نام پژوهشگر: محمدتقی سبحانینیا
سید جمال الدین موسوی سید محمود موسوی
لطف، یکی از قاعده های مهم و تاثیر گذار در علم کلام بوده و عبارت است از هر آن چه که مکلف با آن به انجام فعلِ طاعت نزدیک ، و از معصیت دور گردد و در اصلِ توان مکلف بر انجام فعل، دخیل نبوده و به حد اجبار نرسد. معتزله از طرفدران این قاعده هستند و اکثر آنان فعل لطف را بر خداوند واجب می دانند. اشاعره در مقابل، منکر این قاعده بوده و اساسا چیزی را بر خداوند واجب ندانسته و به تبع ، لطف را نیز بر خداوند واجب نمی دانند. اکثر علمای امامیه، قائل به وجوب لطف بر خداوند هستند و مسائلی مانند وجوب نبوت و وجوب وجود امام معصوم در هر عصر و زمان را با آن اثبات می کنند. کاربرد این قاعده در علم کلام گسترده بوده و کسانی که قائل به وجوب لطف هستند وجوب تکلیف شرعی، حسن آلام ابتدایی، وجوب وعده و وعید، وجوب عصمت انبیا، وجوب بعثت انبیا و وجوب نصب امام را با این قاعده اثبات می کنند. کاربرد این قاعده در علم کلام گسترده بوده و کسانی که قائل به وجوب لطف هستند وجوب تکلیف شرعی، حسن آلام ابتدایی، وجوب وعده و وعید، وجوب عصمت انبیا، وجوب بعثت انبیا و وجوب نصب امام را با این قاعده اثبات می کنند. آیات فراوانی از قرآن وجود دارد که به غایات و مبادی لطف اشاره دارد اما اکثر آن ها دلالت بر وجوب لطف بر خداوند ندارد. روایات زیادی در باب بعثت انبیا و خالی نبودن زمین از حجت خدا وجود دارد که دلالت بر لطف بودن این افعال از جانب خدای متعال می کند ، اما دلالت بر وجوب این افعال، و وجوب هر گونه لطف از جانب خدای متعال ندارد.
محدثه شریعتی فر محمدتقی سبحانی نیا
مسئله ی پرستش و عبودیت همیشه در میان انسان ها دارای اهمیت خاصی بوده است، با این که یگانه پرستی با فطرت سلیم انسانی سازگار است، اما با یک نگاه کلی به تاریخ بشریت می توان دید که انسان های زیادی در این مسیر فطری به بیراهه رفته و آنچه را شایسته ی پرستش نبوده، پرستیده اند یا این که برای خدای یکتا، شریک قرار داده اند. البته شرک ورزی به مشرکان اعتقادی اختصاص ندارد؛ چه بسیار موحدانی که شرک در رفتار آنان بروز می کند و اعمال مشرکانه انجام می دهند. از آن جایی که شرک در تقابل با فطرت انسان قرار دارد، چنانچه در عقیده ریشه بدواند و یا در قصد و انگیزه نفوذ کند رفتارهای اخلاقی انسان را تحت تأثیر قرار داده و ارزش آن ها را زایل می سازد. همچنین اگر مظاهر شرک در رفتارهای اخلاقی انسان، نمود یافت، رفتارهای مخالف با فطرت و طینت پاک از او صادر خواهد شد. به عنوان نمونه، توجه افراطی انسان به امور مادی و دنیوی دل مشغولی و وابستگی به دنیا ، غفلت از یاد خدا و توکل به او، تکبر، عجب، ناسپاسی و بسیاری دیگر از آسیب های اخلاقی، از جمله پیامدهای شرک ورزی به شمار می آید. همچنین انسانی که موحد نیست و یا معرفت کافی در این زمینه ندارد، به این دلیل که حدود الهی را رعایت نمی کند، به سرعت تابع هوای نفس خواهد شد؛ شیطان در او طمع کرده و بر او مسلط می شود و او را در نهایت به گمراهی و هلاکت خواهد انداخت. بنابراین اگر انسان بخواهد در مسیر درست و صراط مستقیم قدم بردارد و سعادت خویش را تضمین کند، محکم ساختن پایه ها ی اعتقادی اش و سپس تنظیم رفتارش بر اصل توحید، ضرورتی اجتناب ناپذیر خواهد بود.
داود عباسی محمدتقی سبحانی نیا
به سبب ارزش و اهمیت والای مثبت اندیشی و خوش گمانی در تمام امور و پیامدهای مبارک آن، از جمله سلامتی و آسایش روح و روان فرد و جامعه، موضوع این تحقیق به خوش گمانی یا «حسن ظن» اختصاص یافت. این صفت با تمام ابعادش شامل حسن ظن به خدا، به خود، به همنوع، و به جهان آفرینش خواهد بود. در آموزه های دینی به این ویژگی به عنوان صفتی برجسته توصیه شده و از بدبینی و سوء ظن در جامعه ایمانی نهی شده است. خدای متعال نیز مومنان را از هر گونه بدگمانی و بدبینی که موجب تضییع شخصیت و حرمت افراد می شود برحذر داشته و دستاورد آن را بی نیاز کننده ندانسته است. در مقابل «حسن ظن» پیامدهای ارزشمندی همچون امنیت و آسایش مردم، آرامش درونی، رضایت از زندگی و سعادت اخروی را برای انسان به ارمغان می آورد.در این پژوهش ابعاد مختلف حسن ظن مورد بررسی قرار گرفت و دستاورد آن این بوده است که خوش گمانی به پروردگار متعال امری پسندیده و برای برآورده شدن حوائج و خواسته ها کارآمد است. حسن ظن به همنوع در جامعه ایمانی و جامعه ای که به ارزش های اخلاقی پایبند است نیز از اصول اساسی اخلاق اجتماعی است و روابط اجتماعی بدون آن به سامان نخواهد رسید. این ویژگی در جوامعی که فساد اخلاقی بر آن حاکم است و یا به هنگام مواجهه با دشمنان نوعی بلاهت خواهد بود. حسن ظن به خود نیز دو شاخه دارد. یکی خوش گمانی به توانمندی های خدادادی خویش که به معنای اعتماد به نفس نیز می تواند باشد و برای موفقیت در امور شخصی ضروری است. شاخه دیگر آن خوش گمانی به اعمال خود و مصون دانسن خویش از ابتلا به خطا و گناه است که ناپسند بوده از رذایل اخلاقی به شمار می رود.
مجتبی میری محمدتقی سبحانی نیا
تأثیر خانواده در سرنوشت فرد و اجتماع، اهمیت حفظ و صیانت از این نهاد مقدس را نمایان می کند. غیرت، یکی از صفات اخلاقی است که در محافظت از حریم خانواده نقش بسزایی ایفا می کند. در این تحقیق با جستجو در قرآن کریم و روایات معصومان:، مستندات مورد نیاز جمع آوری شده و با مطالعه کتب و مقالاتِ علما و دانشمندان مسلمان در زمینه غیرت، این صفت اخلاقی در خانواده، به بحث گذاشته شده است. عوامل گوناگونی در غیرت تأثیر گذارند که برخی از عوامل مانند تربیت دینی و فرهنگ اجتماعی، موجب تقویت غیرت و برخی از آن ها مانند ضعف ایمان، آداب و رسوم و بعضی از مصادیق موسیقی به تضعیف غیرت می انجامد. غیرت ورزی در خانواده به دو روش صحیح و ناصحیح قابل اجراست و این امر ضرورت شناخت روش صحیح از ناصحیح را آشکار می سازد. روش هایی مانند تعلیم، تذکر، موعظه، تشویق و تنبیه از روش های صحیح در غیرت ورزی است؛ خصومت، سرزنش و استهزا نیز از روش های ناصحیح در غیرت ورزی بشمار می رود. غیرت ورزی ناصحیح به صورت افراط یا تفریط متجلی می شود و این دو، پیامدهای نامطلوبی در خانواده به دنبال خواهند داشت. پیامدهایی مانند سوءظن، تجسس، قتل، حسادت نتیجه افراط در غیرت ورزی بوده و رضایت به تزیین همسر در برابر نامحرم، کوردلی و غضب الهی نیز از مهم ترین پیامدهای تفریط در غیرت ورزی است. در مقایسه سودگروی جرمی بنتام و آیات و روایات در زمینه غیرت، اشتراکات و تفاوت هایی وجود دارد. نقطه اشتراک دو دیدگاه در تأمین لذت در خانواده است. از مهم ترین نقاط افتراق دو دیدگاه این است که محرک انسان در عمل طبق دیدگاه بنتام لذت و ألم است اما در آیات و روایات علاوه بر این دو مورد عوامل محبت، شایستگی و شکر نیز ذکر شده است. همچنین بنتام فیلسوفی فردگرا است و این تفکر، موجب تزلزل بنیان خانواده می شود اما در آیات و روایات، هر دو تشخص فردی و جمعی مورد عنایت می باشد. یکی از مهم ترین تفاوت هایی که در دو دیدگاه وجود دارد این است که با حرکت در مسیر آیات و روایات، علاوه بر سعادت دنیوی، سعادتمندی در آخرت و رضایت و قرب الهی حاصل می شود اما نگاه سودگرایانه ناظر به سعادت اخروی نیست.
محمود علی مددی محمدتقی سبحانی نیا
تهذیب نفس یکی از مهم ترین اموری است که در اسلام بر آن تأکید فراوانی شده و از ابعاد گوناگونی موردبحث و بررسی قرارگرفته است. یکی از مهم ترین ابعاد آن که در این پایان نامه بدان اهتمام ورزیده شده است، ضبط و مهار قلب است. مسئله ای که موفقیت در آن تأثیر بسزایی در کنترل اعضا و جوارح و دوری از گناه و پیراستگی از رذایل نفسانی دارد. به نظر می رسد درصد بالایی از رفتارهای انسان ازآنچه شیطان بر قلب او وارد می کند، برآمده و سرچشمه می گیرد. ازاین رو اگر انسان بر واردات قلبی خود کنترل داشته باشد دل بستگی و عواطف خود را سامان بخشد در جهت اصلاح رفتارهای خویش از توان بالایی برخوردار خواهد شد و به دنبال اصلاح رفتار، فضایل اخلاقی بیشتری در خود ایجاد کرده و در تهذیب نفس توفیق خواهد یافت. بدیهی است عدم تسلط بر واردات قلبی، می تواند زمینه ریشه دواندن رذایل اخلاقی را در وجود انسان فراهم آورد. در این نوشتار با استناد به آیات و روایات به دنبال شناخت قلب هستیم. اعتقاد بر این است که شیطان می تواند در این واردات قلبی انسان نفوذ کند و دل بستگی ها و عواطف او را مطابق آنچه خود می خواهد شکل دهد، اما با شناختن راه های نفوذ شیطان و وساوس شیطانی و شناخت آسیب ها و امراض قلبی امکان کنترل واردات قلبی فراهم می آید و راه ورود افکار نورانی و صفات پسندیده و الهامات ربانی هموار خواهد گردید. به نظر می رسد برای ضبط و مهار قلب و ساماندهی احساسات و گرایش های ارتباطی انسان باخدا هست.