نام پژوهشگر: اورنگ کاوسی
اکرم مقامی فر مجید کزازی
پروتئین های بازدارنده آلفا آمیلاز در تمامی سلسله گیاهی یافت می شوند، به خصوص بذرهای حبوبات دارای مقدار فراوانی از این پروتئین می باشند. در این تحقیق بازدارنده آلفا آمیلاز از بذرهای لوبیا قرمز رقم ناز و لوبیا چشم-بلبلی رقم مشهد استخراج شدند. بدین صورت که ابتدا بذرها در محلول 1/0 مولار 2- مرکاپتواتانول قرار گرفتند. سپس با نمک سولفات آمونیوم 40%، 50% و 65% رسوب داده شدند، بعد از دیالیز از ستون کروماتوگرافی تعویض یونی عبور داده شدند. فراکشن های حاصل روی آلفا آمیلاز سوسک چهارنقطه ای حبوبات (callosobrachus maculatus) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که پروتئین بازدارنده آلفا آمیلاز استخراج شده از لوبیا قرمز رقم ناز 100% از فعالیت آلفا آمیلاز سوسک c. maculatus جلوگیری کرد، اما بازدارنده آلفا آمیلاز استخراج شده از لوبیا چشم بلبلی رقم مشهد فقط در حدود 50% از فعالیت آلفا آمیلاز سوسک c. maculatus جلوگیری کرد. نتیجه sds-page نیز جایگاه مولکول های بازدارنده آلفا آمیلاز لوبیا قرمز رقم ناز را به خوبی در ژل نمایان ساخت و زیموگرام حاصل از این آزمایش نیز صحت حضور بازدارنده را به خوبی تأیید کرد. این تحقیق نتیجه قابل توجهی در اختیار برنامه های ایجاد مقاومت در گیاهان میزبان علیه سوسک چهار نقطه ای حبوبات قرار می دهد.
زهرا زارعی اورنگ کاوسی
کنترل شیمیایی یکی از ابزارهای اصلی کنترل با کنه تارتن دولکه ای محسوب می شود. یکی از راه های کاهش مصرف آفت کش ها و مدیریت مقاومت کاربرد مخلوط دو یا چند ترکیب می باشد. در این پژوهش اثر کشندگی کنه کش های فن پایروکسی میت و پروپارژیت و مخلوط این دو ترکیب مورد بررسی قرار گرفت. همچنین اثرات جمعیتی این ترکیبات با روش جدول زندگی مطالعه شد. آزمایش ها در دمای 2±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و تناوب نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شد. مقادیر lc50 محاسبه شده برای فن پایروکسی میت، پروپارژیت و مخلوط این دو ترکیب به ترتیب 05/132، 38/62، 47/29 میکرولیتر بر لیتر بود. نتایج نشان داد که مخلوط این دو ترکیب بیشترین و فن پایروکسی میت کمترین میزان کشندگی را علیه کنه تارتن دو لکه ای دارد. شاخص ضریب سمیت مخلوط این دو ترکیب برابر با 471/0 محاسبه شد. که به دلیل کوچک تر بودن از عدد 1، نشان دهنده اثر سینرژیستی ترکیبات مذکور می باشد. جدول های زندگی کنه تارتن دولکه ای در تماس با غلظت های 50 درصد کشنده کنه کش های فن پایروکسی میت ، پروپارژیت و مخلوط دو ترکیب مطالعه گردیدند. برای مطالعه جدول زندگی از تئوری جدول زندگی دو جنسی، سنی- مرحله زیستی استفاده شد. پارامترهای جدول زندگی (? ، r0 ،r ،t) اختلاف معنی داری بین تیمارهای مختلف در سطح احتمال پنج درصد نشان دادند. نرخ ذاتی رشد جمعیت درتیمارهای مختلف در محدوده 09/0 تا 20/0 قرار دارد. کمترین مقادیر پارامترهای جدول زندگی مربوط به کنه کش فن پایروکسی میت می باشد. به عبارتی فن پایروکسی میت اثرات منفی بیشتری روی پارامترهای جمعیتی ایجاده کرده است.
پگاه نظری اورنگ کاوسی
شب پره جوانه خوار زیتون یکی از آفات مهم نهالستان ها، باغات جوان زیتون و همینطور پاجوش های درختان مسن زیتون است. این آفت روی میزبان های دیگر از جمله زبان گنجشک، یاسمن و برگ نو هم خسارت وارد می کند. انجام هر گونه اقدام مدیریتی برای کنترل هرگونه آفت مستلزم داشتن شناخت از ویژگی های زیستی و پارامترهای جدول زندگی می باشد. تاریخچه زیستی، پارامترهای جدول زندگی و پیش بینی جمعیت شب پره جوانه خوار زیتون روی سه رقم کرونایکی ، روغنی و زرد در دمای 1 ± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی، در آزمایشگاه مطالعه شد. مدت زمان نشو و نمای مراحل نابالغ (از تخم تا زمان ظهور کنه های بالغ) در کرونایکی، روغن و زرد به ترتیب 05/35، 78/33 و 08/36 روز و طول عمر شب پره های بالغ ماده و نر به ترتیب ارقام ذکر شده (33/9، 00/7)، (64/10، 60/10) و (21/10، 10/8) روز به دست آمد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r) به ترتیب 0478/0 ، 0529/0 ، 0513/0 روز در کرونایکی ، روغنی و زرد مشاهده شد که بین سه رقم اختلاف معنی داری وجود داشت (6/450f= ، 2df= ، 00/0p= ). بیشترین مقدار نرخ خالص تولید مثل (r0) (630/8) مربوط به رقم روغنی بدست آمد اما بین سه رقم تفاوت معنی داری وجود نداشت. کمترین مقدار به دست آمده از نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) (04/1) مربوط به رقم کرونایکی می باشد. طول مدت زمان یک نسل (t) در کرونایکی 666/43روز، در روغنی 666/41 روز و در زرد 685/41 روز بود (7/442f= ، 2df= ، 00/0p= ). به طور کلی رقم کرونایکی شرایط بدتری را برای رشد این شب پره فراهم آورد و نسبت به دو رقم دیگر در استفاده علیه شب پره ی جوانه خوار زیتون مناسب تر است.
سعید حسین خانی ابراهیم احمدی
چکیده موفقیت یک برنامه کنترل بیولوژیک تا حد زیادی به فرمولاسیون عامل بیولوژیک متکی است، بطوریکه این فرمولاسیون بتواند جمعیت عامل را در مقدار لازم و در زمان مورد نظر حفظ نماید. طی چند سال اخیر استفاده از فرمولاسیون های پلیمری برای حفظ و رهایش کنترل شده باکتری های مفید و یا آنتی-بیوتیک های تولید شده توسط آنها بویژه در زمینه پزشکی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این بررسی کارایی آلژینات و کاراژینان، دو نوع پلیمر هیدروژلی طبیعی، برای فرمولاسیون باکتری های bacillus subtilis و pseudomonas fluorescens مورد بررسی قرار گرفت. این دو باکتری قبلاٌ از باغ های انگور استان زنجان جداسازی و شناسایی شده و اثرات آنتاگونیستی آنها روی rhizobium vitis (جدا شده از انگور در استان زنجان) به اثبات رسیده بود. در آزمایشگاه، روش فرموله کردن باکتری ها با پلیمر ها بطور جداگانه و توام بهینه گردید و ریزدانه (bead) هایی از جنس آلژینات، کاراژینان و آلژینات-کاراژینان هر یک حاوی b. subtilis، p. fluorescens و یا هر دو باکتری تهیه شد. رهایش کنترل شده باکتری ها توسط دانه ها در محیط مرطوب ارزیابی گردید. برای بررسی مدت بقای باکتری ها در فرمولاسیون های تهیه شده، دانه ها در دو دمای یخچال (c40) و اتاق نگهداری و در هر دوره سی روزه جمعیت باکتری رها شده توسط آنها تعیین گردید. بر اساس نتایج، رهایش باکتری توسط دانه ها ی آلژینات، کاراژینان به ترتیب پس از 30 و 2 دقیقه قرار گرفتن در آب آزاد شروع گردید و عموماٌ رهایش توسط ریزدانه های کاراژینان نسبت به آلژینات سریعتر انجام گرفت. بین سرعت رهایش باکتری ها در دو فرمولاسیون تفاوت وجود داشت بطوریکه سرعت رهایش باکتری در آلژینات کمتر از کاراژینان بود. نتایج بعلاوه نشان داد بقای باکتری ها در آلژینات با اختلاف معنی داری نسبت به بقای آنها در کاراژینان بیشتر بود بطوریکه بقای باکتری ها در دانه های تهیه شده با عمر هشت ماه به اثبات رسید واین آزمون کماکان در حال اجراست. بر اساس نتایج با تغییر در نسبت بکار رفته از دو پلیمر می توان به ریزدانه هایی با قدرت نگهداری متفاوت و سرعت رهایش گوناگون دست یافت. آزمون مربوط به بررسی کارآیی این فرمولاسیونها در کنترل rh. vitis در محیط خاک توسط فرمولاسیون هیدروژلی نسبت به شاهد معنی دار بود. کلمات کلیدی: فرمولاسیون هیدروژلی –کنترل بیولوژیک- آگروباکتریوم- ریزدانه
حسین پورعسگری حمیدرضا صراف معیری
کنه میوه خشک l. carpoglyphus lactis علاوه بر اینکه از آفات مهم و اقتصادی برخی محصولات انباری به شمار می رود به عنوان یک طعمه جایگزین نیز برای پرورش انبوه کنه های شکارگر به صورت تجاری مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق پارامترهای جدول زندگی کنه میوه خشک روی مخمر نان در شرایط آزمایشگاهی و با سه دمای مختلف (20، 25 و 30 درجه سلسیوس) در شرایط نوری تاریکی کامل و سه رژیم نوری (تاریکی کامل، روشنایی کامل و 8 : 16 (تاریکی : روشنایی)) در دمای 30 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5±70 درصد بر اساس تئوری جدول زندگی دوجنسی سن- مرحله مورد بررسی قرار گرفت. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (?)، متوسط زمان یک نسل (t) و نرخ خالص تولید مثل (r0) در دمای 20 درجه سلسیوس به ترتیب 287/0 روز1-، 333/1 روز1- ، 71/16 روز و 4/120 فرد، در دمای 25 درجه سلسیوس به ترتیب 383/0 روز1-، 467/1 روز1- ، 87/11 روز و 6/93 فرد و در دمای 30 درجه سلسیوس به ترتیب 558/0 روز1- ، 747/1 روز1- ، 27/8 روز و 9/100 فرد بودند. مقادیر این پارامترها در رژیم نوری تاریکی کامل به ترتیب 558/0 روز1-، 747/1 روز1- ، 27/8 روز و 9/100 فرد، در رژیم نوری روشنایی کامل به ترتیب 433/0 روز1-، 541/1 روز1-، 8/8 روز و 31/44 فرد و در رژیم نوری 8 : 16 (تاریکی : روشنایی) به ترتیب 501/0 روز1-، 65/1 روز1-،04/9 روز و 4/92 فرد بودند. ما بین نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) و متوسط میانگین مدت زمان یک نسل (t) در سه دما و رژیم های نوری اختلاف معنی داری مشاهده گردید (01/0p<)، ولی میان مقادیر نرخ خالص تولید مثل(r0) و نرخ ناخالص تولید مثل (grr) در دماها و رژیم های نوری اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). نتایج این تحقیق می تواند برای بهینه سازی پرورش انبوه کنه c. lactis به عنوان میزبان جایگزین برای پرورش کنه های شکارگر مورد استفاده قرار گیرد.
محمدرضا ثناگو اورنگ کاوسی
کنه شکارگر neoseiulus californicus mcgregor در کنترل کنه تارتن دولکه ای tetranychus urticae koch در گلخانه ها کاربرد دارد اما به تنهایی کنترل کافی ایجاد نمی کند. برای کنترل موثرتر نیاز به استفاده هم زمان کنه کش ها و شکارگر وجود دارد. سازگاری عامل کنترل بیولوژیک و شیمیایی در مدیریت تلفیقی آفات بسیار مهم است. در این پژوهش سمیت حاد و اثرات مزمن کنه کش پروپارژیت روی مرحله ماده بالغ و پوره سن دوم این کنه شکارگر مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها در دمای 1±25 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5±70 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی اجرا شدند. آزمایش زیست سنجی به روش غوطه وری در سه تکرار انجام شد. قفس های شیشه ای با کف از جنس توری پارچه ای با کنه کش پروپارژیت تیمار شدند و دو مرحله ذکر شده شکارگر روی آن ها منتقل شدند. مقدار lc50 برای مرحله ماده بالغ و پوره سن دوم این کنه شکارگر به ترتیب 49483 و 31498 میکرولیتر بر لیتر بدست آمد که سمیت محاسبه شده برای مرحله ماده بالغ و پوره سن دوم این شکارگر به ترتیب حدود 800 و 500 برابر lc50 گزارش شده برای مرحله ماده بالغ کنه تارتن دولکه ای بود. جدول زندگی این کنه شکارگر نیز با استفاده از غلظت 50 درصد کشنده کنه کش پروپارژیت روی دو مرحله پوره سن دوم و ماده های بالغ در دو تیمار جداگانه بررسی شد. برای مطالعه جدول زندگی از تئوری جدول زندگی دو جنسی، سن- مرحله استفاده شد. ویژگی های زیستی مانند طول عمر و باروری کنه ها به طور معنی داری در اثر تیمارها کاهش یافتند. این مساله باعث شد پارامترهای جدول زندگی در تیمار کنه های ماده کاهش معنی داری نسبت به شاهد در سطح احتمال یک درصد داشته باشند. به طوری که مقدار نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r) از 23/0 در تیمار شاهد به 058/0 در تیمار ماده بالغ کاهش یافت. مقدار این پارامتر برای تیمار پوره سن دوم به دلیل عدم تخم گذاری کنه های بالغ به وجود آمده از تیمار پوره های سن دوم قابل محاسبه نبوده، فقط مقدار نرخ خالص تولیدمثل (r0) قابل محاسبه و برابر صفر تعیین شد. بنابراین تیمار کنه های شکارگر در مرحله پوره سن دوم اثرات منفی بیشتری روی پارامترهای جمعیت ایجاد کرده است. مقایسه نتایج زیست سنجی و جدول زندگی نشان داد تاثیری که در زیست سنجی معمول برای ارزیابی اثرات حاد محاسبه می شود مطابق با نتایج حاصل از اثرات جمعیتی با استفاده از جدول زندگی نیست. به علاوه در این تحقیق تیمار دو مرحله زندگی متفاوت اثرات متفاوتی در رشد جمعیت ایجاد کرد. بر این اساس پیشنهاد می شود در چنین مطالعاتی برای درک بهتر و تصمیم گیری دقیق تر به اثرات روی مراحل مختلف و با استفاده از جدول زندگی توجه شود. به عنوان نتیجه کلی سازگاری خیلی خوبی برای کنه شکارگر با پروپاژیت اعلام می شود و استفاده این دو عامل برای کنترل تلفیقی کنه تارتن دولکه ای قابل توصیه به نظر می رسد.
مریم اسدی فارفار اورنگ کاوسی
کنه میوه خشک .carpoglyphus lactis l به عنوان یکی از مهم ترین آفت میوه خشک در سطح جهان شناخته می شود. در سال های اخیر، اسانس های گیاهی و یا ترکیب های آنها بعنوان یک آفت کش طبیعی برای کنترل کنه های محصولات انباری مورد توجه قرار گرفته اند. در این آزمایش، سمیت اسانس های پونهmentha polegium l.) )، نعناع فلفلی (mentha piperita l.)، رزماری rosmarinus officinalis) l)، نعناع (mentha viridis l.)، زیره سبز (cuminum cyminum l.) و رازیانهfueniculum vulgare) (mill. به روش تدخینی با پنج غلظت و چهار تکرار علیه مراحل بالغ و تخم کنه میوه خشک مورد بررسی قرار گرفت. اسانس های گیاهی به روش تقطیر با آب و به کمک دستگاه کلونجر استخراج شدند. آزمایش ها در دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±75 درصد، و تاریکی مطلق انجام شد. غلظت کشنده پنجاه درصد پونه، نعناع، نعناع فلفلی، زبره سبز، رازیانه و رزماری به ترتیب برابر 99/1، 48/2، 75/2، 16/3، 38/3 و 26/13 میکرو لیتر بر لیتر هوا بود. در زیست سنجی روی مرحله بالغ، آزمون نسبت سمیت نشان داد که lc50 پونه تنها با lc50 نعناع اختلاف معنی داری نداشت. اسانس رزماری نیز با داشتن بیشترین lc50 با تمام تیمارها اختلاف معنی داری داشت. در زیست سنجی تخم ها lc50 اسانس های ذکر شده به ترتیب برابر 93/8، 64/7، 11/22، 99/16، 29/21 و 26/20 میکرولیتر بر لیتر هوا بود. اختلاف معنی داری بین lc50 پونه و نعناع مشاهده نشد. این نتایج نشان می دهد اسانس پونه و نعناع می توانند پتانسیل تدخینی مطلوبی برای کنترل کنه میوه خشک داشته باشند.
کبری فتوحی اورنگ کاوسی
سوسک برگخوار سیب زمینی، leptinotarsa decemlineata say، یکی از مهمترین آفات سیب زمینی می-باشد. تغذیه از برگها توسط حشرات کامل و لاروها خسارت جدی و شدیدی به گیاه سیب زمینی وارد می-سازد. این آفت زمستان را به صورت حشره کامل در خاک سپری می کند. لذا تضعیف حشرات کامل زمستان گذران و کاهش مقاومت آن ها در برابر استرس های دمایی و محیطی طی فصل زمستان می تواند بقاء آن ها را دچار اختلال کند. در این تحقیق، اثر غلظت های زیرکشنده ترکیبات شیمیایی آدمیرال %10 با غلظت های (0، 250، 500 و 750 µl/l )، نیم آزال تی اس 1% با غلظت (0، 750، 1000 و 1500 µl/l )، انویدور %24 با غلظت (0، 200، 300 و 400 µl/l) و کلرتالونیل %72 با غلظت (0، 2000، 3000 و 4000 µl/l) بر میزان ذخایر چربی، کربوهیدرات ها و پروتئین ها در شرایط مزرعه ای بررسی شد. آزمایشات به صورت آزمون فاکتوریل چهار متغیره شامل جنسیت، غلظت ترکیب شیمیایی، زمان نمونه برداری (3، 6 و 12 روز پس از سمپاشی) و تکرار سمپاشی (یک هفته پس از سمپاشی اول)، در چهار تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا گردید. میزان قند، گلیکوژن و چربی موجود در بدن حشرات طبق روش van handelو میزان پروتئین با روش bradford بر حسب میلی گرم بر گرم وزن تر بدن حشره تعیین گردید. نتایج نشان داد که ترکیبات شیمیایی مذکور تأثیر معنی داری بر میزان چربی، گلیکوژن، قند، پروتئین و محتوای انرژی (001/0p<) دارند. براساس داده ها هر چهار ترکیب تأثیر کاهشی بر میزان چربی، گلیکوژن و محتوای انرژی دارند و از بین این ترکیبات، نیم آزال با غلظت 1500 پی پی ام در ششمین روز بعد از اولین سمپاشی بیشترین تأثیر را بر منابع انرژی داشته است.
نرگس عزیزیان حمیدرضا صراف معیری
کنه تارتن دولکه ای، .tetranychus urticae koch یکی از رایج ترین و خطرناک ترین آفات محصولات کشاورزی با پراکنش جهانی می باشد. استفاده مکرر از سموم شیمیایی توسعه مقاومت به آفت کش ها، اثرات نامطلوب بر موجودات غیر هدف و آلودگی های زیست محیطی را به همراه داشته است. در سال های اخیر اسانس های گیاهی، به علت کم خطر بودن برای انسان و پستانداران، تجزیه سریع و خطرات به مراتب کمتر زیست محیطی، توجه خاصی را به عنوان عوامل جایگزین آفت کش های شیمیایی به خود جلب کرده اند. در این پژوهش اثر کشندگی و دورکنندگی شش ترکیب فرموله شده بر پایه اسانس های گیاهی شامل a: ماده حامل، b: عصاره ی زیتون تلخ 5%، c: زیتون تلخ 5% + نعناع فلفلی 2% + پونه 2% + دارچین 2% ، d: زیتون تلخ 5% + نعناع فلفلی 2% + پونه 2% + رزماری 2%، e: زیتون تلخ 5% + نعناع فلفلی 2%+ پونه 2% + اکالیپتوس 5% و f: زیتون تلخ 5% + نعناع فلفلی 2% + رزماری 2% + اکالیپتوس 5% بررسی شد. آزمایشات زیست سنجی با روش غوطه ور سازی برگ های حاوی کنه بالغ ماده t. urticae داخل محلول ترکیبات فوق بررسی شد. نتایج نشان داد که از میان تیمارهای مورد بررسی، ترکیب فرموله شده e بیشترین میزان کشندگی و کمترین مقدار lc50 (971/4 میکرو لیتر بر میلی لیتر) را طی 24 ساعت پس از تیمار روی مرحله بالغ کنه تارتن دولکه ای داشته و اختلاف معنی داری پس از 24 ساعت با سایر فرمولاسیون ها به جز فرمولاسیون های c و d داشته است. آزمایشات دورکنندگی نیز به روش زیست سنجی برج های دوقلو در دزهای 971/4، 998/5، 786/6، 732/8 و 2/25 میکرولیتر بر میلی لیتر ترکیبات فرموله شده مورد بررسی قرار گرفت. ترکیب e بیشترین درصد دورکنندگی را در بالاترین دز 2/25 (88/78%) و پایین ترین دز 971/4 میکرولیتر بر میلی لیتر (2/48%) به خود اختصاص داده است. طبق نتایج این پژوهش ترکیب اسانس های نعناع فلفلی، پونه و اکالیپتوس همراه با عصاره زیتون تلخ دارای کشندگی تماسی و دورکنندگی مطلوبی روی کنه تارتن می باشد که می تواند به عنوان مقدمه ای برای استفاده اسانس ها به عنوان آفت کش های سبز در کشورمان مورد توجه قرار گیرد.
فائزه عسگری حمیدرضا صراف معیری
کنه شکارگر amblyseius swirskii (athias-henriot)، یک شکارگر کارآمد برای کنترل برخی حشرات و کنه های گیاه خوار، به ویژه تریپس ها، سفید بالک ها و کنه های تارتن است. در سالهای اخیر این کنه شکارگر حداقل در بیش از 20 کشور جهان در برنامه های کنترل بیولوژیک اشباعی مورد استفاده قرار گرفته است. برای مقایسه مطلوبیت کنه های انباری carpoglyphus lactis و tyrophagus putrescentiae، جدول زندگی کنه شکارگر روی سه رژیم غذایی c. lactis، t. putrescentiae و مخلوط دو کنه انباری مذکور مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها تحت شرایط آزمایشگاهی در دمای 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±70 و دوره نوری 16:8 (تاریکی: روشنایی) اجرا و داده ها بر اساس تئوری جدول زندگی دو جنسی سن- مرحله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. طول دوره رشدی مراحل جنینی و پوره سن دوم، کل دوره پیش از بلوغ و طول عمر بالغ نر در تغذیه از c. lactis (به ترتیب 947/1، 317/1، 134/6 و 09/10 روز) به طور معنی داری کوتاهتر از آن ها در تغذیه از غذای مخلوط هر دو شکار (به ترتیب 049/2، 446/1، 553/6 و 56/15 روز) بودند. ویژگی های مذکور در تغذیه با کنه t. putrescentiae به ترتیب 902/1، 557/1، 971/6 و 462/14 روز برآورد شدند. باروری شکارگر در تغذیه از هر دو شکار (21/110 ماده/تخم) در مقایسه با تغذیه از c. lactis (17/82 ماده/تخم) به طور معنی داری بالاتر بود. درحالیکه باروری شکارگر در تغذیه از t. putrescentiae 23/98 ماده/تخم به دست آمد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (?)، نرخ خالص تولید مثل (r0)، نرخ ناخالص تولید مثل (grr) و متوسط مدت زمان یک نسل (t)، در تغذیه از c. lactis، به ترتیب 319/ 0روز1-، 376/1 روز1-، 76/39 فرد، 4/70 فرد و 568/11 روز، در تغذیه از t. putrescentiae به ترتیب 343/0 روز1-، 409/1 روز1-، 03/60 فرد، 61/66 فرد و 941/11 روز و در تغذیه از غذای مخلوط دو کنه انباری به ترتیب 379/0 روز1-، 461/1 روز1-، 69/79 فرد، 11/109 فرد و 544/11 روز به دست آمدند. همه پارامتر های جمعیت کنه a. swirskii، به جز متوسط مدت زمان یک نسل (t)، در تغذیه با غذای مخلوط دو کنه انباری به طور معنی داری بالاتر از تغذیه با هریک از کنه-های انباری به تنهایی بودند. بر اساس نتایج به دست آمده غذای مخلوط مطلوب ترین شکار مناسب برای پرورش این شکارگر ارزیابی می شود.
زهرا حاج صمدی اورنگ کاوسی
سن¬ گندمeurygaster integriceps put. یکی از مهمترین آفت گندم می¬باشد، که فصل زمستان را به صورت حشرات کامل در ارتفاعات سپری می¬کند در حالی که به هیچ منبع غذایی دسترسی ندارد، بنابراین به نظر می¬رسد که ذخیره منابع انرژی در چنین آفتی از اهمیت ویژه¬ای بر خوردار باشد لذا تضعیف حشرات کامل زمستان گذران و کاهش مقاومت آنها در برابر استرس های دمایی و محیطی طی فصل زمستان می¬تواند بر میزان بقاء آنها موثر باشد. در این تحقیق، اثر غلظت¬های زیرکشنده ترکیبات شیمیایی آدمیرال 10%، نیم¬آزال تی اس 1% وانویدور24% با غلظت های (0، 100، 300 و 500 میکرولیتر بر لیتر) و فنیتروتیون 50% با غلظت (0، 1، 3 و 5 میکرولیتر بر لیتر ) بر میزان ذخایر چربی، کربوهیدرات¬ و پروتئین¬در شرایط مزرعه¬ای بررسی شد. آزمایشات به صورت آزمون فاکتوریل چهار متغیره شامل جنسیت، غلظت ترکیب شیمیایی، زمان نمونه¬برداری (3، 6 و 12 روز پس از سمپاشی) و تکرار سمپاشی (یک هفته پس از سمپاشی اول)، در چهار تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا گردید. میزان قند، گلیکوژن و چربی موجود در بدن حشرات طبق روش van handelو میزان پروتئین با روش bradford برحسب میلی¬گرم برگرم وزن تر بدن حشره تعیین گردید. نتایج نشان داد که ترکیبات شیمیایی مذکور تاثیر معنی¬داری بر میزان چربی، گلیکوژن، قند، پروتئین و محتوای انرژی دارند. بر اساس نتایج حاصله، هر چهار ترکیب تاثیر افزایشی بر میزان چربی و محتوای انرژی دارند. اثرات کاهشی هر چهار ترکیب فوق بر روی قند کاملا مشهود است. ترکیب آدمیرال و فنیتروتیون اثر افزایشی بر روی گلیکوژن و پروتئین دارند. اثر افزایشی و کاهشی سم انویدور به ترتیب بر روی میزان گلیکوژن و پروتئین واثر کاهشی نیم آزال بر روی گلیکوژن و پروتئین مشاهده شد. حدود تغییرات میانگین اثراتی که معنی داربودند در جدول ارائه شده است.
نسترن رضایی خوزانی محمدسعید مصدق
شته خردلlipaphis erysimi (kal.) (hemiptera: aphididae) از مهمترین آفات کلزا در مزارع استان خوزستان می باشد. زنبور پارازیتوئید (hymenoptera: braconidae) diaeretiella rapae (mintosh) از مهمترین عوامل کنترل بیولوژیک شته خردل محسوب می شود. در این تحقیق اثرات کشنده و زیرکشنده دو حشره کش رایج پیریمیکارب و تیامتوکسام روی شته خردل با روش غوطه وری برگ مورد بررسی قرار گرفت. غلظت های کشنده و حدود اطمینان آن ها در سطح 95 درصد با استفاده از روش پروبیت برآورد گردید. براساس نتایج، هر دو حشره کش روی تمام مراحل زیستی شته خردل اثر سمی داشتند و حساسیت در سنین بالاتر پورگی کاهش یافت. سمیت نسبی تیامتوکسام و پیریمیکارب بر اساس غلظت lc50 روی پوره های سن اول، دوم، سوم، چهارم و بالغ به ترتیب1/72، 2/15، 0/92، 0/76 و 0/79 محاسبه شد. اثرات زیرکشندگی غلظت های lc20, lc30, lc50حشره کش های مذکور روی شته خردل با استفاده از جدول زندگی دو جنسی، سنی- مرحله زیستی مورد ارزیابی قرار گرفت. نرخ ذاتی رشد جمعیت (r) در تمامی تیمارها بجز غلظت lc20 پیریمیکارب اختلاف معنی دار با شاهد نشان داد. بیشترین مقدار مربوط به تیمار شاهد (0/3022روز1-) بود و کمترین در غلظت lc50 تیامتوکسام (0/1299روز1-) مشاهده شد. اثرات کشندگی حشره کش های مذکور روی افراد بالغ زنبور پارازیتوئید d. rapae با روش قرار گرفتن در معرض باقیمانده حشره کش ، به مدت 24 ساعت بررسی شد. مقادیر lc25 برای تیامتوکسام و پیریمیکارب به ترتیب mg/l 0/015 و 39/95 می باشد که حاکی از سمیت بالاتر تیامتوکسام نسبت به پیریمیکارب برای این گونه می باشد. بررسی اثرات زیرکشنده این حشره کش ها بر پارامترهای زیستی زنبور پارازیتوئید نشان دهنده کاهش معنی دار طول عمر، باروری و تاثیر منفی بر پارامترهای جمعیتی است. نرخ ذاتی رشد جمعیت (r) در تیمارهای شاهد، پیریمیکارب و تیامتوکسام به ترتیب 0/2801، 0/2064 و 0/1525 (روز1- ) می باشد. نسبت جنسی تحت تاثیر سم تغییری نشان نداد و جمعیت غالب مربوط به جنس ماده بود. ارزیابی تاثیر غلظت های lc25 این حشره کش ها بر واکنش تابعی زنبور پارازیتوئید نیز نشان داد که نوع واکنش تابعی در تمام تیمارها یکسان و از نوع دوم می باشد. زمان دستیابی در تیمارهای شاهد، پیریمیکارب و تیامتوکسام به ترتیب 1/097 و 1/861 و 2/812 ساعت می باشد و اختلاف معنی دار بین تیمارها مشاهده می شود. مقادیر قدرت جستجوگری به ترتیب 0/057 و 0/059 و 0/040 بار در ساعت محاسبه شد که اختلاف مشاهده شده در تیمارهای مختلف معنی دار نیست. با توجه به کنترل مناسب هر دو حشره کش بر جمعیت شته و سمیت بیشتر تیامتوکسام روی زنبور پارازیتوئید آن، استفاده از پیریمیکارب در مزارع کلزا ترجیح داده می شود. جهت ارزیابی اثر مواد آلاینده بر موجودات زنده، انجام بررسی ها در سطح زیر سلولی می تواند جایگزین مناسبی برای مطالعات دشوار و پرهزینه جمعیتی باشد. براساس فرضیه هزینه سوخت وساز، تخصیص انرژی سلولی می تواند به عنوان یک نشان گر زیستی بالقوه عمل کند. اجزای مختلف ذخایر انرژی شامل چربی، پروتئین، قند و گلیکوژن افراد بالغ شته خردل در فواصل زمانی 0-24، 24-48 و 48-96 ساعت بعد از تیمار با غلظت هایlc20 lc30 و lc50 حشره کش های مورد نظر، سنجش شد. بر اساس این نتایج از نظر میزان قند کل و گلیکوژن در تیمار lc20 پیریمیکارب ( در محدوده 0-24 ساعت)، قند کل در lc20 تیامتوکسام ( در بازه 0-24 ساعت) و همچنین چربی کل در lc20 پیریمیکارب ( در بازه 48-96 ساعت) با تیمار شاهد اختلاف معنی دار مشاهده نشد. در حالی که در سایر تیمارها کلیه منابع انرژی در اثر تیمار با حشره کش کاهش معنی داری نسبت به شاهد نشان دادند. مصرف انرژی سلولی نیز با سنجش میزان فعالیت انتقال الکترون ارزیابی شد. در کلیه تیمارهای حشره کش میزان مصرف انرژی سلولی در هر سه بازه زمانی افزایش معنی دار داشت. از آنجا که بودجه خالص انرژی حاصل تفاضل بین انرژی موجود و مصرفی می باشد این پارامتر نیز تحت تاثیر هر دو حشره کش به طور معنی دار کاهش یافت. بر اساس یافته های تحقیق حاضر امکان وجود همبستگی بین اثرات مشاهده شده در بودجه خالص انرژی و اثرات مشاهده شده در سطح جمعیت و جامعه نیازمند بررسی های بیشتر می باشد.
فرزانه نوروزی خلیل طالبی جهرمی
ایمیداکلوپرید از جمله حشره کش های رایج مورد استفاده برای آفات مکنده در گلخانه ها است. بنابراین اطلاع از باقی مانده آن روی محصولات ضروری است. در این پژوهش تاثیر مدت زمان انبارمانی بر روند کاهش باقی مانده حشره کش ایمیداکلوپرید در میوه توت فرنگی مورد بررسی قرار گرفت. سم پاشی بوته های توت فرنگی با محلول ایمیداکلوپرید (35% sc) با غلظت یک در هزار انجام شد. آماده سازی نمونه به روش quechers انجام شد که شامل استخراج باقی مانده آفت کش با استونیتریل و خالص سازی با استفاده از فاز جامد پخش شونده بود. برای اندازه گیری باقی مانده ایمیداکلوپرید در نمونه استخراج شده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (hplc) مجهز به آشکارساز فرابنفش (uv) با حد تشخیص 12/0 میکروگرم بر میلی لیتر استفاده شد. میانگین بازیابی روش 80/94 درصد محاسبه شد. داده ها در سه مدل کینتیکی، مرتبه اول تک فازی، مرتبه دوم و دونمایی برازش داده شد. نتایج نشان داد بهترین مدل برای توصیف روند کاهشی ایمیداکلوپرید مدل کینتیک مرتبه اول تک فازی است. نیمه عمر ایمیداکلوپرید در دمای 4-5 درجه سلسیوس 48/10 روز محاسبه گردید. میزان باقی مانده حشره کش ایمیداکلوپرید در نخستین روز پس از سم پاشی در این محصول 31/5 میلی گرم بر کیلوگرم اندازه گیری شد که این مقدار 62/10 برابر بیش تر از بیشینه غلظت باقیمانده مجاز برای این حشره کش در توت فرنگی (5/0 میلیگرم بر کیلوگرم) تعیین شده توسط سازمان کدکس غذایی است. میزان باقی مانده حشره کش ایمیداکلوپرید در میوه توت فرنگی پس از 20 روز انبارمانی نیز 36/3 برابر (68/1 میلی گرم بر کیلوگرم) حد مجاز بود. بر این اساس اگر چه نگهداری در یخچال ماندگاری میوه را بیش تر می کند اما روند کاهش باقی مانده بسیار کند می شود.
نرگس شهرودی اورنگ کاوسی
بیدکلم مهمترین آفت خانواده ی چلیپاییان در سراسر جهان است و مقاومت آن به انواع حشره کش ها گزارش شده است. برای کنترل این آفت در بسیاری از نقاط جهان از آفت کش های شیمیایی استفاده می شود که موجب بروز مقاومت در حشره، طغیان مجدد آن و از بین رفتن دشمنان طبیعی و موجودات غیر هدف شده است .کنترل میکروبی یک روش کنترل بیولوژیک علیه حشرات آفت به حساب می آید که با استفاده از عوامل بیماری زا نظیر ویروس ها، قارچ ها، باکتری ها، پروتیست ها و نماتدها انجام می گیرد.
مینا محمدی حمیدرضا صراف معیری
کنه تارتن دولکه ای tetranychus urticae koch. یکی از شایع ترین و خسارت بار ترین آفات کشاورزی در سراسر جهان می باشد. کاربرد پیاپی آفت کش های شمیایی توسعه مقاومت در آفات هدف و اثرات زیان بار بر موجودات مفید غیر هدف، ظهور آفات ثانویه، طغیان مجدد آفات، نابودی گونه های مفید و آلودگی محیط زیست را به همراه داشته است. در سال های اخیر، اسانس های گیاهی به عنوان ترکیب هایی برای حفاظت از گیاهان توجه خاصی را به عنوان عوامل جایگزین آفت کش های شیمیایی به خود جلب کرده اند. در این پژوهش اثر کنه کشی و تخم کشی هشت ترکیب فرموله شده بر پایه اسانس های گیاهی شامل b: موادپایه + منتول5%، c: مواد پایه + تیمول 5% ، d: مواد پایه + اسانس آویشن شیرازی 5%، e: مواد پایه + اسانس نعناع فلفلی 5%، f: مواد پایه + اسانس نعناع فلفلی 5% + تیمول 5%، g: مواد پایه + اسانس آویشن شیرازی 5% + منتول 5%، h: مواد پایه + تیمول 5% + منتول 5% و i: مواد پایه + اسانس آویشن شیرازی 5% + نعناع فلفلی 5% و مواد پایه به تنهایی (a) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات زیست سنجی با روش غوطه ور سازی برگ های حاوی تخم و کنه بالغ ماده t. urticae داخل سوسپانسیون ترکیبات فوق بررسی شد. از آب مقطر به عنوان شاهد استفاده شد. نتایج زیست سنجی روی مرحله بالغ کنه تارتن نشان داد که از میان تیمارهای مورد بررسی، ترکیب فرموله شده h بیشترین میزان کشندگی و کمترین مقدار lc50 (97/656 میکرو لیتر بر لیتر) را طی 24 ساعت پس از تیمار روی مرحله بالغ کنه تارتن دولکه ای داشته و دارای اختلاف معنی داری از نظر میزان کشندگی با ترکیب های فرموله شده c، f و i می باشد. هم چنین نتایج حاصل از زیست سنجی روی مرحله تخم کنه تارتن بیان گر این بود که ترکیب فرموله شده h بیشترین میزان کشندگی و کمترین مقدار lc50 (24/967 میکرو لیتر بر لیتر) را داشته است و دارای اختلاف معنی داری از نظر میزان کشندگی با سایر ترکیب های فرموله شده می باشد. هم چنین نتایج نشان داد که کاربرد توام تیمول و منتول اثر هم افزایی روی خاصیت کشندگی علیه مرحله بالغ و تخم کنه تارتن دارد. بالعکس، استفاده توام از اسانس های نعناع فلفلی و آویشن شیرازی دارای خاصیت پادکنشی بود. نتایج این پژوهش می-تواند مقدمه ای برای استفاده از اسانس ها به عنوان آفت کش های سبز در کشورمان باشد.