دشت تاریخی سلطانیه با پیشینه ای 7000 ساله به دلیل ویژگی های برجسته محیطی و طبیعی ، در طول تاریخ مورد توجه اقوام مختلف بوده است . منظر فرهنگی این دشت، مجموعه ای بی نظیر از مناظر تاریخی و طبیعی را در کنار یکدیگر آورده است. اما متاسفانه آنچه که از آثار تاریخی و طبیعی این دشت مورد توجه است. تنها ارگ گنبد خدابنده یا همان گنبد عظیم سلطانیه است که سالانه گردشگران خارجی و داخلی بسیاری از آن بازدید می کنند . این در حالی است که جدای مناظر طبیعی بی نظیر این دشت، در جوار این بنای عظیم نیز سایت های تاریخی بسیاری وجود دارد که از نظر دور مانده اند. عدم توجه به سایت های تاریخی و طبیعی دشت سلطانیه، آن ها را دستخوش تغییرات نا مطلوبی نموده است که تصور می رود با گذشت زمان تاثیر این تخریبات بیشتر نمود پیدا خواهد کرد. رویکرد اصلی این تحقیق یافتن راهکاری برای ایجاد پیوستگی و وحدت در منظر دشت تاریخی سلطانیه که اجزاء تاریخی و طبیعی آن را به صورت یک کل واحد در کنار یکدیگر قرار دهد. به گونه ای که در کنار حفاظت از منظر فرهنگی دشت سلطانیه فضای مطلوبی برای تفرج و گردشگری نیز فراهم آید و محیطی مناسب جهت امکان گردشگری و توریسم فراهم شود.

در حوادث طبیعی مانند زلزله و سیل، و غیرطبیعی مانند جنگ نیاز جامعه آسیب دیده به بیمارستان چه به لحاظ کیفی و چه به لحاظ کمی افزایش می یابد. مطمئناً در شرایطی که حادثه ای پیش آمده، تدارک مراکز خدماتی بسیار مشکلتر و پرهزینه تر نسبت به پیش از وقوع حادثه است. لذا باید پیش از وقوع حادثه برای آن برنامه ریزی کرد و با مدیریت سیستماتیک مشکلات مدیریت بحران را کاهش داد. بنابراین به نحوه و کیفیت طراحی و ساخت بیمارستان به عنوان یکی از ضروری ترین بناها در حوادث طبیعی و غیر طبیعی باید توجه ییشتری کرد. بیمارستان از دو جنبه مد نظر قرار گرفته است. نخست از لحاظ درجه اهمیت بنا که در دسته بندی پنج گانه ساختمان ها به لحاظ اهمیت جزء دسته اول یعنی جزء بناهای حیاتی محسوب می شود. (مقصود، بیمارستان های جامع، بزرگ و شهری و منطقه ای می باشد.) بنابراین در حوادث طبیعی و غیر طبیعی کماکان باید همانند قبل از حادثه و یا حتی با ظرفیتی بیش از ظرفیت پیش از حادثه کار کند و به مردم خدمات ارائه کند. ضمناً در اغلب ساختمان هایی که جزء بناهای حیاتی محسوب می شوند مانند مراکز حکومتی، نظامی و . . . اصول پدافندی (بیشتر پدافند عامل وکمتر پدافند غیرعامل) رعایت می شود. اما در مورد بیمارستان ها که مردم مستقیماً با آنها در ارتباطند و جزء بناهای عمومی محسوب می شوند چنین مواردی رعایت نمی شود. دوم از لحاظ عملکرد (function) آن می باشد. یک بیمارستان ذاتاً دارای پیچیدگی های عملکردی بسیاری است. رعایت اصول پدافند غیرعامل، قطعاً به این پیچیدگی ها می افزاید. لذا باید به گونه ای با پروژه برخورد کرد که رعایت اصول پدافندی در نهایت به نقض غرض، که ساخت یک بیمارستان بوده است منتهی نشود و عملکرد عادی بیمارستان را مختل نکند. پدافند غیر عامل: تعاریف گوناگونی از پدافند غیرعامل در متون مختلف بین المللی وجود دارد. پدافند غیرعامل طبق تعریف مبحث بیست و یکم مقررات ملی ساختمان که توسط مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن در دست چاپ است به این معنی است: «پدافند غیرعامل مجموعه ای از اقدامات غیرمسلحانه است که موجب کاهش آسیب پذیری نیروی انسانی، ساختمان ها، تأسیسات، تجهیزات، سرمایه ها، اسناد و شریان های کشور در مقابل عملیات خصمانه و مخرب دشمن می گردد.» رعایت اصول دفاع غیرنظامی در اکثر شهرهای کهن دنیا از انتخاب مکان استقرار شهر گرفته تا نوع شهرسازی و در مرحله نهایی شیوه معماری ساختمان ها از ضروریات بوده است. معماری: از منظری دیگر می توان به ضرورت دخالت معماری در مبحث پدافند غیرعامل اشاره کرد. باید ضرورت دخالت معماری در مبحث پدافند غیرعامل هم برای معماران و هم برای متولیان موضوع پدافند غیرعامل در کشور (به ویژه سازمان پدافند غیرعامل) اثبات شود. ممکن است با رعایت اصول دفاع غیر عامل به اهداف پدافندی نزدیک شویم ولی با بی توجی به اصول معماری در طراحی ها، در نهایت به لحاظ عملکرد از هدف دور شده باشیم. از مهمترین موضوعات در پدافند غیرعامل عدم ایجاد حس ترس و تشویش در میان مردم است. اگر اصول پدافند غیرعامل بدون در نظر گرفتن ظرافت ها و جنبه های زیبایی شناسی معماری و روانشناسی محیطی در طراحی و ساخت و سازها رعایت گردد در نهایت ممکن است موجب ایجاد حس ترس در مردم شود و چهره شهرها به پادگان های نظامی شبیه شود. بنابراین دخالت معماری و معماران در این حوزه ضروری می نماید. پس از مطالعه و بررسی معیارهای طراحی ساختمان بر اساس پدافند غیرعامل به نتایجی می-رسیم که با بکارگیری آن در طراحی یک بیمارستان در شهر تهران، قابل استفاده بودن این ضوابط را توسط خود پژوهش ارزیابی می کنیم. در حقیقت بخش طراحی پژوهش آزمونی است برای سنجش بخش مطالعات نظری.

نمایش در طول تاریخ دچار تحولات گوناگونی شده است. گاه وسیله ای برای تامین غذا بوده و گاه برای رضایت خدایان بازی می شده است. با توجه به مطالعات انجام شده در این تحقیق در زمینه تاریخ تئاتر و تاریخ فضاهای نمایشی هر دوره، می توان همگونی میان این دو را مشاهده کرد. بنابراین در عصری که تئاتر دچار بیشترین تحولات از نخستین روزهای پیدایش خود شده است، فضای مخصوص این تئاتر نیز باید نسبت به گذشته تغییراتی داشته باشد. گرچه در دنیا تلاش هایی در جهت خلق فضاهای نوین برای تئاتر امروزی شده است اما گرایش کلی به معماری مد گرا و فاقد مقیاس انسانی، همچنان فضاهایی عظیم برای تئاتر کلاسیک می سازند که دوران خود را گذرانده است. تئاتر عصر حاضر که بیشترین تاثیر را از برتولت برشت دریافت کرده است، باید تماشاگر را آگاه کند و وظیفه معماری فضای تئاتری نیز همین است. برای طراحی این پروژه با بررسی نظریات برشت در تئاتر، آن ها را در معماری بسط و گسترش داده ام و به احکام طراحی رسیده ام که خلاصه آن ها را می توان برگرفته از اصول بیگانه سازی نامید. بیگانه سازی به معنای زدودن مفاهیم آشنا و نشان دادن بعد جدیدی از هر مسئله برای باز کردن ذهن بیننده به منظور نقاد شدن اوست. معماری سیال، معماری در مقیاس انسانی، فضاهای انعطاف پذیر و چند کاربرده جزو ارکان طراحی چنین بنایی است. هدف طراحی پاسخ دادن به نیازهای نمایشی منطقه ای از تهران، افزایش کیفیت زندگی شهری، طراحی مرکزی نوین برای تئاتر و ارتقای سطح ارتباطات محله ای و شهری می باشد.

هدف اصلی پژوهش حاضر، یافتن پاسخ برای این سوال است که، چه عواملی بر روی رفتار قلمرویی ساکنین مجتمع های مسکونی درفضاهای بازونیمه باز تأثیرگذار است؟ همچنین این سوال که چه رابطه ای بین طرح کالبدی مجتمع های مسکونی و رفتار قلمروپایی ساکنین آنها وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوالات و تدوین یک چارچوب نظری به مرور پیشینه تحقیق پرداخته شد. بر اساس این مرور مشخص شد که رفتار قلمروپایی دارای چند ویژگی مشخص است: اول، در همه آنها به مکان ها یا محدوده های جغرافیایی اشاره شده است. دوم، در بسیاری از آنها تلویحاً به نیازها و انگیزه هایی اشاره شده که رفتار قلمروی آنها را برآورده می کند. سوم، در تمامی تعاریف به مسئله مالکیت یک مکان یا محدوده اشاره شده است. چهارم، رفتار قلمروی مستلزم شخصی کردن مکان با علامت گذاری است. پنجمین ویژگی قلمرو این است که می تواند از آنِ افراد یا گروه ها باشد. ششمین نکته ای که در بسیاری از تعاریف به آن اشاره شده مسئله تجاوز و دفاع از قلمرو است. با مرور اینگونه مطالعات مشخص شد که چهار عامل بر روی رفتار قلمروپایی افراد تأثیرگذار است. این چهار عامل در قالب مدل مفهومی رساله صورت بندی شد. عوامل شخصی، بافت اجتماعی، زمینه کالبدی و عوامل قومی ـ فرهنگی بر روی رفتار قلمروپایی تأثیرگذار هستند. برای آزمون مدل مفهومی رساله از روش تحقیق همبستگی استفاده شد. انتخاب و مطالعه متغیرها از نظر فاصله زمانی، مقطعی بود. سه مجتمع مسکونی کوی امام خمینی (ره)، آیت الله کاشانی و سعیدیه از طریق نمونه گیری تصادفی جهت مطالعه انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش، ساکنین سه مجتمع مسکونی فوق بودند. از این تعداد مطابق معیارهای برآورد حجم نمونه، تعداد 156 نفر به روش کاملاً تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمودنی ها به پرسشنامه محقق ساخته ای که عوامل موثر بر رفتار قلمروپایی ساکنین را می سنجید، پاسخ دادند. یافته های تحقیق نشان داد که در مجموع، عوامل شخصی و اجتماعی بیشترین تأثیر را بر روی رفتار قلمرویی ساکنین در فضاهای مختلف دارند. پس از این دو عامل، عوامل کالبدی و قومی ـ فرهنگی قرار دارند. کلمات کلیدی:محیط، رفتار قلمرویی، خلوت، فضای شخصی، بافت اجتماعی، زمینه کالبدی، مجتمع مسکونی.فضاهای بازونیمه باز

چکیده: هدف اصلی پژوهش حاضر، یافتن پاسخ برای این سوال است که، چه عواملی بر روی رفتار قلمرویی ساکنین مجتمع های مسکونی درفضاهای بازونیمه باز تأثیرگذار است؟ همچنین این سوال که چه رابطه ای بین طرح کالبدی مجتمع های مسکونی و رفتار قلمروپایی ساکنین آنها وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوالات و تدوین یک چارچوب نظری به مرور پیشینه تحقیق پرداخته شد. بر اساس این مرور مشخص شد که رفتار قلمروپایی دارای چند ویژگی مشخص است: اول، در همه آنها به مکان ها یا محدوده های جغرافیایی اشاره شده است. دوم، در بسیاری از آنها تلویحاً به نیازها و انگیزه هایی اشاره شده که رفتار قلمروی آنها را برآورده می کند. سوم، در تمامی تعاریف به مسئله مالکیت یک مکان یا محدوده اشاره شده است. چهارم، رفتار قلمروی مستلزم شخصی کردن مکان با علامت گذاری است. پنجمین ویژگی قلمرو این است که می تواند از آنِ افراد یا گروه ها باشد. ششمین نکته ای که در بسیاری از تعاریف به آن اشاره شده مسئله تجاوز و دفاع از قلمرو است. با مرور اینگونه مطالعات مشخص شد که چهار عامل بر روی رفتار قلمروپایی افراد تأثیرگذار است. این چهار عامل در قالب مدل مفهومی رساله صورت بندی شد. عوامل شخصی، بافت اجتماعی، زمینه کالبدی و عوامل قومی ـ فرهنگی بر روی رفتار قلمروپایی تأثیرگذار هستند. برای آزمون مدل مفهومی رساله از روش تحقیق همبستگی استفاده شد. انتخاب و مطالعه متغیرها از نظر فاصله زمانی، مقطعی بود. سه مجتمع مسکونی کوی امام خمینی (ره)، آیت الله کاشانی و سعیدیه از طریق نمونه گیری تصادفی جهت مطالعه انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش، ساکنین سه مجتمع مسکونی فوق بودند. از این تعداد مطابق معیارهای برآورد حجم نمونه، تعداد 156 نفر به روش کاملاً تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمودنی ها به پرسشنامه محقق ساخته ای که عوامل موثر بر رفتار قلمروپایی ساکنین را می سنجید، پاسخ دادند. یافته های تحقیق نشان داد که در مجموع، عوامل شخصی و اجتماعی بیشترین تأثیر را بر روی رفتار قلمرویی ساکنین در فضاهای مختلف دارند. پس از این دو عامل، عوامل کالبدی و قومی ـ فرهنگی قرار دارند. کلمات کلیدی:محیط، رفتار قلمرویی، خلوت، فضای شخصی، بافت اجتماعی، زمینه کالبدی، مجتمع مسکونی.فضاهای بازونیمه باز

یکی ازاساسی ترین و مهمترین نهادهای اجتماعی شوراها هستند . شوراها در معنای عام آن به عمل گفتگو در ارتباط با مسایل اجتماعی انسانها اطلاق می شود . مجموعه تالارهای شورای شهر خرم آباد بر اساس نیاز به فضایی جهت گفتگوی شهروندان به صورت مستقیم با یکدیگر طراحی گردیده است .

موضوع مورد نظر این پژوهش، پیشنهاد طرحی برای موزه ی گرافیک است، با این نگرش غالب که ساختمان، خود به عنوان نشانه ای در کنار دیگر عناصر شهری، نمودی از روح دوران خود باشد. در این راستا نخست سبک ها و مفاهیم مورد نظر پژوهش، از جمله مدرنیسم و دو نگره ی مرتبط با آن، یعنی سوپره ماتیسم و کانستراکتیویسم، و سپس پست مدرنیسم با نظری بر دو نگره ی پلورالیسم و دیکانستراکتیویسم معرفی می گردند و سپس برپایه ی ویژگی هایی برگرفته از آن ها، ویژگی های آثار گرافیک، و نیز مطالعات آماری و تحلیل سایت، الگویی برای طراحی ساختمان موزه ی گرافیک ارائه می گردد. برای طرح الگوی نظری مناسب برای طراحی موزه ی گرافیک، تلاش بر این بوده تا با بررسی گرایش های مفهومی و بصری مرتبط، گرایشی که قابلیت های ترکیب پذیری با معماری داشته و از مبنای فکری سازگارتری با مقوله ی برنامه ی فیزیکی و فرمی مورد نیاز پروژه برخوردار باشد، انتخاب شود. در این راستا با مطالعه ی سبک های مختلف، گرایش سوپره ماتیسم که یکی از گرایشات دوران مدرن بوده، برگزیده و با بررسی نقاط مشترک بین این جنبش در عرصه ی گرافیک و نقاشی و معماری به عنوان الگوی فرمال به آن پرداخته شد. یکی از نکات مهم این پروژه استفاده از یک بافت شهری و تغییر کاربری آن برای ایجاد یک فضای جدید در شهر می باشد. در برخورد با مسأله ی بافت با استفاده از دیدگاه های جنبش دیکانستراکشن و محور قرار دادن مفهوم پالیم پسست به معنی پاک کردن یک متن و بازنویسی آن، به باز آفرینی سایت و نسبت آن با کالبد معماری پروژه پرداخته شده است. بستر اصلی نظری کنار هم قرار دادن این مفاهیم، نگره ی بسیار مهم کثرت گرایی و التقاط در اندیشه ی پست مدرن می باشد. کنار هم قرار دادن دیدگاه های گوناگون و رسیدن به مفهومی ترکیبی از برهم نهادن آراء متفاوت.

هر روزه در نشریات مختلف با نوآوریهای زیادی در صنعت ساختمان آشنا می شویم. این نشان از آن دارد که در حال گذار از روش های ساخت سنتی به سوی صنعتی سازی ساختمان هستیم. شروع حرکت از هر کجا که باشد، ارزشمند است، ضمن آنکه استفاده از تجربیات موفق کشور های دیگر، پس از رفع نواقص آنها و گنجاندن در قالب های بومی مان، مثمر ثمرتر و بهینه تر خواهد بود. در این میان گاهی ایده صنعتی سازی مارا از توجه به نمای ساختمان نیز باز داشته است این امر بخصوص در بناهای صنعتی مشهود است بطوریکه بیشتر اوقات به صرف اینکه بنای ما تنها یک کارخانه صنعتی است و نیاز به ظرافتهای معمارانه در جهت مسائل زیبایی شناسی ندارد از آن چشم پوشی می کنیم و هیچ سرمایه گذاری در این بخش نمی کنیم بگونه ای که این مواد و مصالح، سازه ها را از نظر غنای تصویری و شکل ظاهری تهی می کند و ذهن خسته بیننده از مشغله های زندگی ماشینی امروزی خسته تر می نماید، در حالیکه با صرف اندکی وقت و خلاقیت و سرمایه می توانیم تفاوت فراوانی چه در بخش روانی قضیه و چه در افزایش کیفیت تولید احساس کنیم.

انسان زمانی که به طبیعت دست انداخت و تغییر را ایجاد کرد ، فرهنگ تولید را به وجود آورد و مفهوم چشم انداز فرهنگی از این تغییر نشات می گیرد."این کلمه به نتایج روابط متقابل این فعالیت های (تاثیر گذار) انسان و چشم انداز ما قبل تاریخ در طول زمان بر می گردد. این تغییرات متناسب با ابزارهایی که محیط در دسترس انسان قرار می دهد شکل می گیرد و تکامل می یابد و در گذشت زمان به فرهنگ بومی و مختص آن اقلیم تبدیل می شود."تنها پدیده ای که دغدغ? هویت دارد ، انسان است. او همیشه به دنبال ابزاری می گردد تا خو را تبیین کند. بدیهی است که تبیین خویشتن به صورت منتزع از سایرین امکان پذیر نیست زیرا انسان به عنوان یک موجود اجتماعی مجبور است گروهی عمل کند و به دلیل نیاز به برقراری ارتباط با سایر افراد ، نمی تواند بدون کمک اطلاعاتی دیگران خود را بیابد و احراز هویت نماید. بر این مبنا دستیابی به هویت شخصی نیز تابع یک فرآیند اجتماعی است. وارد شدن مفهوم اجتماع در عرص? بحث پیرامون هویت خواناخواه ، مفهوم هویت جمعی را نیز مطرح می سازد. فرد با حضور و رشد یافتن در جمع علاوه بر آنکه دارای هویت شخصی می گردد ، با گرفتن عناصر مشترکی که فرهنگ خوانده می شود هویت جمعی می یابد و با مجموع? این مسائل دارای تاریخ مشترک می شود. اهمیت هویت جمعی تا بدان پایه است که اگر فردی در اجتماعی قرار گیرد که نتواند خود را جزئی از آن حساب آورد ، قادر به تثبیت هویت شخصی خود نیست. یکی از دلایل احساس رهاشدگی و مطرود بودن مهاجران در جامعه ای که به آن وارد می شوند ، انقطاع میان هویت شخصی آن ها و هویت جمعی اجتماع است. معماری را می توان یکی از پر اهمیت ترین و تاثیرگدار ترین پخش های فرهنگ یک منطقه دانست. امروزه به دلیل تغییر نیازهای نسل و عدم ارتقاء و به روز رسانی الگوهای فرهنگی به خصوص معماری در راستای این نیاز ها، شاهد عدم استفاده بومیان از این الگوها و نماد ها هستیم. تنها رویکردی که می تواند به حل این مشکل کمک کند ، رویکرد پایداری فرهنگی می باشد. پایداری، به معنای تداوم در امری همچون فعالیت و ایجاد موازنهی پویا میان عوامل موثر فراوان نظیر عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی مورد نیاز نوع بشر میباشد. در واقع پایداری در عمل موازنه ای بین ضرورتهای زیست محیطی و نیازهای توسعه است. و پایداری فرهنگی در معماری و هر بخش دیگر از فرهنگ وقتی محقق می شود که بتوان الگوها و نماد های بومی را با استفاده از تکنولوژی روز دنیا به روز رسانی کرد تا هم بتواند نیازهای زندگی نسل امروز را فراهم کند و هم بتواند به تبیین و تعریف انسان بومی کمک کرده باشد.

رویارویی با حقیقت پایان پذیری منابع انرژی های تجدید ناپذیر و معضلات زیست محیطی ناشی از استفاده بی رویه از این منابع از عوامل اصلی پیدایش بحث توسعه پایدار و لزوم دستیابی به پایداری در حیطه های محیطی،اقتصادی و اجتماعی می باشند. طراحی معماری به عنوان عاملی مهم جهت دست یابی به توسعه پایدار می تواند از طریق بکار گیری انرژی های تجدید پذیر و تدوین راه حل هایی جهت به حداقل رساندن مصرف انرژی در ساختمان،به ایفای نقش بپردازد. در کشور ما ایران امکان بهره گیری از انواع انرژی های تجدید پذیر موجود می باشد و منطقه بینالود که به عنوان سایت طرح معماری در این رساله در نظر گرفته شده از پتانسیل مناسبی جهت بهره گیری از انرژی باد و خورشید برخوردار است.لذا طرح مرکز مطالعات انرژی های تجدید پذیر بینالود با هدف بهینه سازی مصرف انرژی و استفاده بیشتر از منابع انرژی های تجدید پذیر به عنوان موضوع این رساله انتخاب شده است.همچنین امکان استفاده از محیط نرم افزاریbim جهت بهینه سازی مصرف انرژی در روند تخریب،ساخت و بهره برداری ازطرح معماری بررسی شده است.نتایج به دست آمده از تحقیقات انجام شده مبین آن است که به منظور حرکت در جهت دستیابی به توسعه پایدار، با بکارگیری ابزار و تکنولوژی های مطرح شده در زمینه طراحی و ساخت می توان گامی عملی جهت بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان برداشت و در مرحله بعدبیشتر انرژی مورد نیاز ساختمان را با در نظرگیری شرایط و ویژگی های بنا از منابع انرژی های تجدیدپذیر تامین نمود.

"این که چگونه میتوان در یک مجموعه کارکرد های مختلف را به گونه ای تلفیق و بازتعریف کرد که به تولید سازنده منجر شود پرسش اصلی تحقیق است." متاسفانه آن چه امروز در چارت آموزشی دانشجویان تعریف شده و بیشتر آن چیزی که در سال های تحصیل آموخته میشود نتوانسته الگوی مناسبی برای اجرا فراهم نماید. به عبارت دیگر آن چه تدریس می شود بسیار متفاوت است با آن چه در بازار کار تولید می گردد. بنابراین فقدان یک ارتباط معنا دار میان نهاد های آموزشی و نهاد های اجرایی وجود دارد. مجموعه به گونه ای طراحی شده که امکان رویارویی و بازدید کارفرمایان و صنعت گران عرصه اجرا با نقطه نظرات دانشجویان و هر آن چه در محیط های آکادمیک عرضه و یا تولید میشود، وجود داشته باشد. بدین گونه که افراد دارای ایده های خلاق بتوانند به راحتی نقطه نظرات خود را در این مکان مطرح نمایند. بدین صورت تعاملی مثبت و سازنده بین سه گروه ایده پرداز، صنعتگر و کارفرما بوجود آمده که هم موجب آگاهی هر چه بیشتر دانشجویان و ایده پردازان از خواسته های کارفرمایان شده و فرصت و انگیزه ای برای بروز ایده های خود پیدا می کنند و هم گروه تولید، از دانش به روزترو ایده های نوینی بهره مند میشوند. در پژوهش سعی بر آن بوده که نگاهی متفاوت نه تنها به معماری و فضای خلق شده بلکه دیدی آگاهانه تر از قبل به جهان اطراف خود داشته باشیم. بازخوانی متن از دید مخاطبان آن ارائه تفسیر ها متعدد از یک فضا با بهره گیری از تفکرهای متفاوت که گاه همسو و گاه مخالف یکدیگرند و تاکید بر آن نکته که فضا میتواند به گونه ای خلق شود که تجربه گران فضایی بتوانند گامی فراتر از طراح بردارند و آن را به گونه ای باز تعریف کند که احساسات متفاوت در آن ها بنا به رسالت طرح برانگیخته شود، از اهداف اصلی پژوهش بوده است به گونه ای که طراح، فضا و کاربر هر سه تکمیل کننده ی یکدیگر باشند. امروز باید توانایی آن را داشته باشیم که مشتاقانه پذیرای نظرات موافق یا مخالف خود باشیم. بتوانیم بپذیریم که شاید اندیشه ای، هرچند متفاوت با عقایدمان توانایی آن را داشته باشد که در راستای بهبود آن چه خواسته یا ناخواسته میخواهیم به آن دست یابیم کمک کننده باشد. برداشت های متفاوت، تفسیر های گوناگون از یک یا چند متن و مقایسه، تطابق وبررسی اختلاف های آن ها با هم است که مسیر صحیح تر را نشان می دهد. هر چند به بکاربردن پسوند" تر" در اینجا خیلی مایل نیستم چرا که از دیدگاه های متفاوت همین "تر" معانی متفاوتی پیدا میکند اما آنرا به عمد استفاده کردم که بگویم برای به کار بردن ارجحیت چیزی بر دیگری باید عمیقا تفکر کرد، تیز بینانه و با دقت عمل نمود.

چکیده شکل گیری انجمن ها و تشکل های معماری در ایران در دهه های اخیر فزونی یافته است و این نشانگر دغدغه معماران معاصر در بحث معماری امروز و احساس نیاز آنان به بررسی ها و پیشبرد راهکاهرهای خود بطور صنفی و گروهی در حوزه داخلی و نیز در عرصه بین الملل هستند. اما با این وجود تا کنون ما شاهد تخصیص فضایی پاسخگو با طراحی مختص به این قشر نبوده ایم. حال آنکه در سراسر جهان نمونه های بسیاری می توان نام برد. در این پژوهش فرض بر این است که می توان فضایی منطبق با ویژگی و حساسیت های خاص این صنف طراحی کرد که بیانگر فرهنگ و هنر معماری ایران در زمان حال، در سرزمینی دیگر باشد. بگونه ای که ساختمان طراحی شده به مرکزی برای تعامل و هم اندیشی میان معماران ایران زمین و سایر معماران جهان مبدل گردد. در این میان شیوه طراحی و انتخاب فضاها بگونه ای است که پاسخگوی سوالات زیر باشد؛ ارائ? یک اید? معماری با اتکاء به ایجاد فرهنگ و مضامین فرهنگی و آزادی فرهنگی به چه شکلی می باشد ؟ طراحی مجموع? خان? معماران جهت پاسخگویی کلی? نیازهای معماران به چه شکلی می باشد؟ ایجاد مجموعه ای جهت حضور فعال و پویای معماران و همچنین تبادل افکار و نظرات به منظور جلوگیری از وضعیت نابسامان معماری امروز ایران و همگام شدن با روند معماری معاصر جهان باید دارای چه امکاناتی باشد؟در مسیر نیل به بررسی های ذکر شده در خصوص طراحی ساخنمان مرکز گردهم آیی معماران در امریکا ابتدا بطور موازی به بررسی پیشینه های فرهنگی در اساطیر ایران و حوزه فعالیتهای جامعه صنفی معماران تا به امروز در ایران و چگونگی حضور آنان در جامعه موردی امریکا(نیویورک) پرداخته می شود و سپس با بررسی و مطابقت داده ها با اصول ذکر شده نتایج لازم برای طراحی استنتاج می گردد.