نام پژوهشگر: سعید حسین خلیل زاده
شمسی بیگی شریف ابادی حسنعلی واحدیان اردکانی
مقدمه :سرطان تیروئید شایع ترین بدخیمی سیستم اندوکرین است. ندول های خوش خیم و اشکال مختلف سرطان تیروئید شایع هستندو اکثراً به وسیل? معاینه فیزیکی قابل تشخیص اند. غد? تیروئیدی که از نظر بالینی سالم است،در صورت مطالعات میکروسکوپی می تواند تظاهرات مهم پاتولوژیک داشته باشد. نئوپلاسم های تیروئید ممکن است از هر کدام از سلول هایی که در غد? تیروئید وجود دارد، منشأ بگیرند. بنابراین،سرطان تیروئید به انواع مختلفی از جمله پاپیلاری، فولیکولار، آناپلاستیک، مدولاری و لنفوم در غد? تیروئید طبقه بندی می شوند. شیوع سرطان تیروئید در زنان دو برابر مردان است ولی در جنس مذکر پیش آگهی بدتری دارد. پیش آگهی بیماران مبتلا به سرطان تیروئید برحسب سن، جنس، مرحله بیماری و نوع پاتولوژیک آن متفاوت است. باتوجه به اینکه سرطان تیروئید از جمله سرطان های شایع در کشورمان است و تأثیر عوامل ژنتیکی ،جغرافیایی و نژادی و همچنین تفاوتهای فردی در پاسخ به درمان در شیوع ضایعات پاتولوژیک مختلف در غده تیروئید، بر آن شدیم که مطالع? حاضر را در شهر یزد مورد بررسی قرار دهیم. هدف: هدف از این مطالعه بررسی میزان بقای بیماران مبتلا به سرطان تیروئید برحسب سن، جنس، نوع پاتولوژیک تومور، مرحل? بیماری، نوع جراحی، دریافت لووتیروکسین و یدرادیواکتیو و درمان با رادیوتراپی و شیمی درمانی می باشد. مواد و روش ها: مطالع? تحلیلی بر روی 80 بیمار مبتلا به سرطان تیروئید مراجعه کننده به بیمارستانهای شهدای کارگر و شهید صدوقی یزد از سال 1380 تا 1390 انجام شد. ابزار مطالعه پرسشنامه حاوی اطلاعات دموگرافیک بیماران بود، که با تماس تلفنی و مراجعه به پرونده آنها تکمیل گردید ودر پایان مطالعه میزان بقا سنجیده شد. یافته ها: میانگین مدت بقای بیماران مورد مطالعه 32/4±01/127 ماه بوده است. در این مطالعه میزان بقا ارتباط معناداری با سن (0568/0:p.value) ،نوع پاتولوژی سرطان (000/0:p.valu)، مرحل? بیماری(000/0:p.valu)،دریافتیدرادیواکتیو(0137/0:p.value)،پرتودرمانی دریافتی (000/0:p.value) ،شیمی درمانی دریافتی (000/0(p.value: داشت. همچنین بقای 5 سال? بیماران نیز 90% به دست آمد. نتیجه گیری: بقای بیماران مبتلا به سرطان تیروئید،ارتباط معنا داری با سن، نوع پاتولوژیک تومور، مرحل? بیماری،دریافت یدرادیواکتیو و درمان با رادیوتراپی و شیمی درمانی داشت ،اما این ارتباط با جنس، نوع جراحی و درمان با لووتیروکسین معنا دار نشد. کلمات کلیدی: سرطان تیروئید،بقا،نوع پاتولوژیک
محمدحسین افرند سعید حسین خلیل زاده
مقدمه: سندروم متابولیک مجموعه ای از عوامل خطرساز بیماریهای قلبی- عروقی و دیابت نوع 2 است شیوع جهانی سندروم متابولیک در حال افزایش است و درگروه های نژادی مختلف این شیوع متفاوت است. اطلاعات محدودی در مورد شیوع این سندروم دراقلیت ها وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع سندروم متابولیک در جمعیت زرتشتی با استفاده از دو معیار برنامه ملی آموزش کلسترول،پانل 3 درمان بزرگسالان بازنگری شده (ncep-atp iii)(r) و بیانیه مشترک علمی(jis) طراحی شده است. مواد و روش ها: این مطالعه ی مقطعی با حجم نمونه 403 نفر(153 مرد و 250 زن) در زرتشتیان بالای 30 سال شهر یزد که ازدی ماه 1391 تا شهریور 1392 به طول انجامید انجام شد. یافته ها: شیوع کلی سندروم متابولیک 9/74% (فاصله اطمینان 95%: 1/79-7/70درصد) بر اساس تعریف ncep-atp iii))(r) که این میزان بر اساس تعریف jis(فاصله اطمینان 95%: 74-65 درصد) 7/69% بود. یافته ها نشان داد شیوع سندروم متابولیک بر اساس تعریف ncep-atp iii))(r) در زنان بیشتر از مردان و بر اساس تعریف jis درمردان بیشتر از زنان بود اما از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت.شیوع سندروم متابولیک با افزایش سن و سطح تحصیلات در هر دو معیار افزایش یافت (001/0 p<). نتیجه گیری: یافته ها بر شیوع بالای سندروم متابولیک در قوم زرتشتی شهر یزد نسبت به جمعیت عموم دلالت دارد. کلمات کلیدی: شیوع،سندروم متابولیک،زرتشتی
مصیب میرحسینی فهیمه اسفرجانی
چکیده : پیشگیری و کنترل دیابت به عنوان یکی از اولویت های اصلی و مهم در سراسر جهان قلمداد می شود و افزایش فعالیت بدنی و اجرای تمرینات ورزشی نقش مهمی در کنترل دیابت دارد. هدف از این تحقیق تعیین تاثیر 12 هفته تمرین یوگا بر ترکیب بدنی، قند خون، هموگلوبین گلیکوزیله (hba1c) و توان هوازی (vo2max) بیماران مبتلا به دیابت نوع بود. در این تحقیق ?0 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین سنی 4/5±3/49 سال حضور داشتند که به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو گروه تجربی (15(n= و گروه کنترل (15=n) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته و هر هفته ? جلسه به مدت 60 دقیقه به تمرین یوگا پرداختند. متغییرهای وزن، درصد چربی، قند خون ناشتا (fbs)، قند خون 2 ساعته (iih.p.p)، hba1c، vo2max ، فشارخون سیستول و دیاستول قبل وبعد از دوره تمرین اندازه گیری شدند. سطح معناداری برای تمام متغییرها (05/0>p) در نظر گرفته شد. به منظور مقایسه تغییرات بین دو گروه، تفاضل میانگین ها با استفاده از آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون، کاهش معناداری را در وزن، درصد چربی، fbs، iih.p.p، hba1c و فشارخون سیستول و افزایش معناداری را در vo2max در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل نشان داد. در حالی که فشارخون دیاستول در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری نیافت. نتیجه گیری: تجویز تمرینات یوگا (بمدت 12هفته) تاثیر معناداری بر کنترل قند خون افراد مبتلا به دیُابت نوع 2 دارد. کلید واژه ها: تمرین یوگا، ترکیب بدنی، fbs، iih.p.p، hba1c، vo2max و دیابت نوع 2
مانا اسدی حسین نوق
مقدمه: آترواسکلروز یا سختی عروق، بیماری است که با رسوب لیپید بر روی دیواره داخلی عروق مشخص می گردد. دیابت،بیماری متابولیک شایع و یکی از عوامل خطر مهم برای آترواسکلروز می باشد. پروسه های التهابی ممکن است در پاتوژنز هر دو بیماری نقش ایفا نمایند. c-reactive protein (crp) شاخصی از التهاب سیستمیک است و به عنوان عامل خطر مستقل برای بیماری های قلبی_عروقی قلمداد می شود. هدف از این مطالعه ، ارتباط سطح crp در سرم و شدت بیماری عروق کرونر در بیماران دیابتی که به بخش آنژیوگرافی بیمارستان شهید صدوقی یزد مراجعه می کردند، بررسی شد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی تحلیلی بر روی 185 بیمار دیابتی مراجعه کننده جهت آنژیوگرافی انجام شد.چک لیست بر اساس اطلاعات دموگرافیک، فشار خون و طول مدت دیابت تکمیل شد و آزمایش crp با استفاده از کیت crp-latex از شرکت bionik برای هر بیمار انجام گرفت و داده ها پس از جمع آوری در محیط نرم افزارspss17 در کامپیوتر پردازش شد. نتایج بدست آمده با استفاده از آزمونهای آنالیز واریانس و t-test تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بر اساس این پژوهش، با 009/0 p-value= ارتباط معنی داری بین سطح crp سرم و شدت بیماری عروق کرونر بود. و همچنین بین طول مدت بیماری دیابت و شدت بیماری عروق کرونرارتباط معنی داری وجود داشت( با p-value= 0.006 ). نتیجه گیری: بین سطح crp سرم و شدت گرفتگی عروق کرونر ارتباط معناداری وجود دارد و بین طول مدت دیابت و شدت گرفتگی عروق کرونرنیز ارتباط معنی داری وجود دارد.
الهه اسدآبادی حسین نوق
مقدمه: آترواسکلروز یا سختی رگ ها، بیماری است که با رسوب لیپید بر روی دیواره داخلی برخی رگ ها مشخص می گردد و اولین علت مرگ در جوامع امروزی و اولین علت مخارج بهداشتی فرد را تشکیل میدهد.عوامل خطرمتعددی را برای ابتلا به بیماری آترواسکلروز مطرح می کنندکه از جمله این ریسک فاکتور ها بالا بودن سطح اسید اوریک سرم به عنوان فاکتوری التهابی میباشد. در مطالعه حاضر ارتباط سطح اسید اوریک سرم و شدت بیماری عروق کرونر در مراجعین انژیوگرافی بیمارستان شهید صدوقی یزد بررسی شد. مواد و روش ها: در این مطالعه به روش توصیفی تحلیلی بر روی 228 بیمار مراجعه کننده جهت انژیوگرافی انجام شد.چک لیست بر اساس اطلاعات دموگرافیک و وضعیت دیابت تکمیل شد و ازمایش اسید اوریک برای هر بیمار انجام گرفت و داده ها پس از جمع آوری و کنترل در محیط نرم افزارspss17به کامپیوتر داده شده، جهت محاسبات آماری از آزمونهای آنالیز واریانس وt-testاستفاده شد. یافته ها: در این مطالعه بیماران شامل 115 بیمار مرد (% 4/50) و 113 بیمار زن ( % 6/49) بودند. میانگین اسید اوریک سرم نمونه های مورد بررسی 32/1 ± 7/4 میلی گرم بر دسی لیتر بود که حدود اعتماد 95% آن 54/4 تا 86/4ci 95%) : ) بدست آمد. بین سطح اسید اوریک سرم و شدت گرفتگی عروق کرونربا 000/0 p-value= ارتباط معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: بین سطح اسید اوریک سرم و شدت گرفتگی عروق کرونر ارتباط معناداری وجود دارد. کلمات کلیدی:آترواسکلروز, اسید اوریک, انژیوگرافی, بیماری عروق کرونر
سعید حسین خلیل زاده غلامرضا مشتاقی کاشانیان
چکیده ندارد.