نام پژوهشگر: محمد رضا آزاده دل

الگوی پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه پیام نور استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی مهر البرز - دانشکده مدیریت 0
  فاطمه اردبیلی   محمد دوستار

در سال های اخیر مدیریت دانش به یک موضوع مهم و حیاتی تبدیل شده است. جوامع علمی و تجاری بر این باورند که سازمان ها با قدرت دانش می توانند برتری های بلندمدت خود را در عرصه های رقابتی حفظ نمایند و دانشمندان در تحقیقات خود دریافته اند که مدیریت دانش بر خلاف مدیریت های دیگر زودگذر نیست بلکه اثرات ماندگاری دارد. شرایط و فضای رقابتی سازمان ها بیش از پیش پیچیده شده و به سرعت در حال تغییر است. در این میان تنها سازمان هایی می توانند به حیات خود ادامه دهند که بتوانند مزیت رقابتی خود را حفظ نمایند. پیاده سازی مدیریت دانش در ایجاد مزیت رقابتی سازمان ها تاثیرگذار است. عوامل مختلفی در پیاده سازی مدیریت دانش موثر است. در این تحقیق سعی شده است از بین عوامل تاثیرگذار بر پیاده سازی مدیریت دانش، عواملی مورد توجه قرار گیرند که بیشترین تاثیر را بر پیاده سازی مدیریت دانش دارند. این عوامل به دو دسته عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی تقسیم می شوند. با توجه به فرضیه های تحقیق، تاثیر عوامل درون سازمانی و برون سازمانی بر پیاده سازی مدیریت دانش مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت ارزیابی و اندازه گیری متغیرهای تحقیق، شاخص هایی با توجه به تحقیقات قبلی از جمله تحقیق آقایان ابطحی و صلواتی انتخاب شدند و براساس این شاخص ها، سوالات پرسشنامه جهت توزیع در بین افراد نمونه آماری (در این تحقیق کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه های پیام نور استان گیلان به عنوان جامعه در نظر گرفته شده است) طراحی شده است. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و آماده سازی داده های تحقیق، تحلیل آماری با نرم افزار spss انجام گرفت. نتایج تحقیق آماری بیانگر این مطلب می باشد که عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی بر پیاده سازی مدیریت دانش موثر می باشند و از بین این دو، عوامل درون سازمانی بیشترین تاثیر را بر پیاده سازی مدیریت دانش دارد.

برنامه ریزی استراتژیک برای توسعه صنعت کاشی و سرامیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1392
  محمود نجاری   محمد حسن قلی زاده

برنامه ریزی استراتژیک در سازمان ها با توجه به پیچیده شدن بازار و رقابت آنها با یگدیگر نقش مهمی در برنامه های کسب و کار داشته واکثر صنایع و شرکت های تابعه آنها که موفق و صاحب نام هستند، از آن برای هدایت و پیشبرد برنامه ها و فعالیت های خود با افق دید بلندمدت و در جهت دستیابی به اهداف و تحقق ماموریت سازمانی خود بهره می گیرند. صنعت کاشی و سرامیک یکی از صنایع با ارزش افزوده بالا در بین بخش های مختلف کسب و کار در کشور، و همچنین جهان به حساب می آید. با توجه به چشم انداز اشاره شده در مسیر نیل به توسعه و رقابت در این بخش، مطالعه حاضر به برنامه ریزی استراتژیک در صنعت کاشی و سرامیک انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر نوع در زمره تحقیق های توصیفی، و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق متخصصین، دست اندر کاران و ذینفعان کلیدی صنعت کاشی و سرامیک کشور بودند که حدود 100 نفر شناسایی شدند از آنها دعوت به همکاری شد. از این تعداد 30 نفر به پاسخ مثبت دادند که به عنوان نمونه در جریان تحقیق از آنان استفاده شد. روش جمع آوری داده های این تحقیق میدانی است. با توجه به اینکه در اجرای فرایند جمع آوری داده ها از نظرات خبره ها و نخبه ها در پنل های مربوطه استفاده شده است. نوع ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه باز با سوالات مرتبط بوده است که با روش دلفی بدون وزن برای اجرای فرآیند تحقیق به کار گرفته شده است. تمامی پردازش داده ها از طریق نرم افزار آماری excell انجام شد و در دو مرحله ابتدا مرتب سازی و سپس اولویت بندی به اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق، تبدیل شدند.در خاتمه کار استراتژی های نهایی در ماتریس های swot قرار داده شده و نهایتا مهمترین نقاط قوت و ضعف، همچنین مهمترین نقاط فرصت و تهدید از دید نخبگان ارایه گردیده ودر پایان فرآیند تحلیل به دست آمده به عنوان یک الگوی مناسب و برنامه راهبردی به دست اندرکاران صنعت ارائه شده است.