نام پژوهشگر: طاهره موسوی راد
زهرا محمودی طاهره موسوی راد
در بازاریابی درونی، کارکنان بازار داخلی درون سازمانی را شکل می دهند و تامین نیازهای این مشتریان درونی برای موفقیت سازمان لازم و ضروری است. نگریستن به کارکنان به عنوان مشتریان و مشاغل به عنوان محصولات درونی، که منجر به ارضای نیازها و خواسته های مشتریان درونی در مسیر دستیابی به اهداف سازمانی می شود از اهداف سازمان های موفق می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بازاریابی درونی با مدیریت تجربه مشتری در فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران بود. پژوهش حاضر به لحاظ شیوه گردآوری داده ها و روابط بین متغیرها از دسته پژوهش های توصیفی – همبستگی بوده و به لحاظ اهداف پژوهش از نوع کاربردی می باشد که به روش میدانی به اجرا درآمده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان شاغل در فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران بر اساس آمار کارگزینی وزارت ورزش و جوانان بود که تعداد آنها 255 نفر است و به علت گسترده بودن جامعه آماری نمونه های تحقیق با استفاده از جدول مورگان برابر با 152 شد. برای گردآوری داده ها و اطلاعات از روش میدانی استفاده شد برای دست یابی به اهداف تحقیق از دو پرسشنامه استاندارد مدیریت تجربه مشتری و پرسشنامه بازاریابی درونی استفاده شد. روایی هر دو پرسشنامه به تایید 15 تن از متخصصین رسید و پایایی آنها در یک آزمون مقدماتی با 30 آزمودنی و به ترتیب با آلفای کرونباخ 86/0، 89/0، محاسبه شد. اطلاعات به دست آمده پس از جمع آوری پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزارspss 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. از آزمون رگرسیون ساده و چندگانه برای بررسی فرضیات تحقیق استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر حاکی از آن است که تمام مولفه های بازاریابی درونی با مدیریت تجربه مشتری رابطه مثبت و معناداری دارد (05/0>p) و نتایج رگرسیون خطی ساده دو متغیره نشان داد که مولفه های بازاریابی درونی توانایی پیش بینی مدیریت تجربه مشتری را در فدراسیون فوتبال دارد (05/0>p).
فرشته اینانلو معصومه حسینی
در بیانی ساده ، ورزش همگانی پرداختن عامه مردم به ورزش حتی در زمانی کوتاه با توجه به امکانات موجود و شرایط افراد است.هدف از پژوهش حاضر اولویت بندی عوامل موثر برانگیزه مشارکت بانوان درورزشهای همگانی وارائه راهکار مناسبی برای توسعه آن بوده است . کلیه بانوان بالای 18 سال شهر تهران (4094750) جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند که طبق فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 384 نفر از بانوان شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی به عنوان نمونه آماری این تحقیق انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن توسط اساتید محترم تأیید گردید و پایایی آن با استفاده از روش آزمون- باز آزمون ( r=0.82 ) به دست آمد، به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. از آزمون t تک نمونه ای برای مقایسه میانگین به دست آمده با میانگین فرضی ( برابر 2 ) و نیز برای اولویت بندی عوامل از آزمون فرید من استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد اولویت اول را عامل سطح آگاهی فرد به خود اختصاص داده است، ویژگیهای سطح آگاهی فرد با 8 متغیر(تناسب اندام، نشاط وشادابی، آرامش روانی، پیشگیری از علائم پیری، درمان بیماری های جسمانی، حس اعتماد به نفس وبهبود روابط) بر انگیزه مشارکت بانوان در ورزش های همگانی تأثیر معنی دار مثبتی دارند . و مشاهده گردید که مولفه ی "درایجاد تناسب اندام موثراست" بیشترین و مولفه ی " کمک زیادی به بهبود روابط خود با دیگران می کند" کمترین تأثیر را از نظر انگیزه دادن به مردم برای مشارکت در ورزش های همگانی دارند. اولویت دوم را عامل ویژگی های اماکن ورزشی به خود اختصاص داده است، ویژگیهای اماکن ورزشی با 6 متغیر(مربی، تجهیزات وکیفیت اماکن ، موزیک ،شهریه، سهولت دسترسی و مسابقات دوره ای ) بر انگیزه مشارکت بانوان در ورزش های همگانی تأثیر معنی دار مثبتی دارند . و مشاهده گردید که مولفه ی "میزان مهارت و اطلاع رسانی مربی" بیشترین و مولفه ی "مسابقات دوره ای و اهداء جوایز" کمترین تأثیر را از نظر انگیزه دادن به بانوان برای مشارکت در ورزش های همگانی دارند. اولویت سوم را عامل رسانه ها به خود اختصاص داده است،که مشاهده شد که بین رسانه ها و انگیزه مشارکت در ورزش های همگانی تأثیر معنی دار مثبتی ندارند اما در این بین نقش اینترنت و تلویزیون از بقیه بیشتر است.اولویت آخر را ویژگی های فردی ( سن ، تحصیلات ، سطح در آمد و شغل ) به خود اختصاص داده است،که تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با آگاه نمودن بیشتر بانوان از تاثیرات ورزش همگانی بر جسم و روان و با انتخاب دقیق مربیان آگاه و توانمند و با برخورد مناسب، انگیزه مشارکت بانوان به ورزش همگانی افزایش می یابد و با توجه به گسترش روزافزون استفاده از اینترنت، می توان با افزایش برنامه های آموزش ورزش در جهت توسعه مشارکت در ورزش همگانی موثر بود.
پریوش بیات طاهره موسوی راد
هدف اصلی این تحقیق اولویت بندی موانع مدیریت زنان در سازمان های ورزشی به روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) بود. پژوهش حاضر به لحاظ شیوه گردآوری داده ها و روابط بین متغیرها از دسته پژوهش های آمیخته بوده و به لحاظ اهداف پژوهش از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق، کلیه مدیران با سابقه (بیش از 5 سال مدیریت) و متخصصان مدیریت ورزشی(اعضای هیات علمی) می باشند که در زمان تحقیق (1393)، شامل 300 نفر بودند. در این تحقیق ابتدا با استفاده از مصاحبه با 15 نفر از متخصصان و مدیران با تجربه، و با روش اشباع نظری موانع مدیریت زنان در سازمان های ورزشی شناسایی شدند. سپس با توجه به نتایج مصاحبه اقدام به تهیه پرسشنامه به روش ahp نموده و به صورت تصادفی ساده در بین نمونه ها توزیع شده و تعداد 180 پرسشنامه جمع آوری شد. پس از تهیه پرسشنامه روایی آن به تایید 15 نفر از متخصصان مدیریت ورزشی رسید. در این تحقیق از آمار توصیفی برای توصیف متغیرها و نمونه تحقیق و سپس از آزمون های آمار استنباطی برای بررسی سوالات تحقیق استفاده شد. در ضمن در این تحقیق از نرم افزار spss نسخه 22 و همچنین نرم افزار expert choies 11.0 استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر حاکی از آن است که: موانع حضور زنان در پست های مدیریتی سازمان های ورزشی "نبود شرایط مساوی بین زنان و مردان برای رشد در سازمان ها" و "عدم اعتماد به زنان در فرهنگ ایران" بیشترین اشاره را در میان مصاحبه شوندگان داشتد. و زنان عامل فرهنگی را بیشتر دخیل می دانستند ولی مردان عوامل فردی را عامل اولیه موانع مدیریتی زنان قلمداد کردند. توجه به موانع فرهنگی و فرهنگ سازی از طریق رسانه ها کمک خواهد کرد تا زنان نیز پا به پای مردان در امور مدیریتی سازمان های ورزشی سهیم باشند.
فاطمه چراغی لقمان کشاورز
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین هوش هیجانی وفرهنگ سازمانی با بهره وری دبیران ورزش شهرستان ری بود. جامعه آماری پژوهش 120 نفر از دبیران ورزش مرد وزن شهر ری بود که براساس جدول مورگان 92 نفر بصورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه استاندارد بود که برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی مانند گلموگروف اسمیرنف، تی تک نمونه ای و رگرسیون تک متغیره با کمک نرم افزار spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که سطح هوش هیجانی دبیران ورزش شهرری نامطلوب، اما سطح فرهنگ سازمانی و بهره وری آنان متوسط است. همچنین سایر نتایج این پژوهش نشان داد که بین «هوش هیجانی» با « فرهنگ سازمانی» ، بین «بهره وری» با « فرهنگ سازمانی» و بین «هوش هیجانی»و «بهره وری» آنان ارتباط مثبت معنا داری در سطح 05/0=? وجود دارد. در نهایت نتایج به دست آمده نشان داد که ارتباط معنی داری بین هوش هیجانی و فرهنگ سازمانی با بهره وری دبیران ورزش وجود دارد. بنابراین هوش هیجانی دبیران ورزش از طریق فرهنگ سازمانی دبیران ورزش عامل پیش بینی کننده 43% بهره وری دبیران ورزش می باشد.
طاهره موسوی راد ابوالفضل فراهانی
چکیده ندارد.