نام پژوهشگر: محمد رضا ابراهیم نژاد

دنیا در قرآن و تجلی آن در نهج البلاغه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  صابر انصاری   محمد صدقی آلانق

از آن جا که یگانه راه نیل به سعادت و مأوا گرفتن در جوار رضوان الهی، از متن دنیا می گذرد، شناخت مختصات وادی دنیا و شیوه ی بهره گیری بهینه از مواهب آن، ضروری می نماید؛ و بدیهی است که بهترین راه کسب این شناخت، همانا تمسّک به مبانی نورانی دین مبین اسلام و به ویژه تدبّر در زلال معارف قرآن کریم و نهج البلاغه است. بر اساس این معارف ناب، اگر به دنیا به دید آیتی از آیات خداوند نگریسته شود و به عنوان ابزار آبادانی سرای آخرت، به خدمت در آید، سرایی است ستوده؛ اما اگر غایت آفرینش تصوّر گشته و همه ی همّ انسان را به خود معطوف دارد، سرایی است نکوهیده. قرآن و نهج البلاغه به شایستگی به توضیح مفهوم و تبیین ویژگی های متفاوت این دو سیمای دنیا، پرداخته اند؛ که کشتزارِ آخرت، حسنه و نصیب ، در وصف دنیای ستوده و مظاهر طبیعت، عرض، ظاهر، متاع، لَعِب، لَهو، زینت، عاجل، تکاثُر و تفاخُر و سرای بی ارزش در توصیف دنیای نکوهیده، از جمله ی این ویژگی هاست. حال انسانی که در پیِ دستیابی به سعادت ابدی و آسایش در سرای سرمدی است باید در تعامل با دنیای ستوده، نسبت به خود دنیای ستوده، نسبت به خداوند، نسبت به خویشتن، نسبت به دیگران و نسبت به آینده، جهت گیری هایی شایسته و بر پایه ی اصولی صحیح اتخاذ نماید؛ تا از یک سو، سودمندترین بهره مندی را از این سرای ستوده داشته باشد؛ و از سوی دیگر، از گرفتاری در گرداب آفت ها و آسیب هایی همچون خدا فراموشی، خود فراموشی، آخرت فراموشی، پیروی از هواهای نفسانی، آرزوهای طولانی، جهل و عدم تعق، غفلت، تقلید و تعصب، غرور، حرص و بخل، تند روی و کند روی و تمایل به باطل که گریبان گیر انسان های اسیر در بند دنیاست، در امان ماند.

بررسی تطبیقی آراء تفسیری علامه طباطبائی(ره)، زمخشری و فخررازی در مسئله انسان و سرنوشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات 1393
  مجتبی بورنگ   محمد رضا ابراهیم نژاد

چکیده مسئله سرنوشت انسان همواره ذهن و اندیش? انسان ها را به خود مشغول داشته و در میان امت اسلامی، باعث پیدایش فرقه ها و دیدگاه های مختلف کلامی و تفسیری شده است. در این پژوهش تطبیق آراء تفسیری علامه طباطبائی(ره)، زمخشری و فخررازی در مسئله انسان و سرنوشت مورد بررسی و نقد قرار می گیرد و سرانجام دیدگاه علامه طباطبائی (ره) (أمر بین ألأمرین) که دیدگاه امامیه است به اثبات می رسد. این پژوهش در چهار فصل تدوین یافته در فصل نخست که فصل کلیات است به تبین مفهوم جبر و اختیار، محل نزاع، کاربردهای جبر در علوم مختلف و تاریخچ? جبر و اختیار و...پرداخته شده است. در فصل دوم مهم ترین أدله نقلی (آیات)، مبانی و أنگیزه های جبریون در مورد ادعای جبر در انسان آمده که در سه بخش بیان شده است. این گروه با تمسک به توحید در خالقیت، قضا و قدر الهی و هدایت و ضلالت، قائل به جبر شدند و بیان کردند که انسان هیچ گونه اختیاری از خودش ندارد و همه امور به دست خداوند است. در این فصل به بیان این أدله و سپس به نقد و جواب آن ها پرداختیم و معلوم شد که این أدله توانائی اثبات دیدگاه جبریون را ندارد و آیات قرآن دلالتی بر جبر ندارند. در فصل سوم تفویض و أدله نقلی (آیات) مفوّضه، آمده است آنان بیان کردند که انسان از حد اعلای آزادی و حق انتخاب برخوردار است و در انتخاب راه و انجام کارهای خوب و بد، «مفوّض» و به خود واگذار شده و خالقِ أفعال و أعمال خویش است که ما به نقد أدله آن ها پرداختیم و روشن نمودیم که انسان موجودی است دارای اختیار ولی اختیار او وابسته به خداوند است. در فصل چهارم أدله دیدگاه إمامیه که أمر بین ألأمرین است، آمده است. علمای امامیه با تمسک به ادله نقلی اثبات کرده اند که هیچ کدام از تفکر جبر و اختیار مطلق نیست بلکه انسان موجودی است که خداوند به او اختیار و مشیت داده است ولی این اختیار و مشیت در طول مشیت الهی است و این، اثبات کننده أمر بین ألأمرین است. آن چه از آیات قرآن کریم به دست می آید این است که: انسان در اعمال خود نه مجبور است و نه صددرصد آزاد، نه طریق? «جبر» صحیح است و نه طریق? «تفویض» بلکه هر چه او دارد همه از ناحیه خدا است و خداوند به مقتضای آزادی و اختیار انسان به او تعهد و مسئولیت می‏دهد. واژگان کلیدی: سرنوشت، جبر، تفویض، أمر بین ألأمرین، طباطبائی، فخررازی، زمخشری.