نام پژوهشگر: علی اشرف جعفری
بهزاد بهتری محمدعلی علیزاده
بذرکاری عرصه های مرتعی به عنوان روش احیاء بیولوژیکی بسیار حائز اهمیت است. در این میان جوانه زنی بذور گراس های بومی به دلیل خواب بالا، جوانه زنی کم، پراکندگی ژنتیکی و همچنین به دلیل عوامل محدود کننده محیطی، بحرانی ترین مرحله در طول حیات گیاه بوده و استقرار در رویشگاه ها را با مشکل مواجه می سازند. پرایمینگ بذر ثابت کرده که به طور موفقیت آمیزی سبب اصلاح شاخص های جوانه زنی و سبز شدن در بذور بسیاری از گراس ها و همچنین افزایش مقاومت به عوامل نامساعد محیطی شده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات این تکنیک روی صفات جوانه زنی و سبز شدن و همچنین کیفیت و کمیت دو گونه مهم علوفه ای شامل علف گندمی بیابان (agropyron desertorum) و فستوکای پا بلند (festuca arundinacea schreb) انجام گرفت. دو روش هیدرو پرایمینگ و پرایمینگ اسمزی در دو مرحله آزمایشگاهی و گلخانه ای روی بذر های دو گونه ذکر شده انتخاب شد. افزایش معنی دار شاخص های جوانه زنی و سبز شدگی در گونه فستوکا مشاهده شد. همچنین تیمار پلی اتیلن گیلایکول 2/2 مگاپاسکال با دوره زمانی یک روز سبب افزایش معنی دار علوفه تولیدی و تیمار پلی اتیلن گیلایکول 1/5 مگاپاسکال با دوره زمانی شش روز مطلوبترین تیمار در بهبود کیفیت در گونه فستوکا نشان داد. در گونه agropyron desertroum آب مقطر به مدت شش روز موجب بهبود پارامتر های اندازه گیری شده در شرایط آزمایشگاهی شد. ضمن اینکه اکثر تیمار های پرایمینگ سبب افزایش معنی دار طول ریشه چه درگونه a. desertroum شد. در کل می توان علت بهبود شاخص های ذکر شده را سنتز dna ،rna، پروتئین، فعالیت پیش آنزیم های موثر در جوانه زنی، بازسازی سلول های فرسوده و تحریک جوانه زنی در اثر هیدراته شدن دانست.
مهناز قره چایی غلامرضا بخشی خانکی
چکیده در این تحقیق، از صفات مورفولوژیکی و الگوی الکتروفورزی پروتئین های ذخیره ای بذر برای بررسی تنوع ژنتیکی در تعداد 11 جمعیت اسپرس onobrychis sativa استفاده شد. آزمایش مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در دو تکرار در ایستگاه تحقیقات البرز کرج انجام شد و پارامترهای جوانه زنی بذر در آزمایشگاه مورد ارزیابی قرار گرفتند. براساس تجزیه واریانس بر روی صفات مرتبط با جوانه زنی، تفاوت معنی داری بین ژنوتیپ های مختلف اسپرس مشاهده شد. نتایج تجزیه همبستگی نشان داد که عملکرد علوفه با زمان گلدهی، تعداد ساقه و ارتفاع گیاه رابطه ای مثبت و معنی دار داشت. عملکرد بذر نیز با شادابی گیاه، طول گل آذین، عملکرد علوفه و ارتفاع گیاه رابطه ای مثبت و معنی دار داشت. براساس نتایج تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها در 2 گروه قرار گرفتند. در مقایسه بین جمعیت های دو گروه به روشt استیودنت جمعیت های موجود در کلاستر 1 دارای عملکرد بذر بیشتری بودند در حالیکه از لحاظ خصوصیات جوانه زنی بذر از قبیل سرعت جوانه زنی، درصد جوانه زنی، طول ریشچه، طول گیاهچه، نسبت ریشچه به ساقچه و شاخص بنیه بذر جمعیت های کلاستر 2 دارای میانگین بیشتری بودند. از الکتروفورز پروتئین های کل گیاهک برای تنوع ژنتیکی استفاده شد. 46 باند بدست آمد. تعدادی از باندها در همه جمعیت ها مشترک بودند. درحالی که تعدادی مخصوص یک جمعیت خاص بودند. باندها در محدوده وزن ملکولیkda 272-29 قرار گرفتند. بر اساس وجود باند (عدد یک) و عدم وجود (عدد صفر) در فواصل مختلف نسبت به تشکیل ماتریس داده ها اقدام گردید و با انجام روش های آماری بر روی داده ها این نتایج به دست آمد. متفاوت بودن الگوی پروتئین های ذخیره ای بذر، تنوع در جمعیتها را به اثبات رساند. بیشترین تعداد باند پروتئینی مربوط به جمعیتهای کرج (با 39 باند)، اصفهان و گرگان(آ) (با 37 باند) و کمترین تعداد مربوط به جمعیت گلپایگان (با 32 باند) بود. بر اساس نتایج تجزیه خوشه ای روی داده های مولکولی نیز جمعیتها در 2 گروه قرار گرفتند نتایج تجزیه واریانس مولکولی(amova) 21% تنوع بین جمعیت ها و 79% تنوع درون جمعیت ها را نشان داد. نتایج آنالیز مولکولی با فواصل جغرافیایی آنها منطبق نبود و نیز رابطه معنی داری بین تنوع مولکولی و مورفولوژیکی وجود نداشت. همبستگی بین ماتریس داده های مورفولوژیکی با صفات جوانه زنی بذر نیز منفی و از نظر آماری معنی دار بود در پراکنش جمعیت ها بر اساس 2 مولفه اول مطابقت خوبی بین تجزیه کلاستر و تجزیه به مولفه های اصلی در هر سه آزمایش (مزرعه ای، جوانه زنی و مولکولی وجود داشت).
پریسا صالحی غلامرضا بخشی خانیکی
به منظور بررسی تنوع مورفولوژیکی و الگوی الکتروفورزی پروتئین های کل 39 رقم یونجه (medicago sativa) در سه آزمایش جداگانه، آزمایش مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات البرز کرج، اندازه گیری پارامترهای جوانه زنی بذر در آزمایشگاه و الگوی الکتروفورزی پروتئین های کل مورد ارزیابی قرار گرفتند. اندازه گیری صفات مرتبط با جوانه زنی در شرایط استاندارد انجام گرفت و برای ارزیابی ملکولی از الگوی الکتروفورزی پروتئین های کل استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده در میان 27 رقم یونجه، 44 باند پروتئینی مشاهده شد که وزن مولکولی متغیر از 6606 دالتون تا 269153 دالتون داشتند. بیشترین تعداد باند را دو رقم ارومیه3 و مسجد سلیمان (42 باند) و کمترین تعداد باند را کردستان و تبریز1 (34 باند) به خود اختصاص دادند. نتایج تجزیه واریانس مولکولی(amova) 33% تنوع بین جمعیت ها و 67% تنوع درون جمعیت ها را، در ارقام ایرانی-خارجی نشان داد. تجزیه به مولفه های اصلی (pca) و تجزیه خوشه ای به روش ward برای کلیه صفات در هر سه آزمایش انجام شد. در تجزیه خوشه ای براساس صفات زراعی، جمعیت ها در 3 خوشه مجزا و در تجزیه کلاستر براساس صفات جوانه زنی جمعیت ها در 4 خوشه قرار گرفتند. تجزیه خوشه ای به روش neighbor joining برای صفات ملکولی، جمعیت ها را به سه گروه تقسیم کرد. در تجزیه خوشه ای صفات مورفولوژیک و ملکولی جمعیت های کرج1 و خرم آباد هرکدام در یک خوشه جداگانه قرار گرفتند. همبستگی کلیه صفات به روش کارل - پیرسون با نرم افزار spss انجام شد. صفات جوانه زنی باصفات جغرافیایی و صفات زراعی با صفات ژنتیکی همبستگی بیشتری نشان دادند. در پراکنش جمعیت ها، بر اساس 2 مولفه اول مطابقت خوبی بین تجزیه کلاستر و تجزیه به مولفه های اصلی در هر سه آزمایش وجود داشت.
الهه نادی پور بروجنی بابک ربیعی
گلپر ایرانی یکی از گیاهان دارویی و از خانواده چتریان apiaceae می باشد که به دلیل داشتن ترکیبات ترپنی خاص از قبیل برگاپتن و پیم پینلین که اثرات درمانی آن ها به اثبات رسیده است به صورت دارو مصرف می شود.در این پژوهش تنوع ژنتیکی 19 جمعیت گلپر با استفاده از نشانگرهای مولکولی aflp و ترکیبات موثره آن ها بررسی شد.در این مطالعه پس از هضم dna زنومی نمونه های مورد مطالعه به کمک آنزیم های ecor1 و mse1 از 10 ترکیب آغازگری برای تکثیر و انگشت نگاری نمونه ها استفاده شد.در کل 290 نوار تکثیر شد که 276 نوار (94/13 درصد) چند شکل بودند.بر اساس نتایج حاصل از تنوع ژنی نی (h) و شاخص شانون (i)، بیش ترین تنوع ژنتیکی در ترکیب آغازگری e35m39 مشاهده شد که میزان آن برای تنوع ژنی نی 37/0 و برای شاخص شانون 54/0 بود. هم چنین ترکیب آغازگری e41m60 کم ترین تنوع ژنتیکی را نشان داد، به طوری که میزان تنوع ژنی نی و شاخص شانون آن به ترتیب 23/0 و 38/0 بود. میانگین محتوای اطلاعات چندشکل (pic) برای تمامی نشانگرها در حدود 36/0 تعیین شد. برای تعیین میزان تشابه بین جمعیت ها از ضریب تشابه جاکارد استفاده شد و سپس از تجزیه خوشه ای به روش upgma به منظور گروه بندی نمونه ها استفاده گردید. بر اساس خط برش رسم شده، 19 جمعیت مورد مطالعه به پنج گروه تقسیم شدند و توانست جمعیت ها را به خوبی جدا کند. نتایج تجزیه به مختصات اصلی حاکی از آن بود که آغازگرهای مورد استفاده توزیع نسبتأ مناسب و یکنواختی را در کل ژنوم جمعیت های مورد مطالعه داشتند. در مطالعات شیمیایی، اجزای تشکیل دهنده اسانس موجود در ریشه های 6 جمعیت رویش یافته در استان گیلان اندازه گیری و سپس با استفاده از دستگاه gc/ms آنالیز گردید و جمعیت اسالم بیش-ترین بازده اسانس را نشان داد. سپس تجزیه خوشه ای بر اساس ترکیبات شیمیایی مشاهده شده در 6 جمعیت رسم گردید و آن ها را در 3 گروه مجزا قرار داد. نتایج این پژوهش نشان داد که تنوع مولکولی و شیمیایی زیادی بین جمعیت های گلپر کشور و گیلان وجود دارد و می توان این تنوع را تا حدودی به تنوع جغرافیایی آن ها نسبت داد.
سارا زارع علی اشرف جعفری
با توجه به اهمیت روغن گیاه صنعتی کرچک در صنایع و به منظور بررسی تنوع ژنتیکی، برآورد اجزای عملکرد، مقایسه ارقام وحشی و زراعی و انتخاب بهترین ژنوتیپ کرچک، 14 رقم کرچک وحشی و 1 رقم کرچک زراعی در آزمایشی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار طی سال 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشسرای کشاورزی بروجرد کشت و از نظر صفات کیفی در آزمایشگاه دانشگاه زابل مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفتند. ارقام مورد بررسی شامل 1161، 192، 1573، 1572، 16836، 31720، 7027، 32292، 32293، 32227، 23924، 1689، 8362، 31836 (وحشی) و رقم زراعی واریته فرانسوی ricin donzho بوده¬اند. تجزیه¬های آماری برای بررسی¬های فنوتیپی صفات شامل تجزیه واریانس، مقایسه میانگین، محاسبه همبستگی¬های فنوتیپی بین صفات، رگرسیون گام به گام، تجزیه به مولفه¬های اصلی و تجزیه خوشه¬ای انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر ژنوتیپ برای تمام صفات مورد بررسی اختلاف بسیار معنی دار داشت و اثر محیط نیز در برخی صفات معنی دار بود، همچنین در تجزیه واریانس کروماتوگرافی گازی اثر محیط برای بیشتر ژنوتیپ¬ها معنی دار شد. همبستگی ساده صفات ارتباط مثبت و معنی دار عملکرد بیولوژیک را با صفات عملکرد اقتصادی، ارتفاع بوته، طول گل آذین اصلی، قطر گیاه، تعداد کپسول، روز تا رسیدگی، درصد مغز و عدد یدی نشان داد. با استفاده از رگرسیون گام به گام صفات شاخص برداشت، درصد پوسته، تعداد دانه در کپسول، تعداد کپسول، طول بذر، طول گل آذین اصلی، تعداد گل و عدد اسیدی به عنوان صفات تأثیر گذار وارد مدل شدند که 90 درصد از تغییرات عملکرد را توجیه کردند. در تجزیه به مولفه-های اصلی 6 مولفه اول در مجموع 83 درصد از تنوع را توجیه نمودند. ژنوتیپ¬ها با استفاده از تجزیه کلاستر در 4 گروه قرار گرفتند و با توجه به نمودارها مولفه¬های اول تا چهارم، ژنوتیپ 1573 نسبت به سایر ژنوتیپ¬ها از نظر اکثر صفات برتری داشت و به عنوان برترین ژنوتیپ شناخته شد. در تجزیه بای پلات نیز ژنوتیپ 1573 نسبت به همه مولفه¬ها بهترین و در نتیجه نسبت به صفات موجود در مولفه¬ها برتر بود. در نهایت نتایج نشان دادند ارقام وحشی نسبت به رقم زراعی برتری داشته و به ترتیب رقم 1573 و 1161 نسبت به سایر ارقام در شرایط آب و هوایی بروجرد بهترین عملکرد را داشتند.
مریم بدوی محمد محمودی سورستانی
کتان روغنی (linum usitatissimum l.) از مهم ترین گیاهان دارویی و روغنی است که دارای ارقام مختلفی می باشد. به منظور ارزیابی ارقام و توده های مختلف کتان روغنی از نظر عملکرد کمی و کیفی در شرایط آب و هوایی اهواز، تعداد 6 رقم (آراچ2، اولای اوزون، گلدا، لیرینا، لیویا و یوآندا) و 6 توده (همدان، کرج، اردبیل1، اردبیل2، اردبیل3 و اردبیل4) انتخاب شدند. این آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال زراعی 93-1392 انجام گرفت. صفات مورد بررسی در این آزمایش شامل صفات فنولوژیک (زمان سبزشدن، زمان گلدهی، زمان بذردهی و زمان رسیدگی فیزیولوژیک)، مرفولوژیک (ارتفاع گیاه، طول ساقه اصلی، طول ساقه فرعی، تعداد شاخه ی جانبی، سطح برگ و وزن خشک بوته)، عملکرد دانه و اجزای عملکرد (تعداد دانه در کپسول، تعداد کپسول در گیاه و وزن هزاردانه)، و صفات بیوشیمیایی (میزان کلروفیل، درصد روغن، درصد اسیدچرب و درصد پروتئین) بودند. نتایج نشان داد که بین تیمارها از لحاظ کلیه صفات مورد بررسی به جزء صفت تعداد دانه در کپسول تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج مقایسه میانگین نشان داد؛ ارقام اولای اوزون، لیرینا و لیویا با میانگین 3/66، 3/66 و4 روز کمترین تعداد روز تا سبز شدن و بیشترین تعداد روز تا سبز شدن متعلق به توده های همدان، کرج، اردبیل1، رقم آر اچ2 و رقم یوندا به ترتیب با میانگین 6، 6/33، 6/33، 6/33 و 6/33 روز بود. کمترین زمان تا شروع گلدهی مربوط به رقم لیویا (1114/7 درجه روز-رشد) و توده ی همدان و رقم یوآندا نیز به ترتیب با میانگین (1307/7 و 1308/4 درجه روز- رشد) بیشترین زمان تا شروع گلدهی را داشتند. رقم لیویا با 1473/3 درجه روز- رشد کوتاه ترین زمان تا شروع بذردهی و رقم یوآندا و توده همدان با 1594/4 و 1580/4 طولانی ترین زمان تا شروع بذردهی را داشتند. ارقام لیرینا و لیویا کوتاه ترین (2172/6 و 2195/8 درجه روز-رشد) و رقم یوآندا (2628/3 درجه روز-رشد) طولانی ترین زمان تا رسیدگی فیزیولوژیک را داشت. بیشترین و کمترین ارتفاع به ترتیب مربوط به رقم اولای اوزون و توده ی همدان (107/4 و 66 سانتی متر) بود. توده اردبیل1 با میانگین (6/05 عدد) بیشترین تعداد شاخه جانبی و ارقام لیرینا و لیویا به ترتیب (0/59 و 0/95 عدد) کمترین مقدار این صفت را داشتند. توده اردبیل3 بیشترین سطح برگ (3554 سانتی مترمربع) و ارقام اولای اوزون، گلدا و لیویا به ترتیب (372، 286 و 211 سانتی متر مربع) کمترین مقدار این صفت را داشتند. بیش ترین عملکرد دانه مربوط به توده های اردبیل4 (2922/7 کیلو گرم در هکتار) و کم ترین عملکرد دانه (3752/3 و 703 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب متعلق به ارقام گلدا و لیویا بود. توده اردبیل2 بالاترین وزن هزاردانه (6/65 گرم) را داشت و کم ترین وزن هزاردانه (4/49 گرم) نیز متعلق به رقم گلدا بود. توده های اردبیل4 و اردبیل3 به ترتیب با میانگین (101/33 و 98/33 عدد) بیش ترین و ارقام گلدا و لیویا به ترتیب با میانگین (42/81 و 41/24 عدد) کم ترین تعداد کپسول در گیاه را داشتند. توده های همدان، اردبیل3 و اردبیل4 به ترتیب با میانگین (40/86، 39/93 و 40/23 درصد) بیش ترین درصد روغن را به خود اختصاص دادند در حالی که کم ترین درصد روغن متعلق به رقم گلدا (28/06 درصد) بود. همچنین بیش ترین درصد پروتئین متعلق به رقم گلدا با میانگین (30/20 درصد) بود. رقم لیرینا با (59/73 درصد) بیش ترین مقدار اسیدچرب آلفا-لینولنیک (امگا3 ) و رقم آراچ2 کمترین درصد (35/21) را به خود اختصاص داد. از نظر میزان اسیدچرب امگا 6 (لینولئیک اسید)، رقم آراچ2 با (42/35 درصد) بیش ترین و توده کرج با (12/06 درصد) کم ترین مقدار را داشتند. در نهایت کشت توده های اردبیل3 و اردیبل4 به خاطر داشتن عملکرد دانه و درصد روغن بالا و ارقام لیرینا به عنوان منبع غنی امگا3 و گلدا به عنوان مکمل پروتئینی در شرایط آب و هوایی اهواز توصیه می گردد.
معصومه دریکوندی مهرانگیز چهرازی
شماره دانشجویی: 9127303 نام : معصومه نام خانوادگی: دریکوندی عنوان پایان نامه: بررسی سازگاری برخی توده ها و ارقام گل گاوزبان اروپایی در شرایط اقلیمی اهواز اساتید راهنما: دکتر محمد محمودی سورستانی و دکتر مهرانگیز چهرازی استاد مشاور: دکتر علی اشرف جعفری گرایش: گیاهان دارویی رشته: علوم باغبانی درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد گروه: علوم باغبانی دانشکده: کشاورزی دانشگاه: شهید چمران اهواز تاریخ فارغ التحصیلی: 7/11/1393 کلید واژه: گل گاوزبان اروپایی، صفات فنولوژیکی، صفات مرفولوژیکی، گامالینولنیک اسید و آلفا لینولنیک اسید چکیده: گل گاوزبان اروپایی گیاهی یکساله، از خانواده بوراژیناسه می باشد. از بخش های هوایی و بذر این گیاه در صنایع غذایی، دارویی و آرایشی بهداشتی استفاده می شود. قسمت عمده مورد استفاده گیاه دارویی گل گاوزبان اروپایی، بذر آن می باشد. میزان روغن بذور گاوزبان، بین 38-28 درصد متغیر می باشد. در بذور گاوزبان روغن مرغوبی وجود دارد که حاوی مقدار زیادی اسیدهای چرب از جمله گامالینولنیک اسید (28-18 درصد) (امگا 6) و آلفالینولنیک اسید (5-4 درصد) (امگا 3) می باشد. گامالینولنیک اسید (امگا 6) به عنوان یکی از اسیدهای چرب غیر اشباع نادر، دارای خواص دارویی فراوانی می باشد که مورد توجه گروه های تحقیقاتی دارویی و غذایی زیادی قرار گرفته است. به منظور ارزیابی عملکرد دانه و روغن برخی توده ها و ارقام گل گاوزبان اروپایی، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی گروه علوم باغبانی، دانشگاه شهید چمران اهواز بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل شش توده و دو رقم اصلاح شده گل گاوزبان می باشد. در ابتدای رشد صفات فنولوژیکی (سبز شدن، ساقه دهی و گلدهی...) و همچنین صفات مرفولوژیکی در مرحله تمام گل (وزن تر و خشک برگ، ساقه، بوته و ...) و پارامترهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی (محتوای کلروفیل، نرخ تعرق، هدایت روزنه ای و ...) و عملکرد بیولوژیکی در پایان دوره رشد اندازه گیری شد. نتایج نشان داد توده ها و ارقام در تمام صفات در سطح احتمال 1 درصد معنی دار گردید. رقم اصلاح شده f1 زودتر از سایر توده ها و ارقام سبز شد و به علت استفاده بهینه از شرایط محیطی و اقلیمی از عملکرد بذر بیشتری برخوردار شد. این رقم ارتفاع، تعداد انشعابات ساقه، تعداد برگ، تعداد گل، تعداد بذر، وزن تر و خشک برگ، ساقه و بوته بیشتری داشت و بطور کلی از وزن هزار دانه بیشتری برخوردار شد. بیشترین مقدار روغن بذر (4/43 درصد) و همچنین گامالینولنیک اسید (25/15 درصد) نیز در رقم اصلاح شده f1 مشاهده شد. به طور کلی، به نظر می رسد رقم اصلاح شده f1 می تواند شرایط آب و هوایی اهواز را تحمل کند و برای افزایش کشت آن در خوزستان توصیه می شود.
نجمه هادی بیداخویدی فاطمه سفیدکن
بر اساس ترکیب (های) غالب اسانس، در توده هایn. kotschyi ، سه کموتایپ اصلی a: حاوی a4-آلفا، 7-آلفا، a7-آلفا نپتالاکتون، b: حاوی a4-آلفا، 7-آلفا، a7-بتا نپتالاکتون و کوبنول و c: حاوی ژرانیل استات و کوبنول، شناسایی شدند. n. kotschyi و n. menthoides پروفایل های ترکیبات فنولی منحصر به فردی را نشان دادند و به ترتیب محتوی بیشترین سطح اسیدهای فنولیک یا فلاونوئیدها بودند. بررسی تنوع ژنتیک بین- و درون توده ای در n. kotschyi با استفاده از 11 آغازگر رپید، توده های واریته کوتسچی از توده های واریته پرسیکا در این گونه را جدا کرد. در کل، n. kotschyi با در نظر گرفتن کمیت و کیفیت اسانس و ترکیبات فنولی، اولویت اول اصلاحی را در بین گونه های مورد مطالعه دارد.