نام پژوهشگر: عباس اسماعیلی ملا
ندا فتحی ابوالقاسم اسماعیلی فریدونی
با توجه به اهمیت بالای دافنی در پرورش لارو ماهیان آب شیرین، در این مطالعه، اثر غنی سازی daphnia magna با روغن کانولا بعنوان یک منبع مهم گیاهی از اسیدهای چرب در چهار مقطع زمانی 3، 6، 9 و 12 ساعته و یگ گروه دافنی غنی نشده (شاهد) بر روی پروفایل اسید چرب دافنی انجام گرفت. پس از تعیین بهترین زمان غنی سازی دافنی از لحاظ پروفیل اسیدهای چرب ضروری، تیمار زمانی 6 ساعت غنی سازی با بیشترین میزان n-3 hufa (14/1 درصد) برای تغذیه لاروهای ماهی سفیدrutilus frisii kutum با وزن اولیه 1/2±62/?2 میلی گرم به مدت 14 روز به همراه دو تیمار دیگر شامل دافنی غنی نشده با روغن کانولا و غذای دستی بیومار با سه تکرار از هر تیمار انتخاب و اثرات آنها بر روی رشد، بازماندگی و مقاومت به استرس شوری در لارو ماهی سفید بررسی شد. نتایج نشان داد که میزان رشد در بین تیمارها اختلاف معنی داری (0?/0p <) داشته به طوریکه بیشترین وزن و طول کل نهایی در لارو های تغذیه شده با دافنی غنی شده (به ترتیب 1/173 میلی گرم و 30/31 میلی متر) و کمترین مقدار در لاروهای تغذیه شده با غذای دستی بیومار (به ترتیب 4/138 میلی گرم و 78/2? میلی متر) دیده شد. درصد بازماندگی در طول دوره پرورش و میزان مقاومت لارو ماهی سفید در برابر شوری 2? در هزار در بین تیمارها تفاوت زیادی نداشته (0?/0p >) ولی میزان مقاومت در شوری 13 در هزار دارای اختلاف معنی داری (0?/0p <) بود، بطوریکه درصد بازماندگی در تیمار تغذیه شده با دافنی غنی شده بیشترین مقدار (33/93 درصد) بود. با توجه به نتایج این مطالعه، در غنی سازی 6 ساعته دافنی ماگنا با روغن کانولا بهترین مقدار اسیدهای چرب ضروری بدست آمد. همچنین لاروهای ماهی سفید با تغذیه دافنی های غنی شده از روغن کانولا نتایج بهتری از نظر رشد، بازماندگی و مقاومت به استرس شوری از خود نشان دادند. لذا استفاده از روش غنی سازی غذاهای زنده (ازجمله دافنی ماگنا) می تواند به عنوان روشی مفید در افزایش روند بازسازی ذخایر گونه های ارزشمندی مانند ماهی سفید به شمار رود.
ساره ناظریان حجت الله جعفریان
در این تحقیق تعداد 135 عدد فیل ماهی با متوسط وزنی 02/0 ± 15/1 کیلوگرم در مرکز تکثیر و پرورش و بازسازی ذخایر آبزیان شهید رجایی از تیر 1391 لغایت شهریور1391 به مدت 60 روز نگه داری شدند. این تعداد ماهی در3 گروه با نام های اکیناسه آ، سیر و شاهد با 3 تکرار توزیع شدند. جیره های آزمایشی پس از اضافه نمودن 10 گرم سیر در 1 کیلوگرم جیره غذایی برای گروه سیر و 5/0 گرم اکیناسه آ در 1 کیلوگرم غذا برای گروه اکیناسه آ تهیه شد. گروه شاهد نیز غذا را به همان صورت تیمار خوراکی فقط بدون حضور اکیناسه آ و سیر دریافت نمود. خونگیری از ماهیان در روزهای 0، 15، 30، 45 و 60 پس از شروع جیره غذایی انجام شد. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که ماهیان تغذیه شده در تیمار مکمل شده با اکیناسه آ و سیر دارای وزن و طول نهایی بیشتری می باشند و اختلاف معنی داری بین این دو گروه با گروه شاهد وجود دارد (05/0>p). همچنین نتایج مربوط به نرخ رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و درصد افزایش وزن بدن اختلاف معنی داری را در گروه سیر و اکیناسه آ نسبت به گروه شاهد نشان داد (05/0>p). نتایج نشان داد بالاترین میزان فعالیت لیزوزیم سرم و کمپلمان در روز 15 بوده است (05/0>p). همچنین میزان فعالیت لیزوزیم سرم و کمپلمان اختلاف معنی داری در بین گروه های سیر، اکیناسه آ با گروه شاهد در روزهای 15، 30، 45 و 60 نشان داد (05/0>p). نتایج نشان داد بالاترین میزان لنفوسیت در تیمار سیر و اکیناسه آ در روز 60بوده است (05/0>p). نتایج این تحقیق نشان داد افزودن سیر و آکیناسه آ به جیره غذایی فیل ماهی قابلیت تاثیرگذاری بالایی بر افزایش عملکرد رشد، فعالیت لیزوزیم سرم و کمپلمان در فیل ماهی دارد و می تواند مکمل مناسبی برای جیره غذایی فیل ماهی باشد.
شیرین مرادپور روشنده عباس اسماعیلی ملا
چکیده هدف از این آزمایش بررسی پارامترهای بیومتریک و اثر سطوح مختلف نوکلئوتید بر عملکرد و بازماندگی بچه ماهی سیم به منظور افزایش میزان صید آن در حوضه جنوب غربی دریای خزر(استان گیلان)می باشد.بدین منظورآزمایشی در بچه ماهیان سیم در سال 1393 با وزن اولیه 600 میلی گرم به مدت 8هفتهبا استفاده از4 سطحنوکلئوتید(صفر،1%، 1.5%و 2%) به جیره غذایی در 3 تکرار صورت پذیرفت. این آزمایش در قالب طرح کاملأ تصادفی بوده و برای تجزیه و تحلیل از واریانس یکطرفهanova))استفاده شد.افزایش وزن(wg)، طول (lg)، فاکتوروضعیت(cf)،نرخ رشد روزانه(dgr) و ضریب تبدیل غذایی(fcr) بچه ماهیان سیم بطور معنی داری تحت تاثیر نوکلئوتیدهای جیره غذایی قرار گرفتند(p<0.05). بهترین ضریب تبدیل غذایی در تیمار 4، مشاهده شد.همچنین بچه ماهیان تیمار های آزمایشی دارای رشد سریعتر و جذب غذای بالاتری نسبت به گروه شاهد، نشان دادند. از نظر ترکیبات لاشه، تیمار4 دارای پروتئین بیش تر، مقدار چربی و رطوبت کم تر نسبت به گروه شاهد برخوردار بوده است. بیش ترین مقدار خاکستر مربوط به تیمار شاهد مشاهده شده است و بین سایر تیمارها اختلاف معنی داری وجود نداشته است. بیش ترین و کم ترین بازماندگی در طول دوره پرورش، به ترتیب مربوط به تیمار 4 و گروه شاهد بود.غلظت گلبولسفیددرتیمار4بهطورمعنی داریبالاترازسایر گروه ها بوده است(p<0.05)، بین تمامی تیمارها، از لحاظ غلظت هماتوکریت اختلاف معنی داری مشاهده شد(p<0.05).غلظت هماتوکریت در تیمار 3 به طور معنی داری بالاتر از سایر گروه ها بوده است(p<0.05).بین تیمارها اختلاف معنی داری از لحاظ مقدار آنتی بادی هپاتیت مشاهده شد. از لحاظ غلظت متوسط هموگلوبیناختلاف معنی داری بین تیمارها مشاهده گردید که مقدار آن در تیمار 1، به طور معنی داری بیشتر از سایر تیمارها بود(p<0.05). از نظرمیانگین غلظت هموگلوبین در سلول قرمز، اختلاف معنی داری بین تیمار2 با سایر گروه ها، مشاهده شد .از لحاظ مقدار نوتروفیل اختلاف معنی داری مشاهده نشد . و تنها، مقدار نوتروفیل در تیمار 4 اختلاف معنی داری با تیمار 1 داشته است(p<0.05). بین تمامی تیمارهااز لحاظ غلظت کورتیزول و گلوکزتفاوت معنی داری وجود دارد(p<0.05).بطوری که گلوکز و کورتیزول هردو در تیمار 1و2 از بیشترین مقدار برخوردار است. افزودن نوکلئوتید به جیره غذایی بچه ماهی سیم منجر به افزایش بقاء بچه ماهیان می گردد. به طور کلی با توجه به نتایجاینآزمایشافزودن نوکلئوتید بهمقدار2 درصد به جیرهغذاییبچهماهیان سیم موجب بهبود عملکردمیگردد
آزاده صابر عباس اسماعیلی ملا
این تحقیق به منظور بررسی پارامترهای بیومتریک و اثر سطوح مختلف نوکلئوتید بر عملکرد و بازماندگی بچه ماهی کلمه به منظور افزایش میزان صید آن در حوضه جنوب شرقی دریای خزر ( استان مازندران ) طی یک دوره دو ماهه در مرکز بازسازی ذخایر شهید رجایی ساری انجام گرفت. در طی این بررسی بچه ماهیان کلمه با متوسط وزن 1±1.4 گرم پس از 2 هفته سازگاری در 12 ونیرو با غذای 0،1،1.5و2 درصد نوکلئوتید به مدت 90 روز تغذیه شدند. سرم خون ماهیان در تاریخ پایان آزمایش در مرحله اول استحصال شد و برای بررسی غلظت گلوکز و هورمون کورتیزول به آزمایشگاه انتقال یافت. در این مرحله ماهیان وارد سیسکرین شده و به مدت 24 ساعت در دو مرحله ی 12 ساعته در آب شور نگه داری شدند که مرحله اول شامل ترکیب آب شور و شیرین با شوری 7.3 و مرحله دوم شامل آب خالص دریا با شوری 13.5 بوده است. پس از آن مجددا سرم خون استحصال شد و در دو گروه برای بررسی گلوکز و کورتیزول به آزمایشگاه منتقل شد. نتایج این آزمایش نشان داد که بیشترین میزان رشد و بازماندگی در تیمار 5/1 درصد نوکلئوتید جیره مشاهده شد . همچنین کمترین میزان ضریب تبدیل غذایی مربوط به همین تیمار بود. در بررسی فاکتور های ترکیب شیمیایی لاشه تیمار 5/1 درصد نوکلئوتید دارای بیشترین درصد پروتئین بود ولی تفاوت معنی داری در آن مشاهده نشد. در ابتدا اطلاعات خام در محیط excel مورد پردازش و در نهایت وجود یا عدم وجود اختلاف معنی دار در سطح 5% با استفاده از نرم افزارspss (ویرایش 19) انجام گرفت. نتایج نشان داد غلظت کورتیزول در زمان قبل از ورود ماهیان به آب شور، تیمار 2 درصد نوکلئوتید در جیره تفاوت معنی دار نسبت به سایر تیمار ها داشت(05/0 >p (. این تیمار دارای کمترین غلظت کورتیزول بود و در بررسی انجام شده غلظت کورتیزول در زمان 12 ساعت بعد از ورود به آب شور تفاوت معنی داری در بین تیمارها مشاهده نشد. نتایج این آزمایش نشان داد که غلظت قند خون در زمان قبل از ورود ماهیان به آب شور اختلاف معنی دار بین تیمار ها نسبت به هم مشاهده شد (05/0 >p (. تیمار 2 درصد نوکلئوتید دارای کمترین غلظت گلوکز بود. در بررسی غلظت گلوکز بعد از ورود به آب شور مقادیر گلوکز خون افزایش یافته که کمترین غلظت گلوکز به تیمار 1 درصد تعلق داشت.
امام بخش دلوکیان عباس اسماعیلی ملا
در این آزمایش ارزیابی ذخایر ماهی شوریده otolithes ruber)) به روش مساحت جاروب شده در دریای عمان در سال 1392-1393، مورد مطالعه قرار گرفت. یک گشت تحقیقاتی در محدوده جغرافیایی 58°55?e(منطقه میدانی) تا 61°30?e(خلیج گواتر) و از عمق 10 تا 100 متر به وسیله شناور تحقیقاتی فردوس 1 انجام گرفت که محدوده مذکور از غرب به شرق به 5 منطقه (a، b، c،d،e)، با فاصله 30 دقیقه ی طول جغرافیایی تقسیم و در هرمنطقه لایه -های عمقی 20-10، 30-20، 50-30 و 100-50 متری مشخص گردیدند. مساحت هر لایه ی عمقی به وسیله پلانیمتر محاسبه گردید. مساحت منطقه مورد بررسی 1164 مایل مربع دریایی بود. حدود 94 ایستگاه در گشت های تحقیقاتی تعیین گردید و با تور ترال کف به مدت 1 ساعت تورکشی و سپس نمونه برداری صورت پذیرفت. بیوماس این گونه به تفکیک لایه های عمقی و مناطق به صورت فصلی برآورد گردید. میزان صید در واحد سطح به تفکیک لایه های عمقی 20-10،30-20، 50-30 و 100-50 متری، به ترتیب 383/17، 669/37، 941/45 و 322/151 کیلوگرم در مایل مربع بدست آمد. حداکثر صید در واحد سطح در لایه 100-50 و حداقل آن در لایه 20-10 متر مشاهده شده است. صید در واحد سطح این گونه به تفکیک مناطق a، b، c، dوe به ترتیب 219/419، 295/120، 761/56، 200/20 و 166/1 کیلوگرم بوده است. بیوماس به تفکیک لایه های عمقی20-10،30-20، 50-30 و 100-50 متری، به ترتیب 5/12، 4/13، 16 و 3/137 تن محاسبه شد. حدکثر برآورد بیوماس در لایه 100-50 متر و حداقل آن در لایه 20-10 متر ثبت شده است. بیوماس این گونه به تفکیک مناطق a، b، c، dوe به ترتیب 3/97، 5/43، 7/26، 8/10 و 8/0 تن بوده است. تعداد 365 قطعه ماهی شوریده بیومتری گردید که حداکثر و حداقل طول کل به ترتیب 47 و 27 سانتی متر و حداکثر و حداقل وزن به ترتیب 1450 و 250گرم محاسبه شد. نسبت جنسی کل ماده به نر 26/1 بود. با توجه به میزان تغییرات ذخایر این گونه در طی ده سال گذشته، می توان گفت که ماهی شوریده تحت فشار صیادی بالا نمی باشد، و آماده در معرض قرار گرفتن بهره برداری کامل می باشد.