نام پژوهشگر: مریم فرزاد
مریم فرزاد مجید پوراستاد
یکی از نهادهای حقوقی مهم که امروزه در سیستم قضایی اکثر کشورها مورد بررسی قرار می گیرد، نهاد دعاوی گروهی می باشد. این نهاد دعوایی واحد را به جای طرح دعاوی متعدد برای جبران ضرر و زیان به طور مستقیم یا غیر مستقیم ایجاد می کند. یکسان بودن خاستگاه دعاوی متعدد و فواید حاکم بر رسیدگی توأمان پرونده ها و جلوگیری از اطاله رسیدگی و همچنین شناسایی حقوق گروهی و حقوق فرافردی، برخی از کشورها را برآن داشته که امکان رسیدگی به صورت گروهی را در قوانین دادرسی خود پیش بینی نمایند. به علت ویژگیهای خاص این نهاد، اصول و قواعد ویژه ای برای این دعاوی وجود دارد، با این وجود تفاوت در سیستمهای حقوقی باعث ایجاد تفاوت در پذیرش این نهاد و آثار مترتب بر آن گردیده است. به طور کلی برای اینکه دعاوی گروهی مورد قبول قرار بگیرند، باید توسط قانون هر کشور، حقوق گروهی مشخص شود و اصول و قواعد حاکم بر آن مشخص گردد. نهاد دعاوی گروهی در قانون آئین دادرسی ایران مورد شناسایی قرار نگرفته است، اما به علت وجود پیشرفت مفاهیم جدید و ایجاد قدمهایی برای شناخت و پذیرش آئین دادرسی فراملی، لزوم آگاهی از این نهاد با توجه به حقوق کشورهای پیشگام در این سیستم لازم میباشد.
امین زنقایی سید علی حسینی
زمینه و هدف: ضایعه به تاندون های اکستانسور شایع می باشد. بر خلاف اهمیت فراوان جراحان و درمانگران به روش های درمانی در تاندون های فلکسوری، متاسفانه با این فرض که ترمیم تاندون های اکستانسور در مقایسه با نتایج ترمیم تاندون های فلکسوربهبودی بیشتری دارند مورد غفلت واقع شده اند. با وجود مزایای اثبات شده ی بیومکانیکی و بیو شیمیایی حرکت اکتیو بر روی تاندون در حال التیام نسبت به درمان با بی حرکتی و عوارض شایع بی حرکتی،هنوز هم بسیاری از جراحان دست در کشورمان ترجیح می دهند قبل از شروع حرکت ،دست به مدت 3 تا 6 هفته در اسپلینت بی حرکت بماند.هدف از انجام این تحقیق بررسی و مقایسه دو روش بی حرکتی و تانسیون اکتیو زودهنگام در توان بخشی ضایعات تاندون اکستانسوری زون 5 و 6 دست و در اختیار گذاردن نتایج آن در اختیار جراحان دست به منظور ارجاع به موقع به مراکز توانبخشی دست می باشد. مواد و روش ها: از 21 بیمار وارد شده به مطالعه، 18 بیمار با 27 انگشت و 41 ضایعه تاندون اکستانسور زون 5و6 با میانگین سنی43/32 دوره درمان را کامل کردند;همگی توسط یک جراح و یک تکنیک جراحی(رانینگ انتها به انتهای اپی تنون) نحت ترمیم اولیه(میانگین زمان آسیب تا جراحی 5/7 روز بود) قرار گرفتند و به صورت تصادفی به دو گروه درمان با روش های بی حرکتی و تانسیون اکتیو زودهنگام تقسیم شدند.روش درمانی موردنظر در هر گروه انجام گرفت و ارزیابی و ثبت نتایج در شاخص های میزان ادم پس از جراحی دست، فلکسیون در مفصل متاکارپوفالانژیال انگشتان ،فلکسیون/اکستانسیون ترکیبی مچ و انگشتان،حرکت اکتیو کلی انگشتان(tam)و طویل شدگی اکستانسوری در دو مرحله ،هفته ششم و دوازدهم انجام پذیرفتند. همچنین شاخص قدرت گریپ که فقط در هفته دوازدهم پس از جراحی اندازه گیری شد. نتایج : نتایج حاکی از تفاوت معنی دار در شاخص های ادم پس از جراحی دست ، فلکسیون در مفصل متاکارپوفالانژیال انگشتان،فلکسیون ترکیبی مچ و انگشت،حرکت اکتیو کلی انگشتان و قدرت گریپ دست گروه تحت درمان با روش تانسیون اکتیو زودهنگام در مقایسه با گروه تحت درمان با روش بی حرکتی بودند (p<0/05).در شاخص های اکستانسیون ترکیبی مچ و انگشتان و طویل شدگی اکستانسوری تفاوت معنی داری یافت نشد(p>0/05).میانگین حرکت اکتیو کلی انگشتان در گروه بی حرکتی و تانسیون اکتیو زودهنگام در هفته ششم به ترتیب (12/200) و (5/232) و در هفته دوازدهم نیز به ترتیب (25/219) و (7/242) بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از روش تانسیون اکتیو زودهنگام درتوانبخشی ضایعات تاندون اکستانسوری زون 5و6 باعث بهبود عوارض معمول پس از جراحی در بی حرکتی های طولانی مدت مثل محدودیت های حرکتی مچ و انگشتان و کاهش قدرت دست به علت چسبندگی های تاندون به بافت های مجاور و خشکی مفصلی تا 3 ماه اول پس از جراحی می گردد و می تواند به علت سهولت در اجرا و ارزانی جایگزین مناسبی برای بی حرکتی در اینگونه ضایعات در بیماران با همکاری مناسب شود
سارا ادیمی مریم فرزاد
هدف: هدف کلی این مطالعه، تعیین تاثیر درمان لغزش اعصاب شبکه بازوئی، بر درد و عملکرد اندام فوقانی بیماران مبتلا به سندروم خروجی قفسه سینه ای، می باشد. روش: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 40 بیمار سندروم خروجی قفسه سینه ای، بدون علائم حاد و در دسترس به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. تمرینات اصلاح وضعیت بدنی طی 12 هفته برای هر دو گروه انجام شد. گروه مداخله علاوه بر آن، تمرینات لغزش اعصاب شبکه بازوئی را نیز انجام دادند. به منظور ارزیابی عملکرد بیماران از پرشسنامه ناتوانی بازو، شانه و دست، و جهت ارزیابی درد از مقیاس بینایی استفاده شد. همچنین با استفاده از نرم افزار 20spss به تحلیل داده ها از طریق آزمون های کای دو، آزمون t مستقل و آزمون اندازه های مکرر، پرداخته شد. یافته ها: اختلاف معناداری در افزایش عملکرد دو گروه دیده شد(007/0p= ). همچنین میزان کاهش درد بین دو گروه اختلاف معناداری داشت (007/0p= ). نتیجه گیری: انجام تمرینات لغزش اعصاب شبکه بازوئی باعث افزایش عملکرد و کاهش درد، در بیماران سندروم خروجی قفسه سینه ای می شوند و می تواند در کنار تمرینات اصلاح وضعیت بدنی سودمند واقع شود.
مریم فرزاد فریدون لایقی
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه ها و ساختار عاملی مفاهیم فعالیت و مشارکت از سازه ناتوانی، کشف الگوی روابط بین آنها و نیز تعیین و بررسی عوامل مؤثر بر محدودیت مشارکت در بیماران مبتلا به آسیب تروماتیک دست از طریق توسعه و رواسازی سه مقیاس اندازه گیری و برپایه دو طرح پژوهشی اکتشافی و همبستگی و در سه مرحله انجام شد. در مرحله یکم با تحلیل محتوای مصاحبه با متخصصان و بیماران دانشجویان، مبانی نظری و تجربی و ابزارهای ناتوانی، مؤلفههای زیربنایی فعالیت و مشارکت و عوامل پیش بینی کننده مشارکت مشخص و سه پرسشنامه اولیه برای اندازه گیری فعالیت مشارکت و اندازه گیری عوامل مؤثر بر مشارکت ساخته و روی گروه نمونه ای به حجم 146 بیمار (79 زن و 67 مرد) ویژگیهای روان سنجی اولیه آنها بررسی شد. در مرحله دوم، در گروه نمونهای به حجم 404 بیمار 130 زن و 274 مرد) از طریق رواسازی بر پایه دو مدل راش و مدل کلاسیک اندازه گیری (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی)، سه عامل حرکتهای ظریف، حرکتهای درشت و فعالیتهای روزمره زندگی برای فعالیت یک دست و دو عامل حرکتهای ظریف و درشت برای دودست، چهار عامل روابط بین فردی/ ارنباط با سایرین، رفتار انطباقی، اوقات فراغت و عامل روانی/ اجتنابی برای مشارکت و سرانجام سه عامل وابسته به آسیب، رفتار و ارتباط با سایرین و روانی/اجتماعی برای پیش بینی کننده های مشارکت استخراج و تک بعدی بودن هر دو مفهوم مشارکت و فعالیت بر پایه روشهای مختلف تأیید شد. پرسشنامه فعالیت نیز به دو فرم موازی 45 گویه ای) با ویژگیهای روان سنجی مطلوب تقسیم شد. در مرحله سوم گروه نمونه ای به حجم 107 بیمار (30 زن و 77 مرد) انتخاب و پرسشنامه ناتواناییهای بازو، شانه، دست(dash)، پرسشنامه دست میشیگان (mhq)، راهنمای ارزیابی آسیب بدنی دائمی، پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس چشمی دردvas) ) را تکمیل کردند. همبستگی فعالیت با عاملهای چهارگانه مشارکت منفی و ضعیف به دست آمد. بر پایه عاملهای پیش بینی کننده روانی/ اجتماعی و وابسته به آسیب در حدود .40 درصد واریانس مشارکت تبیین و مشخص شد الگوی غیرخطی رابطه بین رفتار و ارتباط با سایرین با مشارکت ساختار روشن تری را تبیین می کند. رابطه عامل رفتار انطباقی مشارکت با افسردگی منفی و رابطه عاملهای چهارگانه مشارکت با درد و آسیب بدنی عینی غیرمعنادار بود. رابطه مشارکت با تحصیلات مثبت و و با سن غیرمعناداربود. بین دو جنس از لحاظ میزان فعالیت و مشارکت تفاوت معنادار به دست نیامد اما در مردان شاغل نسبت به غیرشاغل مشارکت و فعالیت به گونه معناداری بیشتر بود. گروه دچار آسیب اندام فوقانی در هر چهارعامل مشارکت میانگین کمتری نسبت به گروه با تشخیص آسیب انگشت (و دست) داشتند. به غیر از رابطه منفی عامل اوقات فراغت با نمره مقیاس dash، سایر عاملها با نمره هر دو مقیاس dash و mhq رابطه نداشت.
مریم فرزاد نادر نوابی
چکیده ندارد.