نام پژوهشگر: سید معین الدینی
پرویز رضا میرلطفی احمد بخشایشی اردستانی
به نظر می رسد چگونگی شکل گیری آرا ، افکارو اندیشه سیاسی طالبان در حوزه جامعه شناسی سیاسی و زمینه های آن از دید محققان مغفول مانده ویا به صورت سطحی به آن توجه شده است. جستارهایی که در چند سال اخیر در رابطه با علل شکل گیری و بروز وظهور طالبان انجام گرفته، بیشتر تلاش خود را مصروف چگونگی شکل گیری طالبا ن در برون متن نموده اند . ضمن اینکه نگاه اکثر محققان بیشتر به جنبه های خارجی شکل گیری طالبان در دو زمینه عوامل خارجی ونظریه اسلام هراسی مطرح می باشد و ازاین جهت کاستی هایی نیز مشاهده شد.مطالعه حاضر با یک چارچوب تئوریک برگرفته از تئوری ساختارگرایانه میشل کروزیه و تئوری تفهمی ماکس وبروبا توجه به نقش کانالهای اولیه و ثانویه جامعه پذیری سیاسی از ارزیابی ابعاد سیاسی و وابستگی های خارجی و سیاستهای کشورهای منطقه و جهان که احتمالا در شکل گیری طالبان نقش داشته اند, چشم پوشی می کند تا از این طریق به ریشه یابی طالبانیزم در افغانستان بپردازد. سئوال اساسی که در این تحقیق به ان پاسخ داد ه شد ؛عبارت است از :چگونه جامعه پذیری سیاسی در افغانستان منجر به تشکیل طالبانیزم(اسلام سیاسی طالبان)شد؟ روش تحقیق در این رساله تلفیقی از دو روش کمی و کیفی است که با استفاده ازمستندات کتابخانه ای ،مشاهده ،مصاحبه و بررسی آماری به صورت بینا روشی داده های کمی وکیفی گردآوری شدند. با اتکا به نتایج تحقیق، طالبانیزم در افغانستان ناشی از عامل خارجی نیست ،بلکه تحت تاثیر عوامل داخلی وریشه های عمیق تاریخی هست. این ریشه ها مرهون اسلام احساسی و ساده،جامعه پذیری سیاسی از طریق کانالهای اولیه وثانویه همچون خانواده و تعلیم وتربیت می باشد. کلید واِژه ها: طالبان،طالبانیزم ،جامعه پذیری سیاسی، کانالهای اولیه و ثانویه ،افغانستان