نام پژوهشگر: رغد معمار

ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با تعادل ایستا و پویا و توزیع فشار کف پای زنان دوقلوی همسان و ناهمسان 35-18 سال
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1390
  بیتا شکیبی   حیدر صادقی

پا یک سطح نسبتاً کوچک حمایتی است که تعادل بدن را حفظ می کند. یک تغییر بیومکانیکی کوچک در این ناحیه ممکن است کنترل پاسچر را تحت تأثیر قرار داده و توزیع فشار کف پا را تغییر دهد. از طرف دیگر اختلال در کنترل پاسچر و عملکرد ممکن است ناشی از عوامل ژنتیکی یا محیطی باشد. بنابراین هدف این تحقیق تعیین ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با تعادل ایستا و پویا و توزیع فشار کف پای زنان دوقلوی همسان و ناهمسان 35-18 سال بود. 16 جفت دوقلوی همسان (میانگین وزن 73/8±92/52 کیلو گرم، میانگین قد 72/4±89/158 سانتی متر و میانگین سن 31/3±81/23 سال) و 14 جفت دوقلوی ناهمسان (میانگین وزن 03/8±75/54 کیلوگرم، میانگین قد 38/4±64/159 سانتی متر و میانگین سن 92/2±29/22 سال) در این تحقیق به کار گرفته شدند. آزمودنی ها فاقد آسیب دیدگی بودند و با استفاده از تست افت ناوی به گروه های کف پای صاف، نرمال و گود تقسیم شدند. تعادل ایستا با استفاده از تست تعادل لک لک، تعادل پویا با استفاده از تست تعادل ستاره و توزیع فشار کف پا با استفاده از صفحه فشارemed اندازه گیری شد. از آزمونهای تحلیل واریانس دو راهه، آزمون f، فرمول توارث پذیری هلزینگر، ضریب همبستگی درون جفتی و آزمون z فیشر (در سطح اطمینان 95 %) جهت تحلیل داده هااستفاده شد. تفاوت معنی داری بین انواع پا یا دو نوع دوقلوی همسان و نا همسان در تعادل ایستا و پویا و توزیع فشار کف پا یافت نشد(05/0<p). آنالیز واریانس متغیر ها تفاوت معنی داری را بین واریانس های درون جفتی دوقلوهای همسان و ناهمسان نشان نداد(05/0<p). میزان توارث پذیری برای متغیرهای تعادل ایستا و پویا، به ترتیب 43/0 و 39/0 بدست آمد درحالی که هیچ اثر ژنتیکی ای برای متغیر فشار کف پا مشاهده نشد. تفاوت معنی داری در ضریب همبستگی های درون جفتی در این متغیرها بین دوقلوهای همسان و ناهمسان دیده نشد(05/0<p). یافته های این تحقیق نشان داد که ساختار پا و نوع دوقلویی تعادل یا توزیع فشار کف پا را تحت تأثیر قرار نداد. نتایج تحقیق حاضر، نتایج تحقیقات پیشین را در رابطه با اثر نوع پا بر متغیرهای اندازه گیری شده تأیید کرد. این یافته ها احتمالا به علت دیگر حرکات جبرانی یا استراتژی های حرکتی یا هر دو می باشند که به طور بالقوه به آزمودنی اجازه می دهد بر نقصش، به علت نوع پایش، غلبه کند. همچنین نتایج تخمین های توارث پذیری در جفت های دوقلو حاکی از اثر متوسط عوامل ارثی برای حفظ تعادل بود. درحالی که عوامل ارثی در توزیع فشار کف پا نقش موثری را نشان ندادند. تحقیقات بیشتری در این زمینه مورد نیاز می باشد که نتایج آن می تواند سهم عوامل ژنتیکی یا محیطی را در این متغیرها مشخص کند و متخصصان را در شناسایی این عوامل یاری دهد.

تاثیر شش هفته تمرینات ثبات دهند ه ی مرکزی ایستا و پویا بر درد و تعادل زنان مبتلا به کمر درد مزمن غیر اختصاصی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  رضیه صالحی وند   رغد معمار

چکیده هدف: کمر درد از جمله شایع ترین بیماری هایی اسکلتی-عضلانی است، که در 80% افراد دیده می شود. درد ناشی از آسیب و به دنبال آن اختلالات تعادلی از جمله مهمترین عواملی است که موجب ضعف و ناتوانی فرد حتی در انجام کارهای روزمره می شود. این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر تمرینات ثبات دهنده مرکزی ایستا و پویا بر میزان درد و تعادل زنان مبتلا به کمر درد مزمن غیر اختصاصی صورت گرفت. روش بررسی: 30 زن جوان 30-20 ساله ی مبتلا به کمر درد مزمن غیر اختصاصی با میانگین (وزن 31/9±22/58 کیلوگرم، قد 62/6±56/162 سانتی متر، درد 67/1±63/4 و bmi77/21±61/3 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی و مساوی به سه گروه کنترل و تمرین ثبات دهنده مرکزی با سوئیس بال و تمرین ثبات دهنده مرکزی بدون سوئیس بال تقیسم شدند. دو گروه تمرین به مدت شش هفته و بصورت یک روز در میان و هر جلسه یک ساعت در برنامه های تمرینی شرکت نمودند و گروه کنترل هیچ گونه تمرینی را انجام ندادند. قبل از مداخلات تمرینی میزان درد با پرسشنامه vas، تعادل ایستا با سیستم فورس پلیت و تعادل پویا با تست تعدیل شده ستاره اندازه گیری شد. شاخص نوسانات قامتی، میانگین تغییرات مرکز فشار در جهت جانبی داخلی و قدامی خلفی، در حالت ایستاده روی یک پا، به عنوان شاخص تعادل ایستا و تست تعدیل شده ستاره به عنوان شاخص تعادل پویا در نظر گرفته شد. از تست تی همبسته جهت مقایسه تغییرات درون گروهی، و از آزمون آنوای یک راهه جهت مقایسه ی شاخص های بین سه گروه در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که یک دوره تمرین ثبات دهنده مرکزی با سوئیس بال و بدون سوئیس بال، باعث کاهش میزان شدت درد و بهبود تعادل ایستا در جهت های قدامی- خلفی و جانبی- داخلی و همچنین بهبود تعادل پویا در جهت های قدامی، خلفی- داخلی و خلفی- خارجی گردید. اگرچه تفاوت معنی دار بین میانگین های درد و تعادل ایستا و پویا در دو گروه تمرین ثبات دهنده مرکزی با سوئیس بال و بدون سوئیس بال بعد از تمرین مشاهده نشد. (05/0 p?). نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان چنین نتیجه گرفت که اعمال برنامه های تمرینی ثبات دهنده مرکزی با سوئیس بال و بدون سوئیس بال برای مبتلایان به کمر درد مزمن غیر اختصاصی موجب کاهش درد و همچنین بهبود تعادل ایستا و داینامیک می شود. بنابراین پیشنهاد می شود از تمرینات ثبات دهنده مرکزی در کنار سایر روش ها برای درمان بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی استفاده شود. کلید واژه ها: تمرینات ثبات دهنده مرکزی، درد، تعادل، کمردرد مزمن غیر اختصاصی.

مقایسه تاثیر دو روش تمرین درمانی هشت هفته ای بر قدرت و انعطاف پذیری عضلات ران و شدت درد در زنان فعال مبتلا به سندرم درد پاتلافمورال
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  پروانه گلدوست   رغد معمار

چکیده مقدمه: سندرم درد پاتلافمورال یکی از شایعترین اختلالات عضلانی اسکلتی می باشدکه بیش از 30 درصد ورزشکاران جوان و 25 درصد از افراد غیرورزشکار در زندگی خود آن را تجربه می کنند. یکی از درمان های غیر جراحی تمرین درمانی می باشد. تمرین درمانی با بهبود اصلاح اختلالات عضلانی (کوتاهی و ضعف عضلانی) موجب اصلاح راستای اندام تحتانی و کاهش فشار و استرس بر روی مفصل پاتلافمورال می شود. این تحقیق با هدف مقایسه تاثیر دو روش تمرین درمانی هشت هفته ای بر قدرت و انعطاف پذیری عضلات ران و شدت درد در زنان فعال مبتلا به سندرم درد پاتلافمورال انجام شد. مواد و روش کار: این تحقیق به روش نیمه تجربی و نمونه گیری در دسترس بر روی زنان 20 تا 35 ساله مبتلا به سندرم درد پاتلافمورال فعال در رشته ایروبیک در دو گروه 15 نفری انجام گرفت. هر دو گروه برنامه تمرینی را به مدت هشت هفته انجام دادند. برنامه تمرینی گروه یک شامل تمرینات کششی با و بدون استفاده از باند و تمرینات تقویتی با و بدون استفاده از کش مقاومتی بود. در مقابل گروه دو تمرینات کششی را بدون استفاده از باند و تمرینات تقویتی را بدون استفاده از کش مقاومتی انجام دادند. در ابتدا و پایان هشت هفته قدرت عضلات ران توسط دینامومتر دستی، انعطاف پذیری عضلات ران با انعطاف سنج لیتون و شدت درد با استفاده از مقیاس آنالوگ دیداری اندازه گیری شد. داده های به دست آمده از طریق آزمون های تی مستقل و وابسته بوسیله نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق: در پایان هشت هفته هر دو گروه بهبودی قابل ملاحظه ای در افزایش قدرت و انعطاف پذیری و کاهش درد نشان دادند(0.05>p) اما میزان افزایش قدرت در گروه یک در عضلات دور کننده ، نزدیک کننده، خم کننده، باز کننده، چرخش دهنده داخلی و خارجی، چهارسر رانی و همسترینگ ران نسبت به گروه دو به طور معنی داری بیشتر بود(0.05>p). بهبودی انعطاف پذیری عضلات همسترینگ و چهارسر رانی در گروه یک در مقایسه با گروه دو بیشتر بود(0.05>p) و تفاوت معنی داری در انعطاف پذیری عضلات دور کننده و نزدیک کننده ران نبود (0.05<p). شدت درد بطور معنی داری در گروه یک نسبت به گروه دو کاهش یافته بود (0.05>p). نتیجه گیری: تمرین درمانی موجب بهبود سندرم درد پاتلافمورال می شود، اما برنامه تمرینی شامل تمرینات تقویتی با و بدون استفاده از کش مقاومتی و تمرینات کششی با و بدون استفاده از باند موثرتر از برنامه تمرینی شامل تمرینات تقویتی بدون استفاده از کش مقاومتی و تمرینات کششی بدون استفاده از باند بود. با توجه به یافته های تحقیق استفاده از برنامه تمرینی که شامل تمرینات تقویتی با و بدون کش مقاومتی و تمرینات کششی با و بدون باند در درمان سندرم درد پاتلافمورال توصیه می شود.

مقایسه تعادل پویا و فعالیت الکترومایوگرافی عضلات اندام تحتانی در ناهنجاری های پای صاف و گود در طی راه رفتن مردان 18-35 سال
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1392
  مصطفی بازوند   رغد معمار

راه رفتن نیاز اساسی هر فرد جهت حرکت از یک مکان به مکان دیگر است، ایجاد هر گونه اختلال و یا آسیب اسکلتی-عضلانی می تواند الگوهای مورد استفاده در راه رفتن را تحت تأثیر قرار دهد. در این تحقیق هدف مقایسه تعادل پویا و فعالیت الکترومایوگرافی عضلات اندام تحتانی در ناهنجاری های پای صاف و پای گود در طی راه رفتن مردان 18-35 سال بود. جامعه آماری دانشجویان شاغل در دانشگاه خوارزمی تهران (حصارک کرج) در سال تحصیلی 91-92 بود. در این تحقیق نیمه تجربی 30 نفر از دانشجویان (سن 4.07±23.45 سال، وزن 9.26±71.72 کیلوگرم، قد 9.18±176 سانتیمتر) به صورت در دسترس انتخاب شدند. نمونه های تحقیق بر اساس شاخص افتادگی ناوی در سه گروه 10 نفره کف پای صاف (2.14±12.86 میلی متر)، کف پای گود (0.94±2.45 میلی متر) و کف پای نرمال (1.16±6.89 میلی متر) قرار گرفتند. با انتخاب و کامل شدن نمونه های مورد مطالعه بر اساس معیارهای مجاز که شامل: تکمیل کردن فرم رضایت نامه و اطلاعات فردی، داشتن فقط یکی از ناهنجاری-های کف پای صاف و گود، نداشتن سایر ناهنجاری های اندام تحتانی، عدم ابتلا به آسیب های عصبی-عضلانی و عضلانی- اسکلتی خصوصاً در اندام تحتانی و سلامتی از لحاظ شناختی، بینایی و شنوایی، ذکر ملاحظات اخلاقی تحقیق و تشریح نحوه اجرای آزمون؛ کار الکترود گذاری (seniam) بر روی عضلات مورد نظر انجام شد. آزمودنی ها، 6 تکرار مسیر 6 متری را با پای برهنه و با سرعت دلخواه، راه رفتند و برای نرمال کردن داده ها، مقادیر حداکثر فعالیت ارادی ایزومتریک هر عضله نیز ثبت گردید. بعد از جمع آوری اطلاعات از صفحه نیروسنج و الکترومایوگرافی، خروجی های مربوط به جابجایی و سرعت جابجایی در دو جهت قدامی-خلفی و داخلی-خارجی و نسبت rms/mvc عضلات مورد نظر گرفته شد. ضمناً برای توصیف داده ها از آمار توصیفی، تعیین نرمال بودن نمرات از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، مقایسه میانگین مقادیر متغیرهای وابسته از تحلیل واریانس یک راهه با اندازه های تکراری و تعیین تفاوت های جزیی بین گروه ها از آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0.05 استفاده شد. نتایج حاصله حاکی از تفاوت در جابجایی و سرعت جابجایی مرکز فشار در دو جهت قدامی-خلفی و داخلی-خارجی در مرحله حمایت دو پا ثانویه (که به ترتیب p=0.038، p=0.031، p=0.022،p= 0.00)، فعالیت عضله نازک نئی بلند در مرحله حمایت دو پا اولیه و ثانویه (به ترتیب 0.003=p و 0.007=p)، سطح فعالیت عضله ساقی قدامی در کل مرحله سکون (به ترتیب 0.005=p=0.005،p و 0.024=p) بین سه گروه کف پا است. فعالیت عضلات دوقلو داخلی و نعلی در کل مرحله سکون بین سه گروه کف پا تفاوت معنی داری نشان نداد. به طور کلی انواع پاسچر پا تعادل پویا و فعالیت عضلات را حین راه رفتن تحت تأثیر قرار می دهد.

مقایسه فعالیت عضلات دوقلو و نعلی ، میزان بار و حداکثر نیروی عمودی عکس العمل زمین در حرکت فرود تک پای مردان دارای زانوی پرانتزی و نرمال از ارتفاعات مختلف
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  سید کاظم موسوی   سید صدرالدین شجاع الدین

تحقیقات نشان داده بین نرخ بارگذاری و آرتروز ارتباط وجود دارد و زانوی پرانتزی ریسک فاکتوری برای بروز آرتروز شناخته شده است. هدف از پژوهش حاضر، هدف تحقیق حاضر، مقایسه حداکثر نیروهای عمودی عکس العمل زمین، نرخ بارگذاری و فعالیت عضلات دوقلوی داخلی، نعلی در حرکت فرود تک پای مردان دارای زانوی پرانتزی و نرمال از سه ارتفاع مختلف بود. در این مطالعه نیمه تجربی 22 نفر دانشجوی مرد سالم رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی، شامل 10 نفر دارای زانوی پرانتزی و 12 نفر دارای زانوی نرمال در این تحقیق شرکت کردند. ناهنجاری زانوی پرانتزی با استفاده از کولیس و گونیامتر انداز ه گیری شد. برای جمع آوری داده ها از صفحه نیرو و دستگاه الکترومایوگرافی استفاده گردید. آزمودنی ها حرکت فرود تک پا را از سه ارتفاع 20 ، 40 ، 60 سانتی متر روی صفحه نیرو انجام دادند.برای نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و برای تجزیه تحلیل داده ها از از نرم افزارهای matlab و spss و برای مقایسه متغیرهای مورد نظر بین دو گروه از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه در سطح معناداری05/0 p ? استفاده شد. نتایج تفاوت معناداری در حداکثر نیروی عمودی عکس العمل زمین در هنگام برخورد پنجه نشان داده نشد(0.72=p)، اما تفاوت حداکثر نیروی عمودی عکس العمل زمین هنگام برخورد پاشنه(0.00=p) و میزان بار (0.00=p) بین دو گروه معنادار بود. هم چنین تفاوت معناداری در فعالیت عضله دوقلوی داخلی و نعلی قبل از فرود مشاهده نشد اما در مرحله جذب نیرو تفاوت معنی داری در فعالیت عضله دوقلوی داخلی بدست آمد(05/0>p) و عضله نعلی تفاوت معناداری نشان نداد (05/0<p). : افزایش حداکثر نیروی عمودی عکس العمل زمین و کاهش فعالیت عضلات ساق پا (خصوصاً دوقلوی داخلی) در افراد دارای زانوی پرانتزی ، احتمالاً در طولانی مدت سبب آسیب دیدگی و بروز بیماری های تخریب مفصلی شود. بنابراین پیشنهاد می گردد برای کاهش احتمال خطر آسیب دیدگی ، تمرینات اصلاحی و عمل بیومکانیکی اصلاح یافته مورد توجه قرار گیرد. کلید واژه ها: حداکثر نیروی عکس العمل زمین، نرخ بارگذاری، فعالیت عضلات ساق پا، فرود تک پا، زانوی پرانتزی.

تاثیر هشت هفته تمرینات ثبات دهنده مرکزی و ویلیامز بر تعادل ایستا، پویا و استقامت عضلات شکم دختران 15 تا 18 ساله دارای ناهنجاری لوردوز کمری
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  معصومه مظاهری   سید صدرالدین شجاع الدین

هدف از انجام این پژوهش مقایسه تاثیر تمرینات ثبات دهنده مرکزی و ویلیامز بر تعادل ایستا، تعادل پویا و استقامت عضلات شکم دختران 15 تا 18 ساله دارای ناهنجاری لوردوز کمری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه دانش آموزان دبیرستانی شهرستان کوهدشت استان لرستان تشکیل می دادند که دارای ناهنجاری لوردوز کمری باشند. تعداد 20 نفر از دانش آموران دارای ناهنجاری لوردوز کمری با میانگین سن 07/1±00/16 سال ، قد 28/3±65/ 159 سانتی متر، وزن 50/3±00/60 کیلوگرم، زاویه لوردوز کمر 74/1±90/36درجه و شاخص توده بدن 80/1±51/23 به صورت در دسترس برای انجام این پژوهش انتخاب شدند و به دو گروه همگن از لحاظ میزان درجه لوردوز کمری، وزن، قد، شاخص توده بدنی، طول اندام تحتانی و سن تقسیم شدند. افراد گروه اول تمرینات ثبات دهنده مرکزی و افراد گروه دوم تمرینات ویلیامز را انجام دادند. افراد هر دو گروه به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه به انجام تمرینات پرداختند. طرح تحقیق شامل پیش آزمون-پس آزمون بود. تجزیه وتحلیل آماری توسط نرم افزار spssنسخه 22 انجام گرفت و آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن متغیرها استفاده شد. آزمون t همبسته جهت مقایسه درون گروهی (مقایسه پیش آزمون-پس آزمون) و آزمون t مستقل جهت مقایسه برون گروهی (مقایسه پس آزمون گروه تمرینات ثبات دهنده مرکزی-پس آزمون گروه تمرینات ویلیامز) بکار گرفته شد. کلیه تحلیل ها در سطح معناداری05/0 ? p انجام گردید. آزمون t همبسته اختلاف معناداری بین میانگین های پیش آزمون و پس آزمون تعادل ایستا، تعادل پویا و استقامت عضلات شکم در دو گروه تمرینات ثبات دهنده مرکزی و تمرینات ویلیامز نشان داد (05/0 ? p ). آزمون t مستقل اختلاف معناداری بین میانگین پس آزمون های دو گروه تمرینات ثبات دهنده مرکزی و تمرینات ویلیامز در پارامترهای تعادل ایستا و استقامت عضلات شکم نشان نداد (05/0 ? p ). اما در مورد تعادل پویا که با استفاده از تست تعادل گردشی ستاره سنجیده شده بود آزمون t مستقل تنها در یکی از هشت جهت اجرای تست یعنی جهت خلفی اختلاف بین میانگین پس آزمون های دو گروه را معنادار نشان داد (042/0=p که از 05/0 کوچکتر است)، و در هفت جهت دیگر تست تعادل گردش ستاره اختلاف معناداری بین میانگین پس آزمون های دو گروه مشاهده نشد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرینات ثبات دهنده مرکزی و ویلیامز می توانند در بهبود تعادل ایستا، تعادل پویا و استقامت عضلات شکم افراد دارای ناهنجاری لوردوز کمری نقس بسزایی داشته باشند و این دو نوع تمرین از نظر تاثیرگذاری بر فاکتورهای ذکر شده تفاوت معناداری با هم ندارند.

مقایسه دامنه حرکتی و حس عمقی مفصل آرنج زنان ورزشکار و غیر ورزشکار دارای سندرم هایپرموبیلیتی عمومی و ورزشکار سالم
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  راضیه داودی   سید صدرالدین شجاع الدین

چکیده: هدف: هدف از این مطالعه مقایسه دامنه حرکتی و حس عمقی مفصل آرنج زنان ورزشکار و غیر ورزشکار دارای سندرم هایپرموبیلیتی عمومی و ورزشکار سالم بوده است. مواد و روش پژوهش: آزمودنی ها در سه گروه 10 نفری زنان سالم ورزشکار، زنان ورزشکار هایپرموبیلیتی و زنان غیر ورزشکار هایپرموبیلیتی با دامنه سنی 30 تا 20 انتخاب گردیدند. افراد مبتلا به هایپرموبیلیتی توسط تست بیتون و کسب حداقل نمره 5 جهت شرکت در آزمون مشخص شده و کلیه ارزیابی ها جهت سنجش دامنه حرکتی و حس عمقی مفصل آرنج بر روی دست برتر، با چشمان باز و به صورت فعال با دستگاه بایودکس داینامومتر در دو زاویه 60 و 45 درجه صورت گرفت. سپس خطای مطلق هر زاویه محاسبه گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار spss 19 با استفاده از آزمون آنوا یکطرفه و آزمون توکی و تی وابسته، نشان داد که در دامنه حرکتی بین سه گروه آزمودنی تفاوت معناداری بین زنان غیرورزشکار هایپرموبیلیتی با ورزشکار سالم و ورزشکار هایپرموبیلیتی وجود دارد. همچنین در بررسی حس عمقی در زوایای 60 و 45 درجه بین گروه زنان غیرورزشکار هایپرموبیلیتی و ورزشکار هایپرموبیلیتی و زنان ورزشکار سالم اختلاف معنادار وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج بیانگر این امر بود که حس عمقی در ورزشکاران سالم و هایپرموبایل نسبت به غیر ورزشکاران هایپرموبایل از دقت بالاتری برخوردار است. این نتیجه برخلاف این عقیده است که افراد هایپرموبایل دارای حس عمقی ضعیفتری نسبت به سایر افراد هستند. با این حال به نظر می رسد این اختلاف و تفاوت ناشی از تمرینات مختلف ورزشی و اثراتی که تمرینات بر روی حس عمقی می تواند داشته باشند، در دو گروه ورزشکار نسبت به گروه غیر ورزشکار می باشد. بنابراین پیشنهاد می شود احتمالا بتوان از ورزشکاران هایپرموبایل در سطوح بالاتر رقابتی استفاده نمود و در استعداد یابی ورزشی، افراد فوق را از نظر دور نداشت. کلید واژه ها: دامنه حرکتی، حس عمقی، مفصل آرنج، سندرم هایپرموبیلیتی عمومی

تاثیر یک دوره حرکات اصلاحی منتخب بر روی تعادل و پارامترهای وضعیتی و راه رفتن سالمندان کایفوتیک مرد
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی 1393
  محمد ملکی ها   رغد معمار

هدف از انجام این تحقیق، تعیین تاثیر یک دوره تمرین حرکات اصلاحی منتخب بر روی تعادل، پارامترهای وضعیتی و راه رفتن سالمندان کایفوتیک مرد می باشد. برای این منظور تعداد 20 نفر آزمودنی در دو گروه کنترل و آزمون انتخاب شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته (هفته ای سه جلسه) تمرینات حرکات اصلاحی را انجام دادند. متغیر های تحقیق شامل تمرین حرکات اصلاحی (متغیر مستقل) و تعادل، پارامترهای وضعیتی و پارامترهای راه رفتن (متغیر وابسته) می باشند. که پس از بررسی های بعمل آمده و مقایسه پارامترها در دو گروه کنترل و آزمون نتایج زیر حاصل شد: 8 هفته تمرین درمانی موجب کاهش معنا دار در میزان زاویه کیفوز این افراد شد که این کاهش در زاویه کیفوز، نشانه بهبود آن بعد از یک دوره تمرین درمانی 2 ماهه می باشد. فاصله سر به جلو بعد از دوره تمرینات کاهش معنا دار یافت و هم چنین این تمرینات موجب افزایش طول قد و اتساع قفسه سینه و میزان تعادل آزمودنی ها شد. اما تغییری در میزان ابداکشن و فلکشن دست ها در قبل و بعد از تمرین مشاهده نشد. یافته های بدست آمده از این پژوهش نشان داد که تمرین درمانی روشی سودمند برای بهبود تعادل و اصلاح پاسچر در سالمندان می باشد.لذا به سالمندان توصیه می شود جهت بهبود و اصلاح پاسچر و تعادل با افزایش سن، از این تمرینات جهت جلوگیری از پیشرفت این عارضه استفاده نمایند.

مقایسه ی برخی ناهنجاری های وضعیتی و عملکرد بیومکانیکی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی با عادی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1399
  عیسی هوشنگی   حیدر صاادقی

با توجه به وجود?تفاوت های فردی در جسم، ذهن و روان، گروهی از افراد توانایی ذهنی پایین تر از حد متوسط جامعه دارند.?بخش اعظمی از این گروه را افراد کم توانان ذهنی خفیف (آموزش پذیر) تشکیل می دهد. این افراد به?دلیلوضعیتذهنی متفاوت،?به مراقبت های ویژه نیازدارند. هدف از انجام این تحقیق مقایسه ی برخی ناهنجاری های وضعیتی و عملکرد بیومکانیکی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی با عادی می باشد. به روش ترکیبی (طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای)، 464 نفر دانش آموز عادی (میانگین سن 2±13.23 سال، میانگین قد 13.39±155.35 سانتی متر، میانگین وزن 17.23±52.25 کیلو گرم) و 124 نفر کم توان ذهنی خفیف (میانگین سن 2.47±14.6 سال، میانگین قد 14.88±155.71 سانتی متر، میانگین وزن 19.53±51.23 کیلو گرم) انتخاب شدند که هر گروه به سه دسته ی سنی 12-10، 15-13 و 18-16 سال تقسیم شد. ناهنجاری های وضعیتی لوردوز گردن، کیفوز پشتی و لوردوز کمر به وسیله اینکلاینومتر، زانوی پرانتزی و زانوی ضربدری به وسیله کولیس و میزان قوس کف پا به روش افت ناوی ارزیابی شد. پارامترهای بیومکانیکی?استقامت عضلانی با آزمون دراز و نشست در یک دقیقه، قدرت عضلانی با آزمون پنجه دست برتر، سرعت عمومی با آزمون دوی 35 متر، انعطاف پذیری پشت و کمر با آزمون خمش به جلو، چابکی عمومی با آزمون دوی 9×4 متر، توان انفجاری پاها با آزمون پرش جفت، تعادل ایستا با آزمون لک لک، طول قدم، تعداد قدم در دقیقه و سرعت راهرفتن با آزمون 10 متر راه رفتن راحت، ارزیابی شد. آزمون تی مستقل جهت مقایسه ی دو گروه کم توان ذهنی و عادی هم سن، و آزمون واریانسیک راهه جهت مقایسه ی سه دسته ی سنی کم توانان ذهنی و سه دسته ی سنی عادی ها در سطح معنی داری?05/0??استفاده شد. به منظور تعیین معنی داری آزمون واریانس نیز?آزمون تعقیبی توکی به کار رفت. آزمون تی اختلاف معنی داری بین میانگین های لوردوز گردن 12-10 سال، لوردوز کمر 15-13 سال، لوردوز گردن و لوردوز کمر 18-16 سال و تمامی پارامترهای بیومکانیکی (غیر از تعداد قدم در دقیقه) سه گروه سنی کم توان ذهنی و عادی نشان داد (05/0p?).آزمون واریانس یک راهه نیز اختلاف معنی داری بین میانگین های کیفوز پشتی، قدرت، طول قدم، تعداد قدم و سرعت راه رفتن سه دسته ی سنی کم توان ذهنی،لوردوز گردن، کیفوز پشتی، زانوی پرانتزی و تمامی پارامترهای بیومکانیکی سه دسته ی سنی عادی نشان داد (05/0p?). نتایج تحقیق نشان می دهند که میانگین خام به دست آمده از ارزیابی ناهنجاری های وضعیتی بین دو گروه و بین سه دسته ی سنی، از الگوی خاصی پیروی نمی کند اما پارامترهای بیومکانیکی در دانش آموزان عادی بسیار قوی تر از کم توانان ذهنی بوده و در دسته های عادی با افزایش سن بهبود می یابد در صورتی که در کم توانان ذهنی اینطور نیست. با توجه به نتایج تحقیق آشکار می گردد که کم توانان ذهنی به دلیل فقر حرکتی بیشتر، آمادگی بدنی کمتری نسبت به همسالان عادی خود دارند و حتی با افزایش سنشان این ضعف بیشتر نیز می شود.

تأثیر حاد بلافاصله و 24 ساعت بعد از پروتکل انتخابی ماساژ سنتی تای بر پرش عمودی و تست تعادل ستاره در دانشجویان دختر تربیت بدنی سنین 19 تا 24 سال
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1391
  فاطمه مجاور شیخان   رغد معمار

هدف کلی از اجرای این تحقیق بررسی تأثیر حاد و 24 ساعت بعد از یک جلسه پروتکل انتخابی ماساژ سنتی تای بر آزمون های عملکردی پرش عمودی و تست تعادل ستاره در زنان ورزشکار بود. تعداد 32 نفر آزمودنی با میانگین سن1/1±38/21 سال، قد 04/0±160 سانتیمتر، وزن 9/7±44/54 کیلوگرم و bmi 1/1±6/22 کیلوگرم بر متر مربع، از زنان دانشجوی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه خوارزمی وارد مطالعه شدند. گروه تجربی به مدت یک ساعت در یک جلسه، ماساژ سنتی تای را بر اندام تحتانی دریافت کرد و گروه کنترل به مدت یک ساعت استراحت کرد. اجرای آزمون های پرش عمودی و تست ستاره در سه مرحله قبل، بلافاصله و 24 ساعت پس از یک جلسه ماساژ و استراحت انجام شد. به منظور توصیف داده ها از شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی استفاده شد. سپس با توجه به نرمال بودن توزیع متغیرها از آزمون مقایسه میانگین دو جامعه(independent-sample t-test) در بین دو گروه برای هر متغیر استفاده گردید. از آزمون مقایسه زوجی(paired- samples t-test)در درون هر گروه برای هر متغیر استفاده شد. مقایسه ی آزمون پرش عمودی بین دو گروه ماساژ و استراحت بلافاصله(153/0p=) و 24 ساعت بعد (123/0p= ) تفاوت معنی داری را نشان نداد، همچنین مقایسه ی آزمون تعادل ستاره در دو جهت قدامی و خلفی-داخلی، بین دو گروه ماساژ و استراحت بلافاصله(قدامی: 128/0p=، خلفی-داخلی: 106/0p= ) تفاوت معنی داری دیده نشد، در حالی که در جهت خلفی-خارجی بلافاصله(004/0p=) تفاوت معنی داری مشاهده گردید و همچنین 24 ساعت بعد در هر سه جهت قدامی، خلفی-داخلی و خلفی-خارجی (قدامی: 988/0p=، خلفی-داخلی: 121/0p=، خلفی-خارجی: 112/0p=) تفاوت معنی داری را نشان نداد. بررسی یافته های تحقیق نشان داد بین اثر یک جلسه ماساژ سنتی تای و استراحت تفاوت معنی داری در بهبود عملکرد پرش عمودی وجود ندارد؛ با این حال این مداخله توانست بلافاصله بر تعادل پویا اثر داشته و باعث بهبود آن گردد.