نام پژوهشگر: علی حسینی
حمید دالوند علی حسینی
هندلینگ مادری، نقش مهمی را در زندگی روزمره کودکان فلج مغزی و مادرانشان ایفا می¬کند بنحوی که بیشترین میزان هندلینگ کودک فلج مغزی توسط مادر و در منزل انجام می شود. علیرغم پژوهش¬های انجام شده، تاکنون نحوه و فرآیند هندلینگ کودک فلج مغزی توسط مادر در منزل تبیین نشده است. لذا این مطالعه، با هدف تبیین چگونگی و فرآیند هندلینگ مادری کودکان فلج مغزی در منزل انجام گرفت. این تحقیق کیفی به شیوه نظریه پایه در سال 1393-1392 در شهر تهران انجام گرفت. روش نمونه گیری در ابتدا هدفمند و سپس بر اساس داده های بدست آمده و نظریه در حال ظهور از نمونه گیری نظری استفاده شد. انتخاب مشارکت کنندگان تا اشباع نظری ادامه یافت. مشارکت کنندگان 37 نفر و شامل؛ 14 مراقب، 3 کودک مبتلا به فلج مغزی، 16 نفر کاردرمانگر، 1 نفر فیزیوتراپیست و 3 نفر مدیر توانبخشی بودند. منبع اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند بودند. داده¬ها بر اساس رویکرد کوربین و اشتروس (2008) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. شش طبقه/درونمایه اصلی شامل؛ مراقبت مادرانه، مواجهه با هَماکارهای نامعمول، سردرگمی در ایفای نقش، تکاپو برای ویژه¬یاری، راهبری پویای هندلینگ و استمرار مراقبت از داده¬ها استخراج شد. طبقه ی مواجهه با هَماکارهای نامعمول به عنوان درونمایه اصلی پژوهش بود که همه ی طبقات دیگر به آن مربوط بودند. شناخت چالش های مراقبتی کودکان فلج مغزی و درک تجربیات مراقبان، زمانی که مشغول هندلینگ کودک فلج مغزی هستند می تواند به توانمندی آنها در جهت رسیدن به مدیریت صحیح و اثر بخش هندلینگ کمک کند. نتایج این پژوهش می تواند دید وسیعی به درمانگران، مدیران و سیاست-گذاران توانبخشی برای درک نیازها، رفع چالش ها و دغدغه های مراقبان و کودکان فلج مغزی جهت برنامه ریزی جامع در خصوص هندلینگ کودک فلج مغزی در منزل، بدهد.
منصور نوری علی حسینی
با توجه به ارتقاء اهمیت کیفیت زندگی در سیستم خدمات و نقش کلیدی آن در ارزیابی و برنامه ریزی در زمینه تعیین مداخلات موثر، بررسی عوامل موثر بر کیفیت زندگی در گروه های مختلف مردم و گروه های معلولین بخصوص کودکان استثنائی نظیر کودکان فلج مغزی جزء اهداف و سیاست های مهم اجتماعی هر جامعه ای است. با توجه به شایع بودن اختلال عملکرد اندام فوقانی در فلج مغزی و نقش این عامل در کارکردهای آموزشی و مشارکت در فعالیت های مهارت های روزمره زندگی کودکان، عاملی موثر در کیفیت زندگی آنها باشد. لذا هدف این مطالعه بررسی نقش عملکرد اندام فوقانی بر کیفیت زندگی کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک و تعیین قدرت پیش بینی مولفه های عملکرد اندام فوقانی در کیفیت زندگی این کودکان تعریف گردید. در این پژوهش مقطعی 50 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای از مرکز کاردرمانی رشد انتخاب شدند. «آزمون کیفیت مهارت های اندام فوقانی» توسط ارزیاب و «پرسشنامه کیفیت زندگی مخصوص کودکان فلج مغزی» توسط والدین تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که بین مولفه های عملکرد اندام فوقانی با مولفه «درد و نارضایتی از ناتوانی»، رابطه معکوس معنادار و با مولفه های «رفاه و پذیرش اجتماعی»، «مشارکت و سلامت جسمانی»، «کارکرد و رفاه هیجانی» رابطه مثبت و معنادار دارد. عامل «تحمل وزن» به جز در مولفه درد و نارضایتی از ناتوانی ، قویترین عامل پیش بین بقیه مولفه های کیفیت زندگی در کودکان فلج مغزی اسپاستیک می باشد.
سجاد محمودثانی حسین جعفری
معادلات q -تفاضلی یکی از مباحث مهم در حساب - q دیفرانسیل و انتگرال و علوم کاربردی می باشد . در این پایان نامه قصد داریم برخی از روش های تجزیه، از قبیل روش (تجزیه ادومیان ، روش اختلال هموتوپی ، روش تکراری دفتردار - جعفری ) و همچنین روش تکرار تغییرات را برای حل معادلات q - تفاضلی به کار گیریم و در آخر مقایسه ای بین نتایج حاصل از این روش ها ارائه می گردد.
علی حسینی میرمحسن پدرام
جمع آوری و نگهداری حجم بزرگی از داده های مرتبط به هم در کارهای گوناگون تجاری و صنعتی این فرصت را به صاحبان داده می دهد که با به کار بستن روش های داده کاوی به تحلیل داده ها و استخراج دانش موجود در آن بپردازند و از نتایج این کار در راستای بهبود کار خود و برتری بر رقیبان بهره برداری کنند.تمایز کاوی یک از روش های نو در داده کاوی است که به کشف تفاوت های چند مجموعه از داده می پردازد. در این پایان نامه بحث پیچیدگی محاسبه را به اختصار مرور کرده ایم و پس از شرح پیچیدگی روش های پیشین برای حفاظت دانش؛ روش نو بر پایه ی آنتروپی و حساب تغییرات برای حفاظت از دانش محرمانه در پایگاه داده های تمایزی ارائه داده ایم که سرعت بسیار بالایی دارد.
رامین سعیدی علی حسینی
در این پروژه حذف فوتوکاتالیتیکی رودامینb توسط سیستم uv/bi2o3 مطالعه گردید و متیل اورانژ توسط سیستم vis light/ag2o-bi2o3 مورد بررسی قرار گرفت. نانو بیسموت اکسید با استفاده از روش رسوبی و نانو کامپوزیت ag2o-bi2o3 به روش هم رسوبی تهیه گردید . نمونه های سنتز شده توسط الگوی پراش پرتو ایکس، میکروسکوپ الکترونی روبشی و اسپکتروسکوپی تبدیل فوریه ir شناسایی شدند. بررسی ساختاری نشان داد بیسموت اکسید سنتزی دارای ساختار کریستالی می باشد و متوسط اندازه کریستال ها nm 22/4 است. مورفولوژی آن نیز با استفاده از تصاویر sem بررسی شد و مشخص شد که اندازه ذرات در محدوده nm 22-16 است. فعالیت فوتوکاتالیتیکی نانو-bi2o3 در حذف رودامینb به عنوان مدل یک آلاینده رنگی مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور با استفاده از نرم افزار مینی تب و با روش رویه سطح ( باکس – بنکن ) طراحی آزمایش انجام شد تا شرایط بهینه برای آزمایش بدست آید. چهار متغیر تاثیر گذار بر فرآیند فوتوکاتالیستی حذف رنگ شامل غلظت اولیه رنگ، زمان، ph و مقدار کاتالیست در این طراحی مورد مطالعه قرار گرفت و مقادیر بهینه به ترتیب برابر ppm 12/5، min 120، 7 و g 0/075 بدست آمد. نانو-bi2o3 سنتز شده در این تحقیق فعالیت بسیار بالایی در حذف رودامینb در ناحیه فرابنفش نشان داد به طوری که بیش از 95 درصد در مدت 120 دقیقه تخریب شد. خصلت فوتوکاتالیتیکی نانو کامپوزیت ag2o-bi2o3 در فرآیند حذف متیل اورانژ تحت نور مرئی توسط طراحی آزمایش مورد بررسی قرار گرفت. در این طراحی سه متغیر مستقل شامل مقدار کاتالیست، زمان و ph اولیه انتخاب شد و مقادیر بهینه به ترتیب برابر g 0/025 ، min 60 و 5/58 بدست آمد. کامپوزیت کردن اکسید نقره با اکسید بیسموت باعث کاهش گپ انرژی و پاسخ به نور مرئی شد. به دلیل اینکه درصد بالایی از نور خورشید را نور مرئی تشکیل می دهد، بنابراین نانو کامپوزیت ag2o-bi2o3 می تواند به عنوان یک کاتالیست موثر برای حذف آلاینده های رنگی توسط نور خورشید مورد استفاده قرار گیرد.
ایمان طیبی فریبرز محمدی پور
هدف از این تحقیق بررسی اثر دو هفته بی تمرینی بر اینترلوکین- 4 و اینترفرون گامای شناگران مبتدی بود. بدین منظور 18 نفر از دانشجویان داوطلب رشته تربیت بدنی سماء شیراز به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در ابتدا از تمامی آزمودنی ها به صورت ناشتا مقدار هفت سی سی خون گرفته شد، سپس گروه تجربی (تمرین شنا ومتعاقب آن دو هفته بی تمرینی) به مدت هشت هفته، دو روز در هفته و هر جلسه یک ساعت تمرینات شنا را انجام دادند. در طول این مدت از گروه کنترل خواسته شد که از انجام فعالیت های ورزشی خودداری نمایند و تنها فعالیت های روزمره خود را داشته باشند. پس از پایان هشت هفته مجددا هفت سی سی خونگیری صورت گرفت و پس از گذشت دو هفته بی تمرینی خونگیری سوم به عمل آمد. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (0/05 =α). نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که دو هفته بی تمرینی اثر معنی داری بر اینترلوکین- 4 و اینترفرون گامای شناگران مبتدی ندارد. از اینرو با توجه به ننایج این تحقیق اینگونه نتیجه گیری می شود که دو هفته بی تمرینی زمان زیادی برای از دست داده ویژگی های تمرینی نیست.
فاطمه تندهوش علی حسینی
هدف از این تحقیق بررسی اثر تمرین شنا بر اینترلوکین-4 و اینترفرون گاما ی موش های صحرایی مبتلا به دیابت بود. بدین منظور 60 راس موش صحرایی نژاد اسپراگودوالی به طور تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. فرایند دیابتی شدن موش های صحرایی یک هفته پس از سازگاری با محیط آزمایشگاه آغاز شد. شروع مداخلات تجربی شامل برنامه تمرینی ، یک هفته پس از القاء دیابت و نگهداری موش های صحرایی صورت گرفت. موش های صحرایی به طور تصادفی به 5 گروه شامل 1-تمرین شنا، 2- گروه کنترل دیابتی قربانی هفته اول و 3- گروه کنترل دیابتی قربانی هفته ششم 4- گروه کنترل سالم قربانی هفته اول 5- گروه کنترل سالم قربانی هفته ششم تقسیم شدند. در طی شش هفته موش های گروه تمرین شنا 6راس ،گروه کنترل دیابتی 6راس وگروه کنترل سالم 4 راس افت آزمودنی داشتند به طوری که کل موش های صحرایی هر چهار گروه در پایان تحقیق 44 راس بودند. در طی شش هفته موش های گروه تمرین شنا در وان شنا به مدت 20 دقیقه در هر جلسه و سه جلسه در هفته شنا کردند.. موش های گروه های کنترل دیابتی و کنترل سالم در طول این مدت هیچگونه فعالیت ورزشی نداشتند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در پایان هفته ششم، موش های صحرایی جهت اندازه گیری پارامترهای مورد مطالعه قربانی شدند تا تغییرات بیوشیمیایی ناشی از تاثیر تمرینات شنا مورد بررسی قرار گیرد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی (آمار استنباطی) استفاده شد (0/05≥α). نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق نشان داد که تفاوت معنی داری در میزان اینترلوکین-4 و اینترفرون گاما وجود دارد. و نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که القاء دیابت و همچنین تمرین شنا اثر معنی داری بر تغییرات اینترلوکین-4 نداشته است، همچنین القاء دیابت و تمرین شنا اثر معنی داری بر تغییرات اینترفرون گاما نیز نداشته است.
علی محسنی نیا عبدالصالح زر
هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه آمادگی جسمانی وابسته به سلامت کارکنان مرد واحد¬های مختلف شهرداری شیراز بود. بدین منظور عوامل وابسته به سلامتی آمادگی جسمانی (bmi بافرمول «وزن به کیلوگرم »تقسیم بر «مجذور قد به متر »، استقامت بالا تنه با آزمون کشش بارفیکس، استقامت پایین تنه با آزمون درازنشست، قدرت دست با استفاده از دستگاه هندگریپ، انعطاف پذیری با آزمون ولز) 34 نفر از کارکنان شهرداری شیراز اندازه¬گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل یافته¬های تحقیق از آزمون اماری t مستقل استفاده شد (0/05=α). نتایج نشان داد که میزان bmi در گروه غیر اداری و گروه اداری تفاوت معنی داری ندارد، استقامت بالاتنه در گروه غیر اداری بیشتر از گروه اداری می¬باشد، میزان استقامت پایین تنه در گروه غیر اداری بیشتر از گروه اداری می¬باشد و میزان قدرت دست در گروه غیر اداری و گروه اداری تفاوت معنی داری وجود ندارد، انعطاف پذیری درگروه اداری و غیراداری تفاوت معنی داری ندارد با توجه به نتایج این تحقیق نتیجه¬گیری می¬شود که وضعیت آمادگی جسمانی وابسته به سلامت کارکنان غیر اداری نسبت به اداری در حالت بهتری می¬باشد.
علی حسینی مهرداد مدهوشی
چکیده ندارد.