نام پژوهشگر: علی نقی باقرشاهی
سمیه چگینی محمد حسن حیدری
رساله حاضر شرحی است بر آن چه که از آن به عنوان تفکر شاعرانه در نزد هیدگر یاد می شود. هیدگر به دنبال پرسش از چگونه زیستن انسان در جهان و چگونگی رابطه او با جهان پیرامون به نقش آفرینش هنری از جمله شعر می پردازد. شعر نوعی تفکر است که در مقابل دوران مدرن و بحران ناشی از تکنولوژی طریق رهایی انسان است. تکنولوژی در دوره مدرن به سمت سلطه انسان بر طبیعت و بهره کشی از آن سوق پیدا کرده است. انسان مدرن در مواجهه با طبیعت، آن را نه به مثابه وجود آشکار شده، بلکه به عنوان منبعی که به او قدرت و توانایی می بخشد، می نگرد. از این رو از حقیقت دستیابی به راز وجود دور مانده است. اما تفکر شاعرانه به سبک خود وجود موجودات را آشکار می سازد و به موجودات امکان می دهد تا خود را همان موجودی که هستند، نشان دهند. از این رو شعر حجاب را کنار می زند و لذا به حقیقت و مضمون جهان یعنی وجود تقرب می یابد. تفکر شاعرانه همانا گونه ای از بودن شاعرانه است. چنین بودنی در زیستنی متجلی است که از استیلا اجتناب می کند و با شنیدن سخنِ زبان رو به سوی رهایی می گرداند. بدین سان امکان تفکر معطوف به رهایی فراهم می شود.