نام پژوهشگر: محمدباقر نبوی
آذر حسین پور محمدباقر نبوی
چکیده گسترش روزافزون شهر ها و صنایع در سواحل دریاها با افزایش انوع آلاینده های زیست محیطی در دریا ها همراه است. فلزات سنگین به سبب سمیت، پایداری و تجمع زیستی از خطرناکترین آلاینده های اکوسیستم های دریایی شناخته شده اند. ماهی در سطوح بالای غذایی دریایی قرار دارد و تجمع فلزات سنگین در آن سبب تهدید سلامت مصرف کنندگان از جمله انسان می شود. در این مطالعه تجمع فلزات سنگین در بافت های ماهیچه، آبشش و کبد پنج ماهی خوراکی و تجاری بیاح (liza abu)، شبه شوریده (johnius belangerii)، گوازیم (nemipterus japonicas)، شورت (sillago sihama) و کیجار (saurida tumbil) منطقه بحرکان واقع در شمال خلیج فارس در محدوده شهرستان هندیجان بررسی شد. ماهیان مورد مطالعه از محل جمع آوری صید از صیدگاه بحرکان به طور تصادفی انتخاب شدند. بافت های ماهیچه، آبشش و کبد برداشت شده و پس از خشک شدن با استفاده از اسید نیتریک غلیظ هضم شده به حجم رسانده و غلظت فلزات سنگین درآنها توسط دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد غلظت فلزات سنگین آهن، روی، مس، منگنز، نیکل در بافت ماهیچه ماهیان این پژوهش به ترتیب در گستره 44/85-77/57 ، 27/52-09/35، 50/2-02/1، 04/3-80/1 و 58/4-50/2 میکرو گرم برگرم وزن خشک قرار دارد. همچنین غلظت فلزات سرب، کادمیوم و کروم در این بافت پایین تر از حد تشخیص دستگاه قرار داشت غلظت کادمیوم نیز در آبشش کمتر از حد تشخیص دستگاه بود در حالیکه بدلیل غلظت بسیار ناچیز فلزکروم در هیچ یک از بافت ها قابل اندازه گیری نبود. در مقایسه بافت های مختلف، کبد و آبشش تجمع بیشتری را نسبت به ماهیچه در خود نشان داد. غلظت فلزات سنگین در هرماهی منحصر بفرد بود و تجمع زیستی اختلاف معناداری را نشان داد (05/0>p)که نشانگر اختلاف گونه های مختلف در تجمع دادن این آلاینده ها میباشد. در هر گونه تجمع فلزات سنگین در میان بافت های مختلف اختلاف معناداری را نشان داد. در مجموع، در ماهی های دمرسال شبه شوریده، گوازیم، شورت و کیجار بافت کبد و در ماهی پلاژیک بیاح بافت آبشش بیشترین تجمع فلزات سنگین را نشان دادند. براساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین تجمع فلزات سنگین در بافت ماهیچه، با وزن و طول ماهی های مختلف، میان تجمع فلز نیکل با وزن ماهی گوازیم رابطه معناداری وجود داشت حال آنکه در سایر گونه ها و برای سایر فلزات چنین همبستگی دیده نشد. مقایسه غلظت فلزات سنگین در بافت ماهیچه ماهیان مختلف در مقایسه با استاندارد های بین المللی who، fao، maff، nhmrc وusfda نشان دهنده اطمینان ازسلامت آنها برای مصرف کنندگان بود. مقدار دریافت روزانه (edi) و مقدار دریافت هفتگی (ewi)، کمتر از استاندارد های تعریف شده بین المللی و بی خطر بودند. برآورد سیبل خطر نیز نشان دهنده ایمن بودن مصرف این ماهیان است (1>hq). کلمات کلیدی: تجمع زیستی، فلزات سنگین، ماهی، بحرکان، سلامت غذای دریایی
سمرقند جعفری محمدباقر نبوی
مطالعه حاضر به منظور بررسی پراکنش و تنوع پرتاران و اثرات پساب کارخانه آب شیرین کن قشم بر روی آنهاست. بر این اساس، 9 ایستگاه نمونه برداری انتخاب شد و 3 نمونه رسوب از هر ایستگاه با استفاده از گرب van veen (0/025m2) در طول تابستان و زمستان 92 برداشته شد. در همان زمان پارامترهای محیطی مثل شوری، اسیدیته، دما، اکسیژن محلول، درصد مواد آلی و کل کربن آلی بررسی شد. غلظت فلزات سنگین مثل آهن، روی، نیکل، سرب، مس وکادمیوم) در نمونه های رسوب هر ایستگاه اندازه گیری شد. در طی این مطالعه 93 گونه که متعلق به 48 جنس، 26 خانواده و 3 زیر رده شناسایی شد. دو خانواده (cossuridae, orbiniidae) به ترتیب در تابستان و زمستان غالب بودند. در ایستگاههای 4 و 5 که میزان ذرات رسوبی(سیلت و رس) بود، درصد مواد آلی و کل کربن آلی بیشتری داشت. در میان فلزات اندازه گیری شده غلظت سرب(3/05±165/75) و نیکل(20/48±78/44) بیشتر از سطح استاندارد ( florida، noaa، maff) بود. نتایج کلی نشان می دهد که پساب کارخانه آب شیرین کن اثرات منفی روی توزیع و پراکنش اجتماعات پرتاران و همچنین کیفیت آب دارد.
کامبیز کرمی محمدباقر نبوی
چکیده ندارد.
نجمه جهانی محمدباقر نبوی
فعالیت های آبزی پروری امروزه اهمیت فراوانی دارند، لذا به موازات این فعالیت ها مطالعه اثرات آنها، بر اکوسیستم دریا ضروری به نظر می رسد. این مطالعه به منظور بررسی اثرات احتمالی قفس های پرورش ماهیان دریایی خور غزاله، واقع در خور موسی در منطقه خوزستان، بر روی جوامع بنتیک انجام شده است. نمونه برداری ماهیانه به مدت 9 ماه از تیرماه تا اسفند ماه 1386 انجام گرفت و به این منظور در خور غزاله، 4 ایستگاه برحسب فاصله از زیر قفس های پرورشی ) زیر قفس، 50 متری قفس، 150 متری قفس، 400 متری قفس به عنوان شاهد) انتخاب شد. از هر ایستگاه سه نمونه رسوب برای جداسازی و شناسایی ماکروبنتوزها و یک نمونه برای آنالیز دانه بندی رسوبات و سنجش میزان مواد آلی درون رسوبات یاtom ، به وسیله گرب van veen با سطح مقطع 0/0225 متر مربع، برداشت گردید. همچنین توسط بطری نانسن، از آب ایستگاه های مورد نظر، جهت بررسی فاکتورهای فیزیکی شیمیایی آب، نمونه برداری شد. میزان مواد آلی در رسوبات خور غزاله با دامنه(23/26-6/17) درصد سنجش شد، که بیشترین وکمترین میزان به ترتیب مربوط به مرداد ماه و آبان ماه در ایستگاه 400 متری می باشد. میانگین میزان مواد آلی در زیر قفس بیشتر از ایستگاه شاهد(400متری) اندازه گیری شد (زیرقفس 14/47- شاهد11/44).در آنالیز دانه بندی رسوبات، میزان silty-clay بین (97/47-4/76) درصد محاسبه شد که بیشترین مقدار مربوط به مردادماه ایستگاه 150متری و کمترین مقدار مربوط به مهر ماه ایستگاه 50 متری قفس بود. در اغلب ایستگاه ها میزان سیلت – رس بیشتر از 50% تخمین زده شده است که نشان دهنده گلی بودن بافت بستر در منطقه مورد مطالعه می باشد. در بررسی جوامع بنتیک 21 گروه جانوری شناسایی شد که به ترتیب، پرتاران با 60/62%، نرمتنان با 19/67% و سخت پوستان با 16/49%، فراوان ترین گروه های ماکروبنتوزی بودند. در گروه پرتاران گونه هایcossura sp. وcapitella sp. به ترتیب با فراوانی 4836 و 3521 فرد در متر مربع، فراوان ترین گونه ها را شامل شده اند. در میان سخت پوستان گونه های maera sp. و tanaies sp. به ترتیب با فراوانی ، 1415 و 1246فرد در متر مربع گونه های غالب را نشان دادند و از بین نرمتنان دوکفه ای ervilia sp. و paphia sp. به ترتیب با فراوانی ، 2396 و 1261 فرد در متر مربع، فراوان ترین گونه های نرمتن شناخته شده اند. فراوانی و بیومس ماکروبنتوزها به ترتیب با اختلاف ،6860 فرد در متر مربع و 4/46 گرم بر متر مربع، در ایستگاه زیر قفس کمتر از ایستگاه شاهد(400متری قفس) می باشد. نتایج بررسی شاخص های زیستی نیز نشان داد که تنوع در ایستگاه زیر قفس کمتر از ایستگاه 400 متری بود، میزان شاخص تنوع از زیر قفس به سمت ایستگاه شاهد از1/76 به 2/66 و شاخص غالبیت از 0/74 به 0/85 می رسد. در زیر قفس غالبیت با گونه capitella sp. با فراوانی 103فرد در متر مربع بود که به عنوان یک گونه فرصت طلب در دنیا شناسایی شده است. حضور این گونه می تواند یکی از شاخصه های استرس در محیط نمونه برداری شده به شمار رود.نتایج بررسی شاخص abc(abundance biomass curve) نشان می دهد که ایستگاه زیر قفس دارای آشفتگی متوسط محیطی است، در صورتی که ایستگاه شاهد شرایط نامطلوب محیطی را نشان می دهد، علی رغم اینکه فراوانی وتنوع آن شرایط مطلوب تری را نسبت به زیر قفس نشان می دهند. با توجه به اینکه فراوانی سخت پوستان، دوکفه ایها و قلم های دریایی که شاخص آبهای تمیز هستند borja et al., 2000))، در ایستگاه 400 متری بیشتر از ایستگاه زیر قفس است. احتمالاً تغییر ترکیب گونه ای، دلیل کاهش اندک بیومس در ایستگاه شاهد می باشد.نتایج آنالیز واریانس یکطرفه anova عدم معنی داری اختلافات فاکتورهای فیزیکی شیمیایی آب را در بین ایستگاه های مورد مطالعه نشان داده است(p>0.05). مقایسه ماهیانه فاکتورهای فوق تنها اختلافات معنی دار را در بین فاکتورهای حرارت، شوری، bod5 ، 3-po4 نشان می دهد.
فاطمه قبادیان احمد سواری
در این بررسی به صورت ماهیانه و تصادفی از تیر 86 تا خرداد 1387، 280 عدد خیار دریایی گونه holothuria leucospilota از منطقه بین جزر و مدی در بستانه استان هرمزگان جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفتند. حداکثر و حداقل طول کل بدن در جنس نر به ترتیب 44 و 15/5 سانتی متر و در جنس ماده 40 و 16 سانتی متر بود. بیشینه وزن کل در جنس ماده 627/45 گرم و در جنس نر 704/17 گرم ثبت گردید. کمینه وزن برای جنس ماده 118/03 گرم و در جنس نر 99/87 گرم بود. بیشینه و کمینه وزن دیواره بدن در جنس ماده 178/40 و 46/43 گرم و در جنس نر197/17 و 43/52 گرم دست آمد. در بررسی رابطه طول کل با وزن کل بدن، ضریب تعیین(r2) نمودار رسم شده برای کل افراد جمعیت مورد بررسی، به دست آمد. بررسی مراحل مختلف تکامل گنادی و شاخص gsi نشان داد، زمان آغاز رشد غده جنسی در فصل پاییز، از آبان ماه و رسیدگی کامل جنسی در فصل بهار از فروردین تا خرداد ماه می باشد. تخمریزی این گونه، در فصل تابستان از تیر ماه آغاز گردیده و مرداد تا مهر ماه که دوره پس از تخمریزی می باشد، پایان می یابد . حداکثر و حداقل هم آوری مطلق، به ترتیب 7987408 و 24168 عدد تخم متعلق به خیار دریایی با وزن دیواره بدن 153/46 گرم و 80/63 گرم به دست آمد. در بررسی قطر تخمکها بیشترین میانگین قطر مربوط به مرحله 4 رسیدگی جنسی و در خرداد ماه بوده است. میانگین کل قطر تخمکها نیز 104/85 میکرون به دست آمد. با بررسی ماکروسکوپی و میکروسکوپی غدد جنسی نر و ماده، 5 مرحله رسیدگی جنسی، در این خیار دریایی مشخص گردید: مرحله رشد اولیه (early growth)، رشد (growth)، رشد پیشرفته (advanced growth)، رسیده یا بالغ (ripe/mature)، پس از تخمریزی.(spent/post spawning) در زیست سنجی توبول های تشکیل دهنده غدد جنسی، نرها دارای غده جنسی با تعداد توبول های بیشتر، باریک تر و بلندتر نسبت به ماده ها بودند. در بررسی ارتباط بین متغیر ها، تعداد توبولها، همبستگی زیادی با وزن غده جنسی و وزن دیواره بدن، در هر دو جنس، نشان داد. هم آوری مطلق نیز همبستگی بالایی با وزن غده جنسی و وزن دیواره بدن داشت. ارتباط هم آوری نسبی با وزن غده جنسی و تعداد توبولها همبستگی زیادی را نشان داد