نام پژوهشگر: مهرانگیز مظاهری
رضی موسوی گیلانی شهرام پازوکی
با اذعان بر این امر که تبیین نگرش آموزه های دینی (کتاب و سنت) و تاریخ تمدن اسلامی به مقوله هنر، یکی از جدی ترین موضوعات و پرسش ها در عرصه پژوهش هنر اسلامی است، مسأله اصلی رساله، بررسی نسبت میان آموزه های دینی با هنرها و تعامل آن دو با یکدیگر در فرهنگ اسلامی است. در این راستا دو تحلیل مهم از موضوع، نخست تفسیر عرفانی و حکمی و دوم تفسیر غیر عرفانی، منطقه ای و جغرافیایی از هنر اسلامی، به چشم می خورد که بدنه اصلی این رساله، تحلیل و ارزیابی میان این دو قرائت متفاوت از هنر اسلامی است. برای حل مشکل و تعارض پیشین، دو پرسش اساسی در باره هنر اسلامی طرح گردیده است. نخست تعریف و معنای اصطلاح هنر اسلامی است که با این اصطلاح، چه مفهوم و معنایی اراده می شود، آیا هنر اسلامی در صورت و محتوا ریشه در آموزه های اسلامی داشته و میراث دار فرهنگ اسلامی و مبدع جریان و روندی نو بوده است یا از دیگر تمدن ها و فرهنگ ها برخاسته و تحت تأثیر هنر دیگر سرزمین ها به وجود آمده است. دومین پرسش این است که آیا هنر اسلامی، هنری تزئینی، بی معنا و بدون راز و رمز است یا اینکه علاوه بر تزئینی بودن، معنادار، نمادین، حکمی و تأویل پذیر است. در راستای پاسخ به این پرسش ها، دو فرضیه مهم با دو رویکرد متفاوت طرح شده است. یکی از آن دو، رویکردی فراتاریخی به هنر اسلامی است و دست یافتن به عناصر و مولفه های بنیادین و اصلی اندیشه اسلامی را رمز شناخت و درک تمدن اسلامی و از جمله هنر می داند که این رویکرد به تفسیر حکمی و عرفانی از هنر گرایش دارد و شامل پاره ای از روش ها در نزد فیلسوفان و پژوهشگران اسلامی می گردد و دومین رویکرد که مورد توجه بسیاری از مورخان برجسته هنر است، تاریخی نگری است که هنر اسلامی را محصول شرایط، زمان و مکان یا موقعیت تاریخی می داند. از دیدگاه آنان هنر اسلامی، هنر سرزمین های مسلمان و آثار مسلمانان است که علی رغم عدم توصیه آموزه های اسلامی به هنر، تحت تأثیر هنر دیگر تمدن ها، به اسلوب خاصی در هنر گرایش یافته است. پس از توصیف و تبیین آراء و اندیشه های این دو جریان فکری که دو فرضیه را تشکیل می دهد، به نقد و بررسی تطبیقی این آراء در باره هنر اسلامی، پرداخته می شود.
سمانه سادات جمالی مهرانگیز مظاهری
چکیده فرش کلاردشت با سابقه ای دیرین یادگاریست از مردمان عشایر و کوچنده که به مرور زمان در رشد و اعتلای این هنر و انتقال آن به نسلهای بعدی و حفظ ارزشهایی چون سادگی نگاه به طبیعت , اصالت در رنگ-آمیزی و بداعت در نقوش که خود ملهم از زندگی بی-پیرایه ایلی می باشد , نقش به سزائی داشته است . در این میان می توان به اقوام کوچنده ای چون کردها و مهاجرانی از فارس , کرمانشاه و لرستان در زمان سلاطین صفوی , افشاری , زندیه و قاجار اشاره نمود . در این تحقیق کوشش شده است که با شناسایی نگاره های این فرش و استخراج آنها , به بررسی گزیده-ای از این نقوش از نظر تاریخی و اسطوره ای و پیوند آنها با اعتقادات و فرهنگ بومی منطقه راهی برای معرفی بیش از پیش این فرش و هنر گمنام بیابیم . از آنجا که فرش کلاردشت در زمره فرش های ذهنی باف به شمار می آید , در نگاه نخست به آن چند نکته مهم بیش از همه جلب توجه می کند ؛ ابتدا اینکه نقوش آن بسیار ساده شده از عناصر طبیعی هستند و دوم اینکه در جستجوها مشاهده می کنیم این نگاره ها به نگاره های باستان بسیار نزدیک است. همچنین تاثیرات متقابل محیط و هنرمند و اعتقادات و باورهای قومی وی در نقش پردازی به خوبی مشاهده می شود که در بررسی و تحلیل نقوش به مصادیق آنها اشاره شده است. موضوع مهمی که در طول تحقیق درباره این نقوش مشخص شد این است که هر چند نقوش قالی کلاردشت شبیه به نقوش سنتی بسیاری از نقاط ایران و حتی دنیا می-باشد اما این بافنده کلاردشت است که به آنها نام و معنا و مفهومی بومی خاص کلاردشت را داده است. کلمات کلیدی: قالی کلاردشت، باورهای قومی، مهاجرت، فرهنگ بومی
نغمه حسین قزوینی مهرانگیز مظاهری
صنایع دستی هر دوران متأثر از شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی عصر خویش است و می توان انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی را بر آثار صناعی هر دوران مورد مطالعه قرار داد. آثار صناعی گستردگی فراوانی در جامعه روزگار خود داردند (البته به غیر از دوران معاصر که غالباً صنایع دستی به هنری تزئینی تبدیل شده تا هنر مصرفی)، در این میان ظروف در میان آثار صناعی بیشترین کاربرد را در میان اقشار مختلف جامعه داشته و می تواند بهترین وسیله برای شناخت تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هر عصر بر آثار صناعی باشند. ظروف مصرفی هر عصر، با توجه روزمره و مصرفی بودنشان به خوبی نشاندهنده وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هر عصر است و با مطالعه ظروف هر دوران می توان به پاره ای از زوایای اجتماعی فرهنگی و اقتصادی اعصار مختلف پی برد. ابتدا لازم است معنای لفظ ظرف را توضیح داده و دایره انتخاب ظروف را در این پژوهش روشن گردد؛ مطابق فرهنگ معین تعریف لغت ظرف چنین است: آنچه در وی چیزی نهند؛ آوند، خنور، اناء در فرهنگ دهخدا نیز ظرف به معنای: جای چیزی، آنچه در آن چیزی نهند، آوند، بادان، خنور، اناء آمده است. با توجه به معنای لغوی ظرف هر چیز مجوف و میان تهی ظرف محسوب می گردد، بعنوان مثال دواتدانها و یا جعبه جواهرات نیز ظرف به شمار می آیند. ولی در این رساله پژوهشی در میان ظروف دست به انتخاب زده شد و ظروف مورد مطالعه به انواع آفتابه، لگن، کوزه، بشقاب، کاسه، سطل و به طور کلی ظروف کاربردی و مصرفی مردم هر عصر منحصر شد. لازم به ذکر است ظروف روشنایی نیز از جمله شمعدانها، چراغها و مشعلها نیز با توجه به اهمیت و کاربردی بودنشان نیز در این رساله مورد بررسی قرار گرفتند.
عاصمه هادوی نیا خشایار قاضی زاده
مصورسازی متون کهن ادبی در تاریخ نگارگری از پیدایش اولین مکتب مورد توجه بوده است و همواره هنرمندان سعی بر به کارگیری بهترین ابزار و بستر جهت ساختار هنری مناسب برای جاودانه ساختن این متون ارزشمند که خمیرمایه فرهنگ این سرزمین است ،داشته اند . محقق در این مقال سعی بر تجزیه و تحلیل نگار? " شیر و گاو" از کتاب کلیله و دمنه در نسخ خطی مختلف در طی دوران نگارگری دارد. هدف از این تحقیق ، نوعی بازنگری در مصور سازی متون کهن ادبی و نوع نگاه هنرمندان در طی سالیان دراز به یک موضوع واحد و ساختار و ترکیب بندی به کاربرده شده در این تصاویر است .در این پژوهش پس از بررسی نقش شیر وگاو در هنرهای دیگر و نیز با مدنظر قرار دادن نقش اساطیری آن ها و وجوه متعدد تأثیرگذار دیگر،آن چه که می توان به عنوان یافته های این تحقیق از آن یاد کرد ،روند رو به رشدی است که در سیر تحول تصویری نقش شیر و گاو در نسخ خطی کلیله و دمنه مشاهده می شود. در طی مطالعه چندین نگار? از نسخ کتاب کلیله و دمنه در این پژوهش و تحلیل ساختار هنری آن ها و هم چنین بررسی عوامل دخیل در تغییر و تحول نقوش شیر و گاو، می توان به عناصر اصلی تأثیرگذار بر این تحولات اشاره کرد. ادبیات و داستان های کهن ایرانی که دربردارنده مضامین پرارزش ادبی هستند، بیشترین تأثیر را در هرچه بهتر ارائه کردن نقوش تصویری دارند. هم چنین جنبه تاریخی و اساطیری این موضوع و نمادین بودن آن را نمی توان از نظر دور داشت. اساطیر شیر و گاو از گذشته های دور در هنر این سرزمین حضور داشته اند و همواره به ایفای نقش پرداخته اند . – گاه در نقش برجسته های تخت جمشید و گاهی هم در نگاره های کتاب کلیله و دمنه - تأثیر پذیری از هنر دیگر ممالک و نیز ورود عناصر بیگانه به مبانی نگارگری ایرانی و پیشرفت در تهیه ابزار و مصالح نگارگری را هم می توان از دیگر عوامل دخیل در تغییر و تحولات نقش شیر و گاو در نسخ خطی کلیله و دمنه نام برد.
شیلا شیخی ده ابادی مهرانگیز مظاهری
هنر سفالگری یکی از زیباترین و کهن ترین هنرهای سنتی شهرستان میبد است ، که دارای اهمیت اقتصادی قابل توجهی در این منطقه می باشد. متاسفانه امروزه به دلایل مختلفی مانند مواد اولیه نامرغوب ، تکراری شدن نقوش و انجام ندادن اقدام خاصی در جهت صادرات ، رونق و توسعه این هنر زیبا از بین رفته است.با توجه به فرصت های مناسب بیرونی و درونی که از نظر تولید و صادرات برای این محصولات وجود دارد ضرورت دارد با ایجاد نوآوری در آن ، موجبات رونق دوباره این صنعت فراهم گردد. مهمترین سوال این است که چه راهکارهایی می تواند موجب تولید بیشتر و رونق کارگاه های سفالگری و صادرات این محصولات در میبد شود؟به روش توصیفی، تطبیقی و تحلیلی فرایند تولید را در میبد با ابزار مشاهده بررسی و به نقاط قوت و ضعفی که در این صنعت وجود دارد دست پیدا کردیم.صنعت سفالگری لالجین را به دلیل ارتباط تجاری که با میبد دارد و به عنوان الگوی موفق در این زمینه با میبد تطبیق داده و با محک این الگو ، نقاط تاثیر گذار بر روی موفقیت آن را به دست آوردیم. برای تحلیل دستاوردهای حاصل از توصیف و تطبیق این صنعت، از تکنیک sowat استفاده کرده و نهایتا راهکارهایی را پیشنهاد داده ایم. از جمله این راهکارها ، استفاده از نقوش پرکار و احیای نقوش قدیمی ، به کار بردن تعداد رنگ بیشتر و در قسمت فروش تغییر نوع عرضه کالا ، تشکیل انجمنی در جهت صادرات و کسب نمایندگی های فروش در داخل و خارج از ایران و موارد دیگر می باشد.
محمد اتحادی نیا مهرانگیز مظاهری
دو تمدن کهن شهرسوخته و جیرفت دارای ویژگیهای منحصر به فرداز لحاظ پیشینه تاریخی ، زمانی ، مکانی و عوامل تأثیرگذار هستند .وجوه اشتراک و افتراق دو تمدن جیرفت و شهرسوخته کدامند؟احتمال می رود ؛ بعضی از وجوه اشتراک و افتراق دو تمدن جیرفت و شهرسوخته در مواد تولید آثارهنری ؛ از موادی چون سفال و سنگ نقش به سزایی داشته باشند .مطالعه تطبیقیآثارهنری در این تمدنها برای یافتن اطلاعات بیشتر از نکات اشتراک و افتراق آنها و عوامل مهمی ، مانند : شرایط جغرافیایی ، فرهنگی ، هنری ، همجواری با سایر تمدنهای کهن ، همزمانی ، تقدم و تأخر با تمدنهای مجاور ، تأثیرپذیری و تأثیر گذاری از تمدنهای مجاور ، بررسی چشم انداز و نگرش نوین به فرایند تولید اشیاءو ظروف با کاربری هدفمند و اجرای نقوش متنوع و مواداولیه تولیدو تزیینات وابسته ، و . . . می تواند ناگفته های بسیاری را آشکار می سازد . تفکر و اندیشه حاکم بر تمدنهای جیرفت و شهرسوخته چه بوده است ؟احتمال دارد ؛ تفکرو اندیشه های دنیوی و نگرش به دنیای پس از مرگ در تولید و طراحی آثارهنری جیرفت و شهرسوخته متبلور شده باشند .روش و نوع زندگی ساکنان این تمدنها به خصوص دستیابی به انواع اشیاء کشف شده مانند : پارچه های دست بافت ، انواع ظروف سفالی ، فلزی ، سنگی ، نقوش و فرم ساخته شده اشیاء، سیر تحول علوم و فنون مختلف ، علم ریاضیات ، کشف خطکشی از چوب آبنوس با دقت نیم میلیمتر، صنعت جواهر سازی ، کشف انواع بازیهای فکری، انجام نخستین عمل جراحی مغز ، چشم مصنوعی ، دامداری و جامی که بر روی آن نخستین انیمیشن دنیا حکاکی شده ، تاریخ تحول ادیان ، سیر تحول معماری ، سیر تحول هنرها و فنون سنتی ، تاریخ کتابت ، فلز کاری ، سفالگری ، جواهر سازی ، بافندگی ، خراطی ، منبت کاری ،را آشکار نمایند . شکل ، فرم ، طراحی ، مواد تولید ، . . . آثارهنری در تمدنهای جیرفت و شهر سوخته چگونه بوده است ؟ به نظر می رسد ؛ آثارهنری در جیرفت و شهرسوخته دارای شکل و فرمهای گوناگون ؛ طراحیهای متنوع و از مواد بومی تهیه و تولید شده باشند . این شهرها بنا به دلایلنا معلوم سالیان طولانی زیرخروارها خاک به صورت تپه های ناشناس مدفون بودند .کاوشهای تخصصی باستان شناسی و انجام مطالعات موردی درکار گروههای تخصصی تا حدودیمی تواند ، کمک بزرگی به یافتن جواب مناسب برای سئوالات پژوهشی بنمایند. کلید واژه گان : شهر سوخته ، جیرفت ، آثارهنری
شهره آریامنش مهرانگیز مظاهری
چکیده با توجه به اهمیت کاربرد سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی به عنوان زیورآلات در ایران و جهان، پیوسته نیاز به به مقوله نوآوری در تولیدات اینگونه سنگها و آمادگی رقابت با بازارهای داخلی و حتی خارجی نیز وجود داشته است.در این راستا پژوهش حاضر با دو رویکرد تئوری و عملی سعی داشته است تا با بهره گیری از نقوش تزیینات معماری گنبد علویان، زمینه دستیابی به نوآوری و ایجاد طرحی متفاوت از فرمهای متعارف اینگونه سنگها را فراهم ساخته و در پی پاسخ به این سوال اصلی بوده است که آیا در جهت نوآوری درطراحی سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی می توان از نقوش تزیینات معماری گنبد علویان همدان با کاربرد زیورآلات سنگی بهره مند شد؟ از اهم اهداف این نوشتار، حفظ و احیای هنرهای سنتی، بازشناساندن نقوش بنای گنبد علویان، غنای فرم و طرح سنگهای جواهری با استفاده نقوش مورد بحث بوده است.روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف کاربردی- عملی و از نظر روش مطالعاتی در زمره تحقیقات تاریخی، توصیفی و تحلیلی بوده است.روند پژوهش با استناد به مستندات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی و تجزیه و تحلیل کیفی و کمی، موید این مطلب بوده است که نقوش گنبد علویان به عنوان یکی از منابع غنی ومهم بصری دارای ظرفیتهای بالقوه کاربردی و قابلیت تبدیل به اشکال و طرحهای بدیع و گوناگون جهت نوآوری در طراحی سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی و ارائه اثری نو برخوردار بوده است که این امر در بخش عملی این پایان نامه نیز پس از آنالیز نقوش وانتخاب و نمونه سازی3 طرح به اثبات رسیده است.
سیدهادی موسوی عباس اکبری
سفال و سرامیک در دنیای امروز، همپای جنبش های هنری، متحول گشته و به عنوان یک ابزار بیانی مستقل و ویژه، جایگاه تازه ای نسبت به گذشته یافته است. تحولات هنری قرن بیستم و بروز و ظهور سبک ها و قالب های بیانی جدید، به گونه ای است که می توان از مواد و مصالح سنتی مانند گل و قابلیت های ویژه آن جهت استفاده در ساخت آثار فاخر و خلاقانه استفاده کرد و جلوه ای دیگر از این هنر ناب را به نمایش گذاشت. در این پایان نامه، با رویکردی نو به هنر سفال و سرامیک، قابلیت های فنی و تجسمی بالقوه موجود در این ماده شرح داده می شود. بدین جهت کشف و ارایه قابلیت ها و حدود تازه ای از این هنر کهن، اصلی ترین هدف این رساله محسوب می شود که در این راستا، امکانات و جریانات معاصر سفالگری نیز مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. از این روی، در روند انجام این پایان نامه، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده که نتایج آن شناسایی و معرفی ظرفیت های بیانی ویژه سفال و سرامیک جهت به کار گرفته شدن در هنر معاصر و در قالب هایی نظیر چیدمان، هنر محیطی و ... می باشد.
ناهید ناظمی مهرانگیز مظاهری
شالبافی و پته دوزی، از جمله فنون و مشاغل سنتی در کرمان هستند که با به کار گیری مواد و مصالح محیط پیرامون و با توجه به شرایط اقلیمی خاص این منطقه، از اهمیت بالائی برخوردار بوده است. شال ترمه و پته، نه تنها از جایگاه تزئینی ویژه ای در میان سایر هنرهای سنتی این منطقه برخوردار می باشد بلکه، کاربری آن به عنوان قدیمی ترین هنرهای سنتی در ایران نیز توجه خاصی دارد. در این پژوهش ضمن مطالعه تطبیقی این دو هنر سنتی از روش تطبیقی – تحلیلی که شاخصه های رنگ، بافت، طرح و نقش را بیان کرده و سپس تفاوت ها و تشابهات آنها را در زمینه هر یک از شاخصه ها مطرح می کند. که از مهم ترین یافته ها این است که از لحاظ ساختار بافت، طرح، رنگ، نقش با هم رابطه نزدیک داشته به طوریکه می توان برخی از ویژگیهای شال ترمه را در پته نیز مشاهده کرد. که این خود گواه بر هویت واحد فرهنگی مشترک درونی بر روی دو بافته سنتی کرمان و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر است.
دنیا یزدی مقدم مهرانگیز مظاهری
هر قوم و تمدنی، فرهنگ و محصولات فرهنگی خاص خود را دارد که نشانی از هویت آن تمدن است. هنرمند قوم ترکمن نیز از سالیان پیش به خلق آثاری در زمینه های مختلف چون قالی بافی، نمدمالی، جواهرسازی، سوزن دوزی و ... می پرداخته و در هر زمان به نقوشی دست یافته که حاکی از نوعی گرافیک ابتدایی و در عین حال حرفه ای بوده است. رنگ و نقش در این آثار پیوندی ناگسستنی با عقاید، سنن، طبیعت و محیط زیست این قوم دارد. در میان آثار هنری قوم ترکمن، فرش از ارزشمندترین آثاری است که با زندگی مردم آنها عجین شده است و با توجه به مشخصه های موجود در نقش و رنگ به کار رفته در آن، در هویت بخشی فرهنگ ترکمن نقش عمده ای ایفا می کند. پوشاک سنتی ترکمن نیز گنجینه ی پربهایی است که بخشی از فرهنگ این مردمان در نقش و رنگ آن متجلی می شود. در این رساله که به صورت توصیفی تحلیلی تطبیقی انجام گرفته است اطلاعات عمدتاً با مراجعه به کتب، مقالات و اسناد معتبر علمی گردآوری شده است. در این راستا به معرفی ترکمن های ایران و نیز بارزترین مشخصه های هنری این قوم یعنی فرش و پوشاک ترکمن پرداخته شد. سپس نقش و رنگ آنها و وجوه اشتراک و افتراق شان به تفکیک با روش تطبیقی بررسی گردید. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که نقش و رنگ در فرش و پوشاک قوم ترکمن رابطه ی مستقیم با طبیعت پیرامون شان دارد و در بررسی تطبیقی آنها نقاط مشترک بسیاری مشاهده شد که مهم ترین آن را می توان اساس هندسی نقوش و کاربرد وسیع طیف رنگ قرمز دانست.
رعنا امین غفاری نصرالله تسلیمی
شاهسون ها یکی از مهم ترین طوایف شمال غربی ایران و ترک زبان هستند. سرزمین کنونی شاخه اصلی این ایل، مناطق کوهستانی سبلان، ارسباران، مشکین شهر و دشت مغان است. آن ها به تولید دست بافته هایی همچون ورنی، جاجیم، مفرش، خورجین و نمکدان شهرت دارند. از جذاب ترین عنـاصر این دست بافته های ذهنی باف، نـقوش و رنگ های متـنوع و شاد آن است. این دسـت بافته ها که عمـدتاً در پیوند با فرهنگ، عـقـاید، آداب و رسـوم و محیط زنـدگی افراد ایل شکـل گرفته و با زیبایی باور نکردنی بر روی دسـت بافته ها خود نمایی می کند. از هزاران سال قبل، انسان برای تبیین پدیده های طبیعت، از نمادهای گوناگون برای بیان احساسات و عواطفش استفاده می کرده است. در مطالعه باورهای دینی و اساطیری، به انبوهی از نمادهایی بر می خوریم که هر کدام معرف بخشی از عقاید انسان در مورد طبیعت، زندگی و مرگ بوده است. نمادها و نقوش حیوانی، کیهانی، گیاهی و هندسی بکار برده در دست بافته های ایل شاهسون، متأثر از اعتقادها، باورها و محیط زندگی آن ها است. اهمیت و ضرورت این پژوهش حفظ و احیا نمادهای دست بافته های ایل شاهسون اردبیل و الگوبرداری، معرفی و شناسایی، بررسی و ریشه یابی نمادها در دست بافته های ایل شاهسون و بررسی رابطه محیط و نحوه زندگی این ایل در شکل گیری نقوش و نمادها می باشد.در این پایان نامه از روش تحقیق تاریخی – توصیفی - تحلیلی استفاده شده است و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای و میدانی است. پیشنهاد می شود در طرح های تحقیقی دیگر در زمان قشلاق و ییلاق هم سفر شاهسون ها بوده تا بهتر بتوان مفهوم کوچ و زندگی عشایری را در دست بافته ها، نقوش و نمادها درک کرد.در فرضیه این پژوهش ، به نظر می رسد سرچشمه پیدایش نقوش و نمادهای بکار رفته در دست بافته های ایل شاهسون برگرفته از محیط و نحوه زندگی شان است. نمادها و نقوش بکار برده در دست بافته های ایل شاهسون متأثر از اعتقادها، باورها و محیط زندگی آن ها است و نقوش حیوانی مورد استفاده آن ها در دست بافته هایشان همگی از حیوانات اطراف محل زندگی آنان است.نمادهای بکار رفته در دست بافته های ایل شاهسون همیشه با تأکید بر معانی آن نیست، گاهی خود بافنده هم معنی نمادین نقش بکار برده را به درستی نمی داند و فقط با الهام از طبیعت و یا ادامه روی از گذشتگان خود و به دلیل زیبایی و خوش آیندی از آن استفاده می کند.
سمیرا ابول تختی مهرانگیز مظاهری
شناخت هرحوزه هنری وابسته به شناخت جامعه هنرمند ، جامعه اثرهنری و جامعه مخاطبان و ارتباط ایشان با یکدیگراست، لذا صنایع دستی که در پیوندی بلاتردید با جامعه و قومیت وفرهنگ هرملت می باشد، بیش از سایر هنرها با رویکرد «جامعه شناسانه» قابل بررسی است. براین مبنا، این پژوهش، آسیب شناسی صنایع دستی که هنر مهجور شده ای را با بررسی موردی موقعیت رو به افول«زیورآلات کرمانج خراسان شمالی» با نگرشی جامعه شناسانه جویا شده است. و با این پیش فرض که عوامل آسیب رسان به صنایع دستی از رونق افتاده را می توان در شرایط جامعه هنرمند و اثرهنری و مخاطب یافت. به دنبال شناخت عوامل آسیب رسان حاضر براین نواحی است؛ برای این منظور درقالب یک«پژوهش کاربردی» و با روش مطالعه موردی از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی- مشاهده ای اقدام به جمع آوری داده ها نموده و در روشی توصیفی- تحلیلی نتایج زیر را حاصل نموده است: حفظ و نگهداری هنر و توجه به صنایع دستی یک ملّت در گرو حفظ فرهنگ بومی و قومی آن ملت است و متقابلاً صیانت از پیشینه و اصالت هنری یک قوم و به روز کردن آن می تواند هنر و شیوه زندگی این اقوام را پاسداری کند. بنابراین ارتباط تنگاتنگ جامعه با ارزش های فرهنگی خویش و حیات فعال باورها و آداب و رسوم بومی و قومی می تواند محور فعال تولید و کاربرد صنایع دستی در یک جامعه باشد؛ به عبارتی این میراث ناملموس و معنوی یک جامعه است که موجب حضور میراث ملموس یا همان آثار صنایع دستی، به عنوان یک محصول کاربردی می شود.
عفت آقابابائیان نجف آبادی مهرانگیز مظاهری
دوره صفویه، یکی از درخشان¬ترین دوره¬های هنری ایران به¬ویژه در زمینه معماری پس از اسلام است و بناهای اسلامی این دوران بواسطه اهمیت و قداست خود مورد توجه حکومت و هنرمندان این عصر بوده و ناب¬ترین عناصر تزیینی را برای ساخت و تزیین آن ها به کار گرفته اند. در این میان تزیینات کاشیکاری وابسته به بناهای این دوره با نقشه ریزی استادانه ی تناسبات و ترکیب خود، گنجینه¬هایی هستند که عقاید مذهبی و جلوه¬های فرهنگی و هنر زمانه خویش را به نمایش می گذارند، از اینرو قابل تأمل و بررسی هستند. این رساله بر مبنای این فرضیه ها شکل گرفته است که در ساماندهی نقش و رنگ آثار کاشیکاری این دوران می¬توان اصولی را یافت که به عنوان زیرساخت تصمیم گیری طراحان این دوره برای طراحی نقوش و تزیینات عمل می¬نموده اند و به این منظور سعی شده تا همگرایی میان نسبت¬های رنگی این نقوش با نسبت¬های تعادل رنگ نهفته در تئوری¬های علمی تباین رنگی و تناسبات این آثار را در دو بعد رابطه با کلیت معماری و رابطه درون خود سطوح کاشیکاری با تئوری¬های مربوط به تناسبات و خطوط انتظام دهنده مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این امر یافتن میزان همگرایی آن ها با یکدیگر و دستیابی به اصولی برای طراحی تزیینات این دوره بوده است. از میان مجموع نمونه های قابل مطالعه در این دوره نیز به بررسی فضای داخلی گنبدخانه¬های مساجد امام و شیخ لطف¬الله و مسجد- مدرسه چهار باغ پرداخته شده و به منظور بررسی رنگی، فضای زیر گنبد؛ و به منظور بررسی تناسبات، دیوارهای قبله و مجموعه¬ای از سطوح کاشیکاری مورد بررسی قرار گرفته¬اند. ماحصل این جستجو (با توجه به تعمیم پذیری محدود این پژوهش) نشان می¬دهد که در معماری مذهبی دوره صفویه اصفهان، نوعی تباین رنگی نزدیک به اصول رنگی مورد طرح از سوی یوهانس ایتن وجود دارد و اصول تعادل در این آثار رعایت شده است و در مورد خطوط انتظام دهنده نیز مشخص گردید که ساختار کلان کاشیکاری¬ها و همچنین نقاط عطف تزیینی آن ها در رابطه با هندسه کلان بنا و هندسه قاب تزیینی آن ها شکل گرفته، اما به منظور طراحی جزییات تزیینات از هندسه خطوط اسلیمی و ختائی تبعیت شده و این بخش مستقل از خطوط انتظام دهنده معماری است.
دینا رضوی ازغدی مهرانگیز مظاهری
تخت نادری یکی از تخت های سلطنتی متعلق به فتحعلی شاه قاجار است که هم اکنون در موزه جواهرات ملی ایران به عنوان یک گنجینه هنری از آن نگهداری می شود. این تخت شاهی با شکلی متفاوت از تخت های دیگر این دوران، فرمی صندلی گونه دارد که به صورت قطعات جداگانه و قابل حمل می باشد و تنها در اردوکشی های شاه به چمن سلطانیه ازآن استفاده می گردید. از خصوصیات بارز این تخت، عناصر تزئینی به کاررفته در ساخت و تزئینات آن می باشد که با مواد و فنون خاص هنری و قیمتی ایجاد گردیده است. بنابراین این تخت به عنوان یک میراث گرانبها که گذشته ی هنری و فنی این سرزمین را به همراه دارد، می تواند از جنبه های مختلفی قابل بررسی و مطالعه باشد. لذا رساله حاضر با روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای به توصیف و تشریح تخت از دو منظر ساختاری و نمادشناسی پرداخته و در نهایت به تحلیل یافته ها و کسب نتیجه گردیده است. حاصل این جستجو نشان می دهد در طراحی تخت نادری مواد و فنون علاوه بر دارا بودن جنبه ی تزئینی، دارای کارکردی متناسب با انگیزه حاکم برساخت آن بوده و نقش ها و تزئینات علاوه بر دیدی زیباشناسانه و تجملی، در رابطه با جایگاه و مقام پادشاه به کار رفته اند. در واقع ایجاد هویت برای پادشاه با استفاده از این فرم و عناصر تزئینی ایجاد شده است.
افسانه طاهباز مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.
گیتا مصباح اردکانی مینو اسعدی
چکیده ندارد.
الهام فاضلی مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.
فرزانه پوراسدی مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.
طاهره مقیم پور بیژنی مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.
سمیه شادجو ابوالقاسم دادور
چکیده ندارد.
کژال درویش منش مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.
مرال کشاورز آزاد ابوالقاسم دادور
چکیده ندارد.
غنچه فریدنیان مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.
لیلا شهلایی مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.
سارا مظفری فر مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.
پریناز خبیر مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.
مریم افقهی مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.
بهاره گمرکچی مهرانگیز مظاهری
چکیده ندارد.
راضیه بهدانی مهرانگیز مظاهری
در جهان کمتر سرزمینی مانند کشور ایران می توان یافت که در پهنه ی خود ، دارای چنین تنوع وگوناگونی از منابع طبیعی باشد. سرزمین ایران در بسیاری از ذخایر معدنی وجاذبه های طبیعی دارای جایگاه شایان توجه ای است. این منابع طبیعی و خدادادی از یک سو وتاریخ تمدن کهن آن از سوی دیگر ، زمینه ساز وپشتوانه ی فعالیتهای تولیدی ـ اقتصادی ونیز سبب غنای اجتماعی وتنوع فرهنگی ایران شده است . در این رساله سعی براین بوده تا با شناخت ومعرفی سنگها ی قیمتی ونیمه قیمتی و سنگواره های موجود در ایران ، به بررسی کاربرد وسیر تحول آنها درهنر ایران باستان از دوران پیش از تاریخ تا پایان دوره ساسانی پرداخته شود . با توجه به کاربردهای متفاوت وگسترده این مواد در هنر های ایران وبویژه زیورآلات ، نقش مهم آنها در تولید و اقتصاد آن دوران نیز روشن می گردد برای همین روشهای تجارت آنها ومنابع معدنی موجود در ایران باستان نیز مورد مطالعه قرار گرفته است تا با شناخت هر چه بیشتر از این منابع طبیعی وبهره گیری بهینه از آنها ، بطور فعال در راه ترقی وتکامل جهانی گام بگذاریم وضمن غنا بخشیدن بر ثروت ملی وکاربست زمینه های موثر ، امید است بتوانیم جایگاهی شایسته در عرصه های ملی وفرا ملی بیابیم . واژگان کلیدی : سنگهای تزیینی ، سنگواره ها ، زیورآلات ، هنر ایران باستان.
آتوسا رسولی مهرانگیز مظاهری
چکیده در این پژوهش یکی از عناصر مهم نقاشی ایرانی یعنی چهره و سیر تغییرات آن در تک نگاره های دوران صفوی تا اوایل قاجارمورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. در بیشتر پژوهش هایی که در موضوعات نگارگری انجام گردیده است ، توجه اصلی به بررسی صوری نگاره ها و بیان تاریخی آن است. در این بررسی علاوه بر موضوعات تاریخی به عواملی که در تغییرات چهره ها و مهم تر از آن به تغییرات دیدگاه هنرمند نیز اشاره شده است.از جمله این عوامل، ادبیات رایج، اهداف حامی هنری، عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، شیوه ی آرایش چهره در آن زمان و روش هنری رایج، بوده است..در ادامه، چهره در تک نگاره ها ی این دوران از نظر ترکیب بندی و اجزای منفرد، با یکدیگر مقایسه و تجزیه و تحلیل شده و وجوه اشتراک و افتراق آنان بیان شده است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، روش اسنادی و کتابخانه ای است و از کتابها، دائره المعارف ها، مقالات، پایان نامه ها و ... استفاده شده است. تنظیم مطالب به شیوه ی تاریخی، توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چهره ی ایده آل در نگاره ها از دیدگاه هنرمند، شاعر و حتی عموم جامعه یکسان بوده است و این یکسانی از سرچشمه های ازلی و قومی دیدگاه هنرمند ایرانی نشأت می گیرد. بنابراین، الگوهای زیبایی شناسی برای چهره ی زیبا همواره یکسان بوده است.از دیگروجوه مشترک در چهره ها از نظر ساختاری و نه مفهومی، وجوهی است که در نگارگری ایرانی نیز ثابت و یگانه است که همان یکسانی و یک شکل بودن چهره ها و عدم واقع گرایی در نگارگری است. در سیر تغییراتِ اجزای صورت، مشاهده می شود که ابروهای باریک، بسیار ضخیم می شود. چهره ها ها کاملاً گرد می شود، گونه ها به سرخی می گراید، چشم ها به نحوی غلو آمیز درشت و بزرگ می شود، دور چشم ها تیره می شود و... بدین ترتیب ما با نوع دیگری از زیبایی سر و کار داریم که شیوه ی نقاشی زند و قاجار برای ما روایت می کند که متأثر از عواملی است که به آنها اشاره شد. واژگان کلیدی : تک نگاره، چهره، صفویه، زندیه، قاجار،الگوی زیبایی
مهناز صفی صمغ آبادی مهرانگیز مظاهری
از دوران نوسنگی در پی دست کشیدن انسان از تردد و اقامت و سکونت در یک محل نخستین خانه ها ساخته شد و میتوان گفت در دوران گردآوری غذا به علت ایجاد محل هایی برای ذخیره غذا چون نوعی ساختن در آن رعایت می شد معماری آغاز گردید و انسان با ایجاد نخستین سرپناه های ساده گام های اولیه معماری به مفهوم متداول آن که ایجاد فرم در فضاست ر ابرداشت و تقریبا از همین زمان بود که انسان در کیفیتهای کاربردی و در چگونگی های شکلی فضای آن به اندازه توان خود مداخله کرد و انواع همین انگیزه ها بود که بسیاری از کسان را به ایجاد نقوش بر دیوارهای بنایی که پدید می آوردند واداشت و تزئین قسمت های مختلف یک بنا توانست به عنوان زمینه ساز بیشترین امکان بروز خلاقیت فردی باشد و از این طریق است که میتوان به بازشناسی خواسته انسان در اثرگذاری بر محیط مصنوع از راه گزینش و جا دادن علائم و یا نقوشی که کاربردی «بیانی» و گاه می تواندن نقش نمادهای فرهنگی و قومی را ایفا کنند دست پیدا کرد. تمایل انسان به زیبایی در او یک احساس رضایت به وجود می اورد و همین مسئله است که انسان را به ساختن فضاهایی وا می دارد که با همسانی با طبیعت و نزدیکی به اصل فطری اش خستگی جسمانی و درماندگی های روحی اش را به باد فراموشی می سپارد. مفهوم زیبایی در قرن 14 هحری دارای بعد روانی می شود بدین ترتیب که بیننده خود نیز جزئی از فرایند به حساب می آید و در اصل، بیننده و وضع روحی و قضاوت او در فرایند ادراک زیبایی نقش اصلی پیدا می کند و این مسئله ای است که امروزه کمتر توجهی به آن نمی شود. ما باید با نگاه به آیینه پشت به جلو برانیم و با در نظر گرفتن آنچه که در گذشته داشته ایم و سرمشق قرار دادن آنها از سردرگمی که امروزه به آن دچار هستیم رهایی یابیم. این تحقیق نظری می باشد و با بررسی خانه های قاجار و پهلوی سعی در نشان دادن شرایط معماری آن دوره دارد.
لیلا شجاعی باغینی مهرانگیز مظاهری
چین بزرگ ترین کشور مشرق زمین دارای سنت و فرهنگ و هنر چندین هزار ساله و نفوذ جهانی بوده، تا جاییکه گاهی فرهنگ چین را "فرهنگ شرق دور" می نامند. در تفکرات باستانی این قوم، در آیین ها و اسطوره های آنها بشر و طبیعت باید به ارتباطی هماهنگ با یکدیگر برسند. این اصل باعث به وجود آمدن جریانی عظیم شد که در تمام جنبه های زندگی و هنر چین نفوذ کرد و در نتیجه قسمت اعظم و مهم تاریخ نقاشی چین به صورت هنر منظره نگاری شکوفا گشت. در هنر منظره نگاری چین، معنای کامل نقاشی سنتی را به عینه می توان ملاحظه کرد. سنت به معنای سرمشق گرفتن از شاهکارهای کهن و پای بندی به شیوه های معهود و قواعد مسلم فنی و نیز پیوند با کلیت آیین ها و فرهنگ. کمااینکه می بینیم در اصول بنیادین نقاشی "شیه هو"(در آغاز قرن ششم) و نیز رساله "ژائو زه ژان" (در دوره یوآن)، چگونه قوانین فنی نقاشی و معانی آیینی در هم داخل شده اند. وقتی صحبت از پیوستگی اصول منظره نگاری به میان می آید می توان با مثال های عینی آن را توجیه بخشید: وانگ وی (کسی که نامش با سبک آب مرکب پیوند یافته) نشان و گواه وانگ منگ بود. جاو منگ فو، در دوره یوآن، در آثارش به دقت از آثار استادان سونگ پیروی می کرد. شن جو، در دوره مینگ، به شیوه نقاشان قرن 11و استادان یوآن نقاشی می کرد. دای جین، در دوره مینگ، از سبک رمانتیک قرن 13 پیروی می کرد. در واقع نقاشان چه در دوره یوآن و چه در دوره مینگ و چه پیش از آن ، قبل از مطالعه طبیعت، آثار بزرگان منظره نگار را مطالعه می کردند. شاید هراس داشتند دیگرانی که پس از آنها می آیند قادر به حفظ سنت نباشند بنا بر این خود بر آن پا بر جا می ماندند و البته کسانی نیز بودند که تغییرات را بوجود آوردند ولی با معرفت و شناخت از کار بزرگان، در واقع بی آن که این هنرمندان مقلدانی صرف و منفعل باشند ساختار کلی آثارشان بر اساس سنت تصویری گذشتگان و شیوه های کهن استوار است. این خصیصه نشان از آموزه های باستانی بالاخص آموزه های کنفوسیوس دارد. در دوره یوآن، منظره نگاری وسیله بیان حالت های درونی قرار گرفت و در نتیجه فرد گرایی در آثار به گونه ای مشهود دیده می شود. عناصر موجود در منظره های این دوران با بیانی خاص از جنبه نمادین آنها که خود منشایی دائوئیستی دارند به بیان این حالت های درونی کمک بسیار بخشید. چنانچه خیزران محکم ولی انعطاف پذیر که به استحکام شخصیت دانشور چینی اشاره دارد، در این دوران فلاکت و سلطه بیگانگان از نقوش معمول این دوران شد و یا درخت کاج که دلالت بر استعداد و نیروی روحانی افراد داشت، به نماد زمین سخت تبدیل شد. این بیان حالت های درونی ممکن است مانند منظره های نی دزان بیانگر اندوه باشد یا مانند آثار ووجن بی اعتنایی به دنیای مادی را در نظر بیاورد. با تمام این ها می توان باورهای دائوئیستی در منظره های هر دو دوره (یوآن و مینگ) به طور مشخص در انتخاب موضوعات دید : کوهستان (صخره و کوه )، آب(رودخانه و آبشار)، دره و درخت. حتی گاهی اشاره مستقیم به مکتب دائو مثل آنچه در" رویای جاودانگی در خانه روستایی " جوچن می بینیم وجود دارد. تهی (خلاء) که از مهمترین مفاهیم دائو و ذن است در آثار هنرمندانی مانند چیان شوان، ووجن، در بعضی از آثار شن جو و جو چن دیده می شود. همچنین کاربرد ماهرانه ضربات قلم هنرمندان ذن را در موضوع خیزران در این دوره می توان دید. بعلاوه اینکه کاربرد رنگ در این دو دوره بخصوص دوره مینگ فصلی تازه در نقاشی منظره گشود. در پایان لازم به ذکر است منظره ها در این دو دوره گاهی با فیگور هایی همراه است که می تواند نمایشگر یگ گوشه نشین دائوئیستی و یا طلبه بودائی باشد.
مریم دشتی زاده مهرانگیز مظاهری
فرش جایگاه ویژه ای درفرهنگ وتمدن ایرانیان دارد، هنری اصیل و زیبا که بازگوکننده ی باورها واندیشه های بافندگان آن می باشد. ایرانیان از طلوع تمدن کهنسال خود با هنر فرش بافی آشنا بوده اند و دستبافتهای دوران مختلف هنر ایران به ویژه دوره ی صفویه و قاجار حاوی نکات ارزنده ی بسیاری از فرهنگ و تمدن ما هستند که نسل اندر نسل گشته و در قالب این متون به آیندگان منتقل شده است. بررسی نقوش دستبافتها و مضامین آنها به ما کمک می نماید تا با این اندیشه ها آشنا گردیم. یکی از این نقوش، طاووس است که با زیبائی تمام در بسیاری از دستبافتها دیده می شود و مدتهای مدیدی است که درهنر و ادبیات شرق وغرب شهرت دارد. حضور گسترده ی این نقشمایه در دستبافتهای ایران با توجه به این نکته که این پرنده بومی ایران نیست سؤالاتی را به ذهن می آورد: ورود این پرنده در دستبافتهای ما ازچه زمان و به چه علت بوده است و دیگر اینکه مفهوم آن درفرهنگ ما چه بوده که این چنین گسترده ومتنوع دردستبافتها به کاررفته است. از سویی بررسی این نقشمایه به نوعی راه را برای درک بهتر سایرنقوش دستبافتها و مفاهیم ضمنی آنها خواهد گشود که در این میان می توان به همنشینی طاووس با درخت زندگی، نقش محراب و... اشاره نمود. در این رساله، ابتدا به جایگاه طاووس در ادبیات و هنرایران پرداخته شده و سپس حضورطاووس و مفاهیم آن دردستبافتهای روستایی وشهری ایران از ابتدای دوره ی صفویه تا اواخر دوره ی قاجار بررسی گردیده است. در انتها نیز نمونه هایی از نقشمایه های طاووس در دستبافتها با بهره گیری از علم نشانه شناسی تحلیل شده و جلوه های گوناگون نشانه ی طاووس از لحاظ ساختاری در دستبافتهای روستایی و عشایری این دوره تحلیل و طبقه بندی شده است .
طبیه ملاجعفری مهرانگیز مظاهری
مساله اصلی مورد تحقیق، جنبه گرافیکی خط کوفی بنایی است ، که رساله با معرفی خط کوفی، سابقه تاریخی، وجه تسمیه، سیرتکاملی آن آغاز، و به تدریج به خط کوفی بنایی و قالب های خط کوفی پرداخته است و در پایان مبانی هنرهای تجسمی موجود در خط کوفی بنایی را بیان و بررسی نموده است .
شادی بنده ای مهرانگیز مظاهری
انسان در سراسر تاریخ، در جهت برقراری ارتباط با همنوعان و محیط اطراف خویش، تلاش و کوشش پیگری نموده و از دوران ماقبل تاریخ، استفاده از تصویر را به عنوان یکی از مهمترین راههای بیان اندیشه و افکار خود برگزیده است. مساله ارتباط در این پژوهش به عنوان یکی از اساسی ترین و ابتدایی ترین نیازهای بشر مورد بررسی قرار گرفته و در مورد پیشینه آن، هدف از ارتباط و عناصر اصلی آن توضیحاتی داده شده است. بحث ارتباط تصویری به عنوان یکی از بهترین، سریع ترین و قدیمی ترین گونه های ارتباط در این پژوهش جایگاه خاصی دارد. در راستای رسیدن به بیان تصویری مباحثی چون: چیستی تصویر، چگونگی برقراری رابطه میان یک پیام تصویری و مخاطب آن، عناصر اصلی تصویر و ... مطرح می شوند. همانطور که انسان در طول قرون گذشته موفق شد زبان و کلام را به درستی درک کند و با تسلط کامل از آنها استفاهد نماید دستیابی به سواد تصویری نیز برای انسان مستلزم فهم نکات خاصی است. این نکات عبارتند از: آگاهی و دانش نسبت به عناصراولیه بصری، ویژگی های یک پیام تصویری، نحوه برقراری ارتباط با مخاطب و شیوه های کنترل تاثیرات ناشی از برخورد و مشاهده یک پیام تصویری. در جهان امروز عقبگردی به گذشته در جهت کاربرد دوباره زبان تصویر برای سرعت بخشیدن به دریافت پیام دیده می شود و این مطلب تمایل همیشگی انسان به پیام های تصویری را نسبت به گفتار و نوشتار تایید می کند. از دیرباز انسان دلایل مختلفی برای ایجاد تصویر داشته است. مهم ترین عامل در این راستا نیاز انسان است. نیاز او به بیان احساسات، افکار، برقراری ارتباط و ... در نهایت سبب شده است که انسان به کارهای گوناگونی جهت برآورده کردن این نیازها بپردازد. در این راستا، رشته های مختلف هنرهای تجسمی و رسانه های جمعی شکل گرفته اند. از موضوع گفتگوی تمدن ها در این پژوهش به عنوان نمونه ای بسیار خوب از ارتباط که در جامعه خودمان مطرح شده و ابعاد جهانی پیدا کرده است، نام برده شد و لزوم وجود زبان واحد برای ایجاد ارتباط و همینطور نقش زبان تصویر در بهتر برگزار شدن آن مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش تا حد توان، تلاش شده است تا اهمیت زبان تصویر و نقش تاثیرگذار آن در برقراری و گسترش ارتباط میان افراد، گروهها، جوامع و تمدن ها آشکار شود.
آوا سرجویی مهرانگیز مظاهری
در این پایان نامه سعی شده است که با وجود تمامی کمبودها ، از جمله نبود منابع کتبی و حتی نبود امکانات تحقیقات میدانی و عدم همکاری موزه ها مطالبی را در باره این هنر ها گردآوری نمایم ، برای مثال با وجود ارزش ارسی در معماری ایران اما هیچ مطلبی یا نکته ای در باره این پنجره های زیبا چه در سازمان میراث فرهنگی و چه در مرکز صنایع دستی موجود نمی باشد . هرچند می توان امیدوار بود که شاید این تحقیق و تحقیق های دیگر دانشجویی در زمینه های دیگر ، نشانه علامت راهنمائی باشند به این سازمانها برای شناسایی و توجه بیشتر به آثار فرهنگی و هنری این سر زمین .