نام پژوهشگر: علی اکبر کریمیان

بررسی و مقایسه عکس العمل های هیدرولوژیکی در شرایط کاربری موجود و بهینه (آمایش سرزمین) در حوزه رودخانه خشک شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1390
  محمودرضا براهیمی   علی اکبر کریمیان

بهره برداری بهینه و اصولی از منابع طبیعی سرزمین و ساماندهی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیک آن، نقش مهمی در مدیریت حوزه آبخیز و جلوگیری از تخریب محیط زیست در راستای توسعه پایدار دارد. تغییر کاربری اراضی یکی از فاکتور های مهم در تغییر وضعیت هیدرولوژیکی، فرسایش و تنوع زیستی در منطقه می باشد. با اطلاع از روند تغییر کاربری اراضی می توان در راستای هدایت اکوسیستم به سمت تعادل قدم برداشت. هدف از این پژوهش تعیین بهترین کاربری حوزه آبخیز نهراعظم یکی از زیر حوزه های حوزه آبخیز رودخانه خشک شیراز برای کاهش تولید رواناب از طریق ارزیابی توان اکولوژیکی و سپس بررسی وضعیت تبدیل بارش به رواناب حوزه در شرایط کاربری فعلی نسبت به شرایط بهینه و با حفظ توسعه پایدار می باشد. بدین منظور پس از تهیه نقشه کاربری اراضی فعلی حوزه، نقشه توان اکولوژیکی حوزه (کاربری بهینه) از ترکیب نقشه های واحد شکل زمین، خاک، پوشش گیاهی و مدل سازی اکولوژیکی از روش سیستمی تهیه گردید. سپس اثرات کاربری اراضی روی تولید به وسیله اجرای مدل هیدرولوژیکی شماره منحنی(cn) برای دو حالت کاربری فعلی و کاربری بهینه مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد و در نهایت دبی اوج سیلاب را برای هر دو حالت کاربری بهینه و فعلی اراضی با استفاده از روش شماره منحنی محاسبه گردید. نتایج حاصل از تهیه نقشه کاربری فعلی و بهینه نشان می دهد که در شرایط فعلی اراضی مرتعی، کشاورزی (باغبانی، زراعت) و توسعه شهری (مسکونی، صنعتی، تجاری) به ترتیب با 06/55، 93/15و 8/11 درصد بیشترین سطح را به خود اختصاص داده اند و در شرایط بهینه 24/72 درصد از اراضی به مراتع، 06/16 درصد به کشاورزی، 69/3 درصد به توسعه شهری اختصاص دارد. همچنین مقایسه سطوح کاربری ها در هر دو شرایط نشان می دهد که در وسعت اراضی کشاورزی (باغبانی، زراعت آبی، زراعت دیم) تغییر چندانی حاصل نشده است. اما کاهش 1/8 درصد از سطح اراضی توسعه شهری و افزایش 18/17 درصد از سطح اراضی مرتعی در شرایط بهینه نسبت به شرایط فعلی نشان از توان پایین حوزه مورد مطالعه جهت توسعه شهری و توان بالای منطقه جهت کاربری مرتع داری می باشد. همچنین نتایج نشان دهنده شماره منحنی وزنی 6/82 برای کاربری فعلی و 2/75 برای کاربری های بهینه می باشد. نتایج حاصل برآورد ارتفاع رواناب و دبی حداکثر لحظه ای در دو شرایط مورد بررسی نشان می دهد که ارتفاع رواناب و در نتیجه دبی سیلاب در شرایط بهینه کمتر از شرایط فعلی می باشد. این نتایج نشان می دهد که درصد کاهش ارتفاع رواناب در شرایط بهینه نسبت به فعلی با افزایش دوره بازگشت کمتر می شود، به طوری که بیشترین درصد کاهش ارتفاع رواناب مربوط به دوره بازگشت های 2 تا 50 سال به ترتیب با 47/37، 97/29، 54/26، 32/23 و 48/21 درصد می باشد. بیشترین درصد کاهش دبی حداکثر لحظه ای مربوط به دوره بازگشت های 5 ساله و 2 ساله به ترتیب با 64/40 و 74/37 درصد کاهش در شرایط بهینه نسبت به فعلی می باشد. با افزایش دوره بازگشت از 2 تا 5 سال ابتدا درصد کاهش دبی سیلابی در شرایط بهینه نسبت به فعلی افزایش می یابد، ولی از دوره بازگشت 10 تا 100 سال درصد این تفاوت ها کاهش می یابد. نتایج فوق بر اهمیت ارزیابی توان اکولوژیکی در منطقه قبل از هر گونه برنامه ریزی در استفاده از اراضی تأکید می نماید.

مقایسه اثر کاربری اراضی در شرایط بهینه و فعلی روی رسوبدهی حوزه (مطالعه موردی: حوزه آبخیز شور و شیرین شیراز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  سیده فاطمه سوزنده پور   محمد تقی دستورانی

چکیده نوع بهره برداری از اراضی فاکتور بسیار مهمی در ایجاد فرسایش و رسوب حوزه های آبخیز به شمار می رود. به دلیل عدم توجه به مسئله قابلیت و تناسب اراضی اکثرا از اراضی به صورت نامناسب و نامعقول استفاده می شود که این استفاده نابجا شدت فرسایش و تولید رسوب را افزایش داده است. در این مطالعه ارزیابی اثرات کاربری اراضی روی تولید رسوب به وسیله اجرای یکی از مدل های بارش- رواناب (جهت تعیین دبی) و ترسیم منحنی سنجه رسوب (جهت تعیین رابطه دبی – رسوب) برای کاربری فعلی، تعیین کاربری بهینه اراضی ( متناسب با استعداد اراضی از طریق آمایش سرزمین ) و اجرای دوباره مدل برای شرایط بهینه انجام شد در نهایت تعیین تفاوت بین دو مجموعه شبیه سازی های مدل بررسی شد. جهت تعیین تأثیر کاربری اراضی بر رسوبدهی حوزه، شماره منحنی رواناب (cn) در شرایط کاربری فعلی و بهینه اراضی محاسبه و با اعمال تغییرات ایجاد شده در ورودی های مدل اقدام به شبیه سازی رفتار سیلاب در شرایط بهینه گردید. سپس مدل با داده های مشاهداتی، واسنجی و اعتباریابی گردید. هیدروگراف سیل در شرایط کاربری فعلی و بهینه اراضی شبیه سازی شد. شاخص های دبی اوج و حجم سیلاب برای مقایسه تعیین و مقادیر آن ها برای دو وضعیت کاربری فعلی و بهینه اراضی محاسبه گردید. بر اساس نتایج شبیه سازی رسوب برآورد شده در دو شرایط با یکدیگر تفاوت داشته و رسوب برآوردی به میزان متوسط 11/12 درصد، در شرایط کاربری بهینه کمتر از شرایط فعلی اراضی بدست آمد.

ارزیابی توان گردشگری حوضه بن رود قمصر با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی(ahp)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده کویر شناسی 1391
  لیلا ذراتی   علی اکبر کریمیان

به منظور اجتناب از عواقب نامطلوب توسعه صنعت گردشگری و دستیابی به مدیریت پایدار منابع زمین جهت گردشگری، نیاز به توان اکولوژیکی است. ارزیابی توان اکولوژیکی تنظیم رابطه بین اثرات اجتماعی و اقتصادی و تغییرات حاصل از استفاده از زمین برای نظارت بر توسعه پایدار است. از آنجا که سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری مکانی (sdsss) به سرعت در حال ایجاد جاذبه جهت برنامه ریزی و سیاستگذاری است، مطالعه حاضر نشان می دهد که توسعه mcsdss پایه (سیستم پشتیبانی تصمیم گیری فضایی چند معیاره) تکنیک های اطلاعات مکانی، مانندgis (سیستم اطلاعات جغرافیایی) و ارزیابی چند معیاره (mce) را کامل می کند. هدف از این تحقیق ایجاد یک نقشه تناسب از منطقه مورد مطالعه، مربوط به خصوصیات توسعه صنعت گردشگری است تا به عنوان متغیر تصمیم گیری در برنامه ریزی فضایی مورد استفاده قرار گیرد. این روش با مراجعه به مطالعه موردی در حوضه بن رود در استان اصفهان نشان داده می شود. حوضه بن رود از نظر داشتن جاذبه های طبیعی و صنعت گلاب گیری، از موقعیت ممتازی برخوردار است. در این مطالعه، به منظور ارزیابی توان اکولوژیکی حوضه بن رود برای توسعه صنعت گردشگری، از روش ارزیابی چند معیاره (mce) بر اساس منطق فازی استفاده شده است. معیارهای مختلف در تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شده و ظرفیت محیطی و منابع اکولوژیکی در منطقه شناسایی شد و اطلاعات موجود جمع آوری و پس از آن به صورت لایه هایی تهیه شد که پس از آن این لایه ها با توابع عضویت متفاوت، استاندارد شدند. وزن معیارهای مختلف با استفاده از روش مقایسه زوجی (ahp) مشخص شد و تمام لایه ها با استفاده از روش ترکیب خطی وزنی (wlc) ترکیب شدند و نتایج به شکل نقشه تهیه و با نرم افزار idrisi آنالیز شد. با استفاده از نتایج نقشه تناسب به عنوان یک ابزار آنالیز، امکان شناسایی برخی از مناطق مهم که نیاز به توسعه دارند وجود دارد. به منظور دستیابی به درک مختصری از نتایج، مقادیر به چهار دسته بالا، متوسط، کم و بدون تناسب طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد که 30?، 18?، 25? و 27? از نواحی در منطقه مورد مطالعه به ترتیب با تناسب بالا، متوسط، کم و بدون تناسب مشخص شدند. با این حال، نقشه تناسب نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه را میتوان به دو زیر منطقه تقسیم کرد: بخش جنوبی با تناسب بالاتر و بخش شمالی با تناسب کمتر. نتایج این مطالعه با برخی از دروس آموخته شده در توسعه mcsdss نتیجه گرفته میشود و مشخص است که روش به کار رفته به عنوان یک ابزار موثر در ارائه پشتیبانی از تصمیم گیری برای برنامه ریزی مکانی است.

ارزیابی و برآورد میزان شناخت روستاییان {دانش آموزان، معلمان، والدین) از محیط زیست ( مطالعه موردی روستاهای منطقه جی( شش) اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده کویر شناسی 1391
  فاطمه ایزدی   علی اکبر کریمیان

چکیده محیط زیست، به تمام محیطی اطلاق می شود که انسان بطور مستقیم و غیر مستقیم به آن وابسته است و زندگی و فعالیت های او در ارتباط با آن قرار دارد. زندگی مدرن و صنعتی امروز انواع بحران ها و آلودگی ها را برای محیط زیست در سطح جهانی و ملی به وجود آورده است. امروزه توجه به محیط زیست در تمامی بخش های کشور بخصوص محیط های روستایی اهمیت یافته است تا هر چه بهتر و بیش تر بتوان در حین بهره برداری مناسب از محیط، از آن حفاظت نمود. لذا مناطق روستایی به واسطه نزدیکی بیش تر به طبیعت و اثرات مستقیمی که بر طبیعت می گذارند و تاثیراتی که از طبیعت می پذیرند، از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. این امر ضرورت تحقیق در محیط زیست روستایی را دو چندان می کند. از مقدمات رفع مشکلات محیط زیستی، افزایش آگاهی های عمومی در میان کلیه ی اقشار جامعه می باشد. آموزش، اطلاع رسانی و ترویج فرهنگ زیست محیطی باید به اقتضای شرایط، به روز شود و در مقاطع مختلف تحصیلی متناسب با سن و شرایط انجام پذیرد تا بهتر بتوان از آموزش در راستای حفاظت از محیط زیست بهره برد. در همین راستا نظام تعلیم و تربیت باید ضمن گسترش آموخته ها در جامعه، افراد را از سمت آگاهی و دانش به سوی عمل حرکت دهد. برای براورد این شناخت در این تحقیق از پرسش نامه استاندارد شده استفاده گردید. پرسشننامه ای با سوالات بسته و در قالب طیف لیکرت مشتمل بر 34 گویه در چهاربخش (شناخت اجزای محیط-زیست، شناخت آلودگی های محیط زیست، رویکرد نسبت به محیط زیست، نگرش نسبت به محیط زیست) استفاده گردید. جامعه آماری در این مطالعه شامل دانش آموزان روستایی مقطع راهنمایی ناحیه شش آموزش و پرورش اصفهان همراه با والدین و معلمان آن ها بود. حجم نمونه توسط فرمول کوکران 332 نفر تخمین زده شد، که برای اطمینان بیش تر 400 دانش آموزان (197 دختر و 203 پسر)، با روش نمونه برداری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. به این صورت که در مرحله اول نمونه گیری به صورت خوشه ای و در مرحله دوم از بین خوشه های انتخابی نمونه گیری سیستماتیک (منظم) انجام گرفت. در نهایت آنالیزهای آماری شامل: من ویتنی، کروسکال والیس، همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد در زمینه شناخت کلی از محیط زیست (میانگین 33 گویه پرسش نامه) نشان می دهد که میزان شناخت دانش آموزان با جنسیت آنها در ارتباط بوده و جنس مونث اطلاعات بیش تری داشتند، اما شناخت دانش آموزان با سن و پایه تحصیلی آن ها و سن و تحصیلات والدین آنها در ارتباط نیست. همچنین میزان این شناخت به ترتیب در معلمان، دانش آموزان و در آخر والدین روستایی افزایش می یابد. علاوه بر آن مهم ترین منبع آموزشی از نظر دانش آموزان تلویزیون و خانواده بودند. کلمات کلیدی: آموزش محیط زیست، دانش آموز، دوره راهنمایی، روستا، معلم، والدین

بررسی اثرات محیط زیستی کاربری های انسان ساخت بر پارک ملی بمو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1392
  فاطمه هوشمند فیروزآبادی   محمدرضا علمی

ارزیابی اثرات محیط زیستی روشی برای تعیین، پیش بینی و تفسیر اثرات محیط زیستی یک پروژه بر کل محیط زیست، بهداشت عمومی و سلامت اکوسیستم هایی است که زندگی بشر به آن وابسته است. در راستای حفاظت از تنوع زیستی و کاهش اثرات تخریبی پروژه های انسان ساخت و دستیابی به توسعه پایدار، لازم است که اثرات ناشی از کاربری های انسان ساخت بر اکوسیستم های طبیعی، مورد ارزیابی محیط زیستی واقع شود. ارزیابی محیط زیستی کاربری های انسان ساخت بر پارک ملی بمو با شناسایی منابع محیط زیستی اعم از فیزیکی، زیستی و اقتصادی – اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. شناسایی این منابع با استفاده از مطالعات و بازدید های صحرایی، سنجش از دور، نقشه ها و نمونه برداری از خاک صورت پذیرفت. سپس به شناسایی و پیش بینی آثار و پیامد های کاربری ها با ارزیابی توان منطقه و ماتریس ایرانی پرداخته شد. نتایج بررسی آلودگی خاک منطقه با شاخص های آلودگی نشان داد که خاک منطقه دارای آلودگی کم و غیر آلوده است. پایش پوشش گیاهی منطقه با استفاده از شاخص نرمالیز شده پوشش گیاهی بین سال های 1987، 2009 و 2011 نشان داد که وضعیت پوشش گیاهی با درجه سرسبزی متوسط افزایش یافته و پوشش گیاهی با درجه سرسبزی خوب کاسته شده است. تهیه نقشه کاربری اراضی منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای بین سال های 1987، 2009 و 2011 نشان داد که مساحت کاربری های انسان ساخت افزایش و پوشش طبیعی منطقه کاهش یافته است. . نتایج حاصل از ارزیابی توان منطقه بیانگر این بود که توسعه کاربری ها با توان طبیعی منطقه هم خوانی ندارد. ماتریس ایرانی در مرحله بهره برداری و پس از آن برای چهار کاربری، شبکه راه ها، توسعه شهری، توسعه صنعتی و کشاورزی تهیه شد. نتایج ماتریس ها نشان داد که کمتر از 50 درصد میانگین رده بندی سطر و ستون های ماتریس پالایشگاه، کمتر از 1/3- است و بیانگر این است که پروژه با ارائه طرح های بهسازی و گزینه های اصلاحی قابل قبول است. کمتر از 50 درصد میانگین رده بندی ستون ها و بیش از 50 درصد میانگین رده بندی سطر های ماتریس کشاورزی کمتر از 1/3- است که بیانگر این است که پروژه با ارائه طرح های بهسازی قابل اجراست. بیش از 50 درصد میانگین رده بندی ردیف ها و ستون های ماتریس شهرک صدرا کمتر از 1/3- است و بیانگر این است که وجود کاربری در منطقه مردود و قابل قبول نیست. در ماتریس جاده کمتر از 50 درصد میانگین رده بندی ستون ها و بیش از 50 درصد میانگین رده بندی سطر ها کمتر از 1/3- است که بیانگر این است که پروژه با ارائه طرح های بهسازی قابل اجراست.

انتخاب زیستگاه آهوی ایرانی (gazella subgutturosa) در منطقه حفاظت شده کالمند، استان یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1392
  فهیمه فقیهی ابرندآبادی   شیرین آقانجفی

آهوی ایرانی یکی از گونه های شاخص و تهدید شده در ایران می باشد. با وجود چندین تحقیق انجام شده بروی این گونه در نقاط مختلف ایران اطلاعات جامعی از بوم شناسی این گونه در مقیاس کلان وجود ندارد. لذا سعی گردید برای اولین بار انتخاب زیستگاه آهوی ایرانی در منطقه کالمند بر اساس کمی کردن متغیرهای زیستگاهی در اطراف نقاط حضور جانور (گروه های سرگین) بررسی گردد تا متغیرهای زیستگاهی تاثیرگذار در انتخاب زیستگاه این گونه شناسایی شود. نمونه گیری از هر تیپ زیستگاهی با استفاده از ترانسکت های دائمی تصادفی و با دو تکرار صورت گرفت لذا دوازده ترانسکت دائمی بصورت تصادفی با طول دویست متر و عرض 2 متر در جوامع گیاهی موجود در منطقه مستقر گردید. ترانسکت ها هر 45 روز یک بار پایش شدند و متغیرهای زیستگاهی نظیر درصد کل پوشش گیاهی، غنای گونه ای، فاصله از نزدیکترین منبع آب، مزرعه، جاده، مناطق توسعه انسانی و تعداد گروه های سرگین در پلات های مستقر در اطراف گروه های سرگین اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که بین جوامع گیاهی از نظر تراکم گروه سرگین تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0p<) بطوری که جامعه درمنه-کاهوی وحشی بیشترین استفاده را توسط آهوی ایرانی داشته است. در انتخاب زیستگاه آهو بین دو فصل تابستان و پاییز اختلاف معنی داری وجود نداشت. نتایج نشان داد متغیرهای زیستگاهی نظیر درصد پوشش گونه های گیاهی درمنه (artimisia siberi) و گون (astragalus sp)، غنای گونه های گیاهی و درصد پوشش کل گونه های گیاهی از متغیرهای مهم تاثیرگذار در انتخاب زیستگاه آهوی ایرانی در منطقه حفاظت شده کالمند هستند و این گونه به طور معناداری از گونه های خارداری مثل خارزن بابا (onopordon sp) پرهیز می کند (05/0p<). به نظر می رسد جامعه درمنه-کاهوی وحشی به دلیل نزدیکی به پاسگاه محیط بانی، غنای گونه ای و درصد پوشش بیشتر گونه های گون (astragalus sp) و درمنه (siberi artimisia) زیستگاه رجحانی تری برای آهوی ایرانی به شمار می رود. این جامعه پناه(به خاطر گونه گون)، ایمنی(به خاطر نزدیکی به پاسگاه) و منابع آب و غذای بیشتری (به خاطر وجود گونه های درمنه وگون) را در مقایسه با دو جامعه دیگر برای این گونه فراهم می کند.

مدلسازی مطلوبیت زیستگاه پلنگ ایرانی (panthera pardus saxicolor) به روش ماکسیمم انتروپیmaxent)) در منطقه حفاظت شده کوه بافق، استان یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1392
  فاطمه صادقیان   جلیل سرهنگ زاده

پلنگ ایرانی (panthera pardus saxicolor) یکی از بزرگ جثه ترین زیر گونه های پلنگ در دنیا، در سال 2008 میلادی به عنوان زیرگونه در خطر انقراض در فهرست اتحادیه جهانی حفاظت از حیات وحش قرار گرفت. علت کاهش شدید جمعیت این زیرگونه را می توان شکار، کاهش جمعیت طعمه های آن و تخریب زیستگاه دانست، که تخریب زیستگاه بزرگترین خطر تهدید کننده حال حاضر گونه است. در این پژوهش از روش ماکسیمم انتروپی به منظور مدلسازی مطلوبیت زیستگاه پلنگ ایرانی در منطقه حفاظت شده کوه بافق استفاده شد. به همین منظور نقاط حضور شامل ردپا، سرگین، نقاط قلمروگذاری و نقاط حاصل از دوربین تله ای جمع آوری شد. متغیرهای زیست محیطی مورد نیاز نیز شامل شیب جغرافیایی، طبقات جهت، ارتفاع از سطح دریا، فاصله تا آبادی ها، تیپ اراضی، فاصله تا جاده خاکی، تیپ گیاهی، خاک، تراکم گیاهی، تغییرات دما، فاصله تا منابع آب و تراکم طعمه ابتدا از طریق نرم افزار9.3 arc gis آماده سازی و سپس به مدل وارد شدند. . نتایج آزمون جک نایف نشان داد که متغیرهای تیپ اراضی و فاصله تا منابع آب در مقایسه با بقیه متغیرها از اهمیت بالاتری برخوردارند. منحنی های پاسخ گونه نشان می دهند مطلوبیت زیستگاه پلنگ با افزایش فاصله تا آبادی های بدون سکنه کاهش می یابد. در مقابل پلنگ معمولا زیستگاههای با فاصله کمتر از 1000 متر تا آبادی های با سکنه را نمی پسندد و تا فاصله حدود 100متری جاده نیز یافت نمی شود. تراکم گیاهی 25-10% (پوشش متوسط) بیشترین احتمال حضور پلنگ را دارد. تیپ های گیاهی ارس و درمنه- قیچ، بیشترین احتمال حضور را دارند. سه جهت شرق، غرب و شمال احتمال حضور یکسان دارند. نمودار پاسخ گونه به متغیر تغییرات دما دارای نوسانات زیادی است. مطلوبیت زیستگاه پلنگ در تراکم بالای طعمه افزایش می یابد. با افزایش فاصله تا منابع آب احتمال حضور کاهش می یابد، چون منطقه حفاظت شده کوه بافق جزء مناطق خشک و نیمه خشک به حساب می آید و پلنگ برای تامین آب خود ناچار است در فاصله نزدیک به منابع آب زندگی کند. طبقه خاک rock - outcrop, lithic torriorthents، بیشترین احتمال حضور را دارد، به این علت که دارای شیب بسیار تند است و برای گونه ای مثل پلنگ مناسب می باشد. پلنگ، ارتفاعات 1700-1500 متر را ترجیح می دهد، از شیب زیر 5 درصد دوری می کند و حضور گونه در شیب های بالای 10 در صد تغییرات کم دارد. مناطق کوهستانی بیشترین احتمال حضور گونه را دارند. نقشه مطلوبیت زیستگاه به دست آمده نشان داد که حدود30 درصد از منطقه حفاظت شده کوه بافق برای پلنگ ایرانی مطلوب و بقیه نامطلوب می باشد. زیستگاه مطلوب در امتداد شمال غرب به جنوب شرق و از منطقه بیشه دشت تا منطقه پنج درخت و شامل ارتفاعات عمده منطقه می باشد سطح زیر منحنیroc (auc) بیانگر عملکرد مدل است و مقدار آن، به طور میانگین 88/0 به دست آمد، که نشان دهنده عملکرد خوب مدل است

بررسی اثر سناریوهای گوناگون کاربری اراضی حوضه بر میزان گل آلودگی (رسوب معلق) آب و هدررفت ماده آلی خاک (مطالعه موردی: حوزه آبخیز منشاد استان یزد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  سهیلا کوچه بیوکی   علی اکبر کریمیان

یکی از عوامل اصلی در کاهش کیفیت آب رودخانه ها، تغییر کاربری اراضی در سطح حوضه است. هدف پژوهش حاضر این بود که با انتخاب بهترین شیوه مدیریت کاربری اراضی، کیفیت آب را از نظر کم ترین گل آلودگی به منظور بهبود کیفیت مناظر طبیعی و تفرجگاهی افزایش دهد. در این پژوهش که در حوزه آبخیز منشاد استان یزد به مساحت تقریبی 6000 هکتار اجرا شده است، تأثیر کاربری اراضی فعلی و بهینه حوضه بر گل آلودگی آب و ماده آلی حمل شده با رسوب برای دوره های بازگشت 2 تا 25 سال با بسته نرم افزاری hec-hms (نسخه 3.3) و منحنی سنجه رسوب پیش بینی شد. آمایش سرزمین منطبق با مدل مخدوم (1378) و روش تجزیه و تحلیل سیستمی داده ها و پارامتر متغیر در هر سناریو مقدار شماره منحنی (cn) بود. اندازه گیری ماده آلی نیز با روش والکلی- بلاک و تقاضای اکسیژن خواهی شیمیایی (cod) آب انجام شد. بر اساس نتایج بدست آمده در حالی که درصد انطباق کاربری فعلی با مدل آمایش خیلی زیاد بود و این تفاوت ناچیز مربوط به سکو بندی باغات در شیب های غیر مجاز در مراتع است؛ با حذف این سکو ها برای مدل آمایش سرزمین به طور متوسط 07/7 درصد حجم سیل، 55/3 درصد دبی اوج جریان، 94/6 درصد گل-آلودگی آب و 67/7 درصد مقدار ماده آلی هدر رفته در دبی اوج جریان افزایش یافت. سکو بندی باغات در شیب های مجاز به مدیریت آب و خاک منشاد کمک زیادی کرده است به طوریکه اختلاف زیادی در گل آلودگی خروجی حوضه بین دو سناریو دیده نشد.

برآورد میزان دانش محیط زیستی دانش آموزان، والدین و مربیان مدارس راهنمایی در شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1391
  الهام نصر آزادانی   علی اکبر کریمیان

تهدید های بسیار زیادی از جمله گرمایش جهانی، تغییرات اقلیمی، از دست رفتن تنوع زیستی، تخریب زیستگاه ها و غیره دامن گیر محیط زیست ما چه در سطح ملی و چه در سطح جهانی است. اگر چه انسان امروز هرچند با تاخیر اقدام به جبران این خسارت ها کرده اما تا رفع کامل این معضلات راهی بس طولانی در پیش است. پس این وظیفه همگی ماست که با این تهدیدات آشنا شویم و گامی موثر در جهت کاهش یا محو کامل این تهدید ها برداریم. از مقدمات رفع این مشکلات به طور قطع افزایش آگاهی های عمومی و ایجاد حساسیت ها در میان کلیه اقشار جامعه است، که در گام اول نیازمند آموزش محیط زیست در تمام سطوح اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میباشد. در این میان باید توجه داشت که آشنا کردن کودکان با محیط زیست با انگیزه شروع آموزش های زود هنگام به پایه گذاران و تصمیم گیران آتی سیاست های جامعه، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و میتواند افقی تازه در ارتقای وضعیت محیط زیست کشور برای ما به ارمغان آورد. لازم به ذکر است که این آموزش ها صرفاً شناساندن مخاطرات زیست محیطی را طلب نمیکند، آنچه لازمه پیشرفت است ایجاد مسئولیت در کودکان به عنوان حامیان آگاه تفکرات زیست محیطی ست. برای رسیدن به این هدف در درجه اول لازم است میزان آگاهی و علاقه کودکان نسبت به محیط زیست و میزان تاثیر عوامل مختلف بر این آگاهی و علاقه ارزیابی شود، و سپس این برآورد به عنوان پایه ای برای برنامه ریزی های آموزشی آینده در سطوح مختلف قرار گیرد. بدیهی است که این امر می تواند ارتقا سطح آگاهی های آینده محیط زیست و منابع طبیعی کشور را تضمین نماید. در واقع ما نیاز داریم به نوعی به سوالات زیر پاسخ دهیم: آموزش ها در چه سطح، به چه میزان و در چه مکان هایی باید انجام بگیرد، آیا کودکان با موضوع محیط زیست آشنا هستند یا خیر؟ آیا اطلاعات پایه در این زمینه به آنها داده شده است ؟ این اطلاعات به چه صورت و از چه منابعی دریافت گردیده؟ برای آموزش از چه مقطعی باید شروع کرد؟ بدین منظور برای برآورد این شناخت لازم بود که در گام اول پرسشنامه ای اصولی و مطابق با معیارهای علمی طراحی شود، در نهایت پرسشنامه ای با سوالات بسته و در قالب طیف لیکرت مشتمل بر 34 گویه در چهار زیر بخش(شناخت اجزا محیط زیست، شناخت آلودگی های محیط زیست، رویکرد نسبت به محیط زیست، نگرش نسبت به محیط زیست) طراحی شد. پرسشنامه شامل دو بخش دیگر نیز بود، یکی از این بخش ها به ما کمک میکرد تا بدانیم کودک، والدین و مربیان آنها اطلاعات خود در زمینه محیط زیست را از چه منبعی کسب کرده اند، و بخش دیگر بخشی بود که ما را در دستیابی به اطلاعات شخصی دانش آموزان یاری میکرد. همچنین آزمون های لازم به منظور بررسی پایایی و روایی بودن پرسشنامه نیز با استفاده از انجام پیش مطالعه بر روی پرسشنامه انجام گرفت و پس از اطمینان از استاندارد بودن آن، برای سنجش میزان شناخت دانش آموزان، والدین و معلمان آنها مورد استفاده واقع شد. جامعه آماری در این مطالعه شامل دانش آموزان مقطع راهنمایی پنج ناحیه آموزشی اصفهان به اضافه معلمان و والدین آنها بود. با بهره گیری از جدول مورگان و با توجه به جامعه آماری، حجم نمونه 381 تخمین زده شد. در این پژوهش در نهایت از 390 دانش آموز به روش طبقه بندی شده با تخصیص نسبتی نمونه گیری انجام گرفت. بعد از جمع آوری پرسشنامه ها و وارد کردن پاسخ افراد به نرم افزار های آماری و انجام تصحیحات مورد نیاز در نهایت آنالیزهای زیر مورد استفاده قرار گرفت: من ویتنی، کروسکال والیس، ویلکاکسون، همبستگی و رگرسیون. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که در زمینه شناخت کلی از محیط زیست(میانگین 34 گویه پرسشنامه) نشان میدهد که میزان شناخت دانش آموزان با جنسیت آنها، سن پدران و میزان تحصیلات والدین آنها در ارتباط بوده اما با سن دانش آموز، سن مادر و ناحیه آموزشی در ارتباط نیست. همچنین میزان این شناخت در ارتباط با شناخت والدین و معلمان بوده و با افزایش آگاهی در معلمان و والدین این شناخت در دانش آموزان هم افزایش میابد. همچنین مهمترین منبع آموزشی از نظر کودکان تلوزیون و مدارس بودند.

مقایسه خصوصیات پوشش گیاهی و خاک بین دو منطقه تحت چرای دام اهلی و حیات وحش (مطالعه موردی: دشت کالمند-بهادران استان یزد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1392
  سمیرا حسین جعفری اناری   رضا تمرتاش

با توجه به اینکه تأثیر چرای دام های اهلی و وحشی بر تغییرات پوشش گیاهی و خاک متفاوت می باشد، بررسی این تغییرات در دو سایت چرایی دام اهلی و حیات وحش در دشت کالمند-بهادران استان یزد، به منظور شناخت صحیح روابط متقابل اجزاء اکوسیستم و ارزیابی مدیریت های اعمال شده صورت گرفت. در این راستا نمونه برداری از پوشش گیاهی و خاک (از عمق 30 سانتیمتر) به صورت تصادفی سیستماتیک صورت گرفت. آنالیز داده ها به وسیله نرم افزارهای spss 16، past و canoco4 انجام شد. نتایج نشان داد که چرای دام اهلی باعث افزایش معنی دار درصد پوشش گونه غالب درمنه دشتی، بوته ای ها، گیاهان کلاس ii، لاشبرگ (01/0p<) و گراس ها (05/0p<) می گردد. در حالی که بیوماس اندام های هوایی و زیرزمینی و بیوماس کل درمنه دشتی، درصد پوشش فورب ها، گیاهان کلاس iii، سنگ و سنگریزه، تولید و تراکم کل، گیاهان کلاس i و iii و فورب ها، تراکم گراس ها (01/0p<) و تولید گراس ها (05/0p<) در سایت چرایی آهو افزایش معنی داری را نشان داد (01/0p<). همچنین چرای حیات وحش برای دو شاخص تنوع گونه ای سیمپسون و شانون-وینر و شاخص یکنواختی افزایش معنی دار را به همراه داشته است (01/0p<) ولی شاخص های غنای گونه ای (مارگالف و منهینیک) اختلاف معنی داری نداشتند. آنالیز rda نشان داد که گونه artemisia sieberi تمایل نسبی به سمت سایت چرایی دام اهلی داشته است. در مورد خصوصیات خاک درصد شن در منطقه تحت چرای حیات وحش دارای افزایش معنی داری بوده و پارامترهای درصد سیلت، چگالی ظاهری، آهک، اسیدیته و هدایت الکتریکی در منطقه تحت چرای دام اهلی افزایش معنی داری داشته اند (01/0p<).

پیش بینی تقاضای چین برای نفت اوپک و ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - پژوهشکده اقتصاد 1392
  علی اکبر کریمیان   حسین اکبری فرد

چکیده: رشد روز افزون اقتصادی و نیاز مبرم ما به انرژی و خصوصا نفت، ضرورت پیش بینی تقاضای نفت را نمایان می سازد، چرا که هر گونه برنامه ریزی و طراحی در زمینه عرضه نفت، نیازمند آگاهی کامل از تقاضای نفت است. در این مطالعه هدف پیش بینی تقاضای نفت چین از کشور ایران و سازمان اوپک است که به کمک آن بتوان عرضه نفت را در ایران و اوپک بهتر مدیریت کرد. با استناد به آمارهای (iea) و سالنامه های آماری اوپک و داده های بانک جهانی و با استفاده از الگوی تخمین (ardl)، تابع تقاضا ی نفت چین از ایران و اوپک برای دوره زمانی 2011-1971 تخمین زده شد و در نهایت تقاضای آتی نفت چین از ایران و اوپک تا سال 2025 مورد پیش بینی قرار گرفت. نتایج همان طور که انتظار می رفت حاکی از آن است که در صورت تداوم رشد اقتصادی فزاینده چین ، تقاضای نفت این کشور از ایران و اوپک با شدت بیشتر از گذشته در حال افزایش است. واژگان کلیدی: اوپک، ¬¬¬¬خود¬¬¬¬توضیح¬¬¬¬¬برداری با وقفه گسترده، پیش¬بینی¬تقاضای ¬نفت، ایران، چین

ارزیابی توان اکوتوریسم حوضه آبخیز حبله رود با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره (ahp) با کمک gis و ارزشگذاری اقتصادی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1392
  بهنام غفوری فرد   آناهیتا رشتیان

طبیعت¬گردی فعالیتی سودآور است که در سال¬های اخیر به خصوص در کشورهای در حال توسعه مورد استقبال قرار گرفته است. با توجه به تقاضا و استقبال روز افزون مردم به تفرجگاه¬ها و مناطق تفریحی، تحلیل¬های اقتصادی و بررسی خواسته¬های مردم برای فرآهم آوردن امکانات و تسهیلات لازم امری ضروری می¬باشد. در این مطالعه به کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) به ارزیابی قابلیت تفرجی حوزه آبخیز حبله-رود پرداخته شده و ارزشگذاری اقتصادی و میزان تمایل به پرداخت بازدید کنندگان در منطقه گردشگری تنگه واشی (فیروزکوه) با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط انجام شده است. جهت برآورد ارزیابی توان اکوتوریسم تعداد 14 فاکتور انتخاب شد و توسط 9 متخصص وزن¬دهی شدند که بیشترین وزن¬ها به ترتیب به فاصله از رودخانه، درصد پوشش گیاهی و شیب اختصاص یافتند. نتایج ارزیابی قابلیت تفرجی در منطقه نشان داد که 15.8 درصد سطح حوزه دارای توان بالا، 14.3 درصد توان درجه متوسط، 15 درصد توان ضعیف و 54.9 درصد سطح منطقه بدون توان هستند. جهت برآورد ارزش تفرجی منطقه و میزان تمایل به پرداخت بازدید کنندگان تعداد 228 پرسشنامه به صورت تصادفی و رو در رو تکمیل شد. بر اساس نتایج به دست آمده 94 درصد بازدیدکنندگان حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده تفرجی از منطقه هستند. نتایج حاصل از برآورد مدل لاجیت نشان می¬دهد که متغیرهای درآمد، هزینه اختصاص یافته به تفریح، تحصیلات،و فصل بازدید از منطقه، بر پذیرش مبلغ پیشنهادی برای ارزش تفریحی منطقه اثر معنی¬داری داشته، در حالی که متغیرهای وضعیت تأهل، تعداد افراد خانوار، سوال نگرشی دوم و پیشنهاد مبلغ ارتباط منفی و معنی داری داشته است. میزان تمایل به پرداخت هر بازدیدکننده 14300 ریال و ارزش تفریحی کل منطقه معادل 28.6 میلیارد ریال در سال به دست آمد.

نقش محصولات فرعی جنگل و مرتع بر معیشت روستاییان (مطالعه موردی: بخش زرین آباد شهرستان دهلران استان ایلام)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1393
  مریم ملک میرزایی   علی اکبر کریمیان

بهره¬برداری و استحصال محصولات فرعی جنگل¬ها و مراتع از دیرباز مورد توجه انسان¬ها بوده است امروزه نیز این محصولات نقش¬های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشورهای دارای اکوسیستم¬های جنگلی و مرتعی ایفا میکنند، بطوریکه نادیده گرفتن و عدم توجه به آن می¬تواند معضلات جبران¬ناپذیری در سطح کلان کشورها به دنبال داشته باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی نقش محصولات فرعی جنگل و مرتع بر معیشت روستائیان بخش زرین¬آباد شهرستان دهلران انجام شد. این تحقیق با استفاده از پرسشنامه به روش پیمایشی، و از شیوه نمونه¬گیری طبقه بندیشده با تخصیص متناسب برای جمع¬آوری اطلاعات استفاده شد.رواییابزارتحقیقیعنیپرسشنامه،بااستفاده ازنظر متخصصینوکارشناسانموردتأییدقرارگرفتوپایاییآن بر اساس آلفای کرونباخ 76/0 بدست آمده است. جامعه آماری شامل تمام روستائیان جنگل¬نشین بخش زرین¬آباد با جمعیت( 6379 ) نفر و نمونه آماری بر اساسجدول مورگان384 نفر بدست آمد. نتایج نشان دادبین روستاهای مورد مطالعه از نظر نقش محصولات فرعی جنگل و مرتع در زندگی روستائیان تفاوتی وجود ندارد، و از مجموع 5355000 تومان میانگین درآمد هر خانوار روستایی 32/12 درصد را درآمد حاصل از برداشت محصولات فرعی جنگل و مرتع تشکیل می¬دهد، که از این میزان سهم محصولات فرعی جنگلی 54/8 درصد و سهم محصولات فرعی مرتعی 78/3 درصد می¬باشد.، بنابراین بین بهره¬برداری از محصولات فرعی جنگلی و مرتعی و ایجاد اشتغال، کسب درآمد، وابستگی زندگی روستائیان، کاهش فقر و جلوگیری از مهاجرت رابطه مثبت و معنی¬داری وجود دارد. در بحث تخریب جنگل¬ها و مراتع نتایج نشان داد که بین میزان برداشت محصولات فرعی و تخریب جنگل¬ها و مراتع، رابطه مثبت و معنی¬داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بیشتر درآمد حاصل از بهره برداری محصولات فرعی توسط روستائیان نصیب واسطه¬ها و دلالان می¬شود.

بررسی اثر آبیاری با پساب تصفیه شده و تصفیه نشده شهری بر شاخص های رشد و تجمع عناصر سنگین در گونه های رزماری (rusmarinus officinalis) و ترون (ligustrum vulgare)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1393
  زهرا قاسمی   حمید رضا عظیم زاده

بحران آب یکی از مسائل اساسی مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران است. این وضعیت در سال های اخیر به دلیل وقوع پدیده خشکسالی حادتر شده است. در مناطق گرم و خشک محدودیت منابع آب ایجاب می نماید برای آبیاری در این مناطق از آب های نامتعارف مانند فاضلاب استفاده گردد. بنابراین استفاده از آب های نامتعارف، در جایی که آب با کیفیت مناسب در دسترس نیست، رو به فزونی است. این پروژه نیز با هدف بررسی اثر فاضلاب شهر یزد بر رشد گیاهان پرکاربرد در فضای سبز شهری از جمله رزماری "rusmarinus officinalis" و ترون ligustrum vulgare" " و تجمع فلزات سنگین در خاک و اندام های این گیاهان می باشد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی با 5 تکرار در گلخانه آموزشی- تحقیقاتی دانشگاه یزد در طی یک دوره شش ماه انجام شد. فاکتور های مورد بررسی: 1- نوع گونه با دو سطح (رزماری و ترون)? 2- تیمار آبیاری با 5 سطح (آب شرب، آب شرب + فاضلاب تصفیه شده، آب شرب + فاضلاب تصفیه نشده، فاضلاب تصفیه شده و فاضلاب تصفیه نشده) در نظر گرفته شد. نتایج بررسی بر گیاه رزماری نشان داد که بین تیمار های مختلف فاضلاب از نظر ارتفاع گیاه و وزن خشک ریشه اختلاف معنی داری وجود ندارد (05/0<p). اثر آبیاری با فاضلاب بر وزن خشک اندام هوایی و قطر گیاه از نظر آماری معنی دار بود (05/0>p .( بیشترین وزن خشک اندام هوایی و قطر مربوط به تیمار آبیاری با فاضلاب تصفیه نشده بود. نتایج بررسی صفات فیزیولوژیکی گیاه شامل میزان کلروفیلa، کلروفیلb، کلروفیل کل، قند و پرولین نشان داد که از نظر آماری بین تیمار های مختلف اختلاف معنی¬دار وجود دارد (05/0p<). بیشترین میزان کلروفیلa، کلروفیلb، کلروفیل کل مربوط به فاضلاب تصفیه شده و بیشترین میزان قند و پرولین مربوط به فاضلاب تصفیه نشده بود. نتایج بررسی بر گیاه ترون نشان داد اثر آبیاری با فاضلاب بررشد گیاه، قطرساقه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه از نظر آماری معنی دار است (05/0>p). ارتفاع ساقه و قطرگونه ترون در نتیجه آبیاری با فاضلاب تصفیه نشده+ شرب، در مقایسه با آب شرب افزایش یافت. بیشترین وزن خشک اندام هوایی در صورت آبیاری با فاضلاب تصفیه شده و بیشترین وزن خشک ریشه مربوط به آبیاری با فاضلاب تصفیه نشده بود. نتایج بررسی صفات فیزیولوژیکی گیاه شامل میزان کلروفیلa، کلروفیلb، کلروفیل کل، قند و پرولین نشان داد که بین تیمارهای مختلف اختلاف معنی دار وجود دارد (05/0>p). بیشترین میزان کلروفیلa مربوط به آبیاری با آب شرب، کلروفیلb با فاضلاب تصفیه نشده و کلروفیل کل با فاضلاب تصفیه نشده، بوده و بیشترین میزان قند و پرولین مربوط به فاضلاب تصفیه نشده می باشد. بررسی تیمار های مختلف آبیاری بر مقدار عناصر سنگین در خاک و اندام های گیاهان ترون و رزماری نشان داد که بیشترین غلظت سرب? کادمیوم و روی قابل جذب در خاک مربوط به آبیاری با فاضلاب تصفیه نشده بوده و در اندام های گیاه مانند ریشه? ساقه و برگ نیز مربوط به تیمار آبیاری با فاضلاب تصفیه نشده بود. ولی مقدار تجمع این عناصر در اندام های گیاهان رزماری و ترون متفاوت است. روند تجمع عنصر سنگین سرب در هردو گیاه مورد بررسی به ترتیب "برگ< ساقه< ریشه" بود میزان تجمع کادمیوم در اندام های هردو گیاه از روند زیر برخوردار بود: "ریشه< ساقه< برگ". ضریب انتقال این عنصر در دو گیاه ازروند زیر برخورداربود: برگ به ریشه (ریشه/ برگ) نسبت به انتقال از ریشه به ساقه (ریشه/ ساقه) بیشتر بود. تجمع روی در دو گیاه رزماری و ترون متفاوت بود به طوری که این روند در رزماری به صورت "ریشه< ساقه< برگ" ? ودر ترون به صورت "ساقه< برگ< ریشه" بود. ولی ضریب انتقال در هر دو گیاه مشابه بوده و از ریشه به برگ ( ریشه/ برگ) نسبت به انتقال از ریشه به ساقه ( ریشه/ ساقه) بیشتر بود. بنابراین با توجه به نتایج حاصل شده در این پروژه? می توان از فاضلاب شهری به عنوان یک منبع آبی? جهت آبیاری گونه های موجود در فضای سبز استفاده نمود.

بررسی مقاومت به شوری دو گونه درختچه ای شاه پسند (lantana camara) و خرزهره (nerium oleander) جهت کاشت در فضای سبز شهری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1393
  فاطمه زارع زاده   علی اکبر کریمیان

این پژوهش در شرایط گلخانه جهت بررسی اثر شوری بر روی برخی شاخص های مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی دو گیاه خرزهره و شاه پسند انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش شوری بر روی رشد ارتفاعی و قطری ساقه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه هر دو گیاه و شادابی نهال های شاه پسند در سطح 1 درصد، همچنین تعداد برگ و گل شاه پسند در سطح 5 درصد اثر معنی دار داشته است اما بر روی شادابی، تعداد برگ، گل و شاخه فرعی خرزهره و همچنین تعداد شاخه فرعی شاه پسند اثر معنی داری نداشته است. در بررسی خصوصیات فیزیولوژیک نهال ها مشخص شد شوری منجر به افزایش معنی دار غلظت سدیم و کاهش مقدار پتاسیم ریشه در تمامی سطوح شوری در مقایسه با شاهد شد. در برگ نیز با افزایش شوری میزان سدیم با شیب ملایمی افزایش یافت ولی غلظت پتاسیم تحت تأثیر شوری قرار نگرفت. همچنین در خرزهره با افزایش شوری مقدار پرولین برگ افزایش یافت ولی در مقدار قندهای محلول و کلروفیل تفاوت معنی داری مشاهده نشد.