نام پژوهشگر: بهزاد مهرابی
محمد جواد آخوندی علی اکبر عبدالله زاده
تهیه کنسانتره منگنز با عیار بالا در تولید آهن و فولاد نقش عمده ای دارد. معدن منگنز ونارچ قم بزرگترین تولید کننده سنگ منگنز در کشور است. در این تحقیق پرعیارسازی سنگ منگنز استخراجی این معدن، در مقیاس آزمایشگاهی، با هدف تولید محصولی با مشخصات مورد نیاز کارخانه های فرومنگنز از قبیل دستیابی به عیار منگنز بالای 40 درصد و نسبت فلز منگنز به آهن بالای 6، انجام شد. براساس مطالعات کانی شناسی مشخص شد که توزیع منگنز بیشتر در ذرات درشت بوده و تجمع کمتری در ابعاد کوچک دارد؛ از این رو سه بازه دانه بندی، به منظور استفاده از جداکننده های ثقلی متناسب برای پرعیارسازی کانسنگ منگنز ونارچ، انتخاب شد. با استفاده از دستگاه جیگ در محدوده ابعاد 2000+ میکرون کنسانتره ای با عیار 08/42 و با بازیابی 34/38 درصد منگنز بدست آمد. در بازه300+2000- میکرون با استفاده از میز لرزان کنسانتره منگنز با عیار 2/37 و بازیابی 65/2 درصد حاصل شد. همچنین در محدوده ابعادی300- میکرون توسط میز لرزان محصولی با عیار 09/23 و بازیابی 17/4 درصد بدست آمد. به منظور افزایش بازیابی منگنز، از جداکننده مغناطیسی خشک شدت بالا برای پرعیارسازی محصول میانی میز لرزان و جیگ (پس از خردایش مجدد توسط آسیای میله ای) و همچنین محصول میز لرزان (خوراک 300- میکرون)، استفاده شد که در نتیجه آن، کنسانتره منگنز با عیار و بازیابی به ترتیب 85/40 و 24 درصد بدست آمد. در نهایت با تلفیق جریان های کنسانتره بخش های جیگ، میز لرزان و مغناطیسی خشک شدت بالا، محصولی با عیار 44/41 و بازیابی بیش از 65 درصد منگنز حاصل شد. به منظور بررسی فلوشیت بدست آمده در مرحله قبل در حالت پیوسته، شبیه سازی این فلوشیت با استفاده از نرم افزار modsim انجام شد. در نتیجه این شبیه-سازی مشخص شد می توان کنسانتره منگنز را با عیار و بازیابی به ترتیب 12/41 و 73/61 درصد بدست آورد.
ابراهیم طالع فاضل بهزاد مهرابی
کانسار پلی متال شوراب در 77 کیلومتری جنوب شهرستان فردوس (خراسان رضوی) و در شمال زون ساختاری لوت واقع شده است. سنگ شناسی منطقه شامل سنگ های رسوبی مزوزوییک به ترتیب از قدیم به جدید شامل سازندهای شمشک، بادامو، بغمشاه و قلعه دختر بوده و سنگ های ولکانیک و ساب ولکانیک با سن ترشیری شامل آندزیت، داسیت، ریوداسیت و ریولیت است. کانسار شوراب به صورت رگه ای و رگچه ای و در کنترل ساختاری منطقه است و رگه های کوارتز-استیبنیت درون شکستگی های با راستای شرقی-غربی با شیب 40 تا 70 درجه به سمت جنوب تشکیل شده است که توسط چند گسل عرضی در راستای شمال غرب- جنوب شرق قطع و جابجا شده است. کانی شناسی در منطقه به دو صورت سولفیدی (شامل کانه ها) و غیر سولفیدی (گانگ) دیده می شود. مهمترین کانه های سولفیدی (شامل کانه ها) و غیر سولفیدی (گانگ) دیده می شود. مهمترین کانه های سولفیدی به ترتیب شامل گالن، اسفالریت، استیبنیت و کالکوپیریت است که غالبا به صورت بافت شکافه پرکن، رگه ای و نواری همراه با پیریت های نسل اول ( به صورت فرومبوییدال) دیده می شوند و کانیهای باطله نیز در منطقه شامل کوارتز، کلسیت، مالاکیت و اکسید آهن است. به طور کلی کانی سازی در منطقه طی دو مرحله شامل کانی سازی عناصر سولفیدی فلزات پایه (pb>zn>cu) و مرحله دوم شامل مجموعه کانی های آنتیموان دار (استیبنبت، کالکواستیبنیت، تتراهدریت و بورنونیت) همراه آرسنوپیریت و پیریت نسل دوم (با مقادیر بالای آرسنیک) دیده می شود. مهمترین دگرسانی های دیده شده در منطقه شامل دگرسانی سریسیتیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک و کلریتی شدن است ضمن آن که سیلیسی شدن نیز در مقیاس وسیع در تمام منطقه دیده می شود. بر اساس مطالعات لیتوژیوشیمیایی عناصر فلزی سرب، روی و مس دارای همبستگی مثبت با یکدیگر بوده و با عناصر آنتیموان، نقره، طلا، آرسنیک، بیسموت و تنگستن همبستگی ضعیفی نشان می دهند که احتمالا نشان دهنده منشأ گرفتن آنها از دو سیال کانه ساز در منطقه است. مطالعه سیالات درگیر نشان می دهد که درجه حرارت پیدایش کانسار بین 114 تا 275 درجه سانتی گراد بوده و میزان شوری آن بین 7/17 تا 2/4 درصد وزنی معادل نمک طعام متغیر است. با توجه به نتایج ژیوشیمی ایزوتوپی اکسیژن، سیال کانه ساز حاصل اختلاط سیالات با خاستگاه جوی و ماگمایی بوده که در اثر عملکرد ولکانیسم منطقه طی سنوزوییک به عنوان یک موتور گرمایی فعال شده، دچار همرفت شده و با سنگ های رسوبی و آذرین منطقه در تبادل ایزوتوپی بوده است. بر اساس شواهد موجود نظیر مشاهدات صحرایی و آزمایشگاهی شمال مطالعات کانی شناسی، ژیوشیمی، سیالات درگیر و ایزوتوپی می توان گفت کانسار شوراب یک کانسار پلی متال از نوع اپی ترمال کم سولفید است.
مجید قاسمی سیانی بهزاد مهرابی
کانسار مس-سرب-روی چشمه حافظ در بخشی از کمربند آتشفشانی ترود-چاه شیرین در جنوب شرق دامغان واقع است. در این ناحیه ولکانیسم های کالک آلکالن و کانی زایی های عمدتا در ارتباط با گسل های اصلی آنجیلو و ترود (شمال شرقی- جنوب غربی) است. سنگهای دارای رخنمون در ناحیه مورد مطالعه از توالی آتشفشانی – تخریبی شامل ماسه سنگ، توفها و برشهای آتشفشانی و به طور عمده گدازه های آندزیتی و آندزیت بازالت در منطقه چشمه حافظ است. دگرسانی ها در منطقه چشمه حافظ شامل پروپیلیتیک، کلریتی، سریسیتی، آرژیلیتی و سیلیسی شدن است. کانه زایی فلزات پایه، طلا و نقره در رگه های چشمه حافظ شامل : مرحله اول، کوارتز و کربنات با مقدار کمتری پیریت و کالکوپیریت. مرحله دوم، مرحله اصلی ته نشست سولفیدها است که شامل گالن خودشکل، سپس با گالن، اسفالریت و کالکوپیریت همراه شده استو در پایان گالن، پیریت، کالکوپیریت، تتراهدریت، بورنیت و دیژنیت تشکیل شده اند. مرحله سوم شامل ته نشست رگه های چشمه حافظ، 15/0 گرم در تن طلا، 23/3 گرم در تن نفره، 47/4 درصد وزنی سرب، 64/2 درصد وزنی مس و 73/1 درصد وزنی روی است. از میان فلزات پایه سرب و روی همبستگی مثبت بالایی دارند و این دو عنصر همبستگی کمتری را با مس نشان می دهند. میانگین دمای همگن شدن سیالات درگیر در کوارتز بین 140-300 درجه سانتیگراد با شوری بین 7/4 تا 18 درصد معادل وزنی نمک طعام است. نمودار دمای همگن شدن-شوری سیالات یک اختلاط دو سیال را نشان می دهد.
ابراهیم طالع فاضل بهزاد مهرابی
چکیده منطقه پی جویی چندفلزی کوه دم واقع در ایران مرکزی و شمال مجموعه فلززایی انارک، به عنوان بخشی از یک قوس ماگمایی جدا افتاده از کمربند ماگمایی ارومیه-دختر محسوب می شود. قدیمی ترین سنگ های منطقه متعلق به دگرگونه های فیلیت، شیست سبز و آهک های متبلور پالئوزوئیک است که اغلب توسط سنگ های آهکی اوربیتولین دار کرتاسه زیرین بطور ناپیوسته پوشیده شده است. طبق شواهد سن سنجی رادیومتری، چینه شناسی و روابط متقاطع افق های آذرین، سنگ های آتشفشانی و آتشفشانی-تخریبی ائوسن زیرین توسط مجموعه ای وسیع از سنگ های نفوذی و نیمه نفوذی با سن ائوسن بالایی-الیگوسن قطع شده است. شواهد نشان می دهد که مجموعه های نفوذی و سنگ های خروجی قدیمی منطقه دارای ماهیت کالک آلکالن و بطور محلی تولئیتی، متناسب با موقعیت جزایرقوسی پهنه های فرورانش هستند که فعالیت های ماگمایی جوانتر موجب رخداد سنگ های اسیدی تا بازیک با ماهیت کالک آلکالن غنی از پتاسیک و دایک های شوشونیتی شده است. در میزبان این سنگ ها کانی سازی های چندفلزی مختلفی از قبیل اسکارن، نوع رگه ای و ذخایر اکسید آهن، مس و طلادار تشکیل شده که این رخدادها مرتبط با فعالیت های ماگمایی-گرمابی ائوسن در 34 میلیون سال پیش است. منطقه پی جویی کوه دم همراه با مجموعه عناصر آهن، مس، بیسموت، کبالت، مولیبدن و عناصر نادرخاکی سبک (lree) در رگه های کوارتز-هماتیت (±سولفید-کربنات) با عیار طلای بیش از 3 گرم در تن رخداده است. این رگه ها تحت کنترل گسل های چپگرد با راستای تقریبی شرقی-غربی و شمال شرق-جنوب غرب و ساخت و بافت های استوک ورک، برشی، کلوفورم و نواری در میزبان سنگ های گرانیت، تراکی آندزیت، آندزیت-بازالت و آندزیت با سن ائوسن بالایی تشکیل شده اند. در این رگه ها، کانی های اصلی هماتیت و کالکوپیریت همراه با کانی های فرعی پیریت، مگنتیت، طلای آزاد، الکتروم، مولیبدنیت، کانی های بیسموت دار (ایمپلکتیت و بیسموتینیت) و سولفوسالت های گروه فهلور مشاهده شد. کانی های باطله شامل کوارتز، کلسیت، باریت و تورمالین است. سه مرحله کانی سازی رگه ای در منطقه تشخیص داده شد که شامل، 1) رگه کوارتز-هماتیت با بافت های نواری و کلوفورم، 2) رگه کوارتز-سولفید (مس-طلا-بیسموت) استوک ورک و برشی و 3) رگه کوارتز-کلسیت با بافت پرکننده حفرات، است. دگرسانی سدیک (-کلسیک) در مجاورت رگه ها، دگرسانی پتاسیک با فاصله از رگه و دگرسانی کوارتز-کلسیت±کلریت بصورت پراکنده در رگه ها و سنگ میزبان کانی سازی تشخیص داده شد. دگرسانی سدیک (-کلسیک) در منطقه طی مرحله نخست با حضور آلبیت همراه با غنی شدگی نسبی عناصر na2o، cao، fe2o3، cu و co و در مقابل تهی شدگی عناصر k2o، mgo و rb در مجاورت رگه ها و افق های معدنی کانه دار رخ داده است. دگرسانی پتاسیک در مرحله دوم با کانی های شاخص ارتوز، کوارتز و کلسیت و غنی شدگی نسبی عناصر k2o، ba، y و sr و تهی شدگی عناصر na2o، cao، mgo و fe2o3 با فاصله از رگه ها قابل تشخص است. رخداد دگرسانی کوارتز-کلسیت±کلریت نیز اغلب بصورت پراکنده در رگه ها با غنی شدگی نسبی عناصر fe2o3، mgo، cao و lree (از قبیل ce، la و nd) و تهی شدگی عناصر na2o، k2o، ba و sr مشخص می شود. طبق مطالعات میانبارهای سیال، سه نوع میانبار در سه مرحله کانی سازی رگه ای تشخیص داده شد که به ترتیب فراوانی شامل، میانبارهای آبگین دوفازی بخار و مایع (شامل زیرگروه های 1a و 1b)، میانبارهای آبگین حاوی هالیت (شامل زیرگروه های 2a و 2b) و میانبارهای حاوی co2 (شامل زیرگروه های 3a و 3b) هستند. رخداد همزمان اجتماعی از میانبارهای آبگین با شوری متوسط تا بالا (میانبارهای نوع اول و دوم) در کنار میانبارهای آبگین-کربنیک و کربنیک با شوری پایین (میانبارهای نوع سوم) در رگه کوارتز-هماتیت مرحله نخست احتمالاً در نتیجه رخداد پدیده عدم امتزاج سیال (fluid immiscibility) تشکیل شده است. قطع ایزوکورهای میانبارهای آبگین (نوع 1a)، آبگین-کربنیک (نوع 3a) و کربنیک (نوع 3b) با چگالی های متفاوت گویای شرایط فشار-دما بدام افتادن این میانبارها بین 2 تا 4 کیلوبار و دمای واقعی بین 400 تا c°450 است. شواهد غنی شدگی عناصر lile در مقابل تهی شدگی عناصر hfse، سهم ناچیز مذاب گوشته ای (نسبت 87sr/86sr بین 705/0 تا 706/0) به همراه آلایش ماگمایی، رخداد حجم زیاد کانی سازی اکسیدی fe3+ همراه با مقادیر بالایی مس و حجم بالای سیالات آبگین غنی از نمک، گویای رخداد واکنش های آبزدایی و متاسوماتیک گرمازا در مقیاس یک پهنه فرورانش میان سیال در حال صعود و ماگمای گوشته ای در حال ذوب بخشی در منطقه پی جویی کوه دم است. در مجموع می توان گفت موقعیت تکتونوماگمایی، خصوصیات رادیوایزوتوپی و کانی شناسی-ژئوشیمیایی مجموعه نفوذی کوه دم حاکی از قرابت بالای این توده با گرانیت های کالک آلکالن مولد مس-آهن-طلا در محیط های ماگمایی قوس قاره ای است. واژه های کلیدی: آهن-مس-طلا، عدم امتزاج سیال، میانبارهای سیال، گرانیت های مولد، کوه دم، انارک
زهرا کریم زاده بهزاد مهرابی
کانسار متروکه سرب و روی خانه سورمه در 40 کیلومتری غرب اصفهان و زون ساختاری سنندج- سیرجان واقع شده است. این کانسار به صورت افشان و رگه?ای رخنمون دارد و کانه?زایی پر عیار تماماً درون گسل?های تراستی و نرمال با روندهای شمال غرب- جنوب شرق و شمال شرق- جنوب غرب در توالی کربناته کرتاسه زیرین رخ داده است. رسوبات کرتاسه در این ناحیه به صورت دگرشیب بر روی شیل?های تریاس فوقانی قرار گرفته?اند و سن آلبین- سنومانین را نشان می?دهند. توالی رسوبی کرتاسه در این ناحیه در بخش?های بالایی شیب قاره و پایین سد ریفی تا قسمت?های عمیق حوضه اقیانوسی پلتفرم کربناته تشکیل شده?اند و شامل ریز رخساره?های اسکلتال مادستون- وکستون، بایو- لیتو کلاستیک پکستون و آلوکتونوس بایوکلاستیک فلوتستون هستند که وجود فسیل های پلاژیک اندکی به تخلخل این آهک های میکریتی افزوده است. بر پایه مشاهدات صحرایی و میکروسکوپی، مهمترین عامل کنترل کننده گسترش مواد معدنی، برش?های گسلی و انحلالی ریزشی و فرآیند دولومیتی شدن است. 5 تیپ مختلف دولومیت در این کانسار تشخیص داده شده است. دولومیکریت، دولومیت?های ریز بلور تا متوسط بلور شکل دار ایدیوتوپیک-p که در زمینه آهک میکریتی یا کلسیت اسپاری قرار گرفته?اند، دولومیت متوسط بلور نیمه شکل?دار ایدیوتوپیک-s، دولومیت?های درشت بلور سیمانی هیدروترمالی شکل?دار ایدیوتوپیک-c و دولومیت?های هیدروترمالی زین اسبی از انواع دولومیت?های کانسار مورد مطالعه هستند. از این میان دولومیت?های هیدروترمالی به وفور همراه با کانه زایی سولفیدی یافت می?شوند. کانی?های هیپوژن در این کانسار شامل گالن، اسفالریت، پیریت، تنانتیت، کالکوپیریت و کانی?های سوپرژن شامل سروزیت، آنگلزیت، کوولیت، مالاکیت و ژیپس است. مهمترین کانی?های باطله شامل کلسیت، دولومیت و کوارتز است. مطالعات ژئوشیمیایی سنگ میزبان نشان داد که کانی شناسی اولیه کربنات?ها آراگونیت?های محیط?های حاره?ای دیرینه بوده است که عمدتا تحت تاثیر دیاژنزهای متئوریکی و دریایی قرار گرفته?اند. تمرکز بسیار بالای عناصر سرب ( بیشتر از ppm 5) و روی ( بیشتر از ppm 20) در سنگ میزبان کربناته نشان می?دهد که بخش عمده این فلزات برای کانه زایی از لایه کربناته و بخشی کمی هم از لایه شیلی زیر توالی کربناته تأمین شده است. همبستگی عناصر سرب با کادمیوم، آهن و روی در کانسنگ کانسار مورد مطالعه قابل توجه است. همچنین همبستگی روی با کادمیوم، نقره با آنتیموان و نقره با آرسنیک نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. مقایسه الگوی عناصر نادر خاکی شیل ها، کربنات ها و کانسنگ نشان می دهد که احتمالاً منشاء عناصر نادر خاکی کانسنگ، شیل های تریاس فوقانی و کربنات های کرتاسه است. از طرفی غنی شدگی بسیار بالای عناصر نادر خاکی سبک نسبت به عناصر نادر خاکی سنگین نشان می دهد سیالات هیدروترمالی و شورابه های درون حوضه ای عامل نهشت کانسار بوده است. مطالعات میکروترمومتری دمای غالب حدود 210 تا 240 درجه سانتیگراد و شوری غالب حدود 7 تا 8 درصد وزنی معادل نمک طعام را برای سیال کانه?زا مشخص کرده است. بر اساس داده های فوق می?توان کانسار سرب و روی خانه سورمه را به عنوان کانسارهای تیپ دره می?سی?سی?پی معرفی کرد. همچنین بر اساس شواهد بدست آمده می?توان نحوه شکل?گیری احتمالی این کانسار را اینگونه بیان کرد: سیالات هیدروترمالی گرم پس از شستن و حمل فلزات از لایه?های شیلی زیرین توالی کرتاسه در امتداد گسل?های عمیق، خود را به رسوبات کربناته کرتاسه رساندند و با شستن فلزات و اختلاط با آب?های درون سازندی و نیز آب?های سطحی، فلزات را در امتداد زون?های گسله ته نشین کردند. رخساره?های میکریتی فسیل?دار و آهک?های دولومیت دار در توالی کربناته باعث افزایش تخلخل، نفوذپذیری و عاملی برای چرخش سیالات هیدروترمالی درون توالی کربناته شده است.
نرگس خوش رای فریبرز مسعودی
منطقه مورد مطالعه با وسعت 160 کیلومتر مربع در 35 کیلومتری شمال اهر، در شمال شرقی استان آذربایجان شرقی، در حوضه آبریز دریای خزر و زیر حوضه ارس واقع شده است. این منطقه بخشی از زون ساختاری البرز- آذربایجان و یا کمان ماگمایی البرز بوده و از لحاظ زمین شناسی جزء مناطق آتشفشانی- رسوبی جوان است. روند ساختاری عموماً شمال غربی- جنوب شرقی است که حاصل فازهای تکتونیکی پیش از نئوژن می باشد. این روند با روند جایگزینی توده های نفوذی گرانیتی- مونزونیتی پالئوژن نیز مشخص می شود. گسلش نیز از جمله ساختارهای مهم تکتونیکی بوده که در تمامی سطح منطقه مشهود است. هدف از این مطالعه بررسی وجود آلودگی آب (و احتمالاً خاک) به فلوئور و شناخت منشأ احتمالی این آلودگی است. در این پژوهش به منظور بررسی کیفیت آب های منطقه و بررسی منشأ احتمالی آلودگی به فلوئور، از منابع آب، خاک و سنگ حوضه نمونه برداری و پارامترهای هدایت الکتریکی، دما و ph در نمونه های آب در محل نمونه برداری اندازه گیری شد. تجزیه شیمیایی نمونه های آب به روش icp-oes و اندازه گیری مقادیر فلوئور در نمونه های آب و خاک به روش اسپکتروفتومتری صورت گرفت. همچنین از نمونه های سنگ مقاطع میکروسکوپی تهیه شد و این نمونه ها به روش xrf مورد تجزیه شیمیایی قرار گرفتند. مطالعات پترولوژیکی شامل دو بخش پتروگرافی (توصیفی) و ژئوشیمیایی (تحلیل نتایج xrf) هستند. در پتروگرافی، ویژگی های کانی شناسی و تحولات قابل مشاهده سنگ در مقیاس میکروسکوپی مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به مطالعه مقاطع نازک و بررسی شواهد کانی شناسی، سنگ های آذرین در منطقه هم درونی و هم بیرونی است که بیرونی ها عمدتاً آندزیت، تراکی آندزیت و توف آتشفشانی و درونی ها شامل: دیوریت، میکروگرانیت پورفیری و مونزوگرانیت هستند. جهت بررسی های ژئوشیمیایی تعداد 8 نمونه از سنگ های آذرین انتخاب و میزان عناصر اصلی، کمیاب و کمیاب خاکی به روش xrf در آزمایشگاه دانشگاه خوارزمی تهران تعیین شد و سپس توسط نرم افزارهای مختلف پترولوژیکی مورد پردازش قرار گرفت. نتایج مطالعات پترولوژیکی حضور کانی های فلوئوردار بیوتیت، هورنبلند و آپاتیت در مطالعه مقاطع میکروسکوپی، وجود مقادیر بالایی از فلوئور در نتایج حاصل از xrf و ترکیب نورماتیو نمونه های سنگ منطقه را اثبات نموده و منشأ آلودگی فلوئور آب ها را به سنگ های آذرین منطقه نسبت می دهد. بر این اساس در صورت گسترش دگرسانی در سنگ های منطقه، پتانسیل وقوع این آلودگی بسیار بالا است. نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی نمونه های آب، تیپ آب را در مناطق کم دگرسان شده و آهکی، بیکربناته- کلسیک، در روستای قلندر با دگرسانی شدید، سولفاته- سدیک و در بقیه نمونه ها سولفاته- کلسیک نشان داد. مقایسه نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی با استاندارد آب آشامیدنی ایران، who و epa نشان داد، یون فلوئور و سولفات در برخی نمونه های آب بالاتر از حد مجاز قرار دارند. رسم نمودارهای تغییرات غلظت عناصر در نمونه های آب، بین یون های فلوئور، بیکربنات و سدیم تناسب خوبی را نشان داد. در مجموع منشأ احتمالی آلودگی آب های منطقه سنگ های آذرین بوده و مهمترین عوامل ایجاد این آلودگی، وجود فلوئور در محتوای سنگ، زمان کافی جهت واکنش بین آب و سنگ و ترکیب شیمیایی آب است. همچنین اندازه گیری مقدار فلوئور محلول در نمونه های خاک برداشت شده، مقدار این یون را در محدوده مجاز نشان می دهد.
زهرا بنیادی بهزاد مهرابی
کانسار مگنتیت- آپاتیت سه چاهون در منطقه بافق، ایران مرکزی، از دو آنومالی x و xi تشکیل شده است. هر یک از این آنومالی ها متشکل از چندین کان تن هستند. فرآیند های جانشینی و برشی شدن در مقیاس گسترده ای در این کانسار به چشم می خورد. این کانسار از نوع کانسارهای اکسید آهن-آپاتیت (ioa) است، که در آن دگرسانی های سدیک، سدیک-کلسیک، پتاسیک و دگرسانی های دما پایین (پروپیلیتیک) قابل مشاهده است. کانه زایی مگنتیت - آپاتیت در 8 ± 510 میلیون سال پیش و در اواخر دوره فعالیت ماگمایی سدیک در منطقه (7 ± 525 میلیون سال پیش) رخ داده است. پس از کانه زایی (و پیش از وقوع پدیده برشی شدن)، فعالیت سیالات گرمابی غنی از co2-k-cl منجر به متاسوماتیزم مگنتیت (کاهش عناصر ti و al) و آپاتیت (شستشوی mn, mg, cl, na, y, lree و fe) شده است. در اثر این پدیده، بخش های تیره آپاتیت به همراه ادخال های مونازیتی غنی از lree و سیالات درگیر غنی از فاز مایع و بخار تشکیل شده است. وقوع پدیده برشی شدن باعث توقف متاسوماتیزم آپاتیت و مگنتیت شده و به دنبال آن، فضای ایجاد شده میان قطعات برش با کانی های گرمابی مانند کلریت، کلسیت، کوارتز، هماتیت، روتیل و تیتانیت پر شده است. عناصر al, ti, ree, p و fe که پیش از این قادر به جابجایی توسط سیالات گرمابی مرحله سدیک-کلسیک بوده اند، در سیال غنی از co2-k-cl تحرک محدودی داشته و به همین دلیل کانی مونازیت به صورت ادخال هایی در درون بخش های تیره آپاتیت نهشته شده است. فشار بالای حاکم بر کانسنگ در این مرحله، منجر به افزایش شستشوی ree از آپاتیت شده است. همین فشار در مرحله بعد باعث برشی شدن کانی ها شده است. با توجه به مطالعات انجام شده در این رساله، به نظر می رسد فعالیت سیالات گرمابی و تغییر ماهیت این سیالات در مراحل مختلف دگرسانی و کانه زایی نقش حیاتی دارد. متاسوماتیزم آپاتیت و مگنتیت و پدیده برشی شدن، مراحلی از تاریخچه تکامل کانسارهای ioa هستند که پیش از این کمتر به آنها پرداخته شده است.
نرگس دانشور حسین عزیزی
منطقه ابراهیم عطار در 14کیلومتری شهرستان قروه و از نظر تقسیم بندی ساختاری ایران جزء زون سنندج-سیرجان شمالی است.منطقه مورد مطالعه شامل قسمتی از توده گرانیتوئیدی مشیرآباد و توده پگماتیتی ابراهیم عطار به همراه 5 لایه کربناته شامل آهک لایه ای تا توده ای، آهک چرتی خاکستری، آهک لایه ای خاکستری، آهک کرم رنگ و آهک چرتی است که در یال شمالی این کوه برونزد دارد. دو سیستم گسلی با راستای شمال غرب-شمال شرق و شرقی و غربی در منطقه اثر کرده است. بر اساس مطالعه انجام شده زون های دگرسان پتاسیک، پروپلیتیتیک، سرسیتی در مرز بین واحد گرانیتی مشیرآباد با واحد کربناته tr-jm11 مشاهده شد.بررسی تغییرات عناصر نادر خاکی در زون پتاسیک نشان دهنده غنی شدگی این عناصر نسبت به میانگین سنگ های دگرسانی با شدت کمتر است که می تواند در ارتباط با ناپایدار شدن بخشی از کمپلکس های محلول ree نسبت داد که بعلت کاهش غلظت کمپلکس محلول و یا افزایش نسبی ph باعث ته نشینی ree در این زون شده است. در زون سرسیتیک مجموع عناصر نادر خاکی کاهش می یابد که در نتیجه ایجاد کمپکلس با سیالات گرمابی در شرایط ph پایین است. در زون پروپلیتیک تغییرات چندانی در میزان پراکنش عناصر نادر خاکی مشاهد نشد.محاسبه تبادلات جرمی در این زون-های حاکی از غنی شدگی بسیار کم تنگستن در زون پتاسیک در غرب توده گرانیتوئیدی مشیرآباد است. با بررسی تغییرات عناصر اصلی، کمیاب و نادر خاکی از عدم ارتباط و پیوستگی بین واحدهای گرانیتوئیدی مورد بررسی است. بررسی نمودارهای عنکبوتی حاکی از غنی شدگی lree در مقابل hree است که سازگار با الگوی فرورانش حاشیه فعال قاره ای است. مقادیر بالای sr و v در واحد دیوریتی نشان از منشأ گوشته ای برای این واحد است. تمایل گرانیت مشیرآباد به سمت ماگماهای درون صفحه ای و همچنین مقادیر بالای nb/la نشان از آغشتگی کم به مواد پوسته ای است که سازگار با کانی زایی تنگستن است.پگماتیت ابراهیم عطار از نظر شیمیایی بسیار تکامل یافته و شدیداً تفریق یافته است که دارای آنومالی مثبت rb, u, nb و cs است و همچنین la, v, ti, th, zr, sr و ba است که حضور کانی های پرآلومینی مانند موسکویت و همچنین مقدار fe* و مقدار اندیس maliآن نشان از منشأیی پوسته ای برای این واحد دارد. واحد اسکارنی در مرز بین پگماتیت ابراهیم عطار و واحد آهکی tr-jm7 دارای 5 زون اسکارنی (اپیدوت-هورنبلند، ترمولیت-اکتینولیت، دیوپسید-اپیدوت، دیوپسید و زوئیزیت و دیوسیپد توده ای است. حضور شیلیت در زون اگزواسکارن مشاهده شد. تعیین دمای نمونه برداشت شده از زون اگزواسکارن به روش ft-ir نشان از دمایی 598 درجه سانتی گراد است. lile همبستگی مثبتی با sio2 دارد و در زون های اسکارنی کاهش می یابد. fe و mg در زون اگزواسکارن کاهش می یابد و عناصر ta, nb, th, ti, zr در اگزواسکارن تغییرات زیدی نشان می دهد که در نتیجه متاسوماتیسم است.در اسکارن مورد مطالعه با توجه به توالی کانی شناسی دیوپسید و همچنین نبود کانی های آهن سه ظرفیتی، شیلیت فقیر از مولبیدن و حضور کانی هایی مانند پیروتیتنشان دهنده شرایط احیایی است. عناصر ناسازگاری مانند تنگستن در طی فرآیندهایی مذاب پایانی غنی شده که می توانند وارد سیال و یا کانی هایی مراحل پایانی ماگماتیسم شود در طی این فرآیندها rb غنی شده و عناصر lree و تهی شده و در مراحل پایانی فعالیت سیال تنگستن در شکاف ها و در اثر کاهش دما و فشار در مرز بین واحدهایی کربناته و پگماتیت در شرایط احیایی ته نشین شده است
نفیسه چقانه بهزاد مهرابی
آنومالی شماره 4 کانسار گلوجه واقع در 50 کیلومتری شمال زنجان، از دیدگاه تکتونو-ماگمایی بخشی از کمربند فلززایی طارم-هشتجین در زون البرز غربی-آذربایجان است. سنگ های آذرین منطقه شامل مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی و آتشفشانی-تخریبی با سن ائوسن-الیگوسن است که عمدتاً شامل توف، ایگنمبریت، ریولیت، گدازه های تراکی آندزیتی، آندزیت پورفیری، بازالت، آندزیت بازالت و ریوداسیت ها است. مطالعات ساختاری حاکی از وجود دو سیستم گسلی و سه سیستم درزه در منطقه است. گسل های اصلی منطقه دارای راستای شمال شرقی-جنوب غربی هستند که حرکات امتداد لغز با مولفه چب بر در آنها قابل تشخیص است. سنگ میزبان کانی سازی در منطقه سنگ های آندزیت و آندزیت بازالت است که کانی سازی در این سنگ ها در دو رگه اصلی (شامل a و b) و چندین رگه فرعی سیلیسی کانه دار و بی بار است. کانی سازی با ماهیت سولفیدی متشکل از گالن، اسفالریت، کالکوپیریت، بورنیت، پیریت (درون زاد) و کالکوسیت (برون زاد)، کربناتی (سروزیت، مالاکیت و آزوریت) و اکسی-هیدروکسیدی (هماتیت تیغه ای، پیرولوزیت و گوتیت) رخداده و کانی های باطله همراه کانی سازی نیز شامل کوارتز، کلسیت و فلوریت است. بافت های شکافه پرکن، پراکنده، جانشینی و برشی از بافت های شاخص در منطقه هستند. مهمترین دگرسانی ها در منطقه شامل دگرسانی های سیلیسیک، آرژیلیک حدواسط، سریسیتیک، پروپیلیتیک و کربناتی است که در اطراف رگه ها و در بخش هایی از منطقه مشاهده می شود. مطالعات ژئوشیمیایی حاکی از همبستگی مثبت عناصر گروه سرب-نقره (80/0)، طلا-نقره (75/0)، سرب-روی (70/0)، طلا-مس (64/0) و طلا-سرب (63/0) در رگه ها است. ضمن آنکه سرب و روی با کادمیوم نیز همبستگی مثبت نشان می دهد. مطالعه سیالات درگیر در سیالات دو فازی مایع و بخار رگه های کانه دار، حاکی از تغییرات دمای همگن شدن سیال به فاز مایع بین 223-c°287 و میزان شوری 5/6 تا 17 درصد معادل نمک طعام (در میزبان کوارتز) و دمای همگن-شدن بین 175-c°244 و شوری 5/1 تا 12 درصد معادل نمک طعام (در میزبان اسفالریت) و در رگه های بی بار تغییرات دمای همگن شدن بین 155-c°212 و شوری 8/1 تا 7/6 درصد معادل-نمک طعام است. در آنومالی 4 کانسار گلوجه، خصوصیاتی نظیر ساخت و بافت های رگه ای-برشی، حفره دار و نواری، حضور کانی های دگرسان ایلیت/موسکوویت به همراه فراوانی کانه های گالن، اسفالریت و مقادیر کم کالکوپیریت و تنانتیت، دما و شوری متوسط تا پایین سیال کانه ساز، عمق کم کانی سازی و ترکیب آهن دار اسفالریت های منطقه، دارای شباهت با کانسارهای رگه ای اپی ترمال نقره و فلزات پایه سولفید متوسط (is) است. کلمات کلیدی: مس-طلا (سرب و روی)، ژئوشیمی، سیالات درگیر، دگرسانی، ذخایر اپی ترمال سولفید متوسط (is)، گلوجه، زنجان
حمایت جمالی عبدالمجید یعقوب پور
منطقه ارسباران در شمال غرب ایران، در استان آذربایجان شرقی واقع شده و بخشی از کمربند ماگمایی البرز- ارسباران- قفقاز کوچک می باشد که آن هم خود بخشی از کمربند بزرگ ماگمایی- متالوژنیکی آلپ- هیمالیاست. در کمربند البرز- ارسباران- قفقاز کوچک، ماگماتیسم مربوط به فرورانش از ژوراسیک بالایی شروع می شود و با وقفه هایی تا کواترنری ادامه می یابد. در منطقه ارسباران فقط ماگماتیسم مربوط به کرتاسه بالایی تا کواترنر رخنمون دارد. این ماگماتیسم بر روی پی سنگ قاره ای ایران مرکزی که دارای ویژگی های گندوانایی است، قرار دارد. همان طوری که در بالا اشاره شد، ماگماتیسم در منطقه ارسباران در بازه زمانی وسیعی رخ داده، ولی همه فازهای ماگمایی با کانه زایی همراه نبوده و شرایط برای تشکیل همه انواع کانه زایی ها با هر فاز ماگمایی فراهم نبوده است، بلکه هر کدام از کانه زایی ها در زمان های خاص تشکیل شده و یا با ماگماتیسم خاصی همراه بوده است. لذا یکی از اهداف این تحقیق بررسی رابطه زمانی- مکانی انواع کانه زایی ها با فازهای مختلف ماگمایی در پهنه ارسباران و تعمیم نتایج حاصله به سرزمین های اطراف بوده است که در نهایت سه زیر زون متالوژنیکی و دو مرحله اصلی برای کانه زایی شناسایی شد که از نظر اکتشافی بسیار مهم است. سنگ های ماگمایی کرتاسه بالا از سنگ های آتشفشانی بازیک- حدواسط زیردریایی که دارای طبیعت کالک آلکالن متمایل به تولئیتی است تشکیل شده است. این سنگ ها مربوط به محیط کمان آتشفشانی(vag) هستند. سنگ های آتشفشانی ائوسن دارای ترکیب حدواسط تا بازیک و اسیدی (اندک) بوده و دارای سرشت آلکالن هستند و به محیط تکتونیکی همزمان با برخورد تا بعد از برخورد تعلق دارند. سنگ های نفوذی ائوسن بالایی- الیگوسن، عمدتا دارای ترکیب اسیدی تا حدواسط است ولی مقادیر اندکی سنگ های بازیک نیز وجود دارد. این توده ها دارای سرشت کالک آلکالن بوده و به قطب پتاسیم بالا تا شوشونیتی تمایل نشان می دهند و در یک محیط همزمان تا بعد از برخورد تشکیل شده اند. سنگ های نیمه آتشفشانی میوسن ترکیب حدواسط- اسیدی داشته و از نوع کالک آلکالن شبه آداکیتی بوده و مربوط به محیط بعد از برخورد و در ارتباط با فرایندهای slab break off و یا delamination هستند. گدازه های آندزیتی- بازالتی پلیو- کواترنر سرشت آلکالن تا التراپتاسیک داشته و محصول نهایی فرایند فرورانش هستند. افزایش آلکالینیتی ماگماتیسم از کرتاسه به الیگوسن را می توان به افزایش ضخامت پوسته و در نتیجه کاهش نرخ ذوب بخشی و نیز دخالت مواد پوسته ای در ارتباط دانست. در کل ماگماتیسم منطقه ارسباران از شمال به جنوب کاهش سن نشان می دهد که می تواند در ارتباط با دور شدن از محل فرورانش تفسیر شود. به عبارتی می توان گفت شیب زون بنیف از شمال به جنوب بوده است. ماگماتیسم سنوزوئیک در منطقه ارسباران مثل سایر بخش های کمربند البرز- ارسباران- قفقاز کوچک با کانه زایی های متعدد و متنوعی همراه است. کانی سازی های مهمی از مس، مولیبدن، طلا و آهن از نوع پورفیری، اسکارنی، اپی ترمال و مرتبط با توده نفوذی در این کمربند رخ داده است. از مهم ترین این کانی سازی ها می توان به کانسارهای پورفیری سونگون، کاجاران، مسجدداغی و میوه رود، اسکارن های سونگون، مزرعه و انجرد و کانسارهای اپی ترمال زگلیک، شرف آباد(هیزه جان) و شکردره و مرتبط با توده های نفوذی قره چیلر، جنوب مزرعه و شلاله اشاره کرد. علاوه بر انواع کانی سازی های ذکر شده در بالا، ذخایر کوچکی از مس نوع رسوبی و مانتو، آهن هیدروترمالی، مس- تنگستن رگچه ای، آرسنیک- آنتیموان رگه ای و نیز نشانه هایی از کانی سازی های کبالت و عناصر رادیواکتیو نیز مشاهده می شود. فعالیت های ماگمایی سنوزوئیک در منطقه ارسباران در زمان های مختلف، با توجه به ویژگی های تکتونو-ماگمایی آن، با کانی سازی های خاص همراه است. سنگ های آتشفشانی ائوسن در جنوب شرق منطقه کانی سازی هایی از مس نوع مانتو را دربر می گیرد. هم چنین کانی سازی هایی از نوع پورفیری و اپی ترمال همراه با زون های دگرسانی وسیع بویژه در زون b، در داخل ولکانیک های ائوسن تشکیل شده است. توده های نفوذی بزرگ ائوسن بالایی- الیگوسن با کانی سازی های کم اهمیتی از نوع مس پورفیری و اسکارنی همراه است. توده های ساب ولکانیک میوسن زیرین کانسارهای بزرگی از مس و مولیبدن نوع پورفیری- اسکارنی و مرتبط با توده نفوذی تشکیل داده اند. کانی سازی مهمی از مس و طلا± مولیبدن همراه با توده های ساب ولکانیک میوسن بالایی دیده می شود که عمدتا از نوع پورفیری و یا اپی ترمال هستند. علاوه بر آن کانی سازی های رگه ای از آرسنیک- آنتیموان دور از مرکز(distal) در ارتباط با ماگماتیسم میو- پلیوسن تشکیل شده است. مشابه با ماگماتیسم، کانه زایی نیز در منطقه ارسباران از نظر مکانی یک نوع زون بندی نشان می دهد، به طوری که سه زیرزون متالوژنیکی قره داغ(a)، مشکین شهر- سیه رود(b) و سبلان- کیامکی(c) از شمال به جنوب در این منطقه قابل تفکیک است. در زیرزون شمالی(زونa) کانسارهای پورفیری، اسکارنی و مرتبط با توده نفوذی مس و مولیبدن غالب است در حالیکه در زیرزون جنوبی(زون c) کانسارهای پورفیری مس و طلا و اپی ترمال آرسنیک بیشتر وجود دارد. در زیرزون میانی(زون b) نیز کانسارهای اپی ترمال طلا غالب است که بعضی از آنها در عمق به سیستم های پورفیری تبدیل می شوند. بنابراین می توان گفت از شمال به جنوب و از قدیم به جدید، کانی سازی از قطب مس- مولیبدن به قطب مس- طلا گرایش پیدا کرده است. از نظر زمانی نیز کانه زایی در منطقه ارسباران در دو برهه زمانی اصلی، یکی در میوسن زیرین( مس و مولیبدن) و دیگری در میوسن بالایی(مس و طلا) رخ داده است.
رضا حیدرپور بهزاد مهرابی
منطقه مورد مطالعه در فاصله 49 کیلومتری شمال غرب شهرستان کاشمر(شمال بردسکن) در استان خراسان رضوی در زون تکنار واقع شده است.دمای همگن شدن سیالات دوفازی بین 200 تا 330 درجه سانتیگراد و شوری محاسبه شده بین 8 تا 22 درصد وزنی معادل naclبدست آمده و شوری سیالات سه فازی 37 درصد وزنی معادل nacl است. با استفاده از نمودار هاس (1971) عمق کانی سازی، تقریبا 1000 متر زیر سطح آب های زیر زمینی قدیمی تخمین زده شده است. چگالی سیال کانه ساز در سیالات منطقه بین7/0 تا gr/cm31 است.کانیسازی پلی متال در شمال منطقه کبودان به سه حالت استوک ورک، لایه ای و توده ای دیده می شود.کانی سازی در سه بخش کانی سازی شده شامل مگنتیت، کالکوپیریت، اسفالریت، گالن، کلریت، کربنات و مقدار اندکی کوارتز است.بر اساس مقایسه کانی سازی پلی متال در شمال منطقه کبودان با کانسار های تیپiocg و ماسیوسولفید معلوم شد که کانه زایی مورد مطالعه از نوع کانه زایی ماسیوسولفید نوع خاص غنی از مگنتیت می باشد.
مجید قاسمی سیانی بهزاد مهرابی
کانسار چند فلزی اپی ترمال گلوجه در بخش مرکزی ایالت فلززایی طارم-هشتجین در زون البرز-آذربایجان (البرزغربی) قرار دارد. سنگ های آذرین منطقه شامل سنگ های نفوذی (گرانودیوریت، گرانیت و کوارتز مونزونیت)، دایک های دیابازی و سنگ های آتشفشانی-تخریبی (داسیت، ریولیت، آندزیت بازالت، بازالت، آندزیت و توف ) است. داسیت و آندزیت بازالت به ترتیب میزبان رگه های کانه زایی گلوجه شمالی و گلوجه جنوبی می باشند. دگرسانی های منطقه گلوجه شامل پروپیلیتی، آرژیلی، سریسیتی و سیلیسی است، که به صورت یک منطقه بندی مشخص تا 30 متر اطراف رگه ها در سنگ میزبان گسترش دارند. حرارت سنجی کلریت در زون آرژیلی دمای 275 درجه سانتیگراد و در زون پروپلیتی دمای200 درجه سانتیگراد را نشان داد. تبادلات جرمی زون های دگرسان نشان داد که عناصر آلومینیم، زیرکنیم، تیتانیم، ایتریم، نیوبیم و عناصر نادر خاکی سنگین عناصر غیر متحرک در طی دگرسانی هستند. کانه زایی در رگه های گلوجه در سه مرحله (1) مرحله اول شامل مجموعه کانی های حاوی آرسنیک-آنتیموان-مس-طلا-آهن، (2) مرحله میانی شامل مجموعه کانی های حاوی سرب-روی-مس-نقره و (3) مرحله پایانی متشکل از هماتیت و گوتیت و کانی های حاوی نقره، بیسموت، طلا و سرب تشکیل شده است. مطالعات کانی شناسی و شیمی کانی ها نشان داد که گالن در زیرمرحله 2b حاوی ادخال هایی از کانی های نقره دار است. مهمترین کانی های نقره دار در گلوجه شامل آرژنتیت، الکتروم، نقره طبیعی، تتراهدریت نقره دار، پلی بازیت، ماتیلدیت و ماریت می باشند. کانه زایی طلا در زیرمرحله 1b به همراه هماتیت های ورقه ای (اسپکیولاریت) به صورت خالص و در زیرمرحله 3a به صورت خالص و الکتروم در هماتیت و کوارتز رخ داده است
بهروز کریمی شهرکی بهزاد مهرابی
کانسار جلال آباد در واحدهای ولکانیکی و رسوبی کامبرین زیرین(cvsu) در زون تکتونیکی کاشمر-کرمان در ایران مرکزی واقع شده است. واحدهای ولکانیکی و رسوبی کامبرین زیرین(cvsu) از سیلتستون،دولومیت، توف، ایگنمبریت و سنگهای ولکانیکی اسیدی تشکیل شده است. کانسار جلال آباد از لحاظ زمانی و مکانی با توده های گابرو و دیوریت که در بخش های جنوب شرقی و شمال غربی دیده می شود در ارتباط است. پنج نوع دولومیت از نظر پتروگرافی در توالی سری ریزو در کانسار آهن جلال آباد زرند شناسایی شد که شامل دولومیت های ریز بلور ، ریز تا متوسط بلور، متوسط بلور، متوسط تا درشت بلور، سیمان دولومیتی درشت بلور و سیمان دولومیتی زین اسبی خیلی درشت بلور است. سیمان های دولومیتی در اثر تبلور مجدد در اثر فرآیند گرمابی تشکیل شده و عمدتاً با انواع کانی های اکسید آهن، کوارتز، و کانی های سولفیدی همراه است. کانسار عمدتاً در بخش زیرین واقع شده و رخنمون کمی در منطقه دارد. توالی پاراژنزی در کانسار جلال آباد را می توان به سه مرحله کانه زایی گرمابی: الف- مرحله مگنتیت، ب) مرحله سولفیدی مس-طلا، ج) مرحله تأخیری تقسیم کرد که در هر مرحله کانی های با ارزشی تشکیل شده است. مگنتیت مهمترین کانه تشکیل دهنده کانسار است و عمدتاً با تالک، کلریت، اکتینولیت، دولومیت و پیریت های خودشکل همراه شده است. کانی سازی دارای بافت توده ای، رگه- رگچه ای، برشی، پر کننده حفرات و شکستگی ها و افشان است. هماتیت عمدتاً در بخش های کم عمق و در امتداد شکستگی ها در اثر اکسیداسیون مگنتیت تشکیل شده و مقدار آن در بخش های عمیق کمیاب است.
حیدر اصغرزاده اصل بهزاد مهرابی
محدوده مورد مطالعه در بخش مرکزی برگه 50000 : 1 ارپزان با مختصات 690260 – 684216 (utm) طول شرقی و 4279280 – 4273855(utm) عرض شمالی قرار دارد. منطقه آق درق طی اکتشافات ژئوشیمیایی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور در سال 1383 در مقیاس یکصد هزارم ورقه کلیبر به عنوان آنومالی as, bi, mo, au, w, cu معرفی شد. دراکتشافات چکشی ورقه یکصد هزارم کلیبر، کانی سازهایی از مس و تنگستن در توده های نفوذی منطقه شناسایی شد. همچنین کانی سازی اسکارنی مس همراه با آنومالی wوau در غرب محدوده شناسایی شده که عملیات حفاری نیز در دهه چهل در این اسکارن انجام شده است. کانی سازی از نوع استوک ورک و گاهی رگه ای است که در توده نفوذی چند فازی در غرب روستای آق درق رخ داده است. این توده بر طبق نقشه های موجود زمین شناسی و بررسی های انجام گرفته توسط آقازاده(1388) مربوط به الیگوسن تا ابتدای میوسن پیشین و بخشی از توده بزرگ شیورداغ است که کانی سازی های اسکارنی و پورفیری مزرعه و انجرد با آن همراه است. ترکیب توده نفوذی منطقه گرانیت، کوارتز مونزونیت، مونزونیت تا گرانودیوریت است. آنومالی تنگستن در کانسارهای اسکارنی فوق الذکر نیز وجود دارد. این توده نفوذی درسنگهای رسوبی-آتشفشانی کرتاسه و آندزیت های ائوسن نفوذ کرده و کانی سازی های متعددی در حاشیه و در داخل توده تشکیل شده است. درتجزیه های شیمیایی و مطالعات کانه شناسی انجام شده توسط سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور(1383) کانه های کالکوپیریت، پیریت، اولیژیست، مگنتیت، هماتیت، شئلیت شناسایی شده که همراه با دگرسانی هایی از نوع فیلیک وگاهی پتاسیک است. عیارهای بالایی از مس، تنگستن و تا حدودی طلا و مولیبدن در این منطقه شناسایی شده که عیار مس و تنگستن هر کدام تا 2 در صد می رسد. به نظر می رسد این منطقه از نظر کانی سازی پتانسیل بالایی دارد احتمالا اولین کانسار تنگستن در زون ارسباران (قره داغ) است. این مسئله اهمیت این منطقه را هم از نظر اکتشافی و هم از نظر علمی نشان می دهد.
شیرین علی پور بهزاد مهرابی
منطقه مورد مطاله در استان آذربایجان غربی در شهرستان تکاب قرار دارد، قدیمیترین واحد سنگی محدوده شیلهای دگرسان شده سازند کهر است. با توجه به اطلاعات بهدست آمده دو زون بیخیربولاغی و بالدیرقانی را جزو ذخایر اپیترمال دستهبندی کرد. شوری و دمای همگن شدن نمونهها ی زون بالدیرقانی کمتر از نمونه ی زون بیخیربولاغی است، این نشان دهنده ی عمق کمتر کانی سازی زون بالدیرقانی نسبت به کانی سازی زون بیخیربولاغی است.
خدیجه رزازی بروجنی بهزاد مهرابی
چکیده ندارد.
فاطمه منصوری نصار بهزاد مهرابی
چکیده ندارد.
جمشید سبحان وردی بهزاد مهرابی
چکیده ندارد.
روناک تیمورهمدانی عبدالمجید یعقوب پور
چکیده ندارد.
شهریار محمودی بهزاد مهرابی
چکیده ندارد.
الهه موسوی نقابی بهزاد مهرابی
چکیده ندارد.
جمشید سبحان وردی بهزاد مهرابی
چکیده ندارد.
مرتضی ربیعی کمال الدین بازرگانی گیلانی
چکیده ندارد.
امیرحسین خودکار منوچهر اولیازاده
کانسار آنتیموان کلاته چوبک در حدود 65 کیلومتری شمال کاشمر واقع شده است. هدف از انجام این پایان نامه شناسایی این کانسنگ و بررسی امکان فرآوری آن با روشهای کانه آرایی است. اثر مطالعه فرآوری کانسنگ کلاته چوبک پس از نتایج آزمونهای مختلف نشان داد که مقدار طلا در این کانسنگ قابل توجه نیست . عملیات فرآوری بر روی افزایش عیار آنتیموان کانسنگ متمرکز شد . کانی اصلی کانسنگ ، سولفید آنتیموان یا استیبینیت است که به همراه سینابر و اکسید آنتیموان دیده می شود. در مقابل باطله اصلی کلسیت و مقداری دولومیت است.این کانسنگ محتوی 17/28 درصد آنتیموان است که پس از تغلیظ پنج کنستانتره که شامل دو کنستانتره از جیگ ، یک کنستانتره از میز لرزان ، و دو کنستانتره از فلوتاسیون بدست آمد. با مخلوط کردن کنستانتره های جیگ و فلوتاسیون بخش ریزدانه می توان یک کنستانتره پر عیار با 49/59 درصد آنتیموان و با مخلوط کردن کنستانتره های میز لرزان و فلوتاسیون باطله می توان یک کنستانتره کم عیار با 25/47 درصد آنتیموان با راندمان کلی 43/95 درصد بدست آورد. این بازیابی بالا واینکه با بهینه سازی پارامترهای موثر برای تولید کنستانتره قابل عرضه نیاز به مراحل شستشو و رمق گیری در فلوتاسیون نیست از ویژگی کانسنگ کلاته چوبک کاشمر است و می تواند ناشی از عیار بالای کانسنگ ، طبیعت و بافت کانی شناسی آن باشد.