در قالب 22 صنعت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که برای هر سه معیار تمرکز حسابرس (جمع سهم بازار سه موسسه حسابرسی بزرگ هر صنعت، متوسط مشتریان هر حسابرس، توزیع تعدادی صاحبکاران بین حسابرسان مختلف) ارتباط مستقیمی بین این متغیرها و تمرکز صنعت، رشد صنعت و ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام صنعت وجود دارد. در مورد تعداد حسابرسان متخصص در هر صنعت نیز ارتباط مستقیمی با تمرکز صنعت، رشد صنعت و ارزش بازار به ارزش دفتری صنعت وجود دارد. همچنین رابطه معناداری بین تمرکز حسابرس و تعداد حسابرسان متخصص در صنعت و اینکه صنعت در عرصه مالی فعال باشد وجود ندارد.
فائزه آصفی یگانمحله حسن همتی
هدف این پژوهش بررسی رابطه سود تقسیمی و مخارج سرمایه ای در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد، همچنین بررسی اینکه عدم اطمینان در جریان وجوه نقد چه تأثیری بر رابطه بین این دو تصمیم مالی مهم دارد. در این پژوهش برای اندازه گیری متغیر عدم اطمینان جریان وجه نقد از دو معیار کمبود جریان وجه نقد و نوسان جریان وجه نقد استفاده شده است و تأثیر هر یک از این دو معیار بر رابطه ی بین سود تقسیمی و مخارج سرمایه ای به صورت جداگانه بررسی شده است. فرضیه های پژوهش بر مبنای یک نمونه آماری متشکل از 96 شرکت برای یک دوره زمانی هشت ساله از سال 83 تا 90 و با استفاده از مدل رگرسیونی چندمتغیره و روش داده های ترکیبی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که رابطه منفی و معناداری بین سود تقسیمی و مخارج سرمایه ای وجود دارد، همچنین کمبود جریان وجه نقد و نوسان جریان وجه نقد، حساسیت مخارج سرمایه ای به سود تقسیمی را کاهش می دهند به عبارت دیگر، عدم اطمینان در جریان های نقدی، از شدت رابطه منفی بین سود تقسیمی و مخارج سرمایه ای می کاهد. واژه های کلیدی: سود تقسیمی، مخارج سرمایه ای، کمبود جریان وجه نقد، نوسان جریان وجه نقد
مهدیه اصفهانی حسن فرج زاده دهکردی
مربوط بودن و قابلیت اتکا دو ویژگی کیفی اصلی اطلاعات حسابداری است که باعث سودمند شدن اطلاعات در فرایند تصمیم گیری می شوند. با وجود اهمیت موضوع، مطالعات بسیار محدودی به این موضوع پرداختهاند که استفاده کنندگان صورتهای مالی در فرایند تصمیمگیری خود، این دو خصوصیت کیفی و سازه های تشکیل دهنده آنها را چگونه ارزیابی میکنند. در این مقاله از طریق چهار اُفته مرتبط با چارچوب ارزش منصفانه که در میان 160 دانشجوی کارشناسی ارشد رشتههای مدیریت مالی و mba، به عنوان استفادهکنندگان غیر متخصص گزارشهای حسابداری، توزیع شدهاست، نشان داده می شود که استفاده کنندگان، خصوصیات مربوطبودن و قابلیت اتکا را به عنوان ساختارهای مستقل در نظر نمیگیرند. به این ترتیب که تغییرات در سازههای زیربنایی قابلیت اتکای یک اندازهگیری، بر ارزیابی استفادهکنندگان از مربوطبودن آن اندازهگیری تاثیر میگذارد. همچنین، تغییر در سازهای زیربنایی مربوط بودن یک اندازهگیری، ارزیابی سرمایهگذاران از قابلاتکا بودن اندازهگیری را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. این یافتهها بر خلاف چارچوبهای نظری گزارشگری مالی است که خصوصیات کیفی مربوطبودن و قابلاتکا بودن را مستقل از یکدیگر معرفی میکند. همچنین، نتایج تحقیق نشان میدهد که هرچند سرمایهگذاران در تصمیمات ارزشگذاری خود به صورت مستقیم، مربوط بودن و قابلیت اتکای اطلاعات را دخالت میدهند و در این میان برای مربوط بودن اطلاعات، ارزش بیشتری قائل هستند، با این وجود، سازههای زیربنایی قابلیتاتکای یک اندازهگیری از طریق مربوطبودن نیز بر قضاوت های ارزش گذاری استفاده کنندگان صورت های مالی تاثیر میگذارد. حالآنکه این موضوع در خصوص سازههای زیربنایی مربوط بودن صحت ندارد.
وحید جوادی نام جواد فاطمه صراف
هدف اصلی این تحقیق بررسی ارتباط بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر مدیریت ریسک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این پژوهش سازوکارهای حاکمیت شرکتی شامل درصد مدیران غیرموظف هیئت مدیره، اندازه هیئت مدیره ، دوگانگی مدیرعامل ، درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی، تمرکز مالکیت و اندازه موسسه حسابرسی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده تا تأثیر آن ها بر متغیر وابسته مدیریت ریسک شرکت ها موردبررسی قرار گیرد.جامعه آماری تحقیق حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1385 تا 1392 بوده که حجم نمونه با توجه به روش غربالگری و پس از حذف مشاهدات پرت برابر با 117 شرکت می باشد. در این تحقیق که از داده های پانل(تابلویی) با اثرات ثابت استفاده شده ، نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده های شرکت ها با استفاده از رگرسیون چند متغیره در سطح اطمینان 95% نشان می دهد بین درصد مدیران غیرموظف هیئت مدیره، اندازه هیئت مدیره ، درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی و اندازه موسسه حسابرسی با ریسک شرکت ها ارتباط معکوس معناداری وجود دارد.همچنین این نتایج حاکی از عدم وجود ارتباط معنادار بین دوگانگی مدیرعامل و تمرکز مالکیت با ریسک شرکت ها می باشد.
مجتبی بابایی بیاتی علی اصغر انواری رستمی
هدف تحقیق حاضر نیز بررسی تأثیر نگهداشت وجه نقد بر ساختار سرمایه و تأثیر ساختار سرمایه و نگهداشت وجه نقد بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نتایج آزمون ها نشان داد که بین ساختار سرمایه و نگهداشت وجه نقد ارتباط معنادار وجود دارد. اما بین اجزا ساختار سرمایه (بدهی کوتاه مدت و بدهی بلندمدت) و نگهداشت وجه نقد رابطه ای مشاهده نگردید. همچنین مدل ارائه شده برای بررسی تأثیر توام ساختار سرمایه و نگهداشت وجه نقد بر ارزش شرکت مورد تأیید قرار نگرفت.
زهرا کمالی حسن فرج زاده دهکردی
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر تجدید ارائه صورتهای مالی بر رشد شرکتها می باشد .در این پژوهش با استفاده از مدل بادرتچر (2012)، تاثیر نوع تجدید ارائه یعنی فرصت طلبانه در مقابل غیر فرصت طلبانه بر نرخ رشد تامین مالی خارجی شرکت مورد بررسی قرار گرفته است .
مریم صمدی حسین کاظمی
پژوهش های اخیر درباره رفتارهزینهبیانگرایناستکهمیزانکاهشهزینههابههنگامکاهشفروش،کمترازمیزانافزایشهزینههابههنگامهمانمیزانافزایشفروش است . اینرفتارنامتقارنهزینههابهچسبندگیهزینههامعروفشدهاست.دراینپژوهش به بررسی اثر انگیزه مدیران برای رسیدن به درآمد هدف بر چسبندگی هزینه پرداختیم و آزمون فرضیه هابر 81 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های 86 الی 92 نشان می دهد که تعدیل منابع به طور عمد توسط مدیریت برای رسیدن به درآمد هدف، چسبندگی هزینه ها را کاهش می دهد و کاهش فروش از دیدگاه مدیران برای دستیابی به درآمد هدف با شدت کاهش هزینه رابطه معنا دار دارد
حسن فرج زاده دهکردی حسین اعتمادی
چکیده ندارد.