نام پژوهشگر: علیرضا بندر آباد
فاطمه رحیم بخش فرح حبیب
ایران بعنوان یک کشور در حال توسعه و سانحه خیز و به دلیل موقعیت جغرافیایی اش سوانح متعددی را تجربه نموده، و پدیده هایی چون زلزله، سیل، رانش زمین و غیره تاکنون موجب بروز خسارات جانی و مالی فراوان شده است مداخله در سکونتگاه های روستایی با نظر به سانحه خیزی سکونتگاه های روستایی همواره مطرح بوده است و مسئولین و متولیان مربوطه به جهت کاهش خسارات احتمالی بعضاً اقدام به جابجایی روستاهای در معرض سوانح طبیعی می نمایند. اسکان مجدد روستاییان، بدون شناسایی و لحاظ نمودن مولفه های تأثیرگذار بر کیفیت سکونتگاه و رضایتمندی روستاییان، به از دست رفتن حس تعلق و هویت گذشته، پراکنده شدن قوم ها، برهم خوردن انسجام کالبدی روستا و همچنین گسیختگی شبکه های اجتماعی و اقتصادی و در مواردی خالی از سکنه ماندن واحد های احداثی و یا مهاجرت روستاییان به شهرها و یا روستاهای مجاور شده است. از آنجا که ساختار فضایی هر روستا در هر منطقه از قانونمندی هایی خاص، تبعیت می کند، و عوامل بسیاری در شکل گیری روستاها تأثیر گذارند این پژوهش با هدف تبیین تأثیر مولفه ی دید و منظر در بازسازی سکونتگاههای روستایی که از مولفه های سازنده کیفیت فضایی می باشد، به بررسی فرضیه ها و آزمون آنها در روستای نایبند استان یزد می پردازد. چارچوب نظری این مطالعه بر پایه بررسی متون مرتبط و بهره گیری از اصول و مبانی نظری طراحی شهری و روستایی و مقولات کیفی، ادراکی مولفه دید و منظر، قرار گرفته است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است که با استفاده از نرم افزار spss و تحلیل همبستگی، نتایج کمی و کیفی پژوهش حاصل شده است. از یافته های این تحقیق آنست که لحاظ نمودن مولفه ی دید و منظر در ارتقای کیفیت فضایی سکونتگاه های روستایی جدید و میزان رضایت مندی روستاییان، تأثیرگذار است، بطوریکه در نظر نگرفتن مولفه دید و منظر در بازسازی و مکان یابی روستای نایبند استان یزد یکی از مهمترین دلایل عدم استقبال روستاییان از سکونتگاه جدید می باشد.
بهرنگ خاکپراقی فرح حبیب
چکیده: یکی از مشکلات عمده شهرهای بزرگ مخصوصاً تهران عدم شناخت کافی از متغیرهای محیطی و بالطبع ناآگاهی از پتانسیل های بحرانی در مناطق، گوناگون می باشد، براین اساس بسیاری از سرمایه گذاری های انجام شده دربخش مدیریت بحران، معمولا به بازدهی مطلوب دست نیافته و اتلاف سرمایه، ناشی از عدم تطابق برنامه ریزی ها با ویژگی های محیطی از جمله خصوصیات بارز این شهرها به شمار می رود،که عبارتند از: بالا بودن تراکم های ساختمانی و جمعیتی، قدمت بالای ساختمان ها،کیفیت ابنیه، در بدنه مراکز امداد نجات و درجه محصوریت بالاو..در شهرهایی بزرگ که منجر به از بین رفتن کارآمدی مراکز امداد نجات، حجم بالای تلفات انسانی و خسارت های مالی درمواقع زلزله می شود، توجه به نقش مراکزامدادونجات درکاهش اثرات زلزله را ضروری ساخته است.این پژوهش در پی دستیابی به این هدف است،شناسایی وارزیابی میزان کارآمدی مراکزامداد ونجات شهری و عوامل مرتبط با آن و خسارت های ناشی اززلزله، منطقه شش شهر تهران با حدود 220 هزار نفر جمعیت درسال 1385 و 20 کیلومتر مربع مساحت، یکی از مهم ترین مناطق شهر تهران بشمار می آید.وجود کاربری های مهمی نظیر وزارتخانه ها، سفارتخانه ها، موسسات آموزش عالی، مراکز درمانی و بیمارستان های عمومی، شرکت های بزرگ اقتصادی و غیره نشان دهنده اهمیت بالای این منطقه از دیدگاه شهری و کشوری است. این موضوع به نوبه خود ضرورت توجه به مسایل مدیریت بحران و حوادث در این محدوده را نشان می دهد. مطابق متدولوژی ارائه شده، جهت ارزیابی مراکزامداد نجات درمرحله نخست در یک شهر اولویت بندی، ارزیابی هر مرکز بر اساس فرآیندی ساختار یافته در قالب یک مدل جامع مورد بررسی قرار گرفته است، بطوریکه بعداز تعیین شاخص های دخیل درارزیابی کارآمدی مراکز امداد نجات که مفید و موثرواقع شود، شاخص های مذکور ارزیابی و وزن دهی شده و با تشکیل مجموعه فازی مراکز امداد نجات را مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته است. که دراین پژوهش در مرحله نخست به شناسایی و بررسی عوامل موثر بر کارآمدی مراکز امداد نجات شهری،پرداخته شد. 11 شاخص «دسترسی به مراکز درمانی، درجه محصوریت، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیتی، کیفیت ابینه، کاربری زمین، pga، مصالح، عرض راه، قدمت ابنیه، ارتفاع ساختمان» انتخاب شده وسپس وزن دهی به پارامترها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتب معکوس(ihwp) انجام گرفت .در مرحله بعد با استفاده ازمنطق فازی به تولید نقشه آسیب پذیری از زلزله در محیط gis، وآسیب پذیری منطقه شش در مقابل زلزله مورد بررسی قرارگرفت. در مرحله بعد آسیب پذیری بدنه مراکز امداد نجات مشخص شده و با استفاده از شاخص های مانند داشتن عرض راه بهتر و تراکم ساختمانی متوسط و دسترسی بهتر به مراکز درمانی و غیره...میزان آسیب پذیری مراکز امداد نجات منطقه شش شهرداری تهران در برابر زلزله به صورت تحلیلی بیان شده ونتایج پژوهش نشان می دهد که بدنه خیابان های که دارای تراکم ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، و درجه محصوریت بیشتر، قدمت زیاد، آسیب پذیری بالایی دارند مراکز امداد نجات هم در مجاورت این بدنه از کاربری ها کارآمدی خود را از دست داده عملکرد کافی برای امداد نجات در مواقع بحرانی نخواهد داشت، همچنین باحرکت از سمت شمال منطقه به طرف جنوب و مرکز منطقه،به میزان آسیب پذیری مراکز امداد نجات افزوده شده، ودر بخش دوم با توجه با بررسی شعاع دسترسی مراکز امداد نجات با توجه به استانداردهای موجود و سازگاری کاربری های موجود در می یابیم که این مراکز امداد نجات کارایی کافی در هنگام بحران نخواهند داشت.
علی بکرامی علیرضا بندر آباد
همان طور که هر موجود زنده ای در طی زمان برای ماندن در شرایط ایده آل نیازمند توجه و رسیدگی است، شهر نیز همچون موجود زنده نیاز به توجه دائم دارد. در شهرها تغییر شیوه زندگی شهری در طی زمان و رشد و اعتلای تکنولوژی در اغلب عرصه های عملکردی، هماهنگی های لازم را در بافت های کالبدی، اجتماعی و ... می طلبد. در طول تاریخ پس از جنگ جهانی معضلی به نام اتومبیل نمود پیدا کرد. خیابان ها به سرعت مملو از اتومبیل شد و مشک?تی نظیر آلودگی صوتی، آلودگی هوا و از بین رفتن چشم اندازها به وجود آمد. امروزه غیر قابل زندگی شدن شهرها و مح?ت به معضلی جهانی تبدیل شده است. در کشورهای غربی مردم به حومه شهرها پناه بردند. در ایران نیز تقریباً وضع به همان منوال است و پیشرفت صنعت و تکنولوژی مانند خوره به جان شهرها افتاده است. در این راستا سیاست های فراوانی برای حل چنین معضلاتی اظهار شده اند و به نظر می رسد در میان خیل راهکارهای شهرسازانه، پس از سیر تکاملی نحوه برخورد با بافت های فرسوده از بازسازی شهرها گرفته تا نوزایی شهری، طرح بازآفرینی نمود پویاتر، پایدارتر و قابل توجه تری داشته باشد. در این پژوهش ما به دنبال عملی شدن اهداف و آرمان های طرح بازآفرینی شهری، با توجه به تعاریف موجود هستیم. مسیری که در پیش گرفته ایم در پنج فصل تحت عناوین کلیات طرح، مطالعات نظری، روش شناسی تحقیق و مطالعات پایه در حوزه طرح، تجزیه و تحلیل یافته های طرح و در نهایت نتیجه گیری و پیشنهادات می باشد. فصل اول شامل خلاصه ای از چارچوب موضوع پژوهش و مسائلی که در جامعه حول آن حوزه وجود دارد، می باشد. در فصل دوم بخش های مربوط به نحوه تعیین پهنه و بافت فرسوده و نحوه برخورد با آن، معرفی بازآفرینی شهری، تجارب جهانی در حوزه بازآفرینی و جمع بندی فصل آمده است. فصل سوم در مورد نحوه انجام این پژوهش و نیز روند آن در مراحل مختلف می باشد و در ادامه نیز به معرفی بستر طراحی می پردازد. فصل چهارم به تجزیه و تحلیل هر آنچه که در شناسایی بستر طراحی در فصل سوم آمده پرداخته می شود و از آن ره به استراتژی طراحی منتج می گردد و در فصل پنجم ابتدا استراتژی های بدست آمده تبدیل به ارائه راهکارها و دستورالعمل های طراحی تحت عنوان سیاست های اجرایی می شوند و یک به یک در بستر مورد طراحی تبلور پیدا می کنند.
سپیده نوابخش حمید ماجدی
دوران کودکی مهمترین دوره زندگی هر فرد است و تمام صفات اکتسابی و عادات لازم در طی این دوران اخذ می شوند.بنابر این رفتار و اخلاق شهروندی اعضای یک جامعه تا حد زیادی به کیفیت زندگی و رشد کودکان آن جامعه وابسته است.از طرفی از عوامل مهم موثر بر شکل گیری شخصیت کودکان،محیط زندگی می باشد.ازینرو یکی از مهمترین وظایف برنامه ریزی شهری،توجه ویژه به نیازهای این قشر خاص جامعه می باشد. با این وجود همچنان،به خصوص در ایران برنامه منسجم و هماهنگی که کلیه محلات و مناطق یک شهر را در بر گیرد و در سراسر محیط شهر فضایی مناسب برای کودکان فراهم آورد،ارائه و یا اجرا نشده است.از طرف دیگر هر محله بسته به خصوصیات خاص آن نظیر فرهنگ و عادات مشترک مردم محله،سطح تحصیلات و درآمد و ... نیازمند برنامه ریزی ویژه هماهنگ با نیازها و ویژگی های خاص همان محله می باشد.ازینرو در این تحقیق با انتخاب یک محله به ارائه روشهای مناسب جهت ایجاد "محله دوستدار کودک" پرداخته شده است. به این منظور محله حسین آباد مهرشهر کرج انتخاب شد که از جمله محلاتی است که از نظر شاخص های محله دوستدار کودک در سطح بسیار پایینی می باشد.در این پژوهش با هدف ارائه روشهای مناسب برای تبدیل محله حسین آباد به محله دوستدار کودک، ابتدا به کشف و بررسی مبسوط کمبودها و مشکلات موجود در این محله برای کودکان پرداخته شد و پس از آن معیارهای اصلی محله دوستدار کودک بنا به نظر کارشناسان بر اساس شرایط این محله اولویت بندی گردید و نهایتاً نیز به ارائه روشهایی جهت احقاق هرچه بهتر این معیارها در این محله،به ترتیب درجه اهمیت به کمک تکنیک تصمیم گیری چند معیاره ahp پرداخته شد،درانتها برای هرکدام از این روشها و گزینه ها،پیشنهاد ها و طرح های عملی ارائه گردید.
فرشته احمدی نژاد علیرضا بندر آباد
توسعه روزافزون جمعیت شهری و جایگزینی رویکردهای کیفی به جای توجه به استانداردهای کمی باعث طرح موضوعاتی نظیر کیفیت زندگی شهری و زیست پذیری شهری شده است که در مقیاس ها، قلمروها و ابعاد مختلف قابل بررسی است. شهرک گلستان واقع در منطقه ?? شهر تهران از جمله سکونت گاه های جدید و واقع در جهت توسعه شهر تهران است که با توجه به توسعه های متعددی شهرک مانند در غرب تهران به خصوص در منطقه 22، لزوم سنجش و ارزیابی این نوع از سکونتگاه ها در قلمروهای مختلف بر پایه مشارکت مردمی (بعد ذهنی) و استاندارد های برنامه ریزی (بعد عینی) ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با توجه به چارچوب نظری حاصل از اشتراک قلمروهای کیفیت زندگی و شهر زیست پذیر، این شهرک در دو بعد عینی و ذهنی در قلمروهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیبایی شناختی، دسترسی و حمل ونقل و خدمات شهری مورد بررسی قرارگرفته است. هدف از این پژوهش سنجش میزان زیست پذیری شهرک گلستان در دو بعد عینی و ذهنی و شناسایی عوامل مهم و موثر در ارتقای کیفیت زندگی در آن می باشد که بدین منظور با استفاده از مدل تاپسیس میزان برخورداری عینی و رضایت ذهنی در قلمروهای مختلف اندازه گیری گیری شده است. نتایج مدل تاپسیس میزان رضایت کلی در همه قلمروها را عدد 0.51 نشان می دهد که با توجه به طیف لیکرت این شهرک در وضعیت متوسط قرار دارد و بررسی قلمروها در بعد عینی نشانگر برخورداری بسیار مناسب در عرصه مسکن (0.86) و برخورداری نامناسب (.35) در قلمرو کالبدی است ، از سویی دیگر بررسی رضایت ذهنی نشانگر مناسب تر بودن وضعیت قلمروهای مسکن (0.58) و محیط زیست (0.67) نسبت به وضعیت اقتصادی (.44) و اجتماعی (0.46) است و در نهایت با توجه به همبستگی 0.28 بین رضایت ذهنی و برخورداری عینی رابطه معناداری بین دو بعد عینی و ذهنی کیفیت زندگی مشاهده نمی شود که این عدم توافق، نشانگر عدم تعریف مناسب سرانه ها و شعاع های دسترسی استاندارد می باشد و اهمیت برنامه ریزی مشارکتی برپایه نظر مردم را بیش از پیش نشان می دهد.
شرمین شریفی علیرضا بندر آباد
بررسی و مطالعه ی فرآیند رشد و توسعه کلانشهرهای جهانی، نمایانگر شکل گیری شرایط کیفی نا بسامان و در پاره ای موارد بحرانی در محیط های سکونتی به عنوان یکی از مهمترین آثار و پیامدهای سیاست های توسعه ی شهری است. این واقعیت در کشورهای در حال توسعه در اشکال حادتری بروز و ظهور یافته و زمینه ساز پدیدار شدن مسائل عدیده ی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده است. رشد سریع و گسترش افقی شهرها در دهه های اخیر تقریباً تمامی کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و در حال توسعه را با مشکلات جدی مواجه ساخته است. مسایل این پدیده نه تنها سیاست های شهرسازی را به طور وسیعی تحت الشعاع قرار داده بلکه تبعات حاصل از آن در تشدید مسایل اقتصادی، اجتماعی،سیاسی،مدیریتی و محیط زیستی جوامع نقش اساسی داشته است. مسئله رشد سریع و گسترش افقی شهرها در کشور ما شاید حادتر از بسیاری کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه باشد، رشد جمعیت شهرنشین کشور در دهه های اخیر روند صعودی داشته و نیاز مسکن حاصل از این روند موجبات گسترش کالبدی شهرها را فراهم آورده است و باعث شده که گسترش افقی جای خود را به گسترش عمودی داده و باعث شده که بحث تراکم به عنوان یکی از جدال انگیز ترین بحث های شهرسازی بدل شود و با عنایت به تغییرات صورت گرفته در تراکم ساختمانی باعث ایجاد مشکلات و آسیبهای متفاوتی بر روی محیط شهری به خصوص منظر شهری شده است و باعث کاهش سطح رضایتمندی شهروندان و تنزل کیفیت منظر شهری شده ازسوی دیگر نگاهی به مباحث مطرح در ادبیات شهرسازی سال های اخیرنشانگرتوجه متفکرین و نظریه پردازان شهری به مفهوم «کیفیت منظرمحیط» و نگارش مقالات و کتاب های متنوع و متعدد در این زمینه است.
حمید رضا مهدی زاده فاضلی علیرضا بندر آباد
. این پژوهش به دنبال شناخت عنصر هویت و شاخص های آن در شهر می باشد و تاثیرات این عنصر را به المان نمای شهری در محلات مورد بحث قرار می دهد. در مبانی نظری تحقیق ابتدا معنی هویت بصورت عام و خاص مورد بحث قرار میگیرد ، سپس رابطه هویت با فرهنگ و فضای شهری و موضوعات معماری و در نهایت با نمای شهری مورد مداقه قرار گرفته شده است.سپس شاخص های نمای شهری در تحقیق مطرح گردید. و در انتها با توجه به حوزه موضوع پایان نامه محلات تهران – شاخص های شهرسازی و معماری دوره قاجار (مربوط به محله بازارتهران) پهلوی اول ( مربوط به محله یوسف آباد) و پهلوی دوم ( مربوط به محله شهرک غرب) بیان شده است. واژگان کلیدی این پژوهش شامل: هویت، هویت شهری، نما و نمای شهری می باشد.