نام پژوهشگر: حمید رضا محبی
زینب السادات اسعدی فیروزآبادی کمال صحرایی
آیات قرآن از جنبه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. تصویرآفرینی به عنوان روشی هنری در انتقال مفاهیم، اصطلاحی ست که بیشتر در آثار معاصران به چشم می خورد. این بحث که تحت عنوان مباحث زیباشناسی قرآن قرار می گیرد، دارای جذابیت و تازگی بوده و کمتر به آن توجه شده است. در این روش الفاظ قرآن زنده و متحرک هستند و صحنه هایی را در ذهن مخاطب ترسیم می کنند. خداوند در آیات زیادی از این روش برای بیان مفاهیم دینی بهره گرفته است. در قرآن تصاویری از اجزای مختلف در طبیعت، حالات کافران و منافقان، صحنه های بهشت و جهنم و غیره ترسیم شده است. این تصاویر با انسان رابطه برقرار و درک امور معنوی را برای او ملموس می کنند. در این رساله، تصاویر مخلوقات و اجزای مختلف طبیعت در عالم شهود، که برای انسان قابل درک بوده و تحت سه عنوان تصویر در آیات آفاقی، انفسی، و دنیا- به عنوان مظهری از خلقت و ظرفی برای آیات آفاقی و انفسی- جای می گیرند، مورد بررسی قرار گرفته اند. تصاویری که قرآن کریم از مظاهر خلقت ارائه کرده است یا از نوع تصاویر مفرد بوده و یا با توجه به ارتباطشان با تصاویر دیگر پدیده ها، از نوع تصاویر مرکب می باشند. همچنین با تأمل در تصاویر ارائه شده و با توجه به مفهوم و هدفی که تصویر در راستای آن ترسیم شده است کارکرد تصاویر آشکار می گردد که این کارکرد با توجه به ظاهر تصاویر و حقیقت آن ها و آن چه با تأمل و دقت در تصاویر به دست می آید، به کارکرد نزدیک و دور تقسیم می شود که در نهایت نقش مهم تصاویر در انتقال مفاهیم دینی مشخص خواهد شد. کلمات کلیدی: قرآن، تصویرآفرینی، تصویر مفرد، تصویر مرکب، مظاهر خلقت، کارکرد تصویر
مریم علیزاده حمید رضا محبی
نقاب یکی از اشیایی است که قدمتش به دوران باستان می رسد. نقاب ها می توانند کارکردی جادویی یا مذهبی داشته باشند. آن ها ممکن است در آیین تشرف یا به عنوان گریم در یک فرم تئاتری ظاهر شوند و یا برای تغییر قیافه یک فرد در مراسم آیینی بکار رود. استفاده از نقاب ها به عنوان پوشش در فرهنگ های بومی و قدیمی کشورهای مختلف دیده می شود. با توجه به تنوع و گسترش نقاب ها در سراسر جهان می توان نقاب را پیامی فرهنگی دانست که با هنر بومی و منطقه ای آمیخته شده است. اهداف در این تحقیق: 1- شناخت نقاب به عنوان یک امر فرهنگی 2- جایگاه نقاب در فرهنگ و هنر ایران 3-عوامل موثر در کاربرد نقاب در ایران 4- بررسی جنبه های واقع گرایانه نقاب در ایران است. این پژوهش به روش توصیفی- تاریخی انجام شده و هدف تحقیق نظری است که با استفاده از روش اسنادی و گردآوری منابع مکتوب به سامان رسیده است. در این تحقیق نتیجه گیری می شود که نقاب در ایران بیانگر وجوه نمایش و نمایشگری بوده و در شعر نیز نمایانگر یک ابزار هنری است که شاعر به وسیله آن در شخصیت دیگری حلول می کند.
مریم رکنی زاده حسن سلطانی
کاوش های تپه های باستانی نیشابور منجر به کشف حجم عظیمی از آثار اسلامی شد، که نمایانگر غنای فرهنگی این تمدن است. نقوش منقور بر آثار کشف شده در واقع زبان تصویری هستند که می توانند در بر دارنده ی مفاهیم اعتقادی، آداب و رسوم و ترجمان محیط زیست مردمان این منطقه باشند. از آنجائی که اطلاعات کنونی پیرامون این تمدن ناچیز می باشد، این رساله با نام بررسی مفاهیم نمادین نقوش گیاهی در تپه های باستانی نیشابور است، تا گوشه ای هر چند کوچک از این تمدن غنی را بازنمایاند. از این رو با محدود کردن گستره پژوهش به نقوش گیاهی ابتدا به شناسایی و معرفی این نقوش در آثارمکشوفه، تطابق با گونه های مشابه در دوران گذشته و شناخت مفاهیم پنهان آنها سعی در شناساندن هر چه بهتر این نقوش دارد، حاصل این پژوهش، نقوش گیاهی شکل گرفته بر آثار مکشوفه از تپه های باستانی نیشابور استمرار همان نقوش گیاهی دوره ساسانی در دوره اسلامی است، که این بار در فضایی متعالی و معنوی به پشتوانه اندیشه دینی و اهتمام به ظرفیت های مدنی و فرهنگ بومی ایران احیاء شده است. روش تنظیم مطالب توصیفی، تحلیلی و تاریخی و شیوه گردآوری مطالب و داده ها کتابخانه ای است.
علی ذباح حمید رضا محبی
دوره صفویه از سال های 905تا 1135 ق 1499-1722م را شامل می شود که شاه اسماعیل موسس حقیقی سلسله صفویه بود و مذهب تشیع را مذهب رسمی اعلام کرد .این دوره تاریخی خود در برگیرنده پنج مکتب نقاشی است که شامل تبریز، قزوین ،مشهد ،شیراز و اصفهان است که بعضا خود این مکتب ها نیز قابل تقسیم اند و بنابر تغیر پایتخت سیاسی کشور در هر مرحله یکی از مکاتب رونقی افزونتر یافته و پر رنگ تر جلوه گر شده است .به موازات تغیرساختار سیاسی و فکری در این دوران ساختار و روش نقاشی نیز متحول می شده است . زمینه اولیه این تحولات در حوزه نقاشی از قزوین ومشهد در اواخر قرن دهم هجری آغاز و سپس در دهه اول قرن یازدهم هجری توسط آقا رضا ،با حمایت شاه عباس اول ،و با دستیابی به سبک و اسلوبی مشخص به بیانی تازه و جدید نایل میگردد که پس از چند دهه در اثر تلاش شاگردان و پیروانش برای ادامه سبک او ،مکتبی تحت عنوان مکتب اصفهان شکل می گیرد.بازشناسی ویژگی های نگارگری مکتب اصفهان در آثار محمد حسین مصور الملکی(1269-1348 )از آن نظر حائز اهمیت است که بین دوره زندگی نقاش و دوره تاریخی مذکور ، مکاتب نقاشی دیگر قرار گرفته و نقاشی دچار تحولات زیادی می شود . نمودار شدن ویژگی هاو شاخصه های هنری دوره ای گذشته در آثار یک نقاش بیانگر بازنگری وی به معیار ها و ویژگی های زیبای شناختی گذشته است که خود میزان اهمیت و تاثیر گذار بودن یک دوره هنری راآشکار می کند دراین نوشتار با استفاده از شیوه تطبیقی آثار حاج مصور الملکی با سایر آثار هنرمندان مورد تطبیق قرار می گیرد و ویژگی های تاثیر یذیرفته این نقاش از سرآمدان مکتب اصفهان مورد بررسی قرار می گیرد.