نام پژوهشگر: یدالله شهابی

بررسی تا ثیر رویکردهای استقرایی و قیاسی بر یادگیری ساختارهای معلوم و مجهول در دانش آموزان مقطع دبیرستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  رسول گل محمدی   مسعود خلیلی ثابت

در حالی که اهمیت گرامر به عنوان عنصر محوری در توانش ارتباط، بدیهی به نظر می رسد،موضوع تدریس گرامر به صورت استقرایی یا قیاسی به عنوان یکی از چالش بر انگیز ترین مسایل در زمینه آموزش زبان دوم مطرح بوده است. گر چه بسیاری از تحقیقات در این زمینه در جاهای متعددی انجام گرفته است اما مطالعات اندکی درباره این موضوعدر دبیرستان های ایرانبه انجام رسیده است. تحقیق حاضر به بررسی تاثیرات روش های تدریس استقرایی و قیاسی بر فراگیری ساختارهای گرامر زبان انگلیسی(معلوم و مجهول)و مقایسه این دو رویکرد می پردازد. به این منظور دو گروه بیست نفره از دانش آموزان دبیرستان در سطح مقدماتی به صورت تصادفی انتخاب شدند و از طریق رویکردهای استقرایی و قیاسی آموزش دیدند. گروه استقرایی به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شد و گروه قیاسی به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. یک پیش آزمون از هر گروه قبل از تدریس به عمل آمد تا تفاوت ها و شباهت های اولیه دو گروه مشخص گردد. بعد از جلسات تدریس که هفت جلسه طول کشید دو پس آزمون از هر دو گروه به عمل آمد تا میزان پیشرفت هر دو گره در یادگیری ساختارهای معلوم و مجهول مشخص گردد.همچنین از یک پرسشنامه به منظور کسب آگاهی از واکنش ومیزان رضایت دانش آموزاننسبت به این دو رویکرد تدریس مورد استفاده قرار گرفت.تجزیه و تحلیل کمی نتایج به دست آمده از آزمونها از طریق آمار توصیفی وآزمون های تی(t-tests)انجام گرفته است.نتایج این پژوهش نشان داده است که هر چند هر دو گروه پیشرفت معنا داری داشته اند اما عملکرد گروه استقرایی از گروه قیاسی به صورت معناداری بهتر بوده است و همچنین دانش آموزانگروه استقراییرضایت بیشتری نسبت به دانش آموزان گروه قیاسی داشتند.

نقش استفاده معلم از الگوی گفتمان دوسویه در پیشرفت توانایی گفتاری انگلیسی آموزان ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سعیده محمدی   بهزاد برکت

قطعا" مهمترین هدف تدریس زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی، توانمند کردن یادگیرندگان برای برقراری ارتباط به صورت خلاقانه می باشد. با این وجود، نظام آموزش زبان انگلیسی در دبیرستان های دولتی ایران به سختی می تواند به این هدف مهم نائل آید. پیرو ادراک باختین (1981) از گفتمان، الگوهای یک سویه و دوسویه را میتوان به عنوان دو سرحد مخالف پیوستار گفتمان معلم در کلاس در نظر گرفت. در همین راستا، تحقیق حاضر به طور کلی قصد دارد تا تعیین کند آیا می توان با استفاده از استقرار الگوی گفتمان دوسویه در کلاس درس، توانایی گفتاری انگلیسی یادگیرندگان را ارتقا داد. به منظور تحقق این هدف کلی، این مطالعه، اولا"، بر آن بود تا مشخص کند آیا معلمان دبیرستان های ایران از الگوی گفتمان یکسویه در کلاسهایشان استفاده میکنند یا الگوی گفتمان دوسویه. به این منظور، مطالعه جامعی برای یافتن ویژگی های متمایز دو الگوی مزبور انجام شد و سیزده تمایز بدست آمد. سپس، بر اساس ویژگیهای فوق با ده نفر از معلمان دبیرستانی مصاحبه به عمل آمد. همچنین، به منظور ارتقاء اعتبار نتایج بدست آمده، دریک مطالعه موردی کلاسهای یک معلم به منظور تعیین نوع الگوی گفتمان مورد استفاده معلم مشاهده، فیلمبرداری، رونوشت و تحلیل شدند. ثانیا"، به منظور فهم چگونگی استقرار الگوی گفتمان دوسویه در کلاس، شناسایی پیش شرط ها و قوانین ضروری این الگو مورد نیاز بود. با بررسی جامع و عمیق ادبیات مرتبط، کار با مطالعه موردی دوم آغاز گردید و از معلم مورد مطالعه خواسته شد تا قوانین الگوی گفتمان دو سویه را در کلاس خود به کار ببندد. بنابراین، این تحقیق با در نظر گرفتن دانش آموزان معلم مطالعه موردی اول به عنوان گروه گواه و دانش آموزان معلم مطالعه موردی دوم به عنوان گروه آزمایشی، طرح گروه گواه را بکار برده است. دو گروه دانش آموزان شامل سی و هشت دانش آموز پیش دانشگاهی از دو دبیرستان در شهرستان طارم می باشند. پیش از اعمال رفتار، توانایی گفتاری انگلیسی دانش آموزان هر دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفت و نتایج، تفاوت معنی داری میان دو گروه نشان نداد . در انتها، به منظور تعیین وجود یک پیشرفت معنی دار، از دانش آموزان پس آزمون به عمل آمد. تحلیل نتایج بدست آمده از مصاحبه و مطالعه موردی اذعان داشت که معلمان الگوی گفتمان یک سویه را در کلاس هایشان بکار میبرند. علاوه بر این، استفاده از آزمون تی مستقل نشان داد که تفاوت معنی داری میان دو گروه آزمایشی و گواه وجود دارد ( . بر اساس اطلاعات بدست آمده، می توان به این نتیجه رسید که استفاده معلمان از الگوی گفتمان دوسویه تا حد زیادی می تواند در ارتقاء توانایی گفتاری دانش آموزان نقش داشته باشد.

تاثیر تکرار تصحیحی فی البداهه بر خطاهای دستوری زبان آموزان در سطح متوسط و پیش متوسط
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  نازیلا کسایی   مسعود خلیلی

این تحقیق به بررسی تاثیرات تصحیح خطاهای دستوری زبان آموزان بر یادگیری آنها می پردازد.در این تحقیق تاثیر تکرار تصحیحی برتعدادی از خطاهای دستوری از جمله عدم وجود تطبیق در گروه اسمی جمله، ترتیب نادرست واژگان، استفاده از ساختار فارسی در زبان انگلیسی، استفاده ی نادرست از انواع کلمات انجام شد. بررسی تاثیرات این نوع روش تصحیح در دو سطح متوسط و پیش متوسط صورت گرفت. داده های تحقیق از مجموع چهل نفر زبان آموز در یکی از موسسات خصوصی شهر تهران انتخاب شدند، که هر کدام به تعداد ده جلسه داستان خوانی با محقق برگزار کردند. در طی این جلسات محقق خطاهای مذکور را در دو سطح مختلف به روش تکرار تصحیح مینمود و صدای هر زبان آموز را ضبط کرده و سپس متن صحبت آنها را مینوشت. نهایتا با توجه به خطاهای دستوری زبان آموزان در هر جلسه تعدادی سوال برای هر زبان آموز به صورت جداگانه طرح شد که پس از پایان جلسات داستان خوانی در قالب آزمونی از آنها پرسیده شد. تحلیل های آماری براساس نمراتی که زبان آموزان پس از امتحان دریافت کردند انجام شد. با توجه به نمرات زبان آموزان قابل ذکر است که روش تکرار تصحیحی تاثیر قابل توجهی در پیشرفت زبان آموزان نداشته است. بر اساس نتایج هر دو گروه، تکرار تصحیحی بر زبان آموزان سطح متوسط بیشتر از زبان آموزان سطح پیش متوسط بوده است.

نگرش دانشجویان و معلمان ایرانی نسبت به استفاده از زبان فارسی در کلاس های زبان انگلیسی عمومی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1391
  سید مصطفی هاشمی   مسعود خلیلی ثابت

تحقیق حاضر که از نوع مطالعه ی موردی است به بررسی نگرش دانشجویان و اساتید ایرانی نسبت به استفاده ی موثر از زبان اول (فارسی) و زبان دوم (انگلیسی) در کلاس های زبان انگلیسی عمومی در سطح دانشگاه می پردازد. دو گونه پرسشنامه به انضمام 10مصاحبه با اساتید که به صورت تصادفی از جامعه ی اماری انتخاب شده بودند در این مطالعه به کار گرفته شده است.شرکت کنندگان در این تحقیق 345 دانشجو و 25 استاد از دانشگاه گیلان می باشند.نتایج نشان می دهند که دانشجویان ایرانی به موثر بودن زبان اول معتقدند. توصیف معنای وازگان جدید, ترجمه به عنوان تکنیکی برای بررسی درک مطلب, استفاده از فرهنگ لغت دو زبانه, شرح شباهت ها و تفاوت های میان دو زبان, صحبت با سایر دانشجویان در کارهای گروهی و شرح قواعد دستوری پیچیده از جمله موقعیت هایی بودند که دانشجویان ترجیح به استفاده ی بیشتر از زبان فارسی نسبت به زبان انگلیسی در کلاس ها می نمودند.ضمنا این تحقیق نشان می دهد که اساتید ایرانی تمایل مثبتی نسبت به استفاده بیشتر از زبان انگلیسی نسبت به زبان فارسی در کلاس های زبان انگلیسی عمومی دارند. موقعیت های استفاده ی مدرسان از زبان فارسی عبارتند از استفاده از زبان فارسی به عنوان تکنیکی برای بررسی درک مطلب زبان اموزان,مدیریت کلاس و کنترل فعالیت های گروهی دانشجویان شرح قواعد دستوری پیچیده و شرح شباهت ها و تفاوت های میان انگلیسی و فارسی. با این وجود استفاده از ابزار آماری (mann-whitney) حاکی از تفاوت بارز معنی داری میان نگرش دانشجویان و اساتید ایرانی نسبت به استفاده ی موثر از زبان فارسی و انگلیسی در کلاس های زبان انگلیسی عمومی است. یافته های تحقیق برای مدرسان این است که آنها باید در نظر بگیرند اگرچه زبان عمده ی تدریس در کلاس های زبان انگلیسی عمومی, انگلیسی است ولی استفاده ی منطقی از زبان فارسی برای رهایی برخی از دانشجویان با قوه ی اعتماد به نفس پایین موثر می باشد.

تاثیر حاشیه ی چند رسانه ای بر فراگیری و به خاطرسپاری واژگان در زبان آموزان سطح متوسط انگلیسی به عنوان زبان خارجی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مینا ذرات احسان   مسعود خلیلی ثابت

هدف این تحقیق بررسی تاثیر مد چندرسانه ای واژه آموزی برفراگیری و نهادینه شدن واژگان در زبان آموزان سطح متوسط انگلیسی به عنوان زبان خارجی است. چهارچوب نظری این تحقیق نظریه ی شناختی یادگیری با کمک حاشیه های چند رسانه ای است که در سال 2005 توسط میرمطرح شد. بر اساس این نظریه، اگر محتوا در قالب کلامی و تصویری بطور همزمان ارائه شود زبان آموزان میتوانند دقیق تر آن را به خاطر آورند. دستاورد این پژوهش میتواند در تهیه مطالب درسی توسط مدرسان و طراحان برنامه های آموزشی مورد استفاده قرار گیرد و آموزش همگام با رایانه و چند رسانه ای را در سطوح مناسب در جهت یادگیری و نهادینه شدن واژگان به کلاسهای آموزش انگلیسی به عنوان زبان خارجی عرضه بدارد.