هدف از این پژوهش شناخت حکمت متعالیه وچگونگی تعاملاتش با هنر و معماری، بوده است ، تا به کمک آن تلاشی معمارانه با توجه به امکانات موجود در جهت ایجاد فضاهایی متناسب با اطلاعات به دست آمده، صورت گیرد . بر همین اساس ابتدا به شناسایی اصولی در حمکت متعالیه پرداخته شد که ما را در رسیدن به این هدف یاری کنند، نتیجه این بررسی، باعث شناخت جایگاه خلاقیت هنری با توجه به نفس شناسی ملاصدرا و همچنین شناسایی اصولی چون محاکات ابداعی و زیباشناسی نهفته در حکمت او و مفهوم صناعت شد. و نهایتا با توجه به تاثیر این اصول درکالبد معماری و اثر هنری، نتایج این پژوهش در قالب مجموعه ای از نقشه ها ، تصاویر و سایر مدارک مورد نیاز ارائه گردیده است.

تکنیکهای مدرن ساخت وساز و دستیابی به سهولت اجرا معماران را از محدودیتهای سازه ای رهانید وآنان مسحور از تکنولوژی دست به خلق فضاهایی زدند که متأسفانه در بیشتر موارد سبب گردید توجه و ظرافت هایی که در گذشته در معماری کشورمان در استفاده و پرداختن به نور بوده، دیگر به چشم نخورد و حتی بسیاری از نکات مثبت و مورد نیاز زندگی انسان نیز به فراموشی سپرده شود و در واقع نیروی کارآمد نور در ایجاد تنوع فضایی و همچنین رسیدن به بالاترین کیفیات معماری و در پی آن کیفیت زندگی، بلااستفاده شود. مطالعه حاضر که در پی شناخت جامع و کامل ماهیت نور طبیعی و همچنین توجه و تأکید بر تأثیرات آن در خلق، بازآفرینی و کیفیت بخشی به فضا و به طور کلی ایجاد تنوع فضایی میباشد، مشتمل بر چهار فصل است. در فصل اولبه به بیان کلیات تحقیق میپردازیم. در فصل دوم، چیستی و ماهیت نور از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرارگرفته، ویژگی ها و منابع آن بیان می گردد و نور طبیعی از دو منظر کیفی و کمی مورد مطالعه قرار میگیرد. فصل سوم به سیر تحول نور در معماری و تأثیرات آنها بر یکدیگر، همچنین چیستی فضا و کیفیات فضایی که به وسیله نور ایجاد می شود می پردازد؛ در ادامه به منظور رسیدن به بالاترین حد بهره برداری از نور طبیعی- بیشترین کمیت و بهترین کیفیت - و پی بردن به چگونگی ایجاد کیفیات فضایی گوناگون به کمک نور به فرآیند نورگیری طبیعی ساختمان پرداخته و ابزار ورود و کنترل نور طبیعی را مورد بررسی قرار می دهیم. در فصل چهارم به جمع بندی آنچه تاکنون بیان گشته و معرفی کیفیات متنوع فضایی منتج شده از بکارگیری صحیح و خلاقانه نور طبیعی در خانه های ایرانی پرداخته و نمونه هایی را جهت فهم بهتر و مستند شدن آنچه گفته شد ارائه می گردد.

شهر امروز، مکانی است که تعلق به آن و اهل آن بودن، به گونه ای هویت شناختی برای شهروندان به دنبال دارد. در عصر امروز با پیدایش بحران انزوا و تنهایی و پر رنگ شدن مسئله اوقات فراغت، شهر ها باید به چیزی ورای طراحی بناها و شبکه رفت و آمد بیندیشد؛ باید به دنبال فضاهایی بود که برای آموزش روابط اجتماعی و انسانی طراحی می شوند. برای پیوند انسان با محیط اطرافش و جان بخشیدن به حیات مدنی و اجتماعی در فضای شهری، می توان از ابزار قدرتمند هنر، بهره جست. ابزاری که انسان را با خود و دنیای پیرامون خویش آشتی داده و بستری مناسب برای کنش اجتماعی است. هدف این پایان نامه، ایجاد یک مجموعه سینمایی(مکان فراغتی-فرهنگی) است که پاسخگوی نیاز مردم شهر و همچنین هنرمندان و دانشجویان سینما باشد. فضایی که علاوه بر مخاطبان خاص، مردم عادی نیز بتوانند اوقات فراغت خود را در کنار درک و پیشرفت هنر و فرهنگ، سپری کنند؛ فضایی که با امکان حضور گروه های مختلف و دسترسی مناسب در فضا، وجود فعالیت های جاذب بصورت خودجوش و سازمان یافته، امکان دیده شدن و دیدن افرادتوسط یکدیگر، ایجاد مکث و مکانی برای آشنایی مردم با یکدیگر، گرفتن اطلاعات محیطی و تعامل آنها با هم، زمینه را برای توقف و تعامل و همراهی با فعالیت ها فراهم کند و هدف پروژه محقق شود. در راستای این اهداف، این پایان نامه در هشت فصل تدوین شده است، که در ابتدا ضرورت و بستر وجود چنین مجموعه ای به عنوان مکانی فراغتی-فرهنگی را در شهر و در ارتباط با شهروندان مورد بررسی قرار داده و به دنبال آن جنبه های اجتماعی و شهری سینما را کنکاش می کنیم. این فصول به قرار زیر است: فصل اول: مقدمه، فصل دوم: مکان عمومی و تعاملات اجتماعی(فضای شهری)، فصل سوم: شهروندی و گذران اوقات فراغت در متن فضای شهری، فصل چهارم: مجموعه سینمایی(مکانی فراغتی- فرهنگی)، فصل پنجم: بررسی نمونه های موردی، فصل ششم: بررسی استانداردهای فضایی و تدوین برنامه های فیزیکی، فصل هفتم: مکان یابی و مطالعات بستر طراحی، فصل هشتم: معرفی طرح.

مرکز مشاوره و روان درمانی در شهر شیراز بر اساس درمانهای موثر و دگر شیوه(درمان مکمل) برای اختلالات روانی شناخته شده در چارچوب استاندارد بین الملی dsm-iv مورد بررسی و نحقیق و در مرحله پایانی طراحی گردیده است.