نام پژوهشگر: محمد صادق فلاح

بررسی مولکولی عقب ماندگی های ذهنی اتوزوم سندرمیک،غیر محیطی و غیر تک ژنی با استفاده از روش mlpa
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1390
  طاهره پورمصطفایی   سیروس زینلی

مقدمه: عقب ماندگی ذهنی یک چالش بزرگ برای جومع بشری است که تخمین زده میشود که حدود 1 – 3% از جامعه انسانی دچار آن باشند. عقب ماندگی های ذهنی به دو صورت سندرمیک و غیر سندرمیک وجود دارند که در نوع سندرمیک علاوه بر ناهنجاریهای ذهنی با دیگر علائم فیزیکی و رفتاری نیز همراه میباشند. اختلالات ژنتیکی متفاوتی از جمله اختلالات کروموزومی، اختلالات تک ژنی و یا چند ژنی در ایجاد عقب ماندگی ذهنی دخیل هستند. ریز حذف های کروموزومی و بازآرایی ناحیه تلومری از عوامل شایع هستند که با کاریوتایپ قابل شناسایی نیستند و نیاز به تکنیک های حساستر مانندmultiplex ligation-dependent probe amplification (mlpa) میباشد. در این مطالعه هدف برسی عقب ماندگی های ذهنی سندرمیک با استفاده از روش mlpa است. مواد و روشها: در این مطالعه 50 خانواده که با معاینه پزشک و پر کردن پرسشنامه دارای علائم سیندرمیک بودند انتخاب شده واز آنها رضایت نامه دریافت شد و سپس از اعضای خانواده و پروباند خونگیری به عمل آمد،در مرحله بعد کاریوتایپ برای پروباند انجام شد و بعد برای افرادی که کاریوتایپ آنها نرمال گزارش شد از 3 کیت mlpa، p036e1.p070b&p245a2 در غربالگری استفاده شد. نتیجه و بحث: در مطالعه این 50 خانواده در مرحله کاریوتایپ 2 مورد دارای سندرم داون و سندرم x شکننده بودند و از 48 مورد دیگر که برای آنها mlpa انجام گرفت 5 مورد ناهنجاری گزارش شد که عبارتند از: یک مورد سندرم ویلیامز، یک مورد سندرم اسمیت - مگنیس، یک مورد سندرم انجلمن و یک مورد نادر از دوپلیکاسیون ناحیه کروموزومی 4p16.3 و یک ترانسلوکاسیون کروموزوم 8 و 13. خلاصه: یافته های ما در این مطالعه درصد بالای تطابق بین نتایج mlpa و علائم کلینیکال افراد بیمار را نشان میدهد و بنابراین می توان mlpaرا به عنوان اولین روش اسکرینینگ بیماران عقب مانده ذهنی سندرمیک پیشنهاد کرد که روشی سریع و در عین حال مقرون به صرفه از نظر زمان وهزینه است.

بررسی اثر ضد التهابی داروی میگری هیل® بر روی سلول های مخلوط گلیا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1391
  محمود حسنی   محمد انصاری

سلول های میکروگلیا و آستروسیت سلول های کلیدی ایمنی ذاتی سیستم عصبی مرکزی، علاوه بر حفاظت عصبی، دارای نقش مهمی نیز در دگرگونی های عصبی می باشند. فعالیت مزمن این سلول ها، حیات نورونی را از طریق آزادسازی میانجی گر های نوروتوکسیک متعدد از جمله سیتوکین ها، کموکین ها و نیتریک اکساید (no) به خطر می اندازند. در نتیجه، تنظیم کننده های فعالیت گلیاها، به عنوان نماینده های درمانی، برای هدف قرار دادن تخریب عصبی از جمله بیماری آلزایمر و پارکینسون در نظر گرفته می شوند. میگری هیل®، دارویی است گیاهی که محصول تحقیق و پژوهش دانشمندان ایرانی می باشد. که با توجه به ترکیباتی مانند thymol و 1,8-cineole دارای اثرات ضد التهابی می باشد. در این مطالعه، اثر ضد التهابی میگری هیل® بر سلول های اولیه میکروگلیا و سلول های مخلوط گلیای رت ملتهب شده با lps، بررسی شده است.(محیط کشت dmem حاوی 10% از fbs) مورد بررسی قرار گرفتند.سلول های میکروگلیای اولیه نوزاد رت، توسط شیک کردن، از فلاسک کشت مخلوط گلیا، جدا گشته و در محیط کشت dmem حاوی 10% از fbs کشت داده شدند. خلوص کشت ها توسط ایمونوسیتوشیمی با استفاده از آنتی بادی ox-42، بررسی شد، و خلوص سلول ها بیش از 95% برآورد گردید. سلول های میکروگلیا با میگری هیل® ( 5، 25، 50، 75، 100 و 150 µg/ml) و سلول های مخلوط گلیا با میگری هیل® (25، 75، 100، 150، 200 و 350 µg/ml)در محیط جدید حاوی 1% از fbs تیمار گردیده و پس از 1 ساعت lps به مدت 48 ساعت ملتهب گردیدند. با استفاده از تست گریس و تکنیک های rt-pcr و وسترن بلات نشان داده شد که غلظت ?g/ml 150 میگری هیل® به طور قابل توجهی تولید no را در سلول های مخلوط گلیای تحریک شده توسط lps به صورت وابسته به غلظت کاهش داد.( البته در مورد میکروگلیا فقط توسط تست گریس و در غلظت ?g/ml 50 کاهش no مشاهده گردید) همچنین میگری هیل® بیان inos و tnf-? را در سطح mrna کاهش داد که مرتبط با مهار بیان فاکتور نسخه برداری nf-?b در سطح بیان پروتئین بوده است. به علاوه، با استفاده از تست mtt، نشان داده شد که میگری هیل® در هیچ یک از غلظت های مورد استفاده، سمیتی برای سلول ها نداشته است. در نتیجه، نتایج این پژوهش اثبات کرد که میگری هیل® با کاهش عوامل التهابی می تواند نقش موثری در پیشگیری و درمان بیماری های التهاب عصبی داشته باشد.

بررسی مولکولی ژنهای دخیل در بیماران مبتلا به سندروم گلانزمن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1393
  فاطمه ظفرقندی مطلق   سیروس زینلی

بیماری گلانزمن (gt) یک سندروم خونریزی دهنده ی نادر با الگوی توارث اتوزومال مغلوب است که به دلیل فقدان تجمع پلاکت ایجاد می شود. اساس مولکولی این بیماری نقص در پروتئین کمپلکس ?iib?3 integrin می باشد که توسط ژنهای itga2b و itgb3 کدگذاری می شود. این ژنها بر روی نواحی 17q21.31 و17q21.32 واقع اند. شیوع این بیماری نادر در برخی جمعیت ها مانند عراق، اردن، ایران، فلسطین، هند و کولی های فرانسه به دلیل فراوانی ازدواجهای خویشاوندی، بیشتر است. جهش های متنوعی (بیش از 150 جهش مختلف) در این دو ژن گزارش شده است. جهش های نقطه ای، حذف، اضافه شدگی و با شیوع کمتر حذفهای بزرگ از جمله انواع جهش های مسبب ایجاد این بیماری می باشند. در مطالعه ی حاضر با استفاده از روش تعیین توالی مستقیم و روش long pcr وجود جهش نقطه ای و یا حذف در افراد معرفی شده با شک به بیماری گلانزمن، بررسی شد. در بررسی 10 بیمار غیر خویشاوند به روش تعیین توالی مستقیم دو ژن itgb3 و itga2b، 9 جهش c.2t>c،c.2301 +9 c>t ، c.1657-1659delctc،c.405dela ،c.1305 g>t، c.156 g>t، c.540 g>a،c.1902delt و c.409-3 c>g مشخص گردید و نیز با روش long pcr یک حذف در اگزون 2 و 3 ژن itga2b به صورت هموزیگوت دیده شد. از میان جهش های شناسایی شده، 3 جهش c.1657-1659delctc، c.2t>c، c.1305 g>t و حذف c.189-317-c.240del367nt گزارش نشده بودند که بیماریزا بودن آنها با بررسی اعضای خانواده و روشهای بیوانفورماتیک به تایید رسید. با توجه به اینکه نوع جهش دو ژن درگیر در این بیماری و فراوانی آن در بین بیماران ایرانی تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است، و با توجه به نیاز مفرط جامعه ی پزشکی جهت ارتقاء روشهای تشخیص، شناسایی و پیشگیری از تولد نوزادان مبتلا به این بیماری در کشورمان، بررسی مولکولی افراد مبتلا و اعضای خانواده شان به عنوان امری ضروری مورد توجه می باشد.