نام پژوهشگر: مجید متقی طلب
فرشته رضایی مجید متقی طلب
در این پژوهش از شبکه عصبی gmdh robust برای پیش بینی شاخص میزان تولید نسبی در مرغهای مادر گوشتی ( متغیر وابسته)، بر اساس پنج فاکتور تغذیه ای شامل میزان پروتئین مصرفی، میزان انرژی قابل متابولیسم، نسبت کلسیم به فسفر مصرفی، میزان متیونین + سیستئین و لیزین مصرفی ( متغیر مستقل) استفاده شد. داده های مورد نیاز این پژوهش از 21 گله مرغ مادر گوشتی نژاد راس 308 متعلق به سه مزرعه مختلف جمع آوری گردید. الگوریتم ژنتیک اصلاح شده مرتب سازی نقاط غیر برتر، به منظور بدست آوردن ساختار بهینه شبکه بر اساس مینیمم کردن 4 تابع هدف و بهینه سازی معادلات چند جمله ای شاخص میزان تولید بر اساس ورودی های تحت بررسی استفاده شد. بردار ضرایب معادلات درجه دوم مدلسازی از طریق روش تجزیه مقادیر منفرد (svd) محاسبه گردید. برای بررسی توانایی پیش بینی شبکه عصبی، داده های آزمایشی به دو قسمت (آموزش و آزمون) تقسیم و کیفیت برازش مدل ها با استفاده ازمقادیر ضریب تبیین (r2)، میانگین مربعات خطا (mse)، میانگین مطلق درصد خطا (mape) و بایاس مربوط به مدل و آزمون تعیین شد. همچنین از آنالیز حساسیت به منظور تعیین مهمترین متغیرهای تاثیر گذار بر مدل توسعه یافته توسط شبکه عصبی استفاده شد. این مدل بیشترین حساسیت را به ترتیب نسبت به متیونین+سیستئین، لیزین،نسبت کلسیم به فسفر،انرژی و در نهایت پروتئین مصرفی شان داد. نتایج بدست آمده نشان داد شبکه های عصبی مصنوعی از نوع gmdh robust ابزار توانمندی در پیش بینی شاخص میزان تولید نسبی مرغهای مادر گوشتی است. این توانایی را می توان با توسعه مدل های با تعداد نرون های کمتر حاصل از الگوریتم ژنتیک، تخصیص ضرایب چند جمله ای کارآمدتر در شبکه و ایجاد خطای کم در پیش بینی توجیه نمود. نتایج بهینه سازی توسط الگوریتم ژنتیک برای بیان مقادیر بهینه عوامل تغذیه ای به منظور دستیابی به بالاترین عملکرد مرغهای مادر در مقایسه با پیشنهادات پژوهش های پیشین مطلوب بوده و نشان ازکارایی بالای این روش بهینه سازی برای پیدا کردن وضعیت بهینه ورودیها و خروجی مورد استفاده است.
آکو فریدی مجید متقی طلب
شبکه های عصبی ابزارهای نسبتاً جدیدی هستند که در فرآیندهای مدل سازی رشد در سیستم های پرورش حیوانات مورد استفاده قرار می گیرند. در این پژوهش شبکه عصبی gmdh robust ، به عنوان یک مدل خود سازمانده، جهت پیش-بینی تولید وزنی تخم مرغ قابل جوجه کشی در مراحل مختلف تولیدی (25 تا 29 هفتگی، 30 تا 35 هفتگی، 36 تا 60 هفتگی و 25 تا 60 هفتگی) در مرغان مادر مورد استفاده قرار گرفت. متغیرهای ورودی موثر در این پژوهش سطوح مصرفی انرژی، پروتئین، کلسیم، فسفر و وزن مرغ مادر بود که جهت پیش بینی تولید وزنی تخم مرغ قابل جوجه کشی (متغیر خروجی) مورد استفاده قرار گرفت. از الگوریتم ژنتیک اصلاح شده مرتب سازی نقاط غیر برتر، به منظور بدست آوردن ساختار بهینه شبکه و از روش تجزیه مقادیر منفرد (svd) جهت بدست آوردن ضرایب معادلات درجه دوم استفاده گردید. در این پژوهش 80 خط داده مورد استفاده قرار گرفت که در برگیرنده 60 خط داده در گروه آموزش و 20 خط داده در گروه آزمون بود. ارزیابی توانایی پیش بینی مدل ها با استفاده از آماره های ضریب تبیین (r2)، میانگین مربعات خطا (mse)، ریشه میانگین مربعات خطا (rmse) و بایاس صورت گرفت. با اعمال آنالیز حساسیت بر مدل های توسعه یافته، اثر تغییرات متغیرهای ورودی بر مدل مشخص شده و در عین حال جهت بهینه سازی مدل ها به منظور دستیابی به حداکثر عملکرد در مرغان مادر از الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شبکه های عصبی مصنوعی gmdh robust ابزار توانمندی در پیش بینی تولید وزنی تخم مرغ قابل جوجه کشی در مراحل مختلف تولید و در نژادهای مختلف مرغان مادر هستند. با مقایسه نتایج بهینه سازی توسط الگوریتم ژنتیک و پژوهش های پیشین مطلوبیت روش الگوریتم ژنتیک در بیان مقادیر بهینه متغیرهای ورودی به منظور دستیابی به عملکرد بهینه در مرغان مادر مشخص شد. نتایج حاصل از آنالیز حساسیت نیز نشان داد که این روش آنالیزی می تواند روش کارآمدی در مشاهده پویایی مدل ها بوده و با استفاده از این روش می توان اثر گذارترین متغیرهای ورودی بر مدل را تعیین نمود.
معصومه مافی مجید متقی طلب
از جمله روشهای دستکاری تمایز جنسی جوجه های گوشتی، استفاده از مهارکنندگان آروماتاز است. مهارکنندگان آروماتاز به دو گروه عمده سنتزی و غیرسنتزی تقسیم بندی می شوند. آنتی آروماتازهای غیر سنتزی در واقع همان فیتوکمیکالها یا ترکیبات بیوشیمیایی موجود در میوه ها، سبزیجات و سایر گیاهان هستند که با بسیاری از آنزیمها و گیرنده های شیمیایی بدن موجودات زنده اثرمتقابل دارند. تحقیقات فراوانی در زمینه نقش و نحوه عملکرد این ترکیبات گیاهی در موجودات زنده صورت گرفته که از جمله می توان به نقش آنتی آروماتازی فلاونوئیدهایی همانند کوئریستین و کمپفرول موجود در سیر و پیاز اشاره نمود. در تحقیق حاضر از مهارکنندگان آروماتازی گزنه سیاه جهت دستکاری تمایز جنسی جوجه های گوشتی استفاده شد. برای این منظور، 320 عدد تخم مرغ نطفه دار سویه کاب500 به چهار گروه تیماری شامل: 1- بدون تزریق. 2- تزریق 1/0 میلی لیتر آب مقطر. 3- تزریق 05/0 میلی لیتر عصاره ریشه گزنه سیاه. 4- تزریق 1/0 میلی لیتر عصاره ریشه گزنه سیاه، در قالب یک طرح کاملا تصادفی تقسیم و سپس در روز پنجم جنینی تزریق شدند. نتایج نشان داد که تزریق 1/0 میلی لیتر عصاره ریشه گزنه سیاه، بطور معنی داری(01/0p<) تولید جوجه های نر را افزایش می دهد. هیچ گونه تفاوت معنی داری در وزن زنده، وزن لاشه و وزن قطعات مختلف لاشه بین جوجه های هچ شده از تخم مرغهای تیمار شده با عصاره ریشه گزنه سیاه و جوجه های هچ شده از تخم مرغهای گروه شاهد وجود نداشت(05/0p>). خروسها در تمام موارد شامل وزن زنده ، وزن لاشه و وزن قطعات مختلف لاشه نسبت به مرغها عملکرد بهتری داشتند(01/0p<). چنانچه این شاخص را در کنار تولید درصد بالاتر جنس نر ناشی از تیمار تخم مرغها با عصاره ریشه گزنه سیاه درنظر بگیریم تحقق منافع اقتصادی قابل توجه میسر خواهد بود.
امیر طالبیان صوفی مجید متقی طلب
جنین جوجه مواد مغذی محدودی داخل تخم مرغ دارد. وابستگی رشد و توسعه جنینی به مواد مغذی داخل تخم توسط مصرف داخل تخم مرغی ریز مغذی ها مطالعه شده است. مصرف داخل تخم مرغی مواد مغذی نشان داده شده است که ، انرژی و مواد مغذی قابل دسترس برای برای جنین را بهبود می بخشد و ممکن است عملکرد بعد از جوجه در آوری را افزایش دهد. تعداد 360 عدد تخم مرغ مادر نژاد کاب 500 انتخاب و در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و 5 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تیمار ها شامل، گروه شاهد بدون تزریق (کنترل منفی: nc)، گروه شاهد، تزریق سالین (9/0%، کنترل مثبت: pc) و تیمارهایی که ال–کارنیتین (lc) در مقادیر 400، 500، 600 و 700 میکروگرم به ازای هر تخم مرغ دریافت کردند. نتایج بدست آمده نشان داد، که بالاترین درصد جوجه آوری مربوط به تیمار lc700 است (05/0>p). جوجه های هچ شده از تخم مرغ های حاوی تیمارهای ال–کارنیتین وزن تولد بالاتری از تیمارهای کنترل (nc, pc) داشتند (05/0>p). در هفته اول تیمارهای ال–کارنیتین افزایش وزن بیشتری نسبت به تیمار بدون تزریق داشتند (05/0>p). همچنین تزریق ال–کارنیتین در دو سطح 600 و 700 میکروگرم باعث افزایش معنی داری در وزن بدن نسبت به تیمار بدون تزریق در هفته چهارم شد (05/0>p)، ضمن اینکه تزریق ال–کارنیتین در سطح 500 میکروگرم باعث افزایش معنی داری در وزن بدن نسبت به تیمار nc در دوره اول پرورش شد (05/0>p). نتایج نشان داد، که تیمار lc700 در هفته سوم، پنجم و کل دوره پرورش و نیز تیمار lc500 در هفته پنجم خوراک مصرفی کمتری نسبت به تیمار بدون تزریق داشتند (05/0>p). در مقایسه با تیمار nc، ضریب تبدیل تیمار lc500در هفته سوم و در تمامی دوره های پرورش بهتر شد (05/0>p) و نیز مشاهده شد که تیمارlc700 ضریب تبدیل کمتری از تیمار ncدر هفته های سوم، چهارم و پنجم و تمامی دوره های پرورش داشت (05/0>p). تفاوت معنی داری بین تیمار ها در میزان تلفات و صفات لاشه بدست نیامد (05/0<p). تیمارهای lc500 ، lc600 و lc700باعث افزایش تیتر آنتی بادی کل و igg و igm علیه srbc نسبت به گروه شاهد شدند (05/0>p)، اما پاسخ به فیتوهماگلوتنین، معیار اندازه گیری برای پاسخ ایمنی سلولی، تحت تاثیر تیمار ها قرار نگرفت (05/0<p). بر اساس نتایج این تحقیق می توان گفت، که استفاده از ال–کارنیتین در داخل تخم مرغ می تواند باعث بهبود جوجه درآوری و افزایش وزن اولیه شده و نیز پتانسیل لازم برای بهبود عملکرد به ویژه در اوایل دوره رشد را داشته و شاید بتوان از آن به عنوان ابزاری برای بهبود سیستم ایمنی هومورال پرنده استفاده کرد.
نصرت اله احمدی مجید متقی طلب
به منظور بررسی مقایسه اثر پروبیوتیک (پروتکسین)، پری بیوتیک (میتو)، سین بیوتیک (پروتکسین + میتو) و آنتی بیوتیک روی عملکرد و میکروفلور روده جوجه های گوشتی این تحقیق انجام شده است. 288 قطعه جوجه یک روزه نژاد کاب در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و 4 (هر تکرار 12 قطعه جوجه) به مدت 6 هفته پرورش داده شدند. در این تحقیق 6 تیمار آزمایشی بررسی شد که تیمارها شامل: جیره شاهد (nc)، جیره شاهد + آنتی بیوتیک (pc)، جیره شاهد + سین بیوتیک (syn)، سین بیوتیک در آب آشامیدنی (synw)، جیره شاهد + پروبیوتیک (pro)، جیره شاهد + پری بیوتیک (pre) بود. پارامترهای عملکردی اندازه گیری شده شامل خوراک مصرفی روزانه، افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی و درصد وزن هر یک از اندامها به وزن لاشه بوده است. در بخش میکرو فلور، جمعیت باکتریایی ایکلای و لاکتوباسیلوس ایلئوم و سکوم روده در روزهای 21 و 42 پرورش مورد بررسی قرار گرفت. از نظر خوراک مصرفی و خصوصیات لاشه اختلاف معنی داری بین تیمارها وجود نداشت(05/0< p). افزایش وزن روزانه تنها در هفته سوم بین تیمارها دارای اختلاف معنی دار بود(05/0< p). ضریب تبدیل غذایی در هفته های سوم، پنجم، دوره آغازین و کل دوره تفاوت معنی داری داشت(05/0< p) به طوریکه ضریب تبدیل مربوط به تیمار آنتی بیوتیکی، تیمار پری بیوتیکی و تیمار سین بیوتیکی در آب آشامیدنی نسبت به شاهد بهبود یافت. از نظر جمعیت باکتریایی ایکلای تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده شد بنحوی که تیمار شاهد دارای بالاترین جمعیت باکتریایی ایکلای در ایلئوم و سکوم روده بود (05/0< p). در بین تیمارها از نظر جمعیت باکتریایی لاکتوباسیلوس در ایلئوم و سکوم روده اختلاف معنی دار بود، بیشترین جمعیت باکتریایی لاکتوباسیلوس در ایلئوم و سکوم روده مربوط به تیمار آنتی-بیوتیک و پری بیوتیک بود. استنتاج نهایی این بود که مکمل سین بیوتیک در جیره، پروبیوتیک و پری بیوتیک باعث بهبود معنی دار ضریب تبدیل خوراک نسبت به گروه شاهد شدند(05/0< p)، همچنین این مکمل ها موجب افزایش معنی دار جمعیت لاکتوباسیلوس و کاهش جمعیت ای کلای ایلئوم و سکوم در مقایسه با گروه شاهد شدند.
محدثه هرمزدی مجید متقی طلب
این آزمایش به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف 1- آلفا هیدروکسی کوله کلسیفرول بر عملکرد مرغ مادر گوشتی انجام شد. تعداد 288 مرغ مادر گوشتی از سویه تجاری راس 308 از سن 57 هفتگی در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی در6 تیمار و4 تکرار(12 قطعه مرغ و 1 قطعه خروس) اختصاص یافت. جیره های آزمایشی شامل iu/kg3500ویتامین3d(کنترل)، 3iu/kg d3340 +10گرم در تن 3d(?(oh1، 3iu/kgd3300 +5/12گرم در تن 3d(?(oh1، 3iu/kg d3260 + 15 گرم در تن 3d(?(oh1، 3iu/kg d3180 + 20 گرم در تن 3d(?(oh1 و کنترل منفی (بدون ویتامین3d)بود. نتایج به دست آمده نشان داد تولید تخم مرغ، توده حجمی تخم مرغ، ضریب تبدیل خوراک، وزن مخصوص، درصد جوجه درآوری، مرگ ومیر اولیه و انتهای جنینی در تیمار کنترل منفی به طور معنی داری پایین تر از سایر گروه های آزمایشی بود(05/0>p). تولید تخم مرغ، توده حجمی تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی در مرغان تغذیه شده با 20 گرم در تن 1- آلفا هیدروکسی کوله کلسیفرول به طور معنی داری پایین تر از سطوح کمتر این آنالوگ و تیمار شاهد بود(05/0>p) ولی در سایر شاخص های مورد بررسی تفاوت معنی داری نشان نداد. وزن تخم مرغ، وزن بدن، مرگ و میر میانی جنین، تخم مرغ نوک زده، کلسیم و فسفر پلاسما و میزان خاکستر استخوان درشت نی تحت تاثیر معنی دار جیر ه های آزمایشی قرار نگرفت(05/0<p). نتایج این آزمایش نشان داد هنگامی که سطوح کافی ویتامین 3d تغذیه شود، مکمل 1- آلفا هیدروکسی کوله کلسیفرول اثر سودمندی بر تولید تخم مرغ، کیفیت پوسته و درصد جوجه درآوری ندارد. به نظر می رسد مقادیر کافی ویتامین3d در جیره، مرغ را قادر می سازد تا به صورت طبیعی 3d2(oh)1?25 را برای تأمین احتیاجات خود مورد سوخت و ساز قرار دهد.
مرضیه اصلانی مجید متقی طلب
تولید نسبتهای مساوی جوجه های نر و ماده یکی از معضلات عمده صنعت پرورش طیوراست. پرورش دهندگان طیور گوشتی جوجه های نر را به دلیل مزایای اقتصادی به جوجه های ماده ترجیح می دهند. روشهای مختلفی برای تغییرنسبت های جنسی استفاده می شود، از جمله روش های دستیابی به این هدف دستکاری جنسیت با استفاده از مهارکننده های آروماتاز است. مهار کننده های آروماتاز خود شامل دو دسته سنتزی و غیر سنتزی است. آنتی آروماتازهای غیر سنتزی ترکیبات بیوشیمیایی موجود در گیاهان، قارچ ها و یا سایر منابع طبیعی هستند که با آنزیم های موجودات زنده از جمله آروماتاز اثر متقابل دارند. در تحقیق حاضر از مهار کننده آروماتازی عصاره چای سیاه جهت دستکاری تمایز جنسی جوجه های گوشتی استفاده شد. برای این منظور 320 عدد تخم مرغ نطفه دار سویه کاپ 500 به چهار گروه تیماری شامل : 1- بدون تزریق . 2- تزریق 15/0 میلی لیتر آب مقطر . 3- تزریق 1/0 میلی لیتر عصاره چای سیاه . 4- تزریق 15/0 میلی لیتر عصاره چای سیاه در قالب یک طرح کاملاٌ تصادفی تقسیم و سپس در روز پنجم جنینی تزریق شدند . نتایج نشان داد که تزریق 15/0 میلی لیتر عصاره چای سیاه به طور معنی داری (01/0>p) تولید جوجه های نر را افزایش داد. هیچ گونه تفاوت معنی داری در وزن زنده، وزن لاشه و وزن قطعات مختلف لاشه بین جوجه های هچ شده از تخم مرغ های تیمار شده با عصاره چای سیاه و جوجه های هچ شده از تخم مرغ های گروه شاهد وجود نداشت (05/0<p) . خروسها در تمام موارد شامل وزن زنده ، وزن لاشه و وزن قطعات مختلف لاشه نسبت به مرغها عملکرد بهتری داشتند (01/0>p). دستیابی به در صد بالاتر جنس نر ناشی از تیمار تخم مرغها با عصاره چای سیاه، باعث بهبود شاخص های تولیدی، از جمله کاهش ضریب تبدیل، کاهش هزینه تغذیه و بهبود راندمان تولید و حصول منافع اقتصادی می شود .
زهرا فیروزپور حبیب الله سالارزهی
چکیده: پژوهش حاضر با هدف کلی شناسایی عوامل موثر در توسعه کارآفرینی سازمانی کسب و کارهای دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گیلان، انجام گرفته است. در این تحقیق به علت تعدد عوامل موثر در توسعه کارآفرینی سازمانی، پس از مطالعه و تحقیق بسیار، تنها سه عامل از میان عوامل موثر در توسعه کارآفرینی سازمانی شناسایی و برای بررسی انتخاب گردید. عوامل رفتاری، ساختاری، محیطی به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق و توسعه کارآفرینی سازمانی به عنوان متغیر وابسته تحقیق در نظر گرفته شدند . تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ نحوه ی گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. پس از مرور جامع بر تحقیقات انجام گرفته درباره موضوع تحقیق، اطلاعات لازم از طریق جامعه آماری استخراج گردید. جامعه آماری، شامل کلیه ی مدیران شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گیلان می باشد. حجم نمونه با فرمول نمونه گیری کرجسی و مورگان 95 نفر از میان 127 نفر مدیر در جامعه مورد مطالعه محاسبه شد . برای گرداوری داده های این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای تدوین و در میان مدیران شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری گیلان توزیع گردید .روایی پرسشنامه از طریق خبرگان در مرحله کیفی مورد سنجش قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با 89/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss و برای رتبه بندی آزمون فریدمن مورد استفاده قرار گرفته است. مدل بر آورده شده نهایی، بیانگر عوامل موثر شناسایی شده در توسعه کارآفرینی سازمانی شرکت-های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گیلان است که به ترتیب عوامل رفتاری، عوامل محیطی، عوامل ساختاری دارای بالاترین میزان تاثیر گذاری هستند. پس از رتبه بندی عوامل شناسایی شده، عوامل "تعهد و وفاداری اعضا نسبت به شرکت" ، " سیاست های تشویقی و حمایتی دولت (تسهیلات بانکی ارزان) " و" پوشش های حمایتی مانند بیمه ، ریسک سرمایه گذاری " با رتبه میانگین 48/22، 97/21 ، 08/21 به عنوان موثرترین عامل شناخته شده و کم اهمیت ترین عامل "برگزاری سمینار و کارگاه کارآفرینی و خلاقیت" با رتبه میانگین 30/ 12 به دست آمد. در پایان پیشنهاداتی بر اساس نتایج تحقیق مطرح گردیده است.
مریم کاظمی میانگسکری مجید متقی طلب
در روز 18 جوجه کشی 400 عدد تخم مرغ نطفه دار سویه گوشتی راس 308 وزن کشی شده و به 4 گروه آزمایشی با توزیع وزنی مشابه در قالب طرح کاملا تصادفی تقسیم شدند. هر گروه آزمایشی شامل 4 تکرار و هر تکرار شامل 25 عدد تخم مرغ بود. به مایع آمنیوتیک هر تخم مرغ یک میلی لیتر از محلول های آزمایشی تزریق شد. گروه شاهد فاقد ماده تزریقی و محلول های آزمایشی مورد استفاده شامل، 1 گرم در لیتر بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات در محلول 5 گرم در لیتر کلرید سدیم، 150 گرم در لیتر گلوکز در محلول 5 گرم در لیتر کلرید سدیم، و محلول 5 گرم در لیتر کلرید سدیم. پس از تفریخ، جوجه ها شمارش و توزین شده و به سالن پرورش منتقل و تا روز 42 پرورش داده شدند. عملکرد واحدهای آزمایشی شامل افزایش وزن و خوراک مصرفی به صورت هفتگی ثبت و ضریب تبدیل نیز محاسبه گردید. گلوکز و بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات مورد استفاده در این آزمایش درصد جوجه درآوری را کاهش داد(05/0p<). تزریق گلوکز و بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات به تخم مرغ ها در مقایسه با گروه شاهد وزن بدن جوجه های تفربخ شده و نسبت وزن بدن جوجه های تفربخ شده به تخم مرغ های نطفه دار را افزایش داد(05/0p<). تزریق هر یک از مواد مورد استفاده در این آزمایش اثر معنی داری بر ضریب تبدیل خوراک نداشت)05/0p>.). تزریق بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات سبب افزایش طول و مساحت پرزها ی روده نسبت به گروه شاهد در روز 21 و 42 بعد از تفریخ شد. (05/0p<). نتایج این مطالعه نشان داد که تزریق گلوکز و بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات قابلیت بهبود برخی فراسنجه های عملکردی و ریخت شناسی جوجه های گوشتی را دارد.
یاسر شفیعی منش مجید متقی طلب
به منظور بررسی اثرات تزریق پیریدوکسین، متیونین و ترکیب آنها در تخم مرغ های مادر گوشتی بر میزان جوجه درآوری، وزن جوجه یکروزه و صفات تولیدی این مطالعه انجام شد. در روز 18 جوجه کشی، 400 عدد تخم مرغ بارور از مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 توزین و در قالب طرح کاملا تصادفی در 5 گروه آزمایشی با 4 تکرار و هر تکرار شامل 20 عدد تخم مرغ تقسیم شدند. تیمارها شامل کنترل منفی (negative control: nc)، کنترل مثبت (positive control: pc)، تزریق 5/0 میلی لیتر ویتامین پیریدوکسین ( b6)، تزریق 5/0 میلی لیتر متیونین (met)، تزریق 5/0 میلی لیتر پیریدوکسین به همراه متیونین (b6+met) بودند. پس از تفریخ، جوجه ها شمارش، توزین و به سالن پرورش منتقل و تا روز 42 پرورش یافتند. از عملکرد واحد های آزمایشی شامل افزایش وزن و خوراک مصرفی به صورت هفتگی رکورد برداری و ضریب تبدیل غذا نیز محاسبه گردید. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که تزریق محلول های مورد آزمایش به داخل مایع آمنیوتیک در روز 18 انکوباسیون بر میزان جوجه درآوری، وزن جوجه یکروزه تأثیر معنی داری نداشت (05/0<p)، اما از نظرخوراک مصرفی در سن 3-0 هفتگی بین تیمار b6+met باعث بهبود خوراک مصرفی نسبت به تیمار pc شده بود (05/0>p). اثر محلول های مورد آزمایش بر صفات لاشه تاثیری نداشت(05/0<p).استنتاج نهایی این است که تزریق ویتامین پیریدوکسین، متیونین و ترکیب آنها بر درصد جوجه درآوری، وزن جوجه یکروزه، ضریب تبدیل خوراک و صفات لاشه تفاوت معنی داری نداشت، اما روی میانگین خوراک مصرفی و افزایش وزن دارای تفاوت معنی داری بود.
وحید بخشی پور براگوری مجید متقی طلب
این مطالعه جهت بررسی تاثیر جایگزینی سطوح مختلف بتائین با کولین در جیره بر عملکرد و شاخص های خونی مرغ مادر گوشتی انجام گرفت. تعداد 300 قطعه مرغ مادر گوشتی راس 308 در 5 تیمار و 5 بلوک (12 قطعه مرغ و یک قطعه خروس در هر تکرار) از سن 35 تا 44 هفتگی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره کنترل با کولین (کنترل مثبت، pc)، جیره بدون مکمل کولین و بتائین (کنترل منفی، nc)، و جیره¬های با جایگزینی به ترتیب 30 (bt30)، 60 (bt60) و100 (bt100) درصد مکمل کولین با بتائین بود. نتایج به دست آمده نشان داد تولید تخم¬مرغ، توده حجمی تخم¬مرغ، ضریب تبدیل خوراک و میزان آلبومین و گلوبولین خون به طور معنی¬داری تحت تاثیر تیمار¬های آزمایشی قرار گرفت (05/0p<). تولید تخم¬مرغ در تیمار با جایگزینی صد درصد کولین توسط بتائین (bt100) به طور معنی¬داری از تیمار کنترل مثبت (pc) بیشتر بود (05/0p<). توده حجمی تخم مرغ و ضریب تبدیل خوراک مصرفی در مرغانی که جیره bt100 را دریافت کرده بودند نسبت به تیمار nc افزایش معنی دار داشت (05/0p<). شاخص های خونی آلبومین و گلوبولین در تیمار bt100 نسبت به تیمار های nc و bt30بیشتر بود (05/0p<). وزن تخم¬مرغ، وزن مخصوص تخم¬مرغ، درصد جوجه¬درآوری و میزان کلسترول خون تحت تاثیر معنی¬دار جیره¬های آزمایشی قرار نگرفت (05/0p>). با توجه به نتایج به¬دست آمده در شرایط این مطالعه، جایگزینی مکمل بتائین با کولین در جیره می¬تواند اثر مثبت بر روی تولید تخم¬مرغ، توده حجمی تخم¬مرغ و ضریب تبدیل خوراک داشته باشد. کلید واژه: بتائین، کولین، مرغ مادر گوشتی، تولید تخم¬مرغ، شاخص¬های خونی
یونس شریفی دارانی مجید متقی طلب
نانو کپسوله کردن ویتامین e باعث افزایش دسترسی زیستی آن می¬شود. یک راه کپسوله کردن ویتامین¬ها استفاده از لیپوزم است. بدین منظور در تحقیق حاضر فسفاتیدیل کولین از لستین سویا استخراج شد و با روش ft-ir(fourier transform infrared) خلوص بدست آمده مورد بررسی قرار گرفت. فسفاتیدیل کولین بدست آمده با کلسترول به عنوان پیش ساز نانولیپوزوم استفاده و با کاربرد از دستگاه سونیکاتور، ویتامین e در نانولیپوزوم محصور شد و نانو ویتامین e بدست آمد. عوامل موثر بر اندازه نانولیپوزوم مانند نسبت فسفاتیدیل کولین و کلسترول مورد بررسی قرار گرفت. با ترکیب فسفاتیدیل کولین و کلسترول به نسبت8 به 2 کوچکترین لیپوزوم ها با میانگین قطرnm89 بدست آمد. خواص فیزیکوشیمیایی نانو ویتامین e با بررسی ریخت شناسی با استفاده از sem (scanning electron microscopy) و بررسی اندازه ذرات و بار الکتریکی با استفاده از dls (dynamic light scattering) تعیین شد. برای بررسی خواص تغذیه¬ای نانو ویتامین e از 280 قطعه جوجه گوشتی یک¬روزه سویه راس 308 با طرح کاملا تصادفی با 7 تیمار، 4 تکرار و 10 مشاهده در هر تکرار استفاده و ویتامین e معمولی ونانو ویتامین e با هم مقایسه شد. تیمارها شامل مقادیر صفر (cont)، 10(ve10)، 40(ve40) و80(ve80) میلی گرم بر کیلوگرم ویتامین e آزاد و 10(ven10)، 40(ven40) و80(ven80) میلی گرم بر کیلوگرم ویتامین e مهار شده در نانولیپوزم به صورت مخلوط دان در طول دوره پرورشی برای تغذیه جوجه¬ها در نظر گرفته شد. شاخص¬های اندازه¬گیری شده شامل مصرف خوراک روزانه، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک بود. پاسخ¬ ایمنی هومورال با اندازه¬گیری عیار آنتی بادی سرم علیه آنتی ژن نیوکاسل در روز 42 پرورش اندازه¬گیری شد. نتایج نشان داد که مصرف خوراک روزانه، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل در دوره آغازین و رشد بین تیمار¬های آزمایشی اختلاف معنی داری نداشت (p>0/05).در دوره پایانی مصرف خوراک روزانه تیمار ve40 نسبت به تیمار¬های cont, ve10, ve80, ven80 افزایش معنی داری داشت (p<0/05). تیمار ven40 نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری در افزایش وزن روزانه دوره پایانی نشان داد (05/0p<). در دوره پایانی تیمار ven40 نسبت به تیمار ven10 نیز کاهش معنی داری در ضریب تبدیل داشت(p<0/05) وزن نسبی سینه در تیمار ven40 نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری داشت (p<0/05). بین تیمار های مختلف در تولید آنتی بادی علیه آنتی¬ژن نیوکاسل تفاوت معنی¬داری مشاهده نشد (p>0/05).
سکینه عباس زاده مجید متقی طلب
به منظور انجام این آزمایش از تعداد 480 قطعه جوجه یکروزه در یک طرح کاملا تصادفی با 8 تیمار، 6 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. تیمارها شامل: تیمار 1) 1 درصد کلسیم و 0/52 درصد فسفر و بدون آنزیم فیتاز (شاهد)، تیمار 2) 0/6 درصد کلسیم و 0/45 درصد فسفر و بدون آنزیم فیتاز، تیمار 3) 0/6 درصد کلسیم و 0/4درصد فسفر و بدون آنزیم فیتاز، تیمار 4) 6/0 درصد کلسیم و 37/0 درصد فسفر و حاویftu500 فیتاز، تیمار 5) 8/0 درصد کلسیم و 42/0 درصد فسفر و بدون آنزیم فیتاز، تیمار 6) 0/8درصد کلسیم و 0/39 درصد فسفر و حاوی ftu500 فیتاز، تیمار 7) 1 درصد کلسیم و 0/44 درصد فسفر و بدون فیتاز و تیمار 8) 1 درصد کلسیم و 0/42 درصد فسفر و حاوی ftu500 فیتاز، بودند. مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک به صورت هفتگی و دوره¬ای (آغازین، رشد و پایانی) اندازه¬گیری شد. در روز 42 آزمایش یک جوجه از هر قفس به طور تصادفی انتخاب و تفکیک لاشه انجام گرفت. به منظور بررسی سطوح مختلف کلسیم، فسفر و آنزیم فیتاز روی استخوان جوجه های گوشتی، در سن 21 روزگی یک پرنده از هر قفس را کشتار کرده و استخوان درشت¬نی پای چپ آنها جدا و پس از چربی¬زدایی، خاکستر و ماده¬ی خشک موجود در آن محاسبه شد. درصد خاکستر و فسفر استخوان درشت نی بطور معنی¬داری با کاهش کلسیم، فسفر و آنزیم فیتاز نسبت به جیره های استاندارد کاهش یافت (0/05>p). نتایج مربوط به کلسیم استخوان درشت نی نشان داد که اختلاف معنی داری بین تیمارها وجود ندارد (0/05<p). نتایج این بررسی نشان داد استفاده از سطوح مختلف کلسیم، فسفر با فیتاز منجر به افزایش معنی¬داری در مصرف خوراک و افزایش وزن روزانه در کل دوره شد (0/05>p). همچنین افزودن آنزیم فیتاز به جیره به مدت 21 روز منجر به بهبود ضریب تبدیل خوراک در مقایسه با تمام تیمار شاهد شد. نتایج این بررسی نشان داد که تأثیر سطوح مختلف کلسیم، فسفر و آنزیم فیتاز بر درصد ران و سینه معنی دار بود (0/05>p). هیچ یک از تیمارهای آزمایش تأثیر معنی¬داری بر وزن نسبی، بال، قلب، کبد، سنگدان و چربی حفره بطنی نداشتند (0/05<p).
وحیده اصغریان شهری مجید متقی طلب
با هدف مقایسه پروبیوتیک pg91 با پرو بیوتیک پریمالاک به عنوان جایگزین آنتی بیوتیک در جیره، روی عملکرد جوجه های گوشتی این مطالعه انجام شد. 240قطعه جوجه گوشتی نژاد راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی به 5 تیمار( هر تیمار شامل4 تکرار و هر تکرار 12 قطعه جوجه) تقسیم وهر تیمار از یک جیره آزمایشی استفاده نمودند. جیره ها شامل: 1) جیره بر پایه ذرت و کنجاله سویا و بدون پروبیوتیک (cont)، 2) جیره شاهد + پروبیوتیک pg91 با تراکم 106 باکتری در هر گرم خوراک (pg91-106)، 3) جیره شاهد+ پروبیوتیک pg91 با تراکم 107 باکتری در گرم خوراک(pg91- 107)، 4) جیره شاهد + پروبیوتیک pg91 با تراکم 108 باکتری در گرم خوراک(pg91-108)، 5) جیره شاهد + پروبیوتیک پریمالاک (با تراکم توصیه شده شرکت سازنده 109 باکتری در گرم خوراکprim-) بودند.
علیرضا عارف نیای فومنی مجید متقی طلب
این مطالعه به منظور بررسی تاثیر جایگزینی کنجاله سویا و ذرت با ترکیبی از جلبک های سبز-آبی (پودر سبز) بر عملکرد و پاسخ ایمنی جوجه های گوشتی انجام گرفت. تعداد 360 قطعه جوجه یک روزه جنس نر سویه راس 308 در قالب یک طرح کاملا تصادفی به 6 تیمار و 5 تکرار (12 جوجه درهر تکرار) تقسیم شدند و تا سن 42 روزگی پرورش یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) شاهد، جیره پایه بر پایه ذرت و سویا و بدون پودر سبز(gp0)،2) 5/2 درصد پودر سبز(gp2.5)، 3) 5 درصد پودر سبز(gp5)، 4) 5/7 درصد پودر سبز(gp7.5)، 5) 10 درصد پودر سبز(gp10)، 6) 15 درصد پودر سبز (gp15)بود. از عملکرد واحد های آزمایشی شامل افزایش وزن و خوراک مصرفی در پایان هر دوره پرورش رکورد برداری و ضریب تبدیل غذا نیز محاسبه گردید. جهت ارزیابی ایمنی هومورال، در روزهای 28، 35 و 42 پرورش پاسخ ایمنی هومورال از طریق اندازه گیری تیتر آنتی بادی سرم در واکنش به تزریق ml 1/. گلبول قرمز گوسفندی (srbc) 25 درصد در روزهای 12 و 29 پرورش به عضله سینه جوجه ها بررسی شد. همچنین عیار آنتی بادی علیه ویروس نیوکاسل با روش hi تعیین شد. در پایان دوره از هر تکرار 2 جوجه کشتار شد و ویژگی های لاشه آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. از نظر افزایش وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل تفاوت معنی دار بین تیمارها وجود داشت (05/0p<). از نظر درصد بازده لاشه، وزن نسبی سینه، وزن ران، وزن بورس، وزن تیموس تفاوت معنی داری مشاهده نشد(05/0p<). درصد وزن چربی محوطه بطنی به طور معنی داری متفاوت بود(05/0p<). از نظر تیتر آنتی بادی علیه srbc و ویروس نیوکاسل تفاوت بین تیمارها معنی دار بود(05/0p<). استنتاج نهایی این بود که از پودر سبز می توان تا سطح 5 درصد بدون بروز اثرات سوء بر عملکرد استفاده کرد
زهرا زندکریمی مجید متقی طلب
به منظور بررسی اثرات پودر سیر، قارچ آگاریکوس بیسپوروس و ترکیب آنها بر عملکرد، خصوصیات لاشه، برخی متابولیت های خونی و خصوصیات بافت شناسی روده باریک جوجه های گوشتی آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 200 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (سویه ی راس 308) در 5 تیمار و 4 تکرار (10 قطعه در هر تکرار) به مدت 42 روز انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که گنجاندن پودر سیر و قارچ آگاریکوس بیسپوروس در جیره کیفیت لاشه را بهبود داده و نیز استفاده از قارچ تأثیرات مثبتی بر خصوصیات بافت شناسی روده باریک دارد.
فاطمه سلطان پور مجید متقی طلب
چکیده ندارد.
جواد ذاکری مجید متقی طلب
چکیده ندارد.
سعید حق پرست مجید متقی طلب
چکیده ندارد.