نام پژوهشگر: اسدالله شاه بهرامی

طراحی مدل امنیتی صنایع غذائئ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده فنی و مهندسی 1390
  فراز قاسم پور   رضا ابراهیمی آتانی

هدف از این پروژه طراحی مدلی امنیتی برای شرکت های صنایع غذائی است که با توجه به ساختار سازمانی شان و نحوه ارتباطات و امور صورت پذیرفته در کامپیوترها، مدل شبکه ای این گونه شرکت ها را از سایرین متمایز نموده است. علاوه بر آن حفاظت از اطلاعات برای این گونه شبکه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا اطلاعات مورد استفاده در این گونه شرکت ها که نهایتا منجر به تولید محصول می گردد مستقیما با جان انسانها سر و کار دارد و همین امر حساسیت موضوع را دو چندان می نماید. هر گونه تغییر در فایل های تبادل یافته مابین مراکز این گونه شرکت ها و حتی با شرکت های دیگر می تواند به سادگی بر روی محصول تولید شده تاثیر مستقیم گذاشته و جان افراد مصرف کننده محصول را به مخاطره بیاندازد. هدف این پایان نامه شناخت شبکه های کامپیوتری شرکت های صنایع غذائی، بررسی تراکنش های صورت گرفته در آنها، نحوه حفاظت از اطلاعات و سرانجام نحوه بازیابی حیات شبکه در صورت موفق بودن یک حمله را مورد بررسی قرار داده و طرحی جامع برای این گونه سازمان ها را ارائه می دهد. مسائلی که در طراحی سیستم امنیتی شبکه مد نظر خواهند بود عبارتند از: 1- تعیین منابع شبکه که حفظ آنها اهمیت دارد. 2- بررسی ریسکها و تهدیدات شبکه. 3- بررسی نیازهای امنیتی شبکه. 4- ایجاد یک طرح امنیتی. 5- تعریف روشهایی برای اعمال سیاستهای امنیتی ( آئین نامه های امنیتی ). 6- تعریف یک استراتژی فنی. 7- دریافت بازخور از کاربران, مدیران و پرسنل فنی. 8- اعمال استراتژی فنی در پروسه های امنیتی. 9- آزمون امنیتی و رفع مشکلات موجود. 10- نظارت بر امنیت با بازرسیهای مرتب.

طراحی یک سیستم توصیه گر مسافرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده فنی 1391
  آذین محمدی   علی اکبر خداپرست حقی

با توجه به جایگاه فناوری اطلاعات در صنعت توریسم و پیدایش گردشگری الکترونیک، نقطه ی عطفی میان این صنعت و فناوری اطلاعات به وجود آمده است. توجه به توریسم و استفاده از فناوری های نوین درجهت گسترش آن زمانی روشن می شود که بدانیم درآمد حاصل از آن، همردیف در آمدهای نفتی می باشد. بنابراین یکی از مهمترین کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، صنعت گردشگری است که نقش چشمگیری در جهت توسعه ی منافع ملی ایفا می کند. از نکات قابل توجه در این زمینه تامین نیازهای مشتریان و ارائه ی خدمات مطلوب تر به آنهاست، تا افراد بتوانند به اطلاعات و خدمات مورد نیازشان دست یابند. سیستم های توصیه گر برای رفع مشکل سربار اطلاعاتی در اینترنت به وجود آمده اند و امروزه از ابزار مهم تجارت الکترونیک به شمار میروند. این سیستمها در واقع سیستمهای اطلاعاتی اندکه با بررسی علایق کاربران و تحلیل رفتارگذشته ی آنها در وب، توصیههایی مرتبط با خدماتی که ایشان به دنبال آن هستند را ارائه داده و برای وی سیستم شخصیسازی شده ای را به وجود می آورند. به همین منظور در سالهای اخیر الگوریتمهای مختلفی در جهت بهبود کیفیت این سیستمها ابداع شده اند. با وجود این به دلیل عدم توجه به سطح نیازهای کاریر در این الگوریتم ها، این مقاله سعی دارد با توجه به فرآیند شخصی سازی، رویکردهای مربوط به سیستمهای توصیهگر و چگونگی شناسایی اولویت و علایق کاربران را در صنعت توریسم بهیود بخشد و چگونگی بکارگیری و کارایی این الگوریتم ها را در محیطهای گردشگری الکترونیک بررسی نماید. واژههای کلیدی: گردشگری الکترونیک، سیستم های توصیه گر، فناوری اطلاعات، شخصی سازی، شبکه عصبی مصنوعی، فیلترینگ همکارگونه

اصلاح روش های استخراج ویژگی مبتنی بر تبدیل موجک گسسته برای بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده فنی 1390
  سیده لیلا نژادهاشمی   اسدالله شاه بهرامی

استخراج ویژگی و اندازه گیری شباهت در فضای ویژگی ها دو مرحله اصلی در یک سیستم بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا هستند. از این رو در چنین سیستمی شناسایی روش های مناسب برای توصیف محتوای تصویر و همچنین تطبیق تصویر پرسش با تصاویر موجود در دادگان به روشی که به بهترین شکل منعکس کننده قضاوت انسان درباره میزان شباهت ها باشد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. یکی از روش های استخراج ویژگی، استخراج ویژگی از بافت به عنوان یکی از عناصر اصلی تصویر است. در این راستا، تبدیل موجک گسسته با توجه به امتیازاتی از قبیل پیاده سازی کارآمد و امکان تحلیل تصویر در مقیاس های مختلف، پرکاربردترین روش برای استخراج ویژگی ها از بافت به شمار می آید. اما در سال های اخیر به دلیل کاستی هایی که مهمترین آن ضعف در تعیین جهات مختلف موجود در یک تصویر است، تبدیلات چندمقیاسی دیگری نیز مورد توجه قرار گرفته اند. تبدیل موجک مختلط با درخت دوگانه از جمله راهکارهایی است که برای غلبه بر کاستی های تبدیل موجک گسسته پیشنهاد شده است. هدف در این پایان نامه ارائه روشی مبتنی بر تبدیلات موجک برای استخراج ویژگی هاست، به طوری که هم از لحاظ توانایی در توصیف محتوای بافت و هم از لحاظ زمان بازیابی کارآمد باشد. به این منظور ابتدا با استفاده از زیرباندهای به دست آمده از تبدیل موجک مختلط با درخت دوگانه، بردارهای ویژگی ساخته می شوند. این بردارها بر اساس انرژی زیرباندها و مدل سازی آماری توزیع ضرایب زیرباندها با استفاده از تابع گاوسی تعمیم یافته (ggd) به دست می آیند. سپس با اعمال تبدیلات کاهش بعد خطی و غیر خطی به بردارهای ویژگی چند مقیاسی مذکور، ضمن کمک به بهنگام نمودن فرایند بازیابی، توصیف موثرتری از تصاویر به دست می آید. این تبدیلات عبارتند از روش های خطی تحلیل متمایزساز خطی (lda ) و lpp و روش های غیرخطی kernel lda و kernel lpp. در پایان به منظور کلاس بندی بردارهای ویژگی کاهش بعد یافته از سه کلاس بند k نزدیک ترین همسایه (knn)، ناایو بیز (nb) و ماشین بردار پشتیبان (svm) استفاده شده است. نتایج به دست آمده بر روی دو دادگان تصویری استاندارد vistex و brodatz گویای کارآیی و کارآمدی چارچوب پیشنهادی برای سیستم بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا در این پایان نامه است.

بهبود شناسایی بیومتریک با استفاده از ترکیب ویژگی های چهره و اثر انگشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده فنی 1391
  شمسی ارشاد لمر   اسدالله شاه بهرامی

امروزه به دلیل گسترش خدمات و امکانات مختلف فناوری اطلاعات (it ) در جوامع وضرورت استفاده افراد از این خدمات، شناسایی درست هویت به منظور کنترل دسترسی افراد، لازم و ضروری است. سیستم های بیومتریک نیز با توجه به مزایایی که دارند، به جزء مهمی از سیستم های احراز هویت تبدیل شده اند، تا شناسایی به راحتی و با دقت و بدون فعالیت اضافی ازسوی کاربر صورت پذیرد. اما تجربه و سابقه به کارگیری سیستم های بیومتریک نشان داده است که بیومتریک های مختلف در کنار مزایای بسیار، دارای محدودیت هایی نیز می باشند. در یک کاربرد خاص، جمع کردن تمام مزایای بیومتریک ها با در نظر داشتن محدودیت های اقتصادی، منابع پردازشی و راحتی کاربران امکان پذیر نمی باشد. بیومتریک مناسب هر سیستم، با توجه به درجه اهمیت و میزان امنیت لازم برای خدمات مختلف، تعیین می گردد. برای مرتفع نمودن محدودیت های بیومتریک تک حالته یک رویکرد مناسب که مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفته است، تلفیق دو یا چند نوع بیومتریک است. در این پایان نامه با نگاهی به بیومتریک چندحالته، به تلفیق دو بیومتریک رایج و پرکاربرد چهره و اثرانگشت در سطح امتیاز پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سیستم تلفیقی نتایج شناسایی بهتری نسبت به هر یک از بیومتریک های چهره و اثر انگشت از خود نشان می دهد.

ارائه یک چارچوب برای شهر الکترونیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده فنی 1392
  آزاده نصیری صیقلان   محمود مرادی

با دست یابی به پیشرفت های بی بدیل در حوزه های مختلف علوم، پدیده های نوظهور بسیاری، زندگی مردم را تحت تأثیر مطلق خود قرار داده و متحول نموده اند. یکی از این پدیده ها، فناوری اطلاعات می باشد که ادغام آن با تمامی جنبه های زندگی روزمره، شیوه های رفتاری و حتی فرهنگ عامه مردم را دست خوش تغییرات شگرفی کرده است. از جمله دست آوردهای فناوری اطلاعات در حوزه ی شهری، ایجاد شهرهای الکترونیک می باشد که پدیده ای است جهان شمول و موفقیت و شکست آن در گرو عوامل بسیاری می باشد. با توجه به اهمیت موضوع و عدم استقرار شهر الکترونیک در قلمرو تحقیق حاضر، در این مطالعه سعی بر آن بوده است، عوامل موثر بر استقرار یک شهر الکترونیک را در بندرانزلی، مورد بررسی قرار داده و در پایان، چارچوبی مبتنی بر نظرات قشر نخبه ی شهر ارائه شود. در تحقیق حاضر با استفاده از روش های توصیفی – پیمایشی و توصیفی – همبستگی و با تکیه بر 5 عامل اصلی اعم از دولت الکترونیک، شهروند الکترونیک، تجارت الکترونیک، یادگیری الکترونیک و زیرساخت الکترونیک، همچنین چالش های پیش روی استقرار یک شهر الکترونیک کارآمد اعم از شکاف دیجیتال، اعتماد، ریسک و پایداری، اقدام به توزیع پرسشنامه در میان کارکنان بخش های مختلف دولتی و خصوصی نموده و نتایج حاصله، با استفاده از نرم افزارهای spss و lisrel، به دقت مورد ارزیابی قرارگرفته اند. یافته ها حاکی از آن است که تمامی عوامل فوق الذکر، نقش موثری در استقرار یک شهر الکترونیک داشته و بدین سان چارچوب پیشنهادی مورد تأیید قرار می گیرد. در فصول 5 گانه ی این تحقیق، کلیات موضوع، مفاهیم و پیشینه، روش تحقیق، تحلیل یافته ها، جمع بندی و بررسی نتایج درج شده و پیشنهاد ها جهت تحقیقات آتی ارائه گردیده است.