نام پژوهشگر: احمد قرایی
عبدالعلی راهداری احمد قرایی
ماهی سفیدک سیستان متعلق به خانواده کپورماهیان و در ایران بومی حوضه سیستان می باشد. به دنبال خشکسالی های متوالی در منطقه سیستان و خشک شدن تالاب هامون و در نتیجه از بین رفتن زیستگاه و زمینه تکثیر طبیعی این ماهی و ورود گونه های غیربومی احتمال خطر انقراض نسل آن بوجود آمده است. به همین منظور امکان تکثیر مصنوعی ماهی سفیدک سیستان با استفاده از هورمونهای القایی تکثیر (®ovaprim وhcg) به منظور دستیابی به بیوتکنیک تکثیر مصنوعی و اندازه گیری برخی شاخص های تولیدمثلی در این تحقیق بررسی شد. به همین منظور تعداد 44 قطعه مولد ماده و تعداد 53 قطعه مولد نر به ترتیب با میانگین وزنی 45 ± 1328 و 6/17 ± 632 گرم از بین ماهیان مستعد برای تکثیر که از محیط طبیعی (چاه نیمه های سیستان) صید و در استخرهای پرورشی مرکز تکثیر ماهیان بومی زهک نگهداری می شدند، انتخاب و بطور تصادفی در 5 گروه تیماری تقسیم شدند. گروههای تیماری شامل: 1- مولدین دریافت کننده هورمون ovaprim که در چهار مرحله به ترتیب با دوزهای 2/0، 5/0، 5/0 و 3/0 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن ماهی ماده با فواصل زمانی 24 ساعت (فاصله تزریق سوم و چهارم 12 ساعت) و مولدین نر همزمان با تزریق مرحله دوم ماده ها به میزان 3/0 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق شدند، 2- مولدین دریافت کننده ترکیبی از هورمون های ovaprim و hcg در سه مرحله به ترتیب با دوزهای 2/0 ،5/0 و 5/0 میلی لیتر و 1000، 2000 و 2000 واحد بین المللی (i.u.) به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ماهی ماده که با فواصل زمانی 24 ساعت و مولدین نر همزمان با تزریق مرحله دوم ماده ها به میزان 3/0 میلی لیتر ovaprim و1500 واحد hcgبه ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق شدند، 3- مولدین دریافت کننده ترکیبی از هورمون های ovaprim و hcg در چهار مرحله به ترتیب با دوزهای 2/0، 5/0، 5/0، 3/0 میلی لیتر و 200 ، 400، 400 و300 واحد به ازای هر کیلوگرم وزن ماهی ماده با فواصل زمانی 24 ساعت تزریق گردیدند. مولدین نر همزمان با تزریق مرحله دوم ماده ها به میزان 3/0 میلی لیتر ovaprim و200 واحد hcg به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق شدند، 4- مولدین دریافت کننده هورمون hcg در سه مرحله به ترتیب با دوزهای 400، 800 و 800 واحد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ماهی ماده با فواصل زمانی 24 ساعت تزریق شدند. مولدین نر همزمان با تزریق مرحله دوم ماده ها به میزان 500 واحد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق گردید. 5- مولدین شاهد که به این مولدین محلول کلرید سدیم به میزان 3/0 میلی لیتر به ازای وزن بدن آنها تزریق شد. نتایج نشان داد که میزان هماوری کاری مولدین ماده در گروه اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم به ترتیب 7802±39531، 9704±18265، 5982±15682، صفر و صفر عدد، و زمان دوره پنهان در گروههای اول، دوم و سوم به ترتیب 77/3±2/36، 66/0±33/12 و 95/2±2/30 ساعت و درصد تبدیل تخم خشک به چشم زده به ترتیب 9/0 ± 97/88؛ 04/2±19/73 و 90/3±26/75 و درصد تبدیل تخم چشم زده به لارو به ترتیب 15/1±93/81، 19/0 ± 67/75 و 03/1 ± 03/71 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل پارامترهای تخمریزی نشان دادند که بین گروه دریافت کننده ovaprim با گروه کنترل اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0> p ) و ovaprim می تواند بعنوان یک القاء کننده مناسب جهت تکثیر مصنوعی ماهی سفیدک سیستان عمل نماید.
اسما’ یاراحمدی احمد قرایی
چکیده استفاده از حشره کش ها و علف کش ها در کشاورزی و پرورش ماهی برای کنترل علف های هرز و حشرات ناخواسته به سرعت در حال افزایش است. آفت کش های دیازینون و کارباریل حشره کش هایی هستند که معمولاً در منطق? سیستان برای مبارزه با حشرات مورد استفاده قرار می گیرند. روتیفرها به ویژه brachionus calyciflorus و b. plicatilis از جمله مهم ترین موجودات الگو برای آزمایشات سم شناسی می باشند. در این تحقیق سطح پاسخ جمعیت روتیفر brachionus calyciflorus نسبت به پنج غلظت مختلف از آفت کش دیازینون (ppm 02/0، 2/0، 5/2، 5 و 10) و آفت کش کارباریل (ppb 1، 10، 100، 200 و 400) در دمای c ْ1±25 مورد بررسی قرار گرفت. جهت تغذیه روتیفرها از جلبک chlorella vulgaris با تراکم 106×5/1-1 سلول در هر میلی لیتر استفاده گردید. پارامترهای مربوط به تراکم جمعیت (به طور روزانه)، نرخ رشد ویژه (به ازای روز)، نسبت ماده های دارای تخم به ماده های فاقد تخم، نسبت ماده های میکتیک به ماده های آمیکتیک و نرخ هچ شدن تخم های خفته در تیمار شاهد و تیمارهای حاوی آفت-کش مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که تراکم و نرخ رشد ویژ? جمعیت روتیفرها بین روزهای اول و ششم آزمایش تحت تأثیر غلظت های ppm 02/0 و 2/0 آفت کش دیازینون وهم? غلظت های آزمایشی آفت کش کارباریل در مقایسه با نمونه های شاهد به طور معنی داری کاهش یافت. نسبت ماده-های دارای تخم به ماده های فاقد تخم، نسبت ماده های میکتیک به ماده های آمیکتیک و نرخ هچ شدن تخم های خفت? روتیفرها در غلظت های آزمایشی هر دو آفت کش دیازینون و کارباریل در مقایسه با نمونه های شاهد به طور معنی داری تحت تأثیر قرار گرفت. بیشترین نسبت ماده های دارای تخم به ماده-های فاقد تخم برای آفت کش دیازینون در غلظت ppm 02/0 در روز دوم آزمایش و برای آفت کش کارباریل به ترتیب در غلظت های ppb 100 و ppb 200 در روزهای پنجم و سوم آزمایش مشاهده گردید و بیشترین نسبت ماده های میکتیک به ماده های آمیکتیک برای آفت کش دیازینون در غلظت ppm 02/0 در روز ششم و برای آفت کش کارباریل در غلظت ppb 200 در روز پنجم مشاهده گردید. درصد هچ شدن تخم های خفت? روتیفرها با افزایش غلظت هر دو آفت کش دیازینون و کارباریل در محیط کشت روتیفر به طور معنی داری کاهش یافت. برای غلظت ppm 5/2، 5 و 10آفت کش دیازینون به دلیل توقف تولید مثل، رشد منفی جمعیت و سپس مرگ و میر صد در صدی در جمعیت روتیفرها، هیچ یک از شاخص های تولید مثلی تعریف نشد.
مصیب سیدی آب الوان احمد قرایی
در سال های اخیر، استفاده از روتیفرها در پرورش مرحله لاروی ماهیان و همچنین در مطالعات سم شناسی محیطی به طور قابل توجهی افزایش یافته است. این تمایل زیاد، بواسطه نقش مهم روتیفرها در زنجیره غذایی، زمان نسل آوری کوتاه، کشت آسان، حساسیت نسبت به آلاینده های متداول، در دسترس بودن تخم های خفته به صورت تجاری و وجود پروتوکل های قابل اعتماد و استاندارد می باشد. در این تحقیق سطح پاسخ جمعیت روتیفر brachionus calyciflorus نسبت به پنج غلظت مختلف از مس (025/0، 05/0، 1/0، 2/0 و 4/0 میلیگرم در لیتر سولفات مس)، جیوه معدنی (0005/0، 001/0، 002/0، 004/0 و 008/0 میلیگرم در لیتر کلرید جیوه) و نیکل (025/0، 05/0، 1/0، 2/0 و 4/0 میلیگرم در لیتر کلرید نیکل) با سه تکرار به ازای هر غلظت در دمای c °1±25 مورد بررسی قرار گرفت. یک تیمار عاری از فلز سنگین با سه تکرار به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. جهت تغذیه روتیفرها از جلبک chlorella vulgaris با تراکم 106×5/1-1 سلول در هر میلی لیتر استفاده شد. پارامترهای مربوط به تراکم جمعیت (به طور روزانه)، نرخ رشد ویژه (به ازای روز)، نسبت ماده های دارای تخم به ماده های بدون تخم و نسبت ماده های میکتیک به ماده های آمیکتیک در تیمار شاهد و تیمارهای حاوی فلزات سنگین مس، جیوه و نیکل مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی با افزایش غلظت فلزات سنگین مس، جیوه و نیکل در محیط کشت، رشد جمعیت روتیفر b.calyciflorus به طور معنی داری (05/0>p) کاهش پیدا کرد. بطوریکه بیشترین تراکم (55 عدد روتیفر در هر میلی لیتر) مربوط به تیمار شاهد بود. در حالی که در تیمارهای حاوی فلزات سنگین مس، جیوه و نیکل ، تراکم روتیفرها بسته به غلظت فلز از 05/0±44/11 تا 03/0±55/33 متغیر بود. همچنین نرخ رشد جمعیت با افزایش غلظت فلزات سنگین، به طور معنی داری (05/0>p) کاهش یافت و بسته به نوع و غلظت فلز سنگین از 07/0 تا 56/0 متغیر بود. در هر سه فلز سنگین مس، جیوه و نیکل به طور معنی داری (05/0>p) نسبت ماده های دارای تخم به ماده های بدون تخم و نسبت ماده های میکتیک به ماده های آمیکتیک در جمعیت روتیفرها تحت تأثیر قرار گرفت. مس با غلظت 2/0 میلیگرم در لیتر (روز دوم) و 4/0 میلیگرم در لیتر (روز سوم) و جیوه با غلظت های 004/0 و 008/0 میلیگرم در لیتر (روز سوم) و نیکل با غلظت 4/0 میلیگرم در لیتر (روز ششم) به طور معنی داری (05/0>p) نسبت ماده های دارای تخم به ماده های بدون تخم را افزایش داد. مس با غلظت 2/0 میلیگرم در لیتر (روز سوم) و 4/0 میلیگرم در لیتر (روزهای دوم و سوم)، جیوه با غلظت-های 0005/0 و 001/0 میلیگرم در لیتر (روز پنجم) و 002/0 میلیگرم در لیتر (روز چهارم) و همچنین نیکل با غلظت 1/0 میلیگرم در لیتر (روز ششم) و غلظت 2/0 میلیگرم در لیتر (روز هفتم) به طور معنی داری (05/0>p) نسبت ماده های میکتیک به ماده های آمیکتیک را افزایش داد.
جواد پیمانی مصطفی غفاری
امروزه استفاده گسترده از آنتی بیوتیک ها باعث به وجود آمدن سویه های مقاوم میکروارگانیسم ها و افزایش روزافزون مقاومت آنتی بیوتیکی در سراسر جهان شده است. از این رو تحقیقات روی عوامل ضد میکروبی طبیعی، برای دستیابی به منابع نوین دارویی از اهمیت فراوانی برخوردار است. بر اساس پژوهش های انجام شده، برخی از جلبک های پرسلولی دارای خواص ضد باکتریایی قابل ملاحظه ای می باشند. در این پژوهش اثرات ضد باکتری و ضد قارچی عصاره های الکلی و آبی جلبک های گراسیلاریا آرکوآتا (gracilaria arcuata) و سارگاسوم گلسیسنس (sargassum glaucescens)، جمع آوری شده از سواحل چابهار روی 3 سویه باکتری گرم منفی escherchia coli ، proteus vulgaris ، vibrio cholerae و 2 سویه باکتری گرم مثبت listeria monocytogenes و staphylococcus aureus و 2 گونه قارچ aspergillus flavus و candida albicans مورد آزمایش قرار گرفت. عصاره گیری به روش غوطه وری انجام شد و عصاره های اتانولی و آبی طی 48 ساعت به دست آمدند. اثرات ضد باکتری به دو روش انتشار در آگار به وسیله دیسک و روش رقت های متوالی در لوله جهت تعیین حداقل غلظت بازدارنده عصاره بررسی شد. عصاره اتانولی جلبک گراسیلاریا آرکوآتا بیشترین تأثیر را بر باکتری ویبریو کلرا نشان داد که اختلاف معنی داری با آنتی بیوتیک تجاری نئومایسین داشت (05/0p <). عصاره آبی جلبک ها هیچ گونه اثر ضد باکتریایی و ضد قارچی از خود نشان نداد. عصاره اتانولی جلبک های سارگاسوم گلسیسنس و گراسیلاریا آرکوآتا اثر ضد باکتریایی معنی داری بر لیستریا مونوسیتوژنز، ویبریو کلرا، اشرشیا کلای و استافیلوکوکوس اورئوس نشان داد .
نرجس سنچولی احمد قرایی
در این تحقیق اثرات ضد باکتریایی اسانس 4 گیاه دارویی نعناع(mentha spicata)، رزماری(rosmarinus officinalis)، میخک هندی (eugenia caryophyllata)و زیره سبز cuminum cyminum)) بر 3 سویه باکتریایی(escherchia coli, listeria monocytogenes, vibrio alginolyticus ) مورد مطالعه قرار گرفت. برای تعیین حداقل غلظت بازدارندگی (mic) از روش استاندارد میکرودایلوشن(broth microdilution) استفاده شد و حداقل غلظت باکتری کشی(mbc) با استفاده از مقادیر mic هر اسانس تعیین شد. نتایج نشان داد که کمترین میزان mic برابر 4 میلی گرم در میلی لیتر که مربوط به اسانسهای میخک هندی علیه باکتری های v. alginolyticus و e. coli و همچنین نعناع بر باکتری v. alginolyticus بوده ومقدار mbc این اسانس ها دو برابر مقدار mic یعنی 8 میلی گرم در میلی لیتر بدست آمد. بیشترین مقدار mic مربوط به اسانس رزماری برابر با 18 میلی گرم در میلی لیتر بر باکتریl. monocytogenes و mbc این اسانس بر این باکتری 36 میلی گرم بر میلی لیتر به دست آمد. نتایج نشان داد که از بین اسانس های مورد بررسی اسانس میخک هندی، عملکرد قوی تری داشته و باکتری ها نسبت به این اسانس حساستر بودند و اما اسانس رزماری، اثر ضد باکتریایی ضعیف تری داشته و باکتریها نسبت به آن در مقایسه با سایر اسانس ها مقاومتر بودند. حساس ترین و مقاوم ترین باکتری نسبت به اسانس های مورد مطالعه به ترتیب باکتری v.alginolyticus و l.monocytogenes بودند.
سمیه عرب نژاد مصطفی غفاری
چکیده: ماهی سفیدک سیستان متعلق به خانواده کپورماهیان و بومی حوضه سیستان در ایران می باشد. به دنبال خشکسالی های متوالی در منطقه سیستان و خشک شدن تالاب هامون و در نتیجه از بین رفتن زیستگاه و زمینه تکثیر طبیعی این ماهی و ورود گونه های غیربومی، احتمال خطر انقراض نسل آن افزایش یافته است. به منظور دستیابی به گامت نر باکیفیت، کارآیی هورمونهای القایی تکثیر (ovaprim، hcgو عصاره هیپوفیز) بر کمیت و کیفیت اسپرم ماهی سفیدک سیستان بررسی شد. به همین منظور تعداد 20 مولد نر با میانگین وزنی92/77±70/784 گرم از بین ماهیان مستعد برای تکثیر که در استخرهای مولدین مرکز تکثیر و بازسازی ذخایر ماهی بومی زهک نگهداری میشدند، انتخاب و بطور تصادفی در 4 گروه تیماری شامل هیپوفیز (mg/kg 2/0)، اواپریم ( ml/kg 3/0)، hcg (iu/kg400) و محلول کلرید سدیم ( ml/kg 3/0) به عنوان شاهد تقسیم شدند. نتایج نشان داد که طول دوره تحرک اسپرم، درصد اسپرم های متحرک، میانگین حجم منی،ph ، درصد اسپرماتوکریت و تراکم اسپرم در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری دارد (05/0>p) به گونه ای که بالاترین درصد اسپرم های متحرک و طول دوره تحرک در تیمار اواپریم (به ترتیب34/2±83/81 و 76/1±68/57) بدست آمد. بیشترین میزان حجم منی،اسپرماتوکریت و تراکم در تیمار هیپوفیز (به ترتیب44/5±50/13 ، 51/6±55/43 و109×05/0±109×92/0) و بالاترین phدر تیمار هیپوفیز و اواپریم (به ترتیب07/0±00/8 و 09/0± 97/7) ثبت شد. همچنین نتایج نشان داد که غلظت یون سدیم، پتاسیم، گلوکز و کلسترول در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری دارد (05/0>p) به گونه ای که بالاترین غلظت یون سدیم، پتاسیم، گلوکز و کلسترول در تیمار اواپریم (به ترتیب 14/3±10/91، 43/3± 00/78 میلی مول در لیتر و 03/0± 043/0، 03/0±073/0 میلی گرم در دسی لیتر) وجود داشت. همچنین بین غلظت یون کلسیم در تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0>p) به طوریکه بیشترین غلظت یون کلسیم درتیمارهای اواپریم و هیپوفیز (به ترتیب 99/0±46/7 و 51/0±17/7 میلی مول در لیتر) ثبت شد. طبق نتایج این تحقیق اختلاف معنی داری در غلظت یون منیزیم در بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد (05/0<p). همچنین نتایج مشخص نمود که هورمون اواپریم و هیپوفیز نسبت به hcg تاثیر بیشتری بر روی پارامترهای اسپرم شناختی ماهی شیزوتوراکس زارودنی دارد. کلمات کلیدی: شیزوتوراکس زارودنی، اواپریم، hcg، هیپوفیز، پارامترهای اسپرم شناختی، سیستان.
حسینعلی دهمرده مصطفی غفاری
ماهی سفیدک سیستان (schizothorax zarudnyi) متعلق به خانواده کپورماهیان که در ایران بومی حوضه سیستان می باشد. به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کربوهیدرات جیره غذایی بر شاخص های رشد و نرخ بقاء بچه ماهیان سفیدک سیستان تعداد 150 قطعه بچه ماهی این گونه با میانگین وزنی 14/1±54/3 گرم و طول متوسط 4/2 ±5/8 سانتی متر با پنج جیره غذایی حاوی مقدار پروتئین و چربی یکسان و میزان کربوهیدرات متفاوت (59/16% ? 1d، 2/22% ? 2d، 99/26 % ? 3d، 9/32% ? 4d و 77/36% ? 5d) طی مدت 8 هفته غذادهی شدند. بچه ماهیان در پنج تیمار و سه تکرار به ازای هر تیمار، در 15 آکواریوم 45 لیتری به طور تصادفی رهاسازی شدند. کلیه بچه ماهیان به مقدار روزانه 5% وزن بدن در دو وعده غذادهی شدند. نتایج نشان دادند که بیشترین افزایش وزن بدن (02/0±83/2 گرم)، نرخ رشد ویژه ( 03/0±05/1)، نرخ رشد روزانه (05/0±06/5)، نرخ بازدهی پروتئین (01/0±71/0)، نرخ بازدهی غذایی (01/0±25/0) و کمترین ضریب تبدیل غذایی (04/0±94/3) در تیمار 4d که با جیره حاوی 9/32% کربوهیدرات غذادهی شده بودند مشاهده شد که با گروه تیماری 5d، تغذیه شده با جیره حاوی 77/36% کربوهیدرات اختلاف معنی داری نداشت (05/0<p). همچنین اختلاف معنی داری در میزان رطوبت و خاکستر لاشه تیمارهای مختلف تغذیه شده با جیره های حاوی سطوح متفاوت کربوهیدرات مشاهده نشد. اما مقدار چربی و پروتئین لاشه در تیمارهای 4d و 5d که به ترتیب با جیره های حاوی 9/32% و 77/36% کربوهیدرات تغذیه شدند نسبت به سایر تیمارها به طور معنی داری به ترتیب افزایش و کاهش نشان داد. یافته های این تحقیق مشخص نمود که مطلوبترین میزان کربوهیدرات جیره جهت دستیابی به شاخصهای رشد و تغذیه بهینه در بچه ماهیان سفیدک سیستان بین 9/32% تا 77/36% می باشد.
عیسی میرانی شاهرودی مصطفی غفاری
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر نوع غذا بر میزان افزایش رشد و بازماندگی لارو ماهی سفیدک سیستان schizothorax zarudnyi)) طی 6 هفته بود. به این منظور لارو تازه به تغذیه افتاده ی ماهی سفیدک سیستان با میانگین وزن21/0 ± 4 میلی گرم و طول 26/0±9 میلی متر در قالب طرح کاملاً تصادفی در4 گروه تیماری (غذای کنسانتره ی آغازین کپور معمولی، روتیفر، سیست کپسول زدایی شده ی آرتمیا و استخرخاکی به عنوان شاهد) با 3 تکرار در تراف های کالیفرنیایی و استخرهای خاکی تغذیه شدند. نتایج نشان داد بیشترین افزایش وزن بدن 75±2046 میلی گرم، ضریب رشد ویژه 09/0±72/17درصد ، متوسط رشد روزانه03/2±58/47 میلی گرم ، متوسط وزن 18/87±2050 میلی گرم و طول نهایی00/2±60 میلی متر در تیمار استخر خاکی به دست آمد که با سایر تیمارها اختلاف معنی داری داشت (05/0p<). بیشترین درصد بازماندگی 7/75% در تیمار روتیفر مشاهده گردید که با سایر گروههای تیماری اختلاف معنی داری داشت(05/0p<). همچنین براساس آنالیز لاشه بچه ماهیان در پایان دوره بیشترین مقدار پروتئین و چربی به ترتیب با (17/0±22/16درصد) و (04/0±28/5 درصد) در تیمارهای سیست کپسول زدایی شده آرتمیا و استخر خاکی مشاهده گردید که با سایرگروههای تیماری اختلاف معنی داری داشت(05/0p<). بر اساس نتایج این تحقیق بهترین شاخص های رشد لارو ماهی سفیدک سیستان درگروه تیماری استخر خاکی و بالاترین درصد بازماندگی درگروه تیماری روتیفر بدست آمد.
عباس علیزاده سرگزی مصطفی غفاری
ماهی شیزوتراکس زارودنی متعلق به خانواده کپورماهیان و در ایران فقط در حوزه سیستان بصورت بومی یافت می شود. با تداوم خشکسالی های اخیر و وجود گونه های غیر بومی رقیب ، کمبود ذخایر وخطر انقراض آن به وجود آمده است لذا امکان بهبود روش های تکثیر و استفاده از رقیق کننده ها به منظور افزایش درصد لقاح، چشم زدگی و تخم گشایی در این تحقیق بررسی شد. به همین منظور تعداد 8 مولد ماده به ترتیب با میانگین وزنی و طولی 43/295±62/1545 گرم و 85/3±37/54 سانتیمتر و16 ماهی مولد نر به ترتیب با میانگین وزنی و طولی 69/180±08/623 گرم و 40/5±91/38 سانتیمتر، انتخاب و مخلوط اسپرمها و تخمک ها که مایع تخمدانی آنها جدا گردید تحت تاثیر چهار گروه تیماری لقاح داده شدند. گروههای تیماری شامل:1- 54/5 گرم nacl،422/2 گرم triss، 57/3گرم glycin که در 4/8 ph= تنظیم که در یک لیتر آب مقطر بطور کامل حل گردید.2- 305/7گرم nacl، 735/0 گرم cacl2.2h2o که در 76/7 ph= تنظیم و در یک لیتر آب مقطر بطور کامل حل گردید. 3- مایع تخمدانی که بوسیله توری از تخمک جدا گردید 4- آب مقطر بعنوان تیمار شاهد، انتخاب شدند. ضمن تعیین حجم اسپرم،ph ، تراکم و اسپرماتوکریت مخلوط اسپرم ها، پارامترهای اسپرم شناختی از قبیل طول دوره تحرک، مدت حرکت رو به جلو، درصد تحرک، و همچنین درصد چشم گشایی در ارتباط با هر تیمار بررسی گردد. نتایج نشان داد که طول دوره تحرک در تیمارهای اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب 36/7±25/83 ،65/12±80/117، 30/2±33/61، 73/1±00/40 ثانیه مدت حرکت رو به جلو در تیمار اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب 71/4±25/63،63/12±00/90، 15/1±33/52 و51/2±66/34 ثانیه و درصد تحرک در تیمارهای اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب 42/6±82/66، 16/4±00/84، 53/3±50/82 و 08/2±33/73 و درصد چشم زدگی در تیمار اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب 14/7±66/61، 97/0±25/77، 18/6±63/55 و 02/5±59/42 و درصد تخم گشایی در تیمار اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب 42/5±05/55، 81/0±43/71، 25/6±60/49 و 32/4±72/37 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل پارامترهای اسپرم شناختی ودر صد چشم زدگی وتخم گشایی نشان داد که بین تیمار دوم با سایر تیمارها اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0>p) و تیمار دوم می تواند به عنوان یک رقیق کننده مناسب جهت بهبود تکثیر ماهی شیزوتراکس زارودنی عمل نماید.
حسین رحیمی پردنجانی احمد قرایی
چکیده: به منظور بررسی تاثیر پودر تفاله گوجه فرنگی (پوست، دانه و پالپ) جیره بر عملکرد رشد، شاخص های کارآیی تغذیه و میزان بازماندگی ماهی قزل آلای رنگین کمان، تعداد 225 عدد بچه ماهی قزل آلا با میانگین وزنی 4 ±16 گرم به طور کاملا تصادفی در پنج گروه آزمایشی در 15 عدد تانک فایبرگلاس (پنج تیمار و سه تکرار) با تراکم 15 عدد ماهی در هر تانک، با شرایط یکسان محیطی توزیع شدند. پس از یک هفته سازگاری، ماهیان با پنج مقدار صفر، 50، 100، 150 و 200 گرم پودر تفاله گوجه-فرنگی در کیلوگرم جیره، به مدت 12 هفته تغذیه شدند. میزان غذادهی 3% وزن زیتوده و طی دو نوبت در روز بود. طبق نتایج به دست آمده افزودن پودر تفاله گوجه فرنگی به جیره غذایی ماهی قزل-آلای رنگین کمان تا سطح 100 گرم به ازاء هر کیلوگرم غذا، از نظر میزان شاخص های رشد، کارآیی تغذیه و ترکیب لاشه تفاوتی با تیمار شاهد نداشتند. شاخص های رشد و کارآیی تغذیه در تیمارهای حاوی 150 و 200 گرم تفاله گوجه فرنگی نسبت به بقیه تیمارها به طور معناداری کمتر بود (05/0>p). کبد این ماهیان نیز به دلیل تجمع زیاد گلیکوژن بزرگ تر و کم رنگ تر از بقیه تیمارها بود. همچنین مقدار پروتئین لاشه در آنها کمتر از سایر تیمارها بود (05/0>p). نتایج نشان داد که افزودن این محصول در سطح 50 و 100 گرم بر کیلوگرم در جیره، اگرچه باعث افزایش جزئی ضریب تبدیل غذایی می شود، ولی هزینه های تولید را کاهش داده و می تواند به سودآوری بیشتر منجر شود. کلمات کلیدی: پودر تفاله گوجه فرنگی، آنزیم، رشد، قزل آلای رنگین کمان
فهیمه مهقانی مصطفی غفاری
5-4- بحث و نتیجه گیری سرعت رشد و مقاومت به بیماری ها در آبزیان پرورشی دو مسئله بسیار مهم و مورد توجه هستند (gatlin and li, 2005). بیماری های میکروبی باعث کاهش تولید در آبزی پروری متراکم شده است، و نیاز است که برای بهتر شدن ایمنی و بازماندگی ماهیان و سود اقتصادی در این مورد کنترل صورت گیرد (skjermo et al., 2006). مطالعه حاضر نشان داد, که افزودن مکمل سین بیوتیک بایومین ایمبو به جیره سبب بهبود پارامترهای رشد ? فصل چهارم: نتایج و بحث ? 73 و شاخص های بیوشیمیایی سرم خون در ماهی قرمز می شود، ولی بهبود پارامترهای رشد در تیمارهای دریافت کننده سطوح مختلف سین بیوتیک نسبت به تیمار شاهد معنی دار نبود(05/0<p). در حالیکه شاخص های بیوشیمیایی سرم خون ماهی قرمز در تیمارهای دریافت کننده سطوح مختلف سین بیوتیک نسبت به تیمار شاهد کاملا معنی دار بود(01/0p<). نظر به اینکه مکمل غذایی سین بیوتیک مرکب از پروبیوتیک (مکمل های غذایی میکروبی) و پربیوتیک (محرکهای غذایی غیرمیکروبی) می باشد ؛ این مکمل ها به صورت انفرادی و نه در قالب ترکیبی در جیره آبزیان پرورشی مورد بررسی قرار گرفته اند. در تایید یافته های تحقیق حاضر؛. اکرمی و همکاران (1388) تاثیر پربیوتیک مانان الیگوساکارید بر رشد، بازماندگی، ترکیب بدن و مقاومت به تنش شوری در بچه ماهی سفید را مورد بررسی قرار دادند. نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان داد که مکمل مانان الیگوساکارید تاثیر مثبتی بر رشد، بازماندگی، ترکیب بدن و مقاومت به تنش شوری در بچه ماهی سفید نداشت. شریفی و همکاران(1389) تاثیر سطوح مکمل سین بیوتیک بر عملکرد بلدرچین ژاپنی بررسی کردند. نتایج این آزمایش نشان داد استفاده از سطوح مختلف مکمل سین بیوتیک در دوره های مختلف پرورشی تاثیر معنی داری بر افزایش وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی در بلدرچین های ژاپنی نداشت. طالبی حقیقی و همکاران (1389) سطوح مختلف سین بیوتیک بایومین ایمبو را در هر کیلوگرم جیره بر رشد، بقاء، ترکیب لاشه و بهبود هزین? غذا در بچه ماهیان سفید (rutilus frisii kutum) بررسی و گزارش کردند که، افزودن سین بیوتیک به جیره های غذایی بچه ماهی سفید بر روی پارامترهای رشد تاثیر مثبت معنی داری داشته است که با نتایج تحقیق حاضر متفاوت است که علت آن می تواند تفاوت در ماهی مورد مطالعه باشد. در همین راستا فغانی لنگرودی (1389) پروبیوتیک های تجاری پروتکسین و پریمالاک را در غلظت های ? فصل چهارم: نتایج و بحث ? 74 مختلف در رشد و بقا کپور معمولی دریای خزر بررسی و گزارش کرد که پروبیوتیک های پروتکسین و پریمالاک تاثیر مثبتی بر رشد و بقا بچه ماهیان کپور دارد. که این نتایج متفاوت با تحقیق حاضر است. نیکخو و همکاران (1389) تاثیر پروبیوتیک اکوالاز (پروبیوتیک متشکل از ساکارومایسس سرویزیه (saccharomyces cerevisiae) و ساکارومایسس الیپسوئیدوس( (saccharomyces elipsoeidu در بچه ماهی کپور وحشی مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که شاخص های رشد و میزان بازماندگی در بچه ماهیان تغذیه شده با جیره غذایی حاوی 5/1 و 2 کیلوگرم اکوالاز در هر تن غذای خشک نسبت به گروه شاهد افزایش یافته است. ولی این اختلاف معنی دار نبوده است. که کاملا منطبق با نتایج تحقیق حاضر است. زارعی (1390) تاثیر مکمل غذایی اینولین را به عنوان پربیوتیک روی شاخص رشد، بازماندگی و تراکم باکتریهای اسید لاکیتک روده در ماهی کپور معمولی بررسی و گزارش کرد که اضافه کردن اینولین به میزان 5/1درصد به جیره تجاری بچه ماهی کپور معمولی می تواند در افزایش رشد و بازماندگی تاثیر مثبتی داشته باشد. کرمپور بهشت آباد (1390) با اضافه کردن مانان الیگوساکارید به جیره غذایی بچه ماهی کپور دریافت که افزودن 1 گرم پربیوتیک مانان الیگوساکارید در هر کیلوگرم جیره غذایی ماهی کپور پرورشی می تواند در بهبود عملکرد رشد، بازماندگی، تولید نهایی، ترکیب مغذی بدن و پارامترهای هماتولوژی موثر واقع شود . در تحقیق حاضر، بیشترین کارایی رشد و تغذیه در ماهیان تغذیه شده با مکمل غذایی سین بیوتیک بدست آمد و با افزایش سطح سین بیوتیک در جیره مقادیر شاخص های رشد، کارایی تغذیه و بازماندگی ماهی قرمز نیز افزایش یافت ولی این افزایش در ماهیان تغذیه شده با سطوح مختلف سین بیوتیک نسبت به شاهد معنی دار نبود. ? فصل چهارم: نتایج و بحث ? 75 محمودی و همکاران (1390) تاثیر محصول پروبیوتیکی پروتکسین بر برخی معیارهای رشد و ترکیبات بدن تاس ماهی سیبری پرورشی را مورد آزمایش قرار دادند. نتایج نشان داد که این محصول پروبیوتیکی بر معیارهای تغذیه ای تاثیر معنی داری نداشت. که نتایج آن مشابه نتایج تحقیق حاضر است. جاهدی (1391) تاثیر مکمل غذایی سین بیوتیک بایومین ایمبو بر شاخص رشد، بازماندگی و تراکم لاکتوباسیل روده در بچه فیل ماهی (huso huso) پرورشی را مورد بررسی قرار داد. نتایج این بررسی نشان داد که افزودن سین بیوتیک به میزان 2 گرم در هر کیلو گرم جیره غذایی بچه فیل ماهی می تواند در بهبود عملکرد رشد، بازماندگی و تولید نهایی موثر واقع شود. که با نتایج تحقیق ما متفاوت است. زوارئی (1391) نیز تأثیر مکمل غذایی سین بیوتیک بایومین ایمبو بر شاخص رشد، بازماندگی، ترکیب لاشه و مقاومت به تنش شوری را در بچه ماهی کلمه ((rutilus rutilus بررسی و گزارش کرد که افزودن سین بیوتیک به میزان 2 گرم در هر کیلوگرم جیره غذایی بچه ماهی کلمه می تواند در بهبود عملکرد رشد، بازماندگی، تولید نهایی، ترکیب مغذی بدن و مقاومت در برابر استرس شوری موثر واقع شود. که با نتایج تحقیق ما متفاوت است. مازندرانی( 1391) در مطالعه ای اثر مکمل غذایی سین بیوتیک بایومین ایمبو بر شاخص رشد، بازماندگی و مقاومت در برابر برخی از عوامل محیطی در بچه ماهی کپور وحشی (cyprinus carpio) مورد بررسی قرار داد. نتایج حاصله از این آزمایش نشان داد که افزودن سین بیوتیک به میزان 5/1 گرم در هر کیلوگرم جیره تجاری بچه ماهی کپور وحشی می تواند در بهبود عملکرد رشد، بازماندگی، تولید نهایی و مقاومت در برابر استرس های محیطی موثر واقع شود. مقصودلو (1391) تأثیر مکمل غذایی سین بیوتیک بایومین ایمبو را بر شاخص رشد، بازماندگی و ترکیب لاشه میگوی پا سفید غربی ( litopenaeus vannamei ) بررسی و گزارش کرد جیره حاوی 2 گرم سین بیوتیک به ازای هر کیلوگرم جیره می تواند در بهبود عملکرد رشد، بازماندگی و تولید نهایی میگوی وانامی ? فصل چهارم: نتایج و بحث ? 76 موثر واقع شود. shim در سال 2005 اثر جیره غذایی حاوی سین بیوتیک را روی پارامترهای رشد، وزن و فلور میکروبی دستگاه گوارش خوک مورد ارزیابی قرار داد و متوجه اثرات مثبت سین بیوتیک در رشد، وزن و فلور میکروبی دستگاه گوارش خوک های پرورشی شد. buteikis و همکاران نیز در سال 2008 اثر جیره ی غذایی حاوی سین بیوتیک را روی بوقلمون های پرورشی مورد بررسی قرار دادند و متوجه شدند که این محصول نقش موثری در کاهش تلفات داشته است. rodrigues- estrada و همکاران (2009) اثر ترکیبی پروبیوتیک enterococcus faecalis و پربیوتیک mos (mos + enterococcus faecalis بعنوان سین بیوتیک) را روی ماهی قزل آلای رنگین-کمان (oncorhynchus mykiss) مورد مطالعه قرار دادند و اثر سینرژیسمی این دو مکمل را در جیره ماهی قزل آلا تایید کردند. در مطالعه ای ai و همکاران (2011) در ماهی large yellow croaker (larimichthys crocea) الیگوفروکتوز (fos) را به تنهایی و در ترکیب با پروبیوتیک باسیلوس سابتیلیس (bacillus subtillis) تحت عنوان سین بیوتیک بررسی و نتیجه گیری کردند که الیگوفروکتوز به تنهایی تاثیر معنی داری روی رشد، ایمنی و مقاومت در برابر بیماری نداشت ولی بهترین نتیجه در تیمار ترکیبی الیگوفروکتوز و پروبیوتیک بدست آمد. در تحقیق دیگری mehrabi و همکاران (2011) ارتباط مکمل غذایی سین بیوتیک را با رشد، بقا ماهی قزل آلای رنگین کمان انگشت قد مورد بررسی قرار داند و اظهار نمودند ماهیان تغذیه شده با سین بیوتیک در مقایسه با تیمار شاهد تفاوت معنی داری در افزایش عملکرد رشد، میزان بقا و اثرات تغذیه ای در بچه ماهیان انگشت قد قزل آلا داشته است. ye و همکاران در سال 2011 اثرات سطوح مختلف پربیوتیک های فروکتوالیگوساکارید، مانان الیگوساکاریدو ? فصل چهارم: نتایج و بحث ? 77 bacillus clausei را بر روی کفشک ماهی ژاپنی (paralichthys olivaceus) مورد بررسی قرار دادند و اظهار کردند سرعت وزن نهایی در ماهیان تغذیه شده با جیره های حاوی باسیلوس (b)، مانان الیگوساکارید و باسیلوس (m+b) و فروکتوالیگوساکارید، مانان الیگوساکارید و باسیلوس (f+m+b) از افزایش معنی-داری نسبت به گروه شاهد برخوردار بود تا آنجایی که ماهیان تغذیه شده با جیره های حاوی سطوح مختلف فروکتوالیگوساکارید، مانان الیگوساکارید و باسیلوس (f+m+b) دارای بیشترین میزان وزن نهایی بودند. nekoubin و همکاران (2012) نیز تاثیر سین بیوتیک را در جیره روی رشد و بازماندگی لارو گورخر ماهی (dania rerio) از طریق مکمل سازی با غذای بیومار بررسی و گزارش کردند این مکمل اثر مثبت و معنی داری روی فاکتورهای رشد و بازماندگی بدنبال داشت. نتایج مربوط به پارامترهای خونی نشان داد که سطح 2 گرم سین بیوتیک در هر کیلوگرم جیره سبب بهبود معنی دار فاکتورهای بیوشیمیایی ماهی قرمز نظیر گلوکز و پروتین تام و نیز فاکتورهای ایمنی نظیر igm و لیزوزیم در مقایسه با گروه شاهد می شود (01/0p<). سین بیوتیک بایومین ایمبو تاثیر مثبتی در تحریک سیستم ایمنی در ماهی قرمز داشت. احتمالا به این دلیل است که سین بیوتیک بایومین ایمبو از طریق اتصال به گیرنده های شبه لکتین روی لکوسیت ها و افزایش تکثیر ماکروفاژها سبب تحریک سیستم ایمنی درماهی قرمز می شود (cerezuela et al., 2008). میزان گلوکز خون ماهیان در شرایط طبیعی بسته به گونه در دامنه 350-25 میلی گرم در دسی لیتر می باشد (shakoori et al., 1996). در مطالعه حاضر مقادیر گلوکز خون ماهیان قرمز تغذیه شده با سطوح مختلف سین بیوتیک بین94-45 میلی گرم در دسی لیتر محاسبه شد. بیشترین مقدار این پارامتر تفاوت معنی داری با گروه شاهد دارد که نشانگر توانایی ماهی قرمز در متابولیسم سین بیوتیک می-باشد. اکرمی و همکاران (1387) تأثیر سطوح 1، 2 و 3 درصد پربیوتیک اینولین در جیره غذایی روی برخی پارامترهای هماتولوژیک و غیرالکترولیت های سرم خون فیل ماهیان جوان پرورشی را بررسی و همانند ? فصل چهارم: نتایج و بحث ? 78 یافته های این تحقیق گزارش کردند که سطح یک درصد این پربیوتیک می تواند دارای اثرات مثبتی روی فاکتورهای خونی فیل ماهیان جوان پرورشی باشد.در تحقیق حاضر سطح 2 گرم سین بیوتیک در کیلوگرم جیره در مقایسه با سایر تیمارها بهترین تاثیر را روی پارامترهای خونی و شاخص های ایمنی نظیر لیزوزیم و igm به نمایش گذاشت. لیزوزیم یک آنزیم ضد باکتریایی است که توسط لوکوسیتها و به خصوص مونوسیتها، ماکروفاژها و نوتروفیلها تولید می شود (sitja-bobadila et al.,2008). این آنزیم پپتیدوگلیکان موجود در دیواره باکتری ها را می شکند و بدین ترتیب به طور غیر اختصاصی از رشد میکروارگانیسم های بیماری زا جلوگیری می کند. همچنین به نظر می رسد این آنزیم فعالیت ضد ویروسی داشته و در نتیجه به عنوان یک بخش مهم از مکانیزم دفاع غیر اختصاصی به شمار می رود (choi et al., 2008). در تایید این مطلب، پس افزودن مکمل های غذایی در جیره آبزیان پرورشی می تواند باعث تحریک سیستم ایمنی و افزایش مقاومت در برابر ناملایمات محیطی باشد. فلاحتکار و همکاران (1387) سطوح مختلف اسید اسکوربیک در غذا را بر میزان فعالیت لیزوزیم خون، میزان آنتی بادی، جمعیت لکوسیتی و بقای فیل ماهیان جوان مورد مطالعه قرار دادند. در مجموع گزارش کردند که علی رغم توانایی این ماهی به سنتز این ویتامین، افزودن آن به غذا در مراحل بچه ماهی موجب ارتقای برخی از واکنش های ایمنی غیر اختصاصی (لیزوزیم، جمعیت لکوسیتی) و اختصاصی (تولید آنتی بادی) می شود اما از لحاظ آماری این اثر دارای اختلاف معنی داری نسبت به گروه شاهد نبود. در تایید یافته تحقیق فوق نتایج بررسی ما نشان داد که افزودن سین بیوتیک به ویژه در سطح 2 گرم در کیلوگرم موجب تحریک سیستم ایمنی و بهبود شاخص های بیوشیمیایی خون در ماهی قرمز می شود. تنگستانی و همکاران (1390) اثر اسانس سیر را به عنوان یک ماده محرک سیستم ایمنی در جیره غذایی، بر شاخص های هماتولوژی و ایمنی سلولی در فیل مـاهیـان جـوان پرورشی بررسی کردند. در مجموع نتایج ? فصل چهارم: نتایج و بحث ? 79 نشان داد که افزودن اسانس سیر تاثیر معنی داری بر ارتقا سیستم ایمنی و وضعیت فیزیولوژیک بدن فیل ماهیان در مقایسه با جیره شاهد و جیره حاوی آنتی بیوتیک داشته و می تواند جایگزین مناسبی برای آنتی بیوتیک اکسی تتراسایکلین در جیره غذایی فیل ماهیان جوان پرورشی باشد. همچنین تحقیقات نشان داده که استفاده از پربیوتیک مالتوالیگوساکارید در ماهی سالمون لیزوزیم را در سرم بدن ماهی افزایش می دهد (yoshida et al., 1995). mehrabi و همکاران در سال 2011 ارتباط مکمل غذایی سین بیوتیک با رشد، بقا و پروتیین های سرمی ماهی قزل آلای رنگین کمان انگشت قد آلوده شده با قارچ ساپرولگنیا پارازیتیکا را مورد بررسی قرار دادند و اظهار کردند تیمار تغذیه شده با سین بیوتیک با سطوح تغذیه 1 و 5/1 گرم در کیلوگرم سین بیوتیک منجر به افزایش معنی دار پروتین سرم خون می شود ولی تفاوت معنی داری در میزان گلبولین مشاهده نشد همچنین گزارش کردند این مکمل باعث افزایش عملکرد رشد، میزان بقا و اثرات تغذیه ای در بچه ماهیان انگشت قد قزل آلا می شود. در نتایج حاضر بیشترین میزان پروتئین سرم خون ماهیان تغذیه شده با 2 گرم سین بیوتیک در کیلوگرم جیره غذایی بدست آمد. افزایش پروتئین سرم خون نشان دهنده اثر ذخیره سازی پروتئین جیره است که سبب سنتز بیشتر پروتئین و بالا رفتن پروتئین سرم می شود. hosseinifar و همکاران (2011) تاثیر پربیوتیک الیگوفروکتوز را در سطوح مختلف 1، 2 و 3 درصد جیره بر پاره ای از شاخص های خونی، بیوشیمیایی سرمی و آنزیم های کبدی بچه فیل ماهی بررسی و گزارش کردند که الیگوفروکتوز می تواند سبب تحریک ایمنی شود که نتایج این تحقیق نیز استفاده از مکمل سین بیوتیک به عنوان ماده محرک سیستم ایمنی در جیره ماهی قرمز را در ارتقاء ایمنی این گونه قطعا تایید می نماید. safarpour amlashi و همکاران (2011) اثر ویتامین e را بعنوان مکمل ایمنی در سطوح مختلف به جیره فیل ماهیان افزودند نتایج بررسی آنها نشان داد که افزودن ویتامین به جیره تاثیری روی پارامترهای هماتو- ? فصل چهارم: نتایج و بحث ? 80 لوژی و ایمنی (فعالیت لیزوزیم سرم و کمپلمان ch50) نداشت ولی روی پارامترهای رشد اثر مستقیم داشت و گزارش کردند که این ویتامین یک ماده مغذی ضروری برای رشد مناسب این گونه می باشد.که نتایج این پژوهش با نتایج تحقیق حاضر مغایرت دارد. نتایج برخی از پژوهش ها در مغایرت با نتایج به دست آمده از این پژوهش می باشد که علت این امر را می توان در فاکتورهایی مانند عوامل محیطی (فصول سال، شوری، دوره نوری، درجه حرارت، تراکم)، عوامل فیزیولوژیکی (گونه آبزی، سیکل تولید مثلی و وضعیت بلوغ، سن، جنس و شرایط تغذیه ای)، زمان نمونه گیری، چگونگی تهیه نمونه، دقت و حساسیت روش های اندازه گیری که می توانند بر فعالیت های پارامترهای بیوشیمیایی خون تأثیر بگذارند و باعث اختلاف در تفسیر نتایج شوند دانست (williams and warner,1976). همچنین فرمولاسیون جیره های غذایی، نوع مواد محرک سیستم ایمنی مورد استفاده، میزان مورد استفاده آن در جیره، روشهای مختلف اضافه کردن سین بیوتیک به جیره، مدت تجویز و احتمالا فلور میکروبی ویژه ای که قادر به استفاده از محرکهای ایمنی به عنوان سوبسترا هستند بطور قابل ملاحظه ای بر شاخص های رشد، بازماندگی و ایمنی اثر می گذارند. در نتیجه گیری کلی می توان گفت اضافهکردن سین بیوتیک به جیره غذایی ماهی قرمز توانست عملکرد رشد، بازماندگی و شاخص های بیوشیمیایی خون را در بین تیمارهای حاوی سطوح مختلف سین بیوتیک افزایش دهد. بر اساس یافته های حاصل از این تحقیق و مقایسه آن با یافته های سایر محققین ، می توان نتیجه گرفت افزودن سین بیوتیک به جیره غذایی در ماهیان قرمز اثر مثبتی بر بهبود شاخص های رشد، بازماندگی و ایمنی در این ماهیان داشته است. اگر چه نمونه مورد آزمایش (ماهی قرمز) کاربرد زینتی داشته و استفاده خوراکی ندارد. اما می توان از فاکتورهای فوق، به عنوان شاخص وضعیت زیستی استفاده نمود و نتایج حاصل را به ماهیان خوراکی هم ? فصل چهارم : نتایج و بحث ? 81 خانواده آنها، مانند کپور ماهیان، تعمیم داد.
معصومه نقیبی مصطفی غفاری
چکیده تحرک اسپرم یکی از شاخص های اساسی در اندازه گیری کیفیت اسپرم ماهیان به شمار می آید. بنابراین تحقیق حاضر، با هدف بررسی تأثیرپذیری و حساسیت اسپرم ماهی سفیدک سیستان (شیزوتوراکس زارودنی) در مواجهه با فلزات سنگین مس و سرب انجام شد. به همین منظور تعداد چهار قطعه ماهی مولد نر با میانگین وزنی 57/19±00/1150 گرم از بین ماهیان مستعد برای تکثیر که در استخرهای مولدین مرکز تکثیر و بازسازی ذخایر ماهی بومی زهک نگه داری می شدند، انتخاب و اسپرم استحصالی از این ماهیان تحت تماس با غلظت های0، 01/0، 1/0، 1 ،10 و 100 میلی گرم در لیتر کلرید مس و کلرید سرب قرار گرفته و پارامترهای طول دوره تحرک و درصد اسپرم های متحرک مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت آلاینده ها پارامترهای حرکتی اسپرم ها به صورت معنی-داری کاهش یافت، اما حتی غلظت 100 میلی گرم در لیتر این فلزات نیز در این گونه غلظت کشنده نبود. تفاوت چندان معنی داری بین تحرک اسپرم هایی که در معرض فلزات مس و سرب با غلظت های مشابه قرار گرفتند، مشاهده نشد. اگرچه نتایج نشان داد که شدت اثر سرب نسبت به مس در کاهش تحرک اسپرماتوزوئیدها بیشتر بوده است. با گذشت زمان، هر چه از درصد اسپرم های متحرک کاسته می شود میزان حساسیت آنها حتی نسبت به غلظت های کمتر نیز محسوس بود. به طوری که مدت زمانی که در آن فقط 10% و یا 40% از اسپرم ها متحرک هستند، در تماس با غلطت mg/l 01/0 از مس و سرب دارای اختلاف معنی داری با گروه شاهد بود در حالی که مدت زمانی که 80% از اسپرم های متحرک به خود اختصاص داده اند، دارای اختلاف کمتری نسبت به گروه شاهد بوده است.
رحیمه خمر مصطفی غفاری
در تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر سطوح مختلف پروتئین جیره غذایی بر شاخص های رشد و ترکیب لاشه بچه ماهیان سفیدک سیستان تعداد 84 قطعه بچه ماهی با میانگین وزنی 05/1±71/14 گرم و طول متوسط 8/0±5/13 سانتی متر با چهار جیره غذایی حاوی مقدار کربوهیدرات و چربی یکسان و میزان پروتئین متفاوت (25%? 1d، 30% ? 2d، 35% ? 3d،40% ? 4d ) طی مدت 8 هفته غذادهی شدند. بچه ماهیان در چهار تیمار و سه تکرار به ازای هر تیمار، در 12 آکواریوم 60 لیتری به طور تصادفی رهاسازی و به مقدار روزانه 4% وزن بدن در سه وعده غذادهی شدند. طبق نتایج بدست آمده بیشترین افزایش وزن بدن (35/1±33/7گرم)، نرخ رشد روزانه (02/0±12/0گرم) نرخ رشد ویژه (11/0±68/0گرم)، در گروه تیماری 1d، تغذیه شده با جیره حاوی 25% پروتئین مشاهده شد که نسبت به سایر گروه های تیماری اختلاف معنی داری نداشت. بیشترین نرخ بازدهی پروتئین (02/0±11/0)، و مصرف پروتئین خالص (00/0±03/0) نیز در گروه تغذیه شده با تیمار 1d مشاهده شد که اختلاف معنی داری را نسبت به سایر گروه های تیماری نشان داد. همچنین نتایج نشان داد ترکیب شیمیایی بدن ماهی سفیدک سیستان به طور معنی داری تحت تاثیر سطوح متفاوت پروتئین جیره قرار گرفته است. به جز در میزان رطوبت خام، در میزان ترکیب چربی، پروتئین و خاکستر بین تیمارهای مختلف اختلاف معنی دار مشاهده شد 05/0p<. یافته های این تحقیق مشخص نمود که جیره ی حاوی 25% پروتئین، جیره ی مطلوبتری جهت دستیابی به شاخصهای رشد و تغذیه بهینه در بچه ماهیان سفیدک سیستان می باشد.
حسینعلی شیبک احمد قرایی
ماهی سفیدک سیستان (schizothorax zarudnyi) یکی از گونه های با ارزش و بومی منطقه سیستان می باشد که به منظور امکان پرورش آن در استخرهای پرورشی، شناسایی گرایش رژیم غذایی و تهیه جیره های مناسب برای آن ضروری می باشد. بدین منظور میزان فعالیت آنزیم های آلفا آمیلاز، تریپسین و لیپاز در سه بخش قدامی، میانی و خلفی روده 15 قطعه ماهی سفیدک سیستان (schizothorax zarudnyi) از نمونه های صید شده از محیط طبیعی در چهار گروه وزنی با متوسط وزن3/6±6/141، 63/2±55/209، 6/9±1/263، 9/26± 15/326 گرم و به ترتیب طول استاندارد 2/1±4/22، 77/0±05/24، 49/0±8/24 و 1/2±5/27 سانتی متر و نمونه های پرورشی با وزن متوسط 6/5±1/55 گرم و طول استاندارد 8/1±6/15 سانتی متر مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در هر دو گروه ماهیان طبیعی و پرورشی ، فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز از همه بیشتر می باشد. بیشترین میزان فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز در بخش میانی و کمترین آن در بخش خلفی روده مشاهده گردید. فعالیت این آنزیم در بخش های مختلف روده اختلاف معنی داری داشت (05/0p <). نتایج نشان داد فعالیت آنزیم های تریپسین و لیپاز از بخش قدامی به خلفی روده کاهش یافته و بیشترین میزان فعالیت آن ها در بخش قدامی روده می باشد. در بررسی آنزیم های تریپسین و لیپاز اختلاف معنی داری بین بخش قدامی با میانی مشاهده نشد (05/0 < p) اما بین بخش قدامی با بخش خلفی اختلاف معنی دار بدست آمد (05/0p <). بررسی ها نشان داد که میزان فعالیت آنزیم های مورد بررسی با افزایش وزن بدن در نمونه های صید شده از محیط طبیعی نوسان داشته اما از یک ریتم افزایشی پیروی می کند.
سعید کیخا جواد میردار
در این تحقیق از عصاره میوه گیاه سماق به عنوان ماده ضدقارچ در طی دوره انکوباسیون تخم های ماهی سفیدک سیستان zarudnyi) (schizothorax استفاده و اثرات آن با مالاشیت گرین مقایسه شد. بدین منظور 24 ساعت پس از لقاح، جهت ضد عفونی تخم های ماهی سفیدک، عصاره متانولی میوه سماق در چهار گروه با غلظت500، ،750، 1000 و 1250میلی گرم در لیتر به صورت حمام 20 دقیقه ای به فاصله هر 12 ساعت و گروه مالاشیت گرین با غلظت1/0 میلی گرم در لیتر به صورت حمام 6 دقیقه ای ودو بار در روز استفاده شد. گروه شاهد نیز بدون استفاده از مواد ضدقارچی و با شرایط یکسان با سایر تیمارها مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تفاوت معنی داری بین تیمارهای غلظت های مختلف سماق با هم و همچنین با گروه مالاشیت گرین از نظر قارچ زدگی، درصد لقاح و بازماندگی وجود ندارد (05/0p>). از آنجا که هیچگونه بدشکلی و ناهنجاری ظاهری در لاروهای تفریخ شده مشاهده نشد لذا عصاره میوه گیاه سماق با غلظت 500 میلی گرم در لیتر می تواند بعنوان ماده ای ضد قارچ و بی خطر برای انسان و محیط زیست جهت ضدعفونی تخم های ماهی سفیدک سیستان طی دوره انکوباسیون بکار رود.
محسن کرمی احمد قرایی
در این تحقیق، تراکم و زی توده موجودات ماکروبنتیک، در رودخانه گاماسیاب، استان کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور نمونه برداری از تیر ماه سال 1392 لغایت اردیبهشت 1393 به صورت هر دو ماه یکبار (6 دوره نمونه برداری) درشش ایستگاه با سه تکرار انجام شد. پس از نمونه برداری و فیکس کردن موجودات در فرمالین 4 درصد، آنها جهت جداسازی، شناسایی و شمارش به آزمایشگاه منتقل شدند. در این بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب رودخانه شامل دبی، دما، عمق، عرض، ph، سرعت جریان، اکسیژن و ec نیز سنجیده شد.. به علاوه جهت تعیین میزان آلودگی این رودخانه از شاخص هلسینهوف (hilsenhoff) استفاده گردید. در این تحقیق 10 خانواده از بی¬مهرگان کفزی در 10 راسته شناسایی شدند که در این بین خانواده¬های gammaridae، lymnaeidae و chironomidae به ترتیب جز خانواده¬های غالب بودند. بررسی تغییرات فصلی، تراکم و زی¬توده موجودات کفزی شناسایی شده حکایت از تراکم و بیومس حداکثری در اردیبهشت ماه و حداقلی در دی ماه را داشت. هم¬چنین ایستگاه 6 و 4 به ترتیب دارای بیشترین و کم¬ترین تراکم بودند و ایستگاه 1 و 3 به ترتیب دارای بیشترین و کم¬ترین زی توده بودند. هم¬چنین در بررسی تغییرات شاخص¬های کیفی (هلسینهوف) و شاخص¬های غنا و تنوع (سیمپسون، ept و ept به chironomidae) مشخص گردید که شاخص آب¬های آلوده¬اند، رودخانه گاماسیاب دارای آبی با خصوصیات کیفی نامناسب می¬باشد و به غیر از ایستگاه 6 که از نظر شاخص¬های زیستی دارای کیفیت مناسب و ارزش شیلاتی می¬باشد،
محمدحسین داودی جواد میردارهریجانی
این مطالعه به منظور تعیین سمیت تحت کشنده علف کش گلایفوسیت(96hlc50) و بررسی آسیب شناسی بافت آبشش، کبد و کلیه بچه ماهی سفیدکسیستان برنامه ریزی شد. دراین مطالعه،غلظت نیمه کشنده(96hlc50) ؛غلظت یا زعلف کش گلایفوسیت که موجب مرگ 50درصد از بچه ماهی های سفیدک سیستان (باوزن متوسط23/1±75/2گرم وطول متوسط2±45/8 سانتی متر) درطی مدت زمان24، 48، 72 و 96 ساعت میگرددبه ترتیب برابربا29/995، 77/862، 25/726 و 37/651 پی پی ام است. آزمایش آسیب شناسی بافتی با غلظت (96hlc50) 37/651 پی پی ام درطی 96 ساعت بر بافت آبشش، کبد و کلیه بچه ماهیان سفیدک سیستان به وسیله ی میکروسکوپ نوری موردارزیابی قرارگرفت. تغییرات آسیب شناسی بافت آبشش پرخونی، هیپرتروفی، هیپرپلازی، چماقی شدن لاملاها، نکروز لاملاهای ثانویه، ادم و جدا شدن لاملا ی اولیه از قائده ی اپی درمیس، گرزیشکلی(clubbing)، به هم چسبیدگی(fussion)لاملاهابه یکدیگربودونیزایجادمراحل اولیه هیپرپلازی بافت بینابینی کلیه، جابه جایی توبول های کلیوی، واکنش های التهابی در گلومرول ها، پرخونی، هیپرپلازی و آغاز نکروز و نکروز شدید(cytolytic necrosia) بافت خونسازدرکلیه بود.درانتهاتغییرات آسیب بافتی،بافت کبدپرخونی وادم شدید،وجودتعدادی سلولهای نکروزی ودژنرسانس سلول های کبدی قابل رویت بود.
محمد کامیاب یگانه احمد قرایی
اثر تخلیه شکمی و پیش سردسازی های مختلف شامل سردسازی با یخ، و مخلوط یخ-آب حاوی اسانس میخک هندی، قبل از بسته بندی وکیوم و نگهداری در یخچال بر کیفیت میکروبیولوژیکی، شیمیایی و حسی ماهیان کپور در مقابل ماهیان شاهد که قبل از بسته بندی وکیوم، تخلیه شکمی و پیش سرد سازی نشده اند مقایسه شد. آزمایش های میکروبی (شمارش باکتری های انتروباکتریاسه، اشریشیا کلی، کلی فرم ها، شمارش کلی باکتری ها و شمارش باکتری های سرما دوست)، شاخص های شیمیایی (مجموع باز های نیتروژنی فرار، تیوباربیتوریک اسید، آهن هم، ph)، و ارزیابی حسی در قبل و بعد از پیش سرد سازی های مختلف و طی نگهداری در 9 روز و به صورت دوره ای هر 3 روز انجام گردید. میزان اسانس میخک هندی با توجه به مطالعات گذشته و آزمایشات قبل از تحقیق 500 میلی لیتر در هر لیتر مخلوط یخ-آب تعیین شد. نتایج میکروبیلوژیکی، شیمیایی و ارزیابی حسی نشان دادند که ماهیان تخلیه شکمی شده و پیش سرسازی شده به طور معنی داری دارای کیفیت مطلوب تری نسبت به نمونه های تخلیه شکمی نشده و پیش سرسازی نشده بودند. اما در میان روش های مختلف پیش سردسازی در ماهیان تخلیه شکمی شده به ترتیب پیش سرسازی با مخلوط یخ-آب حاوی اسانس میخک، و یخ به طور معنی داری دارای کیفیت مطلوب تری بخصوص در کیفیت میکروبیولوژیکی و حسی بودند.
مرضیه اماره جواد میردار هریجانی
در این تحقیق اثرات ضدباکتریایی اسانس¬های 4 گیاه دارویی زنیان (carum copticum)، شوید (anethum graveolens)، رازیانه (foeniculum vulgare) و نعناع فلفلی (mentha piperita)، بر سه باکتری بیماری¬زا (vibrio parahaemolyticus، vibrio harveyi و vibrio damsela) مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین حداقل غلظت بازدارندگی (mic)از روش استاندارد میکرودایلوشن (broth microdilution) استفاده شد و حداقل غلظت باکتری¬کشی (mbc) با استفاده از مقادیر mic هر اسانس تعیین شد. نتایج نشان داد که کمترین میزان mic مربوط به اسانس زنیان برابر با 1 میلی¬گرم بر میلی لیتر علیه باکتری v. parahaemolyticus بوده و مقدار mbc این اسانس، دو برابر مقدار mic یعنی 2 میلی¬گرم بر میلی¬لیتر بدست آمد. بیشترین میزان mic مربوط به اسانس نعناع فلفلی برابر با 16 میلی-گرم بر میلی¬لیتر علیه باکتری v. harveyi بوده و مقدار mbc این اسانس 32 میلی¬گرم بر میلی¬لیتر بود. بیشترین قطر هاله مهاری مربوط به اسانس زنیان، در غلظت 32 میلی¬گرم بر میلی¬لیتر علیه باکتری v. parahaemolyticus و کمترین قطر هاله مهاری در همین غلظت مربوط به اسانس نعناع فلفلی بر باکتری v. harveyi بود. نتایج نشان داد که از بین اسانس¬های مورد بررسی اسانس زنیان عملکرد قوی تری داشته و باکتری¬ها نسبت به این اسانس حساس¬تر بودند و اما اسانس نعناع فلفلی، اثر ضدباکتریایی ضعیف¬تری داشته و باکتری¬ها نسبت به این اسانس در مقایسه با سایر اسانس¬ها مقاوم¬تر بودند. حساس-ترین و مقاوم¬ترین باکتری¬ها نسبت به اسانس¬های مورد مطالعه به ترتیب باکتری v. parahaemolyticus و v. harveyi بودند.
افسانه نارویی احمد قرایی
به دلیل عوارض جانبی داروهای شیمیایی و محدودیت استفاده از آن ها، گرایش به استفاده از گیاهان دارویی افزایش یافته است. با گسترش صنعت پرورش آبزیان، وقوع بیماری باکتریایی اجتناب ناپذیر بوده و در این تحقیق اثرات ضد باکتریایی اسانس چهار گیاه دارویی نعناع (mentha spicata)، میخک هندی (eugenia caryophyllata)، زیره سبز cuminum cyminum)) و رزماری(officinalis rosmarinus) بر باکتری های vibrio parahaehaemolyticus ، vibrio harveyi ، vibrio damsela و yersinia ruckeri مورد بررسی قرار گرفته است. روش رقیق سازی در محیط مایع (broth- microdilution) برای تعیین حداقل غلظت مهار رشد (mic) استفاده گردیده و سپس بوسیله ی mic، حداقل غلظت باکتری کشی (mbc) هر اسانس تعیین شد. به منظور مقایسه اثرات اسانس ها، اندازه گیری قطر هاله ی عدم رشد باکتری بدست آمده از روش انتشار دیسک (disk diffusion) انجام شد. نتایج نشان داد که باکتری ویبریو هاروی نسبت به سایر باکتری های مورد مطالعه مقاوم تر بوده و اسانس میخک نسبت به اسانس های مورد مطالعه دارای قدرت مهاری بیشتری می باشد. کمترین mic و mbc به ترتیب 2 و 4 میلی گرم در میلی لیتر مربوط به اسانس های میخک و نعناع علیه باکتری ویبریو پاراهمولیتیکوس و بیشترین مقدار mic و mbc به ترتیب 8 و 16 میلی گرم در میلی لیتر مربوط به اسانس نعناع و زیره علیه باکتری ویبریو هاروی بدست آمد. بیشترین قطر هاله ی عدم رشد باکتری ها مربوط به اسانس میخک هندی به قطر 12 میلی متر برای باکتری ویبریو دامسلا بود اسانس رزماری دارای قدرت پایینی در مهار باکتری ها بود. بطور کلی، نتایج این تحقیق نشان می دهد که اسانس میخک دارای قدرت بالایی در مهار باکتری ها بوده و پیشنهاد می گردد که با استخراج ماده موثره این اسانس برای کنترل بیماری های باکتریایی آبزیان استفاده شود.
محسن رحمانی مزاری جواد میردار هریجانی
به منظور بررسی تاثیر میزان لارو شیرونومیده در مقایسه با غذای کنسانتره برعملکرد رشد، شاخص های کارایی تغذیه، رسیدگی جنسی و میزان بازماندگی ماهی رزی بارب، تعداد 180 عدد بچه ماهی رزی بارب با میانگین وزنی 0/004±0/03 گرم به طور کاملا تصادفی در چهار گروه آزمایشی در 12 عدد آکواریوم 50 لیتری (چهار تیمار و سه تکرار) با تراکم 15 عدد ماهی در هر آکواریوم، با شرایط یکسان محیطی توزیع شدند. سپس ماهیان در چهار تیمار شامل تیمار 100 درصد غذای کنسانتره (تیمار شاهد)، 30 درصد لارو شیرونومیده و 70 درصد غذای کنسانتره، 50 درصد لارو شیرونومیده و 50 درصد غذای کنسانتره و در نهایت 70 درصد لارو شیرونومیده و 30 درصد غذای کنسانتره به مدت 16 هفته تغذیه شدند. میزان غذادهی 5 درصد وزن زیتوده و طی سه نوبت در روز بود. طبق نتایج بدست آمده هرچه درصد لارو شیرونومیده نسبت به غذای کنسانتره در جیره غذایی ماهی رزی بارب بیشتر شد، میزان شاخص های رشد و کارایی تغذیه و رسیدگی جنسی به طور معنی داری بهبود یافت (p<0/05). نتایج نشان داد اگرچه در تیمار 30 درصد غذای کنسانتره و 70 درصد لارو شیرونومیده تلفات بیشتری نسبت به سایر تیمارها مشاهده شد، اما شاخص های رشد و شاخص های تغذیه ای بالاتر از سایر تیمارها بود و ماهیان زودتر به رسیدگی جنسی رسیدند (p<0/05). در کل نتایج نشان دادند که استفاده از لارو شیرونومیده در جیره غذایی ماهی باعث کاهش ضریب تبدیل غذایی و هزینه های تولید شده و به سودآوری بیشتر منجر می شود.
محمد آزاد جواد میردارهریجانی
روتیفرها گروهی از زئوپلانکتون ها می باشند که به دلیل حساسیت به مواد شیمیایی، موقعیت مرکزی شان در زنجیره های غذایی، تولید مثل سریع، مدت کوتاه تولید نسل و پراکنش گسترده جهانی در مطالعات اکوتوکسیکولوژی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. یکی از مهم ترین عواملی که امروزه با توجه به روند رو به رشد صنعت کشاورزی و تکنولوژی خطرات آن احساس می شود سموم آفت کش است که با ورود به اکوسیستم های آبی می توانند موجبات تخریب جوامع آبزیان را فراهم کنند. از این رو غلظت کشنده (lc50 24h) سموم علف کش پاراکوات و حشره کش پرمترین که از آفت کش های پر مصرف می باشند تعیین و تاثیر آن ها بر تولید مثل و رشد جمعیت روتیفر آب شیرین (brachionus calyciflorus) مورد بررسی قرار گرفت. روتیفرها به منظور سازگاری با محیط و بدست آوردن میزان مورد نیاز تخم خفته به مدت حداقل سه ماه در آزمایشگاه، در شرایط مناسب پرورش داده شدند و توسط جلبک تک سلولی کلرلا(chlorella vulgaris) تغذیه شدند. غلظت کشنده 24 ساعته(lc5024h) سموم علف کش پاراکوات و حشره کش پرمترین بر اساس روش استاندارد o.e.c.d. برای روتیفر آب شیرین بدست آمد. میزان غلظت کشنده (lc50) آفت کش های پاراکوات و پرمترین برای روتیفر آب شیرین b.calyciflorus به ترتیب mg l-1 541/0 و mg l-1 8/977 تعیین شد. بر اساس این غلظت ها، تیمار های مختلف انتخاب و سطح پاسخ جمعیت روتیفر b.calyciflorus نسبت به چهار غلظت مختلف از آفت کش های پاراکوات (0/027، 0/054 ،0/1 وmgl-1 0/27) و پرمترین (0/499، 0/899، 1/799 و mgl-1 498/4) به همراه یک تیمار شاهد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اختلاف تراکم روتیفرها در تمام تیمار ها، در روز دهم آزمایش با گروه شاهد معنی دار بود (0/05>p). برای علف کش پاراکوات در غلظت mgl-1 0/027 نرخ رشد ویژه (به ازای روز) با گروه شاهد اختلاف معنی داری نداشت(05/0>p). نسبت ماده های دارای تخم به ماده های فاقد تخم و نسبت ماده های میکتیک به آمیکتیک در تمام غلظت های هر دو آفت کش در مقایسه با نمونه های شاهد به طور معنی داری تحت تاثیر قرار گرفت. افزایش نسبت ماده های میکتیک به آمیکتیک در روز های آخر آزمایش و با افزایش غلظت آفت کش ها نشان دهنده غالب شدن تولید مثل جنسی در چرخه زندگی روتیفر است. برای غلظت mgl-10/27 پاراکوات و غلظت mg l-1 4/498 پرمترین به علت توقف رشد و تولید مثل، شاخص نسبت ماده های میکتیک به آمیکتیک تعریف نشد. بر اساس نتایج این تحقیق آفت کش های پاراکوات و پرمترین به ترتیب جزو سموم با سمیت زیاد و سمیت متوسط طبقه بندی می شوند و نرخ ویژه رشد حساسترین شاخص به افزایش غلظت این آفت کش ها بود.
منصور کریمی جواد میردار هریجانی
روتیفرها گروهی از زئوپلانکتون¬ها می¬باشند که در اکوسیستم¬های آب شیرین اهمیت بالایی دارند، همچنین این موجودات به عنوان مدل¬هایی در مطالعات اکوتوکسیکولوژی معرفی شده اند. یکی از مهم-ترین عواملی که امروزه با توجه به روند رو به رشد صنعت و تکنولوژی خطرات آن احساس میشود سموم آفت کش است که با ورود به اکوسیستم¬های آبی می¬توانند موجبات تخریب جوامع آبزیان را فراهم کنند. از این رو غلظت کشنده (lc50 24h) سموم حشره کش دلتامترین و ایمیداکلوپراید که از آفت کش¬های پر مصرف در منطقه سیستان می¬باشند تعیین و تاثیر آن¬ها بر تولید مثل و رشد جمعیت روتیفر آب شیرین (brachionus calyciflorus) مورد بررسی قرار گرفت. جلبک تک سلولی کلرلا(chlorella vulgaris) به عنوان غذای روتیفر استفاده شد. روتیفرها به منظور سازگاری با محیط و بدست آوردن میزان مورد نیاز تخم خفته به مدت حداقل سه ماه در آزمایشگاه، در دمای 25 درجه سانتیگراد و در نور 3000 لوکس با دوره تاریکی و روشنایی 16:8 نگهداری و کشت شدند و سپس غلظت کشنده 24 ساعته(lc5024h) سموم حشره کش ایمیداکلوپراید و دلتامترین بر اساس روش استاندارد o. e. c. d. برای روتیفر آب شیرین بدست آمد. میزان غلظت کشنده (lc50) حشره کش¬های دلتامترین و ایمیداکلوپراید برای روتیفر آب شیرین b.calyciflorus به ترتیب mg/ l 1/06 و mg /l 124/54 تعیین شد. بر اساس این غلظت¬ها، تیمار¬های مختلف تعیین شد و سطح پاسخ جمعیت روتیفر b.calyciflorus نسبت به چهار غلظت مختلف از حشره کش¬های دلتامترین(0/05،0/10، 0/21 و mg/ l 0/53 ) و ایمیداکلوپراید(6/22، 12/45، 91/2424/91 و mg/ l 62/27) به همراه یک تیمار شاهد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اختلاف تراکم روتیفر¬ها در تمام تیمار¬ها، در روز دهم آزمایش با گروه شاهد معنی دار بود (0/05>p). برای سم دلتامترین در غلظت mg/ l 0/05 و برای سم ایمیداکلوپراید در غلظت mg/ l 6/22 نرخ رشد ویژه (به ازای روز) با گروه شاهد اختلاف معنی داری نداشت(0/05>p). نسبت ماده¬های دارای تخم به ماده¬های فاقد تخم و نسبت ماده¬های میکتیک به آمیکتیک در تمام غلظت¬های هر دو حشره کش در مقایسه با نمونه¬های شاهد به طور معنی داری تحت تاثیر قرار گرفت. افزایش نسبت ماده¬های میکتیک به آمیکتیک در روز¬های آخر آزمایش نشان دهنده غالب شدن تولید مثل جنسی در چرخه زندگی روتیفر است. برای غلظت¬ mg l-1 0/53 حشره کش دلتامترین و غلظت mg/ l 62/27 حشره کش ایمیداکلوپراید به علت توقف رشد و تولید مثل، شاخص نسبت ماده¬های میکتیک به آمیکتیک تعریف نشد.
تهمینه لطیفی جواد میردار حریجانی
چکیده این آزمایش به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف انرژی به پروتئین جیره غذایی و اهمیت آن درمیزان رشد ماهی سفیدک سیستان (schizothorax zarudnyi)، انجام شد. در این آزمایش، تعداد 576 قطعه بچه ماهی با میانگین وزنی09/1±4 گرم و طول متوسط 18/0±5/8 سانتی متر با جیره های غذایی حاوی مقادیر متفاوت انرژی (2500، 3000، 3500 و 4000 کیلو کالری بر کیلوگرم) و سطوح مختلف پروتئین خام (15، 18، 21 و 24درصد) طی مدت هشت هفته غذادهی شدند. بچه ماهیان در شانزده تیمار و سه تکرار به ازای هر تیمار، در 48 آکواریوم 60 لیتری به طور تصادفی رهاسازی و به مقدار 4 درصد وزن بدن در سه وعده غذایی با انرژی و پروتئین متفاوت غذادهی شدند. نتایج به دست آمده در پایان دوره نشان داد که پارامترهای کارایی رشد، بازده غذایی و پروتئینی، ضریب تبدیل غذایی و دریافت غذای روزانه به طور معنی داری تحت تأثیر سطوح مختلف انرژی و پروتئین خام و قرار گرفته-اند (05/0>p). در تحقیق حاضر جیره حاوی 24 درصد پروتئین خام و 2500 کیلوکالری برکیلوگرم انرژی قابل هضم مناسب ترین کارایی را داشت و بهترین میزان کارایی رشد، بازده غذایی و پروتئین خام را در بین جیره های آزمایش شده نشان داد. مقدار ظاهری استفاده از پروتئین خالص anpu)) در بین سطوح مختلف پروتئین و انرژی قابل هضم اختلاف معنی داری را نشان نداد (05/0<p). میزان رطوبت، چربی، خاکستر و پروتئین بدن تحت تأثیر سطوح مختلف پروتئین خام و انرژی قرار گرفت (05/0>p). این مطالعه نشان داد که ماهی سفیدک سیستان (schizothorax zarudnyi)، بهترین رشد را در جیره غذایی با 24 درصد پروتئین خام و 2500 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی دارد.
مرضیه رخشانی احمد قرایی
از آنجایی که امروزه داروهای بیهوشی مورد نیاز آبزیان از خارج از کشور وارد می شوند و از طرفی استفاده از این مواد شیمیایی برای افراد مصرف کننده، با خطراتی همراه است، لذا هنوز یافتن یک داروی بیهوش کننده با ویژگی هایی نظیر ارزان تر بودن، موثر بودن و داشتن خطرات جانبی کمتر، موضوع مورد توجه در صنعت آبزی پروری در دنیا است. از این رو هدف از این مطالعه بررسی اثر بیهوش کنندگی اسانس نعناع فلفلی بر روی ماهی کپور معمولی بود. در این مطالعه تعداد 70 عدد ماهی کپور معمولی با میانگین وزن و طول کل به ترتیب 54/1±52/8 گرم و 16/1±47/8 سانتیمتر در غلظت های 200، 250، 300، 350، 400، 450 و ppm 500 اسانس نعناع فلفلی به شیوه حمام بیهوش شدند.. سپس به منظور تعیین تاثیرات احتمالی اسانس نعناع فلفلی از غلظت های 200، 300، 400 و ppm 500 در زمان-های صفر و 24 ساعت، اقدام به نمونه برداری از اندام های کبد، کلیه و آبشش ماهیان شد و بعد از تهیه مقاطع میکروسکوپی و رنگ آمیزی آن ها، این مقاطع با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد غلظت بهینه مورد نیاز اسانس نعناع فلفلی جهت بیهوش نمودن ماهی کپور معمولی در زمان توصیه شده (حداکثر زمان القاء بیهوشی 3 دقیقه) ppm 200 می باشد ازطرفی آسیب شناسی بافتی نشان داد که غلظت بهینه ppm 200 فاقد تاثیرات جانبی است و می توان از این غلظت بدون نگرانی از آسیب های احتمالی این اسانس استفاده نمود.
احمد مفتاح جوکندان جواد میردار هریجانی
هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر نسبت¬های مختلف پروتئین خام به انرژی جیره بر شاخص¬های رشد و ترکیبات بدن بچه ماهیان بستر می¬باشد. بدین منظور، 240 قطعه بچه ماهی بستر با میانگین وزن و طول به ترتیب، 13/37±358/4 گرم و 2/30±47/38 سانتی¬متر، در چهار تیمار (60 قطعه در هر تیمار) و سه تکرار برای هر تیمار اختصاص داده شدند. تیمارها با چهار جیره غذایی شامل: 31/67، 35/54، 40/86 و 41/5 درصد پروتئین خام و انرژی به ترتیب، 4777، 4800، 5344 و 5366کیلوکالری بر کیلوگرم به مدت هشت هفته و روزانه به میزان 1/5 درصد وزن بدن تغذیه شدند. نتایج به دست آمده تفاوت معنی¬داری را در شاخص¬های مختلف مورد بررسی نشان داد (0/05>p). به طوری که ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی 40/86 درصد پروتئین خام و 5344 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی بالاترین افزایش وزن (bwi)، شاخص وضعیت (cf)، ضریب رشد ویژه (sgr)، ضریب رشد روزانه (adg)، ضریب کارآیی تغذیه (fe)، پروتئین تولید شده (ppv) و بهترین ضریب تبدیل غذایی (fcr) را نشان دادند. بالاترین میزان کارآیی پروتئین (per) نیز در جیره با 54/35 درصد پروتئین خام و 4800 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی به دست آمد که اختلاف معنی¬داری با سایر تیمارها نداشت (0/05<p). مقایسه ترکیب شیمیایی لاشه ماهیان مورد آزمایش نیز تفاوت معنی¬داری را بین تیمارها نشان داد (0/05>p). به طوری که بیشترین رطوبت و خاکستر لاشه در تیمار با 35/54 درصد پروتئین خام و 4800 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی به دست آمد(0/05>p). همچنین، بیشترین پروتئین خام لاشه در تیمار 40/86 درصد پروتئین خام و 5344 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی بود(0/05>p). بیشترین چربی لاشه نیز در تیمار 41/5 درصد پروتئین خام و 5366 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی مشاهده شد(0/05>p). نتایج به دست آمده نشان داد که جیره حاوی 40/86 درصد پروتئین خام و 5344 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی برای بچه ماهیان بستر بهینه و مناسب می¬باشد.
معصومه علی توکلی جواد میردار هریجانی
بدین منظور، تعداد 150 عدد بچه ماهی پنگوسی با میانگین وزنی 1/94 ± 7/51گرم به¬طور کاملاً تصادفی در پنج گروه آزمایشی در 15 عدد وان پلاستیکی 60 لیتری (پنج تیمار و سه تکرار) با تراکم 10 عدد ماهی در هر وان، با شرایط یکسان محیطی توزیع شدند. پس از یک هفته سازگاری، ماهیان با پنج سطح صفر، 50، 100، 150 و 200 گرم پودر تفاله گوجه¬فرنگی در کیلوگرم جیره، به مدت 8 هفته تغذیه شدند. میزان غذادهی 3% وزن توده زنده و طی دو نوبت در روز بود. طبق نتایج به دست آمده، افزودن پودر تفاله گوجه¬فرنگی به جیره غذایی ماهی پنگوسی تا سطح 200 گرم به ازای هرکیلوگرم غذا، باعث بهبود جزئی شاخص¬های رشد، کارایی تغذیه و ترکیب لاشه در این ماهی شد اما اختلاف معنی¬داری را با تیمار شاهد نشان نداد. همچنین بر اساس آنالیز شیمیایی ترکیب لاشه، مقدار چربی لاشه در تیمار حاوی 200 گرم پودر تفاله گوجه¬فرنگی به طور معنی¬داری کمتر از تیمار شاهد بود (p< 0/05). نتایج نشان داد افزودن این محصول در سطح 200 گرم بر کیلوگرم جیره، علاوه بر این که باعث افزایش رشد ماهی و بهبود کیفیت گوشت ماهی می¬شود، هزینه¬های تولید را نیز کاهش داده و می¬تواند منجر به سودآوری بیشتر شود.
جمال الدین کلته جواد میردار هریجانی
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر پودر پیاز خوراکی بر شاخص های رشد و بازماندگی میگوی پا سفید غربی در پنج تیمار تغذیه ای و سه تکرار به ازای هر تیمار، به ترتیب حاوی صفر، 0/5، 1، 1/5 و2 درصد پودر پیاز به ازای هر کیلوگرم جیره، طی مدت هشت هفته انجام شد. 675 عدد پست لارو میگوی پا سفید غربی با میانگین وزنی 01/0±0/07 گرم تهیه شده و جهت سازگاری به مدت دو هفته قبل از شروع آزمایش در شرایط آزمایشگاهی نگهداری و با جیره تجاری فاقد پودر پیاز غذادهی شدند. غذادهی در طی دوره آزمایش هفت درصد وزن زی¬توده انجام شد. میگوهای تحت آزمایش هر دو هفته یک بار زیست¬سنجی شده و طول و وزن آن¬ها ثبت شد. در پایان دوره آزمایش، شاخص¬های رشد، بقاء و ترکیب لاشه (رطوبت، چربی، خاکستر، پروتئین خام) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که در تیمارهای حاوی پودر پیاز میزان رشد و بازماندگی نسبت به شاهد افزایش یافته است که در این بین بیشترین رشد میگوها در تیمار تغذیه ای حاوی 1٪ پودر پیاز بوده و نسبت به گروه شاهد افزایش معنی¬داری نشان داد (0/05 <p). بیشترین درصد بازماندگی نیز در گروه های تیماری 0/5٪ پودر پیاز مشاهده شد که نسبت به تیمار شاهد تفاوت معنی¬داری نشان داد (0/05< p). تولید نهایی نیز در تیمار 1٪ نسبت به تیمار شاهد به طور معنی¬داری افزایش یافت (0/05< p). در فاکتورهای تجزیه لاشه، میزان خاکستر لاشه میگوهای تغذیه شده با پودر پیاز به مراتب بیشتر از تیمار شاهد بود(0/05< p). در شوک شوری و فرمالین، بیشترین میزان بازماندگی در میگوهای تحت تیمار 1 درصد پودر پیاز مشاهده شد(0/05< p). به طورکلی بهترین رشد و بازماندگی در بین تیمارهای پودر پیاز مربوط به پست لاروهای تغذیه شده از جیره حاوی 1٪ پودر پیاز به دست آمده است.
محمدرضا حیدری سالخورده احمد قرایی
هدف از این تحقیق تهیه گسترش کروموزومی و کاریوتایپ گونه ماهی انجک (schizocypris altidorsalis) دریاچه هامون با استفاده از تکنیک سوسپانسیون سلولی بود.. بررسی 145 گسترش کروموزومی نشان داد تعداد کروموزومهای دیپلوئید این ماهی 2n=48 و تعداد بازوهای بنیادی (fn)=88 می باشد. مکمل دیپلوئید آن از 12 جفت متاسنتریک، 8 جفت ساب متاسنتریک، 1 جفت ساب تلوسنتریک و 3 جفت تلوسنتریک تشکیل شده است بنابراین فرمول کروموزومی آن (12m+8sm+1st+3t) می باشد. طول کل مکمل هاپلوئید برابر با44 µm با دامنه طولی0.76-2.78 µm میان کوچکترین و بزرگترین کروموزوم ثبت گردید. نسبت بازوها و شاخص سانترومتری در محدوه بین l.00-? و 50- 0 ثبت شد. این اولین گزارش از تعداد کروموزوم ها و کاریوتایپ s. altidorsalis موجود در دریاچه هامون است.
احمد قرایی فریدون مهبودی
مطالعه حاضر در پاییز سال 1385 در کارگاه تکثیر ماهیان خاویاری شهید مرجانی گرگان با هدف بررسی اثرات جیوه آلی بر فاکتورهای زیستی ، میزان تجمع آن در بافتهای مختلف بدن (آبشش، روده، کبد، کلیه و گوشت) و تاثیر آن بر بیان ژنهای gnrh در مغز فیل ماهیان جوان انجام شد. بدین منظور بچه فیل ماهیان جوان با میانگین وزنی 6±86 گرم با چهار نوع جیره غذایی حاوی متیل جیوه در چهار گروه تیماری شامل: گروه شاهد با 0/04؛ گروه غلظت پایین با 0/76؛ گروه غلظت متوسط با 7/8 و گروه غلظت بالا با 16/22 میلی گرم متیل جیوه درکیلوگرم غذا طی 70 روز تیمار شدند. نتایج مقایسه نرخ رشد نشان داد که در طی 35 روز اول بین بچه فیل ماهیان گروه تیمار با غلظت بالا و در طی 35 روز دوم بین بچه فیل ماهیان گروه تیمار با غلظت متوسط با گروه شاهد کاهش رشد معنی داری (p<0.05) وجود دارد. بررسی نرخ رشد ویژه نیز کاهش معنی داری (p<0.05) بین گروه تیمار با غلظت بالا در طی 35 روز اول و گروه تیمار با غلظت متوسط نسبت به گروه شاهد در طی 35 روز دوم را نشان داد. همچنین نتایج نشان دادند که میزان تجمع جیوه در تمامی بافتهای مورد بررسی با غلظت متیل جیوه و زمان در معرض قرارگیری ارتباط مستقیم دارد. در مرحله شناسایی، توالی یابی و کلونینگ ژنهای gnrh در فیل ماهی با استفاده از روش race-pcr (rapid amplification of cdna ends) وجود دو فرم مولکولی mammalian gnrh (mgnrh) وchicken gnrh-ii (cgnrh-ii) به اثبات رسید که به ترتیب دارای 273 و 258 جفت باز طول و متشکل از 91 و 86 اسید آمینه بودند که به ترتیب با شماره های دستیابی ef534707 و ef534706 در بانک جهانی ژن ثبت گردیدند. سپس بررسی تغییرات بیان این ژنها در مغز تحت تاثیر متیل جیوه با استفاده از روش real-time quantitative pcr طی 32 روز نشان داد که در روز 11 ام، میزان بیان این ژنها در گروه تیمار با غلظت بالا نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشته است (p<0.05). در روزهای 18 و 32 ام نیز میزان سطوح mrna هر دو ژن در تمامی گروههای تیماری نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد (p<0.05). این نتایج نشان می دهد که متیل جیوه می تواند یکی از مختل کننده های نورواندوکرینی مهم باشد که ممکن است باعث ممانعت القای ژنهای gnrh از طریق اثر بر روی مسیر سیگنالی gnrh شده و محور هیپوتالاموسی_هیپوفیزی و رشد را تحت تاثیر قرار دهد.