نام پژوهشگر: شمس ا... شیرین بخش

اندازه گیری فقر چند بعدی و نابرابری پناهندگان افغانی ساکن نقاط منتخب ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1389
  میترا احمدی نژاد   صدیقه عطر کار روشن

هدف: هدف از این پژوهش اندازه گیری فقر چند بعدی و نابرابری پناهندگان افغانی ساکن ایران در منطقه ورامین و مهمانشهر مهاجران سمنان است. از آنجا که هیچ تحقیق اقتصادی پیش از این در خصوص سنجش فقر یا آسیب پذیری پناهندگان در ایران صورت نگرفته است، می توان گفت نتایج این تحقیق در سیاست گذاری های آتی کشور می تواند بسیار مفید واقع شود. روش شناسی: در این پژوهش از روش نظریه اطلاعات که توسط معصومی (2006) ارائه شده است برای اندازه گیری فقر چند بعدی بر اساس چهار ویژگی درآمد، مسکن، آموزش و سلامت عمومی استفاده شده است. در این روش ابتدا فقر در هر یک از شاخصه ها به صورت تک بعدی محاسبه شده و در پایان فقر چند بعدی با دو رویکرد ضعیف و قوی بر اساس نظریه اطلاعات محاسبه می گردد. همچنین نابرابری موجود بین گروه مورد بررسی پژوهش با توجه به چند دسته بندی اساسی سنجیده می شود. نتایج و یافته ها: براساس یافته های پژوهش فقر درآمدی با 79% بالاترین سرشمار فقر را در بین ویژگی های مورد بررسی پژوهش، یعنی درآمد، آموزش، مسکن و بهداشت داشته است. سرشمار فقرچند بعدی با رویکرد تمرکز ضعیف در نرخ های جانشینی مختلف ویژگی ها، عددی بین 78% تا 95% و فقر چند بعدی با رویکرد تمرکز قوی عددی بین 98% تا 100% بدست آمده است. فقر چند بعدی با رویکرد قوی پناهندگان فاقد مدارک اقامت، بالاتر از پناهندگان دارای مدارک اقامت بوده است همچنین فقر چند بعدی با رویکرد قوی پناهندگان ساکن میهمانشهر بالاتر از پناهندگان ساکن شهرستان ورامین بوده است. نابرابری بین پناهندگان ساکن شهرستان ورامین همچنین پناهندگان فاقد مدارک اقامت نیز بیشتر بوده است. کلید واژه ها: پناهنده، فقر چند بعدی، نظریه اطلاعات، خط فقر تجمیع شده، نابرابری

بررسی ارتباط کسری بودجه و کسری حساب جاری در ایران سالهای 82-1360
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1385
  زهرا شیرمحمدی   مهدی پدرام

کسری بودجه مزمن دولت یکی از مشکلات اقتصاد ایران است که تقریبا همه بخشهای آن را کم و بیش متاثرمی کند. یکی از بخشهای تاثیر پذیر بخش خارجی اقتصاد است که مورد نظر این پژوهش قرار دارد. هدف اصلی این تحقیق بررسی اثرات کسری بودجه بر تجارت خارجی وحساب جاری ایران برای دوره 1360 تا 1382 می باشد. این مطالعه از پنج فصل تشکیل می شود در فصل اول ضمن بیان مقدماتی از اقتصاد ایران، روند شکل گیری فرضیه تبیین شده ونهایتا این فرضیه بدین صورت مطرح می گردد:" کسری بودجه کسری حساب جاری را افزایش می دهد." در فصل دوم دیدگاههای متداول در مورد کسری بودجه بیان می گردد. این دیدگاهها عمدتا شامل نظریات مکتب نئوکلاسیک، کلاسیک و کینزین ها می باشد. اقتصاددانان نئوکلاسیک ضمن تمایز بین اثرات کسری بودجه موقت و دائم، معتقدندکه کسری بودجه دائم با افزایش نرخ بهره وورود سرمایه باعث تقویت ارزش پول ملی شده و کسری حساب جاری را درپی خواهد داشت. اقتصاددانان کلاسیک چون کسری بودجه را پدیده ای موقت و گذرا در نظر می گیرند معتقدند این شرایط هیچ تاثیری بر تقاضای کل، نرخ بهره و تشکیل سرمایه ندارد و چون کسری بودجه از این کانالها حساب جاری را تحت تا ثیر قرار می دهد، می توان نتیجه گرفت که این دیدگاه هرگونه رابطه بین کسری بودجه و کسری حساب جاری را نفی می کند. کینزین ها ارتباط بین کسری بودجه و کسری حساب جاری را از کانال افزایش تقاضای کل وجذب داخلی برقرار می کنند. به عبارت دیگر از نظر کینزینها افزایش کسری بودجه باعث افزایش کسری حساب جاری می شود.در بخش دوم این فصل مروری بر برخی مطالعات انجام شده در این زمینه داشتیم. مطالعات داخل کشور عمدتا رابطه مثبت بین کسری بودجه و کسری حساب جاری را تائید کرده اند. مطالعات خارج از کشور نتایج متفاوتی داشته اند که بسته به متغیرهای در نظر گرفته شده و روش برآورد یکی از دیدگاههای مطرح شده را تائید کرده اند. به طور کلی هر چه تعداد متغیرهای بیشتری در تحلیل به کار گرفته شده اند نتایج همگرایی بیشتری نشان می دهند.فصل سوم این پژوهش اختصاص به بررسی آماری کسری بودجه و حساب جاری در اقتصاد ایران طی سالهای (82- 1360) دارد. برای این منظور دوره مورد مطالعه به چهار دوره (68 - 1360)، (73- 1369)، (78- 1374)، (82- 1379) تقسیم شده و روند متغیرهای موردنظر با آمار و ارقام مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه نحوه ارتباط این کسری ها در اقتصاد ایران از کانال تقاضای کل و درآمد نفت تبین گردید. در فصل چهارم سعی شده فرضیه مطروحه با استفاده از روشهای اقتصاد سنجی مورد آزمون قرار گیرد. بدین منظور برای بررسی تاثیر کسری بودجه بر حساب جاری تاثیر آن بر اجزای تشکیل دهنده این حساب یعنی صادرات و واردات کالاها و خدمات مدنظر قرار گرفت. درتحلیل انجام شده، توابع واردات و صادرات کالاها و خدمات در ایران برای دوره (82– 1360) با استفاده از مدل همگرایی جوهانسن و الگوی تصحیح خطا، برآورد شده اند. الگوی برآورد شده برای واردات بیان می کند، رشد کسری بودجه تاثیری برابر 42/0 درصد بر واردات کالاها و خدمات دارد. به همین ترتیب الگوی برآورد شده برای صادرات مبین تاثیر45/0- درصدی رشد این کسری بر صادرات کالاها و خدمات می باشد. با توجه به اینکه حساب جاری از تفاضل صادرات و واردات کالاها و خدمات حاصل می شود و در نظر گرفتن تاثیرات فوق می توان نتیجه گرفت که افزایش کسری بودجه دولت باعث افزایش کسری حساب جاری می گردد. به عبارت دیگر فرضیه مطروحه مورد تایید قرار می گیرد. مهمترین یافته‏های این تحقیق به شرح زیر می‏باشد: 1- اثر کسری بودجه بر واردات کالاها و خدمات برابر با 42/0 بوده و بیانگر تاثیر مثبت کسری بودجه بر واردات کالاها و خدمات است. 2- ضریب کشش صادرات کالاها و خدمات نسبت به کسری بودجه معادل 45/0 – بوده و بیانگر تاثیر منفی کسری بودجه بر صادرات کالاها و خدمات می‏باشد. 3- ضریب تعدیل برای تابع واردات برابر با 67 درصد، و برای الگوی صادرات معادل 70 درصد می‏باشد که بیانگر حرکت خوب به سمت تعادل توسط الگوهای مورد بررسی و در صورت وارد شدن شوکهای غیرقابل پیش‏بینی بر آنها می‏باشد. 4- با وجود اینکه ضرایب کوچک 12/0 – و 14/0 – درصد برای متغیرهای مجازی جنگ (1359– 1367) و یکسان سازی نرخ ارز (1380 – 1382) حاصل شده است اما این ضرایب نشان دهنده تاثیر منفی سالهای جنگ بر واردات کالاها و خدمات و اثر منفی یکسان سازی نرخ ارز بر صادرات کالاها و خدمات می‏باشد. 5- باتوجه به موارد 1و2 افزایش کسری بودجه کسری حساب جاری را افزایش می دهد. به عبارت دیگربه عنوان آخرین نتیجه ، فرضیه این تحقیق مورد تایید قرار می گیرد.