نام پژوهشگر: هادی عامری خواه

بررسی اثرات پسماند سیالات حفاری نفت بر روی برخی از خصوصیات خاک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1388
  غلامرضا اولاد   قدمعلی یزدانی کچویی

اثرات و تبعات زیست محیطی فعالیت های استخراج نفت یکی از چالش های اصلی پیش رو این صنعت با توجه به روند رو به رشد تقاضا برای انرژی است. در حین عملیات حفاری چاه نفت مقادیر فراوانی از سیالات و افزودنی تحت عنوان گل حفاری به منظور برآورده کردن مقاصد مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. تخلیه این مواد در محل حوضچه هایی که در مجاورت دستگاه حفاری احداث می گردد انباشت مقادیر فراوانی از ترکیبات ناخواسته را سبب می شود که تحت تاثیر فرایند های مختلف انتقالی می توانند خاک های اطراف خود را متاثر کرده و سبب بروز تغییراتی در وضعیت طبیعی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آنها شود. به منظور بررسی وضعیت توزیع تغییرات ایجاد شده در این خصوصیات ، از محیط اطراف یک حوضچه تخلیه پساب سیالات حفاری واقع در اراضی کشاورزی در 7 فاصله و 2 عمق در 4 جهت همچنین از ترکیبات موجود در حوضچه نمونه برداری و آنالیزهای آزمایشگاهی انجام پذیرفت. با استفاده از آزمون های آمار کلاسیک و روش های زمین آماری وضعیت پراکنش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان دهنده تاثیر سیال حفاری بر برخی از خصوصیات خاکی است. واکاوی تغییرنماهای ترسیم شده و پارامترهای مربوط به هر کدام مبین افزایش میزان شوری ، سدیم ، کلسیم ، سولفات و بی کربنات در فواصل مختلف خاک است این در حالیست که میزان اسیدیته ، پتاسیم ، منیزیم ، کربن و رس خاک محدوده مورد مطالعه تحت تاثیر پسماند سیال موجود در حوضچه قرار نگرفته است. وضعیت عناصر سنگین هم نشان از عدم تغییر عمده آنها در خاک های محدوده تحت تاثیر پسماند سیال حفاری است. اختلافات بدست آمده در نتایج بدست آمده از دو عمق انتخاب شده بیشترتحت تاثیر خیزش مویینگی ، فرایند تبخیر و در نتیجه تجمع املاح در سطح خاک است. به کارگیری روش های دقیق برای نمونه برداری و آنالیز های آزمایشگاهی جهت برآورد صحیح تر از الگوی توزیع خاک های متاثر از مواد نفتی توصیه می گردد.

بررسی تصاعد گازهای گلخانه ای کربنه و ترسیب کربن در مزارع برنج در منطقه شاوور (خوزستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1389
  سعیده اسمی زاده   احمد لندی

گرمایش جهانی یکی از مهم ترین پیامدهای تصاعد گازهای گلخانه ای می باشد. بررسی اقدامات ممکن برای کنترل روند رو به رشد تصاعد گازهای گلخانه ای به اتمسفر و چگونگی کاهش اثرات منفی ناشی از تغییرات اقلیمی به مقدار بسیار زیادی مورد توجه بوده است. بر اساس یک توافق علمی، فعالیت های انسانی به ویژه کشاورزی مدرن با افزایش میزان تصاعد گازهای گلخانه ای نقشی کلیدی را در تشدید پدیده گرمایش جهانی ایفا می کنند. در این میان، مزارع غرقاب برنج با ذخیره کربن آلی بیشتر یکی از مهم ترین منابع تصاعد گازهای گلخانه ای به اتمسفر می باشند. این بررسی به منظور ارزیابی مقدار تصاعد سه گاز گلخانه ای مهم کربنه از شالیزارها انجام شد. تصاعد گازهای گلخانه ای کربنه برای سه روش مختلف کشت گیاه برنج شامل رایج منطقه (جوانه کاری)، خشکه کاری و نشایی در یک مزرعه در مرکز تحقیقات کشاورزی شاوور در استان خوزستان اندازه گیری شد. آزمایش در 8 زمان مختلف (در 4 مرحله مختلف رشد گیاه برنج و در بقایای برنج پس از برداشت آن) در 3 تکرار و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شده و از روش چامبر بسته و تکنیک کروماتوگرافی گازی برای اندازه گیری مقدار تصاعد متان، دی اکسیدکربن و منواکسیدکربن از شالیزارها استفاده شد. هم زمان با نمونه برداری از هوا و به منظور تعیین میزان کربن آلی خاک، نمونه برداری از عمق 10 سانتی متری خاک نیز انجام شد و مقدار کربن آلی خاک به روش اکسیداسیون تر محاسبه گردید. نتایج این بررسی نشان داد که بیشترین میزان تصاعد مربوط به دی-اکسیدکربن بوده و بالاترین میزان تصاعد این گاز در روش رایج منطقه و در مرحله گیاهچه ای گیاه برنج اتفاق افتاده است. میزان تصاعد متان برای روش رایج منطقه بیشتر بوده و در تمام روش های کشت نیز در مراحل پنجه زنی و ظهور خوشه زیاد و در گیاهچه ای و ساقه رفتن کاهش یافته است. در این بررسی مقدار تغییرات کربن آلی خاک بسیار کم بود، اما نتایج نشان داد که تغییرات آن در طول زمان روند افزایشی داشته و مقدار این افزایش برای روش خشکه کاری بیشتر بوده است. همچنین اضافه کردن کلش برنج میزان کربن آلی خاک را افزایش داده است. نتایج این آزمایش نشان داد که روش خشکه کاری بهترین روش برای کشت برنج می باشد.

اصلاح خاک های آهکی آلوده به نیکل و سرب با استفاده از edta و سورفکتانت آنیونی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  مهناز غلامی کذرجی   عبداالامیر معزی

آلودگی آب و خاک به فلزات سنگین تهدیدی جدّی برای محیط زیست و سلامت بشر است. یافتن روشی موثر برای پالایش این فلزات از خاک اهمیّتی فراوان دارد. خاک شویی یک روش متداول برای اصلاح خاک های آلوده می باشد، زیرا آلاینده ها را به طور کامل حذف می کند، بنابراین با سرعت لازم پاک سازی را در مکان های آلوده با در نظر گرفتن شرایط خاص تضمین می کند و نیاز به زمان طولانی برای پالایش کاهش می دهد. همچنین، با بازیافت مواد موجود در محلول خروجی موجبات کاهش هزینه ها را به دنبال دارد. هدف اصلی این پژوهش استخراج سرب و نیکل در خاک آلوده با استفاده از روش های پیمانه ای و ستونی بود. این پژوهش، اثر edta و سورفکتانت آنیونی سدیم دودسیل سولفات به تنهایی یا در ترکیب با edta جهت استخراج سرب و نیکل بررسی می نماید. این مطالعه نشان می دهد که روش شستشوی خاک، می تواند به طور موفقیت آمیزی برای اصلاح خاک های آلوده به سرب و نیکل استفاده شود. اگرچه این مطالعه در شرایط ایده-آل آزمایشگاهی انجام شد، اما این مطالعه برخی از شرایط کلی را که در استفاده sds و edta مهم می باشند در طی شرایط مزرعه ای در نظر می گیرد. نتایج به صورت رضایت بخش نشان داد که edta در استخراج فلزات سنگین حتی بدون حضور سورفکتانت بسیار موثر است. بیشترین مقدار حذف عناصر، در تیمار edta در غلظت بالا (01/0 مولار) باضافه sds با غلظت کم (500 میلی گرم بر لیتر) بدست آمد که 38/91 درصد سرب و 73/99 درصد نیکل را در آزمایش آبشویی ستونی حذف نمود. نتایج روش پیمانه ای نشان داد که هر دو معادله فروندلیچ و لانگمویر می توانند داده های جذب و واجذب سرب و نیکل را به طور مناسبی برازش دهند. همچنین، ستون های خاک با محلول های حاوی تیمارهای مورد استفاده تا 16 حجم منفذی آبشویی شدند. غلظت سرب و نیکل در 15 حجم منفذی اندازه گیری شد و منحنی های رخنه سرب و نیکل رسم گردید. در این مطالعه مدل hydrus-1d و با استفاده از معادله cde در تخمین سرب و نیکل در خاک سیلت لوم در ستون خاک استفاده شد. نتایج تخمین مدل cde به مقادیر اندازه گیری شده در همه تیمارها نزدیک بود. بنایراین نتایج نشان داد که مدل cde کارایی بالایی در ارزیابی تخمین انتقال سرب و نیکل در ستون های خاک دست خورده دارد.

سینتیک آزادسازی منیزیم از کانی سپیولیت تحت تأثیر دو اسید آلی اگزالیک و سیتریک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  فاطمه محمدجعفری   سعید حجتی

هوادیدگی کانی ها برای تأمین عناصر مورد نیاز گیاهان ضروری بوده و متأثر از عوامل متعدد می باشد، از جمله عوامل موثر بر هوادیدگی می توان به اسیدهای آلی، غلظت و hp ریزوسفر، اندازه کانی ها و زمان تماس بین کانی و اسیدهای آلی اشاره کرد. از این رو این مطالعه با هدف تحقیق اثر دو اسید آلی (سیتریک و اگزالیک) با غلظت های یک و ده میلی مولار، هفت زمان تماس (2، 6، 12، 24، 48، 72 و 168) ساعت و دو سطح hp (4 و 6) بر آزادسازی منیزیم از کانی سپیولیت با اندازه 5 و50 میکرون انجام شد میزان منیزیم آزاد شده با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین گردید. برای درک اثرات متقابل عوامل فوق بر روند آزاد سازی منیزیم، مطالعات سینتیکی نیز انجام شد. سینتیک آزاد سازی منیزیم به وسیله 6 معادله سینتیکی مرتبه صفر، مرتبه اول، مرتبه دوم، تابع نمایی، پخشیدگی پارابولیک و الوویچ ساده شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد میزان منیزیم آزاد شده از کانی سپیولیت براساس نوع تیمار اعمال شده متفاوت است. به این ترتیب که میزان منیزیم آزاد شده به وسیله اسید سیتریک بیشتر از اسید اگزالیک بود. در غلظت 10 میلی مولار و 4=hp هر دو اسید، میزان منیزیم آزاد شده بیشتر از غلظت 1 میلی مولار و 6=hp می باشد. هم چنین کانی با اندازه 5 میکرون میزان منیزیم بیشتری نسبت به کانی 50 میکرونی آزاد کرد. به طور کلی تأثیر مدت زمان تماس بر میزان آزادسازی منیزیم بیشتر از سایر تیمارهای اعمال شده می باشد. نتایج حاصل از برازش این معادلات نشان داد که در نمونه هایی که با اسید سیتریک تیمار شده اند معادله پخشیدگی پارابولیک، و در نمونه هایی که با اسید اگزالیک تیمار شده اند معادله مرتبه اول با دارا بودن بیشترین ضریب تعیین (r2) و کمترین میزان خطای استاندارد برآورد (se) به عنوان مدل مناسب در توصیف آزادسازی منیزیم از کانی سپیولیت انتخاب شدند.