نام پژوهشگر: هوشمند صفری
ولی اله یوسفی علیرضا زبرجدی
این تحقیق طی سال های1390-1389 در آزمایشگاه بیوتکنولوژی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی و آزمایشگاه سیتوژنتیک مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرمانشاه روی 14 اکوتیپ مختلف آویشن انجام شد. طرح آزمایشی مورد استفاده برای مطالعه صفات کاریوتیپی طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار بود. تنوع ژنتیکی آویشن با استفاده از نشانگرهای مولکولی issr و rapd و صفات کاریوتیپی مورد ارزیابی قرار گرفت. از 28 آغازگر issr مورد استفاده بیست آغازگر نوارهای مختلفی را تکثیر کردند. میزان چندشکلی حاصل از نشانگر issr برابر با 76/96 درصد بود. تجزیه خوشه ای با روش upgma بر اساس نشانگر مولکولی issr اکوتیپ ها را بر اساس مکان جغرافیایی گروه بندی کرد. بیست آغازگر rapd نیز نوارهای مختلفی تکثیر کردند. میانگین چندشکلی آغازگرهای rapd، 94/31 درصد بود. با انجام تجزیه خوشه ای به روش upgma با استفاده از داده های ژنوتیپی نشانگر rapd اکوتیپ ها مطابق با مکان جغرافیایی دسته بندی شدند. میزان چندشکلی حاصل از ترکیب این دو نشانگر برابر با 28/95 درصد بود. با ترکیب داده های دو نشانگر مولکولی نیز اکوتیپ ها مطابق با مکان جغرافیایی گروه بندی شدند. میانگین شاخص نشانگر، نسبت چندشکلی موثر و قدرت تفکیک آغازگرهای rapd بیشتر از آغازگرهای issr بود. میانگین شاخص محتوای چندشکلی دو نشانگر یکسان بود (43/0). بیشترین شباهت ژنتیکی بر مبنای هر دو نشانگر بین اکوتیپ های 27800 (نمونه شماره 4 جمعیت سرعین، اردبیل) و 27814 (نمونه شماره 6 جمعیت پارس آباد مغان، اردبیل) مشاهده شد. آزمون مانتل بین داده های نشانگرهای issr و rapd حاکی از همبستگی معنی دار بین این دو نشانگر بود. در نتیجه می توان گفت که هر دو نشانگر ارزیابی مشابهی از روابط ژنتیکی اکوتیپ های آویشن را نشان دادند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس و مقایسه میانگین ها برای صفات کاریوتیپی اختلافات بین اکوتیپ ها را آشکار کرد. تمام صفات کاریوتیپی مورد مطالعه دارای اختلاف معنی دار در سطح احتمال 1% بودند. گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای با روش upgma بر اساس صفات کاریوتیپی اکوتیپ ها با سطح پلوئیدی نمونه های آویشن مطابقت داشت. با انجام تجزیه به مولفه های اصلی برای صفات کروموزومی، دو مولفه مهم شناسایی شد که 92/88 درصد تنوع کل داده ها را تبیین کردند. آزمون مانتل بین داده های مولکولی و کاریوتیپی حاکی از وجود همبستگی پایین و غیرمعنی دار بود.
امیر علی مرادی علیرضا زبرجدی
این تحقیق طی سال های 1391-1390 در آزمایشگاه سیتو ژنتیک مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرمانشاه روی دو گونه یولاف شامل 30 ژنوتیپ از گونه sativa و 10 اکسشن از گونه sterilis انجام شد. طرح آزمایشی مورد استفاده برای مطالعه صفات کاریوتیپی طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار بود. تنوع ژنتیکی یولاف با استفاده از نشانگر بیوشیمیایی و صفات کاریوتیپی مورد ارزیابی قرار گرفت. تنوع موجود در ژنوتیپ ها با استفاده از صفات سیتوژنتیکی محاسبه گردید. تمام گونه های مورد بررسی هگزاپلوئید بودند و تعداد کروموزوم پایه در تمامی گونه های مورد مطالعه هفت بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در بین ژنوتیپ ها از نظر تمامی صفات کروموزومی مورد اندازه گیری اختلاف در سطح احتمال 1% وجود دارد. بنابراین برای صفات اندازه گیری شده تنوع معنی داری بین ژرم پلاسم های مورد بررسی وجود دارد. تجزیه خوشه ای برای ژنوتیپ ها صورت گرفت که ژنوتیپ ها مورد مطالعه به 4 دسته تقسیم شدند بطوری که گروه اول شامل 14 ژنوتیپ، گروه دوم شامل هشت ژنوتیپ، گروه سوم شامل14 ژنوتیپ وگروه چهارم شامل چهار ژنوتیپ بودند. نتایج حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که سه مولفه استخراج شده به ترتیب 92/63، 50/18 و 54/16 درصد از کل واریانس بین ژنوتیپ ها را نشان می دهند. بررسی الگوی باندی پروتئین های برگ، تنوع قابل ملاحظه ای در میان ژنوتیپ ها نشان داد. باندهای پروتئینی نه تنها از نظر محل قرار گرفتن روی ژل و وزن مولکولی، بلکه از لحاظ تراکم و شدت نیز با یکدیگر اختلاف نشان دادند. در مجموع برای 40 ژنوتیپ مورد مطالعه 18 باند مشاهده گردید. بر اساس ماتریس تشابه جاکارد کمترین تشابه و بیشترین فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپ islamabad با ژنوتیپ های brusher، euro و ga mitchell می باشد. همچنین بیشترین تشابه و کمترین فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپ brusher باeuro ، ژنوتیپ tarahumara با ژنوتیپ های nz2102 و wandering ، ژنوتیپ nz2102 با wandering، ژنوتیپ il92-6745 با ravansar1 و ژنوتیپ ravansar2 با kermanshah2 می باشد. بر اساس تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها در فاصله 45/0 به 4 گروه تقسیم شدند بطوری که گروه اول و دوم هر کدام شامل 3 ژنوتیپ، گروه سوم شامل 27 ژنوتیپ و گروه چهارم شامل 7 ژنوتیپ بودند. نتایج این تحقیق به طور کلی نشان داد که بین ژنوتیپ ها تنوع سیتوژنتیکی و پروتئینی معنی داری وجود دارد.
شادی حیدری محسن فرشادفر
18 اکسشن از گونه agropyron elongatum دو محیط آبیاری نرمال (بدون تنش) و دیم (تنش) نتایج تجزیه واریانس سهم اثرات اصلی محیط و ژنوتیپ از واریانس کل به ترتیب 59/68% و 53/5% بود و همچنین سهم اثر متقابل 23/13% محاسبه شد. نتایج حاصل از روش های تجزیه ناپارامتری نشان داد که اکسشن های g2، g17، g16 و g6 دارای بیشترین پایداری بودند. براساس تجزیه بای پلات gge دو مولفه اول حاصل از تجزیه gge در مجموع 93/85% تغییرات اثر اصلی ژنوتیپ و اثر متقابل را توجیه کردند. براساس بای پلات های حاصل از مولفه اول و دوم اکسشن های g5، g4، g9، g10 و g11 دارای بیشترین سازگاری با شرایط آبی بودند و اکسشن های g1، g6، g7، g8 و g18 دارای بیشترین سازگاری با شرایط دیم بودند. اکسشن های g10، g12، g9 و g11 دارای بیشترین پایدرای براساس روش gge بودند. با تأکید بر میانگین عملکرد و با توجه به هر دو روش ناپارامتری و gge اکسشن های g10 و g11 پایدارترین اکسشن با عملکرد علوفه بالا بودند.
احمد محمدی مطلق سعید خضری
مطالعه مخروط های واریزه ای و جابجایی واریزه ها در این پژوهش با شناسایی توده های واریزه ای روی عکس های هوایی و نرم افزار google earth شروع شد. سپس با استفاده از بازدیدهای میدانی، مصاحبه با افراد محلی و شاهد وقوع جریان واریزه، صحت اطلاعات سنجیده شد و اطلاعات تکمیلی لازم اضافه شد. لایه های اطلاعاتی مورد نیاز از قبیل: نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، برونزدهای سنگی، کاربری زمین، جهت شیب، درجه شیب، حوضه آبریز واریزها، فاصله از گسل، جاده و خطوط آبراهه تهیه شد. برای تحلیل داده ها و شناسایی عوامل موثر در وقوع جریان واریزه از مدل رگرسیون لجستیک در نرم افزار spss استفاده شد. نقشه پهنه بندی خطر جریان واریزه با استفاده از عوامل موثر و ضرایب آن ها در پنج کلاس تهیه شد. صحت مدل برای پیش بینی و صحت نقشه تولید شده ارزیابی شد. بر این اساس مساحت های کلاس خطر مشخص شد.
الهام امامی عزت اله فرشادفر
به منظور بررسی پایداری عملکرد علوفه 11 اکسشن از گونه ی agropyron intermedium آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، با سه تکرار در دو محیط آبیاری نرمال و دیم در ایستگاه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، واقع در شهرستان اسلام آباد غرب، به مدت دو سال انجام شد. عملکرد علوفه ی خشک بر حسب کیلوگرم در هکتار محاسبه شد. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثرات اصلی مکان، ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ × مکان در سطح 1% معنی دار بود. نتایج مقایسه میانگین به روش دانکن در سطح 5% نشان داد که ژنوتیپ های g3، g4 و g5 دارای بیشترین عملکرد علوفه بودند و کمترین عملکرد علوفه مربوط به ژنوتیپ های g1، g6 و g10 بود. بر اساس آماره-های ناپارامتری ژنوتیپ های g3، g4، g5 و g11 کمترین پایداری بر اساس اکثر آماره ها داشتند. ژنوتیپ-های g9، g8 و g6 بر اساس اکثر آماره ها دارای پایداری متوسطی بودند و ژنوتیپ های g1، g2، g7 و g10 پایدارترین گروه برای تولید علوفه بر اساس اکثر آماره ها بودند در مجموع بر اساس روش های ناپارامتری و با در نظر داشتن میانگین عملکرد علوفه دو ژنوتیپ g8 و g9 با داشتن پایداری متوسط و عملکرد علوفه نسبتاً مطلوب قابل توجه بودند. تجزیه بای پلات gge انجام شد و دو مولفه اول حاصل از اثر متقابل ژنوتیپ در محیط و اثر ژنوتیپ در مجموع 37/99 درصد از واریانس موجود در ساختار داده های حاصل از انحراف از اثر محیط را توجیه نمودند. مولفه اول 75/81% و مولفه دوم 62/17% از واریانس موجود را تبیین نمودند. نتیجه تجزیه واریانس مدل افزایشی نشان داد که اثرات اصلی محیط، ژنوتیپ در سطح 1% و اثر متقابل ژنوتیپ در محیط در سطح 5% معنی دار بود و بیشترین سهم از واریانس کل به اثر اصلی محیط اختصاص داشت. 79/6% از واریانس کل به اثر متقابل و 05/11% به اثر اصلی ژنوتیپ اختصاص داشت. در مجموع ژنوتیپ های ژنوتیپ g3 و g4 به عنوان ژنوتیپ های سازگار به شرایط دیم و ژنوتیپ هایg5، g11 به عنوان مواد ژنتیکی مناسب برای مطالعات آبی در شرایط آب و هوایی استان کرمانشاه قابل توجه بودند. در نهایت ژنوتیپ های g3 و g4 به عنوان ژنوتیپ های پایدار با عملکرد علوفه مطلوب قابل معرفی در شرایط آب و هوایی استان کرمانشاه می باشند. بررسی محیط ها نیز نشان داد که ارزیابی ژنوتیپ های گونه مورد مطالعه در شرایط آبی می تواند در جهت بروز حداکثر توان ژنتیکی ژنوتیپ-ها در بررسی های تنوع ژنتیکی مفید باشد.