نام پژوهشگر: سید جمال مشتاقیان
فاطمه منتظری هدش مهران میراولیایی
ضایعات نخاعی در واقع ترومایی با میزان بروز بالا در دستگاه عصبی مرکزی به حساب میآی د که تا بحال ه یچ رویکرد درمانی مناسبی برای آن یافت نشده است. این ضایعات هزینههای درمانی? اجتماعی? روانی متعدد ی را به فرد و جامعه تحمیل میکند. فقدان عملکرد متعاقب ضایعات نخاعی اغلب دائمی بوده و منجر به محدودیتهای جدی در کیفی ت زندگ ی بیماران میشود. آپوپتوز از علل مهم مرگهای سلولی ثانویه در این ضایعات میباشد و از جمله مهمترین مسیرهای در دست م یباشد . از آنجا که محدود p مطالعه در این خصوص فعال شدن سیگنالهای آپوپتوزی با واسطه گیرنده نوروتروفینی 75 ساختن مکانیسمهایی که منجر به آسیبهای ثانویه میشوند روند بهبود را در این افراد تسریع میکند و با توجه به نقش در برخی از این مکانیسمها، بررسی تغییرات بیان ژنی این گیرنده بدنبال ضایعات نخاعی میتواند نقش آنرا در p گیرنده 75 75، از گیرندههای مرگ متعلق به kd یک گلیگوپروتئین ،p این مکانیسمها روشن نماید. گیرنده نوروتروفینی مشترک 75 ابرخانواده گیرندههای فاکتورهای نکروز دهنده توموری میباشد. بیان ژنی این گیرنده در مراحل اولیه جنین زایی در هر سه لایه زایا مشاهده شده است و با پیشرفت تکامل بیان آن به جمعیت های سلولی خاصی بویژه در دستگاه اعصاب مرکزی و محیطی محدود میگردد. همچنین بیان آن به دنبال بسیاری از بیماریها و ضایعات نیز افزایش مییابد. نقش این گیرنده و مسیرهایی که متعاقب آن فعال میشوند، در انواع مختلف سلولی هنوز بصورت معمایی باقی مانده است. چراکه سیگنال دهی پروتئینها همراه می شود . – g با واسطه این گیرنده از مسیرهای متداول صورت نمیگیرد؛ نه فعالیت کینازی دارد و نه با مطالعات اخیر نشان دهنده وابستگی نقش دوگانه این گیرنده در اعمال اثرات پیش ? آپوپتوزی و پیش ? بقایی به عوامل متعددی می باشد. بسیاری از ملکولهای پذیرنده، گیرندههای همراه و مسیرهای سیگنالی آپوپتوزی و بقایی متعاقب این گیرنده شناخته شده است. همچنین تغییرات بیان ژنی آن در شرایط مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است . در این پژوهش ی ژنهای mrna برای تعیین نقش این گیرنده پس از ضایعات نخاعی به بررسی الگوی بیان زمانی ? مکانی و کاسپاز? ? و با استفاده از مدل حیوانی رت پرداخته شد که تغییرات بیان ژنهای مذکور با استفاده trk a ، p75ntr اندازه گیری شدند . سپس داده های بدست آمده با بوسیله نرم افزار real time pcr از تکنیک دقیق و کمی وجود اختلاف در anova مورد تحلیل آماری قرار گرفتند . با استفاده از آزمون یکطرفه graphpad prism منبع تفاوت ها را در نقاط مختلف زمانی مورد بررسی در tukey میانگین ها را بررسی کرده و سپس با استفاده از پس آزمون ، p<0.01 ،p< و در سطوح معنی داری 0.001 means ±s.e.m این پژوهش جستجو می کنیم. همه دادهها بصورت گزارش شدهاند.
ناهید زین الدینی راویز کامران قایدی
کشف پروتئین های انتقال دهنده لیپیدها (ltp) به حدود 30 سال پیش بر می گردد. این پروتئین ها انتقال لیپیدها را از یک غشای دهنده به یک غشای گیرنده تسهیل می کنند و به دو زیرگروه ltp1 و ltp2 تقسیم می شوند. پروتئین مذکور به دلیل عملکرد غیر اختصاصی،ns-ltp نیز نامیده می شود. این پروتئین فعالیت ضدقارچی و ضدباکتریایی دارد. از این پروتئین می توان در ساخت حسگرهای زیستی و تکنولوژی انتقال دارو استفاده کرد. هدف مطالعه حاضر، بهینه سازی شرایط لازم جهت تولید پروتئین نوترکیب ltp در یک سویه مناسب و مستعد شده از کلی باسیل است. پروتئین نوترکیب ltpدر مراحل بعد خالص شده و بر روی آن مطالعات پروتئومیکسی به منظور شناسایی ویژگی های آن صورت خواهد گرفت. در این بررسی وکتور بیانی (pgex-6p-2) که در آن ژن ltp در مجاورت ژن gst (گلوتاتیون-s- ترانسفراز) قرار داده شده است به کارگرفته شد. وکتور نوترکیب به درون سویه مناسب e. coli ترانسفورم شدند. سلول های باکتریایی پروتئین نوترکیب متصل به gst را در محیط کشت lb بیان کردند. سلول های لیز شده به وسیله سونیکاسیون، سانتریفوژ شده و سوپرناتانت حاصله جمع آوری و در سوسپانسیون گلوتاتیون آگارز انکوبه شدند. ذرات گلوتاتیون آگارز با بافر شسته و نتیجه، با الکتروفورز sds-page بررسی گردید. رنگ آمیزی با رنگ کوماسی برلیانت (cbb) به منظور تشخیص و شناسایی باندهای پروتئینی ژل ها صورت گرفت
لیلا گودرزی بهنام کامرانی
چکیده رسال? حاضر به بررسی بازنمود جهان میکروسکوپی در نقاشی معاصر (1960 تا 2008) پرداخته و رابطه ی میان علم زیست شناسی و هنر نقاشی را در بین هنرمندان معاصر مورد پژوهش قرار داده است. هدف از این تحقیق یافتن پیوند های میان هنر و علم، که به دو حیط? متفاوت تعلق دارند، بوده است. این هدف از طریق بررسی هنرمندانی که در آثار خویش از علم زیست شناسی استفاده می کنند، دنبال شده است. امروزه تلاش هنرمندان در به دست آوردن تجارب علمی، به آنها این شانس را داده است که برای دست یابی به بستر های جدید هنری و گسترش فعالیت های خود در زمینه ی علم، از دانشمندان و محققان زیست شناس کمک بگیرند، و با طیف وسیعی از تجهیزات آزمایشگاهی آشنا شوند. نتیجه ی این آشنایی کشفِ وجوه تصویریِ تازه ای است که به جهان میکروسکوپی تعلق دارند. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی مورد پژوهش قرار گرفته، و این رساله بر آن است تا به چرایی و چگونگی گرایش به تصاویر علمی (زیست شناسی) در هنر معاصر (نقاشی) پاسخ گفته و بهترین نمونه ها را مورد تحلیل قرار دهد. به تدریج، که در یک همکاری بین رشته ای، هنرمندان به جستجوی اثر زیست شناسی روی هنر پرداختند، دانشمندان نیز تأثیرِ هنر را روی زیست شناسی بررسی کردند، و به این ترتیب گفتگو ها و گردهمایی های مختلف میان آنها شکل گرفت، و منجر به تشکیل یک هنر بینا رشته ای جدید با اسامی و اصطلاحات خاص خود شد، که در متن این رساله به آن پرداخته شده است. از دلایل چرایی و چگونگی گرایش هنرمندان به تصاویر علمی، می توان به پیشرفت های علمی و در عین حال پیدایش معضلات محیطی در جهان اشاره کرد. مسائلی مانند پیشرفت های روزافزون در علم شبیه سازی و برخی معضلاتِ آن که در حیوانات و گیاهان می توان مشاهده کرد نیز، از آن جمله اند. در ادامه آثار مهمترین هنرمندان این حیطه، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در پایان این پژوهش خواهیم دید که چگونه این گرایش با دست آورد های تازه ی خود، در متن هنر معاصر به شکل روزافزونی مورد توجه هنرمندان قرار می گیرد، و این که این نکات تازه چیست.
مرجان عابدی سید جمال مشتاقیان
سرطانخون لنفوبلاستیک حاد (all)، رایجترین نوع سرطان در بین کودکان میباشد. مقاومت دارویی چندگانه ( mdr) مهمترین علت شکست درمان و عود در all است. عمدتاً abc ترانسپورترها در این اختلال دخیل هستند. mdr1/abcb1 مهمترین عضو این بالا خانواده است که ممکن است توام با mrp1 (یک abc ترانسپورتر دیگر) و lrp/mvp (یک ترانسپورتر داخل سلولی) منجر به بروز mdr در برخی سلولهای سرطانی شود. نقش این ژنها در all هنوز ناشناخته است. هدف از این پژوهش بررسی پروفایل بیان ژنهای mdr1، mrp1 و lrp در سطح mrna و ارزیابی اهمیت پیشآگهی آنان در all کودکان میباشد. در این پژوهش، نمونهها از خون محیطی و مغز استخوان 28 کودک مبتلا به all در زمان تشخیص اولیه و 15 نمونه کنترل (طبق استانداردهای اخلاقی و دستورالعمل بیمارستان سیدالشهداء اصفهان) جمعآوری شد. تخلیص سلولهای تک هستهای خون با استفاده از شیب چگالی فایکول صورت گرفت. استخراج rnaَ و پس از آن، سنتز cdna انجام شد. پروفایل بیان ژنهای mdr1، mrp1 و lrp با استفاده از روش real time pcr ارزیابی و ژن gapdh به عنوان کنترل داخلی به کار گرفته شد. وضعیت حداقل جزء باقیمانده بیماری (mrd یک ساله) به عنوان شاخص پاسخ به درمان مد نظر قرار گرفت. آنالیز دادهها با استفاده از نرم افزارهای graph pad prism 5 و spss 20 انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که پروفایل بیان ژنهای mdr1 و mrp1 در بدو تشخیص، در بیماران با mrd+ (22/1±29/2 و 12/1±70/3) به طور قابل ملاحظهای بیشتر از بیماران با mrd- (21/0±79/0 و 51/0±41/1) (mean±sem، 049/0p< و 031/0p<) بود. نتایج پیشنهاد میدهد که میتوان از پروفایل بیان ژنهای mdr1 و mrp1 به عنوان شاخصهای پیشآگهی در all استفاده کرد. زمانی که مرز جدایی بیان ژنی 5/1 بود، پروفایل بیان mrna ژن lrp تنها در بیماران t-all با وضعیت مثبت mrd (پاسخ نامطلوب به درمان) رابطه داشت ( 04/0p<). روشن شدن رابطه این ژن با مقاومت دارویی چندگانه نیاز به بررسیهای بیشتر دارد. مطالعه حاضر پیشنهاد میهد که سنجش پروفایل بیان mrna ژنهای mdr1 و mrp1 (در بیماران در بدو تشخیص) میتواند شناسایی افراد پرخطر را ممکن ساخته و به تعدیل پروتکلهای درمانی all (به منظور بهبود بازده درمان) کمک نماید.
هما ملایی مریم مقدم متین
سرطان مری یکی از خطرناک ترین انواع سرطان هاست که مرگ و میر ناشی از آن نسبت به بروز بیماری 91% است. این مرگ و میر بالا عمدتا به دلیل تشخیص دیر هنگام بیماری است، به طوری که در زمان تشخیص، در حدود 50% بیماران متاستاز به گره های لنفاوی دیده می شود. بنابراین شناسایی بیومارکرهای پیش آگهی و تشخیصی جدید که امکان تشخیص زود هنگام بیماری را فراهم سازند کمک کننده است. micrornas گروهی از rnas غیر کننده هستند که تنظیم بیان ژن را در سطح پس از رونویسی کنترل می کنند. در دهه های اخیر تغییر سطح بیان micrornas در سرطان های مختلف به کرّات گزارش شده است و این تغییر با عملکرد های مختلف micrornas در روندهای مرتبط با سرطان در ارتباط می باشد. mir-338-3p از جمله این micrornas است که کاهش سطح بیان آن در تعدادی از سرطان ها گزارش شده است و با توجه به اهداف تایید شده آن با متاستاز، آپوپتوز و مقاومت دارویی سلول های توموری مرتبط می باشد. mir-512-5p نیز یکی دیگر از micrornas است که تغییر سطح بیان آن در سرطان های مختلف گزارش شده و با آپوپتوز و بازآرایی کروماتین ارتباط دارد. در مطالعه حاضر به بررسی سطح بیان این دو microrna در کارسینومای سلول های سنگفرشی مری و مقایسه آن با بافت نرمال حاشیه تومور پرداخته شد. به این منظور 37 نمونه پارافینه بافت توموری مری و بافت نرمال حاشیه تومور از بخش آسیب شناسی بیمارستان امید مشهد تهیه شد. پس از پارافین زدایی، استخراج rna کل ، سنتز cdna اختصاصی و تکثیر به روش real-time pcr انجام شد و نتایج به دست آمده با نرم افزارهای rest, genex وspss آنالیز شدند. آنالیز آماری نتایج حاکی از کاهش معنی دار سطح بیان mir-338-3p (01/0 ) با pvalue 001/0 در سلول های توموری در مقایسه با این بیان در سلول های عادی حاشیه ای بود. همچنین بررسی ارتباط بین پروفایل بیماران با تغییر سطح بیان اینmicrorna نشان داد که ارتباط معنی داری بین تغییر سطح بیان این mirna با ویژگی های کلینیکوپاتولوژیکی بیماران وجود نداشت. از آن جا که کاهش معنی دار سطح بیان mir-338-3p در مطالعه حاضر در 91/0 درصد بیماران مشاهده شد و این میزان در مقایسه با سایر بیومارکرهای معرفی شده برای کارسینومای مری قابل توجه است، می توان mir-338-3p را به عنوان یک بیومارکر بالقوه ی جدید برای تشخیص کارسینومای مری معرفی کرد. همچنین با توجه به عملکرد های مختلف این microrna در روند های مرتبط با سرطان احتمال می رود با انجام پژوهش های بیشتر بتوان از آن به عنوان یک عامل درمانی نیز استفاده نمود.
مهدی ایوانی سیامک بهشتی
اتصالات شکافدار ساختارهای تشکیل دهنده کانالی هستند که اجازه ی ارتباط متابولیکی و الکتریکی مستقیم بین تمام انواع سلول های مغز پستانداران را می دهند. اتصالات شکافدار مغز در فرآیند یادگیری و حافظه دخالت دارند. هیپوکمپ یکی از نواحی مغزی است که اتصالات شکافدار را بیان می کند و در تثبیت و بازخوانی حافظه در روش یادگیری اجتنابی غیر فعال نقش دارد. در این مطالعه اثر باز و بسته شدن اتصالات شکافدار ناحیه ی ca1 هیپوکمپ بر تثبیت و بازخوانی حافظه از طریق تزریق دوطرفه پس از آموزش و پیش از آزمون تری متیل آمین و کاربنوکسولون در روش یادگیری اجتنابی غیر فعال بررسی شد. تزریق پس از آموزش کاربنوکسولون به صورت وابسته به دوز به طور معنی داری مدت زمان تاخیری برای ورود به اتاق سیاه را کاهش داد و مدت زمان توقف در اتاق سیاه را افزایش داد. تزریق پس از آموزش تری متیل آمین مدت زمان تاخیری برای ورود به اتاق سیاه را افزایش داد همچنین تزریق پیش از آزمون کاربنوکسولون به طور معنی داری زمان تاخیری برای ورود به اتاق سیاه را کاهش داد، اما تزریق پیش از آزمون تری متیل آمین تاثیری براین پارامتر نداشت. تزریق پیش از آزمون تری متیل آمین (50 nm) پیش از کاربنوکسولون (75 nm) اثر کاربنوکسولون بر مهار تثبیت و بازخوانی حافظه را کاهش داد. این نتایج پیشنهاد می کنند که ارتباط بین سلولی از طریق اتصالات شکافدار بین سلول های ناحیه ی ca1 هیپوکمپ برای تثبیت و بازخوانی حافظه در روش یادگیری اجتنابی غیر فعال اهمیت دارد.