نام پژوهشگر: ایوب تقی زاده

بررسی و تحلیل میزان تأثیر کاربری اراضی بر عامل دمای سطحی با استفاده از r.s و gis "نمونه ی موردی شهر اهواز "
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1390
  رامین مهدی زاده   محمدعلی فیروزی

چکیده سنجش از دور حرارتی شاخه ای از علم سنجش از دور محسوب می شود که عمدتاً پیرامون پردازش و تفسیر داده های مادون قرمز حرارتی طیف الکترومغناطسی بحث می کند. در این علم تابش ساطع شده از سطح اهداف، جهت تخمین دمای سطحی اندازه گیری می شود. این روش با برخورداری از مزایای عمده تصاویر ماهواره ای نظیر هزینه ی کم، دوره های بازگشت کوتاه و پوشش مناطق وسیع روز به روز توسعه بیش تری می یابد. امروزه محققان بسیاری از تصاویر سنجش از دور حرارتی و غیر حرارتی استفاده می کنند. در این پژوهش تلاش شده تا با استفاده از تصاویر حرارتی و پردازش آن ها، الگوی حرارت کنونی شهر اهواز ترسیم و سپس روابط بین کاربری زمین شهری و خصوصیات حرارتی نشان داده شود. بنابراین در مرحله ی نخست، تصاویر تصحیح هندسی و رادیومتریک شدند و همه اعوجاجات مرتفع گردیدند. سپس طبقه بندی نظارت شده به منظور شناسایی انواع مختلف کاربری زمین در محدوده ی مورد مطالعه انجام شد. همچنین با استفاده از معادلات، از تصویر etm + دریافت شده از ماهواره لندست (6/8/20109) نقشه ی حرارتی تهیه شد. تحلیل آماری همچون getis-ord gi انجام شد، سپس مناطق با یکدیگر و در نهایت با دو تصویر حرارتی از تاریخ مختلف (12/2/2004) و (28/5/2002) به منظور تحلیل مناطق hot spot و شناسایی آن ها مقایسه گردید. در این پژوهش نقش عوامل انسانی همچون جمعیت تحلیل شد. نتایج نشان می دهند که کاربری های متفاوت اثرات قابل توجهی بر روی الگوی دمایی کل شهر دارند. از سویی، جمعیت می تواند از عوامل موثر در ظهور نقاط حرارتی باشد. بنابراین با اصلاح کاربری های مختلف همچون تغییر زمین های بایر به فضاهای سبز، پارک ها و غیره و افزایش سرانه فضای سبز به فراخور جمعیت، مساحت و نوع کاربری زمین هر منطقه، می توان میکروکلیمای شهر را در راستای آسایش و آرامش همگان مدیریت کرد.

شناسایی مناطق مستعد کشت نیشکر در استان خوزستان با استفاده از تصاویر ماهواره ای و منطق فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1390
  علی اسفندیاری   کاظم رنگزن

امنیت غذایی به عنوان یکی از چالش های عصر حاضر و آینده از کسی پوشیده نیست. افزایش روزافزون جمعیت از یک سو و کمبود زمین های قابل کشت از سوی دیگر، بشر را به سمت افزایش عملکرد در واحد سطح سوق داده است. کشاورزی دقیق به عنوان یکی از نوین-ترین راهکارها جهت نیل به این هدف مهم می باشد. سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی جزو اصلی ترین ارکان این تکنولوژی به شمار می رود. تقریباً 60 درصد قند تولیدی دنیا از نیشکر و بقیه از چغندرقند حاصل می شود. نیشکر غذا، علوفه، فیبر و کودهای شیمیایی را تامین می نماید. صنعت تولید قند شغل هایی را در بخش زراعت برای میلیون ها نفر متخصص و غیر متخصص در فرآوری و تصفیه قند در سراسر جهان تامین می کند. این گیاه به غیر از تولید شکر، فرآورده هایی تولید می کند که برخی از آنها روی کل سیستم و بافت اقتصادی- اجتماعی جوامع بشری و بخصوص جوامع رو به رشد به حدی موثرند که در صورت استفاده و راه اندازی کامل این مواد تحولات اساسی بوجود می آید. هدف از این تحقیق شناسایی مناطق مستعد کشت نیشکر در منطقه خوزستان و همچنین برآورد درصد ازت و رطوبت برگ و ارتفاع ساقه گیاه نیشکر در اراضی کشت و صنعت امام خمینی با استفاده از تصویر فراطیفی هایپریون می باشد. برای شناسایی مناطق مستعد از روش ahp برای محاسبه وزن لایه ها و از روش منطق فازی برای تلفیق لایه ها استفاده گردید. 84/496 کیلومتر مربع از اراضی منطقه ، مستعد تشخیص داده شده است که هیچ یک از ده شرکت تولید نیشکر در استان خوزستان در این کلاس قرار ندارند. با استفاده از تصویر فراطیفی هایپریون و دستگاه طیف سنج اقدام به برآورد برخی از پارامترهای مورد پایش در اراضی کشت و صنعت امام خمینی گردید. برای این منظور ابتدا تصحیحات اتمسفری با استفاده از طیف های مرجع حاصل از طیف سنج و به کار گیری روش empirical line بر روی تصویر صورت گرفت . با استفاده از شاخص فراطیفی مشتق اول انعکاس، رابطه بین داده های زمینی و طیف های انعکاسی مورد برسی قرار گرفت. سپس نقشه های توزیع مکانی برای پارامترها بر اساس داده های فراطیفی و داده های نمونه برداری شده با استفاده از رگرسیون چندگانه تخمین زده شده تهیه گردید. نتایج داده های زمینی و سنجش از دور فراطیفی ارتباط بالای 87/0r2=، 037/0rmse=، برای درصد ازت برگ ، 82/0r2=،03/rmse= ، برای درصد رطوبت برگ و 87/0r2=، rmse=0/037 برای ارتفاع ساقه را نشان داد.

تغییرات کاربری اراضی منطقه گتوند عقیلی طی سال های 2000 تا 2010 با استفاده از تصاویر etm و ali به کمک سنجش از دور و gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1390
  وحید گرامی   عباس چرچی

تغییرات کاربری اراضی یکی از فاکتورهای مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش حوزه و انهدام تنوع زیستی می باشد. لذا می توان با اطلاع از روند تغییرات کاربری اراضی در راستای هدایت اکوسیستم به سمت تعادل قدم برداشت. این مطالعه با هدف تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری اراضی منطقه گتوند عقیلی در دهه اخیر با استفاده از تصاویر ماهواره ای موجود منطقه انجام گرفته است. در این تحقیق به منظور بررسی تغییرات منطقه از تصاویر سنجنده های tm و etm ماهواره لندست تصویربرداری شده در ماه فوریه سال های 2000 و 2010 استفاده گردید. این تصاویر مربوط می گردد به نیمه دوم بهمن ماه که پوشش گیاهی این منطقه در شرایط مطلوبی می باشد. سپس با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده و الگوریتم های نقشه بردار زاویه طیفی، شبکه عصبی و ماشین بردار پشتیبان، تصاویر طبقه بندی شدند و با توجه به دقت کلی و ضرایب کاپای نقشه های به دست آمده، الگوریتم ماشین بردار پشتیبان به عنوان مناسب ترین روش انتخاب گردید. در پایان به کمک محاسبه شاخص های مختلف و استفاده از تصویر سنجنده ali ماهواره eo-1 که در دسامبر سال 2010 از منطقه مورد نظر تصویربرداری شده است، صحت نقشه های کابری اراضی به دست آمده بررسی شدند. مقایسه نقشه های به دست آمده از طبقه بندی نشان می دهند که پوشش گیاهی، بیشترین و مناطق مسکونی، کمترین تغییرات کاربری را از لحاظ مساحت داشته اند. سطح بایر پوشش غالب این منطقه بوده، به طوری که بیش از نیمی از مساحت آن را به خود اختصاص داده است. توسعه مناطق مسکونی در این منطقه تخریب پوشش گیاهی حواشی شهر را به همراه داشته است، لذا باید با مطالعات بیشتر و مدیریت صحیح از پیشرفت بی هدف شهر و تخریب بیشتر این اراضی جلوگیری به عمل آید و توسعه شهری را در جهت سطوح بایر هدایت کرد.

سنجش توزیع مکانی سوانح آتش سوزی، تعیین بهترین محل احداث ایستگاه های آتش نشانی و مسیریابی بهینه با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی و منطق فازی در شهر اهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1391
  رضا مهجوری   کاظم رنگزن

خدمات رسانی به موقع و مطمئن توسط ایستگاه های آتش نشانی مستلزم استقرار آن ها در مکان های مناسب و استفاده از مسیرهای بهینه در رسیدگی به سوانح می باشد، تا بتوانند اکیپ های اعزامی در اسرع وقت به محل حادثه برسند. در این رابطه یکی از بهترین گزینه ها استفاده از سیستم اطلاعات مکانی می باشد. در این مطالعه شهر اهواز به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شد سپس داده های مورد نیاز جمع آوری و تصحیح شدند. برای تعیین معیارهای مورد نیاز مکان یابی از مطالعات قبلی و نظرات کارشناسان استفاده و معیارهای انتخابی در 6 گروه طبقه بندی شدند: شبکه معابر، تراکم جمعیت، کاربری اراضی، تسهیلات عمومی، فرهنگی-آموزشی و ریسک پذیری. معیارهای مورد استفاده به دلیل دارا بودن دامنه های متفاوتی از مقیاس ها، نیاز دارند که به واحدهای قابل مقایسه با یکدیگر تبدیل شوند، برای این کار از روش فازی استفاده شد و تمام معیارها در دامن? صفر تا یک استانداردسازی شدند. توابع فازی استفاده شده به گونه ای بود که به مناطق سازگار ارزش بالاتر و به مناطق ناسازگار ارزش پایین تر داده شد. تمام معیارها دارای اهمیت یکسانی در تعیین محل ایستگاه آتش نشانی نیستند در نتیجه از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی که یک روش تصمیم گیری چند معیاره است، برای تعیین درج? اهمیت (وزن) معیارها استفاده شد. با اعمال وزن ها به لایه ها و همپوشانی آن ها به روش همپوشانی شاخص، نقشه نهایی که تعیین کننده پتانسیل مکان های مختلف برای احداث ایستگاه آتش نشانی است، بدست آمد. با همپوشانی نقشه پتانسیل و محدود? تحت پوشش ایستگاه های موجود، مناطقی که تحت پوشش هیچ ایستگاهی قرار نمی گیرند مشخص گردید. در این مناطق 5 محل به عنوان حداقل تعداد ایستگاه های مورد نیاز و یک محل برای جابه جایی ایستگاه شماره 400 انتخاب و سیستم مسیریابی آن ها مدل سازی شد. با احداث یک ایستگاه در محدود? ایستگاه شماره 200 جمعیت تحت پوشش آن از 151804 نفر به 93354 نفر کاهش پیدا می کند و به حد استاندارد آن یعنی 50000 نفر نزدیک می شود. بررسی چگونگی توزیع مکانی سوانح گذشته در سطح ایستگاه های شهر اهواز نشان داد که تمام مناطق دارای الگوی توزیع پراکنده و تصادفی هستند و هیچ منطقه ای دارای الگوی متمرکز نمی باشد. در نتیجه عامل خاصی که سبب ایجاد حوادث زیادی در یک یا چند نقطه شده باشد، وجود ندارد. فاصله نزدیک ایستگاه های 63، 71، 300، 900 و 200 از مرکز متوسط حوادث نشان می دهد که این ایستگاه ها از نظر رسیدگی به حوادث محدود? تحت پوشش خود در محل مناسبی قرار دارند. آنالیز فاصله استاندارد نشان داد که ایستگاه های 800، 32، 900 و 200 شعاع وسیع تری از حوادث را پوشش می دهند، لذا نیاز به تجهیزات بیشتری دارند. ایستگاه های 32، 800 و 300 که دارای توزیع جهتدار بیشتری هستند می توانند واحدهای سیار خود را در صورت وجود برای پوشش بهتر حوادث در این جهات قرار دهند و یا اینکه اقدام به تشکیل واحدهای سیار کنند.

مسیریابی خطوط لوله انتقال نفت بااستفاده از gis ومنطق فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1391
  حسین اقدر   کاظم رنگزن

اگر بخواهیم مقادیر زیادی از سیالات را طی مسافت طولانی حمل کنیم، با توجه به موارد اقتصادی، ایمنی، زیست محیطی و قابلیت اعتماد، معمولاً خطوط لوله نخستین گزینه می باشد. یکی از مهم ترین وظایف مجموعه صنعت نفت، احداث خطوط لوله انتقال نفت است که با توجه به هزینه بر بودن آن و نیز گستردگی آن و عبور از مناطق مختلف با شرایط جغرافیایی متفاوت، اهمیت مطالعات اولیه در انتخاب مسیر عبور این خطوط را دو چندان نموده است. اساسی ترین پارامتر در مسیریابی، یافتن کوتاه ترین راه بین نقطه مبدأ و مقصد می باشد. با توجه به قابلیتgis برای ذخیره، نمایش و تحلیل اطلاعات مکانی و توصیفی، می توان بانک اطلاعاتی جامع و کاملی از داده های علوم زمین ایجاد نمود. این پایگاه های اطلاعاتی قادر هستند مقادیر نامحدودی اطلاعات مکانی و توصیفی را در خود جای دهند و کاربران می توانند در هر زمان، داده های مورد نظرشان را از پایگاه اطلاعاتی انتخاب، حذف، اضافه و ویرایش کرده یا مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و در نهایت خروجی های دلخواه را تهیه و ارایه نمایند. هدف از به کارگیری gis در مسیریابی خطوط انتقال نفت، لحاظ نمودن کلیه پارامترهای جغرافیایی موثر در مسیریابی این خطوط و در نتیجه پایین آوردن هزینه ساخت و نگهداری این خطوط با در نظر گرفتن استانداردها است. طراحی و پیاده سازی یک gis کاربردی جهت مسیریابی خطوط لوله انتقال نفت، هدف اصلی این تحقیق می باشد. در این تحقیق روند انجام کار که شامل تعیین منطقه مطالعاتی، انتخاب روش مسیریابی، تعیین فاکتورهای موثر بر مسیریابی خطوط لوله نفت، پردازش لایه های اطلاعاتی، تعیین ارزش هر فاکتور موثر، تلفیق لایه ها و طراحی مسیر بهینه بیان گردیده است. در این تحقیق به منظور وزن دهی فاکتورها، از روش fahp با نوشتن برنامه در محیط matlab استفاده شد. به منظور تلفیق لایه های اطلاعاتی از روش همپوشانی شاخص استفاده شد. سپس با استفاده از ابزار cost distance رستری به دست آمد که در آن به هر سلول حداقل هزینه تجمعی سفر (جابجایی) به نزدیک ترین سلول منبع اختصاص داده می شود. این کار در حقیقت تلاشی برای تعیین سلول با کمترین هزینه است. ابزار cost path ، مسیر حداقل هزینه از نقطه مقصد(واحد بهره بردار) تا نقطه مبدأ (چاه) را تعیین می کند. طول مسیر موجود 65/43 کیلومتر و طول مسیر طراحی شده با نرم افزار 98/39 کیلومتر می باشد که تقریباٌ 4 کیلومتر از مسیر موجود کوتاه تر می باشدکه این خود باعث صرفه جویی در هزینه و در مدت زمان احداث خط لوله می شود.

مدل سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سامانه های اطلاعات جغرافیایی در منطقه کوهمره سرخی استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - پژوهشکده علوم زمین 1392
  سارا عزیزی قلاتی   کاظم رنگزن

تغییرات کاربری اراضی به ویژه مواردی که ناشی از فعالیت های انسان است جزء مهم ترین تغییرات جهانی محیط زیست است که تاثیر بیشتری از دیگر تغییرات جهانی دارد. پیش بینی و ارزیابی پتانسیل الگوهای کاربری زمین از طریق مدل سازی می تواند به برنامه ریزان محیط زیست و مدیران منابع طبیعی برای تصمیمات آگاهانه تر در سطح چشم انداز کمک کند. هدف از این پژوهش مدلسازی تغییرات کاربری اراضی منطقه کوهمره سرخی استان فارس با استفاده از مدل lcm است. بدین منظور نقشه های کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده etm + و tm ماهواره لندست در سه دوره زمانی مربوط به سال های 1366، 1379 و 1391 تهیه شدند. برای استفاده از تصاویر ماهواره ای ابتدا در مرحله آماده سازی تصویر تصحیح اتمسفری اعمال شده و طبقه‏بندی تصویر به روش حداکثر احتمال و استفاده از شاخص mnf انجام گردید. سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام شد. نتایج آشکارسازی تغییرات دوره اول (1379-1366) با ضریب کاپای 83% نشان می دهد که بیشترین افزایش مساحت در ناحیه مرتع (24/4224 هکتار) و بیشترین کاهش مساحت در ناحیه جنگل (75/3953 هکتار) رخ داده است. بر مبنای این تغییرات و انتخاب 9 متغیر مستقل، مدلسازی پتانسیل تبدیل کاربری برای سال 1391، با استفاده از روش شبکه های عصبی (پرسپترون چندلایه) و رگرسیون لجستیک در مدل lcm انجام شد. سپس با روش زنجیره مارکوف نقشه کاربری اراضی برای سال 1391 پیش بینی شد. نتیجه ماتریس خطا بین نقشه کاربری اراضی استخراج شده از تصویر لندست 1391 به عنوان نقشه مرجع و نقشه های حاصل از مدلسازی با شبکه عصبی و رگرسیون لجستیک به ترتیب ضریب کاپای 75% و 74% است. بنابراین مدل شبکه عصبی برای مدلسازی پتانسیل تبدیل کاربری در دوره دوم انتخاب شد. آشکارسازی تغییرات دوره دوم (1391-1379) با ضریب کاپای 88% نشان می دهد که بیشترین افزایش مساحت در ناحیه مرتع (76/5045 هکتار)، همچنین بیشترین کاهش مساحت در ناحیه جنگل (5508 هکتار) است. با توجه به تغییرات دوره دوم، نقشه کاربری اراضی برای سال 1403 پیش بینی شد که بیشترین تغییر کاربری نسبت به سال 1391، در ناحیه کشاورزی آبی است.

شناسایی مکان های مناسب جهت احداث سدهای زیرزمینی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تصمیم گیری چند معیاره فازی در دشت بتوند، استان خوزستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1392
  ناهید منجزی   کاظم رنگزن

امروزه یکی از راه های تأمین آب در مناطق خشک و نیمه خشک و مقابله با بحران خشکسالی، احداث سدهای زیرزمینی به منظور ذخیره کردن آب های زیرزمینی است. سدهای زیرزمینی سازه هایی هستند که در مسیر جریان آب زیرزمینی ساخته شده و باعث بالا آمدن و ذخیره آب در مخزن خود می شوند. مهم ترین و اولین مشکل در احداث این سدها یافتن مکان مناسب برای احداث آن هاست. در این تحقیق سعی شده است تا با به کارگیری تکنیک های gis و استفاده از روش های فازی محل مناسب برای احداث سد زیرزمینی در دشت بتوند مشخص گردد. از جمله فاکتورهای مورد استفاده در این روش شیب، محیط غیراشباع، هدایت هیدرولیکی (k)، شوری آب زیرزمینی، عمق سطح ایستابی، چگالی زهکشی سطحی، ضخامت آبرفت، چاه-ها و گسل می باشند. اولین گام تشکیل یک بانک اطلاعاتی از لایه های موردنظر با استفاده از منابع موجود و بازدیدهای صحرایی بود. پس از تهیه لایه های مربوطه و اعمال توابع فازی بر آن ها در محیط arcgis، نقشه های معیار استانداردسازی شده به دست آمد. برای استانداردسازی از توابع فازی کوچک، فازی بزرگ و فازی خطی و ذوزنقه ای استفاده شد. از آنجایی که هر نقشه معیار تأثیر خاص خود را در انتخاب مکان مناسب برای احداث سد زیرزمینی دارد و میزان اهمیت نقشه های معیار در رسیدن به نتیجه یکسان نمی باشد، از این رو لازم است نقشه های معیار وزن دهی شوند. وزن هر معیار نشان دهنده میزان اهمیت و ارزش آن نسبت به معیارهای دیگر در عملیات مکان یابی است. پس از تشکیل ماتریس مقایسه زوجی و تکمیل آن توسط کارشناسان مربوطه، وزن هر معیار با توجه به توابع فازی اختصاص داده شده به آن، توسط برنامه نوشته شده در نرم افزار متلب براساس روش تحلیل سلسله مراتبی فازی محاسبه شده و در نقشه معیار مربوطه ضرب شد. آن گاه با استفاده از عملگر جمع فازی در محیطarcgis نقشه معیارها با هم تلفیق و مکان های مناسب برای احداث سد زیرزمینی بدست آمد. در نهایت برای اولویت بندی مناطق بدست آمده از روش فازی تاپسیس استفاده شد. با توجه به نقشه اولویت بندی شده می توان دریافت که مناطق مناسب احداث سد در قسمت شمالی دشت واقع شده اند.

مدل سازی توسعه فضایی شهری با استفاده از تکنولوژی سامانه های اطلاعات جغرافیایی و رگرسیون وزن دار مکانی (gwr): نمونه موردی کلان شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - پژوهشکده علوم زمین 1392
  پیمان حیدریان   سعید ملکی

نام خانوادگی: حیدریان نام: پیمان شماره دانشجویی: 9028202 عنوان پایان نامه: مدل سازی توسعه فضایی شهری با استفاده از تکنولوژی سامانه های اطلاعات جغرافیایی و رگرسیون وزن دار مکانی (gwr): نمونه موردی؛ کلان شهر تهران اساتید راهنما: دکتر کاظم رنگزن، دکتر سعید ملکی استاد مشاور: مهندس ایوب تقی زاده درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: سنجش از دور و gis گرایش: آب و خاک دانشگاه: شهید چمران اهواز دانشکده: علوم زمین گروه : سنجش از دور و gis تاریخ فارغ التحصیلی: 25/10/1392 تعداد صفحه: 125 کلید واژه ها: مدل سازی، پیش پردازش آماری، رگرسیون وزن دار مکانی، سنجش از دور، سامانه اطلاعات جغرافیایی، تهران. شبیه سازی و بازبینی دائمی فرآیندهای دینامیک و الگوهای رشد شهری با توجه به توسعه در گذشته و پیش بینی آن در آینده، برای برنامه ریزان و طرفداران حفظ منابع طبیعی در تنظیم کردن استراتژی های توسعه پایدار، رسیدن به توسعه پایدار شهری و همچنین تصمیم گیری بهتر برای جهت دهی توسعه در آینده، یک امر حیاتی است. در این راستا کلان شهر تهران با رویکرد نخست شهری به عنوان ابرشهر یا شهر مسلط کشور و به صورت پل ارتباطی با جهان خارج و داخل عمل نموده و بر کلیه ساختار داخلی شهرهای کشور و روستاها تأثیرگذار بوده است، در نتیجه استفاده از مدل سازی های ترکیبی با نگاه عمیق تر و محلی جهت برنامه ریزی های مدون در راستای توسعه پایدار کلان شهر تهران غیرقابل اجتناب می نماید. هدف این رساله، مدل سازی الگوهای رشد کلان شهر تهران با استفاده از روش های پیش پردازش آماری رگرسیون اکتشافی (er)، رگرسیون حداقل مربعات معمولی (ols) و مدل رگرسیون وزن دار مکانی، و همچنین پیش بینی توسعه آن با استفاده از مدل ترکیبی پیشنهادی ols-lcm و مقایسه نتایج آن با مدل ca-markov با در نظر گرفتن دوره 11 ساله 85-1374 است. برای این منظور ابتدا، معیارهای موثر در این فرآیند از سازمان های مربوطه جمع آوری، آنالیز و آماده سازی شدند و نقشه های کاربری زمین از تصاویر ماهواره لندست استخراج گردید. در مرحله بعد صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات صورت گرفت. نتایج آشکارسازی تغییرات نشان می دهد که بیش ترین افزایش مساحت در مناطق ساخته شده (68/4603 هکتار) و بیش ترین کاهش مساحت در زمین باز (47/4561 هکتار) رخ داده است. بر مبنای این تغییرات و برای اجتناب از روش سعی و خطا در انتخاب بهترین ترکیب معیارهای ورودی به مدل gwr و lcm، با استفاده از روش er و ols پیش پردازش روی معیارها صورت گرفت. در مرحله بعد با در نظرگرفتن خروجی روش er و ols، 11 متغیر مستقل بعنوان ورودی به مدل ها انتخاب شدند. سپس مدل سازی الگوهای رشد شهری با استفاده از مدل gwr اجرا گردید و نتایج نشان داد از 11 متغیر، دو متغیر در عرض فضای مورد مطالعه دارای جهت تأثیر(- یا +) یکسان بودند و بقیه متغیرها جهت تأثیرشان در کل منطقه تغییر می کند. در نهایت با استفاده دو مدل ols-lcm و ca-markoنقشه کاربری اراضی برای سال 1396 پیش بینی شد. نتایج نهایی نشان داد که پیش بینی صورت گرفته با مدل ols-lcm نسبت به مدل ca-marko و مطالعات گذشته کارایی بالاتری داشته و به واقعیت های زمینی نزدیک تر است و بیشترین میزان توسعه در سال 1396 در بخش های غرب، شرق و شمال شرقی کلان شهر تهران رخ می دهد.

تجزیه و تحلیل منطقه عملیات مانور نظامی با تأکید بر مکان یابی یگان های نظامی با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، در منطقه نصرآباد استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1393
  مهدی کیخایی افوسی   کاظم رنگزن

تحلیل منطقه عملیات، فرآیند منظم و مستمر تجزیه و تحلیل محیط جغرافیایی، آب و هوا و تهدیدات موجود دشمن در یک منطقه مشخص می¬باشد. تحلیل دقیق و به موقع رمز موفقیت در برابر تهاجمات دشمن در میادین جنگ می¬باشد و بدون آگاهی از آنها، طرح ریزی عملیات ارزشی نداشته و موجب تلف شدن نیروی انسانی و تجهیزات نظامی خواهد شد. تغییرات سریع منطقه نبرد و سرعت در انتقال اطلاعات از ویژگی¬های جنگ¬های مدرن می¬باشد. با استفاده از تکنیک¬های روز و اطلاعات دقیق می¬توان ویژگی¬های زمین و عوارض آن را تفسیر نموده و برنامه¬ریزی دفاعی و عملیات را به نحو مطلوب سازماندهی و مدیریت نمود. سیستم اطلاعات جغرافیایی با توانمندی¬های مختلف پردازشی، طراحان و فرماندهان نظامی را در مراحل مختلف تحلیل، طرح ریزی و اجرای عملیات یاری می¬رساند. هدف این پژوهش مکان¬گزینی تعدادی از واحدهای نظامی در منطقه نصرآباد با توجه به تحلیل¬های عوارض زمین و خصوصیات هیدروکلیمایی موجود و تهیه اطلاعات مورد نیاز فرماندهان و طراحان نظامی به منظور طرح ریزی و اجرای تاکتیک¬های عملیات می¬باشد. منطقه مطالعه از نظر مکان¬گزینی یگان¬های توپخانه و موشکی، مناطق مستعد فرود بالگرد، مناطق مستعد استقرار یگان های پشتیبانی رزمی، مناطق مستعد استقرار دیدبان، پهنه¬بندی منطقه از نظر قابلیت تردد و تعیین مسیرها و محورهای مناسب نفوذ به سمت دشمن با استفاده از روش¬های تحلیل تصمیم¬گیری چند معیاره فازی، مورد بررسی قرار گرفته است. در طی مراحل مختلف این پژوهش از روش¬های فازی شامل تحلیل سلسله مراتبی فازی، سیستم استنتاج فازی و تاپسیس فازی استفاده شده است. در مجموع بیست و دو معیار و لایه اطلاعاتی مجزا، وارد محیط gis شدند. عملیات استاندارد سازی داده¬¬ها و همپوشانی لایه¬¬ها در محیط gis و با استفاده از عملگرهای فازی انجام گرفت. روش fuzzyahp از یک مبنای تئوریک قوی برخوردار است و به همین دلیل جزء روش¬های منتخب وزن¬دهی در این پژوهش می¬باشد. نتایج حاصل از انجام تحلیل¬های مکان یابی با توجه به بازدیدهای میدانی انجام شده از منطقه مورد مطالعه و نظر کارشناسان نظامی، با در نظر گرفتن معیارهای مربوط به این یگان¬ها نشان می¬دهد که سیستم اطلاعات جغرافیایی و ترکیب آن با روش¬های تصمیم¬گیری چند معیاره فازی، به خوبی در تحلیل مکان¬یابی یگان¬ها با توجه به ملاحظات مدنظر، موثر واقع گردیده و بهترین مواضع، مسیر و محورهای نفوذ را به طراحان و فرماندهان نظامی پیشنهاد داده است. این مناطق بیشتر در محدوده¬های پایکوهی، نیمه مرتفع، دارای قابلیت تردد و تحرک مناسب با بهره¬¬گیری حداکثر از لندفرم¬ها و شکل عوارض زمین به منظور استفاده از قابلیت اختفاء، انتخاب گردیده است. رویکرد دانش مبنای سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور، با ترکیب تجربه و دانش کارشناسان امر، باعث حفظ جان سربازان، صرفه¬جویی در زمان و هزینه¬ها در صحنه نبرد خواهد شد.

سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی در مدیریت بحران طبیعی در بخشی از شهر سنندج – استان کردستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - پژوهشکده علوم زمین 1393
  محمد کوهی   کاظم رنگزن

وجود شهرهای با قدمت زیاد و مشکلات مربوط به شهرسازی بی برنامه باعث شده است تا خطر زمین لرزه و تخریب های ناشی از آن بسیاری از شهرهای کشور را تهدید کند. مدیریت بحران به وسیله مشاهده سیستماتیک بحران ها و تجزیه و تحلیل آن ها، در جستجوی یافتن ابزاری است که به وسیله آن بتوان از بروز بحران ها پیشگیری و یا در صورت بروز، در راستای کاهش اثرات آن، به امداد رسانی وسیع و بهبود اوضاع اقدام نمود. در مرحله اول این پژوهش شهر سنندج را که دارای 5 منطقه شهرداری می باشد مورد بررسی قرار داده تا منطقه خطر پذیر شناسایی شود. برای این کار 6 شاخص (کیفیت ابنیه، شاخص مسکن، تراکم جمعیتی، تعداد طبقات ساختمانی، توپوگرافی و شیب، پارک و فضای سبز) انتخاب و با استفاده از روش swot fuzzy-ahp اقدام به شناسایی منطقه خطر شد. ابتدا با استفاده از تحلیل swot به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید پرداخته شد و در مرحله بعد برای کمی سازی و نزدیک تر شدن نتایج به واقعیت و رتبه بندی مناطق از تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که منطقه 2 با 167318/0 درصد به عنوان منطقه آسیب پذیر شناسایی شد و مناطق 1، 4، 3 و 5 به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند. یکی از مهم ترین مسایلی که مورد توجه سازمان های مدیریت بحران قرار دارد، انتخاب مکان هایی جهت استقرار موقت سانحه دیدگان است. در مرحله دوم این پژوهش به شناسایی سایت های اسکان موقت آسیب دیدگان ناشی از زلزله در منطقه 3 شهر سنندج پرداخته شد. در این مرحله از 14 شاخص (شیب، گسل، زمین شناسی، مراکز درمانی، مراکز آتش نشانی، مراکز نظامی، مراکز آموزشی، تأسیسات و تجهیزات شهری، فاصله از پارک، مساحت پارک ها، تعداد جمعیت، طبقات ساختمانی، راه های ارتباطی و برق) برای شناسایی سایت های اسکان موقت استفاده شد. بعد از تهیه لایه های اطلاعاتی و تعریف توابع عضویت فازی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتب فازی (fahp) اقدام به وزن دهی معیارها شد. نتایج بدست آمده نشان داد که مکان هایی که انتخاب شده اند دارای شیب 2 تا 6 درصد، جمعیتی (محله ای) به طور میانگین 4000 نفر، کاربری های انتظامی و آموزشی، تعداد طبقات ساختمانی 2 و 3 طبقه و ... می باشند که با توجه به استاندارد معیارها درست انتخاب شده اند.

تحلیل روابط بین جزایر حرارتی شهری و تغییرات کاربری/ پوشش زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای در کلانشهر کرج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1393
  بهروز ابراهیمی هروی   حمید رضا ریاحی بختیاری

چکیده رشد لجام گسیخته و بی برنامه شهرها به ویژه شهرهای بزرگ کشور (ناشی از رشد طبیعی جمعیت شهری، افزایش مهاجرت ها و...) که به دنبال خود باعث افزایش تخریب محیط زیست و افزایش روزافزون انواع آلودگی ها شده است. دراین میان روند ساخت وساز بی رویه و تقلیل فضای لازم برای توسعه فضای سبز به عنوان ریه های تنفسی در شهرها به تغییرات شدیدی در میکرو اقلیم شهرها خصوصاً در شهرهای بزرگ انجامیده است. به فراخور افزایش کاربری های شهری و تبدیل سطوح طبیعی به سطوح ساخته شده ضرورت بررسی میزان تأثیر هر یک از کاربری ها بر دمای محیط شهری بیش ازپیش احساس می گردد. در این تحقیق هدف استخراج درجه حرارت سطح زمین در کلانشهر کرج می باشد که در آن با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده های tm و etm+ و oli/tirs ماهواره لندست بین سال های 1985 تا 2013 طی 3دوره (دوره های 1993، 2003 و 2013) درجه حرارت سطح زمین با استفاده از روش های موجود استخراج شد. روش های استخراج درجه حرارت سطح زمین برای سنجنده های tm و etm+ شامل روش های پنجر? تکی، تک کانالی، سبال، استفان-بولتزمن و دفتر علوم لندست می باشد. روش های مورداستفاده برای استخراج درجه حرارت سطح زمین در سنجند? tirs شامل روش های پنجر? تکی، تک کانالی (مخصوص لندست-های tm و etm+)، تک کانالی (مخصوص لندست tirs)، سبال، پنجر? مجزا، استفان-بولتزمن و دفتر علوم لندست می باشد. سپس با استفاده از روش های آماری اقدام به انتخاب بهترین روش شد. روش های منتخب شامل روش سبال (برای سنجند? tirs) و روش استفان-بولتزمن (برای سنجنده های tm و etm+) می باشد. در ادامه نقشه های کاربری اراضی کلانشهر کرج تهیه و رابطه درجه حرارت سطح زمین و نوع کاربری/پوشش زمین با استفاده از تحلیل های مربوطه تشریح شد. نتایج تحلیل های حرارتی نشان داد که اساساً مناطق صنعتی، گذرگاه های اصلی، زمین های کوهپایه ای رو به آفتاب (شیب های رو به آفتاب) و خاک لخت دارای بالاترین درجه حرارت و مناطق دارای پوشش گیاهی متراکم و پارک ها و فضاهای سبز و آب دارای کمترین درجات حرارت سطح زمین، هستند ضمن آنکه بخش هایی از مراکز مسکونی متراکم که در نزدیکی مناطق دارای درجات حرارت بالا هستند نیز جزء مناطق دارای حرارت بالا (جزایر حرارتی) شناخته شدند. تحلیل های مربوط به ارتباط درجه حرارت سطح زمین و پوشش گیاهی نشان داد که رابطه بین این دو پارامتر معکوس یکدیگر می باشد ضمن آنکه هر چه به انتهای سال نزدیکتر می شویم رابطه این دو پارامتر با هم از حالت فوق خارج شده و ارتباط این دو پارامتر با هم مستقیم می شود (به خصوص در فصل زمستان). در مورد ارتباط درجه حرارت سطح زمین با ارتفاع و شیب زمین مشخص شد که رابطه ارتفاع و شیب زمین با درجه حرارت سطح زمین بسته به زمان سال متفاوت است به عبارتی رابطه دما با ارتفاع و شیب زمین در نیمه اول سال (دوره گرم سال) مستقیم و در نیمه دوم سال (دوره سرد سال) معکوس می باشد. در مورد تأثیر جهت شیب بر درجه حرارت سطح زمین در نیمه اول سال جهت های غربی و شمال غربی دارای کمترین و شیب های شرقی و جنوب شرقی بیش ترین درجه حرارت را دارند. در مورد نیمه دوم سال نیز شیب های غربی و شمال-غربی و جنوب غربی دارای کمترین و شیب های شرقی و جنوب شرقی و جنوبی دارای بیش ترین درجه حرارت سطح هستند

حمل و نقل چندوجهی با تکیه بر حمل و نقل کانتینری( در استان خوزستان )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده مهندسی 1393
  مرضیه یوسفی   سیدعباس طباطبایی

ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی و نزدیکی به آب های ساحلی، از بنادر متعددی در شمال و جنوب کشور برخوردار است، که هریک به فراخور امکانات و موقعیت و عملکرد ، دارای مزیت های متفاوتی هستند. این در حالی است که امروزه بنادر به دلیل توانایی های بالقوه اقتصادی و بازرگانی و غیره یکی از عوامل مهم توسعه منطقه محسوب می شوند. ایده ی حضور یک پایانه ترکیبی در پسکرانه که به صورت مستقیم به یک یا چند بندر ساحلی متصل است و دارای تسهیلات لازم برای مواجهه با ترافیک موجود می باشد، باعث کاهش بسیاری از مشکلات ایجاد شده برای بنادر ساحلی گردیده است. این پایانه ترکیبی داخلی، در غالب موارد دارای ارتباط مستقیم و برنامه ریلی با یک یا چند بندر ساحلی می باشد. در این پایان نامه، علاوه بر طرح این ایده، یک سیستم کلی حمل و نقل متناسب با آن طرح شده و به صورت یک شبکه متشکل از مسیر های وسایل نقلیه و مسیر های حمل و نقل چندوجهی در نرم افزار جی آی اس مدل شده و معیارهایی برای مسیر یابی آن ها معرفی شده است، اهمیت معیارها با محاسبه وزن هر معیار از روش سلسله مراتبی فازی(fahp) تعیین گردیده است. عملیات مسیریابی بهینه حمل کالاهای وارداتی، با تشکیل تابع مطلوبیت مسیر انجام گرفت. این تابع با کمک گرفتن از نتایج روش fahp تشکیل گردید. سپس با معرفی این تابع در نرم افزار arc gis و بهره گیری از قابلیت این نرم افزار در تحلیل شبکه (منوی network analysis)، بهینه ترین مسیر بین مبدأ اصلی ورودی کالاهای کانتینری (بندر شهید رجایی) تا مراکز تقاضای داخل کشور تعیین گردید. نتایج حاصل از مدل سازی ها نشان داد که 68 درصد از مراکز تقاضای داخلی برای حمل بهینه کالاهای وارداتی باید از بندر امام خمینی جهت تغییر روش حمل و نقل دریا به خشکی استفاده کنند. این در حالی است که در حال حاضر بندر شهید رجایی به عنوان مبدأ اصلی ورود کالاهای کانتینری در کشور مطرح است. از نتایج عمده دیگر این پژوهش می توان به برتری 77 درصدی شاخص مطلوبیت مسیرهای بهینه پیشنهادی (که عمدتاً چندوجهی هستند) نسبت به مسیر تک وجهی جاده ای که عمده روش حمل در ایران است، اشاره نمود.

مکان یابی دهکده گردشگری از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی و هوش محاسباتی با در نظر گرفتن ارزیابی زیست محیطی) شهرستان شوش )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1394
  الهام عزیزی خادم   کاظم رنگزن

صنعت گردشگری در سال های آغازین قرن 21 به یک فعالیت عظیم اقتصادی تبدیل گشته و یکی از پر درآمد و اشتغال زاترین صنایع جهانی قلمداد می گردد. یکی از مهم ترین گام ها در این صنعت، مکان یابی سایت های مناسب برای ارائه خدمات مورد نیاز گردشگران در قالب دهکده های گردشگری است. مکان یابی دهکده های گردشگری اغلب تابعی از تقاضای گردشگری، دسترسی مناسب به نواحی خدماتی و وجود یک یا چند جاذبه گردشگری در آن منطقه می باشد. شهرستان شوش یکی از مناطق توریستی استان خوزستان محسوب می شود اما علی رغم بازدید گسترده گردشگران، از امکانات رفاهی کمی برخوردار است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با در نظر گرفتن عواملی نظیر فاصله از رودخانه، فاصله از مراکز گردشگری، فاصله از مناطق حفاظت شده، فاصله از مراکز خدماتی و... مناسب ترین مکان برای ایجاد دهکده گردشگری با استفاده از سیستم اطلاعای جغرافیایی gis و سیستم استنتاج فازی fis تعیین گردد. به این منظور با تعریف محدوده استاندارد و متغیرهای زبانی، توابع عضویت معیارها در مدل سیستم استنتاج فازی پیاده سازی شد با استفاده از روش های یاد شده چهار سایت اولیه برای ایجاد دهکده گردشگری در این شهرستان تشخیص داده شده است. در عصر حاضر گردشگری به عنوان یک صنعت در بسیاری از کشورها مطرح شده است و در برخی از آن ها به عنوان مهم ترین صنعت و منبع درآمد نقش اساسی در توسعه و شکوفایی اقتصادی دارد. از آن جاییکه فعالیت های گردشگری اثرات چشم گیری در اقتصاد مناطق پذیرنده گردشگران بر جا می گذارد توجه فراوانی به این زمینه از فعالیت معطوف گردیده و در صورت رعایت ضوابط و استانداردهای زیست محیطی توسعه گردشگری می تواند به عنوان عاملی در جهت حفاظت از محیط زیست و افزایش کیفیت آن به شمار آید. با پدیدار شدن آثار زیان بار فعالیت های بشری، جهت ایجاد تعادل و سازگاری بین فعالیت ها و محیط زیست ابزارها و روش های مختلفی ابداع و مورد استفاده قرار گرفته است. ارزیابی اثرات زیست محیطی از جمله روش های بسیار کارآمدی است که با شناسایی محیط زیست و درک اهمیت آن، آثار بخش ها یا فعالیت های مختلف یک طرح بر اجزای محیط را بررسی و ارزیابی می کند و در نهایت با توجه به نتایج حاصل از آن راه کارهایی برای ایجاد سازگاری بیشتر بیان می دارد. انجام ارزیابی اثرات زیست محیطی با تصویب قانون سیاست ملی محیط زیست آمریکا به صورت مدون در جهان آغاز گردید. انسان موثرترین و مهم ترین عامل تغییرات زیست محیطی است که به منظور دوام زندگی خود در محیط زیست اعم از بهره برداری از منابع، امکانات، صنعت و غیره ضمن ایجاد تغییرات مفید و مناسب موجبات تخریب را فراهم می آورد. دراین راستا بکار گیری روش علمی ارزیابی اثرات زیست محیطی می تواند اطمینان کافی از رعایت سیاست ها و اهداف تعیین شده در برنامه ها طرح ها و فعالیت های پروژه ها را در جهت تأمین ضوابط معیارها و قوانین زیست محیطی فراهم آورد. قبل از انجام هر پروژه عمرانی ضروری است که اثرات اجرای آن پروژه بر محیط زیست مورد ارزیابی قرار گیرد. این موضوع نه با هدف جلوگیری از اجرای پروژه بلکه با هدف کاهش اثرات سوء آن بر محیط زیست است تا حداقل ممکن صورت پذیرد. سپس به منظور انتخاب بهترین محل ارزیابی های زیست محیطی نیز لحاظ شده است در این پژوهش ارزیابی اثرات زیست محیطی با استفاده از روش فازیtopsis و روش فازی ahp که هر دو از روش های تصمیم گیری چند معیاره هستند، صورت گرفته است. برای ارزیابی زیست محیطی از پارامترهایی مانند: منظر، کشاورزی ، کیفیت آب های سطحی و....استفاده شده است. هر کدام از معیارها وزنی را به خود اختصاص داده که با بکارگیری هر دو روش فازیtopsis و فازی ahp بهترین گزینه را سایت شماره 4 معرفی گردیده که این سایت کمترین خسارت را به محیط زیست وارد می کند و بیش تر این منطقه بایر است و این محدوده فاصله مناسبی از رودخانه دز دارد. این محل در محدوده اثر باستانی چغازنبیل از آثار باستانی ثبت شده در یونسکو قرار می گیرد.