یکپارچگی جنبه های مختلف بازاریابی و طرف تقاضای سازمان ها با محیط لجستیک و موجودی ها (طرف تامین سازمان ها) رویکردی را جهت بهینه سازی سیستم به جای بهینه سازی مجزای اجزا پیشنهاد می کند که کارایی زنجیره و نیز سازمان را بهبود می بخشد. در این تحقیق مدل موجودی چند هدفه شامل ماکزیمم سازی سود خرده فروش توأم با ماکزیمم سازی سطح سرویس به مشتری ارائه می گردد در حالیکه زمان تدارک احتمالی و کمبود مجاز فرض می شود. مدل در دو حالت زمان تدارک یکنواخت و نمایی مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به اهمیت قیمت گذاری و تاثیر آن بر روی سود و تقاضا، تقاضا تابع کلی از قیمت در نظر گرفته شده است. برای تبدیل مدل چند هدفه به تک هدفه از دو روش وزن دهی و lp متریک استفاده شده است و به دلیل ویژگی های غیر خطی مدل حاصل، مقادیر بهینه قیمت فروش، اندازه انباشته و نقطه سفارش مجدد با استفاده از الگوریتم ژنتیک (ga) تعیین می گردد. در پایان مثال عددی همراه با تحلیل حساسیت بر روی پارامترهای کلیدی مدل، ارائه شده است.

در این پایان نامه روشی برای تخصیص موعد تحویل در یک سیستم مونتاژ چند مرحله ای با زمان های پردازش ساخت و مونتاژ غیر قطعی معرفی می شود هر سیستم مونتاژ چند مرحله ای را می توان به صورت یک شبکه باز صف مدل بندی نمود. قطعات محصول طبق فرآیند پوآسن با نرخ برابر و مستقل وارد می شوند در هر ایستگاه سرویس، یک یا بی نهایت ماشین یا زمان پردازش نمایی وجود دارد. برای هر محصول هزینه جریمه ای منظور می شود که تابعی از زمان تکمیل آن محصول است. قطعات به صورت پویا وارد سیستم می شوند.و زمان تکمیل هر محصول مجموع زمان ماندگاری در سیستم و زمان ورود است ابتدا با استفاده از رویکرد بلندترین مسیر در شبکه های صف، تابع توزیع بحرانی ترین مسیر مربوط به زمان ماندگاری در سیستم (الگوریتم هارت لی و ورث هام) محاسبه می شود و نشان داده می شود زمان محاسبه نسبت به الگوریتم آدلاخا و کولکارنی بسیار کوتاه تر است سپس تابع توزیع زمان تکمیل محصول تعیین می شود. آنگاه موعد تحویل بهینه (*d) با استفاده از کمینه سازی هزینه رودکرد و دیر کرد هر محصول و نیز تأمین اهداف خدمتی تخصیص می یابد.