نام پژوهشگر: کوروش تبار حیدر

اکسیداسیون انتخابی آمینواسیدهای سرین و ترئونین و اندازه گیری آنها توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به متانایزر و آشکار ساز fid
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1390
  مهدی خیراله پور   کاظم کارگشا

در این پروژه برای اولین بار، اندازه گیری انتخابی آمینواسیدهای سرین و ترئونین به روش تولید گاز توسط اکسیداسیون این دو آمینواسید و اندازه گیری گاز co2 تولید شده توسط کروماتوگرافی گازی مجهز به متانایزر و آشکار ساز fid بررسی شده است. در بررسی های انجام شده مشخص شده که این دو آمینو اسید که بتا هیدروکسی آمینواسید هستند به خاطر داشتن یک گروه هیدروکسیل در موقعیت بتای خود، مستعد بسیاری از واکنشها از جمله اکسیداسیون با اکسنده سدیم پریدات می باشند. سدیم پریدات از جمله اکسنده های خاص می باشد که فقط ترکیباتی که دارای دو گروه فعال در مجاور هم باشند مانند آمینو الکلها، دی کتون ها آلفا هیدروکسی اسیدها، آلفا آمینو اسیدها را اکسید می کند. در ph اسیدی از قدرت اکسید کنندگی سدیم پریدات کاسته می شود و ترکیبات را می توان به صورت گزینشی تحت واکنش اکسیداسیون قرار داد. بنابراین از این خاصیت می توان برای اکسیداسیون ترکیباتی که فعالیت بالائی دارند جهت اکسیداسیون انتخابی و اندازه گیری انتخابی آن ترکیبات استفاده کرد. آمینواسیدهای سرین و ترئونین به خاطر تشابه ساختاری که دارند اگر در نمونه ای موجود باشند باید مجموع این دو آمینواسید مورد اندازه گیری قرار گیرد و چون این دو آمینواسید در بین آمینواسیدهای طبیعی دیگر (به همراه سیستئین) میل ترکیبی زیادی در واکنش با سدیم پریدات دارند مورد اندازه گیری انتخابی قرار گرفتند. ناحیه خطی اندازه گیری این دو آمینواسید یک ناحیه گسترده از mg/l 750 - 5 با انحراف استاندارد نسبی 92/3 % و حد تشخیص mg/l 66/3 می باشد. در دو نمونه داروئی که برای آنالیز آمینواسیدهای سرین و ترئونین انجام شد، برای نمونه محلول آمینوون 5% ، بازیابی 96% و برای نمونه محلول آمینوون 10% با بازیابی 97% اندازه گیری صورت گرفت.

استخراج برخی از آنتی بیوتیک های خانواده فلوروکینولون از نمونه های آبی و بیولوژیکی به وسیله نانوذرات مغناطیسی عامل دار شده و اندازه گیری آنها به روش طیف سنجی مولکولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1392
  فاطمه خورشیدی   سید حمید احمدی

امروزه با پیشرفت صنعت و افزایش آلودگیهای محیط زیست و هم چنین وجود آلاینده های نو هور، لزوم بیشتری در راستای ایجاد روشهای آنالیز نمونههای زیست محیطی و حذف آلایندهها احساس میشود. هدف از انجام این پژوهش، حذف برخی از آنتیبیوتیک های فلوروکینولون از محلوههای آبی و نمونههای بیولوژیکی توسط نانوذرات مغناطیسی اکسیدآهن عاملدار شده با سورفکتانت آنیونی سدیم دودسیل سولفات ) sds ( به روش استخراج با فاز جامد مغناطیسی است. نانوذرات مغناطیسی عاملدار شده میتوانند در جداسازی انواع گستردهای از آنالیتهای موجود در طبیعت به کار برده شوند. در این مطالعه نانوذرات مغناطیسی اکسیدآهن به وسیله روش همرسوبی شیمیایی سنتز شد. در مرحله بعد جذآ و واجذآ سه آنتی- بیوتیک سیپروفلوکساسین، افلوکساسین و لووفلوکساسین توسط نانوذرات مغناطیسی سنتز شده مورد بررسی قرارگرفت و پارامترهای موثر بر استخراج از جمله: وزن نانوذرات ، مقدار سورفکتانت sds ، ph ، حجم محلوه نمونه، زمان استخراج بهینه شدند. ح ه متانوه به عنوان ح ه واجذآ استفاده شد. برای اندازهگیری از دستگاههای اسپکتروفتومتر و اسپکتروفلوریمتر بهره گرفته شده است. ایزوترمهای جذآ سطحی و مطالعات سینتیکی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که روش پیشنهادی از مدل فروندلیچ و مدل سینتیکی شبه مرتبه دوم تبعیت میکند. روش پیشنهادی از دقت و کارایی مناسبی برخوردار است و نتایج حاصله نشان دهنده این است که پاسخ دستگاه برای آنالیتهای هدف در نمونه های آبی و ادرار تفاوت چندانی ندارد و این به آن معناست که روش استخراج فاز جامد توسط نانوذرات مغناطیسی، توانایی حذف آنتی بیوتیکها را در بافت پیچیده ادرار را نیز دارد.

میکرواستخراج مایع-مایع چرخشی جهت اندازه گیری مقادیر کم هیدروکربن های پلی آروماتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1392
  نعیمه حدادی هریس   نادر شکوفی

با توجه به ماهیت خطرناک آلاینده ها و همچنین غلظت کم آنها در محیط و پیچیدگی نمونه ها، مرحله آماده سازی نمونه بخش مهم و جدایی ناپذیر بسیاری از آنالیزها می باشد. در این پروژه روش میکرواستخراج مایع-مایع چرخشی با استفاده از مایعات یونی و در ترکیب با سیستم کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا جهت اندازه گیری و آنالیز هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای به کار رفته است. در این روش چرخش سریع تر فاز آبی بر روی حلال استخراج کننده باعث افزایش تعداد برخوردهای دو فاز در واحد زمان شده و بازده استخراج افزایش می یابد. ترکیب این روش با سیستم hplc-pda استفاده از حجم کم فاز استخراج کننده و همچنین اندازه گیری و آنالیز همزمان چندین آنالیت را امکان پذیر می سازد. قابلیت روش il-rllme از طریق اندازه گیری هیدروکربن های پلی آروماتیک در نمونه های مختلفی نظیر: روغن آفتاب گردان، روغن زیتون و همچنین نمونه های آبی بررسی شده است. نوع و مقدار حلال استخراج کننده، شرایط چرخش و دیگر پارامترهای موثر بهینه شد. نتایج نشان می دهد که مایع یونی انتخاب شده قابلیت زیادی برای استخراج هیدروکربن های پلی آروماتیک دارد و روش ارائه شده یک روش سریع، کارآمد و با بازده بالا است. تحت شرایط بهینه ، زمان پیش تغلیظ s90 و ضریب همبستگی برای آنالیت ها بیشتر از 99/0 حاصل شد. حد تشخیص روش در محدوده ?g l-1 013/0-002/0 و انحراف استاندارد نسبی برابر %30/2-36/0 به دست آمد.

آنالیز ترکیبات فرار عسل با استفاده از میکرواستخراج فاز جامد(spme) و کروماتوگرافی گازی کوپل شده با طیف سنج جرمی(gc/ms) به منظور تعیین منشأ گیاهی عسل های ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1392
  صدیقه جباریان آذرورجوی   کوروش تبار حیدر

ترکیبات مطبوع، فاکتور آنالیز کیفی پراهمیتی در صنایع غذایی است. ترکیبات مطبوع عسل وابسته به ترکیبات فرار موجود در آن است که ناشی از ترکیبات شهد گیاه و منشأگیاهی آن است. عسلهای تک گل معمولاً ارزش تجاری بالایی دارد بنابراین تعیین منشأ گیاهی نقش مهمی را در کنترل کیفی ایفا می کند. هدف از این پروژه، کاربرد روش hs-spme در مطالعه ترکیبات فرار عسل است. در این کار نمونه های عسل از نواحی مختلف ایران جمع آوری شده که شامل پنج نوع عسل مختلف از نظر منشأ گیاهی است: مرکبات، آویشن، اقاقیا، اسطوخدوس و گون. شناسایی ترکیبات فرار عسل با استفاده از spme/gc/ms انجام شده است. با استفاده از روش spme، همه نمونه های عسل با منشأ گیاهی یکسان، پروفایل gc مشابهی را می دهند. ترکیبات فرار عسل به دست آمده، از مجموعه مختلف ترکیبات شیمیایی هستند به عنوان مثال: الکل ها،فنول ها، کتون ها، اسیدهای آلی، استرها و هیدروکربن ها(الفاتیک، آروماتیک و حلقوی ) که برخی از این ترکیبات فرار آنالیز شده فقط در عسل گیاهان خاصی پیدا شدند. از این ترکیبات به عنوان ترکیبات شاخص برای تعیین منشأ گیاهی استفاده می شود. در این کار ترکیبات شاخص به دست آمده برای عسل های بررسی شده به شرح زیر است: آویشن: سیس-لینالول اکسید ، فنیل استالدهید، نونانال ، لینالول ، ترانس لینالول ، پارا-منتن-9-آل، کارواکرول و تیمول. مرکبات: مشتقات لیلاک آلدهید (با سه نوع ایزومر،پیک های a-c)،لیلاک الکل ، بنزن استالدهید و مشتقات پارا-منتن-9-آل ( با چهار نوع ایزومر) و پارا-منتن-9-اُل. گون: سیس-لینالول اکسید ، 2-پروپیل1-پنتانول، لینالول ، فنیل استالدهید، ترانس لینالول ، بنزآلدهیدو تیمول . اسطوخدوس: بنزآلدهید، n-هگزانول و فنیل استالدهید. اقاقیا: بنزآلدهید،سیس-لینالول اکسید،ترانس لینالول و لینالول. که این ترکیبات شناسایی شده با ترکیبات شناسایی شده در پژوهش های دیگر مطابقت دارد. آنالیزهای انجام شده نشان می دهد که پروفایل ترکیبات فرار عسل های مختلف از نظر منشأ گیاهی متفاوت از هم هستند و در نتیجه شناسایی ترکیبات فرار می تواند در شناسایی منشأ گیاهی عسل ها موثر باشند.

به کارگیری نانو مواد نظیر نانولوله های کربنی در ساخت بیوسنسورها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - دانشکده شیمی 1392
  زحل صفایی محمودآبادی   محمد مظلوم اردکانی

الکترودهای جامد مانند طلا، پلاتین و کربن، به دلیل داشتن خواص برجسته ای نظیر : بازده وسیع پتانسیل الکتروشیمیایی، جریان زمینه کم و شیمی سطح شناخته شده به طور گسترده ای در تجزیه کمی الکتروشیمیایی مورد استفاده قرار گرفته اند. از آنجایی که پاسخ این الکترود ها به شدت تابع حالت سطح الکترود می باشد، اصلاح خواص سطح با در نظر گرفتن کاربرد و خواص آن به طور ویژه مورد توجه محققین قرار گرفته است. با اصلاح مناسب سطح الکترود ها می توان برخی از مشکلات تجزیه الکتروشیمیایی را مرتفع و از طرف دیگر سامانه های جدیدی طراحی و به کمک آن ها ابزار های حساس و پیشرفته تر تجزیه ای را پایه گذاری نمود. در این کار تحقیقاتی الکترود های خمیر کربن با استفاده از [1و1- بی نفتالن]-4و4 دی ال و (1-(4-(1و3-دی تیولان-2- ایل)-6 و 7- دی هیدروکسی -2-متیل-6و7-دی هیدروبنزوفوران-3-ایل) اتانون) و الکترود کربن شیشه ای با استفاده ازc60 نشانده شده روی نانولوله کربنی، اصلاح گردیده و رفتار الکتروشیمیایی آن ها با استفاده از تکنیک های ولتامتری بررسی گردیده اند. همچنین برخی پارامتر های مهم مربوط به الکترود مانند ثابت سرعت انتقال بار ظاهری و ضریب انتقال برای این الکترود ها به دست آورده شدند. در ادامه از این الکترود های اصلاح شده برای الکتروکاتالیز و اندازه گیری کمی برخی گونه های مهم زیستی مانند اپی نفرین، دوپامین، ایزوپرونالین، کاپتوپریل و لوودوپا استفاده شده است. برای هر گونه نیز برخی پارامتر های مهم تجزیه ای مانند ضریب انتقال، ثابت سرعت کاتالیزی، ضریب انتشار ، دامنه خطی غلظت و حد تشخیص توسط تکنیک های الکتروشیمیایی محاسبه گردیده اند.

تاثیر الکتروکینتیک بر فرآیند حذف میکروبی هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای(pahs) از خاک آلوده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده مهندسی شیمی و شیمی فیزیک 1391
  سامیه بابایی   بابک مختارانی

در این تحقیق، زیست پالایی خاک آلوده به فنانترن و فلئورن مورد بررسی قرار گرفت و اثر الکتروکینتیک بر زیست پالایی به عنوان یک روش تلفیقی موثر مطرح گردید. از گونه های میکروبی باسیلوس سابتیلیس و رودوکوکوس اریتروپلیس به عنوان میکروارگانیسم فعال استفاده شد. اثر رطوبت خاک، غلظت آلاینده ها و زمان انجام آزمایش ها بر زیست پالایی خاک آلوده به فنانترن و فلئورن بررسی گردید. نتایج آزمایش های زیست پالایی خاک آلوده به فلئورن و فنانترن، به ترتیب حذف 7/14 و 5/13% را توسط باسیلیس سابتیلیس در دمای 30 درجه و رطوبت40% وحذف 8/13 و 13% را توسط رودوکوکوس اریتروپلیس در دمای 30 درجه و رطوبت 45% برای فلئورن و فنانترن بعد از گذشت 5 روز به همراه دارد. در تلفیق روش الکتروکینتیک با زیست پالایی برای حذف فنانترن و فلئورن، طی آزمایشی دانسیته جریان بهینه برای میکروب باسیلوس سابتیلیس اندازه گیری شد. دانسیته جریان بهینه در حدودma/cm2 82/1-42/2 بدست آمد. آزمایش های تلفیق دو روش زیست پالایی و الکتروکینتیک در زمان های مختلف و دانسیته جریان بهینه انجام شد. درصد حذف فلئورن و فنانترن در روش تلفیقی توسط باسیلوس سابتیلیس پس از 4 روزبه ترتیب 4/39 و2/37% در شدت جریان بهینه ma 03/0(دانسیته جریان ma/cm2 82/1) بدست آمد. برای رودوکوکوس هم در شرایط مشابه میزان حذف 7/36 و 35% به ترتیب برای فلئورن و فنانترن حاصل شد. مقایسه نتایج تلفیق دو روش زیست پالایی و الکتروکینتیک با نتایج روش زیست پالایی در غلظت ثابت آلاینده ها، ثابت می کند که تلفیق دو روش با هم درصد حذف آلاینده های فنانترن و فلئورن از خاک را در زمان یکسان افزایش می دهد.

بهره گیری از طراحی آزمایش جهت اندازه گیری همزمان چهار ترکیب آلی فیلـتر ماورای بنفـش در نمونه های رسـوب با استفاده از روش استخـراج پراکندگی فاز جامد بافت و کروماتوگرافی مایع با آشکارساز آرایه دیودی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده محیط زیست 1392
  فرزاد ترابی   مریم وثوق

ترکیبات فیلتر uv در کرم های ضدآفتاب، لوسیون ها و دیگر محصولات مراقبت شخصی مورد استفاده قرار می گیرند. این ترکیبات ممکن است در نهایت وارد فاضلاب شوند. اغلب آن ها در حین فرآیند های تصفیه فاضلاب تحت عملیات پاکسازی قرار می گیرند. اما برخی از ترکیبات حذف نشده، ممکن است در غلظت های باقیمانده به اکوسیستم آبی وارد شوند. این ترکیبات، از طریق تعادل های آب – رسوب و بسته به خواص چربی دوستی شان می توانند در رسوبات تجمع یابند. برخی از ترکیبات آلی فیلتر uv ، فعالیت استروژنیک و آندروژنیک و برهمکنش های مخربی بر روی غده تیروئید را از خود نشان می دهند. از آنجا که رسوبات رودخانه ها بازتاب کننده کیفیت آب سطحی می باشند، بنابراین، پایش این ترکیبات شیمیایی در نمونه های رسوب و لجن های فاضلاب، راهی مفید برای مطالعه کیفیت آب و ایمنی آب سطحی می باشد. بنابراین اندازه گیری این ترکیبات ضروری و اجتناب ناپذیر است. در این رساله، یک روش آسان، ساده و کم هزینه بر اساس استخراج پخش فاز جامد بافت نمونه (mspd) برای اندازه گیری همزمان چهار ترکیب آلی فیلتر ماورای بنفش(uv) (بنزوفنون-3، متیل بتزیلیدن کامفور، اکتیل متوکسی سینامات، اکتوکرایلن) در نمونه های رسوب ارائه گردیده است. از مزایای روش معرفی شده، می توان به سرعت، سهولت اجراء، نیاز به مقدار بسیار کم نمونه، مصرف مقادیر کوچکی از حلال های آلی و عدم نیاز به تجهیزات اختصاصی و گران قیمت برای استخراج از نمونه های جامد اشاره کرد. بر اساس مطالعه و مقایسه گزارش های مشابه درباره این روش استخراج، نوع فاز جامد پخش کننده، مقدار و نسبت آن به مقدار نمونه، حلال مورد استفاده برای مرحله شویش و استخراج به عنوان مهمترین پارامترهای عمومی و موثر بر بازده استخراج، انتخاب شدند. پس از بررسی نقش هریک از پارامترهای مذکور و بهینه سازی آن ها به کمک تکنیک طراحی آزمایش فاکتوریل کسری، بهترین شرایط استخراج 5/0 گرم از نمونه رسوب با 2 گرم جاذب 18c به عنوان فاز پخش کننده (به صورت مخلوط با نمونه) و 10 میلی لیتر حلال متانول به عنوان حلال استخراج کننده به دست آمد. تحت شرایط نهایی، عصاره های حاصل از استخراج رسوب، در دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا مجهز به سیستم آشکارساز آرایه دیودی (hplc-dad) تزریق گردید. مقادیر بازیابی های محاسبه شده برای استخراج آنالیت های مورد سنجش در محدوده 101% - 88% و بود که کاملاً مناسب است. همچنین روش مذکور در محدوده کالیبراسیون، پاسخ خطی نشان داد (کمترین مقدار به دست آمده برای 2r برابر با 9944/. بود و حد تشخیص نتایج به دست آمده مناسب (حد تشخیص در محدوده ng/g 86/0- 26/0) و تکرار پذیری قابل قبولی (انحراف استاندارد نسبی در محدوده (1/7% - 4/3%) داشت. روش معرفی شده می تواند بعنوان یک روش معتبر بمنظور اهداف اندازه گیری کمّی موثر در نمونه های رسوب مختلف به کار رود.

مایعات یونی جدید دو کاتیونی بر پایه ی پیرولیدینیوم و ایمیدازولیوم به عنوان فاز ساکن در کروماتوگرافی گازی جهت جداسازی گزینشی ترکیبات پلی آروماتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1392
  مرضیه افشین رهنما   کوروش تبار حیدر

مایعات یونی دسته ای از ترکیبات هستند که دارای یک کاتیون حجیم و یک آنیون آلی یا معدنی می باشند. مایعات یونی به دلیل داشتن ویسکوزیته بالا، کشش سطحی پایین، پایداری حرارتی بالا و فشار بخار پایین ترکیبات مناسبی به عنوان فاز ساکن در کروماتوگرافی گازی می باشند. در این پروژه، دو مایع یونی دو کاتیونی جدید برپایه ایمیدازولیوم و پیرولیدینیوم با گروه نفتالنی و دارای آنیون (- (ntf2 به عنوان فاز ساکن در کروماتوگرافی گازی استفاده شده است. مایعات یونی شامل بیس (تری فلوئورومتیل سولفونیل) ایمید دارای کشش سطحی پایین و پایداری حرارتی بالا می باشند و مایعات یونی دو کاتیونی بر پایه ایمیدازولیوم و پیرولیدینیوم به طور قابل توجهی دارای پایداری حرارتی بالا نسبت به مایعات یونی تک کاتیونی مشابه می باشند. خواص این دو مایع یونی از طریق توصیف مایعات یونی در سطح بر هم کنش های حلال پوشی با مولکول های حل شونده با استفاده از سه روش زیر مورد بررسی قرار گرفت. (1) سیستم طبقه بندی روشنایدر-مک رینولدز (2) مدل پارامتر حلال پوشی آبراهام (3) اندزه گیری پارامترهای ترمودینامیکی مایعات یونی با استفاده از کروماتوگرافی گازی نتایج نهایی نشان می دهد که فاز ساکن [c9(2mnptpy)2][(ntf2)2] دارای قطبیت بیشتری نسبت به فاز ساکن [c9(2mnptim)2][(ntf2)2] می باشد. هم چنین نتایج بدست آمده برای گزینش پذیری با استفاده از ضریب فعالیت در رقت بینهایت حاکی از آن است که کاتیون پیرولیدینیوم می تواند گزینش پذیری بهتری برای جداسازی ترکیبات آلیفاتیک/آروماتیک نسبت به کاتیون ایمیدازولیوم نشان دهد و کاتیون ایمیدازولیوم گزینش پذیری بیشتری برای جداسازی آلکان ها/الکل ها و آلکان/ترکیبات قطبی دارا می باشد.