نام پژوهشگر: مجید محمد اسمعیلی

ارزیابی واکنش ارقام برنج به کنترل علف هرز تحت شرایط تنش خشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  مسعود گلسرخی اصفهانی   عباس بیابانی

به منظور تعیین مناسب‏ترین تیمار کنترل علف‏هرز و روایط علت و معلولی بین صفات و همچنین تشخیص ارقام سازگار به کمبود آب در ارقام برنج (دم‏سیاه، شیرودی، ir70358-84-1-1، ir70358-84-1-2، wab56-125، ir83752-b-b-12-3، koral) در دو آزمایش جداگانه غرقاب و خشکی، بصورت کرت‏های خرد شده در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی در سه تکرار در بهار سال 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبد کاووس اجرا شد. اختلاف بین دو محیط غرقاب و خشکی برای تمام صفات مورد بررسی به جز حداکثر تعداد پنجه معنی‏دار بود. در شرایط غرقاب و خشکی کنترل علف‏هرز تا مرحله حداکثر پنجه‏زنی نسبت به سایر شرایط کنترل برای تمام صفات دارای بیشترین میزان بود. در شرایط غرقاب و خشکی بالاترین میزان عملکرد دانه مربوط به رقم شیرودی بود. مطالعه‏ی ضرایب همبستگی بین صفات در دو محیط غرقاب و خشکی نشان داد که عملکرد کاه و کلش، تعداد دانه‏ی پر در خوشه و تعداد پنجه‏ی بارور بیشترین میزان همبستگی را با عملکرد دانه داشتند. رگرسیون مرحله‏ای برای عملکرد دانه به عنوان متغیر وابسته و سایر صفات به عنوان متغیرهای مستقل نشان داد که در شرایط غرقاب به ترتیب صفات وزن خشک کاه و کلش و شاخص برداشت (4/93%) و در شرایط خشکی به ترتیب صفاتی نظیر شاخص برداشت و عملکرد کاه و کلش (4/93%) بیشترین تاثیر را بر عملکرد دانه دارند. تجزیه ضرایب مسیر نشان داد که بیشترین اثرات مستقیم و مثبت در شرایط غرقاب و خشکی مربوط به تعداد دانه پر در خوشه بود و بیشترین اثر غیر مستقیم را تعداد پنجه‏ی بارور از طریق تعداد دانه‏ی پر اعمال کرد. در مجموع شرایط کنترل علف‏هرز در دو محیط غرقاب و خشکی بیشترین میزان عملکرد دانه متعلق به رقم شیرودی بود. همبستگی بین عملکرد دانه با عملکرد کاه، شاخص برداشت، تعداد دانه پر در خوشه، تعداد پنجه‏ی بارور، تعداد خوشچه‏ی ثانویه، طول دانه و طول خوشه، در مجموع شرایط کنترل علف‏هرز در محیط غرقاب مثبت و معنی دار بود. در محیط خشکی همبستگی بین عملکرد دانه با عملکرد کاه و کلش، شاخص برداشت، تعداد دانه‏ی پر در خوشه، تعداد پنجه‏ی بارور و طول دانه در مجموع شرایط کنترل علف‏هرز مثبت و معنی دار بود. تحت شرایط غرقاب و خشکی تعداد دانه‏ی پر به دلیل اثر مستقیم مثبت و بالا و تعداد پنجه‏ی بارور به دلیل بیشترین اثر غیرمستقیم از طریق تعداد دانه‏ی پر در مجموع شرایط متفاوت کنترل علف ‏هرز مهم‏ترین اجزاء تاثیرگذار بر عملکرد دانه هستند.

مقایسه روغن نیم با محلول پرایم پلاس و الکل چرب بر کنترل جوانه جانبی توتون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  سیروس کردرستمی   عباس بیابانی

به منظور بررسی اثر روغن نیم، محلول پرایم پلاس و الکل چرب بر کنترل جوانه های جانبی توتون پس از عملیات سرزنی در تیمارهای مختلف، آزمایشی در سال زراعی 1389 - 1388 بمدت یکسال در مرکز تحقیقات تیرتاش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای مورد بررسی شامل روغن نیم به میزان 0 ، 5، 10، 15، 20، 25 و 30 لیتر در هکتار، محلول پرایم پلاس به میزان 4 لیتر در هکتار، محلول الکل چرب به میزان 18 لیتر در هکتار و تیمار کنترل دستی بود. نتایج نشان داد که اختلاف بین تیمارهای مختلف برای صفات اندازه طول، عرض و میزان کلروفیل برگ بعد از سرزنی در سطح یک درصد معنی دار بود. تیمار الکل چرب و پرایم پلاس به ترتیب بیشترین اندازه طول و عرض برگ را داشتند و محلول پرایم پلاس بیشترین میزان کلروفیل را داشت. اثر کنترل کننده های مختلف جوانه های جانبی بر صفات تعداد جوانه ها، وزن تر جوانه ها و وزن خشک جوانه ها در سطح یک درصد معنی دار بود. حداقل تعداد، وزن تر و خشک جوانه ها از تیمار پرایم پلاس و حداکثر تعداد جوانه ها از تیمار کنترل دستی و حداکثر وزن تر و خشک جوانه ها از تیمار عدم مصرف روغن نیم به دست آمد. حداکثر و حداقل وزن تر و خشک برگ و میزان درآمد به ترتیب مربوط به تیمار پرایم پلاس و تیمار عدم مصرف نیم بود. تیمارها از نظر درصد درجات توتون با یکدیگر در سطح یک درصد اختلاف معنی دار داشتند، بیشترین درصد درجات 1 مربوط به تیمار کنترل دستی و درجات 2 به تیمار الکل چرب و درجات 3 به تیمار عدم مصرف روغن نیم تعلق داشت. اختلاف تیمار های مختلف از نظر قیمت یک کیلوگرم توتون معنی دار نشد. و از نظر خصوصیات کیفی هم تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد.

اثرات تکرار برش و کود نیتروژن بر ویژگی های عملکردی گونه مرتعی سورگوم (.sorghum halepense l)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی گنبد 1392
  سمیه گنجی هرسینی   مجید محمد اسمعیلی

چکیده: جهت بررسی اثرات تکرار برش و کود نیتروژن بر ویژگی های عملکردی قیاق (sorghum halepense)، آزمایشی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه گنبد کاووس به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با دو عامل سطوح برش و کود نیتروژن در شش تکرار اجراشد. همچنین قبل از آغاز فصل رویش، قطعه زمینی که دارای پوشش قیاق بود در حاشیه دانشگاه گنبد کاووس محصور و 71 پایه آن انتخاب و نشانه گذاری شدند. سپس در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی در دو آزمایش جداگانه با سه تکرار کود و دو تکرار برش انجام شد. عامل برش شامل برش مکرر (هر هفته یکبار)، برش متوسط (هر دو هفته یکبار)، برش کم (هر سه هفته یکبار) و بدون برش (برش فقط در پایان آزمایش) و تیمار کود نیتروژن نیز در چهار سطح (بدون کود، 100 ، 200 و 300 کیلو گرم کود در هکتار) بود. نتایج نشان داد که اثر برش و کود بر ارتفاع بوته، تعداد ساقه های هوایی (پنجه )، تعداد ریزوم، طول ریزوم، تعداد گره ها، ماده خشک اندام های هوایی، ماده خشک ریزوم، ماده خشک ریشه، ماده خشک کل، تخصیص ماده خشک در اندام های هوایی، تخصیص ماده خشک در ریشه و سرعت رشد نسبی معنی دار بود. اثر متقابل کود و برش بر کلیه ویژگی های عملکردی به غیر از فاصله میان گره ها، ماده خشک ریزوم، تخصیص ماده خشک در اندام های هوایی و تخصیص ماده خشک در ریزوم معنی دار بود. نتایج آزمایش مزرعه نشان داد که تنش ناشی از برش بر صفات مورد بررسی از جمله تعداد ساقه های هوایی، ارتفاع بوته و ماده خشک کل اثر معنی داری دارد. نتایج حاصل از تجزیه کواریانس کود نیتروژن نشان داد که تاثیر معنی داری بر خصوصیات مورد بررسی نداشت. بنابراین، برش می تواند یک راهکار عملی برای کنترل این گونه مهاجم در سطح مزارع بشمار آید. لذا این گونه به عنوان یک گونه با تحمل کم در برابر عامل برش می باشد. فاکتور های کیفی و میزان گلیکوزید های سیانوژنیک در چهار مرحله فنولوژیکی (رشد رویشی، قبل از گلدهی، گلدهی، بذر دهی) اندازه گیری شد. مقایسه میانگین ها نشان داد که بیشترین درصد ماده خشک قابل هضم، درصد پروتئین خام، درصد خاکستر و انرژی متابولیسمی مربوط به مرحله رشد رویشی می باشد. گیاه در مرحله رویشی دارای 1/0 درصد گلیکوزید های سیانوژنیک می باشد، میزان این ترکیب در اواخر مرحله رویشی به 5- 10×2 درصد رسید. بنابراین، مرحله گلدهی بهترین کیفیت علوفه را داشت. کلمات کلیدی: برش، تحمل، ساقه های هوایی، ماده خشک، ریزوم، مراحل فنولوژی

اثرات تنش های شوری و خشکی بر جوانه زنی و رشد گیاهچه ای چند گونه مرتعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی گنبد 1392
  ام البنین ابراهیمی   مجید محمد اسمعیلی

تنش شوری و خشکی از مشکلات اساسی در حال افزایش جهان است که سطح وسیعی از مناطق شور و کم آب کشور ما را در بر می گیرد. با توجه به افزایش سطح اراضی شور و خشک و کمبود اراضی مطلوب در کشور، شناسایی گیاهان مرتعی مقاوم به شوری و خشکی در مرحله جوانه زنی و گیاهچه در اصلاح و احیای مراتع اهمیت زیادی دارد. به این منظور، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت سطح شوری شامل غلظت های مشخصی از nacl (شاهد، 2، 4، 8، 16، 32 و 64 بار) و نه سطح پتانسیل اسمزی، شامل غلظت های مشخصی از مانیتول (شاهد، 2، 4، 6، 8، 10، 12، 14 و 16 بار) با سه تکرار، بر روی گونه هایtrifolium pratense, vicia sativa, sanguisorba minor, secale cereale, medicago sativa, medicago scutellata انجام شد. نتایج تجزیه واریانس آزمایش نشان داد در سطوح مختلف تنش های شوری و خشکی کلیه شاخص های مورد مطالعه در مرحله جوانه زنی، از جمله، طول ریشه چه و ساقچه، وزن ریشه چه و ساقچه، سرعت و درصد جوانه زنی، بنیه بذر و ضریب آلومتری و هم چنین پارامترهای رشدی گیاهچه از قبیل، طول ریشه و ساقه، وزن ریشه و ساقه و نسبت طول ریشه به ساقه به طور معنی داری (01/0> p) کاهش یافتند. بر طبق نتایج بدست آمده گونه vicia sativa متحمل ترین گونه نسبت به تنش های شوری و خشکی بود. گونه های، agropyron elongatom،agropyron desertrum،trifolium pratense و sanguisorba minor به ترتیب گونه های متحمل به تنش شوری و خشکی در مرحله جوانه زنی بودند. هم چنین در مرحله رشد گیاهچه، گونه vicia sativa به عنوان متحمل ترین گونه و به ترتیب گونه های secale cereale ، medicago scutellata، sanguisorba minor، medicago sativa و trifolium pratense به عنوان گونه های متحمل به تنش شوری و خشکی معرفی شدند.

بررسی اثرات چرا و قرق مراتع بر تولید علوفه و قدرت گیاهی گونه eurotia ceratoides l. در شرق پارک ملی گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده محیط زیست 1393
  مبارکه عیدی   موسی اکبرلو

اثر چرا بر تغییرات کمی و کیفی گیاهان در طول فصل چرا بستگی به میزان چرا، وضعیت رویشی گیاهان، شرایط بارندگی در دوره رویش و سیستم بهره¬برداری دارد. این تحقیق جهت بررسی اثرات چرا و قرق مراتع بر تولید علوفه و قدرت¬ گیاهی گونه eurotia ceratoides l. در منطقه شرق پارک ملی گلستان انجام شده است. بدین منظور توده¬های معرف گونه مورد¬نظر در داخل و خارج پارک ملی تعیین گردید و در توده¬های معرف به صورت تصادفی تعداد 120پلات¬ مستقر گردید. مولفه¬های مربوط به قدرت¬گیاهی شامل میزان شاخص سطح برگ، طول اندام¬های میوه زایا و اندازه رشد جدید بهاره اندازه¬گیری گردید. جهت تعیین شاخص سطح برگ، سطح و وزن برگ¬ها را با استفاده از دستگاه اسکنر برگ و ترازوی دیجیتالی مشخص نموده و رابطه¬ای بین سطح و وزن برگ بدست آمد. به منظور برآورد رشد جدید بهاره در فصل بهار اندازه ترکه¬های جدید گونهe. ceratoides در داخل پلات¬ها و جهت برآورد طول اندام¬های میوه زایا در فصل پاییز طول ساقه¬های به گل رفته با استفاده از خط¬کش در داخل و خارج پارک ملی اندازه¬گیری گردید. برای تعیین میزان تولید علوفه از روش قطع و توزین استفاده گردید. داده¬های صحرایی در نرم-افزار excel مرتب و نرمال سازی شده و سپس با استفاده از نرم افزارspss ver 16با روش t مستقل میانگین¬های مولفه¬ها مقایسه گردید. نتایج این بررسی نشان داد که اختلاف معنی دار بین دو منطقه وجود دارد، به طوری که تولید گونه e.ceratoides در داخل پارک 120 کیلوگرم در هکتار و در خارج پارک به 5/60 کیلوگرم در هکتار کاهش، رشد جدید بهاره در داخل پارک 1/4 سانتی¬متر و در خارج پارک به 87/3 سانتی¬متر کاهش، طول اندام¬های میوه زایا در داخل پارک 66/5 سانتی¬متر و در خارج پارک به 52/3 سانتی¬متر کاهش و شاخص سطح برگ در داخل پارک 31/2 و در خارج پارک مقدار آن به 43/1 کاهش یافته است (05/0p<). این کاهش در ویژگی¬های ذکر شده ناشی از تنش چرا است.

بررسی بانک بذر خاک در مراتع گمیشان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده منابع طبیعی 1393
  رحمان بردی کر   مجید محمد اسمعیلی

این تحقیق با هدف بررسی تاثیر چرای دام بر روی برخی خصوصیات بانک بذر خاک در مراتع گمیشان، از توابع استان گلستان انجام شد. نمونه¬برداری از بانک بذر خاک در اوایل زمستان 1391 انجام گردید. در هر منطقه معرف 5 ترانسکت 100 متری و در طول هر ترانسکت از 10 پلات چهار متر¬مربعی استفاده گردید. برای نمونه¬برداری بانک بذر خاک، در مرکز هر پلات 4 متر¬مربعی قاب 20*20 سانتی¬متری کار گذاشته و خاک داخل آنها از دو عمق 0 تا 5 و 5 تا 10 سانتی¬متری برداشت گردیده و در مجموع از هر منطقه با 50 پلات، نمونه خاک گرفته شد. نمونه¬های خاک 3 ماه در یخچال در دمای 3 تا 5 درجه سانتی¬گراد قرار داده شدند. نمونه¬ها پس از تیمار سرما جهت کشت به گلخانه منتقل شده و به روش جوانه¬زنی مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی آثار چرا، عمق و اثر متقابل آنها بر تراکم، غنا گونه¬ای، تنوع گونه¬ای و تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی از glm استفاده شده و آزمون مقایسه میانگین¬ها به روش lsd صورت گرفت. برای آنالیز داده¬ها از نرم¬افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد که تراکم، غنا، تنوع گونه¬ای و تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی در منطقه قرق به¬طور معنی¬داری بیشتر ازمنطقه چرا¬شده بود. همچنین آنالیز آماری نشان داد که تراکم، غنا، تنوع گونه¬ای و تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی در عمق 5-0 به¬طور معنی-داری بیشتر از عمق 10-5 سانتی¬متری بود. به طور کلی می¬توان نتیجه¬گیری کرد که قرق باعث بهبود وضعیت پوشش گیاهی در بانک بذر خاک گردیده است.

بررسی اثر برخی عوامل اکولوژیک بر کمیت و کیفیت اسانس گیاه دارویی فراسیون در مراتع چهارباغ استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  زهره محمودزاده تیلمی   علی ستاریان

رشد و تولید گیاهان در اکوسیتم ها و رویشگاه های طبیعی، تحت تاثیر عوامل مختلف محیطی ازجمله ارتفاع از سطح دریا قراردارد. فراسیون) marrubium vulgarel. ) یکی از گونه های با ارزش دارویی و صنعتی موجود در مراتع ایران و متعلق به خانواده نعناعیان است. این تحقیق به منظور بررسی اثر عوامل اکولوژیک بر کمیت و کیفیت اسانس گیاه دارویی فراسیون در مراتع چهارباغ واقع در استان گلستان انجام شد. ابتدا با روش پیمایش صحرایی رویشگاه های گیاه مورد مطالعه در منطقه شناسایی شدند و مراحل مختلف حیاتی گیاه دارویی فراسیون در مراتع چهارباغ تعیین گردید. نمونه برداری از اندام های هوایی گیاه مورد نظر به منظور اندازه گیری کمیت و کیفیت اسانس و نیز نمونه برداری از خاک در محل رویش گیاه برای اندازه گیری پارامترهای فیزیکی و شیمیایی خاک در زمان گلدهی کامل گیاه و در اواخر خرداد ماه در چهار نقطه ارتفاعی منطقه صورت گرفت. نمونه های گیاهی پس از خشک شدن در هوای آزاد، به روش تقطیر با بخار آب و با استفاده از تجهیزات کلونجر اسانس گیری شدند و سپس درصد بازده روغن اسانس بر اساس روش استاندارد محاسبه شد. جهت شناسایی ترکیبات اسانس از دستگاه gc-ms استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان بازده اسانس متعلق به ارتفاع 1674متر و برابر با 33/3 درصد و کمترین کمیت آن به ارتفاع 2328 متری و به میزان 83/0 درصد تعلق داشت. از طرفی بیشترین مقدار ترکیبات اسانس به ارتفاع2328 متر، ترانس کاریوفیلن (64/18 درصد ) وکمترین آن به 1674 متر (51/0درصد) تعلق داشت. بررسی های آماری نشان می دهد که بین ارتفاع از سطح دریا و بازده اسانس گیاه فراسیون همبستگی منفی و معنی دار وجود دارد. همچنین همبستگی منفی و معنی داری بین اسیدیته ، فسفر، رطوبت و درجه حرارت خاک با درصد مواد موثره دارویی وجود دارد