نام پژوهشگر: محسن جاوری

بررسی باستان شناسی بناهای دوره ساسانی و تاثیر آن بر بناهای دوره اسلامی شرق استان اصفهان (شهرستانهای نایین و خور و بیابانک )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  عادله دینلی   داود صارمی نایینی

شهرستان نایین، شرقی ترین شهرستان استان اصفهان است و حد فاصل استان خراسان، یزد، و اصفهان قرار دارد و اقلیم آن از نوع بیابانی است. موقعیت قرارگیری این شهرستان به لحاظ واقع شدن در یکی از شاهراههای ارتباطی غرب به شرق کشور و همجواری آن با مراکز فرهنگی چون فارس، اصفهان و خراسان، این منطقه را از دوره ساسانی تا قرون میانه اسلامی به صورت یک بارانداز تجاری مهم و از طرف دیگر آن را به عنوان یکی از مراکز تقابلات فرهنگی تبدیل کرده است که این مطلب با استناد به آثار مکتوب جهانگردان و جغرافیدانان قرون اولیه اسلامی و مدارک باستان شناسی و شواهد معماری آثار موجود در منطقه مشهود است. در این راستا وجود بناهای با ارزش دوره ساسانی همچون مجموعه بناهای نخلک، شیرکوه ، چهارطاقی قلعه دار ، قلعه بیاضه و نارین قلعه از یک سو و وجود دو بنای ارزشمند صدر اسلام به نام مسجد سرکوچه محمدیه و مسجد جامع نایین دلیلی بر این مدعا هستند. در پژوهش حاضر، ابتدا بر اساس متون تاریخی و مستندات باستان شناسی به بررسی پیشینه تاریخی منطقه در دوره ساسانی و صدر اسلام پرداخته شده و سپس آثار و بناهای موجود در سطح منطقه در این دوره زمانی مورد مطالعه قرار گرفته و در نهایت با اتکاء به مستندات معماری موجود به تحلیل تاثیر بناهای ساسانی بر بناهای صدر اسلام پرداخته شده است و از این رهگذر نیم نگاهی نیز به تاثیر ساختار عمومی معماری ساسانی ایران بر معماری منطقه شده است. نتایج تحقیقات انجام شده در منطقه نشان داد که: الف- تداوم تقسیم بندی ایالات دوره ساسانی در شرق اصفهان در دوره اسلامی، مجموعه بناهای پاکوه، محوطه قلعه دار، نارین قلعه و دو مسجد سرکوچه محمدیه و جامع نائین را در حوزه استان فارس قدیم و مجموعه بناهای نخلک و قلعه بیاضه را در حوزه خراسان قدیم تعریف می کند. ب- مجموعه بناهای نخلک و پاکوه به دلیل واقع شدن در مسیر کاروانی خراسان بزرگ و وجود منابع غنی نخلک در ارتباط با تاجران و معدنچیان هستند. ج- معماری این منطقه در دوره ساسانی و اسلامی از ابعاد مختلفی چون فرم، مصالح و تزئینات متاثر از معماری ساسانی است. د- گچبری های جامع نائین کاملا متاثر از آرایه های گچی ساسانی هستند. ه- آنالیز ملات چهاطاقی های منطقه نشانگر آن است که نوع گچ بکار رفته در ملات آنها یکسان بوده است. و- اقلیم به عنوان عاملی تاثیر گذار بر معماری منطقه بشمار می رود.

بررسی باستان شناختی چهارطاقی های دوره ساسانی استان افهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1390
  علمدار حاجی محمد علیان   علی اکبر سرفراز

چکیده: استان اصفهان به لحاظ موقعیت جغرافیایی (قراگیری در مرکز ایران و واقع شدن در یکی از شاهراه های ارتباطی شمال به جنوب و شرق به غرب کشور) در تمام دوران تاریخی مورد توجه بوده است که این موضوع از تعدد بناها و محوطه های باستانی پراکنده در سطح استان کاملاً روشن است. در دوره ساسانی همجواری استان اصفهان با استان فارس به عنوان مرکز حکومتی ساسانیان در کنار تعدد چهارطاقی های شناسایی شده در سطح استان، نشانگر جایگاه ویژه آن در دوره مذکور می باشد. بر این اساس پژوهش پیش رو با هدف الف) ارزیابی تعداد، مطالعه و گونه شناسی چهارطاقی های ساسانی استان و ب)بررسی نحوه و الگوی پراکندگی آنها در سطح استان تبین شده است. در این پژوهش روش تحقیق بر پایه جمع آوری داده های خام مطالعاتی اعم از شواهد معماری و داده های سفالی به روش بررسی میدانی و کتابخانه ای و سپس تحلیل داده های معماری از طریق مطالعه تشابه و تفاوت چهارطاقی های استان بوده است. نتایج تحقیقات انجام شده در راستای پاسخ به سوالات و اهداف پژوهش نشان داد که: الف) در مجموع شش مورد چهارطاقی نخلک، شیرکوه، قلعه دار، خرمدشت، نطنز و نیاسر در سطح استان وجود دارد که از نظر گونه شناسی به دو گونه ساده و مرکب تقسیم می شوند. بر این اساس سه چهارطاقی شیرکوه، قلعه دار و خرمدشت در زمره چهارطاقی های مرکب و سه چهارطاقی نخلک، نطنز و نیاسر در زمره چهارطاقی های ساده قرار می گیرند. از سوی دیگر چهارطاقی ها در دو گروه منفرد مانند چهارطاقی نطنز و خرمدشت و یا مجموعه بنا مانند شیرکوه، قلعه دار و نخلک قرار می گیرند. ب) در خصوص الگوی پراکندگی، چهارطاقی های استان اصفهان در حاشیه کویر مرکزی ایران و در شهرستان های نایین، کاشان و نطنز قرار دارند. برخی از چهارطاقی ها در کنار راه های عبوری و برخی دیگر در مناطق دور از دسترس واقع شده اند که در این بین چهارطاقی نیاسر، نطنز، خرمدشت و قلعه دار در مسیر راه های ارتباطی اصلی و چهارطاقی نخلک و شیرکوه به دور از راه های ارتباطی اصلی قرار دارند.

عناصر تزئینی در بناهای آرامگاهی دوره ی ایلخانی در شهر اصفهان و پلان های آن ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1390
  بشیر شایانی منفرد   احمد صالحی

پژوهش پیش رو به یکی از ادوار مهم تاریخ ایران یعنی دوره ی مغول و یکی از شهرهای مهم آن یعنی اصفهان اختصاص دارد تا با بررسی آرامگاه های این شهر بار دیگر تاریخ را مرور کند. آن چه در این پژوهش مد نظر است، بررسی عناصر تزئینی در بناهای آرامگاهی دوره ی ایلخانی در شهر اصفهان و پرداختن به پلان ساختمانی آن هاست و در این راستا آن چه مبنای کار قرار گرفته، بناهای برپا شده با مصالح ساختاری آجری است که آرامگاه های منارجنبان، امامزاده جعفر و باباقاسم مصادیق آن به شمار می رود. در این پژوهش به مقایسه ی آرامگاه های ایلخانی اصفهان با دیگر آرامگاه های این دوره از نظر پلان پرداخته شده است. هم چنین به معرفی تکنیکی و محتوائی تزئینات این آرامگاه ها و مقایسه ی آن با تزئینات برخی از بناهای این دوره پرداخته شده است. با بررسی ها و مقایسه های انجام گرفته در زمینه ی پلان آرامگاه ها مشخص شد که ادامه ی سنت آرامگاه سازی ادوار پیش از ایلخانی در برخی بناهای آرامگاهی ایلخانی اصفهان چون امامزاده جعفر مصداق دارد که مقبره ای برجی است. اما در این خصوص، نوآوری نیز دیده می شود به طوری که آرامگاه های ایوانی همانند آرامگاه پیربکران و منارجنبان نمود آن هاست. در رابطه با تزئینات آرامگاه های ایلخانی اصفهان بایستی اشاره کرد که اصول کلی این دوره در مورد آن ها نیز صدق می کند. با این وجود نوآوری هائی جزئی نیز در این باره به چشم می خورد که مورد استفاده ی فراوان و حالت الگوئی نداشته است. به طور کلی باید اشاره کرد که آرامگاه های ایلخانی اصفهان، آئینه ای از جامعه ی آن روزگار است و شرائط آن را انعکاس می دهد هر چند در بعضی از موارد جلوه ی مادی نداشته باشد.

بررسی تطبیقی عناصر تزئینی وابسته به معماری در مدارس صفوی بازار اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1390
  داود قاسمی کلواری   احمد صالحی کاخکی

آن چه در این پژوهش مد نظر بوده، بررسی تطبیقی عناصر تزئینی وابسته به معماری در مدارس صفوی بازار اصفهان است تا در نهایت رئوس یا الگوهای کلی این تزئینات شناخته شوند. همچنین ارتباط طبقه ی اجتماعی واقفین این مدارس با ابعاد آن ها و میزان و کیفیت تزئیناتشان نیز بررسی شده است که با توجه به ظاهر مدارس مشخص شد که میان طبقه ی اجتماعی واقفین و ابعاد و غنای تزئینات ارتباط مستقیمی وجود دارد. بعلاوه امکان اختصاص فضاهای خاصی از مدارس به تزئینات به خصوص نیز مورد توجه بوده است که به عنوان مثال می توان عنوان نمود کهفضاهاییهمچونپشتبغلایوانهاوحجرههاباتکنیکهایکاشیکاریوتلفیقآجروکاشیوعمدتاًبانقوشگیاهیوهندسیآراستهشدهاست.در ارتباط با اختصاص تزئینات به خصوص با ماهیت مدارس نیز بررسی هایی صورت گرفته استکه در این ارتباط این نتیجه حاصل شد که هیچ گونه تزئینی که تنها مختص فضای مدارس باشد در مدارس این پژوهش مشاهده نشده است. هم چنین با انجام بررسی ها و مقایساتی که در خصوص تزئینات مدارس صفوی بازار اصفهان صورت گرفت، مشخص شد که از منظر تکنیکی در تمامی مدارس صفوی بازار اصفهان، تکنیک کاشی کاری مورد استفاده قرار گرفته است. البته میزان و نحوه ی استفاده از کاشیکاری معرق و خشتی در این بناها متفاوت است. تکنیک تلفیق آجر و کاشی و حجاری نیز در عموم مدارس به کار رفته است، اما تکنیک های نقاشی، آجرکاری و گچبری تنها در معدودی از مدارس استفاده شده است. لازم به ذکر است که در مورد محتوای تزئینات، الگوی استواری که در تمامی مدارس شاهد آن باشیم به چشم نمی خورد اما نقوشی چون اسلیمی و ختائی، نقوش هندسی( مخصوصاً گره ها) و رنگ هائی چون لاجوردی، فیروزه ای و سفید در عموم مدارس صفوی بازار اصفهان، محتوای تزئینات را تشکیل می دهند. در خصوص کتیبه ها نیز اشاره می گردد که خطوط ثلث و کوفی بنایی تنها خطوطبه کار رفته در تمامی مدارس است،اما از نظر کمی کتیبه های بنائی ساده در اکثر مدارس تعداد بیشتری دارا هستند. در رابطه با مضمون کتیبه ها تأکید می شود که عبارات و اسماء مقدس، آیات قرآن و احادیث، حالتی غالب دارند. لازم به ذکر است که برای ارائه ی منسجم تجزیه و تحلیل های صورت گرفته در رابطه با عناصر تزئینی وابسته به معماری در مدارس صفوی بازار اصفهان، در کنار روش های کیفی از روش های کمی نیز استفاده شده است. به طور کلی مدارس صفوی بازار اصفهان در ارتباطی تنگاتنگ با جامعه صفوی و اوضاع و احوال آن عصر بوده و پیرو ایدئولوژی و مذهب تشیع توجه بسیار به آن ها و بعضاً به تزئیناتشان شده است.

آنالیز عنصری سفالهای دوره پیش از تاریخ استان اصفهان جهت مقایسه تکنیک رنگ آمیزی آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده فیزیک 1390
  مرضیه غلامی   محسن جاوری

در این بررسی تعدادی از نمونه های سفال مربوط به دوره پیش از تاریخ استان اصفهان (هزاره چهارم پیش از میلاد) متعلق به محوطه های باستانی چغاحسن، لهرامش، جمالو و گاویاران به منظور تعیین نوع و نیز غلظت عناصر موجود، مطالعه شده اند. هدف از این کار پاسخ به این سوال می باشدکه " آیا با در دست داشتن این اطلاعات در مورد تعداد محدودی از نمونه های سفالی مربوط به این مناطق، می توان منشاء نمونه های سفال ناشناخته دیگر را تعیین نمود؟" برای این منظور با استفاده از یکی از روش های آنالیز مواد با باریکه یونی، یعنی روش آنالیز پیکسی، در آزمایشگاه وان دو گراف سازمان انرژی اتمی ایران، تعدادی از نمونه های سفال مربوط به مناطق ذکر شده مورد مطالعه قرار گرفته و نوع و غلظت عناصر موجود در آنها مشخص شد. از آنجا که روش آنالیز پیکسی جزء روش های آنالیزی است که غیر مخرب، سریع، حساس، همه کاره و همگانی است یعنی می توان با استفاده از آن به اطلاعات هم در مورد خواص اجزای کوچک و هم در باره خواص کپه ای نمونه ها دست یافت و نیز می توان آن را در مورد اشیاء مختلف در اندازه های مختلف به کار برد، در این بررسی از این روش آنالیز استفاده شده است. با بررسی جداول و نمودارهای به دست آمده و جمعبندی نتایج، مشخص شد که درصد هر کدام از عناصر موجود، در نمونه های متعلق به کدام منطقه باستانی دارای بیشترین مقدار می باشد. همچنین نمونه های متعلق به هر منطقه در مورد کدام عناصر دارای بیشترین مقدار انحراف استاندارد می باشند. با در دست داشتن این دو مورد می توان با آنالیز هر نمونه سفال جدیدی با اطمینان زیاد منشاء آن را تعیین نمود. کلیدواژه ها: روش آنالیز پیکسی، نوع عناصر، غلظت عناصر، نمونه سفال باستانی

بررسی روند معماری آرامگاهی شهر ساوه و حوزه ی آن (از ابتدای قرن پنجم تا انتهای قرن هشتم هجری قمری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1390
  نرگس عسکری   احمد صالحی کاخکی

آرامگاه ها و بناهای یادمانی یکی از پرشمارترین آثار تاریخی بازمانده در معماری اسلامی ایران است، و زمینه ی مناسبی را نیز برای هنرمندان جهت به ثمر رساندن ایده های هنریشان متناسب با بنا، فراهم می سازد. ساخت این بناها بر دونوع مربع گنبد دار و برج های مقبره ای از سده ی چهارم هجری قمری با شکل گیری حکومت آل بویه و حکومتهای محلی شمال شرق ایران افزایش یافت و در دوره های بعد به ویژه در دوره ی سلجوقی و به دنبال آن دوره ی ایلخانی بر ساخت آن توجه خاصی مبذول گردید. در این راستا شهر ساوه و حوزه ی آن مانند بسیاری از مناطق ایران، تعداد پرشماری از بناهای آرامگاهی را در خود جای داده که شماری از آنها مربوط به دوره ی سلجوقی و ایلخانی است. بررسی روند معماری آرامگاهی شهر ساوه و حوزه ی آن از ابتدای دوره ی سلجوقی تا پایان دوره ی ایلخانی با توجه به فراز و نشیب های شهر ساوه در این بازه ی زمانی و حضور شخصیت های بزرگی از این شهر در دربار حاکمان وقت و تأثیر حضور آنان، با در نظر گرفتن تحولات سیاسی، اقتصادی و مذهبی منطقه با توجه به شناخت تغییرات روند معماری و تزیینات وابسته به معماری ، مورد مطالعه قرار گرفته، همچنین تأثیر این نوع از بناهای معماری اسلامی بر بافت شهری و روستایی حوزه ی مورد مطالعه با مطالعات میدانی و بررسی عکس های هوایی صورت پذیرفته است. آنچه در مجموع حاصل گردید: استفاده از سبک معماری رایج ساخت بناهای آرامگاهی دوره ی سلجوقی و ایلخانی در شهر ساوه و حوزه ی آن در مسیرهای تاریخی منتهی به شهر ساوه و شکوفایی این شهر در این دوران به واسطه ی حضور شخصیت های ساوی و آوی در دربار است. اما با توجه به مطالعاتی که صورت گرفت حضور این بناها در شکل گیری بافت مسکونی معاصر تأثیری نداشته و همه ی بناهای مورد مطالعه به صورت بنایی منفرد به دور از بافت مسکونی شهری و روستایی برجای مانده اند.

بررسی باستان شناختی مدارس خراسان جنوبی از دوره صفویه تا دوره پهلوی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  نرگس شهابادی   رضا نوری شادمهانی

جامعه اسلامی در آغازجامعه ای ساده بود که تازه بر اساس تعلیمات دینی اسلام تشکیل یافته بود و لذا ارشاد و تربیت مذهبی عمومی و آشنایی نومسلمانان با این بینش اهمیت زیادی داشت . در همین راستا مسجد که مرکز اصلی اجتماع مردم بود به عنوان مکانی خاص مورد توجه قرار گرفت تعلیم در مسجد ، این مکان اصلی تجمع مسلمانان از زمان پیامبر اسلام (ص) آغاز شده بود . ایشان پس از انجام فرائض دینی در مسجد به ستونی تکیه می زد و مسلمانان در حالی که به دور وجود مبارکش حلقه می زدند به فراگیری مسائل جاری جامعه اسلامی و بحث پیرامون آنها می پرداختند . بدین ترتیب پیامبر خود باعث به وجود آمدن اولین هسته های آموزشی دراسلام شد .

بررسی باستان شناسی سفال های سلطان آبادی در دوره ایلخانی در ایران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  محمدرضا ولدخان   رضا نوری شادمهانی

در طول دوره ایلخانی گروه های متعدد سفالین تولید و مورد استفاده قرار گرفت که بخشی از آن ها تداوم سنن سفال گری دوران قبلی و بخشی نیز در طول این دوره ابداع گردیدند. در این میان یکی از گروه های سفالین این دوره که ابداعی جدید در این سنت محسوب می شود، سفال معروف به سلطان آبادی است. سفال سلطان آبادی در طول این دوره به چند زیرگروه مختلف تقسیم می شود که هر یک ویژگی های تزئینی نسبتاً متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند، لذا در یک طبقه بندی کلی می توان آن ها را به پنج گروه مختلف طبقه بندی کرد. این سفال ها صرفاً در طول دوره ایلخانی تولیدشده ولی علی رغم اشارات اجمالی فراوان، مرکز یا مراکز اصلی تولیدی این سفال ها مشخص نگردیده است. با توجه به مطالعات صورت پذیرفته نیز مشخص گردید که علی رغم پراکنش نسبتاً گسترده ی این سفال ها در بخش های مختلف سرزمین ایران، هیچ مرکز تولیدی منتسب به این سفال ها شناسایی نگردید. واژگان کلیدی: ایران، دوره ایلخانی، سفال، سلطان آباد.

سفال تیموری،فقدان اطلاعات و خوانش جدید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده هنر و معماری 1392
  بتول لطفی   عباس اکبری

دوره تیموری یکی از دوره های تاریخی ایران است که در سایه هنر دوستی خاندان تیموری و حمایت دربار شاهد رشد انواع هنرها، از جمله نگارگری و معماری هستیم.اما از سفال آن دوره اطلاع زیادی در دست نیست و نمونه های عینی چندانی وجود ندارد. در این پایان نامه سعی شده است تا با استفاده از مطالعه تطبیقی بین هنر های رایج این دوره و بررسی ظروف سفالین موجود در نگارگری ها، جستجوی سفال در معماری و نیز خواندن متون باقی مانده از این دوره به شناسایی سفال تیموری بپردازیم و اطلاعاتی از سفال این دوره بدست آوریم.با مطالعه انجام شده می توان دریافت که به رغم باورهای موجود مبنی بر رایج نبودن سفالگری در این دوره؛ تولیدات سفالی وجود داشته است. یکی از دلایل کمبود مصادیق عینی آن را می توان عدم حفاری و کاوش های باستان شناسی در سایتهای باستانی این دوره معرفی کرد. همچنین با خوانش جدید نگاره های این دوره نتایج جدیدی در خصوص سفال تیموری بدست می آید. و می توان مشخصه هایی از جمله: فرم و اندازه ظروف، تکنیک های رایج سفالگری در این دوره و نیز نقوشی که برای تزیین ظروف سفالی استفاده می شده است را معرفی کرد. در نهایت می توان اینگونه بیان نمود که با رجوع به نگاره ها، ظروف فلزین و منابع دست اول می توان کمبودهای اطلاعاتی درباره سفال تیموری را جبران نمود.

تبیین چگونگی شکل گیری شهر کرج بر پایه ی بناهای تاریخی پا بر جا (بناهای اعصار صفوی و قاجار)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سحر دادفرنژاد   رضا نوری شادمهانی

شهر کرج از مناطقی به شمار می رود که در دوران معاصر رشد صنعتی و توسعه فیزیکی فزاینده ای را شاهد بوده است که همین امر موجبات بر هم خوردن نسبت های جمعیتی و مهاجرت اقوام و گروه های جمعیتی گوناگون را فراهم آورده است. این عوامل نه تنها ساختار و بافت تاریخی این شهر را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده بلکه موجبات مهجور ماندن و گمنامی آثار تاریخی به جای مانده در این شهر را فراهم آورده است. شهر کرج که تا آغاز دوران صفوی به شکل روستایی کوچک در محل فعلی شهر قرار داشت در عصر صفوی به دلیل تغییر راه های ارتباطی و تغییر پایتخت از تبریز به قزوین و اهمیت یافتن تهران و واقع شدن در میان این دو شهر اهمیت جغرافیایی خاصی یافت و بناهای متعددی همچون کاروانسرا ها و پل ها و ... در آن ساخته شد. در عصر قاجار و بالاخص در اوایل این عهد این ناحیه به دلیل آب و هوای مناسب و مساعد مورد توجه حکام قاجار قرار گرفت و بناهایی در آن احداث گردید. با توجه به مسائل فوق، رساله حاضر در تلاش است تا با توجه به عوامل تاثیرگذار در شکل گیری شهر کرج و اطلاعات مندرج در منابع مکتوب و همچنین مطالعه آثار معماری به جای مانده در این ناحیه از دوره های صفوی و قاجار چگونگی شکل گیری این شهر را تببین نماید. در این راستا بررسی عامل ارتباطی و جغرافیایی به عنوان اصلی ترین عامل رشد و توسعه شهر کرج در رساله حاضر مورد تاکید قرار گرفته است.

مطالعه و تحلیل نقش موجودات اساطیری بر روی سفالینه های سده ی دوم تا هشتم هجری ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده هنر و معماری 1393
  پریا ستاری قهفرخی   عباس اکبری

سفال همواره در زندگی مردم نقش مهمی را ایفا می کرده است. اندکی پس از آشنایی انسان با سفال، این ابداع مهم به عرصه یی برای نقش آفرینی و بیان احساسات و تراوش های فکری بدل شد. این هنر طی دوره های مختلف به علت تأثیر پذیری از باورهای مذهبی، عوامل اجتماعی و ... از نظر فرم و نقش دچار تحولات چشمگیری شده است. در ایران باستان، بر روی اغلب آثار هنری خصوصا سفالینه ها، نقوش جانوری گاه به صورت واقعی و گاه خیالی ترسیم می شده است. نقش جانوران خیالی، زاده ی تخیل بشر هستند و ایرانیان در دوره های مختلف به این نقوش علاقه ی بسیاری داشته اند. در دوره ی اسلامی به خصوص سده های 4 تا 6 ه.ق، این نقوش تحت تأثیر اندیشه و با الهام از نقوش ایران باستان استفاده شده اند که هر کدام معنی خاصی دارند. پایان نامه پیش رو، به بررسی و تحلیل موجودات اساطیری در سفالینه های اسلامی و ارتباط شان با باورهای مذهبی و نقوش ایران باستان می پردازد و می کوشد نقوش اساطیری را از نظر نوع ترکیب، طبقه بندی کند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تاریخی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. پس از مطالعات انجام گرفته بر روی نقوش این نتیجه حاصل شد دلایل استفاده از نقوش اساطیری در سفال اسلامی را می توان در باورهای مذهبی، آداب و رسوم، توجه به داستان ها و اساطیر ملی به ویژه شاهنامه ریشه یابی کرد.

روند توسعه شهری در ناحیه ورامین از دوره ایلخانی تا پایان دوره قاجار با تکیه بر مدارک باستان شناختی و متون نوشتاری
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مجید ژاله نیا   محمد اسماعیل اسماعیلی جلودار

ناحیه ورامین یکی از مناطقی است که به دلیل خصوصیات و امتیازات مختلف ارتباطی و جغرافیایی، از دیرباز شاهد حضور فرهنگ ها و گروه های مختلف انسانی بوده است. با توجه به وجود محوطه ها و آثار فرهنگی ارزشمند و متنوع از دوره های مختلف و غنای آثار فرهنگی موجود در شهرستان ورامین و توابع آن، ناحیه مزبور بستر مناسبی را در دسترس محققان دوره های مختلف پیش از تاریخی، تاریخی و اسلامی به جهت مطالعه سیر تحول جوامع و استقرار های انسانی و شناخت ویژگی های مختلف فرهنگی و اجتماعی آنان قرار داده است. اگر چه با توجه به برپایی بناهای متعدد از دوره اسلامی در این ناحیه و اطلاعات مندرج در متون مکتوب دوره اسلامی، شناخت ما از این ناحیه در دوره اسلامی در مقایسه با دوره های پیشین، بسیار بیشتر است. در همین راستا تحقیق حاضر در تلاش است تا با تاکید بر مفهوم توسعه شهری به مطالعه آثار فرهنگی و مادی به جای مانده از این ناحیه از آغاز عصر ایلخانی تا پایان دوره قاجار پرداخته و دلایل رشد و افول این ناحیه در دوره های یاد شده را با توجه به مدارک و شواهد باستان شناسی و منابع مکتوب تاریخی تبیین نماید. از همین رو سیر گسترش شهری این ناحیه در چهار دوره عمده پیش از مغول، دوره ایلخانی، از انقراض ایلخانان تا پایان دوره صفوی و از انقراض صفویه تا انتهای سلطنت قاجار مورد بررسی قرار گرفته است. اگر چه حجم اطلاعات مکتوب و شواهد باستان شناختی و تاریخی به جای مانده از ناحیه ورامین طی دوره های مختلف متفاوت است لیکن تفسیر داده های موجود بیانگر اهمیت عامل سیاسی در رشد شهر های ایرانی به ویژه در عصر ایلخانی نظیر شهر ورامین است. در تحقیق حاضر بر این نکته تاکید گردیده است که شهر های ایرانی در دوره های مختلف الگوهای مختلفی از توسعه را شاهد بوده اند که از یکدیگر متفاوت بوده و شهر ورامین دارای الگوی توسعه ای نظیر شهر های سلطانیه و مراغه و مجموعه های ربع رشیدی و شنب غازانی بوده است که از خصائص اصلی آن، ایجاد بناهای حکومتی باشکوه و توسعه شهری با شتاب فراوان و افول ناگهانی شهر را می توان بر شمرد.

بررسی نقشمایه های گچبری های دوره ساسانی در ایران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  ندا فخر زارع   طاهره عزیزی پور

یکی از هنرهای مهمی که از گذشته تاکنون در ایران مرسوم بوده، هنر گچبری است. بیشترین و مهم¬ترین آثار هنر گچبری مربوط به دوره ساسانی است هر چند که قبل از دوره ساسانی نیز آثار اندکی از گچبری به چشم می¬خورد. با این حال فرهنگ و هنر دوره اسلامی در هنر گچبری میراث¬دار دوره ساسانی بوده و به وضوح می توان تأثیر هنر گچبری ساسانی بر هنر اسلامی را مشاهده نمود. این مسئله اهمیت موضوع را نشان می¬دهد و ضرورت پژوهشی منسجم در خصوص آرایه¬های گچبری دوره ساسانی را می¬طلبد. هدف از پژوهش حاضر، معرفی و مطالعه گچبری¬های دوره ساسانی و اهمیت و علل ایجاد هر نقش در محوط? مربوط به آن است. بطوریکه در این پژوهش 150 نقش از 12 محوط? ساسانی در داخل ایران، معرفی و شناسایی شدند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، نقوش گچبری مورد استفاده در دوره ساسانی شامل نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی، هندسی، هندسی ـ گیاهی و نقوش موجودات ترکیبی است. از این میان نقوش گیاهی با 46 نقش بیشترین نقش را به خود اختصاص دادند. پس از آن به ترتیب نقوش انسانی با 44، هندسی با 35، حیوانی با 20، هندسی ـ گیاهی با 3 و نقوش موجودات ترکیبی (اساطیری) با 2 نقش بیشترین نقش را شامل شدند. همچنین مشخص شد که نقوش یاد شده بیشتر ارزش نمادین داشته و پس زمینه¬های مذهبی در ایجاد آن¬ها نقش مهمی ایفا کرده است و تفاوت¬های سبکی موجود در آنها بسیار اندک است. روش به¬کار رفته پژوهش حاضر، استفاده از میراث نوشتاری و مکتوب و منابع دستِ اول تاریخی در کنار استفاده از گزارش کاوش¬های باستان¬شناسی و انتشارات صورت گرفته در زمین? گچبری¬های محوطه¬های ساسانی است.

پیدایش و سیر تحول فناوری سفال سایه نما
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده معماری و هنر 1393
  مریم توسلی رکن آبادی   محسن جاوری

قرن ششم و هفتم هجری دو قرن مهم و حساس در تاریخ سفالگری ایران محسوب می شوند. پایان نامه ی حاضر پژوهشی است پیرامون تکنیک سایه نما که از انواع فنون رایج در آن دوره بوده است. گرچه به دلیل عدم وجود نمونه های تاریخ گذاری شده ی این تکنیک، نمی توان در مورد زمان دقیق پیدایش آن اظهار نظر کرد اما وجود نمونه های فراوانی از این فن در قرن ششم هجری قمری گواهی رواج آن در این مقطع زمانی می باشد. در پژوهش پیش رو که با استفاده از اسناد تاریخی و توصیف و تحلیل تصاویر، شکل گرفته سعی شده تا به مسائلی همچون زمان و عوامل پیدایش سفالینه های سایه نما، مراکز تولید، فرم ، نقوش و همچنین ویژگی های تزیینی و تحولات ایجاد شده در جنبه های مختلف و تأثیرات آن بر هنر سفالگری پرداخته شود.