نام پژوهشگر: فرخ قایمی
داود دهنوی محمد حسین محمودی قرایی
در این مطالعه نهشته های الیگوسن زون بینالود در سه برش باغشن گچ، دامنجان و طاغان واقع در شمال نیشابور مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات بافتی و ساختارهای رسوبی این نهشته ها منجر به شناسایی 3 مجموعه رخساره سنگی دانه درشت (gmg,gcm,gmm,gh,gp,gt) ، دانه متوسط (sh,sp,st,sr,sm,sl) و دانه ریز(fl,fm) و 5 عنصر ساختاری (sb,lv,ff ch,la) شد. مطالعه اثار فسیلی این نهشته ها نیز منجر به شناسایی اثار فسیلی , arenicolites isp, steinichnus isp, scoyenia isp, taenidium barrette isp, j – shaped burrows, horizontal u-shaped burrows, cochlichnus isp, ant nests شد. در مجموع با توجه به مشاهدات صحرایی و مطالعات رخساره ای و آثار فسیلی، محیط تشکیل این نهشته ها محیط رودخانه ای در نظر گرفته شد. مطالعات پتروگرافی نشان دهنده ترکیب پلی میکتیک برای کنگلومراها و ترکیب لیت ارنایت تا لیتیک ارکوز برای ماسه سنگ ها، در سه برش می باشد. مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی نشان دهنده موقعیت تکتونیکی حاشیه فعال قاره ای برای ماسه سنگ های برش دامنجان و موقعیت کمان ماگمایی برای ماسه سنگهای برش باغشن گچ است. مطالعات ژئوشیمیایی و پتروگرافی نشان دهنده وجود شرایط هوازدگی شدیدتر برش دامنجان نسبت به برش باغشن گچ و همچنین بیان کننده خشک تر شدن آب و هوا در طول الیگوسن است. از فرایندهای اصلی دیاژنتیکی که نهشته های الیگوسن را تحت تاثیر قرار داده می توان به فشردگی فیزیکی، سیمانی شدن ( اکسید آهن، کلسیتی )، دگرسانی، شکستگی و پرشدگی رگه ها اشاره کرد. مطالعات چینه نگاری سکانسی نشان دهنده وجود یک مرز sb1 در قسمت ابتدایی و گذر از ائوسن به الیگوسن بوده و همچنین مطالعات، براساس تغییرات رخساره ای، نشان دهنده تشکیل نهشته های الیگوسن در برش دامنجان در طی سه دسته رخساره رسوبی و برش طاغان در طی دو دسته رخساره رسوبی و برش باغشن گچ در طی چهار دسته رخساره رسوبی است.
منصور شبان فوزی فرزین قایمی
منطقه بهاباد (در 220 کیلومتری شمال شرق استان یزد) بین دو گسل فعال بهاباد (در حاشیه شمال شرقی شهرستان) و کوهبنان (در حاشیه جنوب غربی شهرستان) واقع شده است. این گسل ها در منطقه به صورت قطعات گسله اند. بر اساس شواهد هندسی و جنبشی، پهنه گسلی بهاباد در منطقه بهاباد به 3 قطعه (s1, s2, s3) تقسیم گردیده است. بر اساس شاخص های ریخت زمین ساختی ((active tectonics indices (iat) منطقه مطالعاتی را از لحاظ نرخ فعالیت تکتونیکی، به چهار رده، رده 1 ( فعالیت تکتونیکی خیلی بالا، 52/1% در منطقه)، رده 2 (بالا، 58/68%)، رده 3 (متوسط، 20%) و رده 4 (کم، 9/9%) تقسیم شده است. شاخص های فعالیت تکتونیکی و شواهد ریخت زمین ساختاری نرخ فعالیت تکتونیکی را در منطقه مطالعاتی عمدتاٌ متوسط تا بالا نشان می دهند.بر اساس همین شاخص قسمت جنوب شرقی گسل کوهبنان و قسمت شمال غربی گسل بهاباد میزان فعالیت تکتونیکی بالایی نسبت به سایر قسمت ها نشان می دهند. شواهد موجود ریخت زمین ساختی، ساختمانی و لرزه زمین ساخت نشان می دهند که حرکت عهدحاضر (کواترنر) اکثر قطعات گسله (بهاباد و کوهبنان) در منطقه مطالعاتی از نوع راست لغز- تراستی است. بررسی قطعات گسله نشان می دهد که بیشترین بزرگای زلزله مربوط به قطعه گسله s1، گسل بهاباد (8/6) و قطعه گسله s26، گسل کوهبنان (6/6) است. همچنین بیشترین شتاب افقی محتمل وارد بر شهرستان بهاباد 49/0 شتاب ثقل زمین و ناشی از فعالیت قطعه گسله s1 بهاباد خواهد بود.
محصی صادقی سید مسعود همام
چکیده منطقه مورد مطالعه در حدود 15 کیلومتری شمال غرب مشهد و در 15ً 20َ 36ْ تا 15ً 22َ 36ْ عرض شمالی و ً39 54َ ْ58 تا ً59 َ56 58ْ طول شرقی و در زون زمین ساختی بینالود واقع شده است. دامنه شمالی بینالود که منطقه مورد مطالعه نیز در آن قرار می گیرد به طور کلی از اسلیت ، کوارتزیت ، فیلیت، شیست ها و سنگ های مافیک و اولترامافیک تشکیل می شود. بر اساس مطالعات صورت گرفته در منطقه ، ابتدا دگرگونی ناحیه ای در حد رخساره شیست سبز و زون های کلریت و بیوتیت و گارنت دما پایین سنگ های پلیتی را تحت تاثیر قرار داده و سپس دو مرحله دگرگونی مجاورتی بر این سنگ ها اعمال شده است. دگرگونی مجاورتی مرحله اول با شدت بیشتر از دگرگونی مجاورتی مرحله دوم و تولید پورفیروبلاست های آندالوزیت ، استارولیت و گارنت انجام پذیرفته است. در مرحله دوم همراه با نفوذ توده آذرین و آزاد شدن سیالات ماگمایی سنگ های دگرگونی مرحله قبل دچار سریسیتیزاسیون شده و طی واکنش های پسرونده پاره ای از پورفیروبلاست ها از بین رفته و کانی های جدیدی جایگزین آن ها شده است. با توجه به مجموعه های کانیایی مورد مطالعه هاله دگرگونی گرانیت مشهد از نوع b 2 بوده وبه طور کلی حد اکثر دمای دگرگونی مجاورتی 650 درجه و در فشار های حدود 5/3 کیلوبار اعمال شده است.
فروغ فروغی گرو فرزین قایمی
تاقدیس ژرف با درازای نزدیک به 43 کیلومتر و پهنای 5 تا 8 کیلومتر و راستای چیره ی شمال باختری – جنوب خاوری، یکی از تاقدیس های واقع در کمربند چین خورده ی کپه داغ است. این مجموعه که در پهنه ی ساختاری کپه داغ قرار گرفته دارای چین خوردگی، گسل ها و درزه های متعددی است. در این پایان نامه سعی شده است عناصر سبک چین و مکانیزم چین خوردگی در تاقدیس ژرف مورد بررسی قرار گیرد . در مطالعه ی این تاقدیس 3 پیمایش عمود بر محور تاقدیس صورت گرفته است. برداشت های صحرایی و اندازه گیری پارامتر های هندسی مربوط به یک سطح چین خورده و تجزیه تحلیل داده ها حکایت از آن دارد که تاقدیس ژرف یک چین نا متقارن ، باز ، نیمه زاویه دار و وسیع است و بر اساس طبقه بندی رمزی در رده ی موازی(1b) قرار می گیرد. روند اصلی گسل ها، شمال غرب – جنوب شرق و موازی محور چین ها است. در این منطقه گسل های زیادی وجود دارد که سبب جابجایی کوچک راست لغز در منطقه شده اند، درزه ها به 3 دسته کششی – برشی – زیگموئیدال تقسیم می شوند. جهت فشار اصلی حاکم بر منطقه، شمال شرق – جنوب غرب و میانگین راستای تنش بیشینه در منطقه n25 e است. مکانیسم غالب چین خوردگی در منطقه از نوع خمشی – لغزشی ( flexural slip ) است در این نوع چین خوردگی، در حقیقت لغزش در همان سطوح لایه بندی رخ می دهد. بنابراین ضخامت طبقات ثابت می ماند در نتیجه در این چین خوردگی به هیچ نوع گسل نرمال یا معکوس نیازی نیست، از شواهد موجود که ساز و کار خم لغز را در چین خوردگی منطقه تایید می کند تشکیل چین های موازی( folds parallel ) است. در این مدل چین خوردگی، ضخامت طبقات چین خورده در تمامی طول یال ها و لولای چین، یکسان و برابر است.
فرهاد زارعی فرزین قایمی
منطقه مورد مطالعه در محدوده نقشه زمین شناسی نوده و جنوب استان خراسان رضوی، در فاصله 40 کیلومتری شرق شهرستان گناباد واقع شده است. در این پژوهش با توجه به ویژگی های شکننده محدوده و وجود سطوح شکستگی و برشی فراوان، منطقه از نظر هندسی، دینامیکی،جنبشی و ریخت زمین ساختی مورد بررسی قرار گرفت. راستا و سازوکار گسل ها حاکی از وجود یک زون برشی راست گرد همراه با فشارش می باشد، که می توان سازوکار ترافشارش راست گرد را به طور کلی برای این منطقه در نظر گرفت. در این سیستم، گسل امتداد لغز چاه یوسف جهت برش اصلی، گسل های امتداد لغز راست گرد با راستای n135-165° از نوع شکستگی های همسو (r و p)، گسل های معکوس rf1، rf2، rf3 و rf4 با راستای n90-120° عمود بر جهت فشارش، گسل های نرمال با راستای n00-15° عمود بر جهت بیشترین کشش منطقه و گسل های امتداد لغز چپ گرد با راستای n30-70° شکستگی های ناهمسو (r) می باشند. روند محور چین ها تقریباً شرقی- غربی و هم راستا با گسل های معکوس منطقه می باشد. بر اساس نحوه شکل گیری شکستگی های مرتبط با چین خوردگی، دسته درزه با راستای شمالی- جنوبی از نوع درزه های عرضی و عمود بر راستای محور چین ها و گسل های معکوس می باشند. دسته درز با راستای شمال شرق- جنوب غرب از نوع درزه های برشی و مورب نسبت به محور چین ها هستند؛ و دسته درزهای شرقی- غربی موازی با محور چین های منطقه می باشد و در رده درزه های طولی قرار می گیرند. بر اساس شاخص های ژئومورفیک و شواهد ریخت زمین ساختی، منطقه مطالعاتی را از لحاظ نرخ فعالیت تکتونیکی در سه رده: فعالیت تکتونیکی بالا (حوضه های مجاور گسل های معکوس در منطقه)، فعالیت تکتونیکی متوسط (حوضه های مجاور گسل های راستالغز و نرمال در منطقه)، و فعالیت تکتونیکی کم (سایر حوضه های محدوده مورد مطالعه) تقسیم شده است. بررسی تکتونیک فعال این منطقه گواه از فعالیت های ریخت زمین ساختی از پلیوسن به بعد می باشد که عمده ساختمان ها در این ناحیه تحت تأثیر تنش بیشینه (n21°) شکل گرفته اند که اشاره به مطابقت منطقه با برخورد صفحات عربستان- اوراسیا دارد.