نام پژوهشگر: محمد رضا شریف زاده
رضا خامسی محمد حسین همافر
عکاسی جنگ یکی از متداول ترین ژانرهای عکاسی می باشد که در طول تاریخ عکاسی، عکس های باشکوه و به یاد ماندنی را در حافظه ی خود ثبت کرده است. عکاسی جنگ در تاریخ عکاسی ایران نیز جزو ژانرهای شناخته شده بوده است. به خصوص جنگ هشت ساله ی ایران با کشور عراق که از طولانی ترین جنگ های معاصر محسوب می شود، بستری را برای عکاسان ایرانی مهیا ساخت تا دست به تجربیاتی در زمینه ی عکاسی جنگ بزنند. به دلیل اینکه جنگ هشت ساله ی ایران و عراق بلافاصله بعد از انقلاب اسلامی ایران آغاز گردید، جامعه ی ایران با توجه به فضای مذهبی و معنوی که در پی انقلاب در آن شکل گرفته بود، وارد جنگ شد. به همین منظور این پژوهش در پی بررسی تاثیر ارزش های مذهبی بر عکاسی جنگ ایران و عراق می باشد. در این پژوهش سعی می شود با توجه به رویکرد بیش متنیت که توسط ژرار ژانت تبیین و ارایه شده است، با بررسی دو متن مورد مطالعه در این پژوهش به این سوالات پاسخ داده شود. آیا ارزش های مذهبی موجود در اعتقادات مردم ایران در عکس های جنگ ایران و عراق بازتاب داشته است؟ این بازتاب شامل چه بخش هایی از اعتقادات و ارزش های مذهبی ایرانیان بوده است؟ با توجه به یافته های پژوهش، عکاسی دفاع مقدس تحت تاثیر ارزش های ناشی از عقاید مذهبی بوده است و این تاثیرات در فضاهای آرام و توام با حس معنویت عکس های جنگ نمود دارد. عکس های جنگ ایران و عراق برخلاف خشونت و ویرانی ناشی از جنگ، بیانگر قداست جبهه و جهاد و انسان هایی که داوطلبانه برای جهاد در راه خدا شتافته اند، می باشد. همچنین نوع نورپردازی ها و ترکیب بندی ها بیش از اینکه بیانگر فاجعه، نابودی و صورت ناخشنود جنگ باشد، نمایشگر آرامش، حضور معنوی، شور ونشاط و فضای بدون تشویش و اضطراب ناشی از جنگ است.
سارا حاجی محمد رضا شریف زاده
از آنجایی که ادبیات عامیانه مهمترین بخش فرهنگ عامه مردم است و همواره رابطه ای متقابل ما بین متون نوشتاری و تصویری وجود دارد، می توان گفت، تصویر بازتابی از فرهنگ است. و ادبیات عامیانه می تواند به خوبی فرهنگ عامیانه مردم یک کشور را انعکاس دهد.از طرف دیگر ادبیات و نسخ خطی و همچنین کتب چاپ سنگی مصور، پیوندی درونی و ناگسستنی با یکدیگر دارند. در حقیقت تصویرگران کتب چاپ سنگی بر خلاف نگارگران ادوار پیشین در پی آن نبودند که از خلال پرداختن به ادبیات، شاهکار هنری مستقل از متن خلق کنند. بلکه هدف آنان از تصویرسازی کتب چاپ سنگی، دقیقا مصور ساختن متن کتاب بود. با بررسی تصاویر کتب در عهد ناصری می توان پی به وضعیت اجتماعی زنان و مردان در جامعه آن روز برد و با بررسی مقام زن در ادبیات فارسی و کتب چاپ سنگی مصور میزان انعکاس فرهنگ عامیانه در ادبیات و هنر آن روزگار مشخص می شود. تصاویر کتاب هایی مانند هزار و یک شب که از دوران قاجار به یادگار مانده، شواهدی بی مانند از راه و رسم زندگی سنتی و تصاویری گویا از عمارات و ابنیه آن دوران است و برای مطالعه تاریخ قرن نوزدهم ایرا ارزش تصویری و سندی فراوان دارد.ضمن آن که نظام حکومتی دولت قاجار و سلسله مراتب آن را نیز به روشنی تصویر می کند و از زندگی مردم عادی و قشرهای گوناگون زنان و مردان آن عهد قصه هایی را روشن می کند.
آزاده زارع محمد رضا شریف زاده
پرفورمنس آرت، گونه ای از شیوه ها یا قالب های هنری معاصر است که پایه های آن در بطن «جریان آوانگارد» و از اوایل قرن بیستم، در ابتدا تحت تأثیر دیدگاه های جنبش «فوتوریسم» پیرامون «همزمانی» و درهم تنیدگی کل ظواهر واقعیت، تلاش برای رهایی از قراردادها و سنت های محدود کننده، گرایش به ایجاد تعامل میان هنرها و استفاده از شگردهای «فرا نقاشانه و فرا تئاتری» به تدریج شکل گرفت. این روند فکری و عملی در ادامه با نقطه نظرات «دادائیست ها» در تأکید بر «عنصر تصادف» و استفاده از «محیط» و رویکرد «مارسل دوشان» مبنی بر «انکار معنای صریح و قابل بازنمایی» و از سویی با گرایش های مدرسه «باهاوس»، اندیشه های «گرترود استاین» در جایگزین نمودن ساختار خطی و روایتی درام با «ساختار فضایی» و نظریات «آنتونن آرتو» در زمینه «رد اولویت کلام» و «تأکید بر جنبه های بصری» پیوند می یابد. پس از جنگ جهانی دوم در حالیکه «مدرنیسم» در اوج شکوفایی خود به سر می برد، تحولات اجتماعی با شکل دهی حرکت های اعتراضی در مقابله با «دیگر بودگی» هنر مدرن و انحصارطلبی «فرهنگ بورژوازی»، سنت فوتوریسم-دادا، مارسل دوشان و دیگر آوانگاردهای پیش از جنگ را بار دیگر به مرکز توجه باز می گرداند و با آگاه ساختن هنرمندان به لزوم از میان برداشتن مرز میان هنرها، پیوند میان هنر و زندگی، «ارتباط بی واسطه با مخاطب» و استفاده از مشارکت ذهنی و فیزیکی او در آفرینش اثر هنری، آنان را از «انتزاع»، «احساس گرایی» و اهمیت دادن به «فرم» و «شیء هنری»به سمت توجه به «ایده»، «فرآیند» خلق اثر و «وجه اجرایی» سوق می دهد. این گونه گرایش ها با تلاش های «جان کیج» و فعالیت های «گروه فلاکسوس» و«آلن کاپرو» در نهایت به شکل گیری «اجراهای محمل نیافته»، «غیر بازتابی» و«غیر روایتی» تحت عنوان «هپنینگ» می انجامد که در دهه های بعد در قالب «پرفورمنس آرت» به عنوان یک شیوه «پست مدرن» هنری به حیات خود ادامه می دهد. تأثیر این تحولات در عرصه «تئاتر پست مدرن»، خود را در شکست وحدت های سه گانه و انواع گرایش های «آوانگارد»- «تجربی» نمایان می سازد. در سال های اخیر، در هنر معاصر ایران، شاهد تعدد و کمیت نسبتاً بالای فعالیت های هنری تحت عناوینی چون پرفورمنس آرت و تئاتر تجربی هستیم. این در حالی است که برخی از این فعالیت ها به دلایل گوناگون از سطوح کیفی مطلوبی برخوردار نمی باشند.
مریم ابوالحسنی پور اشکذر محمد رضا شریف زاده
عکاسی با جنبه های مختلفی که در اختیار هنرمند نقاش قرار داد توانست به یکی از ابزارهای مهم نقاشان تبدیل شود. هنرمندان در دوره های گذشته بسته به نیاز خود از این جنبه های عکاسی برای بهبود و رشد آثار هنری خود استفاده کند تا دوره معاصر (1960 به بعد)و در سبک هایی چون هایپر رئالیسم، که هنرمند می کوشد جهانی بسازد مانند عکس، جهانی از دید لنز. در دنیای معاصر به دلیل پیدایش رسانه تلفیقی(اینتر مدیا) آثاری از هنرمندان مشاهده می شود مانند: نقاشی روی عکس، عکس از روی نقاشی و...که نشان دهنده ی روابط متقابل عکاسی و نقاشی است. حال پس از گذشت سال ها از اختراع عکاسی، عکس نه تنها باعث افول نقاشی نشده است بلکه فراهم کننده زمینه ای برای تغییر نحوه نگاه ما به جهان و مرجع و بهانه ای برای شروع کاربسیاری از نقاشان معاصر است
فائزه حسن شاهی محمد رضا شریف زاده
پرتره ها به شکل طبیعی بخش بزرگ و شاید بتوان گفت مشکل ترین بخش نقاشی دنیا را به خود اختصاص داده اند. زیرا به تصویر انسان بر می گردند ، تصویری که از بیشترین پیچیدگی در میان تصاویر عالم برخوردار است. پرتره، تلاش برای گشودن رازی است پنهان که باید جست وجوشود . هنرمند نقاش این راز را یافته و به تصویر کشیده است . تصویر انسان تحت تاثیر هیجانات و حالات روحی متفاوت تغییر می کند و این تغییرات ، در مسیر رشدش از کودکی تا پیری موجودند. مسلما تصویری که نقاش ارائه می کند ،ترکیبی از همه اینهاست.کاری بی نهایت زنده و پویا ، چرا که نقاش دوربین عکاسی نیست و خود او هم درگیر همه این پیچیدگی هاست.علاوه بر این پیچیدگی ها،تسلط وشناخت کامل فنی وتکنیک نقاشی از مهارتهای مورد نیاز پرتره نگار می باشد. از آنجا که همه فرم های بیان زیبایی شناختی در بافت اجتماعی و فرهنگی ویژه ای اتفاق می افتد، مهم است که تحلیل نشانه شناسانه ای از آنها داشته باشیم . طی فرایند تحلیل و بازیابی نشانه های نهفته در پرتره ها وآشکار سازی آن ها،ابتدامی بایست خود پرتره نگاری تعریف و انواع آن مشخص و کارکرد ها و اهداف آن بررسی و تحلیل،سپس به نشانه های درون آن پرداخته شود.در این پایان نامه نیز تعاملی از روش های تاریخی ، توصیفی ونشانه شناسی در پرتره نگاری غرب ، بخصوص با کمک گرفتن ازآراء پیرس وتقسیم بندی اوازنشانه انجام شده است.تا بتوان دلایلی منطقی و محکم،برای بیان این نشانه هاوتحلیل پرتره ها بازگوو به شناخت بهتر و عمیق تر پرتره نگاری غرب دست یابیم.
مهدی برجیان محمد رضا شریف زاده
عکس های «عکاسان غیرایرانی» از رویداد انقلاب اسلامی ایران سهم عمده ای در ثبت و بازتاب این مهم داشته است. این تحقیق، با استفاده از تحلیل برخی مباحث نظری پیرامون «عکاسی مستند» و «خبری»، نگرش این عکاسان نسبت به انقلاب را از لابه لای عکس هایشان جستجو می کند. تهیه ی الگویی بر اساس نظریات «رولان بارت»، و دیگر ملاحظات مربوط به عکاسی مستند و خبری و همچنین تعریف مفاهیم مربوط به عکاسی انقلاب و بررسی حضور عکاسان غیر ایرانی در این رویداد نتایجی را حاصل می گردد که در نهایت ابزار بررسی این نگرش ها را در اختیار می گذارد. از این منظر ابعاد مختلف آثار شاخص این عکاسان متمایز می گردد.
سحر نوری محمد رضا شریف زاده
باتوجه به اینکه تئاتر خود در زمر? دیرین ترین های جهان به شمار می رود همواره تحت تاثیر سایر هنرها و به ویژه گرایشات هنرهای تجسمی مانند مجسمه سازی ، نقاشی و... بوده است و نمی توان تاثیرات چندرسانه ای یا میان رسانه ای این گرایشات هنری را در ارتقاء کیفی و بصری تئاتر نادیده گرفت . هنرمندان متعددی در این میان همواره تاثیرات گسترده ای از هنرهای بصری پذیرفته اند و آن را در طراحی صحنه تئاتر نمایان ساخته اند . در این میان رابرت ویلسون و دیوید هاکنی بر اساس آنچه که پیشینیان هنرهای تجسمی چون پابلو پیکاسو در طراحی صحنه تولید نموده اند ، تلاش کرده اند تا این فضای چندرسانه ای را در فضاسازی های صحنه ، اجرا و دیدگاه جدیدی از تعریف طراحی صحنه تئاتر برای مخاطبان ایجاد نمایند . این پایان نامه کوشیده است ، سیر تحول این نظام بصری و فکری را مورد بررسی و نقد قرار دهد .
مهشید شبانی اباده محمد رضا شریف زاده
واقع نمایی قرن بیستمی ( رئالیسم مدرن -هنر پاپ -هایپر رئالیسم )در پی بازنمایی واقعیت نیست چراکه عکاسی پیش تر این مسئولیت را برعهده گرفته بود. آنچه این واقع نمایی جدید را در حوزه هنرهای تجسمی از واقع نمایی قرن 19 متمایز می کند تحول مفهوم شناخت است. در قرن بیستم طبق اصول فلسفی حاکم ,شناخت حاصل تجربه است. درست در عصری که اعتماد به واقعیت عینی در بحران ارزش هایی انسانی و همچنین جستجوی مفاهیمی عمیق در پشت اجراهای انتزاعی، برای پرداختن به مفهوم، به حذف شیء منجر شده بود, واقع نمایی با اندیشه های جدید با مقاصدی متفاوت ظهور کرد. آثاری که نه تنها بر بستر جریان های هنری در برابر انتزاعی گرایی بلکه استوار بر اتفاقات اجتماعی , پیشرفت های علمی و از همه برجسته تر تحت تأثیر تغییر جهان بینی و فلسفه جدید پدید آمدند. فضای بعد از جنگ جهانی دوم به شکلی متفاوت در اروپا و امریکا، پدیده مصرف گرایی , سطحی نگری همه و همه جرقه هایی از تمایل به بازگشت شی ء به هنرهای تجسمی به حساب می آمدند. اما آنچه به طور مفصل در اینجا بدان پرداخته خواهد شد، تحول در مفهوم شناخت و گسست از ایدئالیسم و پیوستن به رئالیسم است که با شوپنهاور آغاز و در پراگماتیسم ادامه یافت.