نام پژوهشگر: فاطمه خرامان
فاطمه خرامان مریم قاضی نژاد
سرشت نابرابری اجتماعی، منشأ، آثار و نقش آن در زندگی اجتماعی از دیرباز مورد توجه متفکران اجتماعی قرار داشته است. با این وجود کانون توجه، بیشتر معطوف به نابرابری های طبقاتی بوده و تأکید و تمرکز بر نابرابری های حاصل از تفکیک سایر گروه بندیهای اجتماعی گستره تاریخی چندانی ندارد. از جمله گروه بندی های اجتماعی که در جامعه شناسی قشربندی اجتماعی جایگاه خود را یافته، گروه بندی های سنی و نسلی است. سیر تکوینی توجه مطالعات اجتماعی به متغیر سن به عنوان یکی از متغیرهای دخیل در قشربندی اجتماعی نشان داده است که متغیر مذکور همچون طبقه به عنوان متغیری که ساخت ویژه ای از نابرابری را منعکس می سازد و می تواند مبنای قشربندی خاصی واقع شود حائز اهمیت است. از سوی دیگر، سن به عنوان متغیری که می تواند فرهنگی با ویژگی های خاص خویش را بازتاب دهد و در تعامل با طبقه، تغییرات اجتماعی و فرهنگی و بالتبع تفاوت های ارزشی و نگرشی موجود میان گروه های اجتماعی و سمت و سوی کلی آنها را رقم زند، اهمیتی دوچندان می یابد. بررسی حاضر که در پی شناخت و تحلیل تفاوت جهت گیری های ارزشی (فرد گرایانه–جمع گرایانه) در بین دو گروه نسلی است، بر روی نمونه معتبر آماری به حجم 246 فرد (زن و مرد) 60-18 ساله ساکن در شهر تهران صورت گرفته است که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی خوشه ای چند مرحله ای طبقه بندی شده انتخاب گردیده اند و اطلاعات مورد نیاز در تیرماه 1390 از طریق پرسش نامه از آنان جمع آوری گردیده است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت و مقایسه تفاوت جهت گیری های ارزشی (فردگرایانه–جمع گرایانه) در بین دو گروه نسلی جوان و بزرگسال و سنجش ارتباط آن با موقعیت اقتصادی-اجتماعی فعلی (شرایط عینی) و تجارب دوره جامعه پذیری (شرایط ذهنی) نسل ها و تحلیل این تفاوت، ساز و کارهای علی دخیل در ایجاد آن است. بدین منظور ابتدا تصویری از جهت گیری های ارزشی نسل های مورد مطالعه و تفاوت های آن بدست داده و سپس، تفاوت های مذکور در چارچوب رویکرد و مفهوم قشربندی سنی یا طبقه نسلی و رهیافت های مکمل آن مورد تجزیه و تحلیل جامعه شناختی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آنند که هر چند در جمعیت مورد مطالعه، نسل جوان فردگراتر و نسل بزرگسال جمع گراتر بوده اند، اما تفاوت مشاهده شده در جهت گیری های ارزشی بین دو نسل تنها در پایگاه اقتصادی–اجتماعی متوسط معنی دار بوده است. در بعد تبیینی مسئله، یافته ها در مجموع با مفروضات نظری رویکرد قشربندی سنی و تضاد ساختی در زمینه تعامل عامل سن با پایگاه اقتصادی-اجتماعی در تعیین جهت گیری های ارزشی گروه های نسلی، همسو بوده و بر این مبنا رویکرد اصلی مبنای مطالع? حاضر تأیید می گردد. واژه های کلیدی: قشربندی سنی، گروههای نسلی، فردگرایی–جمع گرایی ارزشی، قدرت عینی، قدرت ذهنی، خانواده.
فاطمه خرامان ناصر رفیعی محمدی
چکیده ندارد.
فاطمه خرامان قاسم علیزاده
چکیده ندارد.