نام پژوهشگر: حمیدرضا وزیرزنجانی
مریم حاجی شمس محمد محمودی میمند
صاحبان شرکتها و سازمانها برای ماندن در صحنه رقابت، همهتلاش خود را به کار می گیرند. حتی از مدیران برجسته برای رهبری سازمان خود کمک می گیرند. اما خطری که همیشه این شرکتها را تهدید می کند، رفتن مدیران و رهبران برجسته آنهاست که در آن شرایط خطر برگشت به حالت قبل برای شرکت و سازمان آنها وجود دارد چراکه پیشرفت آنها منوط به وجود آن رهبر و مدیر برجسته است و به خودی خود توان رشد و پیشرفت را ندارند. در مقابل، شرکتهایی هستند که توان پرورش مدیران و رهبرانی سرآمد را دارند و همین امر باعث ماندگاری آنها در صحنه رقابت می شود. این شرکتها وابسته به مدیران برتر نیستند و خود توانایی پرورش چنین افرادی را دارند. از طرفی از آنجا که انسانها مهمترین سرمایه شرکتها هستند، احساس تعهد آنها به سازمان باعث ماندگاری آنها شده و سازمان هم فرصت پرورش آنها را خواهد داشت و تعاملی دو طرفه بین آنها به وجود خواهد آمد. مدیران و رهبران شرکتها برای اینکه بدانند آیا سازمان آنها توان پرورش مدیران آینده را دارد یا نه و همچنین آیا کارکنان آنها به سازمانشان احساس تعهد می کنند یا نه،باید به مفاهیم برند رهبری و تعهد سازمانی واقف شوند و روابط میان آنها را دریابند. لذا در این تحقیق برند رهبری برای اولین بار در ایران در دو شرکت ایزایران و انستیتو ایزایران مورد بحث و سنجش قرار گرفته است. همچنین رابطه کدهای آن با تعهد سازمانیبرای اولین بار در داخل و خارج از کشور مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت مدلی مناسب برای رابطه کدهای برند رهبری با تعهد سازمانیارائه شده است. این تحقیق از نوع بنیادی- توصیفی(همبستگی) است و از تکنیک معادلات ساختاری مبتنی بر کواریانس استفاده شده است.
مریم خلیلی یادگاری محمد محمودی میمند
شناسایی ترکیب انگیزه های مصرف کننده بر انتخاب بازار هدف تأثیر می گذارد. در حالیکه انگیزش موجب تقویت و هدایت رفتار مصرف کننده می شود، شخصیت مصرف کننده نیز رفتار انتخابی او را به منظور دستیابی به هدفش شکل می دهد (هاوکینز و غیره, 1385). تست شخصیتی مایرز- بریگز (mbti) بر مبنای تئوری یونگ و با در نظر گرفتن مجموعه ای از تضادهای روانی، 16 تیپ شخصیتی را شناسایی می نماید (blutner, et al., 2010). در این تحقیق اثرات تیپ های مختلف شخصیتی بر نگرش فرد نسبت به تصویر ذهنی برند وایو، دانش/درگیری لپ تاپ های vaio و در نهایت تمایل خرید آنها را بررسی می کنیم. جامعه آماری تحقیق شامل 465 مشتری لپ تاپ در بازارهای شهر تهران می باشد. تیپ شخصیتی پاسخگویان با استفاده از پرسشنامه مایرز- بریگز (mbti) شناسایی شد. همچنین نگرش مصرف کنندگان نسبت به متغیرهای مذکور با استفاده از پرسشنامه ای بر مبنای طیف لیکرت هفت تایی سنجیده شد. این دو پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای spss و لیزرل بررسی و تطبیق داده شده اند. بافته های تحقیق نشان می دهد تیپ شخصیتی افراد نسبت به سازه بصری متغیر تصویر برند (طراحی لپ تاپ) از تفاوت معنی داری برخوردار می باشد. تیپ شخصیتی در نگرش مصرف کننده نسبت به متغیرهای درگیری، دانش و تمایل خرید آن از تفاوت معنی داری برخوردار نمی باشد. همچنین بین نگرش مصرف کننده به تصویر برند، دانش و درگیری این لپ تاپ ها با تمایل خرید آنها تفاوت معنی داری وجود دارد. متغیر درگیری با لپ تاپ وایو نیز نسبت به تصویر برند وایو تفاوت معنی داری نشان می دهد. در انتها، با استفاده از روش رگرسیون، دو معادله برای رابطه میان متغیرهای تصویر برند، درگیری و دانش و تمایل خرید ارائه می گردد.
حمیدرضا وزیرزنجانی حبیب الله دانایی
گسترش بنگاه ها و پیشرفت فن آوری، موجب افزایش تعداد مشتریان و تنوع نقاط تماس آنان با بنگاه ها شده است. مدیریت این گونه تماس ها تحت عنوان «مدیریت روابط با مشتری»، علاوه بر بهبود سودآوری سازمان، می تواند موجد یک مزیت رقابتی نیز باشد. ولی، درباره مفهوم و مولفه های آن اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. لذا پژوهش حاضر ضمن مروری بر ادبیات موضوع، با استفاده از فن دلفی و تحلیل های آماری، یک مدل معتبر و پایا برای ارزیابی مدیریت روابط با مشتری تدوین و تأثیر آن را بر عملکرد بنگاه خواهد سنجید. ابعاد پیشنهادی در مدل تدوین شده عبارتند از؛ «راهبرد»، «فرهنگ»، «فرآیند» و «فن آوری». روش شناسی پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی (مدل تدوین ابزار) و جامعه آماری آن، شامل مدیران و کارشناسان شرکت های واسپاری (لیزینگ) مستقر در تهران بوده که افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب گردیده اند. داده های میدانی نیز، از طریق پرسشنامه توزیع شده در طی دو مرحله گردآوری و با استفاده از تکنیک های پیشرفته آماری، از جمله؛ تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل گردیده است. یافته های پژوهش تأییدی بر روایی صوری، همگرا، واگرا و تعمیمی و پایایی (سازگاری درونی) شاخص های مربوط به هر یک از ابعاد مدل ارزیابی مدیریت روابط با مشتری می باشند. همچنین، تأثیر مدیریت روابط با مشتری بر روی عملکرد بنگاه به لحاظ تقویت برند و ارتقاء شاخص های مالی نیز، قابل ملاحظه می باشد.
سمیرا بکر لطفعلی بختیاری
چکیده زنجیره ارزش بیانگر دو دسته فعالیت های اصلی و پشتیبان در سازمان های تولیدی است. استراتژی سازمان باید موضوعات مختلف استراتژیک را که در فعالیت های اصلی و پشتیبان شناسائی شده اند، پوشش داده و عوامل تاثیرگذار بر این موضوعات را در نظر داشته باشد و بر مبنای تحلیل موضوعات استراتژیک موجب ایجاد همسویی و هم افزایی استراتژیک در میان تمام فعالیتهای اصلی و پشتیبان گردد. در این پژوهش تلاش شده است تا با رویکردی پویا و با استفاده از ابزار تحلیل دینامیکی به بررسی چگونگی انتخاب موضوعات استراتژیک و اولویت بندی آنها به منظورفراهم نمودن زمینه لازم برای بازنگری دراستراتژی در صنعت تولید روانکارها پرداخته شود، در این راستا تحلیل دینامیکی بر روی موضوعات استراتژیک انجام گردید تا بر اساس آن ریشه ها وعوامل اصلی تاثیرگذار برموضوعات استراتژیک در سازمان شناسایی گردند. از آن جایی که شرکت مورد مطالعه یک سازمان بزرگ می باشد و موضوعات و مباحث استراتژیک مطرح نیز از گستردگی بالایی برخوردار بودند برای طبقه بندی تحلیل ها از چارچوب زنجیره ارزش پورتر بهره گرفته شده است. علل ریشه ای، متغیرهای میانجی و متغیرهای اصلی در حوزه های مختلف سازمان، با نگاهی عارضه یابانه و بر اساس نظرخواهی از خبرگان و مدیران سازمان در قالب مصاحبه و پرسشنامه مورد شناسایی قرار گرفت و سپس جایگاه هر یک از این عناصر در زنجیره ارزش پورتر مشخص گردید. در نهایت تعداد و وزن علل ریشه ای موضوعات استراتژیک سازمان با استفاده از روش سلسله مراتبی ahp بررسی و اولویت بندی شدند تا سازمان برای انتخاب استراتژی، بر روی موضوعات با اولویت برتر تمرکز بیشتری نماید. نتیجه این تحقیق می تواند به عنوان ابزاری کارآمد برای تعیین استراتژی های مناسب جهت ارتقاء بهره وری سازمانی مورد استفاده واقع شود. کلید واژه ها:تحلیل دینامیکی/موضوعات استراتژیک/زنجیره ارزش پورتر/روش سلسله مراتبی ahp
سهیل عطاری حبیب اله دانایی
سازمان ها برای انجام مأموریت ها و دستیابی به اهداف خود دارای منابع و دارایی های متعددی می باشند. برخی از این منابع و دارایی ها بسیار ارزشمند و راهبردی هستند که برای کسب مزیت رقابتی سازمان نقش محوری دارند. دانش، برای تمام سازمان ها ازجمله این منابع و دارایی ها است، به طوری که صاحب نظران علم مدیریت، دانش را جایگزین نهایی تولید، ثروت و سرمایه پولی می دانند. هدف از این پژوهش ارزیابی وضعیت مدیریت دانش با استفاده از مدل زنجیره ارزش دانش در شرکت صنایع آذرآب بوده است.درنتیجه پژوهش سه متغیر استراتژی، سبک مدیریت و ساختار بر زنجیره ارزش دانش در شرکت صنایع آذرآب تأثیرگذار می باشند ولی متغیرهای فرهنگ، سیستم و کارکنان به طور معناداری در مدل نقش ایفا نمی کنند.