نام پژوهشگر: داوود قهرمانی
سیده مریم عابدی محمد رضا کوراغلی
چکیده: پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج بدست آمده) در این پایان نامه تلاش شده است تا تاثیر تدریس انواع مختلف هم آیی بر پیشرفت نوشتاری توسط زبان آموزان حد متوسط ایرانی مورد بررسی قرار گیرد. برای انجام این کار100 دانشجوی سطح متوسط در آموزشگاه نصر بابل به عنوان جمعیت مورد مطالعه انتخاب شدند. در مرحله اول برای انتخاب کردن جمعیتی که از لحاظ مهارت زبان تقریباً در یک سطح باشند تست جامع ket اجرا شد و 63 نفر از آن ها انتخاب شدند. مطابق طرح ما در این پایان نامه که quasi- experimental design بوده است این 63 نفر به طور تصادفی به دوگروه 32 نفره آزمایش و 31 نفره کنترل تقسیم شدند. برای همگون سازی این جمعیت بر روی نتایج بدست آمده از تست ket ، آزمون f اجرا شد. نتایج بدست آمده از آزمون f همگون بودن این جمعیت را تایید کرد. در مرحله بعدی امتحان انشاء که به صورت نوشتن داستان براساس یک سری تصاویری که بیان کننده داستان بود به عنوان پیش آزمون به دانشجویان در دو گروه آزمایش و کنترل داده شد. ابتدا آن ها داستان را به زبان انگلیسی نوشتند سپس آنچه را که به زبان انگلیسی نوشته بودند ترجمه کردند و در پایان داستان را به زبان فارسی نوشتند. آموزش در 20 جلسه اجرا شد. هر جلسه واژگان هم آیی به همراه تعدادی تمرینات به گروه آزمایش ارائه داده شد. هدف اصلی محقق تدریس هم آیی های متوسط (medium strength) بوده است. 30 دقیقه اول کلاس به تدریس تعدادی مطالب انتخاب شده برای گروه آزمایش اختصاص داده شد در حالی که به گروه دوم یعنی گروه آزمایش روش خاصی آموزش داده نشد. به عبارت دیگر،به گروه کنترل هیچ آموزشی در زمیه تدریس واژگان هم آیی داده نشد. در پایان دوره آموزش امتحان انشاء براساس همان تصاویری که در پیش آزمون به دانشجویان داده شد به عنوان پس آزمون به دانشجویان در گروه کنترل و آزمایش داده شد. برگه های هر دوگروه در پیش آزمون و پس آزمون توسط محقق و دو مدرس با تجربه زبان انگلیسی مورد ارزیابی قرارگرفت. سپس از طریق آزمون t میانگین نمرات دو گروه مقایسه شد و محقق فرضیه صفر (h0) را رد نکرد؛ به این معنا که تدریس انواع مختلف هم آیی بر پیشرفت نوشتاری زبان آموزان موثر نمی باشد.
نجمه نوذری محمد رضا کوراغلی
این تحقیق در راستای بررسی تا ثیرپرورش تفکر نقادانه از طریق سوالات فلسفی بر درک مطلب زبان آموزان انجام شده است.به منظور دستیابی به این مهم، برای انتخاب زبان آموزان همگون از آزمون کت استفاده شده است. در این مرحله از 98 زبان آموز آزمون کت به عمل آمد و نهایتا 64 نمونه آماری با دامنه نمرات یک انحراف از معیاربالاترو پایین تر از میا- نگین به عنوان جمعیت آماری این تحقیق انتخاب و سپس به طور تصادفی در گروههای 32 نفره آزمون و کنترل تقسیم شده اند. از 64 نمونه آماری گروه آزمون پیش آزمون تفکر نقادانه(پیتر هانی، 2005) به عمل آمد. در طول تحقیق نمونه های آماری گروه آزمون در کنار آموزش های ترمیک به مدت 15-20 دقیقه جلسات آموزشی ازآموزش تفکر نقادانه بهره مند شدند. در پایان ترم از گروههای آزمون و کنترل آزمون کت گرفته شد. بعلاوه از هر دو گروه پس آزمون خواندن نیز گرفته شد. این آزمون توسط محقق تهیه شده و از طریق مشابه32 نفره پایلت شد. در همین مرحله همچنین از نمونه های آماری گروه آزمون پس آزمون تفکر نقادانه به عمل آمد. بررسی نتایج کسب شده نشان می دهد که خواندن و درک مطلب و تفکر نقادانه گروه آزمون پس از دریافت آموزش مهارتهای تفکر نقادانه از طریق سوالات فلسفی افزایش یافته است.
فاطمه عصیری پرویز بهروزی
چکیده این مطالعه به طور جامع تلاش بر تحقیق روی تاثیر تکنیک های یادگیری گروهی بر درک مطلب دانش آموزان دبیرستانی رادارد. بد ین منظورابتدا یک تست تعیین سطح( (pet,version2009 به100 دانش آموز دخترپایه سوم دبیرستان که در دو دبیرستا ن گرمسار در ایران مشغول به تحصیل بودند داده شد.سپس 64نفرپس از تست مهارت سنجی انتخاب شد ند.افراد مذکور به صورت تصادفی به دو گروه 32 نفره آزمایشی وکنترول تقسیم شدند.ِیک پیش آزمون خواندن ازهر دو گروه گرفته شد. با بررسی نتایج پیش آزمون مشخص گردید که تفاوت معنا داری بین دو گروه کنترول و آزمایش وجود ندارد.بنابراین 10 متن خواند نی طی 12 جلسه 90دقیقه ای با دو شیوه متفاوت توسط محقق ارائه گردید. در گروه کنترول متون خواندن به شیوه سنتی معلم محور تدریس گردید. اما درگروه آزمایشی دانش آموزان از تکنیک های یادگیری گروهی (جیگسا) بهره بردند. پس از دوازده جلسه آزمون پایانی برگزار گردید. نتایج امتحان پایانی فوق (مربوط به دو گروه ) جهت بررسی فرضیه مذکور در بالا توسط t-testمقایسه شد . به علت اینکه (t-value) کوچکتر از 5/ 0 بود می توان نتیجه گرفت که تدریس درک مطلب از طریق گروهی بر یاد سپاری زبان آموزان ایرانی سطح متوسطه موثر بوده و بنابراین تئوری null(بی تاثیری ) رد می شود.
ثریا صادقی داوود قهرمانی
اینگونه ثابت شده است که تلفیق چهار مهارت اصلی زبان یعنی مهارت شنیداری، درک مطلب گفتاری و نوشتاری در آموزش زبان دوم یا زبان خارجه بسیار مفید می باشند. مشخص شده است که ما در زمان برقراری ارتباط به ندرت از یک مهارت استفاده می کنیم بنابراین در یک زمان بر بیش از یک مهارت تمرکز می کنیم. تلفیق مهارت نوشتاری با مهارتهای دیگر در یادگیری زبان روشی موثر برای آموزش مهارت نوشتاری خواهد بود. مطالعات زیادی در تلفیق آموزش مهارت نوشتاری با مهارتهای دیگر از قبیل مهارت درک مطلب انجام شده است. علیرغم این مطالعات، ارتباط میان مهارت درک مطلب و نوشتاری زبان دوم بطور گسترده ای مورد بررسی قرار نگرفته است و متخصصین دریافته اند که ساختار یا الگوی مهارت نوشتاری درک مطلب زبان دوم در این زمینه مورد بررسی قرار نگرفته است. در این خصوص این بررسی و تحقیق به بیان این موضوع می پردازد که آیا تلفیق مهارت درک مطلب در مقابل مهارت گفتاری اثر مهمی بر مهارت نوشتاری زبان آموزان سطح متوسط ایرانی بعنوان زبان آموزان زبان خارجه بعنوان زبان دوم خواهد داشت یا خیر. بر همین اساس دو گروه بطور تصادفی از میان زبان آموزان سطح متوسط انتخاب شدند در یک گروه مهارت نوشتاری با تلفیق مهارت درک مطلب و در گروه دیگر با تلفیق مهارت گفتاری تدریس شد. نمونه های نوشته های زبان آموزان در طول ترم جمع آوری شد و توسط دو نفر تصحیح شد. داده های جمع آوری شده از طریق مدلهای مستقل t-test مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مشخص کردند که تفاوت فاحشی میان دو گروه وجود دارد. زبان آموزان در گروهی که مهارت نوشتاری با مهارت درک مطلب تلفیق شد بهتر از گروه دوم عمل کردند. این یافته به ارتباط عمیق میان مهارت درک مطلب و نوشتاری اشاره می کند. اگرچه نمی توان نتیجه گرفت که رابطه ای میان مهارت گفتاری و نوشتاری وجود ندارد. نتایج این بررسی به اهمیت رابطه میان مهارت گفتاری و نوشتاری اشاره می کند. یک معنای گسترده این بررسی این است که محققان می بایست بیشتر بر نقش تسهیل کننده مهارت درک مطلب در مهارت نوشتاری توجه داشته باشند تا توجه به مهارتهای نوشتاری زبان آموزان بصورت جداگانه. معلمان می توانند از تلفیق تمرینهای درک مطلب در تدریس مهارت نوشتاری بهره مند شوند. بنابراین بطور کلی به نظر می آید که خواندن و متن مرتبط قبل از نوشتن اثرات مثبتی بر مرحله نوشتاری و عملکرد متوالی زبان آموزان دارد. این مسئله می تواند بیشترین مشکلاتی که زبان آموزان و آموزگاران در مرحله نوشتاری با آن مواجه هستند را برطرف کند. با توجه به اینکه مرحله نوشتاری یکی از مشکل ترین مهارتهایی می باشد که زبان آموزان زبان انگلیسی بعنوان زبان دوم با آن مواجه هستند.
ژیلا رضایی داوود قهرمانی
اگرچه هم آیی لغات و نقش آنها در پیشرفت زبان موضوع تحقیقات بسیاری بوده است اما در تعداد کمی از این تحقیقات به تا"ثیر تدریس هم آیی لغات در پیشرفت مهارت نوشتاری زبان آموزان اشاره شده است.بهمین منظور این تحقیق به بررسی تدریس نقش هم آیی لغات در میزان درستی نوشته های زبان آموزان پرداخته است.همچنین این تحقیق قصد دارد به بررسی این موضوع بپردازد که آیا تدریس مستقیم و غیر مستقیم هم آیی لغات در مهارت نوشتاری زبان آموزان تفاوت قابل توجه ای دارد یا خیر.برای رسیدن به ای هدف؛دو گروه از زبا آموزان سطح متوسطه از طریق آزمون تععین سطح انتخاب شدند.در یک گروه تدریس متستقیما" و از طریق بالا بردن سطح آگاهی در زبان آموزان صورت گرفته و در گروه دیگر بصورت غیر مستقیم و از طریق درک مطلب تدریس انجام شده است.نمونه نوشته های دانش آموزان در طول ترم جمع آوری شده و توسط دو مصحح مختلف تصیح گردیده است. مجموع نمرات هر زبان آموز محاسبه گردیده و اطلاعات مربوط به آن توسط t-test تجزیه و تحلیل گردید.نتایج تجزیه و تحلیلها حاکی از آن است که تفاوت عمده ای بین این دو گروه وجود دارد.به عبارت دیگر تحقیقات نشا می دهد که گروهی که بصورت مستقیم هم آیی لغات را آموخته اند نسبت به زبان آموزان گروه دوم،سهم بیشتری را در یادگیری داشته اند و نوشته های آنها از درستی بیشتری برخوردار است.