نام پژوهشگر: محمد دادپسند
سجاد قنبری باغنویی محمد علی ادریس
طی دهه های گذشته، دستیابی به پیشرفت ژنتیکی در زمینه تولید شیر منجر به کاهش عملکرد تولیدمثلی در گاو شیری شده است. به نظر می رسد که این کاهش باروری در نتیجه بالانس منفی انرژی ایجاد می شود که ناشی از افزایش تولید شیر همراه با کاهش مصرف خوراک در اوایل دوره شیردهی می باشد. اخیراً تلاش های زیادی برای شناخت نقش لپتین و گیرنده اش در تنظیم مصرف خوراک و تولیدمثل در نشخوارکننده ها انجام شده است. لپتین بوسیله بافت چربی ترشح می شود و بوسیله گیرنده اش روی هیپوتالاموس، مرکز هموستازی انرژی اثر می گذارد؛ همچنین روی فولیکول های تخمدان، جفت و غده پستان اثر می گذارد. ژن لپتین و گیرنده اش به ترتیب روی کروموزوم 4 و 3 گاو مکان یابی شده اند. در ژن گیرنده لپتین یک چند شکلی بدست آمده است که منجر به جایگزینی نوکلئوتید تیمین به جای سیتوزین در اگزون شماره 20 می شود.این جایگزینی منجر به جانشینی اسیدآمینه متیونین به جای ترئونین در دمین داخل سلولی فرم lepr-b می شود که مسئول آبشار پیام دهی درون سلولی و در نتیجه واسطه گری عمل لپتین می باشد. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی ژنی و ژنوتیپی ژن گیرنده لپتین در گاوهای شیری هلشتاین و همچنین ارزیابی ارتباط چند شکلی موجود در آن با صفات تولیدی و عملکردی می باشد. بدین منظور از 395 رأس گاو شیری مربوط به پنج گاوداری استان اصفهان، نمونه خون جمع آوری شد. تعداد نمونه ها بین 64 تا 96 در گاوداری ها متغیر بود. جهت استخراج dna از روش استخراج نمکی استفاده شد. کیفیت و کمیت dna استخراج شده با الکتروفورز مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از دستگاه ترموسایکلر و پرایمرهای اختصاصی، قطعه ای به طول 400 جفت باز تکثیر و توسط ژل آگاروز 1 درصد، مورد شناسایی قرار گرفت. قطعه تکثیر شده به وسیله آنزیم محدودگر taqi درمدت زمان 8 تا 14 ساعت و تحت دمای 37 درجه سانتیگراد مورد هضم قرار گرفت. فراوانی ژنوتیپی، ژنوتیپ های bb، pb و pp به ترتیب 11/0، 49/0 و 40/0 بود. در این جمعیت فراوانی آلل p نسبت به b بیشتر بود بطوریکه فراوانی آلل p و b به ترتیب 648/0 و 352/0 محاسبه گردید. بر اساس آزمون مربع کای جمعیت مورد بررسی در تعادل هاردی وینبرگ قرار داشت و شاخص های شانون و نی که نشانگر تنوع ژنتیکی موجود در جمعیت هستند، برای همه گله ها یکسان بود. ارتباط ژنوتیپ ها با صفات تولیدی و عملکردی با رویه glm نرم افزارsas ، بررسی شد. ژنوتیپ های مورد بررسی با هیچ یک از صفات مورد بررسی از قبیل تولید شیر تصحیح شده برای 305 روز شیردهی، درصد چربی، درصد پروتئین، تعداد تلقیح منجر به آبستنی و طول دوره شیردهی رابطه معنی داری نداشتند (p>0.05).
کریم هوشیار محمدرضا رضوانی
هدف از این پژوهش بهبود گوارش پذیری سورگوم دانه ای با کاهش تانن سورگوم دانه ای و جیره نویسی به روش استاندارد آمینواسیدهای گوارش پذیر در جوجه های گوشتی cobb 500)) بر پایه سورگوم دانه ای و بررسی اثر جیره ها بر عملکرد، گوارشپذیری مواد خوراکی، وزن نسبی اندام ها و لاشه بود. در آغاز هفته ی دوم دوره پرورش، تعداد 320 قطعه جوجه ی به 8 تیمار (هر تیمار دارای 4 تکرار و هر تکرار دارای 10 قطعه جوجه) دسته بندی شدند و خوراک به صورت آزاد در اختیار جوجه ها قرار گرفت. مصرف خوراک و افزایش وزن، اندازه گیری شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1: جیره ی پایه بدون فرآوری سورگوم و جیره نویسی بر پایه آمینواسیدهای کل ((total 2: جیره ی پایه ((total + 1% پلی وینیل پیرولیدون (pvp)، 3: جیره ی پایه ((total همراه با سورگوم اسیدی، 4: جیره ی پایه ((total همراه با سورگوم اسیدی+ 1% pvp، 5: جیره ی پایه بدون فرآوری سورگوم و جیره نویسی بر پایه آمینواسیدهای گوارش پذیر ((digest، 6: جیره ی پایه ((digest + 1% pvp، 7: جیره ی پایه ((digest همراه با سورگوم اسیدی، 8: جیره ی پایه ((digest همراه با سورگوم اسیدی+ 1% pvp بودند. اثر اصلی pvp، اسید و روش جیره نویسی در دوره ی پایانی و کل دوره بر ضریب تبدیل خوراک و افزایش وزن روزانه و گوارش پذیری پروتین جیره، معنی دار بود ((p<0.05. اثر افزودن pvp و فرآوری سبب کاهش وزن پانکراس شد ((p<0.05. بر هم کنش pvp، اسید و روش جیره نویسی در هیچ یک از دوره های پرورش بر ویژگی های عملکرد و همچنین گوارش پذیری مواد خوراکی و فراسنجههای لاشه معنی دار نبود. از این رو می توان نتیجه گرفت فرمولاسیون جیره هنگام استفاده از سورگوم دانه ای در جیره های جوجه های گوشتی، با روش آمینو اسیدهای گوارشپذیر ((digest انجام شود و برای کاهش آثار ضدتغذیه ای سورگوم دانه ای (تانن) از روش افزودن pvp یا اسیدی کردن سورگوم بهره گرفت؛ در نتیجه می توان از سورگوم دانه ای به عنوان جایگزین مناسبی برای ذرت، به ویژه هنگام افزایش قیمت ذرت، استفاده کرد.
نرجس گرگانی فیروزجاه هادی آتشی
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر تراکم¬های متفاوت نشانگر، سطوح متفاوت وراثت پذیری، افزایش اندازه ی جمعیت و شمار نسل¬های کاندیدا، اندازه¬ی موثر جمعیت، و تراکم¬های متفاوت qtl¬، بر صحت ارزیابی ژنومیک است. یک صفت با وراثت پذیری 10، 25 و 40 درصد شبیه¬سازی شد. برای هر حیوان یک ژنوم با اندازه¬ی 20 مورگان شبیه¬سازی شد. شمار نشانگرها در ژنوم، 2000، 4000 و 6000 و فاصله¬ی بین آن¬ها به¬ ترتیب یک، 0/5 و 0/33 سانتی مورگان بود. شمار qtl¬ها، 400 و 600¬ در نظر گرفته شد که به¬گونه¬ی تصادفی در طول ژنوم توزیع شدند. اندازه¬ی موثر جمعیت در دو سطح 200 (100 نر و 100 ماده) و 300 (150 نر و 150 ماده) شبیه¬سازی شد. میانگین کمترین مربعات صحت برآورد ارزش-های اصلاحی ژنومیک، بین سطوح متفاوت وراثت¬پذیری، بین تراکم¬های متفاوت qtl¬، و بین دو سطح اندازه¬ی موثر جمعیت تفاوت داشت (p < 0.05)¬. میانگین کمترین مربعات صحت برآورد ارزش¬های اصلاحی ژنومیک، بین تراکم¬های متفاوت نشانگر نیز متفاوت بود (p < 0.05)¬. یافته¬های این پژوهش نشان داد که صحت انتخاب در حالت استفاده از 4000 یا 6000 نشانگر و همچنین در نسل¬های 8 و 9 تفاوت معنی¬دار با یکدیگر نداشتند. بنابراین می¬توان از 4000 نشانگر، برای برآورد ارزش¬های اصلاحی ژنومیک برای دست¬کم دو نسل (جمعیت کاندیدا) استفاده کرد.
شهرام رحیمی محمد رضا رضوانی
در این پژوهش از 320 قطعه جوجهی گوشتی سویهی تجاری راس 308 برای بررسی اثر افزودن عصارهی پوست انار و آنتی-اکسیدان تجاری nutriad® به جیرهی دارای چربی بر گوارشپذیری مواد غذایی، فلورمیکروبی روده و عملکرد جوجههای گوشتی استفاده شد. آزمایش به صورت فاکتوریل 2 ×2 × 2، با سه عامل، عصارهی پوست انار (0 و 2 %)، آنتیاکسیدان تجاری (0 و 01/0 %) و روغن سویا برای دورهی رشد (11 تا 25 روزگی، 0 و 6 %) و برای دورهی پایانی (25 تا 39 روزگی، 0 و 8 %)، در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. جوجههای گوشتی به مدت 11 روز روی بستر پرورش داده شدند و سپس به طور تصادفی به 32 واحد آزمایشی منتقل شدند. به ازای هر تیمار، چهار تکرار و در هر تکرار، 10 جوجه قرار گرفت. دادهها با رویه glm نرمافزار sas واکاوی، و میانگین حداقل مربعات (lsmeans) گروهها در سطح معنیداری 5 درصد مقایسه شدند. روغن سویا میانگین افزایش وزن روزانه را در دورهی پایانی و مصرف خوراک کل دوره را بهبود داد اما سبب بدتر شدن ضریب تبدیل خوراک در کل دوره شد (05/0 > p) و اثری بر گوارشپذیری مواد غذایی نداشت. روغن سویا همچنین سبب افزایش جمعیت باکتری لاکتوباسیل و اشرشیاکولای در ایلئوم و سکوم شد (05/0 > p). آنتیاکسیدان تجاری اثری بر میانگین افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک نداشت، اما سبب کاهش لاکتوباسیل در ایلئوم و سکوم و افزایش جمعیت اشرشیاکولای در ایلئوم و سکوم شد (05/0 > p)، و اثری بر گوارشپذیری مواد غذایی نداشت. عصارهی پوست انار میانگین افزایش وزن روزانه و مصرف خوراک را در کل دوره بهبود داد (05/0 > p)، اما اثری بر ضریب تبدیل خوراک نداشت. عصارهی پوست انار گوارشپذیری مادهی خشک، چربی خام، جمعیت باکتری لاکتوباسیل در ایلئوم و سکوم را افزایش، و جمعیت باکتری اشرشیاکولای در ایلئوم و سکوم را کاهش داد (05/0 > p). برهمکنش روغن سویا و عصارهی پوست انار بر درصد لاشه و افزایش وزن روزانه معنیدار بود (05/0 > p)، که بالاترین درصد لاشه و افزایش وزن روزانه، مربوط به گروهی بود که فقط عصارهی پوست انار دریافت کرده بودند و کمترین درصد لاشه در گروهی که فقط روغن سویا دریافت کرده بودند مشاهده شد. کمترین میانگین افزایش وزن در گروه بدون روغن سویا و عصارهی پوست انار وجود داشت. برهمکنش روغن سویا، آنتیاکسیدان تجاری و عصارهی پوست انار بر گوارشپذیری چربی معنیدار بود (05/0 > p)، که بالاترین گوارشپذیری چربی مربوط به گروهی بود که فقط عصارهی پوست انار دریافت کرده بودند و کمترین آن مربوط به گروهی بود که جیرهی بدون روغن سویا، آنتیاکسیدان و عصاره دریافت کرده بودند. برهمکنش روغن سویا، آنتیاکسیدان تجاری و عصارهی پوست انار بر جمعیت باکتری لاکتوباسیل و اشرشیاکولای در سکوم و ایلئوم معنیدار بود (05/0 > p). بیشترین جمعیت باکتری اشرشیاکولای در ایلئوم و سکوم گروهی مشاهده شد که فقط روغن سویا دریافت کرده بودند و کمترین آن مربوط به گروهی بود که فقط عصارهی پوست انار دریافت کرده بودند. بیشترین جمعیت لاکتوباسیل در ایلئوم، در گروهی که فقط عصارهی پوست انار دریافت کرده بودند مشاهده شد و کمترین آن مربوط به گروهی بود که فقط آنتیاکسیدان تجاری دریافت کرده بودند. بیشترین جمعیت لاکتوباسیل در سکوم، مربوط به گروهی بود که روغن سویا همراه با عصارهی پوست انار دریافت کرده بودند و کمترین جمعیت لاکتوباسیل در سکوم مربوط به گروهی بود که روغن سویا همراه با آنتیاکسیدان تجاری دریافت کرده بودند. بطور کلی این پژوهش نشان داد که، افزودن عصاره¬ی پوست انار به تنهایی به جیره، با افزایش گوارشپذیری مواد غذایی به ویژه چربی و بهبود فلورمیکروبی مفید ایلئوم و سکوم میتواند سبب افزایش وزن، خوراک مصرفی روزانه و درصد لاشه¬ی جوجه های گوشتی شود.
محسن اکتفائی محمد دادپسند
هدف این پژوهش بررسی همراهی چندریختی ژن های فاکتور رشد شبه انسولین-یک و لپتین، با صفات تولیدی و تولیدمثلی در گاوهای هولشتن بود. از 130 گاو هولشتن خونگیری و سپس dna ژنومی آنها با استفاده از کیت استخراج dna سیناکلون استخراج شد. ژن های مورد مطالعه، با استفاده از پرایمر های اختصاصی و با واکنش های زنجیره ای پلیمراز تکثیر شدند. برای تعیین ژنوتیپ حیوانات در دو ژن، قطعه های تکثیر شده، با آنزیم محدود کننده ی mboi هضم شدند. سپس نمونه ها روی ژل آگارز 2 درصد الکتروفورز شدند. واکاوی آماری همراهی چندریختی ها و صفات تولیدی و تولیدمثلی با رویه ی mixed (صفات پیوسته) و رویه ی genmod (صفات ناپیوسته) نرم افزار sas انجام شد. نتایج نشان داد که چندریختی mboi در اگزون 2 ژن لپتین و اگزون 4 ژن فاکتور رشد شبه انسولین-یک با صفات تولیدی و تولیدمثلی همراهی معنی دار نداشت.
داوود کریمی محمد دادپسند
اهداف این رساله، بررسی میزان خطای امپیوت و تاثیر آن بر قابلیت اعتماد ارزش اصلاحی ژنومی برآورد شده (gebv) حیوانات جمعیت آزمون، زمانی که ژنوتیپ های 6000 نشانگر snp به الگوی 50000 نشانگر با استفاده از نرم افزار fimpute امپیوت می شوند و همچنین بررسی تاثیر توسعه جمعیت مرجع بوسیله تعداد متفاوت ماده-ها با الگوهای تراکم نشانگری مختلف در جمعیت شبیه سازی شده یک نژاد کوچک گاو شیری (جرسی) بر قابلیت اعتماد gebv بود. بر اساس جمعیت گاوهای جرسی دانمارک، جمعیتی از گاوهای شیری در ده تکرار، برای صفات تولیدی و عملکردی، شبیه سازی شد که هر تکرار شامل 20 سال رکوردبرداری از حیوانات موجود در هر تکرار بود. سالانه 60 گاو نر آزمون نتاج شده به هر تکرار (گله) افزوده گردید. تمام 900 راس گاو نر آزمون نتاج شده موجود در نسل یک تا هفده جمعیت با الگوی نشانگری k50 در تمام سناریوها در جمعیت مرجع استفاده شدند. حیوانات نسل های 18 تا 20 نیز به عنوان حیوانات جمعیت آزمون (3000 راس) انتخاب شدند. برای قرابت هرچه بیشتر به جمعیت آزمون، انتخاب ماده ها از نسل های 15 تا 17 صورت گرفت. سناریو انتخاب ماده ها و افزودن آنها به جمعیت مرجع به صورت 1000، 2000، 4000 و 8000 ماده k50 و 2000، 4000، 8000 و 16000 ماده امپیوت شده بود. در سناریو دیگری علاوه بر ماده های مرجع، حیوانات جمعیت آزمون هم به k50 امپیوت شدند. دقت امپیوت نشانگرهای ماده ها از k6 به k50 زمانی که 900 گاو نر به عنوان جمعیت معرف بودند با افزایش تعداد ماده ها، از 04/98 به 70/98 درصد افزایش یافت. کمترین دقت امپیوت به دست آمده برای جمعیت آزمون بود (9377/0) زمانی که جمعیت معرف تنها از 900 راس گاو نر k50 تشکیل شده بود و با افزایش ماده ها هم به جمعیت معرف و هم به جمعیت هدف، دقت امپیوت به ترتیب به 04/97 و 81/97 درصد افزایش یافت. نتایج نشان می دهد در تمام سناریوها، صرف نظر از صفت مورد مطالعه و تراکم نشانگرها اعم از k50 و امپیوت شده، با افزودن ماده ها به جمعیت مرجع، قابلیت اعتماد ارزش اصلاحی ژنومی حیوانات جمعیت آزمون افزایش می یابد و هرچه حیوانات جمعیت آزمون از جمعیت مرجع دورتر باشند، ارزش اصلاحی برآورد شده آنها از دقت و قابلیت اعتماد کمتری برخوردار خواهد بود. کمترین قابلیت اعتمادgebv زمانی که جمعیت مرجع تنها از نرها تشکیل شده بود به دست آمد و با افزودن 1000 ماده k50، gebv جمیت آزمون برای صفات تولیدی و عملکردی به ترتیب 13 و 11 درصد افزایش یافت. بالاترین میزان قابلیت اعتماد gebv برای صفات تولیدی و عملکردی به ترتیب 687/0 و 456/0 به دست آمد. این قابلیت اعتماد زمانی که حیوانات آزمون نیز امپیوت شده باشند تنها با اختلاف جزئی یک درصد به ترتیب 680/0 و 453/0 کاهش می یابند. بیشترین اختلاف قابلیت اعتماد متوسط سه نسل جمعیت آزمون زمانی حاصل می شود که برای صفات تولیدی به جای انتخاب 2000 ماده k50، 4000 راس گاو ماده امپیوت شده را به جمعیت مرجع افزود. با افزودن این تعداد، قابلیت اعتماد ارزش اصلاحی ژنومی 4/15 درصد (423/0 در برابر 500/0) افزایش خواهد یافت و برای صفات عملکردی بیشترین اختلاف قابلیت اعتماد متوسط سه نسل 5/17 درصد بود زمانی که قابلیت اعتماد gebv 8000 ماده k50، 349/0 و قابلیت اعتماد gebv 16000 ماده امپیوت شده 423/0 به دست آمد.
سارا حسنوند جوانمرد علی صادقی سفید مزگی
چکیده مطالعه حاضر به منظور برآورد سود اولین دوره شیردهی و ارزیابی ژنتیکی آن، در جمعیت گاوهای هلشتاین ایران انجام شد. برای این منظور از اطلاعات 219507 راس گاو ماده مولد هلشتاین از 569 گله کشور که اولین زایش آن ها طی سال های 1379 تا 1390 بود، استفاد شد. همچنین از اطلاعات اقتصادی که از سطح سه گاوداری بزرگ استان اصفهان جمع آوری شد، جهت برآورد سود اولین دوره شیردهی برای هر گاو استفاده گردید. با استفاده از رویه مدل های خطی تعمیم یافته ( proc glm ) نرم افزار آماری sas 9.1 عوامل موثر بر تغییرات صفت مورد مطالعه استخراج شدند و در نهایت اثر گله- سال- فصل زایش به عنوان عامل ثابت و اثر سن در اولین زایش ( درجه اول و دوم ) به عنوان عامل همبسته در مدل نهایی جهت ارزیابی ژنتیکی، قرار گرفتند. مولفه های ژنتیکی از طریق مدل حیوانی و با بهره گیری از روش متوسط اطلاعات حداکثر درست نمایی محدود شده ( aireml ) برآورد شد. روند فنوتیپی و ژنتیکی از طریق رگرسیون بر اساس سال زایش برآورد شد. همچنین میانگین سود اولین دوره شیردهی 61/17178 هزار ریال برآورد شد. روند فنوتیپی صفت سود در اولین دوره شیردهی بر اساس سال زایش برابر با 89/639- هزار ریال به ازای هر راس گاو ماده مولد برآورد شد. بخشی از این نزول در روند فنوتیپی به دلیل شرایط اقتصادی و نامناسب بودن وضعیت بازار در طی سال های گذشته می باشد. روند ژنتیکی برای صفت سود اولین دوره شیردهی بر اساس سال زایش برابر با 42/85 هزار ریال برآورد شد. همچنین تولید شیر با سهم 5/78 % از درآمد کل به ازای هر راس گاو ماده مولد مهمترین منبع درآمد اولین دوره شیردهی بود. بنابراین مهمترین دلیل صعودی بودن روند ژنتیکی سود اولین دوره شیردهی، انتخاب ژنتیکی شدید برای تولید شیر و بهبود وضعیت تولید گاوهای شیری در سال های گذشته می باشد. اثر گله- سال- فصل زایش و اثر سن در اولین زایش ( درجه اول و دوم ) تأثیر معناداری ( 01/0 > p) بر صفت سود اولین دوره شیردهی داشت. وراثت پذیری 22/0 با انحراف معیار 004/0 برای صفت سود اولین دوره شیردهی برآورد شد. باتوجه به مقدار وراثت پذیری برآورد شده می توان برای صفت سود اولین دوره شیردهی به طور مستقیم انتخاب انجام داد و به پیشرفت ژنتیکی مطلوبی رسید. واژه های کلیدی: گاو شیری، سود، مولفه های واریانس، ارزیابی ژنتیکی
فاطمه فیروزی امیر اخلاقی
چکیده اثر افزودن پودر تفاله خشک مرکبات بر عملکرد تولیدمثلی مرغ های مادر گوشتی مسن به کوشش فاطمه فیروزی با هدف بهبود کیفیت تخم مرغ و نفوذ اسپرم به لایه فرا ویتلین و افزایش باروری، تفاله خشک مرکبات به جیره مرغ های مولد مسن سویه کاب 500 افزوده شد. شمار 36 قطعه مرغ مادر گوشتی سویه کاب 500 و 12 خروس هم-سویه آن ها، در سن 65 هفتگی به شیوه تصادفی گزینش و مرغ ها به سه گروه 12 تایی تقسیم شدند. تفاله خشک مرکبات در سطوح صفر، 5 و 10 درصد به مدت 10 هفته در جیره (به ترتیب t1، t2 و t3) به کار برده شد. آب به شکل آزاد و خوراک به شکل محدود در ساعت 7:30 صبح در اختیار پرندگان قرار گرفت. خروس ها برای انزال-گیری به مدت دو هفته با مالش شکمی عادت دهی شدند. عملیات تلقیح مرغ ها بین ساعت 16- 14 انجام شد. در طول 10 هفته، تولید تخم مرغ و فروزه های کیفی آن مانند وزن تخم مرغ، شاخص شکل ظاهری، شاخص زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته، ph آلبومن، ph زرده و نرخ باروری ارزیابی شدند. ارزیابی نفوذ اسپرم به لایه فرا ویتلین و اندازه گیری شاخص پراکسیداسیون لیپیدی (tbars) در هفته پایانی آزمایش انجام شد. یافته ها نشان دادند که جیره بر باروری، نرخ نفوذ اسپرم به لایه فرا ویتلین ، شاخص پراکسیداسیون لیپیدی (tbars)، شاخص زرده، شاخص شکل ظاهری تخم مرغ، وزن بدن، وزن تخم مرغ، ph آلبومن و ph زرده اثری نداشت. تغذیه تفاله خشک مرکبات با افزایش واحد هاو، ضخامت پوسته، وزن تخم مرغ همراه بود. با توجه به اثر مثبت تفاله مرکبات در سطوح مصرفی بر روی برخی از خصوصیات کیفی تخم مرغ و دسترسی فراوان و ارزان قیمت بودن تفاله مرکبات، از این رو تغذیه تفاله مرکبات به جیره پرنده های مولد مسن دست کم در سطوح مصرفی در آزمایش کنونی می تواند استفاده شود.
فاطمه سقانژاد هادی آتشی
چکیده برآورد پارامترهای ژنتیکی منحنی شیردهی در گاوهای هلشتاین ایران به کوشش فاطمه سقانژاد هدف این پژوهش برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات منحنی شیردهی در گاوهای هلشتاین ایران بود. رکوردهای روز-آزمون تولید شیر گردآوری شده در بین سال های 1380 تا 1391 به وسیله مرکز اصلاح نژاد دام و بهبود تولیدات دامی کشور، استفاده شد. داده های استفاده شده شامل 4211763 رکورد روز-آزمون تولید شیر روی 543749 گاو شکم اول، 3281202 رکورد روز-آزمون تولید شیر روی 426113 گاو شکم دوم، و 2225641 رکورد روز-آزمون تولید شیر روی 295086 گاو شکم سوم، بودند. مولفه های واریانس صفات منحنی شیردهی با استفاده از مدل های تک صفتی ، چندصفتی و تکرارپذیر و با استفاده از رویه یaireml برآورد شدند. وراثت پذیری های برآورد شده برای صفات منحنی شیردهی در زایش های اول تا سوم به ترتیب بین 2/1 تا 29، 7/1 تا 15 و 2 تا 13 درصد متفاوت بود. برآورد تکرارپذیری برآورد شده برای صفات منحنی شیردهی بین 7 تا 40 درصد بود. کلید واژه ها: تابع گامای ناقص، گاوهای هلشتاین، منحنی شیردهی