نام پژوهشگر: هاشم داداشپور
علی زارع علی اکبر تقوایی
در دهه های اخیر رشد و توسعه صنعت گردشگری و اتخاذ آن به عنوان یکی از فعالیت های عمده اقتصادی از طرف کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، برنامه ریزان را بر آن داشته تا جهت توسعه فعالیت های گردشگری به دو مقوله مهم توجه نمایند: اول افزایش کیفیت تجربه گردشگری، دوم تلاش در جهت حفظ منافع جوامع میزبان. دور از ذهن نیست که دستیابی به این دو مهم تنها از طریق شناسایی، تعیین و ارتقاء ظرفیت پذیرش گردشگری در راستای توسعه پایدار این مقاصد گردشگری میسر می گردد. در این مطالعه هدف سنجش و ارتقاء ظرفیت پذیرش گردشگری شهر نیاسر در راستای توسعه پایدار گردشگری بوده، ظرفیت پذیرش این مقصد با در نظر داشتن دو رویکرد مقصد محور و رویکرد مبتنی بر تئوری چرخه عمر گردشگری در ابعاد مختلف محیطی، اقتصادی، اجتماعی ـ فرهنگی و کیفیت تجربه گردشگری سنجیده شد. در این راستا تجزیه و تحلیل داده ها از طریق مدل اتحادیه جهانی حفاظت از محیط طبیعی در سه بعد فیزیکی، واقعی و موثر ـ جهت سنجش ظرفیت پذیرش کالبدی ـ و تهیه و تکمیل پرسشنامه جهت سنجش ظرفیت پذیرش انسانی مقصد (مبتنی بر رویکرد مقصدمحور) و کیفیت تجربه گردشگری (مبتنی بر رویکرد چرخه عمر) انجام گرفت. روائی و پائایی پرسشنامه ها نیز از طریق آزمون kmo و بارتلت صورت گرفت. آزمون میان گروهی پرسشنامه ها نیز از طریق آزمون کروسکال والیس و همبستگی میان شاخص های اقتصادی ـ اجتماعی با روند توسعه گردشگری نیز از طریق آزمون همبستگی پیرسون انجام گرفت. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که حجم گردشگران ورودی به این شهر بیش از ظرفیت پذیرش بالفعل این شهر می باشد و میان نگاه گروههای مختلف جامعه میزبان نسبت به روند توسعه گردشگری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی تفاوت معناداری وجود دارد. از این رو در انتهای این تحقیق پیشنهاداتی نیز جهت ارتقاء ظرفیت پذیرش در راستای توسعه پایدار گردشگری در این مقصد ارائه گردید.
حامد حسنی بخشکندی هاشم داداش پور
مشاهدات و تجربیات جهانی نشانگر آن است که هاله مناطق شهری نقش مهمی در شکل گیری مجموعه های شهری و توسعه منفصل شهرها و مناطق شهری بزرگ دارند. لذا در این پژوهش به تحلیل عوامل و الگوی توسعه هاله منطقه شهری پرداخته می شود و بدین منظور منطقه شهری ارومیه که در سال های اخیر شاهد رشد و گسترش افقی این منطقه و ایجاد هاله های جدید هستیم، مورد بررسی قرارگرفته است تا بتوان به سؤال های پژوهش که چه عواملی در الگوی توسعه هاله منطقه شهری ارومیه مؤثر بوده و این هاله ها به چه شکلی گسترش یافته اند، پاسخ داد. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی است به طوری که معیارهای مؤثر در ایجاد هاله منطقه شهری ارومیه که شامل عوامل کالبدی- فضایی، عوامل زیست محیطی، عوامل مدیریتی-سیاسی و عوامل اقتصادی می باشد، تعیین و شاخص های هر یک مشخص شده است و با روش نمونه گیری گروهی پرسشنامه هایی از 5 نفر از مسئولین هر یک از سازمان های استانداری آذربایجان غربی، جهاد کشاورزی، راه و شهرسازی، دانشگاه ارومیه (برای رشته های شهرسازی، جغرافیا، عمران)، اداره منابع طبیعی، سازمان همیاری شهرداری ها، اداره کل مدیریت بحران استان، سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای، سازمان حفاظت از محیط زیست، اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری، جهاد دانشگاهی، سازمان نظام مهندسی تهیه شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل شبکه ای (anp) وزن هر یک از شاخص ها و عوامل تعیین شد که بر این اساس شبکه ارتباطی بیشترین و قابلیت اراضی کمترین تأثیر را در الگوی توسعه هاله منطقه شهری ارومیه داشته است. بعدازآن با روش تحلیل آنتروپی شانون مشخص گردید که فرم فضایی هاله در این منطقه غیر پراکنده بوده است به گونه ای که در سال 1375 تا 1385 فشرده تر شده و پراکندگی کاهش یافته (چون مقداری از هاله ها به محدوده شهر الحاق شده اند) و از سال 85 تا سال 1393 توسعه هاله ها پراکنده شده و طی این 8 سال بااینکه مقداری از محدوده هاله ها به محدوده شهر ارومیه الحاق شده است اما باز هم در کل منطقه شهری ارومیه هاله ها نسبت به سال های قبل پراکنده تر و غیر متراکم تر رشد یافته اند. همچنین از روش تحلیل ضریب موران، تحلیل انجام گرفت که این هاله ها نسبت به هم همبستگی ندارند و به صورت تصادفی رشد یافته اند. در نهایت با روش همپوشانی شاخص ها و چیدمان فضا (space syntax) تحلیل الگوی توسعه هاله ها انجام گرفته که الگوی توسعه در امتداد محورهای اصلی، خطی و در نزدیکی شهر، گسترشی و پیوسته بوده است.