نام پژوهشگر: افسانه رضایی
افسانه رضایی محمد علی حسینی
زمینه: این پژوهش با هدف تعیین وضعیت استفاده از شواهد در توانبخشی و موانع و تسهیل کننده های آن از دیدگاه کارشناسان توانبخشی بیمارستان های آموزشی شهر تهران انجام شده است. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی بوده و به شیوه مقطعی انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارشناسان شش رشته توانبخشی شاغل در بیمارستان های آموزشی تحت پوشش دانشگاه های علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و علوم بهزیستی و توانبخشی (مجموعا 485 نفر) بودند. ابزار گردآوری داده ها، شامل برگه ثبت اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه های "بررسی وضعیت استفاده از شواهد پژوهشی استبروکس و بخش محقق ساخته" و "تعیین موانع و تسهیل کننده های استفاده از شواهد پژوهشی فانک" بود که روایی آن ها با استفاده از نظر 14 نفر از خبرگان به روش لاوشه و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرومباخ ( 723/0، 943/0 و 765/0)، مورد تایید قرار گرفت. پس از انتخاب نمونه محاسبه شده به روش تصادفی خوشه ای، 165 نفر از کارشناسان توانبخشی انتخاب شده و پرسشنامه های مذکور بین آن ها توزیع گردید و در نهایت 129 پرسشنامه ، جمع آوری و تحلیل شد. از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 16، آزمون های توصیفی و آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف، تی مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: 5/70% شرکت کنندگان در پژوهش، زنان با میانگین سنی 38 و میانگین سابقه کاری 12 سال بوده اند. 3/78% دارای مدرک لیسانس، 3/16% فوق لیسانس و 4/5% دکترا بوده و اغلب آنان (38%) فیزیوتراپیست بودند. وضعیت استفاده از شواهد پژوهشی با ( 05/0p< و 13/3= میانگین)، به طور معناداری در حد متوسط بدست آمد. همچنین "دراختیار نداشتن تسهیلات کافی به منظور بکارگیری یافته های تحقیق و به عمل در آوردن آن" با ( 05/0p < و 04/3= میانگین) و "افزایش میزان علاقمندی و انگیزه فردی در بکارگیری نتایج تحقیقات" با ( 05/0p < و 36/3= میانگین)، به ترتیب به عنوان مهم ترین موانع و تسهیل کننده های عملکرد مبتنی بر شواهد ذکر شدند. بحث و نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که میزان استفاده از شواهد پژوهشی در جامعه مورد مطالعه، در حد متوسط بوده است. علیرغم آن که بسیاری از افراد شرکت کننده در پژوهش، در کل نگرش مثبتی نسبت به تحقیق و بکارگیری نتایج آن در عملکرد بالینی داشته و معتقد بودند که انجام تحقیق به ساخت پایه علمی در فعالیت توانبخشی کمک می کند، ولی میزان استفاده آنان از نتایج تحقیق در عملکردشان در حد متوسط بود. همچنین شرکت کنندگان نداشتن تسهیلات کافی برای بکارگیری نتایج تحقیق را به عنوان مهم ترین مانع و افزایش علاقمندی و انگیزه فردی در به عمل آوردن شواهد را به عنوان مهم ترین تسهیل کننده استفاده از شواهد برشمردند. کلمات کلیدی: شواهد پژوهشی، توانبخشی مبتنی بر شواهد، موانع وتسهیل کننده های عملکرد مبتنی بر شواهد.
افسانه رضایی داوود عاجلو
ارتباط کمی ساختار- فعالیت (qsar) و نحوه اتصال برخی از بازدارنده های جدید آنزیم تیروزیناز قارچ با استفاده از روشهای qsar وdocking مورد بررسی قرار گرفت. ساختار مولکولهای مورد نظر با روشهای +mm وam1 در فازهای گاز و محلول با استفاده از نرم افزار hyperchem رسم و بهینه سازی شد. حدود1500 توصیف کننده توسط نرم افزار dragon محاسبه و خروجی های آن وارد spss شد و ارتباط بین پارامتر زیستیlog ic50 و این توصیف کننده ها به کمک روش رگرسیون خطی چندگانه (mlr)، آنالیز مولفه اصلی (pca) و رگرسیون مولفه اصلی (pcr) به دست آمد. نتایج نشان داد ارتباط خوبی بین مقادیر تجربی log ic50 و مقادیر پیش بینی شده وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که با کاهش بار، مساحت سطح قطبی و درجه تا شدگی و افزایش انرژی آبپوشی، log ic50 افزایش می یابد. از سوی دیگر، نتایج محاسبات در فاز گاز و محلول نشان داد که ضریب همبستگی فاز محلول بیشتر است. هم چنین دسته بندی ترکیبات با استفاده از pca انجام شد و 6 دسته مختلف به دست آمد. ساختار سوم آنزیم تیروزیناز توسط روش هومولوژی مدلینگ با استفاده از نرم افزار modeller و دینامیک مولکولی gromacs به دست آمد. سپس انرژی اتصال و جایگاه اتصال لیگاند ها به آنزیم توسط نرم افزار auto dock انجام شد. اتصال در کل آنزیم و جایگاه فعال صورت پذیرفت. در کل ارتباط مستقیمی بین log ic50 و انرژی اتصال به دست آمد، که نتایج اتصال به جایگاه فعال بهتر از کل پروتئین بود. فعالیت ترکیبات دارای log ic50 کمتر، انرژی اتصال منفی تر و پیوند هیدروژنی بیشتر بودند. هم چنین در ترکیبات با فعالیت بیشتر، قسمت های آبگریز ترکیب با قسمت های آبگریز و قسمت های آبدوست ترکیب با قسمت های آبدوست پروتئین بر هم کنش داشتند. در حالیکه این مشاهدات برای ترکیبات کم فعال کمتر مشاهده شد.
افسانه رضایی حبیب الله دانایی
چکیده هدف – هدف از این تحقیق سنجش ارزش ویژه برند و بررسی ارتباط آن با فرآیند تصمیم گیری و انتخاب مصرف کنندگان لپ تاپ با مقایسه دو برند سونی و سامسونگ می باشد. تحقیق از دیدگاه هدف کاربردی، از نظر نحوه گرد آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی و مهمترین ابزار جمع آوری داده های آن،پرسشنامه می باشد که بر اساس مقیاس7مرتبه ای لیکرت طراحی و تدوین شده است. تعداد نمونه انتخابی برابر با 200 نفر به ازای هر برند (مجموعا نمونه 400تایی) می باشد که از میان دانشجویان به طور تصادفی ساده انتخاب شده اند. به منظور سنجش فرضیات تحقیق از آزمونهای t، همبستگی و رگرسیون خطی استفاده گردید. کلیه محاسبات و تحلیل های آماری توسط نرم افزارهایlisrel ، spss انجام گرفته است. در مورد برند سامسونگ تنها آگاهی از برند (r = 0/045 ) در سطح خطای 01/0 دارای رابطه معناداری با ارزش ویژه برند نبود و وفاداری به برند (r =0/282 ) در سطح خطای 05/0 و کیفیت ادراک شده (r =0/594 ) و تداعی برند (r =0/831 ) در سطح خطای 01/0 رابطه معنادار و مستقیمی با ارزش ویژه آن داشتند. همچنین در مورد برند سونی نیز در حالی که دو عامل آگاهی از برند (r =0/029 ) و کیفیت ادراک شده ( r =0/054 ) در سطح خطای 01/0 رابطه معناداری با ارزش ویژه برند نداشتند، فاکتورهای وفاداری به برند ( r =0/238 ) و تداعی برند (r =0/231 ) در سطح خطای 01/0 رابطه معنادار و مستقیمی با ارزش ویژه برند آن داشتند. واژگان کلیدی - برند، ارزش ویژه برند، رفتار مصرف کننده
افسانه رضایی -
چکیده ندارد.